ایرج موضع سختی در برابر حجاب داشتهاست. این موضع را میتوان به راحتی در قطعه «کاروانسرا» مشاهده کرد. در جایجای دیوان ایرج از این مقوله سخن رفته و همین موضع باعث مخالفت دو گروه متفاوت، با ایرج و افکار او شدهاست: گروهی که به دلیل تمایلات مذهبی با ایرج مخالفت اصولی و عقیدتی داشتند و گروهی که به لحاظ سیاسی به دنبال فرصتی برای ضربه زدن به او بودند. به هرحال با روی کار آمدن حکومت غیر مذهبی رضا شاه، گروه دوم از جمع مخالفان جدا شده و طرفدار او شدند.[۱۷]
در سردر کاروانسرایی | تصویر زنی به گچ کشیدند | |
ارباب عمایم این خبر را | از مخبر صادقی شنیدند | |
گفتند که واشریعتا، خلق | روی زن بی نقاب دیدند | |
آسیمهسر از درون مسجد | تا سردر آن سرا دویدند | |
ایمان و امان به سرعت برق | میرفت که مومنین رسیدند | |
این آب آورد و آن یکی خاک | یک پیچه ز گِل بر او بریدند | |
ناموس به باد رفتهای را | با یک دو سه مشت گل خریدند | |
چون شرع نبی از این خطر جست | رفتند و به خانه آرمیدند | |
غفلت شده بود و خلق وحشی | چون شیر درنده میجهیدند | |
بی پیچه زن گشادهرو را | پاچین عفاف میدریدند | |
لبهای قشنگ خوشگلش را | مانند نبات میمکیدند | |
بالجمله تمام مردم شهر | در بحر گناه میتپیدند | |
درهای بهشت بسته میشد | مردم همه میجهنمیدند | |
میگشت قیامت آشکارا | یکباره به صور میدمیدند | |
طیر از وَکَرات و وحش از جُحر | انجم ز سپهر میرمیدند | |
این است که پیش خالق و خلق | طلاب علوم روسفیدند | |
با این علما هنوز مردم | از رونق ملک ناامیدند |