«زینب جلالیان» متولد ۱۳۶۱ اهل روستای «دیم قشلاقِ ماکو» از توابع استان «آذربایجان غربی» پیش تر در ۲۰ اسفند ماه ۱۳۸۶، در سن ۲۵ سالگی از سوی اداره اطلاعات در «کرمانشاه» بازداشت و در آذرماه ۱۳۸۸، به اتهام “محاربه از طریق عضویت در گروه پژاک” در دادگاهی چند دقیقهای، غیرعلنی و بدون حضور وکیل به اعدام محکوم شد و حکم صادره از سوی دیوان عالی کشور تایید و به وی ابلاغ شد.
بر اساس اعلام رسانه ها و اطلاعات به دست آمده حکم صادره علیه نامبرده در ۲۹ آبان ماه ۱۳۹۰ به حبس ابد کاهش یافت اما تا کنون هیچ حکمی به او ابلاغ نشده و علارغم مشکلات جسمانی از جمله اختلال بینایی و خطر از دست دادن بینایی خود بدون حتی یک روز مرخصی همچنان در بند می باشد.
به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی؛ در ۲۰ اسفند ماه ۱۳۸۶«زینت جلالیان» از سوی ماموران امنیتی با ضرب و شتم و به زور اسلحه در جاده کرمانشاه – سنندج بازداشت و سپس به بازداشتگاه ستاد خبری اطلاعات واقع در کرمانشاه (میدان نفت) منتقل گردید.
«زینب جلالیان» در طول بازداشت خود در این بازداشتگاه به مدت یک ماه علارغم تحقیر و فحاشی تحت شدیدترین شکنجه های روحی و جسمی قرار گرفت.
این زندانی سیاسی کُرد پس از درگیری لفظی با بازجوی خود جهت تحقیر و شکنجه روحی به «کانون اصلاح و تربیت زندان دیزلآباد کرمانشاه» که از زندان اصلی «دیزل آباد»، ۵ کیلومتر فاصله دارد منتقل و مدت ۷ سال را در آنجا سپری کرد.
«زینب جلالیان» در زمان بازداشت و پس از آن به علت شکنجههای شدید فیزیکی، از ناحیه بینایی دچار مشکل شده و از آن پس از اختلال بینایی نیز رنج میبرد.
این زندانی سیاسی پیش تر از سوی مسوولین زندان به کلینیکی خصوصی در «کرمانشاه» جهت درمان اعزام گردید که حتی هزینه این معاینه نیز از سوی خانواده «جلالیان» تقبل شد.
طبق نظر پزشک یک تکه گوشت اضافه در سفیدی چشم «زینب جلالیان» تشخیص داده شده بود و نامبرده می بایست سریعا تحت عمل جراحی قرار میگرفت، در غیر این صورت احتمال از دست دادن بیناییاش وجود داشت.
در نهایت عمل جراحی و مداوای «زینب جلالیان» در خارج از زندان با ممانعت دادستان صورت گرفت و این در حالی است که «زینب جلالیان» روزبه روز بیناییاش ضعیفتر شده و خطر از دست دادن بینایی برای وی امکان پذیر است.
«زینب جلالیان» پس از انتقال به «کانون اصلاح و تربیت زندان دیزلآباد کرمانشاه» به دفعات جهت بازجویی و آسیب بیشتر روحی به اداره اطلاعات کرمانشاه منتقل و مورد بازجویی و شکنجه قرار گرفت.
شاهدین عینی که در آن زمان در مرکز «اصلاح و تربیت کرمانشاه »حضور داشتند صدای شکنجه ها و فحاشی هایی که به وی اعمال می شده است را شنیده اند و از انتقال مکرر وی به بازداشتگاه وزارت اطلاعات خبر داده اند.
این فعال سیاسی کُرد در ۲۰ اسفند ماه ۱۳۸۶، در سن ۲۵ سالگی از سوی اداره اطلاعات در «کرمانشاه» بازداشت و در آذرماه ۱۳۸۸، از سوی قاضی «باهنر» در شعبه یک دادگاه انقلاب کرمانشاه به اتهام “محاربه از طریق عضویت در گروه پژاک” دردادگاهی چند دقیقه ای، غیرعلنی و بدون حضور وکیل به اعدام محکوم شد و حکم صادره از سوی دیوان عالی کشور تایید و به وی ابلاغ شد.
«زینب جلالیان» حتی پس از تایید حکم اعدام در اسفند ماه ۱۳۸۸ به وزارت اطلاعات کرمانشاه منتقل و حدود ۱۰ ماه را تحت شدیدترین شکنجه ها جهت اعترافات ویدئویی قرار گرفت.
پس از انتشار خبر صدور حکم اعدام برای این زندانی سیاسی، این حکم با انتقاد شدید جوامع حقوق بشری روبرو شد و طی بیانیههای مختلفی از سوی سازمانهای بینالمللی حقوق بشری، خواستار لغو حکم اعدام این زندانی سیاسی شدند.
از جمله چهرههایی که نسبت به حکم «زینب جلالیان» اعتراض کردند میتوان از «سازمان دیدهبان حقوق بشر» و همچنین «شورای ملی آمریکاییهای ایرانیتبار» که با صدور بیانیهای از «باراک اوباما»، رییسجمهوری آمریکا درخواست کردند، برای جلوگیری از اعدام «زینب جلالیان»، دختر ۲۸ ساله کُرد در ایران، دست به اقدامی بزند نام برد.
این در حالی بود که «علی جلالیان» پدر این زندانی سیاسی، اوایل تیرماه ۱۳۸۹، به رسانهها گفته بود “۱۰ روز پیش دخترش را دیده، ولی هیچ صحبتی از اجرای حکم اعدام او نبوده است.” او گفته: “خبر حکم اعدام زینب از طریق رسانهها به گوش خانواده و وکیل او رسیده است.”
پس از اعتراضات گسترده نسبت به حکم اعدام «زینب جلالیان»، در نهایت حکم صادره در۲۹ آبان ماه ۱۳۹۰در دادگاه تجدید نظر به حبس ابد کاهش یافت و این حکم پس از احضار نامبرده به بخش مدد کاری نسوان زندان کرمانشاه به صورت شفایی به وی ابلاغ گردید.
تا این کنون این زندانی سیاسی همچنان بدون یک روز مرخصی و بدون هیچگونه ابلاغ کتبی مبنی بر دریافت حکم حبس ابد در بدترین شرایط جسمانی در زندان نگهداری می شود.
در همان زمان خانواده وی به صورت کاملا غیر قانونی به اداره اطلاعات احضار و با تهدید از آنها خواسته شد بود نظر وی را در مورد عدم اعتراف تغییر دهند.
بعد ها در همین راستا ماموران امنیتی با نام بردن از «شیرین علم هولی» ، «فرهاد وکیلی» ، «فرزاد کمانگر» ، «علی حیدریان» و «مهدی اسلامی» سعی در فشار روانی بر زینب و خانواده اش داشتند تا وی را وادار به نشستن در مقابل دوربین وزارت اطلاعات جهت اعتراف نمایند.
وی حاضر به اعتراف نمی شود و به احضار خانواده اش به تهران و انجام چنین ملاقات هایی در هتل استقلال تهران (مقر ملاقات های خارج از قاعده و خلاف قانون وزارت اطلاعات) اعتراض می کند.
«زینب جلالیان» در آذرماه ۱۳۹۳، بدون اطلاع قبلی به خانواده و وکیلش، به «زندان خوی» منتقل شد
و تا کنون در این زندان در حالی در شرایط تبعید به سر می برد که بدون در نظر گرفتن قانون تفکیک جرائم در کنار زندانیان عادی می باشد.
طی آخرین خبرهای به دست آمده از منابع آگاه در خصوص این زندانی سیاسی “چشم دیگر زینب جلالیان که روزبهروز کمسوتر میشد، بینایی خود را از دست داده و وی در حال حاضر از ناحیه هر دو چشم نابینا شده است.”
«زینب جلالیان» در طی حدود نه سال گذشته که بدون مرخصی در زندان به سر می برد، به دفعات مرود ضرب و شتم قرار گرفته است.
از جمله این موارد می توان به “بازجویی با دستبند و پا بند”، “زدن متوالی کابل به کف پا” به صورت پی در پی و در روزهای نزدیک به هم و همچنین تهدید این زندانی به تجاوز در حین بازجویی نام برد.
«زینت جلالیان» در حین بازجویی در سال های اولیه بازداشت به جهت کوبیدن سرش به دیوار دچار شکستگی سر و پیشانی گشت و بارها دچار تورم چشم شد به حدی که قادر به دیدن نبود.
«زینب جلالیان» هرگز اتهامات انسابی خود را نپذیرفته و اقدامات مسلحانه ای که به وی نسبت داده شده است را تکذیب نموده است.
این فعال سیاسی کُرد، اهل ماکو بارها درخواست انتقال به زندان زادگاه خود را مطرح نموده اما تاکنون از سوی مسولین ممانعت به عمل آمده است.
عفو بین الملل خرداد ماه ۹۳ با ابراز نگرانی جهت خطری که چشمان این زندانی سیاسی را تهدید می کند خواهان رسیدگی به شرایط وی گردید.
خانواده این زندانی سیاسی در خصوص مشکلات جسمی وی ابراز داشته اند علاوه بر خطر جدی که تا کنون ۸۰ درصد آسیب به بینایی وی وارد کرده و ناشی از ضربه های وارده به سر و عدم رسیدگی پزشکی به آسیب های وارده از ضربات می باشد، از مشکلات روده نیز رنج می برد.
خانواده وی طی گفتگویی اعلام داشته اند زینب پیش از بازداشت سالم بوده و مسوولیت وارده به سلامت وی را به عهده مسوولین می دانند.
پیش تر به دنبال انتقال «زینب جلالیان» به زندان «دیزلآباد کرمانشاه» در سال ۱۳۹۱، او دچار خونریزی داخلی شد و با عفونت در ناحیه روده مواجه گردید، اما مسوولین زندان و دادستانی این شهر از درمان مناسب وی و انتقالش به بیمارستان خودداری کردند.
خونریزی داخلی او به دلیل ضرب و شتم شدید و شکنجه در بازداشتگاه اداره اطلاعات شهر «کرمانشاه» که به «بازداشتگاه میدان نفت» مشهور است، حادث شده است.
همچنین چندی پیش این زندانی سیاسی به بیماری برفک دهان نیز مبتلا شده و تا کنون هیچ رسیدگی در خصوص درمان نامبرده صورت نگرفته است.
این زندانی سیاسی هم اکنون در زندان خوی در بدترین شرایط جسمانی قرار دارد و مدتی است از سکوت خبری از سوی رسانه ها قرار گرفته است.