محکومیت زنان بدون حجاب در معابر و انظار عمومی به حبس از ۱۰ روز تا ۲ ماه

رادیو پارس    ـ طبق تبصره ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند به حبس از ۱۰ روز تا ۲ ماه یا جزای نقدی ۵۰ تا ۵۰۰ هزار ریال محکوم خواهند شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از فارس، سردار حسین اشتری فرمانده نیروی انتظامی در دومین همایش فصلی فرماندهان راهور ناجا ضمن اعلام برخورد با “بدپوششی و کشف حجاب” اعلام کرد: “پلیس با مزاحمان نوامیس، بدپوششان و بد حجابان برخورد خواهد کرد؛ برخوردی قاطع توام با ادب و مهربانی”.

سردار سعید منتظرالمهدی سخنگوی ناجا نیز در یکی از جلسات سخنگوی ناجا بیان داشت: “هنگامی که دستگاه‌های دیگر به وظایف خود در حوزه عفاف و حجاب عمل نمی‌کنند ناجا مجبور به انجام اقدام سلبی می‌شود”.

قانون درباره این زنان و افراد چه می‌گوید

با نگاهی به کتاب قانون مجازات اسلامی جدید در می‌یابیم که براساس تبصره ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند به حبس از ۱۰ روز تا ۲ ماه یا جزای نقدی ۵۰ تا ۵۰۰ هزار ریال محکوم خواهند شد.

ناجا می‌تواند رأساً اقدام کند

اما به سراغ ابوالفضل ابوترابی دبیر دوم کمیسیون قضایی رفتیم تا از وی نیز درباره چگونگی اجرای این تبصره از قانون مجازات اسلامی پرس و جو کنیم.

ابوترابی در این خصوص گفت: “نیروی انتظامی ضابط دادگستری است و زنان بدون حجاب نیز جزو جرایم مشهود محسوب می‌شوند”.

وی افزود: “از این رو نیروی انتظامی می‌تواند راساً برای اجرای این ماده از قانون و برخورد با زنان بی حجاب اقدام کند”.

سیستان و بلوچستان؛ رتبه نخست فقر مسکن در ایران

نتایج پژوهشی که وزارت راه و شهرسازی ایران انجام داده است، نشان می‌دهد که دست‌کم یک سوم خانوارهای ایرانی امکان برخورداری از حداقل‌های یک مسکن مناسب را ندارند.
به گزارش کمپین فعالین بلوچ، براساس نتایج این پژوهش، استان سیستان و بلوچستان رتبه نخست فقر مسکن را دارد. نزدیک به دو سوم (۷۳درصد) خانوارهای این استان زیر خط فقر مسکن قرار دارند.
این گزارش می‌افزاید؛ ۵۳درصد خانوار‌ها در استان هرمزگان، ۳۶درصد در استان بوشهر و ۳۳درصد در استان‌های ایلام و کرمان امکان تامین یک مسکن مناسب را ندارند. همچنین ۳۱درصد خانوارها در استان خوزستان و ۲۹درصد در استان‌های لرستان و یزد زیر خط فقر مسکن قرار دارند.
خانوارهای زیرخط فقر مسکن در ۲۳استان بیش از ۲۰درصد برآورد شده، در حالی‌که تنها در پنج استان تهران، گیلان، فارس، چهارمحال و بختیاری (۲درصد) و مازندران (۳درصد) جمعیت زیر خط فقر مسکن تک رقمی است.
براساس این پژوهش حداقل هزینه مسکن ماهیانه یک خانوار چهار نفره ساکن در تهران، به عنوان گران‌ترین شهر برای هزینه‌های مسکن ۵۳۲هزار تومان و برای یک خانوار چهار نفره در استان ایلام که خانوار‌ها کمترین هزینه مسکن را می‌پردازند، ۱۱۵هزار تومان برآورد شده است.
مشاور طرح مسکن اجتماعی در یادداشتی که در هفته‌نامه تجارت فردا – ۷آذر – منتشر شد، داده‌های این پژوهش را مربوط به سال ۹۱دانسته و نوشته بود که جمعیت زیر خط فقر از سال ۹۱به بعد دوباره روند افزایشی داشته است.
به گفته محمدرضا فرهادی‌پور، خانوارهای دهک‌های درآمدی اول تا سوم، فاقد امکان برخورداری از مسکن مناسب هستند.
به گفته او، ۴۸درصد از جمعیت سیستان و بلوچستان در دهک نخست قرار دارند، در حالی که در تهران تنها هفت درصد خانوار‌ها در دهک درآمدی نخست قرار دارند. براساس گزارش هزینه – درآمد خانوار‌ها، سهم هزینه مسکن در خانوارهای شهری ۴۴درصد است.
پیش از این عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی گفته بود که ۱۸میلیون نفر از جمعیت ایران بد مسکن هستند. به گفته او ۱۱میلیون نفر در ایران حاشیه نشین هستند. این در حالی است که برخی از کار‌شناسان اجتماعی جمعیت حاشیه‌نشین در ایران را نزدیک به ۲۰میلیون نفر برآورد می‌کنند.
وزارت راه و شهرسازی وعده کرده بود که با اجرای طرح مسکن اجتماعی، امکان دسترسی به مسکن مناسب برای خانوارهای کم درآمد را فراهم کند. اما مشاور علمی این طرح گفته است که اجرای آن نیاز به یک برنامه‌ریزی ۱۰ساله دارد.

Weniger anzeigen

وضعیت جسمی نامساعد مسعود عرب چوبدار در زندان رجایی شهر

رادیو پارس – وضعیت جسمی مسعود عرب چوبدار، زندانی امنیتی زندان رجایی شهر کرج نامناسب گزارش شده است، وی در پی تشنج شدید و پس از انتقال به بهداری زندان، بدون رسیدگی مناسب به بند بازگردانده شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، مسعود عرب چوبدار آخرین بار روز سه شنبه هفدهم آذرماه دچار تشنج شدید شد و پیش از این نیز بارها به دلیل تشنج به بهداری منتقل شده و با وجود وضعیت وخیم و درخواست های مکرر، مسئولین زندان از اعزام وی به بیمارستانی خارج از زندان خودداری می کنند.

مسئولین زندان رجایی شهر بدون ارائه دلیل مشخصی از تحویل گرفتن داروهای از سوی خانواده وی نیز امتناع می کنند.

گفته می شد که دستور انتقال وی به بیمارستان توسط “خدابخشی”، نماینده پیشین دادستان صادر شده بود ولی علی رغم وجود دستور انتقال این زندانی به بیمارستان در پرونده پزشکی وی و موافقت رئیس بهداری زندان رجائی شهر، “مردانی” رئیس این زندان از این انتقال جلوگیری کرده است.

مسعود عرب چوبدار به اتهام “ارتباط با دول متخاصم و افشای اسناد محرمانه” توسط شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست صلواتی محاکمه شده و به ۳سال حبس تعزیری محکوم شد.

مسعود عرب چوبدار از سال ۱۳۹۲ در حال طی کردن دوران محکومیت خود می باشد.

مهدی فراحی شاندیز؛ زندانیِ توهین به رهبری در بند مجرمان غیرسیاسی

رادیو پارس    – مهدی فراحی شاندیز، زندانی سیاسی که سه بار به اتهام توهین به رهبری و جمعا به ۹ سال حبس محکوم شده است، همچنان برخلاف اصل تفکیک جرائم و بدون مرخصی در زندان رجایی شهر کرج به سر می برد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، مهدی فراحی شاندیز که در بند ۱۰ زندان رجایی شهر و همراه با مجرمان غیرسیاسی نگهداری می شود، تا کنون بارها و به شکل های مختلف اعتراض خود را به عدم اصل تفکیک جرائم نشان داده ولی با خواسته قانونی وی مبنی بر انتقال به بند زندانیان سیاسی-عقیدتی رجایی شهر موافقت نشده است.

آقای فراحی تا کنون سه بار به اتهام توهین به رهبری در دادگاه های مختلف محاکمه شده و جمعا به نه سال حبس محکوم شده است.

مهدی فراحی شاندیز، در آخرین مورد از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه، طی حکمی به تاریخ صدور پنجم خرداد ماه ۱۳۹۴ به اتهام توهین به رهبری و اخلال در نظم عمومی به ۳ سال حبس محکوم شده است، این در حالی است که تشکیل جلسه دادرسی به اطلاع وی نرسیده بود و حکم نیز به زندانی یا وکیل ابلاغ نشده و مستقیما در برگه صورت وضعیت زندانی قید شده بود.

این زندانی بهمن ماه سال ۱۳۹۳ نیز در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی، به اتهام توهین به رهبری به ۳ سال حبس محکوم شد و پیشتر نیز در اردیبهشت ماه ۱۳۹۰ به همین اتهام از سوی قاضی مقیسه به ۳ سال حبس محکوم شده بود.
وی درباره اولین دادگاهش به اتهام توهین به رهبری به هرانا گفته بود: “دو تا از دربان‌های دادگاه انقلاب را به عنوان شاهد آوردند و گفتند که ایشان یک شیشه را زده و شکسته و در عین حال شعار مرگ برخامنه‌ای هم سر داده است.”

مهدی فراحی شاندیز که سابقه بازداشت های متعددی دارد، ۱۱ اردیبهشت ماه ۱۳۸۸ در مراسم روز جهانی کارگر در پارک لاله تهران دستگیرشده و با تفتیش مأموران امنیتی مدارک، وسایل شخصی و کتب وی ضبط شد، وی در پی این دستگیری به ۹ ماه حبس محکوم شد که بیشتر آنرا درسلول‌های انفرادی بند ۲۰۹ اوین گذراند و بهمن ماه ۸۸ از زندان آزاد شد.

آقای شاندیز آخرین بار پس از مراجعات مکرر به دادگاه انقلاب برای گرفتن لوازم و مدارک توقیف شده‌اش (گذرنامه، شناسنامه، کارت ملی، کامپیو‌تر و…) با ممانعت آن‌ها از ورود به شعبه مورد نظر مواجه شد و پس از مقاومت، دستگیر و در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به اتهام توهین به رهبری و اخلال در نظم به ۳ سال حبس تعزیری محکوم شد، با این که حکم سه سال حبس اول وی سوم آبان ماه سال ۹۳ به پایان رسید ولی تشکیل پرونده های جدید، مانع آزادی وی شد، این زندانی هم اینک در بند ۱۰ زندان رجایی شهر مشغول تحمل حبس می باشد.

انتصابات دیگر در راه است

DSC_0480

باز هم هیاهو برای هیچ ،حکومت جمهوری اسلامی که از اول بنیانگزاری  مدعی  انتخابات مبتنی‌ بر آزادی بوده است و آن را همیشه در  انتخابات مختلف در بوق و کرنا کرده و بزرگ نمایی میکنند تا نمایش دیگری برای مشروعیت بخشیدن به حکومت خود باشد در مجامع بین‌ الملی . اما در سالهای اخیر مردم ایران شرایط سختی را داشته و دارند ، و به امید اینکه بلکه بتوانند از طریق صندوقهای انتخاباتی به حداقل خواسته‌های خود دست پیدا کنند ،در برخی‌ از این انتخابت مشارکت کردند که در همه این  انتخباتها ناامید شدند .

در انتخابات ۲ خرداد ۷۶ مردم که در دوران رفسنجانی‌ از خفقان اجتماعی  و سیاسی شدید خسته شده بودند با شعار‌های خاتمی که دم از آزادی اجتماعی و مدنی میزد به پای صندوقهای رای رفتند و به نوعی خواسته خود از حکومت را اعلام  کردند و به خاتمی رای دادند ،اما متاسفانه خاتمی بر خلاف قولی‌ که به ملت  داده بود نتوانست خواسته‌های ملت را به ویژه جوانان آن گونه که باید عملی‌ کند و در نهایت اعلام کرد که حفظ نظام و حاکمیت برای ا‌و در اولویت می‌باشد و حاضر نیست با حاکمیت و ولایت فقیه که به آن اعتقاد و التزام عملی‌ دارد رودرو قرار بگیرد .

بعد  از ریاست جمهوری خاتمی در سال ۸۴ احمدی‌نژاد که کاملا نشناخته برای مردم بود با کمک سپاه و بیت رهبری سکان ریاست جمهوری را به دست گرفت تا خواسته های سپاه و بیت رهبری را در واقع اجرا کنند.سپاه و بیت رهبری  می‌خواستند از طریق احمدی‌نژاد به  اهداف خود که همان سلاح هسته‌‌ای بود برسند احمدی‌نژاد هم که فردی ناآگاه  و نادان بود تا توانست دست به ماجراجویی زد و تا توانست با تصمیمات غلطی که قاعدتاً از طرف  بیت رهبری و سپاه  گرفته میشد هزینه بسیاری بر مردم و کشور تحمیل کرد و در همان ۴ سال نخست دولت خود کشور را در یک بحران اقتصادی و سیاسی برد تا جایی که حتا عده‌ای از افرادی که خود در حاکمیت بودند صدایشان در آمد و مردم عادی همکه با پوست استخوان مشکلات را لمس کرده بودند در دوره‌ دهم انتخابت که در سال ۸۸ برگزار شد با تبلیغاتی که دستگاهای حکومتی به راه انداخته بودند و با وعده وعیدها ی یکی‌ از کاندید‌های دیگر میر حسین موسوی نور امیدی در دل مردم پیدا شد و حضور پر شوری در آن دوره‌ از انتخابات یاهمان انتصابات داشتند تا بار دیگر این نمایش انتخاباتی به نفع حاکمیت در جهت مشروعیت دادن به نظام در مجامع بین المللی باشد واما  با یک مهندسی‌ از طرف بیت رهبری و سپاه رای مردم خوانده نشد و شخص مورد نظر ولایت فقیه که همان احمدی نژاد بود انتصاب شد و در نتیجه در پی‌ اعتراضات  خیابانی مردمی که خواهان حق خود بودند سرکوب و بازداشت و تعدادی هم کشته شده و افراد زیادی هم مجبور به ترک وطن شدند .باردیگر ملت ایران سرخورده و ناامید شدند .

و اما در سال ۹۲ که دوباره انتخابات ریاست جمهوری بود حاکمیت که نیاز به حضور مردم در پای صندوق‌های رای داشتند دست به تبلیغات گسترده فصلی زدند،و بار دیگر نمایشی به راه انداختند مردمی که به خاطر انتخابات سال ۸۸ سرخورده و هزینه داده بودند نمیخاستند که دراین انتخابت شرکت کنند ،از طرفی‌ هم حاکمیت تصمیم داشت تا فرد دیگری مشابه احمدی‌ نژاد را در مسند ریاست جمهوری قرار دهد به نام سعید جلیلی که  مورد اعتماد بیت رهبری بود و با این نمایش که اگر به پای صندوق‌های رای نیاید شخصی‌ بدتر از احمدی‌ نژاد را باید تحمل کنید و روحانی که خود را منتسب به افرادی چون موسوی خاتمی و رفسنجانی‌ می‌دانست در بین کاندیداهای دیگر از جایگاه بهتری در بین مردم بر خوردار بود و با شعار کلید آماده بود بار  دیگر مردم بیچاره را فریب داده و به پای صندوقهای رای کشاندند و بار دیگر مشروعیت خود از انتخابات را گرفتند .اما در زندگی‌ مردم هیچ تغییری ایجاد نشد بلکه بدتر هم شد به طوری که وضعیت حقوق بشر بعد از سر کار آمدن روحانی به مراتب بدتر هم شده به طور  مثال اعدامها در دولت روحانی به شدت افزایش یافته وضعیت اقلیت‌های دینی  زندانیان سیاسی روزنامه نگاران شعرا نویسندگان ,و حقوق زنان در حوزهای مختلف به شدت نقض میشود ، و شرایط معیشتی مردم هم که مشخص هست به طوری که خیل عظیمی‌ که از کشور خارج می‌شوند ,که  این افراد به خاطر فشارهای سیاسی و عقیدتی و افرادی هم به خاطر و غم نان و آینده بهتر با تمام مشکلاتی که در راه رسیدن به آرزوهایشان  و جود دارد به همراه کودکان و زنان  خود این ریسک را پذیرفته و جان خود را به خطر می اندازند و از کشور خارج میشوند،و چه بسا جانشان را هم از دست میدهند.

و اما بار دیگر حاکمیت نزدیک انتخابات و یا بهتر است بگویم  انتصابات  تبلیغات گسترده‌ای  برای کشاندن مردم به پای صندوق‌های رای شروع کرده است انتخابات مجلس  و خبرگان که هر کدام از اهمیت ویژه برخوردار است .اول از همه بار دیگر نمایش به راه انداختن برای مشروعیت بخشیدن به نظام ,و اما این انتصابات هیچ نفعی برای مردم در بر نخواهد داشت حال آنکه کرسی‌های آن را اصلاح طلبان تصاحب کند و یا اصول گرایان به حال مردم تفاوتی‌ نخواهد کرد, چون تمام این افرادی که در دستگاه حاکمیت برای هر پستی  چه نمایندگی‌ مجلس و چه ریاست جمهوری کاندید میشوند باید از فیلتر شورای نگهبان همین حاکمیت ردّ شوند به طور قطع تحت هیچ شرایطی افرادی که تایید حاکمیت نباشند نمیتوانند کاندید شوند فرد کاندید شده باید اعتقاد به ولایت فقیه و التزام عملی‌ داشته باشد اصولا در این نظام اشخاصی‌ وارد می‌شوند که یا خودی باشند یا نخودی و یا بی‌ خودی باشند .در نتیجه اینها نمایش هست که حاکمیت  به راه میندازد برای مشروعیت بخشیدنبه نظام اسلامی و این مردم هستند که از اول این انقلاب بازی  خورده و به هیچ جا حساب نشده کاما اینکه یکی‌ از نمایندگان رهبری به اسم آقای مصباح یزدی به صراحت گفته که مردم حق هیچ گونه انتخابی ندارند و این ولایت فقیه هست که باید برای مردم تصمیم بگیرد  وحرف اول و آخر را در حکومتهای استبدادی اینچنینی را معمولاً دیکتاتورها میزند که در ایران این ولایت فقیه هست که برای سرنوشت مردم تصمیم میگیرند .

مادامیکه مردم در این انتصابات حکومت مشارکت کنند به نفع حاکمیت و بیت رهبری می‌باشد و با این گونه مشارکت‌ها عمر این حکومت دیکتاتوری طولانی‌ خواهد شد اما دائمی نخواهد بود .
نوشته رضا امیری

کمکهای مالی مبارزه با موادمخدر در ایران و شرط لغو عملی اعدام برای موادمخدر

معیار ما همچنان پایین رفتن قابل توجه تعداد اعدام هاست و نه بیانیه توسط مقامات حکومتی

ارائه طرح لغو مجازات اعدام برای قاچاقچیان موادمخدر به مجلس
کمکهای مالی مبارزه با موادمخدر در ایران و شرط لغو عملی اعدام برای موادمخدر
حقوق بشر ایران، ۲۰ آذر ماه ۱۳۹۴: دفتر مقابله با موادمخدر و جرم سازمان ملل متحد و کشورهای اروپایی کمک کننده به این نهاد باید کمکهای مالی به برنامه مبارزه با موادمخدر در ایران را مشروط به لغو عملی اعدام محکومین مرتبط با موادمخدر نمایند.
سازمان حقوق بشر ایران از دفتر مقابله با موادمخدر و جرم سازمان ملل متحد و کشورهای اروپایی که به این نهاد کمک مالی می‌کنند بصورت جدی خواست که منابع، امکانات مالی و تکنولوژی پیشرفته برای بازداشت منجر به اعدام افراد مرتبط با موادمخدر در اختیار ایران قرار ندهند و ادامه کمک‌های خود را به پس از لغو مجازات اعدام برای این قبیل محکومین موکول نمایند.
طی روزهای گذشته اخباری در رسانه‌های رسمی ایران منتشر شد که ۷۰ نماینده مجلس شورای اسلامی با امضاء طرحی خواهان لغو مجازات اعدام برای قاچاقچیان موادمخدر شده‌اند. در این طرح برای قاچاقچیانی که بصورت غیر مسلحانه بازداشت می‌شوند مجازات جایگزین حبس ابد صادر می‌شود.
طرح ارائه شده در خصوص لغو مجازات اعدام قاچاقچیان موادمخدر در صورت آوردن رای کافی در مجلس باید به تصویب شورای نگهبان نیز برسد و این پروسه می‌تواند به گذشت سال‌ها و اعدام صد‌ها نفر دیگر بی‌انجامد. از سوی دیگر حکومت ایران سالهای گذشته همواره مدعی بوده است که بیشتر کسانی که به اتهام قاچاق اعدام می‌شوند قاچاقچیان مسلح هستند، درحالی که گزارش‌های نهادهای حقوق بشری از جمله سازمان حقوق بشر ایران نشان می‌دهند که اینگونه نبوده است. علاوه بر این متهمین جرائم موادمخدر اغلب از دادرسی عادلانه محروم بوده و تحت شکنجه مجبور به اعتراف می‌شوند.
گفتنی است، سال گذشته نیز قوه قضائیه لایحه‌ای را به مجلس ارائه داد که در صورت تصویب، مجازات اعدام برای قاچاقچیان موادمخدر حذف می‌شد ولی با وجود گذشت یک سال هیچگونه پیگیری و یا اطلاع رسانی در خصوص این لایحه صورت نگرفت.
محمود امیری مقدم سخنگوی سازمان حقوق بشر ایران گفت: «زمانبندی انتشار این خبر می‌تواند مرتبط باشد به اینکه پروژه‌های همکاری سازمان ملل با ایران در زمینه مبارزه با موادمخدر در حال پایان است و پروژه‌های جدید قرار است از دی ماه پیش رو شروع شوند. باتوجه به اینکه کشورهایی که به این پروژه‌ها کمک مالی می‌کنند که اغلب کشورهای اروپایی می‌باشند، از تعداد بالای اعدام‌های جرائم موادمخدر ابراز نا‌خرسندی کرده‌اند؛ این خبر را می‌توان مانوری برای خوشنودی این کشور‌ها ارزیابی کرد.»
وی همچنین افزود: «ما از هرگونه تغییر در قانون که منجر به محدود کردن مجازات مرگ در ایران می‌شود استقبال می‌کنیم. ولی معیار ما همچنان پایین رفتن قابل توجه تعداد اعدام هاست و نه بیانیه توسط مقامات حکومتی.»
سازمان ملل باید تازمان تصویب طرح جدید و مشاهده نتایج عینی، مبنی بر کاهش قابل توجه تعداد اعدام‌های مربوط به موادمخدر از شرکت در هر گونه همکاری که به طرز مستقیم یا غیر مستقیم به دستگیری حاملین مواد مخدر می‌انجامد خودداری کند.

امام جمعه موقت ورامین: حکم شرعی سران فتنه اعدام است

رادیو پارس   ـ امام جمعه موقت ورامین با اشاره به شعارهای رفع حصر در برابر مسئولان نظام، مدعی شد که حکم شرعی سران فتنه “افساد فی الارض” و اعدام بود و با رافت اسلامی در حصر قرار دارند.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از فارس، سید محسن محمودی ظهر امروز در خطبه‌های نماز جمعه این هفته شهرستان ورامین با اشاره به انتخابات مجلس گفت: “برخی تحرکات شروع شده که به اصطلاح خود کرسی‌های اصلاح طلبان را افزایش دهند، مردم خیانت‌های برخی مدعیان اصلاحات را فراموش نکردند، ظلم و سکوت برخی اصلاح طلبان را فراموش نکرده‌اند”.

وی با انتقاد از برخی شعارهای رفع حصر آن هم در برابر مسئولان نظام افزود: “به بهانه روز دانشجو فریاد رفع حصر آن هم در برابر مسئولان نظام را می‌دهند، حکم شرعی سران فتنه افساد فی الارض و اعدام بود و با رافت اسلامی در حصر قرار دارند، حال برخی افراد از این شهر به آن شهر و این دانشگاه به آن دانشگاه می‌روند و سعی در مظلوم‌نمایی و تطهیر چهره فتنه‌گران دارند”.

امام جمعه موقت ورامین با ادبیاتی تند و تهدید آمیز گفت: “ملت ایران فریب این تفاله‌های فتنه را نخواهند خورد و آن‌ها آب در هاون می‌کوبند”.

رادیو پارس – چهار روز از اعتصاب غذای خشک ارژنگ داودی و افشین بایمانی گذشت

بدنبال انتقال زندانيان سياسي افشين بايمانى وارژنگ داوودي به بند زندانيان عادي چهار روز است كه هردو دست به اعتصاب غذاي خشك زده اند.
بهمراه ايندو همسرافشين و دخترش دنيا بايماني هم در بيرون از زندان برای همراهي باافشين اعتصاب غذاي خود را شروع كرده اند كه وضعیت جسمی هر دو آنها بد
گزارش شده است. دنيا تنها ١٦ سال سن دارد و سالهاست که با حبس پدر از ديدن او در كنار خود، حتي به مدت چند ساعت محروم بوده است. دنیا در دو سال گذشته
بدلیل ساکن بودن در اصفهان و ناتوانی از پرداخت کرایه رفت و برگشت به زندان, حتی از دیدن پدرش در پشت میله ها هم محروم بوده است. اين درحاليست كه بسياري از
زندانيان باصطلاح اصلاح طلب همبند افشين چيزي حدود ٨٠ درصد از مدت زندان خود را در مرخصي بوده و خارج از زندان بسر برده اند.
افشين از ناراحتي شديد قلبي در رنج است و ديروز در پي وخیم شدن حالش و انتقال به بهداری، اجازه نداده سرم غذا به بدنش وصل شود. وي خواستار حضور نماينده
دادستاني در زندان براي پاسخگويي به علت انتقالش به بند عادي شده است . افشين در اندرزگاه ٢ سالن ٥ بسر ميبرد.ارژنگ داوودي هم كه مشكلات مختلف جسمی
ازجمله ناراحتي كليه او را احاطه کرده است از نظر سلامتي در وضع بدي بسر ميبرد و نخوردن اب و دارو مى تواند ضربات جبران ناپذيري را بر او وارد کند. ارژنگ داوودي هم
كه پس از درگيري لفظي با حاجيلو داديار ناظر زندان به اندرزگاه ١٠ سالن ١ منتقل شده است, سيزده سال در زندان تحت فشار هاي طاقت فرسا بسر برده و مانند افشين
و اغلب زندانيان مقاوم ديگر حتي ساعتي به مرخصى نرفته و همچنان استوار بر مواضع خود ايستاده است.
وضعيت ايندو زنداني بيمار در حال اعتصاب غداي خشك بسيار نگران كننده است. همبندیان این دو زندانی اعتصابی از مجامع حقوق بشري می خواهند به وضعيت وخیم
آنان توجه کرده و اقدامات لازم را برای بازگشتشان به جمع زندانيان سياسي انجام دهند.
نه به زندان نه به اعدام انتقال هر دو این زندانیان سیاسی به بند زندانیان عادی را محکوم میکند.