هر سه با شلیک نیروهای انتظامی از پای درآمدهاند و جسدها را به دنبال خود تا پاسگاه مرزی کشیدهاند. هنگام شستوشوی جنازهها اثرات این اقدام بهصورت تکههای ریز سنگ در بدن و پارگی پوست کاملا مشهود بود. آنها مصطفی نوری، اسماعیل حسینی و ناصر دالاییمیلان سه کولبر و ساکن مرزهای سلماس، چالدران و مریوان بودند.
این بخشی از گزارش سالانه «شبکه حقوق بشر کردستان» است که در گفتوگو با خانواده کولبرهای مناطق مرزی کردستان تهیه و تنظیم شده است.
بر اساس گزارشی که این تارنمای حقوق بشری در تاریخ ششم بهمنماه منتشر کرده، در سال ۲۰۱۵ میلادی، دستکم ۴۴ نفر در پی تیراندازی مستقیم نیروهای نظامی کشته و ۲۱ نفر نیز زخمی شدهاند.
در همین سال هفت نفر دیگر بر پی حوادثی مانند غرق شدن در رودخانهها و سرمای شدید جان خود را از دست دادهاند.
حسن معارفیپور، فعال سیاسی و آگاه به مسائل کولبرها و افراد کاسب در منطقه مریوان، به رادیو زمانه میگوید که اینگونه گزارشها تنها بخشی از واقعیتها در مورد کشته و زخمی شدنهای کولبران و افراد کاسب در مرزهاست و بخش عمده این کشتارها هیچگاه به گوش مردم نمیرسد.
جسد در ازای هزینه گلولهها
شرایط اطلاعرسانی در مناطق اقلیتنشین و بهویژه مرزهای کردستان به دلیل نگاه امنیتی معمولا با دشواریهای فراوانی روبهروست. با وجود این در سالهای گذشته فعالان حقوق بشر گاه توانستهاند گزارشهایی بر اساس اطلاعات جمعآوری شده و گفتوگو با خانواده کشتهشدگان منتشر کنند. در گزارش شبکه حقوق بشر کردستان آمده است، با توجه به عدم امکان تحقیقات مستقل در داخل کشور و وجود فشارهای امنیتی بر منابع انسانی قابل اعتماد، آمار ارائه شده شامل همه موارد تعرض ماموران نظامی به جان کولبرها نیست و تنها مواردی را دربرمیگیرد که توسط شبکه حقوق بشر کردستان گردآوری شده است.
در یکی از موارد که این دسته از فعالان حقوق بشر کردستان توانستهاند گزارش کنند، یک فرد کاسب ۲۱ ساله در نزدیکی شهر قصر شیرین روز ۲۵ آبانماه هدف تیراندازی نیروهای انتظامی قرار میگیرد. پس از انتقال جسد به پزشکی قانونی، مسئولان نیروهای انتظامی برای تحویل جسد به خانواده، درخواست هزینه گلولههایی را میکنند که خرج کشته شدن او شده است. این خانواده تا زمانی که هزینه مورد نظر نیروهای انتظامی را پرداخت نکردند، نتوانستند جسد فرزندشان را تحویل بگیرند.
اینگونه رفتارها با خانواده کشتهشدگان تازگی ندارد. نهادهای حکومتی در سال ۱۳۸۸، اقدام به پرداخت مبلغ ۱۰۰ هزار تومان به آن دسته از خانوادههای مرزنشین کرده بودند که یکی از اعضایشان را بر اثر تیراندازی نیروهای انتظامی از دست داده بودند. بیشتر خانوادها از گرفتن این مبلغ خودداری کرده بودند و این عمل نیروهای دولتی را تحقیرآمیز خوانده بودند.
معارفیپور که خود پیشتر در مناطق مرزی مریوان کولبری کرده است، میگوید: «خودم چندین بار دستگیر شدم و با پرداخت رشوه به ماموران دولتی آزادم کردند. برخی از ماموران دولتی با گرفتن رشوه از جان و مال کولبرها میگذرند، اما برخی دیگر اصلا. آنان به کولبران و افراد کاسب مرزی میگفتند، خودت را بکشیم یا اجناست را بسوزانیم؟ بعضیها از روی عصبانیت، اضطراب و بیزاری از زندگی نکبتبار کولبری یا به خاطر نداشتن هیچ چیزی غیر از بارشان، میگفتند: خودمان را. ماموران هم بدون معطلی شروع میکردند به تیراندازی و آنان را به قتل میرساندند. این مورد بارها در مریوان اتفاق افتاده و هیچ رسانه و نهاد حقوق بشری تا الان این موضوع را منتشر نکرده است.»
طبق گزارشهایی که فعالان حقوق بشر در مناطق مرزی منتشر میکنند، نیروهای انتظامی بارها حتی به سوی افراد مظنون به حمل بار قاچاق تیراندازی کردهاند. در گزارش شبکه حقوق بشر کردستان آمده است، چهار نفر چوپان در میان کشتهشدگان سال گذشته وجود دارد. نیروهای انتظامی به این بهانه که این افراد «مشکوک به حمل کالای قاچاق» بودهاند آنان را هدف قرار دادهاند.
مرگ صدها کولبر در سال
خبرگزاری کار ایران (ایلنا)، سال ۱۳۹۳ گزارش داده بود که هر سال صدها نفر از کارگران کولبر جانشان را در مناطق مرزی کردستان از دست میدهند.
احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران، در سالهای گذشته از کشته شدن کولبران مرزی به عنوان «قتلهای فراقضایی» نام برد و از این موضوع ابراز نگرانی کرد.
او به شرایط سخت کولبران مرزی و «کشتار سیستماتیک» آنها اشاره کرده و گفته بود: «قانون ایران فعالیتهای قاچاق کولبران را جرمی میداند که مجازاتش چند ماه زندان یا جریمهای معادل کالاهای ضبط شده است، اما گزارشگر ویژه گزارشهایی دریافت کرده است که نگهبانان مرزی به این افراد شلیک میکنند و به این تزتیب، سالانه دهها کولبر و همچنین اسبهای آنها را زخمی میکنند یا به قتل میرسانند.»
در شبکههای اجتماعی هم بارها ویدئوهایی تکاندهنده از کشته شدن اسبها وحیوانات بارکش به دست نیروهای انتظامی منتشر شده است.
کولبران و کارگران مرزی در مناطق کردستان همچنین در معرض خطر انفجار مینهایی هستند که از دوران درگیریهای کردستان و جنگ ایران و عراق باقی مانده است.
بر اساس آمارهای موجود، بیشترین زمینهای آلوده به مین در پنج استان آذربایجان غربی، کردستان، خوزستان، ایلام و کرمانشاه وجود دارند.
احمد شهید پیشتر گزارش داده که در بین ماههای مارس و اکتبر سال ۲۰۱۳ میلادی، ۱۷ مورد انفجار مین در مناطق مرزی رخ داده است.
آینده کولبران در سایه منطقه آزاد تجاری-صنعتی
بر اساس گزارشهای منتشر شده، رضا میرزایی، دبیر شورای مبارزه با قاچاق کالا و ارز کردستان گفته است که «قاچاق ابزاری سازماندهی شده در دست دشمنان نظام اسلامی» است که از آن برای رسیدن به «اهداف ضد ایرانی خود» بهره میجویند.
مسئولان امنیتی و نظامی ایران بارها در مورد تشدید کنترل مرزها و آنچه «مبارزه با کالای قاچاق» مینامند، هشدار دادهاند.
سال ۱۳۹۳، محمد عامری، معاون پشتیبانی فرماندهی مرزبانی ایران از تجهیز واحدهای مرزبانی خبر داده و گفته بود: «در این راستا دو استان مهم و عملیاتی آذربایجان غربی و سیستان و بلوچستان در اولویت تجهیز واحدهای مرزبانی به تجهیزات و وسایل مورد نیاز قرار دارند.»
از سوی دیگر در آذر ماه گذشته، کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی، لایحه ایجاد منطقه آزاد تجاری صنعتی مریوان-بانه را با اکثریت آرا تصویب کرد.
به نظر میرسد ایجاد این منطقه آزاد تجاری صنعتی، بر زندگی و معیشت کولبران و افراد کاسب تاثیر خواهد گذاشت و آیندهای ناروشن و کماکان تلخ در انتظار آنان است، زیرا به گفته مرتضی فاتحیپور، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندج، یکی از «فرصتهایی» که این منطقه آزاد خواهد داشت، «کاهش قاچاق و رونق صادرات و حضور در بازار جهانی برای کالاهای بومی ومحلی» خواهد بود.
فاتحیپور در یادداشتی که در خبرگزاری مهر منتشر شده، به «تهدیدها و فرصتهای» این منطقه آزاد تجاری، صنعتی اشاره کرده و «وجود شرایط خاص سیاسی و امنیتی منطقه نظیر حضور گروههای تروریستی و تکفیری و تاثیر فعالیت آنها بر رونق مورد انتظار منطقه آزاد تجاری»، «آسیبپذیری فرهنگ بومی و محلی با توجه به حضور حجم عظیمی از کارآفرینان و نیروی انسانی با فرهنگهای مختلف داخلی و خارجی» را از جمله «تهدیدات» این منطقه آزاد تجاری خوانده است.
کار کولبرها و افراد کاسب در سالهای گذشته با ایجاد بازارچههای مرزی مانند باشماق، قاسمرش و سیرانبند و همزمان کنترل شدیدتر مرزها، با سختیهای بیشتری روبهرو شده است.
حسن معارفیپور، در پیوند با تاسیس این بازارچههای مرزی میگوید: «تاسیس بازارچههای پیلهوری درواقع برای کنترل رفتوآمد قاچاق و تحمیل گمرگ به مردم تحت ستم و کشیدن فرش از زیر پای اقشار و طبقات محروم جامعه بود که از طریق (قاچاق اجناس) زندگی خود را تأمین میکردند. مردم مناطق مرزی کردستان بهویژه بانه و مریوان، روابط خویشاوندی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با مردمان آن طرف مرز داشتهاند و این روابط از کنترل دولتهای دو طرف مرز خارج بوده است.»
توسعهنیافتگی و ظهور گروههای تندرو
استانهایی مانند کردستان، آذربایجان غربی و سیستان و بلوچستان جزو مناطق توسعه نیافته ایران محسوب میشوند. بر اساس آمارها این مناطق از جمله مناطقی هستند که بیشترین میزان بیکاری و بیسوادی را به خود اختصاص میدهند.
آنطور که جامعهشناسان میگویند، در اینگونه مناطق، توسعه نیافتگی میتواند یکی از عوامل رشد میزان بزهکاری اجتماعی و رشد گروههای تندرو به شمار آید.
به تازگی و در هفدهمین شماره نشریه «راهبرد» (نشریه تحلیلی کاربردی مرکز مطالعات راهبردی و آموزش وزارت کشور)، به «امنیت داخلی جمهوری اسلامی ایران و تاثیر و تاثر احزاب سَلَفی-تکفیری کردستان عراق و کردستان ایران» پرداخته شده است.
نویسندگان این گزارش اشاره کردهاند که جریانهای هوادار گروه دولت اسلامی (داعش) در مناطق کردنشین ایران در حال «یارگیری» هستند.
آنان هشدار دادهاند که با توجه به «حساسیت وضعیت»، هر گونه «آزمون و خطای بهظاهر بیاهمیت» از سوی مقامهای مسئول در این مناطق منجر به وقوع «دومینویی بهمنوار» خواهد شد.
بر اساس این گزارش، کارشناسان وزرات کشور بر این باورند که داعش در سالهای گذشته تمام تلاش خود را به کار گرفته تا مردم اهل سنت کرد، اندیشه سلفی را بپذیرند، اما موفق نشده است.
پیشتر امین سرخابی، پژوهشگر و فعال سیاسی، در پیوند با مساله توسعه و رشد گروههای تندرو به رادیو زمانه گفته بود: «با توجه به بستر فرهنگی مناطق توسعه نیافته، گروههای تندرو گوناگونی به وجود میآیند. در برخی مناطق گروههای تندرو از سابقه مذهبی و رادیکال برخوردارند و در برخی مناطق دیگر گروههای تندرو سابقه نژادی فاشیستی دارند و در برخی مناطق دیگر، توسعهنیافتگی بستر ایجاد گروههای تندروی برابریطلب است. در واقع توسعهنیافتگی بستر، متن و کاتالیزور خواستهای فاشیستی، مذهبی و برابریطلبانه است.»