محکومیت سعید جعفری فعال مدنی به دو سال و شش ماه حبس تعزیری

دوشنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۴ تهران ۱۴:۵۶

با وجود وخامت جسمانی و بستری شدن «رحیم (سعید) جعفری» فعال مدنی در بیمارستان سینا، به علت مشکلات روی داده از عمل جراحی شانت مغزی برای بار دوم و از بین رفت عصب چشم راست، کورتون درمانی و احتمال تعویض پلاسمای خون، نامبرده از سوی شعبه ۱۰۴ دادگاه کیفری دو شهرستان گنبد کاووس (۱۰۴ قضایی سابق) به اتهام توهین به ریاست جمهوری و مسولین نظام و همچنین نشر اکاذیب با قرار دادن مطالب غیر واقعی در فضای مجازی به دوسال و شش ماه حبس تعزیری محکوم شد.
به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، این فعال مدنی در دو تاریخ متفاوت ۲۹ اذرماه و۶ دی ماه سال جاری تحت عمل جراحی شانت مغزی قرار گرفت و به علت مشکلات حاصله از این جراحی ازجمله از بین رفت عصب چشم راست، طی دو هفته گذشته به علت وخامت جسمانی در بیمارستان سینا بستری و تحت کورتون درمانی و احتمال تعویض پلاسمای خون قرار گرفته است.
شعبه ۱۰۴ دادگاه کیفری دو شهرستان گنبد کاووس (۱۰۴ قضایی سابق) با توجه به مجموع اوراق پرونده، گزارش پلیس فتا، اقاریر متهم در دادسرا، عدم حضور وی در دادسرا و عدم تدارک دفاع مناسب تصاویرومطالب قرار داده شده درفضای مجازی وبه استناد مواد ۶۰۹ و ۷۴۶ قانون تعزیرات مصوب ۱۳۷۵ و ماه ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ نامبرده را به تحمل شش ماه حبس تعزیزی به اتهام توهین به رئیس جمهور و مسوولین نظام و نیز دو سال حبس تعزیری به اتهام نشر اکاذیب با قرار دادن مطالب غیر واقعی در فضای مجازی محکوم کرده و رای غیابی صادره ظرف مدت ۲۰ روز از زمان ابلاغ قابل تجدید نظر خواهی است.
این فعال مدنی چندی پیش از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب گنبد کاووس به ریاست قاضی «قربانی» جهت صدور حکم در روز دوشنبه ۲۵ آبان ماه ۱۳۹۴ احضار شد.
«رحیم (سعید) جعفری» پیش ترنیز در ۱۸ فروردین ماه ۱۳۹۴ از سوی شعبه ۳ دادسرای انقلاب «گنبد کاووس» به ریاست قاضی «تاجیک» احضار و بخاطر عدم حضور در دادگاه به علت جراحی در ناحیه (تاندون) پا، در ۱۸ فرودین ماه سال ۱۳۹۴ در پی هجوم ماموران امنیتی به منزل بازداشت و پس از یک روز بازداشت در کلانتری ۱۲ «گند کاووس» به زندان این شهر منتقل و در نهایت در روز دوشنبه ۲۴ فرودین ماه ۱۳۹۴ به علت وخامت جسمانی حاصله از عمل جراحی پا، با تودیع وثیقه ۲۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شد.
«رحیم (سعید) جعفری» مجددا از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب گنبدکاووس به ریاست قاضی «قربانی» جهت صدور حکم اتهامات انتسابی «فعالیت و تبلیغ علیه نظام»، «حمایت از سران فتنه»، « توهین به رهبری و رییس جمهور» و «نشر اکاذیب با قرار دادن مطالب غیر واقعی در فضای مجازی» که از سوی قاضی بازپرس به نامبرده ابلاغ شده بود می بایست در ۲۵ آبان ماه سال ۱۳۹۴ در این دادگاه حاضر می شد.
احضار در ۲۵ آبان ماه ۱۳۹۴ از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب گنبدکاووس درحالی صورت گرفت که این فعال مدنی به علت کسالت، بیماری، گواهی و نظر پزشک متخصص نمی توانست در این جلسه دادگاه شرکت کند و درخواست تعویق دادگاه را با ارائه مدارک پزشکی خود کرده بود.

ئاسو رستمی با قرار وثیقه آزاد شد

رادیو پارس _   ئاسو رستمی، فعال مدنی و اجتماعی زندانی پس از شانزده ماه، امروز با قرار وثیقه از بند هشت زندان اوین آزاد شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر درایران، ئاسو رستمی فعال مدنی، روز چهارشنبه ۱۶ مهر ماه پس از برگزاری تجمع در مقابل دفتر سازمان ملل در حمایت از کوبانی به همراه چند فعال مدنی دیگر بازداشت شد و پس از طی دوران انفرادی و بازجویی به بند هشت زندان اوین منتقل شد.

وی به دلیل فعالیت های مدنی مسالمت آمیز، به اتهام تبلیغ علیه نظام، اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی و توهین به رهبری به ۷ سال زندان محکوم شد، دادگاه وی به همراه سه فعال مدنی دیگر، توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه برگزار شد و مجموعا به ۳۸ سال زندان محکوم شدند.

فعالیت های مجازی و انتشار مطالب انتقادی درباره وضعیت حقوق بشر و اعدام در ایران، همدلی و همراهی با خانواده های زندانیان سیاسی و خانواده های زندانیان محکوم به اعدام، شرکت در تجمعی در دفاع از کوبانی، همدلی با خانواده های قربانیان حوادث سال ۸۸ و ارتباط با فعالین حقوق بشر، مستند اتهاماتی بود که به این فعال مدنی وارد بود.

پرونده ئاسو رستمی هم اینک در شعبه ۳۶ و در مرحله دادگاه تجدیدنظر منتظر صدور حکم قطعی است و این فعال اجتماعی تا صدور و اجرای حکم به قید وثیقه آزاد است.

آتنا دائمی به قید وثیقه آزاد شد

  رادیو پارس _ 

 آتنا دائمی فعال مدنی زندانی، پس از شانزده ماه بازداشت به قید وثیقه از بند زنان زندان اوین آزاد شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، آتنا دائمی ۲۷ ساله، بیست و نهم مهرماه سال ۹۳ بازداشت و ۸۶ روز در سلول انفرادی بند دو الف تحت بازجویی بود.
خانم دائمی در تاریخ ۲۸ دی ماه ۱۳۹۳ پس از پایان بازجویی ها به بند زنان زندان اوین منتقل شد.
پس از چندین بار به تعویق افتادن جلسه دادگاه نهایتاً در تاریخ ٢٣ اسفند ٩٣ در دادگاهی به ریاست قاضی مقیسه، قاضی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران در حضور وکیل خود و دیگر متهمین این پرونده به نامهای امید علی شناس، ئاسو رستمی و علی نوری برگزار و وی به دلیل فعالیت های مدنی مسالمت آمیز، به اتهام تبلیغ علیه نظام، اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی، توهین به رهبری، توهین به بنیانگذار جمهوری اسلامی و اختفای ادله جرم، به ۱۴ سال زندان محکوم شد.
این حکم برای تجدیدنظر به شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر ارسال شد. حکم دادگاه تجدید نظر هنوز اعلام نشده ولی قاضی دادگاه تجدید نظر سرانجام با تبدیل قرار بازداشت به وثیقه موافقت کرد.
بنا به اعتقاد مشاورین حقوقی هرانا، دادنامه صادره علیه این فعال مدنی که تصاویر آن از سوی هرانا منتشر شد، حاوی اشتباهات فاحش حقوقی است که در صورت رسیدگی جدی و دقیق احتمال تغییر حکم را در دادگاه تجدید نظر تا حد زیادی افزایش خواهد داد.

شکست نمایش در بن‌بست زهر و انقباض

 dein ProfilbildReza Amiri
نمایش 22بهمن رژیم که هر دو باند نظام می‌خواستند نمایش وحدت و قدرت باشد، با تناقض‌گوییهای آخوند روحانی، به نمایش تشتت و از هم گسیختگی رژیم تبدیل شد.
نمایشی که برای جع‌آوری جمعیت از مدتها پیش تلاشهای گسترده‌یی صورت گرفته بود. بر اساس یک بخشنامه محرمانه تمامی نهادهای دولتی در تمامی شهرها موظف شده بودند که مطابق سهمیه‌های تعیین شده، برای تهران سیاهی لشکر اعزام کنند. علاوه بر این در خود تهران هم تمامی مدارس موظف شده بودند حداقل 100دانش‌آموز را به صحنه بفرستند.
با این حال هیچ‌یک از خبرگزاریهای بین‌المللی دعاوی میلیونی رژیم را تأیید نکردند. این البته یک شکست محسوب می‌شود، اما شکست از خلال تناقض‌گوییها روحانی در صحنه نمایش 22بهمن به‌خوبی قابل رؤیت است. او در حالی که از «اقدام مشترک ملی»، «وحدت» و «آشتی ملی» در رژیم دم می‌زد و مدعی بود بین «اصولگرای واقعی، اصلاح‌طلب واقعی، اعتدالی واقعی» فاصله‌یی وجود ندارد؛، اما بلافاصله زبان به هشدار یا آه و ناله می‌گشود که «هر گونه تقابل و منازعه خلاف مصالح و منافع ملی» است، «امروز، روز تقابل جناحها و احزاب با یکدیگر نیست» و «هر گونه تقابل و منازعه خلاف مصالح و منافع ملی ماست» و «همه باید دست به دست هم دهیم» و «همه باید متحد شویم» والا از «توسعه و پیشرفت» در رژیم خبری نیست و وقتی موفق می‌شویم که «اجماع داخلی» داشته باشیم.
رئیس‌جمهور ارتجاع سرانجام نتیجه‌گیری کرد که برای محقق شدن همه این خواستها «نیاز به برجام2 داریم». «برجام2» همان پدیده‌یی است که دلواپسان به‌خاطرش هشدارها داده و ابراز خشمها کرده‌اند. این تناقض‌گوییها تمامی نمایشهای وحدت را سوزاند و نمود شکست نمایش بهمن شد
نمود دیگر شکست، لشکرکشی 200نفره رفسنجانی بود که هنگام شرکت در نمایش 22بهمن، هدف هو کردن و هجوم عناصر باند خامنه‌ای قرار نگیرد
اما چرا باندهای رژیم به‌رغم زمینه‌سازیها و اقدامات گسترده برای اجرای نمایش جمعیت و «وحدت» با شکست روبه‌رو شدند؟
علت را می‌توان در بن‌بست تازه‌یی که با حذف فله‌یی کاندیداهای باند رفسنجانی روحانی برای نظام به‌وجود آمده جستجو کرد. این بن‌بست که بر بن‌بستهای قبلی اضافه شده، با حذف گسترده کاندیداهای باند رفسنجانی برای مجلس آخوندی و خبرگان ارتجاع، به‌ویژه با حذف حسن خمینی به‌وجود آمده است.
بن‌بست این جاست که خامنه‌ای در حالی‌که با امضای برجام وادار به‌عقب نشینی استراتژیک و دست برداشتن از بمب اتمی شده و وارد دوران پسا برجام گردیده است، اما اکنون با حذف گسترده باند رقیب، به جاده انقباض پیچیده است.
این در حالی است که بازگشت از سراشیبی زهرخوران هم دیگر عملی نیست. به این ترتیب در حالی که نمی‌تواند از عوارض و پیامدهای زهر بگریزد، با عوارض و پیامدهای انقباض هم مواجه خواهد شد.
تصویر شکاف در رأس نظام که در اظهارات روحانی در صحنه نمایش 22بهمن ظاهر شد، نمودی از همین بن‌بست است. تصویری که به‌رغم تمامی تلاشها برای ارائه نمایش وحدت، واقعیت درون رژیم را به‌نمایش گذاشت. پیچیدن به جاده انقباض در سراشیبی زهرخوران یک تناقض حل ناشدنی است و رژیم را به عوارض ناشی از هر دو مسیر، دچار می‌کند.
در روزها و هفته‌های آینده به‌ویژه تا روز نمایش انتخابات در 7اسفند، هم‌چنان شاهد پیامدهای خطیر این بن‌بست در نظام خواهیم بود.

برنامه روز دوشنبه 15 فوريه 2016 برابر با 26 بهمن ماه 1394

گفتگو با محبوبه حسين پور در رابطه با قتل برادرش اردشير حسين پور دانشمند اتمی بدست رژيم .

برای دانلود فايل صوتی روی فلش کليک کنيد.

سخنگوی قوه قضائیه: موضوع سعید زینالی قبلا پیگیری شده و مدرک جدیدی وجود ندارد

 رادیو پارس _  سخنگوی قوه قضاییه در نشست خبری هفتگی خود درباره پرونده سعید زینالی گفته است که مدرک جدیدی وجود ندارد و قابل پیگیری نیست. اژه ای همچنین گفته است که نامه خانواده زینالی قابل تعقیب است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایلنا، غلامحسین محسنی اژه ای در این نشست خبری گفت: من نوشته و CD مربوط را تماشا کردم. تمام اینها قبلا پیگیری شده و عین همین‌ها دوباره تکرار شده که به هیچ وجه اثبات موردی نیست. اگر مدرکی فایل صوتی یا اقرار وجود دارد که باید ارائه شود، اما نقل قول مدرک نمی‌شود.

سخنگوی قوه قضاییه گفت که قوه قضاییه حتی ادعای افراد را دنبال می‌کنند و سال‌هاست که دنبال شده و به نتیجه نرسیده است، اژه ای مدعی شد که حتی نامه‌ای که الان نوشته شده قابل تعقیب است چون مواردی را مطرح می‌کند در سی دی و نوشته نیست.

سعید زینالی ۲۳ تیرماه ۷۸ و تنها ۵ روز پس از واقعه کوی دانشگاه تهران، در منزل شخصی اش بازداشت شد. از آن تاریخ تاکنون، جز یک تماس تلفنی کوتاه، هیچ خبری از این دانشجوی کامپیوتر دانشگاه تهران در دست نیست.

خانواده سعید زینالی طی این سال ها به طور جدی پیگیر سرنوشت او بوده اند و تاکنون بارها تهدید، بازداشت و زندانی شده اند که آخرین مورد آن بازداشت پدر سعید زینالی در در آبان ماه بود.

کنسرت کاوه یغمایی به دلایل نامشخص لغو شد

  رادیو پارس _  در حالی که کاوه یغمایی خواننده راک وطنی بنا بود دوشنبه ۲۶ بهمن ماه در قالب جشنواره موسیقی فجر کنسرت برگزار کند، اما این کنسرت لغو شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایلنا، در توجیه لغو این کنسرت از مشکلات فنی نام برده شده اما کاوه یغمایی در یک نشست خبری گفت: از شب گذشته موضوع لغو کنسرت ارکستر مرا تحت تاثیر قرار داده. متاسفانه گفته‌اند که ارکستر من به اجرا نرسیده درحالی که طی ۱۵ روز اخیر ما با فشار زیاد تمرین کرده‌ بودیم و کاملا آماده اجرا بودیم.

وی با بیان اینکه اعضای ارکستر او همگی از حرفه‌ای ترین‌ها هستند؛ توضیح داد: همسرم نیلوفر با اینکه پدرش در بستر بیماری بود می‌خواست روی صحنه بیاید و همه نوازندگان ما؛ آرین کشیشی، مسعود همایونی، آرون حسینی، ساپگین یغمایی ، نگین پارسا و هومن غفاری از بهترین نوازندگان هستند که قرا ربود در این اجرا کنار ما باشند اما متاسفانه اتفاقی افتاده و اجرای ما لغو شده است. از همه دوستان خواهش می‌کنم که این مسئله را گردن یکی از بافت‌های موسیقی نیندازند.

وی افزود: مدیریت سالن، مسئولان جشنواره، روابط عمومی و هیچ‌کس دیگری مقصر لغو این کنسرت نبود و من مسئولیت آن را به‌طور کامل برعهده می‌گیرم. امیدوارم که با انتشار آلبوم به زودی بتوانم از خجالت همه دربیایم و مشکلات را رفع کنم.

وی در باره احتمال سوءاستفاده جشنواره فجر از نام و اسم او اظهار داشت: جشنواره موسیقی فجر به هیچ وجه از ما سوء‌استفاده نکرده و درست نیست که این اتفاق را گردن یک نفر بیندازیم. چند موضوع زنجیروار به هم وصل شدند و این مشکل پیش آمد و حالا تمام مسئولیت آن را برعهده می‌گیرم.

کاوه یغمایی در ادامه با بیان اینکه اجرای او مجوز داشت؛ گفت: مشکلی از نظر مجوز برای اجرای من بوجود نیامد. من ۱۵ روز پیش به جشنواره موسیقی فجر دعوت شدم و با لغو این کنسرت؛ جشنواره متضرر شده. هرچند در مسئله لغو این کنسرت مردم مهمترین موضوع هستند اما من به جشنواره موسیقی فجر ضرر مالی زدم و در صورت درخواست آنها موظف به پرداخت خسارت‌ها هستم.

کسانی که بلیت کنسرت کاوه یغمایی را خریداری کرده‌بودند با پیامکی که ازسوی سامانه بلیت‌فروشی به آنها داده می‌شود؛ می‌توانند وجه پرداختی خود را دریافت کنند.

توضیحات رئیس سازمان زندان‌ها درباره قانون نگهداری مجرمان سیاسی

رادیو پارس _  رئیس سازمان زندان‌ها و اقدامات تأمینی و تربیتی با اشاره به آزاد بودن نحوه پوشش زندانیان در محیط زندان، گفت که در حال حاضر بیشتر شرایط مندرج در قانون نگهداری مجرمان سیاسی برای همه زندانیان اجرا می‌شود.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از فارس، اصغر جهانگیر رئیس سازمان زندان‌ها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور در خصوص آمادگی سازمان زندان‌ها برای رعایت شرایط نگهداری مجرمان سیاسی در صورت تصویب نهایی جرم سیاسی تصریح کرد: “در راستای حقوق افراد و زندانبانی اسلامی بیشتر شرایطی که قانونگذار برای نگهداری مجرمان سیاسی تعریف کرده است هم اکنون در سازمان‌ زندان‌ها برای زندانیان حقوقی و کیفری رعایت می‌شود”.

وی در خصوص به تن نکردن لباس زندان برای مجرمان سیاسی گفت: “در حال حاضر هیچ زندانی در زندان، لباس زندانی به تن نمی‌کند مگر به ضرورت؛ برای مثال هنگام اعزام به دادسرا یا دادگاه به سبب مسائل کنترلی و امنیتی، لباس زندانی به تن می‌کنند”.

جهانگیر در خصوص ملاقات هر روزه زندانیان با خانواده درجه یک به عنوان موضوع دیگر قانون نگهداری مجرمان سیاسی در زندان خاطرنشان کرد: “دسترسی به خانواده‌ و تماس با آنان هم اکنون برای تمام زندانیان اجرا می‌شود و بررسی‌ها نشان می‌دهد که جزو معدود کشورهایی هستیم که امکان تماس زندانی با خانواده‌اش مهیاست”.

رئیس سازمان زندان‌ها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور افزود: “زندانیان متأهل می‌توانند در شرایطی جدا از سایر زندانیان با خانواده خود ملاقات کنند که به آن ملاقات شرعی می‌گویند”.

امام‌ جمعه موقت اصفهان استادان دگراندیش را تهدید به قتل کرد

جوری حرف میزنه آدم احساس میکنه این همه قتل دگر اندیشان  که از اول اینقلاب انجام شده اصلا به اینا ربطی‌ نداره یکی‌ به این بگه که هم پالکیهاش کار را از تهدید گذروندند خیلی‌ وقته که عملی‌ کردند شما عقبی آقا
امام‌ جمعه موقت اصفهان استادان دگراندیش را تهدید به قتل کرد
رادیو پارس _  امام‌ جمعه موقت اصفهان به استادانی که در دانشگاه‌ها به «ارزش‌های نظام و انقلاب توهین» می‌کنند٬ هشدار داده با «عقوبتی» مشابه آنچه که روح‌الله خمینی برای سلمان رشدی تعیین کرد٬ مواجه می‌شوند.

به گزارش هرانا به نقل از ایسنا، آقای میردامادی مدعی شده «برخی اساتید در کلاس‌های درس خود در دانشگاه‌ها بی‌توجه به مسیر انقلاب اسلامی به ارزش‌های نظام و انقلاب توهین می‌کنند.»

وی افزوده «آن‌ها بدانند که اگر به مسیر درست هدایت نشوند با عقوبت و کیفری که امام خمینی گوشه‌ای از آن را در مورد سلمان رشدی به کار بردند مواجه خواهند شد.»

به گزارش دیگربان، روح‌الله خمینی٬ بنیان‌گذار جمهوری اسلامی پس از انتشار کتاب «آیات شیطانی»٬ فتوای قتل سلمان رشدی را صادر کرد که موجب شد این نویسنده سال‌ها به طور مخفیانه زندگی کند.

اظهارات امام جمعه موقت اصفهان یکی از صریح‌ترین تهدیدها علیه استادان دگراندیش است.

پیش از این نیز شمار زیادی از روشنفکران ایرانی در قالب قتل‌های زنجیره‌ای به جرم دگراندیشی به قتل رسیده بودند.

تغییر و تحول در سرفصل‌های دروس علوم انسانی که مقام‌های جمهوری اسلامی به خواست علی خامنه‌ای و برای مبارزه با غرب‌زدگی این علوم می‌نامند سال‌هاست در ایران آغاز شده است.

در همین راستا شماری از استادان دانشگاه اخراج و یا به اجبار بازنشسته شده‌اند.

امام جمعه اصفهان گفته «نفوذ آمریکایی در برخی دانشگاه‌ها وارد شده» و این «به‌رغم حضور اساتید انقلابی، ولایی و ارزشی» است که «همواره پشت نظام و انقلاب بوده‌اند و ما نیز پشت آن‌ها هستیم.»

جان کولبرها در مقابل یک سوال: بکشم یا بسوزانم؟

هر سه با شلیک نیروهای انتظامی از پای درآمده‌اند و جسدها را به دنبال خود تا پاسگاه مرزی کشیده‌اند. هنگام شست‌و‌شوی جنازه‌ها اثرات این اقدام به‌صورت تکه‌های ریز سنگ در بدن و پارگی پوست کاملا مشهود بود. آن‌ها مصطفی نوری، اسماعیل حسینی و ناصر دالایی‌میلان سه کولبر و ساکن مرزهای سلماس، چالدران و مریوان بودند.

14074
این بخشی از گزارش سالانه «شبکه حقوق بشر کردستان» است که در گفت‌وگو با خانواده کولبرهای مناطق مرزی کردستان تهیه و تنظیم شده است.
بر اساس گزارشی که این تارنمای حقوق بشری در تاریخ ششم بهمن‌ماه منتشر کرده، در سال ۲۰۱۵ میلادی، دست‌کم ۴۴ نفر در پی تیراندازی مستقیم نیروهای نظامی کشته و ۲۱ نفر نیز زخمی شده‌اند.
در همین سال هفت نفر دیگر بر پی حوادثی مانند غرق شدن در رودخانه‌ها و سرمای شدید جان خود را از دست داده‌اند.
حسن معارفی‌پور
حسن معارفی‌پور، فعال سیاسی و آگاه به مسائل کولبرها و افراد کاسب در منطقه مریوان، به رادیو زمانه می‌گوید که این‌گونه گزارش‌ها تنها بخشی از واقعیت‌ها در مورد کشته و زخمی شدن‌های کولبران و افراد کاسب در مرزهاست و بخش عمده این کشتارها هیچ‌گاه به گوش مردم نمی‌رسد.

جسد در ازای هزینه گلوله‌ها

شرایط اطلاع‌رسانی در مناطق اقلیت‌نشین و به‌ویژه مرزهای کردستان به دلیل نگاه امنیتی معمولا با دشواری‌های فراوانی روبه‌روست. با وجود این در سال‌های گذشته فعالان حقوق بشر گاه توانسته‌اند گزارش‌هایی بر اساس اطلاعات جمع‌آوری شده و گفت‌وگو با خانواده کشته‌شدگان منتشر کنند. در گزارش شبکه حقوق بشر کردستان آمده است، با توجه به عدم امکان تحقیقات مستقل در داخل کشور و وجود فشارهای امنیتی بر منابع انسانی قابل اعتماد، آمار ارائه شده شامل همه موارد تعرض ماموران نظامی به جان کولبرها نیست و تنها مواردی را دربرمی‌گیرد که توسط شبکه حقوق بشر کردستان گردآوری شده است.
در یکی از موارد که این دسته از فعالان حقوق بشر کردستان توانسته‌اند گزارش کنند، یک فرد کاسب ۲۱ ساله در نزدیکی شهر قصر شیرین روز ۲۵ آبان‌ماه هدف تیراندازی نیروهای انتظامی قرار می‌گیرد. پس از انتقال جسد به پزشکی قانونی، مسئولان نیروهای انتظامی برای تحویل جسد به خانواده‌، درخواست هزینه گلوله‌هایی را می‌کنند که خرج کشته شدن او شده است. این خانواده تا زمانی که هزینه مورد نظر نیروهای انتظامی را پرداخت نکردند، نتوانستند جسد فرزندشان را تحویل بگیرند.
این‌گونه‌ رفتارها با خانواده کشته‌شدگان تازگی ندارد. نهادهای حکومتی در سال ۱۳۸۸، اقدام به پرداخت مبلغ ۱۰۰ هزار تومان به آن دسته از خانواده‌های مرزنشین کرده‌ بودند که یکی از اعضای‌شان را بر اثر تیراندازی نیروهای انتظامی از دست داده‌ بودند. بیش‌تر خانوادها از گرفتن این مبلغ خودداری کرده بودند و این عمل نیروهای دولتی را تحقیرآمیز خوانده بودند.
معارفی‌پور که خود پیشتر در مناطق مرزی مریوان کولبری کرده است، می‌گوید: «خودم چندین بار دستگیر شدم و با پرداخت رشوه به ماموران دولتی آزادم کردند. برخی از ماموران دولتی با گرفتن رشوه از جان و مال کولبرها می‌گذرند، اما برخی دیگر اصلا. آنان به کولبران و افراد کاسب مرزی می‌گفتند، خودت را بکشیم یا اجناست را بسوزانیم؟ بعضی‌ها از روی عصبانیت، اضطراب و بیزاری از زندگی نکبت‌بار کولبری یا به خاطر نداشتن هیچ چیزی غیر از بارشان، می‌گفتند: خودمان را. ماموران هم بدون معطلی شروع می‌کردند به تیراندازی و آنان را به قتل می‌رساندند. این مورد بارها در مریوان اتفاق افتاده و هیچ رسانه و نهاد حقوق بشری تا الان این موضوع را منتشر نکرده است.»
طبق گزارش‌هایی که فعالان حقوق بشر در مناطق مرزی منتشر می‌کنند، نیروهای انتظامی بارها حتی به سوی افراد مظنون به حمل بار قاچاق تیراندازی کرده‌اند. در گزارش شبکه حقوق بشر کردستان آمده است، چهار نفر چوپان در میان کشته‌شدگان سال گذشته وجود دارد. نیروهای انتظامی به این بهانه که این افراد «مشکوک به حمل کالای قاچاق» بوده‌اند آنان را هدف قرار داده‌اند.

مرگ صدها کولبر در سال

خبرگزاری کار ایران (ایلنا)، سال ۱۳۹۳ گزارش داده بود که هر سال صد‌ها نفر از کارگران کولبر جان‌شان را در مناطق مرزی کردستان از دست می‌دهند.
احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران، در سال‌های گذشته از کشته شدن کولبران مرزی به عنوان «قتل‌های فراقضایی» نام برد و از این موضوع ابراز نگرانی کرد.
او به شرایط سخت کولبران مرزی و «کشتار سیستماتیک» آن‌ها اشاره کرده و گفته بود: «قانون ایران فعالیت‌های قاچاق کولبران را جرمی می‌داند که مجازاتش چند ماه زندان یا جریمه‌ای معادل کالاهای ضبط شده است، اما گزارشگر ویژه گزارش‌هایی دریافت کرده است که نگهبانان مرزی به این افراد شلیک می‌کنند و به این تزتیب، سالانه ده‌ها کولبر و همچنین اسب‌های آن‌ها را زخمی می‌کنند یا به قتل می‌رسانند.»
در شبکه‌های اجتماعی هم بارها ویدئوهایی تکان‌دهنده‌ از کشته شدن اسب‌ها وحیوانات بارکش به دست نیروهای انتظامی منتشر شده است.
3297
کولبران و کارگران مرزی در مناطق کردستان همچنین در معرض خطر انفجار مین‌هایی هستند که از دوران درگیری‌های کردستان و جنگ ایران و عراق باقی مانده‌ است.
بر اساس آمار‌های موجود، بیش‌ترین زمین‌های آلوده به مین در پنج استان آذربایجان غربی، کردستان، خوزستان، ایلام و کرمانشاه وجود دارند.
احمد شهید پیشتر گزارش داده که در بین ماه‌های مارس و اکتبر سال ۲۰۱۳ میلادی، ۱۷ مورد انفجار مین در مناطق مرزی رخ داده است.

آینده کولبران در سایه منطقه آزاد تجاری-صنعتی

بر اساس گزارش‌های منتشر شده، رضا میرزایی، دبیر شورای مبارزه با قاچاق کالا و ارز کردستان گفته است که «قاچاق ابزاری سازمان‌دهی شده در دست دشمنان نظام اسلامی» است که از آن برای رسیدن به «اهداف ضد ایرانی خود» بهره می‌جویند.
مسئولان امنیتی و نظامی ایران بارها در مورد تشدید کنترل مرزها و آن‌چه «مبارزه با کالای قاچاق» می‌نامند، هشدار داده‌اند.
سال ۱۳۹۳، محمد عامری، معاون پشتیبانی فرماندهی مرزبانی ایران از تجهیز واحدهای مرزبانی خبر داده و گفته بود: «در این راستا دو استان مهم و عملیاتی آذربایجان غربی و سیستان و بلوچستان در اولویت تجهیز واحدهای مرزبانی به تجهیزات و وسایل مورد نیاز قرار دارند.»
از سوی دیگر در آذر ماه گذشته، کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی، لایحه ایجاد منطقه آزاد تجاری صنعتی مریوان-بانه را با اکثریت آرا تصویب کرد.
به نظر می‌رسد ایجاد این منطقه آزاد تجاری صنعتی، بر زندگی و معیشت کولبران و افراد کاسب تاثیر خواهد گذاشت و آینده‌ای ناروشن و کماکان تلخ در انتظار آنان است، زیرا به گفته مرتضی فاتحی‌پور، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندج، یکی از «فرصت‌هایی» که این منطقه آزاد خواهد داشت، «کاهش قاچاق و رونق صادرات و حضور در بازار جهانی برای کالاهای بومی ومحلی» خواهد بود.
فاتحی‌پور در یادداشتی که در خبرگزاری مهر منتشر شده، به «تهدیدها و فرصت‌های» این منطقه آزاد تجاری، صنعتی اشاره کرده  و «وجود شرایط خاص سیاسی و امنیتی منطقه نظیر حضور گروه‌های تروریستی و تکفیری و تاثیر فعالیت آن‌ها بر رونق مورد انتظار منطقه آزاد تجاری»، «آسیب‌پذیری فرهنگ بومی و محلی با توجه به حضور حجم عظیمی از کارآفرینان و نیروی انسانی با فرهنگ‌های مختلف داخلی و خارجی» را از جمله «تهدیدات» این منطقه آزاد تجاری خوانده است.
کار کولبرها و افراد کاسب در سال‌های گذشته با ایجاد بازارچه‌های مرزی مانند باشماق، قاسم‌رش و سیران‌بند و همزمان کنترل شدیدتر مرزها، با سختی‌های بیش‌تری روبه‌رو شده است.
حسن معارفی‌پور، در پیوند با تاسیس این بازارچه‌های مرزی می‌گوید: «تاسیس بازارچه‌های پیله‌وری در‌واقع برای کنترل رفت‌و‌آمد قاچاق و تحمیل گمرگ به مردم تحت ستم و کشیدن فرش از زیر پای اقشار و طبقات محروم جامعه بود که از طریق (قاچاق اجناس) زندگی خود را تأمین می‌کردند. مردم مناطق مرزی کردستان به‌ویژه بانه و مریوان، روابط خویشاوندی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با مردمان آن طرف مرز داشته‌اند و این روابط از کنترل دولت‌های دو طرف مرز خارج بوده است.»

توسعه‌نیافتگی و ظهور گروه‌های تندرو

استان‌هایی مانند کردستان، آذربایجان غربی و سیستان و بلوچستان جزو مناطق توسعه نیافته ایران محسوب می‌شوند. بر اساس آمارها این مناطق از جمله مناطقی هستند که بیش‌ترین میزان بیکاری و بی‌سوادی را به خود اختصاص می‌دهند.
آن‌طور که جامعه‌شناسان می‌گویند، در این‌گونه مناطق، توسعه‌ نیافتگی می‌تواند یکی از عوامل رشد میزان بزهکاری اجتماعی و رشد گروه‌های تندرو به شمار آید.
به تازگی و در هفدهمین شماره نشریه «راهبرد» (نشریه تحلیلی کاربردی مرکز مطالعات راهبردی و آموزش وزارت کشور)، به «امنیت داخلی جمهوری اسلامی ایران و تاثیر و تاثر احزاب سَلَفی-تکفیری کردستان عراق و کردستان ایران» پرداخته شده است.
نویسندگان این گزارش اشاره کرده‌اند که جریان‌های هوادار گروه دولت اسلامی (داعش) در مناطق کردنشین ایران در حال «یارگیری» هستند.
آنان هشدار داده‌اند که با توجه به «حساسیت وضعیت»، هر گونه «آزمون و خطای به‌ظاهر بی‌اهمیت» از سوی مقام‌های مسئول در این مناطق منجر به وقوع «دومینویی بهمن‌وار» خواهد شد.
بر اساس این گزارش، کارشناسان وزرات کشور بر این باورند که داعش در سال‌های گذشته تمام تلاش خود را به کار گرفته تا مردم اهل سنت کرد، اندیشه سلفی را بپذیرند، اما موفق نشده است.
پیشتر امین سرخابی، پژوهشگر و فعال سیاسی، در پیوند با مساله توسعه و رشد گروه‌های تندرو به رادیو زمانه گفته بود: «با توجه به بستر فرهنگی مناطق توسعه نیافته، گروه‌های تندرو گوناگونی به وجود می‌آیند. در برخی مناطق گروه‌های تندرو از سابقه مذهبی و رادیکال برخوردارند و در برخی مناطق دیگر گروه‌های تندرو سابقه نژادی فاشیستی دارند و در برخی مناطق دیگر، توسعه‌نیافتگی بستر ایجاد گروه‌های تندروی برابری‌طلب است. در واقع توسعه‌نیافتگی بستر، متن و کاتالیزور خواست‌های فاشیستی، مذهبی و برابری‌طلبانه است.»