برای دانلود فايل صوتی روی فلش کليک کنيد.
نوشتههای فوریه 2016:
بازداشت یک استاد دانشگاه به علت انتشار یک کاریکاتور
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از عصر هامون، یک عضو هیئت علمی دانشگاه سیستان و بلوچستان با انتشار یک کاریکاتور از رهبر ایران انتقاد کرد.
این اثر که در یک گروه تلگرامی ویژه مدرسین دانشگاه با نام گفت و گوی آزاد اساتید منتشر شده است با واکنش تعدادی از مدرسین و دانشجویان این دانشگاه روبرو شد.
بر همین اساس منابع آگاه خبر از دستگیری این مدرس هتاک توسط اطلاعات سپاه می دهند.
ملتی که از ترس شغال به دامن گرگ پناه میبرند
Reza Amiri
محمد محمدی نیک (زادهٔ آبان ۱۳۲۵) با نام قبلی محمد درونپرور[۱] و معروف به محمد محمدی ریشهری، حاکم شرع دادگاههای انقلاب اسلامی، دادگاه انقلاب ارتش، وزیر اطلاعات بین سالهای ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۸، دادستان کل کشور، دادستان دادگاه ویژه روحانیت و سرپرست حجاج ایرانی بود و هم اکنون نایب تولیه شاهعبدالعظیم و رئیس مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث است.
- رسیدگی به اتهامات متهمین حزب خلق مسلمان در پایگاههای هوایی تبریز، اصفهان و بوشهر
- محاکمه متهمین به شرکت در کودتای نوژه
- رسیدگی به ماجرای قطب زاده
- رسیدگی به اتهامات سران نظامی حزب توده
احکام اعدام صادره]
- صادق قطبزاده
- فتحالله امید نجفآبادی
- سید مهدی هاشمی (پاسدار)
- فرماندهان ارتش جمهوری اسلامی در جنگ ایران و عراق، به اتهام عضویت در حزب توده ایران: بهرام افضلی، حسن آذرفر، هوشنگ عطاریان و بیژن کبیری
- ۱۲۱ نفر از افسران و درجهداران ارتش در ماجرای کودتای نوژه[نیازمند منبع]
- ۱۰ نفر از افسران و درجهداران ارتش در ماجرای حزب خلق مسلمان[نیازمند منبع]
مناصب[ویرایش]
موارد نقض حقوق بشر
هتک حرمت آخرین جمخانه اقلیت یارسان در استان کرمانشاه
Reza Amiri
رادیو پارس _ آخرین جمخانه پیروان آیین یارسان (اهل حق) در شهرستان اسلام آباد غرب (شاه آباد) هدف حمله گروهی از افراد تندروی مذهبی قرار گرفت. جمخانه به محل نیایش پیروان این آیین گفته میشود.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از پایگاه خبری-تحلیلی روژ، روز هشتم اسفند، چند صد نفر که خود را “شیعیان پیرو ولایت” میخواندند، به تنها جم خانه باقی مانده پیروان آیین یاری در شهرستان اسلام آباد (شاه آباد) در استان کرمانشاه حمله ور شده و با سنگ و چوب شیشههای آنجا را شکسته و به ساختمان و تاسیسات آنجا آسیبهایی وارد کردند.
در این گزارش آمده است، این افراد از حمایت نیروهای امنیتی و ماموران پلیس حاضر در محل بر خوردار بوده اند و با سر دادن شعارهایی علیه شهروندان یارسان، فریاد سر داده اند که” این فرقه ضاله نابود باید گردد”.
همزمان با حمله به جم خانه اسلام آباد، این افراد شماری از شهروند یارسان را که به حمله این افراد اعتراض می کردند، مورد ضرب و شتم قرار داده اند.
به گفته شاهدان حاضر در محل، این افراد به طور آزادانه در سطح شهر جولان میدادند و به صورت گسترده ای در سطح شهر، به پیروان آیین یاری هتک حرمت کرده اند.
تا پیش از وقوع انقلاب در ایران در سال ۱۳۵۷، شمار زیادی از شهروندان یارسانی، ساکن شهراسلام آباد بوده اند.
با استقرار جمهوری اسلامی، شمار زیادی از این شهروندان به دلیل آزار و اذیت های صورت گرفته توسط عوامل جمهوری اسلامی و مسلمانان افراطی شیعه و سنی از این منطقه به اقلیم کُردستان مهاجرت کردند. همچنین اکثر جم خانههای این شهر نیز توسط این افراد تخریب شد.
گفتنی است طی خرداد تا مرداد ماه ۱۳۹۲ سه تن از پیروان آیین یارسان به نام های حسن رضوی، نیکمرد طاهری و محمد قنبری در اعتراض به تبعیض و رفتارهای توهین آمیز علیه این اقلیت، اقدام به خودسوزی کردند، این حرکت پس از آن انجام گرفت که سبیل یک زندانی یارسانی به نام کیومرث در زندان همدان به زور تراشیده شد، این اقدام، توهین به آداب و رسوم پیروان این کیش به شمار میرود.
پس از این واقعه، یکی از جوانان یارسانی همدان به نام حسن رضوی، به نشانه اعتراض در مقابل فرمانداری همدان اقدام به خودسوزی کرد که بر اثر شدت جراحات ناشی از سوختگی چندین روز بعد در بیمارستان درگذشت. در بامداد چهاردهم خرداد همان سال، یکی دیگر از پیروان یارسان به نام نیکمرد طاهری در برابر دوربین، خود را آتش زد و ساعتی بعد جان باخت.
اهل حق یا یارسان، آیینی است با مناسک عرفانی که جمعیت آنان در ایران حدود دو میلیون تن براورد می شود و بیشتر در مناطق غرب و شمال غرب ایران سکونت دارند.
جمخانه نیایشگاه و محل گرهمایی مردم یارسان (اهل حق) است. آئین و نذر و نیازهای مردم به همراه مراسم فاتحه خوانی برای در گذشتگان در این مکان تشکیل میشود. مراسم عبادی پیروان یاران آیین جم نامیده میشود.
ابلاغ چهار ماه حکم جدید به مصطفی تاجزاده
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، همسر این زندانی سیاسی با اعلام خبر گفته است که طی مدت مرخصی هیچ تماسی برای بازگشت با آنها گرفته نشده و برای کمتر از ده روز، همسرش به چهار ماه حبس محکوم شده است.
مصطفی تاج زاده در ایام حبس به دلیل نامه نگارى هاى انتقادى به رهبر ایران از درون زندان، با شکایت سپاه پاسداران، به تبلیغ علیه نظام متهم شد و با عدم حضو در دادگاهى که آن را غیرعلنى و غیر قانونى خواند، توسط شعبه ٢٨ دادگاه انقلاب به ریاست قاضى مقیسه به یک سال حبس محکوم شد و با اجرای این حکم، وی در موعد قانونی که ۲۸ فروردین ۹۴ بود، آزاد نشد.
سیدمصطفی تاجزاده، عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب و حزب مشارکت، پس از انتخابات سال ۸۸ به اتهام اجتماع و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت ملی و فعالیت تبلیغی علیه نظام، بازداشت و از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به ۶ سال حبس محکوم شد، این حکم در دادگاه تجدیدنظر عینا تایید شد.
این زندانی سیاسی پس از بازگشت به زندان در مرداد ۸۹ در شرایطی ایزوله و جدا از دیگر زندانیان سیاسی نگهداری میشود
آزیتا رفیع زاده از اساتید دانشگاه علمی آزاد (دانشگاه مجازی بهاییان ایران) به دلیل تدریس به جوانان بهایی به 4 سال زندان محکوم شده
لازم به یادآوری است که پسر این دو شهروند بهایی تنها 6 سال سن دارد .
عدم رسیدگی به وضعیت علیرضا احمدی در زندان اوین
بنا به اطلاع منابع هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، علیرضا احمدی زندانی ۳۰ ساله محبوس در بند هفت اوین، همچنین به دلیل مشکل دررفتگی لگن پا و معلولیت جسمی که از کودکی دچار آن بوده و عدم رسیدگی پزشکی توسط بهداری زندان اوین و متعاقبا حاد شدن بیماری، وضعیت دشواری را سپری می کند.
بنابر گزارش ها از ابتدای ورود علیرضا احمدی به زندان اوین، بهداری زندان برای تسکین درد وی از داروی متادون و مصرف به صورت روزانه استفاده نموده که مصرف بیش از اندازه آن تاثیر بدی روی وی داشته است به طوری که او دچار اختلالات شدید روانی ناشی از مصرف متادون شده است.
این زندانی که از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به اتهام «همکاری با دول متخاصم» به ۴ سال زندان محکوم شده بود، در تاریخ ۸ مهر ماه ۱۳۹۱ جهت تحمل محکومیت خود به زندان اوین فراخوانده شد و هم اینک در بند هفت زندان اوین محکومیت خود را سپری میکند.
برنامه ر وز يکشنبه 28 ماه مارس 2016 برابر با 9 اسفند 1394
پخش دستاورد ی علمی کاری از همنشين بهار و مانی و حسن معارفی پور
برای دانلود فايل صوتی روی فلش کليک کنيد.
کارگری که به دلیل پیگیری مطالبات کارگران بیکار شد
ـ عباس رضایی نایب رئیس اتحادیه کارگران قراردادی و پیمانی پتروشیمی بندر امام است، در تاریخ ۲۹ مهر ۹۲ تاکنون به دلیل اعتراضات کارگری و رسانهای شدن آن، از ورود به محل کارش منع و در نهایت با شکایت کارفرمایش در اخراج به سرمیبرد.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایلنا، عباس رضایی نایب رئیس اتحادیه کارگران قراردادی و پیمانی پتروشیمی بندر امام است که در تاریخ ۲۹ مهر ۹۲ تاکنون بهدلیل اعتراضات کارگری و رسانهای شدن آن، ابتدا از ورود به محل کارش منع و در نهایت با شکایت کارفرمایش در اخراجی که هنوز ادامه دارد به سر میبرد.
رضایی که متخصص واحد ماشینری است (تعمیرکار موتورهای دیزل) و جایگزین کردن کارگری بهجای وی مستلزم داشتن حداقل ده سال سابقه کاری در این رشته کاری است، او دارای سه فرزند دختر است که یکی از آنها پس از اخراجش بهدلیل مشکلات مالی از دانشگاه انصراف میدهد و علاوه بر این نیز وی با اقساط ۹۰۰ هزار تومانی مسکنی که در سال ۸۰ خریداری کرده بود مستأصل میماند.
پس از این اتفاق رضایی مجبور میشود خانه شخصی خود را فروخته و در خانهای استیجاری به مساحت ۰ ۲ متر زندگی خود را از سر بگیرد و با روی آوردن به کارهای متفرقه امرار معاش کند.
رضایی گفت: “در هفته پایانی سال ۹۰ کارگران پیمانی منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی ماهشهر در اعتراض به تبعیضهای شغلی که میان خود و همکاران کارمندان رسمی خود وجود داشت به مدت یکهفته اعتراض گسترده برگزار کردند”.
وی ادامه میدهد: “پس از پایان اعتراضات، قرار شد تا یک نماینده کارگری از هر واحد پتروشیمی در جلسات شورای راهبردی که از کارفرمایان و مدیران منطقه تشکیل شده بود شرکت کند، در این شرایط کارگران گمان کردند که انتخاب قانونی نمایندگانی از جمعشان میتواند برای پیشبرد خواستههای صنفی که دنبالش بودند مؤثر باشد و برای همین به مدیران منطقه پیشنهاد دادیم مجمع عمومی برگزار کنیم و نهاد صنفی تشکیل دهیم”.
این فعال صنفی کارگری میافزاید: “در نهایت مجمع عمومی اتحادیه که از ۴۶ نماینده کارگران واحدهای پتروشیمی منطقه تشکیل شده در تاریخ ۱۸ بهمن سال ۹۰ برگزار شد و کارگران حاضر در مجمع با رأی خود، اعضای هیئت مدیره اتحادیه را انتخاب کردند”.
وی ادامه میدهد: “با تشکیل اتحادیه مدیران منطقه ما را به وابستگی به خانه کارگر متهم کردند، در حالیکه پیشتر ما را به تشکیل نهاد صنفی تشویق میکردند. ما اتحادیه را تاسیس کرده بودیم تا حقوق کارگران را با کمترین هزینه برای طرفین دنبال کنیم. این موضوع حتی در اساس نامه اتحادیه هم آمده بود”.
وی میافزاید: “با این حال کارفرما در واکنش به خبری شدن موضوع اعتراض کارگران و نیز اشتباه رسانههای منعکس کننده مبنی بر بهکاربردن واژه «توقف تولید» در اخبار مربوطه؛ در بهمنماه ۹۲ شکایتی را به اتهام نشر اکاذیب، افترا، تشویش اذهان عمومی از من در حوزه قضائی سربندر در بندر امام مطرح کرد که با وجود اعلام برائت من از سوی مسئولان دادگاه رسیدگی کننده کارفرما تاکنون از ورودم به محل کار جلوگیری کرده است”.
عضو اتحادیه کارگران پتروشیمی بندر امام با یادآوری اینکه زمانیکه نماینده کارگران بودم، حراست پتروشیمی انتظار داشت که در کمیتههای انضباطی مسائل قانونی را مطرح نکنیم تا کارگران محکوم شوند و مسئله بهصورت کدخدامنشی حل شود، میگوید: “ولی ما بهعنوان نمایندگان کارگران معتقد بودیم، باید مسائل قانونی حل شود”.
وی ادامه میدهد: “پس از ممنوعالورود شدن به پتروشیمی اعتراضات کارگری همچنان ادامه داشت و کارفرما با فرض غلط اینکه اعتراضات صنفی کارگران همچنان از سوی من هدایت میشود دوباره به حوزه قضائی سربندر در بندرامام مراجعه و این بار به اتهام «اخلال در نظم عمومی» شکایت دیگری را از من ثبت کرد که خوشبختانه بازهم با تشخیص مسئولان قضایی حکم برائت برای من صادر شد اما پتروشیمی که عزمش را برای اخراج من جزم کرده بود، حکم اخراجم را صادر کرد”.
رضایی میگوید: “فکر میکردم این داستان بعد از مدتی حل شود، بههمین دلیل برای دریافت حق بیمه بیکاری اقدام نکردم اما افرادی به من پیغام رساندند که مدیران منطقه و شرکت پیمانکارتصمیم دارند تا بهدلیل هدایت کردن اعتراضاتی که در آن هیچ نقشی نداشتم از حضور من در منطقه جلوگیری کنند”.
وی میافزاید: “برمبنای این تصمیم دستور جابجایی محل کارم به یکی از کارگاههای شرکت پیمانکاری رامپکو که در پالایشگاه آبادان قرار دارد صادر شد اما من به کسانیکه آن زمان در مقام کارفرما این انتظار را از من داشتند گفتم که ۹ سال در پتروشیمی شاغل هستم و نمیخواهم به آبادان منتقل شوم و در نهایت اگر قرار است جابجا شوم باید قرارداد موثقی تهیه شود”.
این فعال صنفی کارگری با بیان اینکه هرگز با خواسته او موافقت نشد، ادامه میدهد: “پاسخ کارفرما به درخواست من این بود که قراردادها سالیانه منعقد میشود و در واقع میشد از این جواب اینطور استنباط کرد که میخواهند پس از رسیدن موعد قرارداد با خودداری از تمدید آن مرا اخراج کنند”.
وی با بیان اینکه در نهایت رسیدگی به این پرونده به هیئت تشخیص اداره کار منطقه ویژه ماهشهر واگذار شد، میگوید: “هیئت مذکور پس از گذشت ۱۸ ماه، در مرداد ۹۴ رای خود را صادر کرد و این در حالی است که طبق قانون منطقه ویژه در صورت شکایت کارگران به اداره کار، رأی دادگاه بایست در عرض ۱۰ روز صادر شود. تا اینکه وی در اول شهریورماه ۹۳ به دیوان عدالت اداری شکایت کرد”.
رضایی با بیان اینکه تا به این لحظه برای بازگشت به کار خویش به راههای مختلفی روی آورده است، ادامه میدهد: “مطابق مقررات منطقه آزاد هیچ نهاد صنفی کارگری مجاز به فعالیت نیست و در عین حال اگر کارفرمایی بخواهد کارگری را اخراج کند هیچ راهی برای نگهداشتن کارگر وجود ندارد برای همین در همایشی که در شمال برگزار شد مسئله را با مسئولان ارشد خانه کارگر مطرح کردم که آنها گفتند، چارهای نیست جز اینکه صبر کنیم ببینیم چه میشود. هر چه بیشتر پیگیری کردم کارفرما بر بازنگشتن من مسرانهتر پافشاری کرد و این مسئله بیشتر گره خورد. دوستان دیگر در اتحادیه که در ابتدا جویای کار من بودند، دیگر حالی از من نپرسیدند و مسئله رو به فراموشی رفت اما با این همه من هنوز نسبت به بازگشت به کارم در آیندهای که نباید زیاد دور باشد امیدوارم”.
حمیدرضا یزدانی آزاد نشد
دادستانی و اجرای احکام زندان اوین به حمیدرضا یزدانی گفته اند که اشتباه شده است و او در تاریخ مشخص شده در کامپیوتر زندان آزاد نخواهد شد. این زندانی بنا به برگه قضایی و کامپیوتر زندان قرار بود هفتم اسفند آزاد شود.
بنا به اطلاع منابع هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، یک سال از حبس ۵ ساله این زندانی در آبان ماه ۹۳ بخشیده شده بود.
به گفته یکی از نزدیکان، حمید رضا یزدانی اولین بار در ۶ دی ۱۳۹٠، به دلیل «افشا نامه خیلی محرمانه دفتر رهبری مبنی بر اضافه کردن پسوند «امام» در جلوی نام خامنهای در فضا ی مجازی» دستگیر و به زندان منتقل شد.
او که چند ماه پس از این بازداشت، به قید وثیقه ۵۰۰ میلیونی و بطور موقت آزاد شده بود، نهایتا در سال ۹۲ توسط قاضى صلواتى، محاکمه و به اتهام توهین به رهبری، اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی و افشاء اسناد محرمانه به پنج سال و نیم حبس تعزیری محکوم شد.
حمیدرضا یزدانی، روز ۴ خرداد ۹۳، جهت اجرای حکم مجددا دستگیر و به بند ۸ زندان اوین منتقل شد و در آبان سال ۹۳، تخفیف یک ساله از محکومیت ۵ سال و نیم این زندانی، به وی ابلاغ شد.
همچنین برادر آقای یزدانی اوایل تیرماه امسال به دلیل پیشرفت بیماری سرطان فوت کرد و علیرغم درخواست های مکرر این زندانی برای مرخصی جهت آخرین دیدار با برادر، مسئولین زندان با آن موافقت نکردند و نهایتا او با تاخیری ده روزه به مرخصی اعزام شد.
حمیدرضا یزدانی هم اینک در بند هشت زندان اوین نگهداری می شود.