Reza amiri
این مقاله در خصوص بازداشتهای مخفی در ایران که نقض آشکار و مستقیم و بی قید و شرط مادتین ۴،۵،۶،۷،۱۵ و۱۶ قانون اساسی که از سوی نظام دیکتاتور ملایان در ایران به تصویب رسیده و هم چنین نقض آشکار مواد ۳،۵،۶،۸،۹،۱۰،بند یک ودو ماده یازده،۱۲ و بیست و دو منشور حقوق بشر سازمان ملل متحد میباشد.بدیهی است بیان و اعلام برخی از مواد یاد شده در فوق در مقاله علل بازداشت های مخفی اعلام گردیده است که با اقدام جهت بازداشت های مخفی و خودسرانه آن مواد هم نقض خواهند شد. حال به بحث اصلی میپردازم.بازداشت در تعریف قضایی به دستگیری متهم و یا مجرم در صورت عدم تمکین از دستور مقامات قضایی تلقی میگردد.یعنی طبق قانون اگر شخصی دارای شاکی خصوصی یا مدعی العموم باشد طبق روال عادی رسیدگی به پرونده در دادسرا یا دادگاههای عمومی و انقلاب را در سه نوبت به دادگاه یا پاسگاه انتظامی جهت ادای توضیحات احضار میگردد.این امردر حال حاضر در برگه های احضاریه برای بار اول قید میگردد که نتجه عدم حضور جلب میباشد.حال جلب به چه معناست؟در قانون آئین دادرسی کیفری جلب تعریف نشده است،اما در حقوق جزا عبارت است از دستگیری شخص معین و هدایت او نزد دادگاه یا مقام تحقیقی که دستور دلالت او را نزد خویش داده است.وفق ماده ۱۲۱ ق.آ.د.ک جلب ( بازداشت ) باید در طول روز انجام گیردو قاضی ملزم به نوشتن ساعت جلب میباشد مگر در صورت ارسال دستورات مکرر و عدم توفیق در دستگیری ، قاضی با در نظر گرفتن کلیه شرایط شرعی و قانونی میتواند دستور جلب در شب را صادر نماید. مقام قضایی بدوا و بدون احضار متهم حق جلب او را ندارد. اما در ماده ۱۱۸ ق.آ.د.ک آمده است که قاضی در موارد ذیل بدون اینکه احضاریه فرستاده باشد میتواند دستور جلب متهم را صادر نماید. این امر در نظریه به شماره ۸۶۸۹۷ مورخ ۷/۳/۷۹ نیز متصور گردیده است.اما باز هم در تبصره های ماده ی اخیرالذکر نیز قید گردیده که، بعد از تلاش برای دسترسی به متهم در صورت عدم موفقیت برای دستگیری میتواند جلب را صادر نماید.در بحث جلب یا همان بازداشت متهم موضوع اساسی این است که بیشتر افرادیکه تحت بازداشتهای مخفی قرارمیگیرند ، بعد از گذشت پاسی از شب و اکثرا در مکان های شخصی یا همان منازل بازداشت شده یا میشوند.در این دست موارد
مامورین که همانا وفق مادتین متعدد و مکرر در ق.آ.د.ک مقید گردیده ضابطین قضایی مصلح ( صلاحیت دار ) میباشند باید طبق حکم ورود به منزل با رعایت کلیه موازین شرعی و اصلاحیه سال ۱۳۷۹ که به تصویب مجلس و تایید شورای تشخیص مصلحت نظام رسیده است قبل از ساعت ۲۴ اقدام به ورود نمایند. رعایت کلیه موازین شرعی یعنی ابتدا مامورین مودبانه از زنگ یا زدن در بهره لازم را برده و بدون کوچکترین خشونت که باعث ایجاد ترس و رعب و وحشت در بین سایر ساکنین منزل شود وارد و
اقدام به دستگیری نمایند. در صورت عدم گشایش درب توسط ساکنین در صورت اطمینان کامل از اخفاء متهم میتوانند با کمک کلید ساز اقدام به گشودن درب جهت اجرای حکم جلب نمایند. واضح است که این شرایط به کل اعمال نمیگرددو از آنجائیکه ضابطین قضایی خود سارقین حرفه ای هستند پیشتر بدون دق الباب از شاه کلید بهره لازم را خواهند جست و همچون ارواح سرگردان در آن محل ظاهر خواهند شد.اما……در کشورهای پیشرفته یا همان جهان اولی ها دستور بازداشت مخفی صرفا در شرایطی برای متهم یا مجرم صادر میشود که شخص یا تروریست باشد و یا بزه شخص محرض گردیده و آزادی او برای امنیت عمومی جامعه و مردم خطر ساز باشد.حال این دستور درای ان به این شکل نمیباشد. اولا مرجع بازداشتهای مخفی و خودسرانه الا…ماشالله زیاد هستند.۱- اطلاعات سپاه ۲- وزارت اطلاعات ۳- اطلاعات ناجا ۴-بسیج پولدارها ( که به اشتباه لفظی مستضعفین نامیده میشود ) ۵- انصار حزب ا…. ۶- گروه فشار ۷- یک سری هم بی نام ونشان هستند که خود نمیدانند عضو چه گروهی هستند و فقط پول میگیرند که بزنند و بگیرند و ببرند و هویتشان برای خودشان در هاله ای از ابهام میباشد.بازداشتهای مخفی در ایران از زمان شاهنشاه فقید وجود داشته اما نه بدین سبک و سیاق، در آن زمان هیچ ماموری به خانواده شخص متهم توهین نمیکرد مگر در کار بازداشت دخالت و یا خللی ایجاد میکردند. اما بازداشت های امروز به نحوی چند منظوره میباشد.همراه با بازداشت غیر قانونی متهم و ضرب و شتم در حضور خانواده و بعضا ضرب و شتم سایر اعضاء خانواده ، سعی در ایجاد رعب و وحشت در جامعه را هم دارند.تعداد بازداشت های مخفی و خودسرانه در حدی زیاد است که نمیدانم از کجا آغاز کنم، اما دم دست ترین آنها ، بازداشت های مربوط به اعتراضات مردم به نتیجه انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری میباشد. از بازداشت خیابانی توسط تمام افراد لباس شخصی یا نظامی بگیرید تا ورود شبانه به منزل افراد مضنون یا به ضد رژیم خونخوار و دیکتاتور آخوندی افراد و متهمین اختشاش و برهم زدن امنیت عمومی و محاربین با نظام نامقدس جمهوری اسلامی. البته توقع رعایت قانون آنهم توسط رژیمی که خود غیر قانونی و غیر مشروع میباشد امری عبث و بیهوده است اما لاجرم باید بگویم که دستگیری سعید زینالی در کجا بوده ؟ نحوه ی رسیدگی به پرونده ی وی طبق کدام دستور قضایی لحاظ گردیده است!؟ در درگیریهای سال ۷۸ کوی دانشگاه ، شورای امنیت ملی چه دستوری صادر کرده؟ توجه شما
بزرگواران را به مناظره انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری جلب مینمایم که آقای خالیباف و رئیس دولت اعتدال حسن روانی ( یا همان روحانی ) در این مناظره سعی در افشاء مسائل و دستورات محرمانه آن زمان را داشتند. در تظاهرات دانشجویان که اعتراض به توقیف روزنامه صورت گرفته بود آنها به سمت بیت رهبری در حرکت بودند، فرمانده چهارپای پاسداران با دفتر خاتمی رئیس جمهور وقت تماس میگیرد و اعلام میدارد که دانشجویان در حال رسیدن به خیابان جمهوری هستند ، و میگوید خط قرمز ما خیابان جمهوری است اگر از آنجا به پایین تر بیایند یکی از این افراد زنده برنخواهند گشت و سرتاسر خیابان جمهوری را با خون اینها نقاشی خواهیم کرد. سعید حجاریان که در دفتر خاتمی حضور داشته با هماهنگی های لازم دانشجویان را فریب داده و موفق به برگرداندن آنها شده و همان شب آن فاجعه و اتفاق تلخ رخ میدهد. بعد از آن چه تعداد از دانشجویان ناپدید گردبدند؟ نحوه بازداشت و بازجویی آنها چگونه بوده است؟ نحوه ی رسیدگی به پرونده ی آنها چطور ؟ستار بهشتی و امثال آن چگونه دستگیر شدند؟چگونه کشته شدند؟علم الهدی چگونه بازداشت شد؟ توسط چه افرادی بازداشت شد؟ و چگونه به قتل رسید؟ خانم نرگس محمدی چگونه و در کجا بازداشت شد؟ آیا ضابطین قضایی وی تماما از بانوان بودند؟ بازداشتهای مخفی و خودسرانه و بدون دستور قضایی و یا حتی با دستور قضایی بدون رعایت موارد انسان دوستانه و سایر موارد قانونی و همچنین اختفاء محل بازداشت زندانیان سیاسی ، نقض آشکار و فاحش قوانین داخلی و بین المللی است.این روش از مصادیق بارز (( ناپدید )) کردن اجباری است. کوهیار گودرزی وب نگار و فعال حقوق بشر در تهران و مادرش سرکار خانم پروین مخترع در کرمان چگونه بازداشت شدند؟ توسط چه افرادی و طبق کدام دستور قضایی بازداشت شدند؟ در اینجا باید عرض کنم که رژیم دیکتاتور آخوندی در ایران به افراد و هم پیاله ای های خود نیز رحم نمیکند و از سال ۸۹ رفیقان گرمابه و گلستان خود را غیر قانونی در حبس خانگی در محلی نامعلوم و بدون هر گونه امکانات اجتماعی و رفاهی محبوس نموده است.هر چند که میر حسین موسوی و مهدی کروبی خود از خائنین به ایران و ملت هستند اما نحوه و شرایط اعمال شده برای آنها خود بیانگر روش برخورد با مخالفین نظام است.از منظر عمومی بازداشت های مخفی شاید به این معناست که متهم شخص خطرناک برای جامعه و شاید امنیت ملی باشد، این در حالی است که بازداشت های مخفی و خودسرانه نشان از ترس سردمداران رژیم مستبد آخوندی دارد که از آزادی فعالان سیاسی و یامدافعان حقوق بشر که فعالیت آنها بر مبنای انتقادات شدید و بی شائبه علیه رژیم و یا در برخی موارد خواستار سرنگونی نظام میباشند را در بر میگیرد را دارد.همانطور که مطلع هستید،موج عظیم بازداشت های مخفی و در نهایت اعدام زندانیان سیاسی، مذهبی و یا متهمین قاچاق مواد مخدر در این سالها بصورت فزاینده و چشم گیری رو به افزایش است. هر چه به ثانیه های پایانی عمر این رژیم پوشالی و کذایی جمهوری نامقدس اسلامی نزدیک میشویم، بیشتر شاهد این اتفاقات خواهیم بود که منجر به از دست دادن عزیزان وطن میگردد. نتیجه حاصله آن که رژیم مستبد آخوندی بر آنچه خود در مجلس بعنوان مضامین و مواد حقوقی و قضایی مصوب کرده و یا اجرای مصوبات در رژیم قبل را در دستور کار خود قرار داده تفره میرود و به اشکال مختلف و غیر قانونی در تلاش برای سرکوب و در نهایت سکوت مخالفان همه بدون در نظر گرفتن هیچ یک از شرایط و قوانین داخلی و و یا بین المللی میباشد.در این مسیر گوش مسئولین رژیم کاملا ناشنوا بوده و نه تنها فریاد مظلومان را از داخل کشور نمیشنوند بلکه همه را از شنیدن صدای سازمانها و نهادهای بین المللی معاف نموده اند. به امید سرنگونی رژیم قارهای سمی در ایران.
پاینده ایران و سرافراز ایرانی
مامورین که همانا وفق مادتین متعدد و مکرر در ق.آ.د.ک مقید گردیده ضابطین قضایی مصلح ( صلاحیت دار ) میباشند باید طبق حکم ورود به منزل با رعایت کلیه موازین شرعی و اصلاحیه سال ۱۳۷۹ که به تصویب مجلس و تایید شورای تشخیص مصلحت نظام رسیده است قبل از ساعت ۲۴ اقدام به ورود نمایند. رعایت کلیه موازین شرعی یعنی ابتدا مامورین مودبانه از زنگ یا زدن در بهره لازم را برده و بدون کوچکترین خشونت که باعث ایجاد ترس و رعب و وحشت در بین سایر ساکنین منزل شود وارد و
اقدام به دستگیری نمایند. در صورت عدم گشایش درب توسط ساکنین در صورت اطمینان کامل از اخفاء متهم میتوانند با کمک کلید ساز اقدام به گشودن درب جهت اجرای حکم جلب نمایند. واضح است که این شرایط به کل اعمال نمیگرددو از آنجائیکه ضابطین قضایی خود سارقین حرفه ای هستند پیشتر بدون دق الباب از شاه کلید بهره لازم را خواهند جست و همچون ارواح سرگردان در آن محل ظاهر خواهند شد.اما……در کشورهای پیشرفته یا همان جهان اولی ها دستور بازداشت مخفی صرفا در شرایطی برای متهم یا مجرم صادر میشود که شخص یا تروریست باشد و یا بزه شخص محرض گردیده و آزادی او برای امنیت عمومی جامعه و مردم خطر ساز باشد.حال این دستور درای ان به این شکل نمیباشد. اولا مرجع بازداشتهای مخفی و خودسرانه الا…ماشالله زیاد هستند.۱- اطلاعات سپاه ۲- وزارت اطلاعات ۳- اطلاعات ناجا ۴-بسیج پولدارها ( که به اشتباه لفظی مستضعفین نامیده میشود ) ۵- انصار حزب ا…. ۶- گروه فشار ۷- یک سری هم بی نام ونشان هستند که خود نمیدانند عضو چه گروهی هستند و فقط پول میگیرند که بزنند و بگیرند و ببرند و هویتشان برای خودشان در هاله ای از ابهام میباشد.بازداشتهای مخفی در ایران از زمان شاهنشاه فقید وجود داشته اما نه بدین سبک و سیاق، در آن زمان هیچ ماموری به خانواده شخص متهم توهین نمیکرد مگر در کار بازداشت دخالت و یا خللی ایجاد میکردند. اما بازداشت های امروز به نحوی چند منظوره میباشد.همراه با بازداشت غیر قانونی متهم و ضرب و شتم در حضور خانواده و بعضا ضرب و شتم سایر اعضاء خانواده ، سعی در ایجاد رعب و وحشت در جامعه را هم دارند.تعداد بازداشت های مخفی و خودسرانه در حدی زیاد است که نمیدانم از کجا آغاز کنم، اما دم دست ترین آنها ، بازداشت های مربوط به اعتراضات مردم به نتیجه انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری میباشد. از بازداشت خیابانی توسط تمام افراد لباس شخصی یا نظامی بگیرید تا ورود شبانه به منزل افراد مضنون یا به ضد رژیم خونخوار و دیکتاتور آخوندی افراد و متهمین اختشاش و برهم زدن امنیت عمومی و محاربین با نظام نامقدس جمهوری اسلامی. البته توقع رعایت قانون آنهم توسط رژیمی که خود غیر قانونی و غیر مشروع میباشد امری عبث و بیهوده است اما لاجرم باید بگویم که دستگیری سعید زینالی در کجا بوده ؟ نحوه ی رسیدگی به پرونده ی وی طبق کدام دستور قضایی لحاظ گردیده است!؟ در درگیریهای سال ۷۸ کوی دانشگاه ، شورای امنیت ملی چه دستوری صادر کرده؟ توجه شما
بزرگواران را به مناظره انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری جلب مینمایم که آقای خالیباف و رئیس دولت اعتدال حسن روانی ( یا همان روحانی ) در این مناظره سعی در افشاء مسائل و دستورات محرمانه آن زمان را داشتند. در تظاهرات دانشجویان که اعتراض به توقیف روزنامه صورت گرفته بود آنها به سمت بیت رهبری در حرکت بودند، فرمانده چهارپای پاسداران با دفتر خاتمی رئیس جمهور وقت تماس میگیرد و اعلام میدارد که دانشجویان در حال رسیدن به خیابان جمهوری هستند ، و میگوید خط قرمز ما خیابان جمهوری است اگر از آنجا به پایین تر بیایند یکی از این افراد زنده برنخواهند گشت و سرتاسر خیابان جمهوری را با خون اینها نقاشی خواهیم کرد. سعید حجاریان که در دفتر خاتمی حضور داشته با هماهنگی های لازم دانشجویان را فریب داده و موفق به برگرداندن آنها شده و همان شب آن فاجعه و اتفاق تلخ رخ میدهد. بعد از آن چه تعداد از دانشجویان ناپدید گردبدند؟ نحوه بازداشت و بازجویی آنها چگونه بوده است؟ نحوه ی رسیدگی به پرونده ی آنها چطور ؟ستار بهشتی و امثال آن چگونه دستگیر شدند؟چگونه کشته شدند؟علم الهدی چگونه بازداشت شد؟ توسط چه افرادی بازداشت شد؟ و چگونه به قتل رسید؟ خانم نرگس محمدی چگونه و در کجا بازداشت شد؟ آیا ضابطین قضایی وی تماما از بانوان بودند؟ بازداشتهای مخفی و خودسرانه و بدون دستور قضایی و یا حتی با دستور قضایی بدون رعایت موارد انسان دوستانه و سایر موارد قانونی و همچنین اختفاء محل بازداشت زندانیان سیاسی ، نقض آشکار و فاحش قوانین داخلی و بین المللی است.این روش از مصادیق بارز (( ناپدید )) کردن اجباری است. کوهیار گودرزی وب نگار و فعال حقوق بشر در تهران و مادرش سرکار خانم پروین مخترع در کرمان چگونه بازداشت شدند؟ توسط چه افرادی و طبق کدام دستور قضایی بازداشت شدند؟ در اینجا باید عرض کنم که رژیم دیکتاتور آخوندی در ایران به افراد و هم پیاله ای های خود نیز رحم نمیکند و از سال ۸۹ رفیقان گرمابه و گلستان خود را غیر قانونی در حبس خانگی در محلی نامعلوم و بدون هر گونه امکانات اجتماعی و رفاهی محبوس نموده است.هر چند که میر حسین موسوی و مهدی کروبی خود از خائنین به ایران و ملت هستند اما نحوه و شرایط اعمال شده برای آنها خود بیانگر روش برخورد با مخالفین نظام است.از منظر عمومی بازداشت های مخفی شاید به این معناست که متهم شخص خطرناک برای جامعه و شاید امنیت ملی باشد، این در حالی است که بازداشت های مخفی و خودسرانه نشان از ترس سردمداران رژیم مستبد آخوندی دارد که از آزادی فعالان سیاسی و یامدافعان حقوق بشر که فعالیت آنها بر مبنای انتقادات شدید و بی شائبه علیه رژیم و یا در برخی موارد خواستار سرنگونی نظام میباشند را در بر میگیرد را دارد.همانطور که مطلع هستید،موج عظیم بازداشت های مخفی و در نهایت اعدام زندانیان سیاسی، مذهبی و یا متهمین قاچاق مواد مخدر در این سالها بصورت فزاینده و چشم گیری رو به افزایش است. هر چه به ثانیه های پایانی عمر این رژیم پوشالی و کذایی جمهوری نامقدس اسلامی نزدیک میشویم، بیشتر شاهد این اتفاقات خواهیم بود که منجر به از دست دادن عزیزان وطن میگردد. نتیجه حاصله آن که رژیم مستبد آخوندی بر آنچه خود در مجلس بعنوان مضامین و مواد حقوقی و قضایی مصوب کرده و یا اجرای مصوبات در رژیم قبل را در دستور کار خود قرار داده تفره میرود و به اشکال مختلف و غیر قانونی در تلاش برای سرکوب و در نهایت سکوت مخالفان همه بدون در نظر گرفتن هیچ یک از شرایط و قوانین داخلی و و یا بین المللی میباشد.در این مسیر گوش مسئولین رژیم کاملا ناشنوا بوده و نه تنها فریاد مظلومان را از داخل کشور نمیشنوند بلکه همه را از شنیدن صدای سازمانها و نهادهای بین المللی معاف نموده اند. به امید سرنگونی رژیم قارهای سمی در ایران.
پاینده ایران و سرافراز ایرانی