reza amiri
رادیو پارس – زرتشت احمدی راغب فعال مدنی، طی احضاریه ای جهت “پاره ای توضیحات” به پلیس امنیت احضار شد.
رادیو پارس ، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، طبق این احضاریه وی باید ساعت ۹ صبح فردا ۲۲ تیرماه به نشانی پلیس امنیت در شهریار مراجعه کند و “در صورت عدم حضور” پیگرد قضایی و جلب” را به دنبال خواهد داشت.
زرتشت احمدی راغب، فعال مدنی است که علاوه بر دفاع از زندانیان سیاسی و حقوق بشر در شبکه های اجتماعی، حضور پر رنگی نیز در تجمعات مدنی اخیر و از جمله تحصن نسرین ستوده در مقابل کانون وکلا داشته است.
گفتگو با جناب هاشم خواستار از کانون صنفی معلمان در مورد توافق انرژی هسته ای
رضا اميری و سيما حب وطن
برای دانلود فايل صوتی روی فلش کليک کنيد.
«هاشم خواستار» درباره فراخوان دعوت “فرهنگیان” به شرکت در “تجمع اعتراضی معلمان سراسر کشور” در حمایت از «اسماعیل عبدی» و معلمان در بند گفته: “همکاران فرهنگی از تجمع اعتراضی معلمان در ۳۱ تیرماه حمایت کنید.”
«هاشم خواستار» نمایندهی معلمان در «کانون صنفی فرهنگیان خراسان» است که به تازگی از زندان آزاد شده است. او در گفتوشنودی با «سعید اوحدی» در «رادیو فرهنگ»، گفته: “این گرگ سالهاست که با گله آشناست همکاران فرهنگی بیایید از تجمع ۳۱ تیرماه مقابل ساختمان مجلس، در اعتراض به دستگیریهای اخیر (علیرضا هاشمی، علیاکبر باغانی و اسماعیل عبدی) که آخرینش نخواهد بود، حماسهای دیگر بسازیم تا سندی دیگر برای تاریخ از حکومت جهل و خرافات باقی بماند.”
«اسماعیل عبدی» دبیرکل «کانون صنفی معلمان ایران»، روز شنبه ۶ تیرماه ۱۳۹۴، به دنبال مراجعه به دادسرای اوین جهت پیگیری علت ممنوعالخروجی پس از ساعتها بازجویی بازداشت شد. او پیشتر سابقه بازداشت داشته و در آخرین دستگیری، به ۱۰ سال حبس محکوم شده است. این معلم دربند در اردیبهشتماه سال جاری، همزمان با تجمعات اعتراضی معلمان در سراسر کشور، احضار شد. عدم اجرای حکم حبس وی منوط به استعفای او از هیات مدیره «کانون صنفی معلمان» شده بود، که این استعفا مورد قبول هیات مدیره کانون صنفی معلمان قرار نگرفت.
«رسول بداغی» (بداقی)، عضو هیات مدیره «کانون صنفی معلمان ایران» حکم ۶ سال زندان خود را در زندان رجایی شهر میگذراند. او در ۱۰ شهریورماه ۱۳۸۸، پس از احضار به اداره «آموزش و پرورش اسلامشهر» بازداشت و به تحمل ۶ سال حبس تعزیری و ۵ سال محرومیت از فعالیتهای اجتماعی محکوم شد. این معلم زندانی در تمام مدت محکومیت خود حتی یک ساعت نیز مرخصی نداشته است. براساس آخرین اظهارات مسوولان زندان رجایی شهر کرج، «رسول بداغی» باید در ۱۳ مردادماه ۱۳۹۴، آزاد شود.
«علیرضا هاشمی»، دبیرکل «سازمان معلمان ایران»، در سال ۱۳۸۹ به اتهام “اقدام علیه امنیت ملی” و “تبلیغ علیه نظام” به تحمل ۵ سال زندان محکوم شد، اما هیچگاه برای گذراندن حکم احضار نشده بود. او سرانجام در ۳۰ فروردینماه ۱۳۹۴، در تهران دستگیر شد و برای گذراندن محکومیت خود به زندان رفت. گفته شده “مسوولان در پی تظاهرات گسترده معلمان با خواست افزایش مزد در جلوی مجلس در تهران و جلوی ادارههای آموزش و پرورش در بسیاری از شهرها در اسفندماه ۱۳۹۳، تصمیم به اجرای حکم او گرفتهاند.”
«علیاکبر باغانی» نایب رییس هیات مدیره «کانون صنفی معلمان ایران»، پس از حضور او در ۴ خردادماه ۱۳۹۴، در «دادسرای زندان اوین»، جهت اجرای حکم بازداشت و به زندان «رجایی شهر کرج» منتقل شد. گفته شده “پیش از این در طول اعتراضات ماههای اخیر معلمان در ایران، اعضای هیات مدیره کانون صنفی معلمان، بارها تهدید به اجرای حکم شده بودند که در نهایت، حکم آقای باغانی در پی آن اجرایی شده است.”
«علیاکبر باغانی» دبیرکل پیشین و نایب رییس فعلی کانون، در تیرماه ۱۳۸۹، توسط «قاضی پیرعباسی» به تحمل یک سال حبس در «زندان قزلحصار» و دو سال تبعید به «زابل» محکوم شد. او علاوه بر این، حکم ۵ سال حبس تعلیقی مربوط به سال ۸۵ و تجمعات معلمان در آن سال را نیز در پرونده خود دارد. این در حالی است که از صدور حکم تجدید نظر آن، ۴ سال سپری شده است.
رادیو پارس _به نقل از ایسنا، منطقه خراسان، حسن نجمی اظهار کرد: “کارگر سابق یک کارگاه نان فانتزی به دنبال اختلاف با کارفرمایش اقدام به خودسوزی کرد”.
وی افزود: “مقارن ساعت ۲۰:۳۰ دقیقه امشب با اعلام رخداد این حادثه به سامانه ۱۲۵، ستاد فرماندهی آتشنشانی مشهد بلافاصله آتشنشانان ایستگاه های ۲۴و۳۲ را اعزام محل حادثه واقع در خیابان امام رضا(ع) کردند”.
سرپرست ایستگاه شماره ۳۲ سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی مشهد خاطرنشان کرد: “زن جوانی که در پی اختلاف با کارفرمای سابقش به وسیله بنزین اقدام به خودسوزی کرده بود، خوشبختانه با اقدام به موقع نیروهای مردمی جان سالم بدر برد”.
نجمی ضمن اشاره به پاکسازی محل و اقدامات ایمنی لازم توسط ماموران آتشنشانی، اضافه کرد: “زن جوان دچار سوختگی سطحی شده بود که توسط امدادگران اورژانس اعزام بیمارستان شد”.
آتشنشانان پس از اقدامات ایمنی لازم با تحویل محل به عوامل انتظامی به ایستگاههای خود بازگشتند.
رادیو پارس _به نقل از ایران وایر، از یکشنبه شب، گروه زیادی از فعالان مدنی و زندانیان سیاسی سابق به دیدار مهدی خدایی رفتهاند، در این مجموعه بخشی از دیدارهای مورد نظر به تصویر کشیده شده است.
بازمانده از یک طوفان
مهدی خدایی یکی از دستگیر شدگان ۱۱ اسفند ۱۳۸۸ است. در این روز شدیدترین دور برخورد نهادهای امنیتی با فعالان حقوق بشر ایران رقم خورد و حدود ۳۰ مدافع حقوق بشر در نقاط مختلف ایران دستگیر شدند. بسیاری از این افراد از جمله نصور نقیپور، ابوالفضل عابدینی، ایقان شهیدی، محمد حسن یوسفپور و نوید خانجانی همچنان در زندان هستند.
خدایی هنگام خروج از منزل، توسط نیروهای سپاه پاسداران بازداشت و به بند ۲ – الف زندان اوین منتقل شد، او ۹ ماه در سلولهای انفرادی نگه داشته شد و به گفته اعضای خانوادهاش، توسط بازجویان برای گرفتن اعترافات ساختگی تحت فشار قرار داشت. سرانجام بعد از تشکیل دادگاه در مهر ۸۹، مهدی به بند ۳۵۰ انتقال پیدا کرد و تا همین چند روز پیش در کنار سایر زندانیان سیاسی اوین روزگار می گذراند.
حقوق بشر مرز نمیشناسد
همین چند ماه پیش بود که رسانهها خبر جالبی در مورد مهدی منتشر کردند. خبر این بود: ،کتاب اطلس حقوق بشر با ترجمه سید مهدی خدایی و امید کوکبی و با پیشگفتاری از عبدالفتاح سلطانی منتشر شد. همچنین مزدک علی نظری دیگر زندانی سیاسی ویرایش کتاب را برعهده داشته است. این کتاب آموزشی در زندان اوین و توسط این زندانیان ترجمه و تالیف شده است”.
او که همواره دغدغه حقوق بشر داشته، در زندان هم بیکار ننشسته و با کمک «امید کوکبی» نخبه جوان هستهای دست به یک کار بزرگ زدند. اطلس حقوق بشر در سفری طولانی، از اوین به افغانستان رفت و توسط «بنیاد آرمان شهر» در کشور همسایه منتشر شد. این کتاب هماکنون در سایت این بنیاد قابل دانلود است.
ادامه حبس غیرقانونی بود
آزادی مهدی خدایی البته چندان بیحاشیه نبود. طبق رسم جدید قوه قضاییه، اکثر زندانیان سیاسی که حبسشان به پایان رسیده با مشکل مواجه شده و از آزادی آنها ممانعت میشود. پرونده سال ۸۸ این فعال حقوق بشر در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب رسیدگی شده و قاضی مقیسه به ۳ سال زندان رای داد. این در حالی بود که او سال ۸۷ هم در تجمعات دانشجویی دستگیر و در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب (قاضی صلواتی) به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی از طریق برپایی تجمعات» و «تبلیغ علیه نظام» به ۴ سال زندان محکوم شده بود.
اما براساس ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، تنها ۳ سال از حکم مهدی خدایی قابلیت اجرا داشته است. به زبان ساده، این قانون میگوید اگر شخصی دو یا چند پرونده داشته و در هرکدام محکوم شود، فقط باید حکم اول او اجرا شود. با این حال قوه قضاییه در مورد زندانیان سیاسی به شدت سختگیری کرده و در مورد آنها حتی به قوانین معمول خود هم پایبند نیست.
خوشبختانه اعتراض رسانهها و نهادهای حقوق بشری به غیرقانونی بودن ادامه حبس و پیگیری خانواده خدایی نتیجه داد و مهدی سرانجام پس از پنج سال و نیم آزاد شد.
چرا آزاد نمیشوند؟
این روزها موارد دیگری از حبس غیرقانونی سیاسیها خبرساز شده است. از جمله “مسعود باستانی” روزنامهنگار سبز که با وجود گذراندن حبس ۶ ساله خود، هنوز در زندان است و مشخص نیست چرا حکم آزادی او صادر نمیشود.
گفته میشود شاید دلیل این اقدام، غیبت باستانی در بازگشت از مرخصی باشد. اما به گفته یک کارشناس قضا، غیبت مرخصی فقط مشمول جریمه نقدی میشود و زندانی میتواند با پرداخت مبلغی اندک، به اصطلاح روزهای غیبتش را بخرد.
«حسن اسدی زیدآبادی» عضو شورای مرکزی سازمان دانش آموختگان ادوار تحکیم وحدت هم دو هفته پس از پایان محکومیت ۵ سالهاش از بند ۳۵۰ اوین آزاد شد. یک وکیل دادگستری میگوید: «این هم یکی دیگر از ابداعات مشعشع قوه قضاییه است که تا پیش از این سابقه نداشته و آقایان دارند رسم بدی از خود به جا میگذارند.»
فصل آزادی دانشجوها
در یک ماه اخیر علاوه بر مهدی خدایی و حسن اسدی زیدآبادی، “مجید اسدی” دیگر دانشجوی زندانی است که با پایان دوران محکومیتاش آزاد شد. مجید ۳ سال و نیم در بند ۳۵۰ اوین زندانی بود.
اوایل امسال، سایت خبری دانشجویان ایران «دانشجو نیوز» از حضور دستکم ۲۲ دانشجو در زندان سیاسی خبر داد و نوشت: “آنها به طور میانگین به ۷ سال زندان محکوم شدهاند و دستکم ۱۴ نفرشان به دلیل فعالیتهای دوران دانشجویی محاکمه شدهاند”.
۶ سال بعد از طوفان بزرگی که در سال ۸۸ ایران را به لرزه انداخت، اغلب زندانیان آزاد شده یا در آستانه آزادی هستند، به نظر میرسد جامعه مدنی ایران برای از یاد نبردن سایر در بند ماندهها و آرمانهای جنبش خود، نبردی سخت علیه «فراموشی» داشته باشد.
محمدرضا پورشجری وبلاگ نویس زندانی که با نام مستعار سیامک مهر در وبلاگ «گزارش به خاک ایران» نظرات و عقاید انتقادی خود را مینوشت، سال گذشته پس از تحمل چهار سال حبس از زندان آزاد شد، وی تنها ٣٨ روز پس از آزادی مجددا در مهرماه ١٣٩٣ توسط ماموران امنیتی دستگیر و پس از یکماه انفرادی به زندان منتقل شد.
به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، پورشجری اسفندماه سال ۱۳۹۳ در شعبه اول دادگاه انقلاب کرج به ریاست قاضی «آصف حسینی» به اتهام تبلیغ علیه نظام به یکسال زندان و دوسال تبعید به شهر اردکان یزد محکوم شد. در زمان بازداشت آقای پورشجری، پولها و وسایل شخصی وی توقیف شد و با این بهانه که هزینه خرید وسایل شخصی وی، از محل جایزه نقدی «هلمن همت» سازمان دیدهبان حقوق بشر تامین شده، این وسایل نیز به نفع جمهوری اسلامی مصادره شد.
در همین رابطه «میترا پورشجری» دختر این زندانی سیاسی به «سحام» گفته: «دو ماه قبل وقتی حکم دادگاه به جای ابلاغ به پدرم در زندان، به منزل عمهام فرستاده شد، آنها متوجه شدند که محل تبعید پدر را از اردکان به طبس تغییر دادهاند، پس از شکایت پدرم به مددکاری زندان، آنها گفتند دادستانی کرج با توجیه اینکه اردکان نسبت به طبس شهر بهتری است، تو را به طبس منتقل خواهند کرد و باید یک میلیون تومان بابت هزینه این انتقال آماده کنی!»
دختر این زندانی سیاسی افزود که «با توجه به اینکه در مدت یکساله حبس پدرم، یکماه حبس وی در زندان انفرادی اطلاعات محاسبه نشده بود، پدرم برای پیگیری این موضوع چندین بار به مددکاری سالن ٧ مراجعه کرد و در آخرین ملاقات، مشاور حقوقی این سالن (قضات لو) گفت که وقتی درخواست پدرم را برای پیگیری نزد مسئولین زندان فرستاده، «شهروی» رییس شعبه ٧ اجرای احکام دادگاه انقلاب کرج گفته: ٬آقای پورشجری به پنج سال زندان به اتهام اقدام علیه امنیت ملی محکوم شده و سه ماه دیگر نیز آزاد نخواهد شد٬، این در حالی است که در این مدت هیچگونه دادگاهی برای رسیدگی به این اتهام جدید پدرم برگزار نشده و اساسا هنوز این حکم نامعلوم نیز به وی ابلاغ نشده است.»
دختر این زندانی سیاسی در ادامه می گوید که «تنها زمانی که پدرم در انفرادی اطلاعات ارومیه بود، به دادگاهی برای تفهیم اتهام ٬اقدام علیه امنیت ملی٬ برده شد که ما تصور میکنیم این حکم ۵ سال زندان مربوط به آن جلسه کوتاه دادگاه و تفهمیم اتهام وی بوده است.»
خانم پورشجری میگوید: «این بار دومی است که با فریبکاری، تغییری در پرونده پدرم به وجود می آورند؛ یکبار تغییر در محل تبعید و اینبار نیز تنها زمانیکه سه ماه به پایان حکم زندان وی باقیمانده بود، پرونده جدیدی را مفتوح کردند که حدود یکسال قبل در دادگاهی چند دقیقهای تفهیم اتهام شده بود. اینکار را برای این انجام دادند که حکم پدرم شامل تجمیع جرایم و تخفیف نشود، گذاشتند حبس خود را به اتمام برساند و سپس پرونده دیگری را علیه وی مطرح کنند.»
گفتنیاست «محمدرضا پورشجری» در تاریخ ١٢ اسفندماه ۱۳۹۳ به اتهام «تبلیغ علیه نظام» در دادسرای انقلاب کرج حاضر شد. در این دادگاه «ایوب ابراهیمیان» بازپرس پرونده، بولتن خبری تهیه شده از اقدامات پورشجری را با عنوان «فعالیتهای پورشجری علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی» به وی نشان داد. بخشی از این بولتن که ٢١ فصل داشت، شامل مصاحبهها و فعالیتهای دختر وی در اطلاعرسانی وضعیت پدرش بوده و مابقی فصول، به نامهها و نوشتههای محمدرضا پورشجری اختصاص داشت که پورشجری به خاطر آنها ۴ سال را در زندان گذرانده است. وی در این دادگاه، هیچکدام ازاتهامات تبلیغی را قبول نکرد و گفت فعالیتهای دخترش به عنوان فردی مستقل، به پرونده اتهامی وی ارتباطی ندارد و هیچکدام از عناوین اتهامی که علیه وی مطرح شده، مربوط به دوره کوتاه آزادی ۳۸ روزه وی نمیشود. وی خطاب به قاضی گفت: اگر مرتکب جرمی شده، باید در همان دوران قبلی زندان(۴ سال حبس)، محاکمه و رسیدگی میشد، نه اینکه پس از پایان دوره محکومیت چهارساله زندان، دوباره با اتهامات قبلی بازداشت شود.
میترا پورشجری در پایان گفت: «همانطور که بارها گفتهام حکومت جمهوری اسلامی میخواهد پدرم را ذره ذره در زندان از بین ببرد، ۶ سال حکم زندان به اتهامات واهی نمیتواند مربوط به آزادی کوتاه پدرم باشد. پدر من در فاصله آزادی از زندان تا بازداشت مجدد تنها ۳۸ روز خارج از زندان بود و مجددا به دلایل نامعلوم دستگیر شد. چطور میشود که پدر من در طول ۳۸ روز پس از آزادی، بخواهد فعالیتی کند که مصداق اتهام ٬اقدام علیه امنیت ملی٬ تلقی شود؟ بازجوی پدرم در انفرادی زندان رجاییشهر به وی گفت ٬نمیگذارم سر سالم به گور ببری٬، آنها تصمیم به حذف فیزیکی پدرم در زندان گرفتهاند.»
لازم به ذکراست محمدرضا پورشجری وبلاگنویس ۵۴ ساله است که به اتهام «تبلیغ علیه نظام»، «توهین به مقدسات» و«توهین به رهبری»، به چهارسال زندان محکوم شد و پس از پایان دوره محکومیت چهارساله خود آزاد و مجددا بعد از ٣٨ روز دستگیر شد!
از آنها كه روياروي
با چشمان گشاده در مرگ نگريستند،
از برادران سربلند،
در محله تاريك
يك تن بيدار نيست.
از آنها كه خشم گردنكش را در گره مشتهاي خالي خويش
(فرياد كردند،
از خواهران دلتنگ،
در محله تاريك
يك تن بيدار نيست.
از آنها كه با عطر نان گرم و هياهوي زنگ تفريح بيگانه
(ماندند
چرا كه مجال ايشان در فاصله گهواره و گور بس كوتاه
بود،)
از فرزندان ترسخورده نوميد،
در محله تاريك
يك تن بيدار نيست.
أي برادرن!
شمالهها فرود آريد
شايد كه چشم ستارهئي
به شهادت
در ميان اين هياكل نيمي از رنج و نيمي از مرگ كه در گذرگاه
(رؤياي ابليس به خلاء پيوستهاند
تصويري چنان بتواند يافت
كه شباهتي از يهوه به ميراث برده باشد.
اينان مرگ را سرودي كردهاند.
اينان مرگ را
چندان شكوهمند و بلندآواز دادهاند
كه بهار
چنان چون آواري
بر رگ دوزخ خزيده است.
أي برادران!
اين سنبلههاي سبز
در آستان درو سرودي چندان دلانگيز خواندهاند
كه دروگر
از حقارت خويش
لب به تحسر گزيده است.
مشعلها فرود آريد كه در سراسر گتتوي خاموش
بهجز چهره جلادان
هيچچيز از خدا شباهت نبرده است.
اينان به مرگ از مرگ شبيهترند.
اينان از مرگي بيمرگ شباهت بردهاند.
سايهئي لغزانند كه
چون مرگ
بر گستره غمناكي كه خدا به فراموشي سپرده است
جنبشي جاودانه دارند.
رادیو پارس ـ پنج شنبه گذشته در مقابل یک باغ درطرقبه “خراسان رضوی” ۴ نفر از افرادی که در ملاء عام اقدام به روزه خواری کرده بودند شلاق بر آنها جاری شد.
رادیو پارس به نقل از روزنامه خراسان، این افراد اقدام به کشیدن قلیان در ملاء عام کرده بودند که هرکدام به ۷۴ ضربه شلاق محکوم شدند و حکم عصر پنجشنبه در طرقبه اجرا شد.
لازم به ذکر می باشد که روزنامه خراسان اطلاعات تکمیلی دیگری نسبت به این خبر منتشر نکرده است.