reza amiri
جانیان و اشغالگران در جمبجوش فرار از بی آبروی ودزدی قاچاق مواد مخدر ووو هستند و انگشت اتهام را بسوی یکدیگر میگیرند در دایره رژیم اشغالگر اسلامی همه دستشان به خون آلوده است .
افشا افشا افشاگری
خامنه ای : نگرانِ پرونده ی مرتضوی هستم ، مبادا به او ظلم شود !!!
ملوّن ، تو نگرانِ او هستی یا چپ کردن ، بریدن و دهان گشودنش ؟؟!!
اینبار نیز به جایِ حاکمیتِ اژدهایِ هفت سر،یک پادو محاکمه شد !!!! افشایِ یکی از لایه هایِ جنایاتِ مشترک ِمرتضوی و آمرینِ بالا دستی ؛
به نمایندگی از ؛
خامنه ای ، فرستاده ی خدا بر رویِ زمین !
فی الواقع ، اغماز در قبالِ سوء استفاده های مالیِ مرتضوی ، باجی بود که بالایی ها در قبالِ تمکین او از دستورات و سرکوب هایِ خشک و خشن ، بویژه در جنایاتِ ۸۸ تقدیمش کردند !!!
بنام خدا
قاتل زهراکاظمی ها !
قاتل سیاسیون و جوانانِ معترض به تقلبِ انتخاباتی در کهریزک !
مسئولِ تجاوزات کهریزک !
مسئول وحشیگری و اسارت وکلای شریف مدافع حقوقِ بشر !
همچون ؛ شیرِ زن دلاور نوبل ،شیرینِ عبادی و عبداالفتاهِ با عظمت !
مسئولِ پرونده سازی هایِ سنگینِ ده ها هزاری درِ جنایت ۸۸ !
مسئولِ ساخت و پاختهای پشتِ صحنه ی پروژه هایِ ساختمانی ، همچون نگینِ غرب ! و بیچاره کردن هزاران نفر از مردمِ بی پناه !
با همدستیِ ام الفسادِ قرن ؛ آخودک اژه ای
— بعنوان ِ وزیرِ اطلاعات و دادستانِ کل کشور ” مسئولِ مستقیمِ او ”
آیا می دانید ؟
آنچه مرا بر آن داشت تا این بیانیه را بنگارم ؛ اسرّار ِ جلسه ی پایانیِ دادگاهِ مرتضوی بود و بس !!
آیا می دانید ؟
مرتضوی در دادگاه چه گفت ؟ و خود را مجریِ دستوراتِ و اوامر چه کسانی در جنایاتش ، قلمداد کرد ؟ که خامنه ای مجبور به اظهار نظر گردید !!
لطفا ،حاضرینِ در دادگاه پاسخ دهند !!
آیا او مرتب نمی گفت ؟ : من مجریِ دستورات ِبالایی ها بودم ؟!
آیا او مرتبا نمی گفت ؟ : ال مامورُ معذور ؟!
آیا او تقاضای احضارِ شاهدین و آمرین را در دادگاه ننمود؟!
آیا در آخرین دفاع ، نگفت ؟؟!! :
برای اثبات گفته هایم باید اژه ای ، محمدی گلپایگانی ، صادق لاریجانی ، مجتبی خامنه ای و فرمانده ی سابقِ ناجا و فرمانده ی سپاه در دادگاه حاضر شوند !!
چرا تقاضایِ
رو در رویی و فیس تو فیسی با آنان را داشت ؟!
چرا ؟
چرا ؟ خامنه ای تا قبل از دفاعیه ی پایانیِ مرتضوی ، بجدّ وارد گود نشده بود ؟؟!!
نه این بود که ؛
اخبارِ اظهاراتِ جلسه ی آخرِ مرتضوی را ، به عرضِ ملوکانه رساندند !
نه این بود که ؛
خامنه ای ترسید ؛
که اگر مرتضوی با حکمِ بالا ، ببّرد و چپ کند و دهان بگشاید و افشا کند . همه را قهوه ای خواهد کرد ؟؟!!
آیا خامنه ای از رسوا شدنِ مجتبی و دفترش ، به خود نلرزید ؟؟!!
آیا بخاطر این توصیه و این حمایت ، حتی بسیاری از جرایم مالی و رشوه ها و پیش کش ها و هدایا که به نابودی ده ها هزار خانوار منجر گردیده بود ، چشم پوشی نشد ؟!
پس ، ملت عزیز , به یکی دو نمونه از دریایِ جنایاتِ مرتضوی و همدستانش توجه بفرمایید که مشت نمونه ی خروار است !!
— اول
برای مرتضوی در اوایلِ صدارتش ، ویلایی به قیمت ۸۰۰ میلیون تومان در دیباجی شمالی خریدند ! واسطه ی این معامله نیز کسی نبود بجز مشاور املاک 2000 واقع درسلطنت آباد و متعلق به پسرِ فلاحیان .
دو نکته ؛
۱ — این ویلا نه بنامِ خودش بلکه بنامِ نمی دونم خواهر زاده اش یا …. ! خریداری شد !
۲ — ۸۰۰ میلیون تومانِ آن سال ، خیلی با ارزش بود !
این ویلاتوسط چه کسی خریداری شد ؟
— دوم
در ماجرای نگینِ غرب ؛
معاونتِ اقتصادی وزارت اطلاعات واردِ گود شد .در زمانی که اژه ای وزیر بود . معاونِ اقتصادی گرچه ، خودش تفکرِ راست داشت ولی به جهت مالی ، ظاهرا سالم تر از دیگر راستی ها بود . به همین دلیل وقتی وسعت فساد و تقلب را در اینگونه پروژه ها دید ! بویژه همدستی مرتضوی ، از جمله هدیه ی آپار تمانِ ۳۰۰ میلیونی ” احتمالا واقع در سعادت آباد ” را ، که ظاهرا بنامِ همسر مرتضوی سند خورد ه بود ، “اینک ارزشش سه میلیار تومانی است ” تصمیم گرفت ؛
بجد ریشه ی ماجرا را کشف کند .
در آن مقطع بسیاری از پروژه هایِ ساختمانیِ مسئله دار ، که به چند نفر فروخته شده بودند ، پرونده های شاکیان و مال باختگانش زیرِ دستِ مرتضوی بود .
مرتضوی ، یک مافیایِ بی پدری ، تشکیل داد ، متشکل از ، یکی از معاونینِ خود بعلاوه ی رواسایِ بیدادگاه هایی که محل مراجعه یِ شاکیان بود .او از طریقِ این شبکه چنان ستم هایی بر این مردم بی پناه روا داشت که حد و حساب نداشت !
مافیایی که همه بردند و خوردند ، به هیچ کس هم پاسخ ندادند !
و اما در وزارت ؛
معاون اقتصادیِ وزارت ، چراغ خاموش ، یکی از پاک ترین “بلحاظِ مالی ” بچه های قدیمی با نامِ مستعارِ “حسینِ مصطفایی ” را از معاونت امنیت به معاونتِ اقتصادی انتقال و پرونده را به او سپرد.
او پس از کارِ فشرده و سنگین ، با کشفِ تمامیِ پشتِ پرده ها ، نتیجه را بطورِ مستند به معاونِ اقتصادی وزیر ” اژه ای ” سپرد .
معاون اقتصادی نیز ، گزارشِ مبسوطیِ برای هرزة آقا تهیه کرده ، برای امضا به اژهای داد .
اژه ای نیز نامه یا همان گزارش مبسوط را در خورد کن انداخت !!
هرچند نامه ، از سوراخی دیگر بدستِ دفتر هرزة آقا و مجتبی رسید ولی آنها نیز نامه را در خورد کن انداختند !!
این بود که وقتی معاون هم این اوضاع را دید ، در خود یه چرخشی ایجاد کرد که ؛ کی به کیه !!!
حالا شما پیدا کنید پرتقال فروش را ؟!
و اما سر گذشتِ مسئولِ پرونده ، آقای حسینِ مصطفایی —
ایشان که سنی هم نداشت ، روز ی در حینِ دیوار چینی باغش در دماوند ، چند دقیقه ای که فرزندش برایِ خرید به مغازه ی سر کوچه می رود ، در باز گشت با جنازه ی پدر مواجه می گردد !
پزشکی قانونیِ در اختیار اژدهای هفت سر نیز ، در اعتراضِ خانواده می گوید : سکته کرده است !!!!!!!!
— نکته ی مهم
قدر مسلّم ، رژیم سفاک برای خراب کردنِ آوارِ اعتراضات علیه بی عدالتی هایش ، هر از چند گاهی نیاز به یک قربانی دارد ! که اینبار قرعه بنامِ دادستانِ تهران افتاده بود !
اژدهایِ هفت سر نیز ، برای پاسخ گویی به امثالِ خودی هایی مثلِ روح الامینی ها مجبور بود ، دست به ذبحِ مرتضوی بزند که او با هوش یاری تمام در دادگاه ، پایِ آمران را به میان کشید و همین باعث وحشت خامنه ای و نجاتِ خودش گردید .
حلا شما مردم عزیز قضاوت کنید ، در این هیاهویِ کی بود ، کی بود….
این ماجرا چیست ؟
—- چند روزی است ، مطلبّ مضحکی دست آویزِ بوقِ تبلیغاتی رژیم قرار گرفته ، که بد نیست اشاره ای بدان داشته باشم ؛
بوقِ خامنه ای در حالی که اقیانوسی از جنایت در پرونده ی ننگینِ رژیمِ و رکورد داریِ تمام جنایات در بین کشور ها را داراست . و توسطِ پادو هایی همچون مرتضوی و اژه ای ، جوانانِ ملت را آشکار و پنهان به صلابه می کشد .
طیِ یک خیمه شب بازیِ مضحک ، یک بانوی محترمِ ایرانی را که پنج سالِ پیش به اتهامِ …… از زندانی در آمریکا آزاد گشته به پشتِ تلویزیون کشیده که بگوید آمریکا چنین است و چنان … !
در واقع رژیمِ بی آبرو ، بدین شگرد می خواهد از کفنِ پوسیده یِ مرده برایِ خود آبروییِ دست و پا کند !!! که باید به خامنه ای گفت :
زهی بی شرمی !!
جالب تر اینکه ؛ این زن در حینِ استقبان در پنج سالِ پیش ، بسیار سَرِ حال به نظر می رسید ! انگار که از سفرِ فرنگ باز می گردد … !
در انتهایِ این بیانیه ، لازم است به دوستانم مژده دهم که برای بسیاری از کارگزارانِ رژیمِ ستم آخوندی برنامه هایی دارم که به مرور تقدیم خواهد شد .
لذا ، پس از پایانِ انتشارِ ۱۶ فایلِ افشاگری ، بترتیب و به نوبت ، خدمتِ تک تکِ آقایان …. خواهم رسید .
مثلا خدمتِ عالی جناب ، شهردار نظامی تهران .
چنان که بقولِ قدیمی ها ، مثلِ مرغِ کرُچ ، از تخم برود !!!!!
به عبارتی ، تنها با افشایِ یک گوشه از مافیایِ ( ؟ ) او نزدِ ملل رسوا خواهد شد و مزاحمت هایش از سرِ همه ، بویژه دولت کم خواهد گشت !! تا جایی که دیگر به قلم شیوای جنابِ زیبا کلام برای رفع مزاحمتِ این چرثومه ی فساد ، نیازی نباشد.
تو خود حدیثِ مفصل بخوان از این مجمل!
البته باذنِ ا… ، اگر عمری باقی باشد . ترور ، حذف ، تیرِ غیب ، سکته ، دستگیر و یا سر به نیست نگردم !!
در پایان ، لازم می دانم ، با درودی بر شهدایی که در کف خیابان، جوی خون را تقدیم آزادیِ ملتِ شریف نمودند و همینطور ، شهدایِ زیرِ شکنجه ی جنایتِ بزرگِ ۸۸ ، یادی از دلیر مردان و شیرِ زنانِ با عظمت و خانواده های صبور و منتظرشان بنمایم.
نامشان جاودان و راهشان پر رهرو