بازداشت ۴ شهروند بهایی در تهران ، کرج و ساری و انتقال آنها به مکانی نامعلوم

به گزارش خبرگزاری بهایی نیوز ۴ شهروند بهایی در تهران ،کرج و ساری بازداشت و به مکانی نامعلوم منتقل شده اند.
بنابرگزارش بهایی نیوز روز گذشته در تاریخ ۱۸ اسفند به طور همزمان در شهرهای تهران، کرج و ساری ۴ شهروند بهایی به نام های تارا هوشمند ، روحیه صفاجو و سرمد شادابی در تهران و کرج و همچنین بهزاد ذبیحی در ساری بازداشت و به مکانی نا معلوم منتقل شده اند.
یک منبع نزدیک به شهروندان بهایی بازداشت شده در گفتگو با خبرگزاری بهایی نیوز اعلام کرد که روز گذشته ماموران امنیتی با مراجعه به منزل شخصی تارا هوشمند در تهران رفته و وی را بازداشت و به مکانی نامعلوم منتقل کرده اند.
این منبع نزدیک به بازداشت شدگان در ادامه به خبرنگار بهایی نیوز اعلام کرد که تارا از جمله جوانان محروم از تحصیل بود که سال گذشته در پی حق تحصل خود به مقامات مربوط مراجعه و خواهان رسیدگی به پرونده خود شده بود.
بنابر اطلاع بهایی نیوز پس از بازداشت این شهروندان بهایی ،ماموران به منزل شخصی آنها وارد شده و ضمن تفتیش منزل وسایل شخصی این شهروندان بهایی را از جمله کامپیوتر ، موبایل و کتابها ضبط و با خود برده اند.
سرمد شادابی یکی از شهروندان بازداشتی در حالی در دانشگاه رودهن بازداشت شد که وی از جمله شهروندان بهایی بود که پیشتر در نامه ای به کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شورای اسلامی درخصوص نقض حقوق اجتماعی شهروندان بهایی اعتراض و خواهان رسیدگی به این موضوع شده بود. 
همچنین روحیه صفاجو دیگر شهروند بهایی است که پیشتر در پی محرومیت از تحصیل در اعتراض به این حکم دلنوشته ای منتشر کرده بود .روحیه صفاجو نیز در حالی بازداشت شد که ۸ مامور امنیتی با عنوان آنکه مامور اداره گاز هستند پس از باز شدن درب منزل به خانه آنها یورش برده و ضمن تفتیش منزل وی را به مکانی نامعلوم منتقل کرده اند.
پیشتر این شهروند بهایی که هم اکنون بیست سال دارد در سال ۱۳۹۲پس از دادن کنکور با نقض پرونده مواجه شده بود به دلیل آنچه بهایی بودن از سوی مقامات خوانده می شود از ادامه تحصیل بازماند.
بنابر اعلام خانواده یکی از شهروندان بهایی بازداشت شده تاکنون مراجع قضایی پاسخی خانواده ها نداده اند.
( مجموعه خبری  #‏بهایی_نیوز  )

جمهوری‌خواهانِ آمریکا: توافقِ اتمی رژیمِ ایران را یاغی‌تر کرده

dein ProfilbildReza Amiri

به گزارشِ «واشنگتن فری‌بیکِن»، سناتور مارک کِرک‌لَند در بیانیه‌ای اعلام کرد: «واکنشِ دولتِ اوباما به موجِ تهدیدآمیزِ آزمایش‌های موشکیِ [رژیم] ایران نباید باز این باشد که “قرار نبود اینطوری کنند…” الان وقتِ اِعمالِ تحریم‌های کمرشکن علیه سپاه پاسداران، وزارت دفاع، سازمان هوافضا، و دیگر سازمان‌های مسئولِ برنامه‌ی موشکیِ [رژیمِ] ایران است».

رهبرِ جمهوری‌خواهانِ کنگره، مارک مک‌کارتی، نیز با تقاضا از دولتِ اوباما برای اعمالِ تحریم‌های جدید بر ضدِ جمهوری اسلامی گفت که توافقِ اتمی چیزی از یاغی‌گریِ [رژیم] ایران کم نکرده است. مک‌کارتی در بیانیه‌ای اعلام کرد: «برعکسِ آنچه گفته می‌شود که قراردادِ اتمی [رژیم] ایران را مجبور کرده با همسایگانش رفتارِ معتدل‌تری پیش گیرد، مشاهده می‌کنیم که این قرارداد [رژیم] ایران را در خشونت‌ورزی و ادامه‌ی حرکاتِ تروریستی‌اش تواناتر کرده.»

مک‌کارتی درباره‌ی برداشته شدنِ تحریم‌ها گفت: «برداشته شدنِ تحریم‌ها باعث شده دست‌پرورده‌های [رژیم] ایران در یمن و عراق و سوریه و لبنان باز فعال شوند. در این میان خامنه‌ای و رژیمِ ایران هم قِسِر درمی‌روند چون می‌دانند اوباما آنها را بازخواست نخواهد کرد؛ چرا که نمی‌خواهد با انتقاد کردن در ملاء عام از قراردادِ اتمی – که قرار است نقطه‌عطفِ میراثِ سیاستِ خارجی‌اش باشد – آن را نابود کند.»

گفتنی است در جایی که آمریکا و فرانسه آزمایشِ عماد را ناقضِ قطعنامه‌ی ۲۲۳۱ شورای امنیتِ سازمانِ ملل دانسته‌اند و اعلام کرده‌اند قضیه را به شورای امنیت خواهند کشاند، دولتِ اوباما هنوز هم این قضیه را نقضِ قراردادِ اتمی نمی‌داند. بدین‌ترتیب بعید است که شورای امنیت هم قدمی بر ضدِ رژیمِ جمهوری اسلامی بردارد؛ و این رویه به احتمالِ زیاد تا آخرِ دوره‌ی ریاست‌جمهوریِ اوباما ادامه خواهد داشت. به همین دلیل هم هست که رژیمِ جمهوری اسلامی امروز بیش از همیشه در منطقه یاغی‌گری می‌کند.

———

* تصحیح: موشک‌ها «قیام» و «قدر» و دوربُرد بوده‌اند. بر اساسِ شنیده‌ها، روی بدنه‌ی موشک‌ها این جمله درج شده بوده: «اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود».

دوازده فعال مدنی به اتهام اخلال در نظم عمومی محاکمه شدند

 رادیو پارس _

 جلسه رسیدگی به اتهامات دوازده فعال مدنی که در تجمع مقابل لاستیک دنا بازداشت شده بودند، در شعبه ۱۰۴۴ دادگاه کیفری ۲ استان تهران امروز برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز ۱۸ اسفندماه ۱۳۹۴، زرتشت (اسماعیل) احمدی راغب، داوود (هوشنگ) نعمتی، حامد گودرزی، علی ابراهیمی، زهرا سادات ابراهیمی و هفت فعال مدنی (خانم) که در تجمع مقابل لاستیک دنا بازداشت شده بودند، به اتهام “اخلال در نظم عمومی (در حمایت از گروه عرفان حلقه)” در شعبه ۱۰۴۴ دادگاه کیفری ۲ تهران محاکمه شدند.

این پرونده به بازداشت این فعالین در تجمع فعالین مدنی در میدان ونک، جنب لاستیک دنا مورخ ۲ آذرماه ۹۴ در تحصن موسوم به “دادخواهی دوشنبه های اعتراضی در حمایت از آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی” مرتبط است.

متهمین پرونده خواستار معرفی قاضی پرونده شده بودند که او خود را “قاضی شعبه ۱۰۴۴ دادگاه کیفری ۲ تهران” معرفی کرده بود و از ذکر نام خانوادگی خود خودداری کرده بود.

جلیل محمدی فعال کارگری در سنندج بازداشت شد

رادیو پارس _  جلیل محمدی فعال کارگری، روز دوشنبه از سوی نیروهای امنیتی در خانه‌اش در سنندج بازداشت و به مکان نامشخصی منتقل شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، وبسایت کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری نوشته است روز ۱۷ اسفند در آستانه ۸ مارس حوالی ساعت ۲ بعد از ظهر نیروهای امنیتی با یورش به منزل فعال کارگری جلیل محمدی وی را دستگیر و به مکان نامعلومی منتقل کرده اند.

بر اساس این خبر در زمان بازداشت جلیل محمدی، خانه مادری ایشان مورد تفتیش قرار گرفته و مامورین تمامی کتابها، گوشی موبایل، فلاش و کامپیوتر شخصی ایشان را با خود برده اند.

این فعال کارگری پیش از این نیز بارها طی سال‌های ۱۳۹۱ تا کنون بازداشت و زندانی شده است.

او در ۲۶ خرداد ماه ۱۳۹۱ به همراه جمعی از فعالان کارگری بازداشت و به یک سال حبس تعلیقی محکوم شد.

زندانیان سیاسی: مأموریت احمد شهید را تمدید کنید

زندانیان سیاسی: مأموریت احمد شهید را تمدید کنید

نامه با استناد به مواردی از موضوعات حقوق‌بشری و عکس‌العمل حاکمیت جمهوری اسلامی، احمد شهدید را گزینه مناسبی جهت چنین مأموریتی قلمداد می‌کند.

در بخشی از نوشته عنوان شده؛ ز آنجائیکه ما سال‌های زیادی را در زندان بسر می‌بریم، طبیعتا بیش از هر کس دیگر از اوضاع حقوق‌بشر در ایران مطلع هستیم.

زندانیان سیاسی تأکید دارند که دکتر احمد شهید یکی از “فعالترین” گزارشگران می‌باشد و “تاثیرات” گزارشات را به “وضوح” در زندان دیده‌اند.

نامه حمایتی از مأموریت احمد شهید به امضای چهل تن از زندانیان سیاسی منجمله زانیار مرادی، لقمان مرادی، سهیل بابادی، لطیف حسنی، سعید ماسوری، خالد حردانی و محمدرضا عالی‌پیام رسیده است.

امضای زندانیان رجایی‌شهر زیرپای نامه حمایتی از گزارشگر ویژه حقوق بشر در امور ایران درحالی است که فشارها، اذیت و آزارها در این زندان تشدید یافته است.

در این زمینه گزارش می‌رسد: آب گرم حمام‌ها و وسایل گرمایشی قطع گردیده و زندانیان از عدم درمان جدی و تامین دارو رنج می‌برند.

پیشتر رئیس ستاد حقوق‌بشر وابسته به دستگاه قضایی حکومت اسلامی ایران مخالفت خود را با تعیین گزارشگر ویژه حقوق‌بشر سازمان ملل اعلام کرده بود.

پنجمین سال مأموریت احمد شهید به عنوان گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران بزودی پایان می‌یابد و شورای حقوق‌بشر در ژنو باید در مورد تمدید این مأموریت تصمیم‌گیری کند.

متن نامه مذکور که از داخل زندان رجایی‌شهر کرج نگارش گردیده و در اختیار آژانس خبررسانی کُردپا می‌باشد بدین شرح است:
شورای حقوق‌بشر سازمان ملل
اکنون که در آستانه‌ی انتخاب مجدد گزارشگر ویژه حقوق‌بشر قرارگرفته‌ایم، ما زندانیان سیاسی ایرانی هم نظرمان را در این رابطه به شما اعلام می‌کنیم، تا در این انتخاب در حد توانمان به شما یاری رسانیم.

از آنجائیکه ما سال‌های زیادی را در زندان بسر می‌بریم، طبیعتا بیش از هر کس دیگر از اوضاع حقوق‌بشر در ایران مطلع بوده و کلیه وقایع و اخبار حقوق‌بشری را نه به عنوان یک فعال حقوق‌بشر و فعال در یکی از نهادهای حقوق‌بشری و یا سیاسی-اجتماعی، بلکه به عنوان کسانی که حیات و زندگیمان وابسته بدان است، به این موضوع توجه کرده و آن را پیگیری نموده‌ایم، به همین دلیل چه بسا آنچه که ما در ارتباط با حقوق‌بشر در ایران و گزارشگر ویژه آن می‌فهمیم و ارزیابی می‌کنیم به واقعیت نزدیکتر باشد، اگر چه برخی از ما هیچ نفع مستقیمی از طرف این گزارشگر عایدمان نشده است ولی با چند اشاره مختصر موضوع مورد نظرمان را به اطلاع شما می‌رسانیم:

١ـ به نسبت همه گزارشگران ویژه، جناب دکتر احمد شهید یکی از فعالترین گزارشگران بوده و تاثیرات گزارشات ایشان را در خیلی از موارد به وضوح در زندان‌ها دیده‌ایم.

٢ـ تقریبا هیچ مورد نقض حقوق‌بشری عمده‌ای در زندان وجود نداشته که به نوعی در گزارشات ایشان انعکاس نیافته باشد.

٣ـ هیچ گزارشگر ویژه‌ای نبوده که تا به این حد مورد بغض و کینه نقض کنندگان (سیستم قضایی ایران) قرار گرفته باشد به طوری که در اغلب دادگاه‌ها و بازجویی‌ها از ایشان (به خاطر گزارشات درست) با بی‌احترامی و توهین نام می‌برند.

٤ـ بارها زندانیان را به خاطر گزارشات ایشان فراخوانده و اگرچه با توهین و افترا ولی نهایتا تا حدودی پیگیری نموده‌اند (که بدون فشار گزارشات ممکن نبود)

٥ـ بارها در زندان برنامه‌های تلویزیونی را شاهد هستیم که علیه جناب احمد شهید بوده و انبوه تهمت و افترا به ایشان و شورای حقوق‌بشر می‌بندند که همه زندانیان از کذب بودن آن آگاهند خصوصا که کسی مثل محمدجواد لاریجانی را که اغلب صحنه‌گردان برنامه‌های علیه شورای حقوق‌بشر و جناب احمد شهید است را همه به خوبی می‌شناسند و دروغ‌های بزرگ او را.

٦ـ از این برنامه‌های تلویزیونی علیه شورای حقوق‌بشر و به خصوص شخص احمد شهید متوجه می‌شویم که نه می‌توانند او را فریب دهند و نه او را تطمیع نمایند.

٧ـ بارها از برخی از ما خواسته‌اند که گزارشات او را غیرواقعی و کذب اعلام کنیم تا مورد عفو قرار گرفته و یا امتیازاتی از طرف قوه قضاییه دریافت کنیم.
به همه این دلایل ما زندانیان سیاسی که اغلب بیش از ۱۰ سال را در زندان بسر می‌بریم با اطمینان کامل از جناب احمد شهید حمایت می‌کنیم و از شورای محترم حقوق‌بشر تمدید مأمورایت و یا انتخاب مجدد او را به عنوان گزارشگر ویژه خواستاریم.

اسامی زندانیان:
صالح کهندل، فرید آزموده، پیروز منصوری، سعید ماسوری، شاهین ذوقی‌تبار، حسن صادقی، عبدالاحد جلیل‌زاده، پیام باستانی، بهزاد ترحمی، سعید شیرزاد، امیر امیرقُلی، علی معزی، سهیل بابادی، مهدی شاندیز، مسعود عرب چوبدار، زانیار مرادی، لقمان مرادی، رمضان احمد کمال، رضا اکبری منفرد، افشین بایمانی، لطیف حسنی، وحید اصغری، حمید بابایی، امیر قاضیان، محمدرضا عالی‌پیام، ایرج حاتمی، علی مشهدی کاظم، میثاق یزدان‌نژاد، جواد فولاود، اصغر محبوبیان، علیرضا قُلی‌پور، ابراهیم فیروزی، رضا کاهه، اصغر قطان، خالد حردانی، رسول حردانی، شهرام پورمنصوری، فرهنگ پورمنصوری، سعید شاه‌قلیان و غلام حسین کعبی.

جایگاهِ زنان ایران در «هشت مارس» روز جهانی زن

اکثر زنانی که در انقلابِ ۱۳۵۷ به دنبالِ خواسته‌های مدنی خود در خیابان‌ها بودند، دیری نپایید که خانه‌نشین شدند. آنها نه تنها به خواسته‌های مدنی خود نرسیدند بلکه قدرت انتخاب خود را برای ساده‌ترین حق‌شان که حق پوشش بود، از دست دادند. حجاب اجباری به خصوص از نوع افراطی‌اش در اولین دهه‌ی انقلاب، و جداسازی آنها از نیمِ دیگر جامعه، مردانِ ایران را به سمت تاریک‌ترین دوره‌ی تاریخی سوق داد.

گشت‌های ارشاد برای تحقیر زنان به خاطر نشان دادن چند تار مو واردِ ایرانِ انقلاب‌زده شدند تا زنان را به انزوای بیشتری ببرند. زنان ستاره‌ی سینما، خواننده‌ها و کسانی که در صحنه‌ی تئاتر و موسیقی بودند از جمله زنانی بودند که باید با شغل اجتماعی خود خداحافظی می‌کردند.

تعداد زیادی از آنان مجبور به جلای وطن شدند و معدود هنرمندانی که ماندند باید با چرخش ۱۸۰ درجه‌ای با محیط اسلامی جدید مطابقت می‌کردند و کار هنری خود را با محدودیت‌های زیادی دنبال می‌کردند. یکی از زنان معروف سینمای قبل از انقلاب، خانم پروین خیربخش با نام هنری «فروزان» بود که بهمن ۱۳۹۴در انزوای کامل از دنیا رفت. او بعد از انقلاب از کار هنری منع شد و هرگز در پرده‌ی سینما ظاهر نشد.

هیچ چیز برای یک هنرمند غم‌انگیزتر از ترد شدن از دنیای هنر و قطع ارتباط با مخاطبانش نیست. یکی دیگر از مشاغل که بعد از انقلاب، زنان جایگاه خود را از دست دادند، شغل خلبانی بود. خانم اکرم منفرد آریا اولین زن خلبان گلایدر، تک و دونفره در زمان پهلوی بود که بعد از انقلاب باید با رویای پرواز خود خداحافظی می‌کرد.

شاید کمتر زنی در ایران را بشود سراغ گرفت که از تبعات انقلاب اسلامی زندگی‌اش دست‌خوش تغییر نشده باشد. قدرت زنان در قانون شریعت بعد از انقلاب اسلامی برای طلاق گرفتن از طرف زنان بسیار محدود شد و حق حضانتِ فرزندِ پسر بعد از دو سالگی و دختر پس از هفت سالگی را به پدر داد. با این شرایط سخت طلاق و حضانت فرزندان چه بسا زنان بسیاری تن به خشونت خانوادگی دادند تا با دنیای مادر بودن خود خداحافظی نکنند.

تحلیل روز ۲

زنان مطلقه یکی از نامناسب‌ترین جایگاه‌های اجتماعی را در ایران دارا می‌باشند. آنها به عنوان کالایی جنسی از سوی جمعیت زیادی از مردان دیده می‌شوند. از دادگاه طلاق تا محضرهای ازدواج موقت یا صیغه به آنان پیشنهادات جنسیتی درقالب‌های غیر اخلاقی داده می‌شود. آنها قدرت اعتراض زیادی در این جامعه سنتی – مذهبی مردسالار ندارند چون بسیاری از مردان حق خود می‌دانند که به این‌گونه زنان نگاهی جنسیتی داشته باشند.

در چنین جامعه‌ای که موقعیت اجتماعی بسیاری از زنان تنزل فاحشی کرده، بازار تقاضای زیباسازی افراطی از طریق جراحی پلاستیکی، بوتاکس، رژیم‌های عجیب غذایی در جهت باربی شدن و شبیه ستاره‌های هالیوود شدن کل جامعه‌ی شهری و حتی روستایی را در برگرفته است. اگر مردان که نیمه‌ی دیگر جامعه می‌باشند، زنان را آن‌طور که هستند برای ازدواج انتخاب می‌کردند نه ایده‌آلی که آنان می‌خواهند، شاید زنان زیادی مجبور به زیباسازی افراطی نبودند. البته آمار بالای طلاق این موضوع را ثابت کرده که حتی جراحی پلاستیک و زیباسازیِ افراطی، تضمینی برای یک ازدواج پایدار نیست چرا که جامعه چهار دهه در بی‌ثباتی سرگردان است.

هیچ جامعه‌ای نمی‌تواند آرامش و رفاه نسبی داشته باشد وقتی نیمی از جمیعت جامعه، زنان دچار محدودیت‌های فاحش می‌باشند و دایم زیر ذره‌بین جمهوری اسلامی از یک‌طرف و مردان از طرف دیگر می‌باشند. تشبیه کردن زنان توسط امام جماعتِ مساجد یا تعدادی از مذهبیون به اشیا و نوشتن جملات غیر اخلاقی بر روی بنرهای تبلیغاتی اوج به حقارت کشیده شدن زنان را نشان می‌دهد، مانند: « زن با حجاب مثل شکلات با جلد می‌ماند که هیچ  پشه‌ای به دور آن جمع نمی‌شود».

جمهوری اسلامی ثابت کرد که نه تنها حجاب اجباری مصونیتی برای زنان نیاورد بلکه اکثر زنان را منزجر از این اجبار کرد. زنانی که برای نداشتن حجاب اجباری حتی برای مدت کوتاه به ترکیه یا دوبی سفر می‌کنند تا بتوانند عکس در محل های عمومی بدون حجاب بیاندازند. زنان ایران لیاقت‌شان آزادی واقعی می‌باشد نه آزادی یواشکی که برای چند دقیقه حجاب خود را در یک پارک خلوت بر دارند وعکس از خود بگیرند.
منصوره ناصرچیان /

تخریب ایران: شباهت روحانی و احمدی‌نژاد

dein ProfilbildReza Amiri

حیای دریاچه ارومیه از وعده‌های انتخاباتی حسن روحانی بود. او گفته بود که برای زنده کردن تن رنجور و رو به مرگ دریاچه ارومیه،‌ آب دریای خزر می‌تواند مرهمی شفابخش باشد. همان زمان کسانی هشدار دادند که این رویکرد خطرناک نه علاجی برای ارومیه که آسیبی به خزر خواهد بود. رویکردی که امروز به صورت دیگر در ارتباط با انتقال آب خلیج فارس به یزد و آب‌های غرب به کرمان، نمایان شده است.

پس از آن که نخستین جلسه کابینه دولت یازدهم برگزار شد، معصومه ابتکار رییس سازمان محیط‌زیست و معاون روحانی با افتخار اعلام کرد که نخستین جلسه هیات دولت درباره احیای دریاچه ارومیه بوده است. همین گفته کافی بود تا کسانی که از کلمات بیرون آمده (یا نیامده) از دهان مدیران، کره می‌گیرد، دولت روحانی را محیط‌زیستی‌ترین دولت در نظام جمهوری اسلامی لقب بدهند. غافل از این که مدتی بعد تو خالی بودن این عبارت هر روز بیش از گذشته آشکار می‌شود.

بلافاصله با روی کار آمدن حسن روحانی، فرمان تشکیل ستاد احیای دریاچه ارومیه هم صادر شد. در ابتدای کار گویا همه چیز به درستی پیش می‌رفت. حرف‌های استادان و صاحب‌نظران و تشکل‌های مدنی شنیده می‌شد. عیسی کلانتری وزیر اسبق کشاورزی و رییس ستاد دریاچه ارومیه وعده داد که حل بحران دریاچه با رویکردی اکولوژیک دنبال خواهد شد. اما قدرت وزارت نیرو و بازوی اجرایی آن (به طور مشخص قرارگاه خاتم‌الانبیا) آن قدر بود که اجازه ندهد طرح‌های سازه‌ای، متوقف شود. هر چند کارشناسان با چانه‌زنی بسیار توانستند طرح انتقال آب از خزر به ارومیه را متوقف کنند، اما توان آن را نداشتند بیش از این پیش بروند و رویکرد اکولوژیک را نهادینه کنند. رویکرد اکولوژیک در این ارتباط یعنی بهسازی و بهبود شرایط با استفاده از توان و قابلیت‌های طبیعت. طرفداران این رویکرد می‌گفتند به این دلیل که نیاز آبی دریاچه ارومیه از آن گرفته شده است (سالی حدود سه میلیارد و ۱۰۰ میلیون مترمکعب) باید شرایطی فراهم کرد که این میزان آب به دریاچه بازگردد. بلافاصله طرفداران رویکرد سازه‌ای صحبت از انتقال آب ارس و رودخانه زاب به میان آوردند. همان اثنا کلانتری اعلام کرد که این پروژه‌ها اجرا نخواهد شد.

ناگهان ورق برگشت. قرار است آب رودخانه زاب منحرف شده و به دریاچه بریزد. کارشناسانی از وزارت نیرو و نهادهای وابسته به جد می‌گفتند امکان احیای بخش جنوبی دریاچه وجود ندارد و باید به فکر شمال دریاچه بود. آنان برای پرآب‌ترین رودخانه‌های حوزه آبریز دریاچه ارومیه در جنوب آن قرار دارد نیز چاره‌ای داشتند. این بار بحث انتقال آب رودخانه‌ها و سدها از جنوب به سمت شمال دریاچه مطرح شد.

در این جشن احیا، قرار است آب سد کانی‌سیب (در ۱۵ کیلومتری جنوب شرقی پیرانشهر) نیز به ارومیه سرازیر شود. در خبری که خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی، ایرنا منتشر کرده آمده است: «در این طرح از حوضه مجاور رودخانه بادین آباد ۳۰۰ میلیون مترمکعب آب با یک کانال انحرافی حدود شش کیلومتری به پشت سد کانی‌سیب منتقل می‌شود. مجموع این آب‌ها با رهاسازی نیاز زیست‌محیطی که در آن محدوده وجود دارد، حدود ۶۵۰ میلیون مترمکعب آب از پشت مخزن سد کانی‌سیب را به حوضه دریاچه ارومیه منتقل می‌کند. برای انتقال این حجم آب به داخل دریاچه ارومیه، یک تونل با قطر نهایی پنج و نیم متر طراحی شده است که مجموعا بیش از ۳۵ کیلومتر طول تونل است.»

تصور این که چه حجم ساخت‌وساز قرار است انجام بشود شاید کار ساده‌ای نباشد، اما محاسبات آن دشوار نیست و البته سوالی را نیز شکل می‌بندد: آیا با این حجم از تخریب طبیعت و هزینه کردن سرمایه‌های ملی می‌توان به احیای ارومیه امید داشت؟

این همه ماجرای نگاه مخرب محیط‌زیست دولت روحانی نیست.

ساقی کوثر در یزد

وقتی صحبت از ایران‌رود می‌شود و پیوند خزر به خلیج‌فارس، کسانی این طرح‌ها را بلندپروازی‌ لقب می‌دهند. طرحی که قرارگاه خاتم وابسته به سپاه پاسداران برای اجرای آن مشتاقانه در تلاش است.

سخنان حسن روحانی در یزد نشان داد، اگر نه تمام پروژه ایران‌رود که دست کم بخش‌هایی  دگردیسی‌یافته از آن ممکن است اجرا شود. او در سخنان خود در سفر استانی به یزد وعده داد آب شور خلیج‌فارس به این استان برسد و اضافه کرد که برای این منظور ۴۰۰ میلیون دلار بودجه در نظر گرفته‌ شده است..حمید چیت‌چیان، وزیر نیرو دولت یازدهم نیز در این ارتباط از انتقال ۵۰۰ میلیون مترمکعب آب از دریای عمان و خلیج‌فارس به یزد خبر داد که پس از شیرین‌سازی انجام می‌شود.

این طرح مخرب را پیش از این محمود احمدی‌نژاد در اردیبهشت ۹۲ با عنوان «ساقی کوثر» افتتاح کرده بود. آن زمان در هیاهوی انتخاباتی ریاست جمهوری ماجرا کمتر مورد توجه قرار گرفت و فراموش شد. این طرح با هدف تامین بخشی از نیاز آب صنعت و شرب استان کرمان، هرمزگان و یزد کار خود را آغاز کرد. در مراسم افتتاحیه این پروژه احمدی‌نژاد با بیان اینکه  ۱۴میلیون هکتار اراضی کشور زیر سطح کشت محصولات کشاورزی است گفته بود: «اگر این ۱۴ میلیون هکتار ۵۰ میلیون هکتار بشود ، ما دیگر نیازی به درآمد نفت نخواهیم داشت که در این راستا باتوجه به راه‌اندازی ستاد کشاورزی در اکثر استان‌های کشور نزدیک به ۱۵ تا ۱۶ میلیون تن تولیدات کشاورزی افزایش یافته است.»

پیش از این احمدی‌نژاد به دنبال انتقال آب خزر به سمنان بود. همان زمان علاقمندان و کارشناسان محیط‌زیست نسبت به چنین طرح مخربی هشدار دادند و با پیگیری‌های‌شان به ظاهر مانع کار شده‌اند. اما روزنامه جام جم در اردیبهشت ۹۱ از اجرای عملیات آن طرح خبر داد. با روی کار آمدن خانم ابتکار، گفته شد که این طرح به دلیل فقدان توجیه زیست‌محیطی متوقف شده است.

از منظر محیط‌زیست، اختلاف چندانی بین دولت احمدی‌نژاد و روحانی وجود ندارد. رویکرد هر دو (لابد به بهانه توسعه) تخریب طبیعت، سرمایه‌های ملی و میراث مشترک ایرانیان است. باید منتظر شد و دید، سازمان محیط‌زیست به ریاست معصومه ابتکار که پیشتر با طرح انتقال آب خزر به سمنان مخالفت کرده بود در برابر این پروژه ویرانگر نیز واکنش مشابهی خواهد داشت؟

سخنگوی قوه قضاییه بازداشت هشت مدل فعال در فضای مجازی را تأیید کرد

سخنگوی قوه قضاییه بازداشت هشت مدل فعال در فضای مجازی را تأیید کرد

   رادیو پارس _

سخنگوی قوه قضائیه با اعلام بازداشت ۸ مدل فعال در شبکه‌های اجتماعی، گفته است برخی از آنها جرم‌های سنگینی مانند «اشاعه فحشاء و ترویج فساد» داشته‌اند.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایسنا، معاون اول دستگاه قضایی در رابطه با بازداشت مدل‌ها در فضای اجتماعی، گفت: ۸ نفر بازداشت شده‌اند که تعدادی از آنها با قرار بازداشت آزاد و تعدادی نیز توجیه شدند، البته برخی از آنها جرم‌های سنگین مانند اشاعه فحشاء و ترویج فساد را داشتند. گاهی این افراد به صورت باندی اقدامات مجرمانه‌ای علیه مردم انجام می‌دادند که اگر ثابت شود مجازات سنگینی دارد. البته پرونده این افراد هنوز به دادگاه ارسال نشده، اما بعید می‌دانم روند رسیدگی زیاد طولانی شود”.
سخنگوی دستگاه قضایی ادامه داد: “برخی از این افراد از کاری که می‌کردند اطلاع نداشتند و ندانسته وارد این شبکه‌ها شدند و فکر می‌کردند کار موردی است که بابت آن پول می‌گیرند، لذا این افراد بازداشت نشدند”.
 موضوع بازداشت مدل‌ها ابتدا در نیمه‌های بهمن در اینستاگرام و به دلیل غیبت و عدم فعالیت غیرمعمول آنان مطرح شد.
الناز گلرخ، حمید فدایی، ملیکا زمانی، شبنم مولوی، نیلوفر بهبودی، دانا نیک و دنیا مقدم از مدل های فعال در شبکه اینستاگرام بودند که برخی هواداران و رسانه ها خبر از بازداشتشان داده بودند.
روزنامه ایران انتشار عکس هایی در اینستاگرام و درج تصاویرشان روی محصولات ترکیه ای را از جمله دلایل بازداشت برشمرده بود.

زندانی شدن چهار فعال شبکه‌های مجازی با اتهامات سیاسی در اراک

 رادیو پارس _   چهار فعال شبکه‌های اجتماعی با اتهامات سیاسی در اراک بازداشت و زندانی شده‌اند. به گفته منابع مطلع این چهار تن اواخر مهر ماه به دلیل نوشتن مطالب انتقادی در شبکه ارتباطی «لاین» بازداشت شده اند.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، این چهار تن (سه مرد و یک زن) به دلیل نوشتن مطالب انتقادی سیاسی و مذهبی با اتهاماتی مانند توهین به مقدسات، توهین به رهبری و تبلیغ علیه نظام روبرو شده اند.
یکی از بازداشت شدگان به دلیل زیر هیجده ساله بودن به کانون اصلاح و تربیت اراک منتقل شده و سه تن دیگر شامل یک زن و دو مرد به زندان اراک منتقل شده اند.
نام یکی از بازداشت شدگان «سحر الیاسی» است و هویت هیچ یک از مردها تا کنون از سوی منابع هرانا قطعی نشده است.
سحر الیاسی بیست و نهم مهر ماه از سوی نیروهای امنیتی بازداشت و روز بعد به زندان اراک منتقل شد. او ۲۲ سال دارد و به عنوان مربی فوتبال بانوان در شهر اراک فعالیت می‌کرده است.
به گفته یک منبع مطلع، مراحل قضایی پرونده طی شده و دادگاه تجدید نظر سحر الیاسی را به دو سال حبس تعزیری محکوم کرده است.
این منبع گفته که او اسفند سال گذشته نیز در تجمع حمایت از معلمان و کارگران در مقابل مجلس شورای اسلامی در تهران بازداشت شده و پس از چند روز آزاد شده است.

محکوم کردن احکام صادره برای آرش صادقی و گلرخ ایرایی از سوی سازمان عفو بین الملل

dein ProfilbildReza Amiri

سازمان عفو بین الملل با انتشار بیانه ای احکام صادره برای «آرش صادقی» فعال دانشجویی و زندانی سیاسی سابق و همچنین «گلرخ ابراهیمی ایرایی» همسر نامبرده را ناعادلانه خواند و خواستار اقدام و رسیدگی فوری در خصوص این احکام شد.
به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، این دو فعال سیاسی و مدنی پیش تر در ۱۵ شهریورماه ۱۳۹۳ با حضور مامورین امنیتی «قرارگاه ثارالله اطلاعات سپاه» در محل کار «آرش صادقی» و« نوید کامران» به همراه «گلرخ ابراهیمی ایرایی» همسر آرش و «بهنام موسیوند» از دیگر فعالان سیاسی و مدنی بازداشت شدند.
«نویدکامران» و «بهنام موسیوند» پس از گذشت سه روز بازداشت درروز ۱۸شهریور ماه ۱۳۹۳ با قید وثیقه‌هایی به ارزش به ترتیب هفتاد و صد میلیون تومان آزاد شدند.
دادسرای شهید مقدس برای «گلرخ ابراهیمی ایرایی» نیز وثیقه ای به مبلغ ۸۰ میلیون تومان به جرم فعالیتهای فیسبوکی تعیین کرد. نامبرده نیز پس از تحمل حدود سه هفته بازداشت در بند “دو الف سپاه” در ۵ مهر ماه ۱۳۹۳ با تودیع وثیقه آزاد شد.
«آرش صادقی»، «گلرخ ایرایی»، «نوید کامران» و «بهنام موسیوند» ، از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی «صلواتی» در مجموع به تحمل ۲۴ سال حبس محکوم شدند.
احکام صادره برای این چهار فعال سیاسی و مدنی به ترتیب «آرش صادقی» به ۱۵ سال، «گلرخ ایرایی» به ۶ سال، «نوید کامران» به ۱۸ ماه و «بهنام موسیوند» به ۱۸ ماه تحمل حبس محکوم شدند.
حکم صادره برای «آرش صادقی» مجددا از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی «صلواتی» با اعمال ۴ سال حبس تعلیقی پیشین «آرش صادقی» به ۱۹ سال تبدیل شد.
در روز یکشنبه ۲ اسفند ماه ماه سال جاری احکام صادره از سوی شعبه ۵۴ دادگاه تجدیدنظر به ریاست قاضی «پورعرب»، تایید شد و احکام صادره به قرار زیر به موکلا ابلاغ شد.
آرش صادقی
اجتماع و تبانی علیه نظام ۷ سال و نیم حبس
توهین به بنیان گذار جمهوری اسلامی، ۳ سال حبس
تشکیل گروه، ۳ سال حبس
تبلیغ علیه نظام، ۱۸ ماه حبس
حبس تعلیقی پیشین، ۴ سال و نیم حبس
در جمع ۱۹ سال حبس
گلرخ ایرایی
توهین به مقدسات، ۵ سال حبس
تبلیغ علیه نظام، ۱ سال حبس
در جمع ۶ سال
بهنام موسیوند
تبلیغ علیه نظام ،۱ سال حبس
(به اضافه دوسال تعلیقی) که به تعزیری تبدیل شده است
در جمع ۳ سال حبس
نوید کامران
تبلیغ علیه نظام،۱ سال حبس
اگرچه اتهامات منتسب داده شده با اعمال ماده ۱۳۴ و تجمیع جرائم می بایست کاهش می یافت، اما در متن دادنامه بدوی و همچنین دادگاه تجدید نظر اشاره ای به آن نشده است .
در اصل اعمال ماده ۱۳۴ در خصوص «آرش صادقی» و «گلرخ ایرایی» صورت نگرفته و اشد مجازات با صادر کردن احکام سنگین و شدت بخشیدن به اتهامات صورت گرفته است.
ترجمه فارسی بیانیه سازمان عفو بین‌الملل به قرار زیر است.
“اقدام فوری”
“زوج محکوم به زندان با اتهامات امنیتی”
«آرش صادقی» فعال سابق دانشجویی و همسرش «گلرخ ابراهیمی ایرایی» به دنبال دادگاهی ناعادلانه با اتهامات امنیت ملی به زندان محکوم شده و حکم آنها مورد تأیید قرار گرفته است.
«آرش صادقی»، فعال سابق دانشجویی در آگوست ۲۰۱۵ از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب با اتهاماتی همچون “تبلیغ علیه نظام” و “اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی” و “توهین به بنانگذار جمهوری اسلامی” به ۱۵ سال حبس محکوم شده است.
عفو بین الملل می داند که پست فیسبوکی او درخصوص زندانیان سیاسی، مصاحبه اش با رسانه ها در مورد دوران زندان اش و ارتباطش با روزنامه نگاران به عنوان “مدرک” در دادگاه علیه او استفاده شده است. ایشان در ۶ سپتامبر ۲۰۱۴ دستگیر و به مدت شش ماه در سلول انفرادی نگهداری شده و به وکیل دسترسی نداشته است.
دادگاه به وکیل او اجازه ورود به پرونده را نداده و گفته است تنها می تواند از وکیل تسخیری دادگاه استفاده کند. آرش صادقی نمی پذیرد و وکیل او در دادگاه حضور قانونی نداشته است.
دادگاه همسر او «گلرخ ابراهیمی ایرایی» را با وجود غیبت به دلیل بیماری، به اتهام “توهین به مقدسات اسلامی” و “تبلیغ علیه نظام” به شش سال حبس محکوم کرده است. این اتهامات بر اساس دستنوشته های منتشر نشده مکشوف در خانه اش و پست های فیسبوکی در مورد زندانیان سیاسی مطرح شده اند.
«آرش صادقی »، و «گلرخ ایراهیمی ایرایی » پیش تر در ۶ سپتامبر ۲۰۱۴ بازداشت و به بند ۲-الف سپاه پاسداران در زندان اوین منتقل شده اند.
گفته شده در این بند آنها مورد شکنجه و یا بدرفتاری قرار گرفته اند.
آنها پیش تر به ترتیب در تاریخ ۲۷ سپتامبر ۲۰۱۴ و ۱۴ مارس ۲۰۱۵ به قید وثیقه آزاد شدند.