نوشته شده توسط فعال بلوچ
وحید هوت زندانی سیاسی در نامهی سرگشادهای از زندان زاهدان اعلام کرده که بازجویان وزارت اطلاعات با کابل ضخیم و در مقابل خانوادهاش او را مورد ضرب و شتم قرار دادهاند.
به گزارش کمپین فعالین بلوچ به نقل از کردپا، این زندانی ٢٩ ساله از بیخوابیهای طولانی مدت، بستن به تخت و نیز انگشت گذاشتن اجباری بر برگههای بازجویی خبر داده و عنوان میکند که از مقامات عالی سازمان ملل متحد خواستار رسیدگی به وضعیت موجود و پایان دادن به شرایط غیرانسانی و آزادیام هستم.
وی در اردیبهشتماه ٩٢ در شهر چابهار استان سیستان و بلوچستان به اتهام “همکاری با گروههای مخالف” بازداشت و بعد از بارها حضور در دادگاه سرانجام به ٢٠ سال حبس محکوم شده است.
متن نامهی وحید هوت به کمیسر عالی حقوق بشر و گزارشگر ویژه حقوقبشر سازمان ملل که در اختیار آژانس خبررسانی کُردپا میباشد، درپی میآید:
اینجانب وحید هوت معروف به حمید متولد ۱۳۶۵فرزند پیرمحمد که به اتهام همکاری با گروههای مخالف در تاریخ ۱۱اردیبهشتماه ۱۳۹۲در چابهار دستگیر شدم. پس از ۲روز بازداشت در ادارهی اطلاعات چابهار مرا به ادارهی اطلاعات زاهدان منتقل کردند.
بنده که از هیچ چیز خبر نداشتم از من بازجویی کردند و یکی از دستگیرشدگان دیگر به نام زبیر هود را آوردند و بعد ملک محمد میاندوست معروف به فرید را آوردند و بعد اعظم باهو و علیم بلوچی. بنده یک مسافرکش معمولی بودم که “برای امرار معاش” مسافرکشی میکردم .آن دو نفر به بنده مبلغ ۲۰هزار تومان کرایه دادند. در بین آن دو نفر با زبیر در ارتباط بودم. و من با آنها نه ارتباطی داشتم و نه آشنایی.
بعد از بازجوییهای اولیه مرا بردند داخل یک سلول تاریک با چشمهای بسته. هر روز مرا شکنجههای مختلف میکردند. از جمله دشنامهای خانوادگی، با کابلهای ضخیم و کلفت شروع به زدن میکردند. بیخوابیهای طولانی مدت، بستن به تخت که معروف به تخت معجزه است. شکنجه با بستن به این تخت چندین مورد تکرار شد. با کابل کف پاهایم را به قدری زدند، که تا حالا پاهایم متورم و عفونت دارد. بعد از آن بردند به داخل اتاق شماره ۲که داخل آن یک صندلی آهنی بود. زیر آن آتش روشن بود مرا لخت کردند و روی آن صندلی نشاندند. بعد از این شکنجه مرا بردند داخل اتاق ۳که داخل آن کلاه برقی معروف به کلاه جادویی است و یک چنگکی بود که آویزان میکردند. کلاه را گذاشتند روی سر من، من دیگر طاقت نیاوردم و گفتم هر چه شما بگویید من قبول میکنم. و بعد چند برگه آوردند و گفتند اینها را انگشت بزن. در حالی که چشمان بنده بسته بودند و بدون اینکه بدانم چه چیزی نوشتهاند مجبور شدم که انگشت بزنم.
در این ۴۵روز که در سلول انفرادی بودم از هیچ امکانات بهداشتی برخوردار نبودم بعد از ۴۵روز مرا به دادگاه انقلاب بردند شعبه ۶پیش بازپرس آقای میرشاهی. من به او گفتم اینها همه دروغ و کذب هستند. دوباره مرا بردند به ادارهی اطلاعات بعد از ۲روز من را بردند زندان و بعد از ۱ماه دوباره مرا بردند به اداره اطلاعات دوباره همان ضرب و شتم و شکنجهها، ۲۵روز مرا نگهداشتند و دوباره مرا بردند زندان. ۲روز در زندان بودم که دوباره مرا بردند به اطلاعات. به مدت۱۵روز مرا نگهداشتند با شکنجههای مختلف و شب و روز بازجویی میکردند.
شایان ذکر است که در مدت بازجوییها چشمان من بسته بودند.
بعد از مدتی مرا بردند دادگاه انقلاب شعبه ۱پیش آقای مه گلی، و دوباره مرا آوردند زندان ۹بار مرا بردند دادگاه. پیش مه گلی. تا اینکه در اسفند ماه ۹۳به من۱۵سال زندان و مبلغ ۵۵میلیون جریمه داد. من اعتراض کردم به رأی دادگاه تا حالا جواب آن نیامده است.
بعد از ۱ماه دوباره بردند دادگاه انقلاب شعبه ۱۰۱پیش آقای خسروی به اتهام نگهداری مهمات ۱۰سال زندان به من دادند و ۳سال برای خروج از مرز مجموعا۱۳سال زندان میشود. بعد از مدتی از این ۱۳سال ۸سال عفو خوردم. و الان ۲۰سال حبس دارم و مدتی است که در زندان زاهدان جور گناه نکرده را میکشم.
از شما مقامات عالی سازمان ملل متحد خواستارم که به موضوع بنده رسیدگی شود خواسته من این است که برای پایان دادن به شرایط غیرانسانی و آزادی من اقدام نمایید.
زندانی سیاسی وحید هوت