مهرانگیز کار
رهبری با مردم بازی می کند. تازگی ندارد، ولی این باربه اندازه ای با ناشیگری وارد بازی شده که رسما همین انتخابات بسته و غیر دموکراتیک را غیر قابل تحمل اعلام می کند و در صدد برآمده تا به آن ویژگی های یک کودتای در راه را اضافه کند. شاید کودتای وسیع تندروها بر ضد میانه روها از هر دسته و با هر هویت سیاسی، بخشی دیگر از تاریخ تحولات سیاسی عصر انقلاب را رقم بزند. کم مانده اعضای شورای نگهبان بشوند ایادی دشمن و نفوذی و مختصر تایید صلاحیت شده های با گرایش مثبت نسبت به دولت حسن روحانی، پیش از آن که کام شان با چند رای شیرین بشود، رو به روی صفحه تلویزیون بنشینند و به انگلیسی بودن خود اقرار کنند. نمی دانیم دستورات جدید که روی میز چند قاضی دست نشانده قرار گرفته چیست، ولی بعید نیست لیست 16+30 و کارچرخان های ستادی آنها مهمترین بخش از سناریوهای امنیتی در آینده نزدیک را تشکیل بدهد.
هر چه هست گویا این بار دامان کبریائی اعضای شورای نگهبان هم از حمله و هجوم در امان نمی ماند. البته همه این احتمالات در صورتی تحقق می یابد که مردم بی شوخی و بدون اعتنا به نبود نامزدهای باب میل در میدان مسابقه، به انتخابات ورود کنند و با نرخ بالا به یگانه لیست 16 +30 با وجود کاستی ها رای بدهند. در صورتی که این اتفاق بیافتد و لیست تا اندازه ای که آقا را نگران کند رای بیاورد، ایشان وااسلاما و وانفوذی ها سر می دهد و چون از پیش بستر را برای این حمله مهیا کرده، به اشاره ای نتایج انتخابات را به یاری دادگاههای انقلاب اسلامی، در هم می ریزد وهمین که رای دهندگان به آن لیست اندک امیدی به بهبود معیشتی ببندند، به چشم بر هم زدنی، بافته ها شکافته می شود و کودتا به ثمر می رسد. شاید اعضای شورای نگهبان زود توبه کنند و کودتا را مدح و ثنا بگویند.
سخنان پی در پی خامنه ای در روزهای اخیر، مجموعه ای است از زمینه چینی برای کودتا بر ضد آن یگانه لیست که اسامی مندرج در آن آش دهن سوزی نیستند، ولی حضرت آقا چندان به یکه تازی معتاد شده که همین درجه از رویکرد احتمالی مردم به آنها را که نام “تندرو” و “اصولگرا” ندارند، نمی تواند تاب بیاورد.
نزدیکان آقا هول برشان داشته و بدون توجه به رد صلاحیت گسترده نامزدهای غیر اصولگرا توسط شورای نگهبان، داعیه شان این است که دو طیف دینی- سیاسی که رویاروی هم قرار گرفته اند، یکی اسلامگراست و دیگری عرفی مسلک است. بنا بر اعلام رادیو فرانسه، غلامعلی حدادعادل سخنگوی ائتلاف اصولگرایان، در جمع ائمه جماعت و روحانیت تهران گفته است در انتخابات هفت اسفند، دو تفکر با یکدیگر رقابت می کنند. تفکر اول “دینی و معتقد به حکومت دینی” است و تفکر دوم “متمایل به افکار غربی و جدائی دین از حکومت” است.
اگر فاجعه پیش رو در همین اندازه بود و فقط سخنوری های تبلیغاتی رقیبان را در بر می گرفت، با گذشته فرقی نداشت و ایجاد نگرانی نمی کرد. در این صورت نمی توانستیم انتخابات را سرپوشی بر کودتا برشماریم. اما همزمان با سخنوری های امثال حداد عادل، پیاپی بیانات خامنه ای انتشار می یابد که می گوید:
“دشمن به حزب اللهی می گوید تندرو، به تسلیم ها میانه رو”
“تند رفتن در صراط مستقیم چیز بدی نیست”
“منظور دشمن از تندرو کسانی است که در انقلاب مصمم ترند، حزب اللهی را می گویند”
“از نظر دشمنان از همه تندروتر، امام بزرگوار بود. امروز هم بنده حقیر را از همه تندروتر می دانند”
با ترکیب سخنان حدادعادل پدر عروس آقا و شخص آقا ، می شود از طرح کودتائی با واسطه خودی های پیرامونی ایشان مطلع شد. البته در صورت هجوم مردم به سمت صندوق های رای و تاکید آنها بر لیست یگانه 16+30 ، کودتا عملی می شود. فعلا زورشان را می زنند تا مردم به لیست واحد حامیان دولت رای ندهند. حداد عادل نتوانست اصولگرایان را متقاعد به داشتن یک لیست واحد بر حسب سلیقه خودش کند. اینک ترس برش داشته و دست در دست آقا، ترس از نبود وحدت لیست در جمع اصولگرایان را با زمینه چینی برای یک کودتا، در صورت رای بالای لیست یگانه حامیان دولت، ابراز می کنند.
ایرانیان در تاریخ سیاسی معاصر و به خصوص در 37 ساله اخیر از این رنگ ها و نیرنگ ها بسیار دیده اند. سال 1388 گذاشتند مردم به خصوص جوانان با ساز و ضرب و رقص و بدحجابی و بی حجابی در تبلیغات انتخاباتی و در انتخابات مشارکت وسیع داشته باشند، آن گاه که بازی را به رقیب خودی باختند سراسیمه کودتا کردند و اسم کودتا را گذاشتند انتخاباتی که فتنه گران می خواستند انکارش کنند. اینک آن تجربه ها را در آرشیوهای امنیتی در دسترس دارند. علاج واقعه را دارند قبل از وقوع می کنند. دو روزی است در سایت ها اخلال می کنند. چند روزی است آقا پشت سر هم به همین مختصر تایید صلاحیت شده های میانه رو یا تجدیدنظر طلب و در همه حال رقیب تندروها، تهمت انگلیسی بودن، نفوذی بودن، ابزار امریکا بودن می زند و فضاسازی می کند تا در صورت لزوم، زود دست و پای آنها را بکند توی پوست گردو.
این درجه از حساسیت آقا و همراهان و نمایندگان آنها که هریک نیشی می زنند و خط و نشانی می کشند، از آن است که می خواهند مردم را دور کنند از یک بخت آزمائی دیگر که ظاهرا تنها شانس محدود مردم برای مداخله در سیاست است. هرگاه نتوانند به مقصود برسند و مردم با امید به بهبود معیشت یا از لج آقا به لیست 16+30 بیشتر توجه نشان بدهند، نوبت می رسد به یک اقدام قاطع و هم اکنون تمام نهادهای مرتبط با سرکوب در آماده باش به سر می برند تا بساط 16 +30 را در هم بریزند.
از همین حالا افراد آن لیست و گردانندگان ستادهای انتخاباتی آنها شده اند دار و دسته دشمن و نفوذی. از آن بیش به صورت علنی اعلام شده که انقلابی واقعی تندروها هستند. آقا هم صفت تندرو را با افتخار پذیرفته و مستقیم نظر بر سلب صلاحیت دستجات غیر تندرو و متظاهر به تندرو داده است.
گوئی باری دیگر تحولات تاریخی نعل واردنه می زند. تاکید بر مشارکت وسیع در انتخابات برای رای دادن به تندروهاست. دیگر دستجات خودی و درون حکومتی، اگر قبای تندروی بر تن نداشته باشند و با نرخ بالای رای وارد مجالس بشوند، پس از آن، رد صلاحیت خواهند شد. کارچرخانان ستادهای آنها معلوم نیست سرنوشتی بهتر از سرنوشت همتایان شان در انتخابات 88 داشته باشند.
مخلص کلام آن که به نظر نویسنده این یادداشت، انتخابات های پیش رو آخرین فقره از نمایش انتخاباتی در جمهوری اسلامی ایران است. به خصوص اگر مردم به قصه های رهبر درباره دشمن و نفوذی و تندرو دلسوز نظام و مانند آن اعتنا نکنند و به لیست واحد حامیان دولت رای بدهند، انتخابات مادام جمهوری اسلامی برپاست تعطیل می شود و مجموعه تندروها سر سفره ای می نشینند که به همت خودی های غیر تندرو در برابرشان گسترده شده و پر است از اطعمه و اشربه حلال و حرام.
راستی که دشمن هم دشمن های قدیم. دشمنان امروزی بهترین دوستان تندروهای انحصار طلب و تمامیت خواه شده اند و تنها خواسته شان همان بوده که به آن رسیده اند. باقی قضایا فقط به درد بازیگری های کلامی ولی فقیه می خورد و کاربرد دیگری ندارد.