برای دانلود فايل صوتی روی فلش کليک کنيد.
نوشتههای ژوئن 2016:
برنامه روز يکشنبه 12 ماه ژوئن 2016 برابر با 23 خرداد ماه 1395
برنامه ای افشاگرانه از قاصدان آزادی + رضا اميری+ شفاف سازی صدو بيست و يکم عليرضا رضائی
برای دانلود فايل صوتی روی فلش کليک کنيد.
بازداشت و بی خبری از وضعیت یک نوکیش مسیحی
خانواده لیلا عبدینژاد، نوکیش مسیحی اهل مهرشهر کرج که از روز یکشنبه ۱۶ خردادماه در بازداشت به سر به می برد، همچنان از وی اطلاعی ندارند.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، لیلا عبدی نژاد، نوکیش مسیحی اهل مهرشهر کرج، در شامگاه یکشنبه ۱۶ خردادماه توسط ماموران امنیتی بازداشت شده و گفته شده وی در حال حاضر در بند ۲۰۹ زندان اوین نگهداری میشود. این شهروند کرجی تاکنون با خانوادهاش تماسی نداشته است.
یک منبع نزدیک به خانواده عبدینژاد در مصاحبه با فعالان حقوق بشر اعلام کرده است: “یکشنبه شب گذشته ماموران بدون ارائه حکمی وارد خانه خانم عبدی می شوند.”
این منبع مطلع در ادامه افزود: “ماموران پس از جستجوی خانه تعدادی کتابهای مذهبی و خانم عبدینژاد را با خود میبرند.”
منبع نزدیک به خانواده عبدینژاد در مورد دلایل بازداشت وی در پایان تاکید کرد: “به پدر و همسر خانم عبدی اعلام کرده اند اتهام وی تبلیغ دین مسیحیت است. با پیگیریهای خانواده مشخص شده گویا خانم عبدی در حال حاضر در بند ۲۰۹ زندان اوین نگهداری میشود اما تا کنون هیچگونه تماسی با خانواده نداشته است.”
آرش صادقی، مهدی و حسین رجبیان، بهنام موسیوند، زینب جلالیان، سعید شیرزاد، محمدصدیق کبودوند، امیر امیرقلی، افشین سهرابزاده، گلرخ ایرایی، جعفرعظیم زاده ، زانیار و لقمان مرادی و … اسامی را می دانید من هم به نوبه خودم اين جنايت را محكوم ميدانم؛
آرش صادقی، مهدی و حسین رجبیان، بهنام موسیوند، زینب جلالیان، سعید شیرزاد، محمدصدیق کبودوند، امیر امیرقلی، افشین سهرابزاده، گلرخ ایرایی، جعفرعظیم زاده ، زانیار و لقمان مرادی و … اسامی را می دانید من هم به نوبه خودم اين جنايت را محكوم ميدانم؛
این روزا گوزن و سر نمی برن،
می شکنن شاخشو میفرستن تو باغ
این روزا طاقو نمیریزن سرش
سر گلشونو می کوبن به طاق
آخر نمایشا عوض شده
همه نقش همو بازی می کنن
اونایی که چشمشون به قدرته،
هم پیاله هاشو راضی می کنن
پایه روضه ی خودت گریه نکن
وقتی گریه ننگ مردونگیه
دوره ای که عاقلاش زنجیرین
سوته دل شدن یه دیوونگیه
**************************************************
باید زمان را روی ساعتم خط کشی تازه ای کنم به ازای هر ثانیه ساعت بگذارم آنجا که باشی همین است ساعت ها کش می آیند..عقربه هایی که خیال تکان خوردن ندارند و من گاهی با خوش خیالی کودکانه ای در خیالم برایشان اسبان بارکش تصور می کنم..!!!
شاید تو کمتر بفهمی و اما من عجیب درکش می کنم به اندازه بغض هر روزم به اندازه بغض هر روزشان..
دلم میگیرد برای روزهایی که حتی نمی شود نفسی تازه کرد
دلم می گیرد برای نهال نازک خیالشان که از دیوارهای بلند به آزادی سرک می کشند و دستان یاری دهنده ای که نیست
باید ساعت دیواری را خط کشی تازه ای کنم!
انتقال محمد عبدالهی به بهداری در سیزدهمین روز از اعتصاب غذا
روز شنبه ۲۲ خردادماه، محمد عبدالهی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، در سیزدهمین روز از اعتصاب غذا به بهداری زندان ارومیه منتقل شد.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، محمد عبدالهی، زندانی سیاسی محبوس در زندان ارومیه که در اعتراض به حکم صادره و وضعیت پرونده خود از روز یکشنبه ۹ خردادماه دست به اعتصاب غذا زده است، روز شنبه ۲۲ خردادماه در پی وخامت حال به بهداری زندان ارومیه انتقال یافت. این زندانی سیاسی که سه روز پیش در انفرادی به سر می برد، هم اکنون، در سیزدهمین روز اعتصاب غذا، با توجه به کاهش وزن شدید در وضعیت هشدار دهنده یی قرار دارد. این در حالی است که مسئولین تا کنون از انجام افدامات لازم جهت رسیدگی به وضعیت وی خودداری کرده اند.
محمد عبدالهی در ۴ فروردین ماه سال ۸۹ در منطقه مسکونی «باغ شایگان» بازداشت شد. وی در هنگام بازداشت مورد تیراندازی مستقیم نیروهای حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران قرارگرفته و در پی اصابت گلوله به یکی از بیمارستانهای نظامی سپاه در ارومیه منتقل و بعد از چند ساعت بستری شدن به بازداشتگاه حفاظت اطلاعات سپاه در شهر ارومیه منتقل شد.
محمد عبدالهی در مدت بازجویی در بازداشتگاه امنیتی ارومیه، علیرغم وضعیت نامساعد جسمانی ناشی از اصابت گلوله، بارها از سوی بازجویان سپاه برای گرفتن اعترافات اجباری مورد ضرب شتم شدید با کابل و باتوم قرارگرفته، بهطوری که دست و پای وی دچار شکستگی شدند.
بعد از ۹۱ روز نیروهای سپاه از بازداشتگاه حفاظت اطلاعات سپاه به زندان مهاباد منتقل و بعد از ۱۱ بار محاکمه و تفهیم اتهام عضویت در یکی از احزاب کُرد، در دادگاه شعبه یک دادگاه انقلاب مهاباد به ریاست قاضی جوادیکیا، به اعدام محکوم شد. این حکم در دادگاه تجدیدنظر و پسازآن از سوی دیوان عالی کشور تأیید گردید.
لازم به ذکر است که این زندانی سیاسی در مراحل بازپرسی از حق داشتن وکیل محروم بوده است.
اعتصاب غذای شهرام پورمنصوری در زندان رجایی شهر
شهرام پورمنصوری، زندانی امنیتی محبوس در زندان رجایی شهر، هم اکنون در ششمین روز از اعتصاب غذا به سر می برد
به گزراش تارنگار حقوق بشر در ایران، شهرام پورمنصوری، زندانی امنیتی، از روز دوشنبه ۱۷ خردادماه در اعتراض به عدم رسیدگی به پرونده و جلوگیری از آزادی وی، دست به اعتصاب غذا زده است و از روز چهارشنبه ۱۹ خردادماه در اعتصاب غذای خشک به سر می برد.
گفتنی است که وضعیت جسمانی این زندانی امنیتی در ششمین روز از اعتصاب غذا وخیم می باشد.
شهرام پورمنصوری در سال ۷۹ به اتهام هواپیماربایی بازداشت گردید. وی در دادگاهی به همراه خالد حردانی به اعدام محکوم شد که این حکم با یک درجه تخفیف به حبس ابد تقلیل یافت.
گفتنی است، شهرام پورمنصوری در هنگام بازداشت زیر ۱۸ سال سن داشت.
این زندانی امنیتی هم اکنون شانزدهمین سال حبس را در زندان رجایی سپری می کند.
رنج بی پایان زندانی سیاسی سابق که از درمان محروم ماند
محمد حسن یوسف پورسیفی زندانی سیاسی سابق بند ۳۵۰ زندان اوین که در دوره بازداشت به بیماریهای متعددی دچار شده بود، در سایه فقدان رسیدگی پزشکی کافی و به موقع در ایام زندان، علیرغم آزادی همچنان به طی دوره های درمان مشغول است. در آخرین مورد پزشکان از دست دادن بینایی چشم چپ و ابتلای ایشان به بیماری سل پیشرفته را تایید کردند.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از فعالان حقوق بشر، محمد حسن یوسف پورسیفی گوینده و تهیه کننده اسبق رادیو ایران در سال ۱۳۹۰ توسط نهاد امنیتی اطلاعات سپاه بازداشت و در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به ۶۶ ماه حبس تعزیری به اتهام اجتماع و تبانی از طریق بعهده گیری مسئولیت واحد جذب و معرفی مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، توهین به مقدسات و تبلیغ علیه نظام محکوم شد.
وی ۳ سال از دوران محکومیتش را در بند ۳۵۰ زندان اوین گذراند. او در طول مدت محکومیت به بیماری های آریتمی و فشار خون بالا. اختلال شبکیه هر دو چشم و مشکل دیسک کمر مبتلا شد.
وی که پس از اعطای عفو به تعداد زیادی از زندانیان عقیدتی، تیرماه ۱۳۹۴ آزاد شد پس از پیگیری درمان محرز شد دچار اختلال دید چشم چپ شده و نیز به بیماری سل پیشرفته مبتلا شده است که به همین منظور یک سال باید در ییمارستان مسیح دانشوری تحت درمان قرار گیرد.
این زندانی عقیدتی سابق، عدم رسیدگی مسئولان را علت عارضه ها و بیماریهای بعد از زندان زندانیانی دانست که بالطبع هزینه های جانی و مالی نیز برای آنها در بر دارد.
هما هودفر کیست و چرا بازداشت شد؟
«هما هودفر»، استاد بازنشسته دانشکده مردمشناسی دانشگاه «کونکوردیا» شهر مونترال کانادا ۱۷ خرداد بازداشت شده است. این خبر را دیروز خانواده اش اعلام کرده اند.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از ایران وایر، او اوایل اسفند ماه سال گذشته برای دیدار با آن ها به ایران سفر کرده بود. چند روز پس از ورودش به ایران، بازداشت و بازجویی می شود. ۲۱ اسفند سال گذشته قصد داشت از ایران خارج شود ولی دو روز پیش از این اتفاق، ماموران سازمان اطلاعات سپاه پاسداران خانه ای که در آن بوده را مورد تفتیش قرار دادند، کلیه وسایلش، از جمله لپتاپ، مدارک شناسایی، اوراق تحقیق، گوشی تلفن و تعدادی از کتابهای او را توقیف کردند و گفتند که ممنوعالخروج است. هما هودفر ۲۰ اسفند سال گذشته برای نخستین بار بازداشت می شود.
پس از بازداشت، دادسرای امنیت پس از چندین جلسه بازپرسی، برای هودفر ۱۰۰ میلیون تومان وثیقه تعیین می کند. خانواده اش وثیقه را تامین می کنند و او آزاد می شود. پس از آزادی، سازمان اطلاعات سپاه طی سه ماه گذشته بیش از ۱۰ بار او را احضار و بازجویی کرده است.
۱۲ خرداد طی یک تماس تلفنی از او می خواهند دوشنبه ۱۷ خرداد ماه به دادسرای اوین مراجعه کند. او می رود ولی بازداشت و به زندان اوین منتقل می شود. زندانی شدن هودفر بدون اطلاع و اعلام قبلی انجام شده و به گفته اعضای خانوادهاش، آنها دسترسی به او ندارند.
هما هودفر که ۶۵ سالگی خود را پشت سر گذاشته، به بیماری اعصاب مبتلا است. او اخیرا سکته مغزی کرده که باعث شده دید وی تحت تاثیر قرار بگیرد. خانواده هودفر با اشاره به این که او به خاطر فشارهایی که در این مدت تحمل کرده، وضعیت جسمی و روحی مناسبی ندارد، اعلام کردهاند مسوولیت سلامت این استاد دانشگاه بر عهده دستگاه قضایی ایران است.
«کتایون هودفر»، خواهر هما، مهمترین مساله را در شرایط فعلی، سلامت جسمانی او میداند: “ما الان به شدت نگرانیم، نه خانواده اجازه ملاقات با هما را دارد و نه وکیلش میتواند او را ببیند. او قبلا سکته مغزی کرده، تمام اعصاب و عضلات چشمش به خاطر بیماری تحت تاثیر گرفته، سردردهای مزمن دارد و همین الان نمیدانیم اگر در ماه رمضان به او آب ندهند، چه میشود. هما باید مرتب آب بنوشد”.
با وجود آن که به اعضای خانواده هودفر گفته شده با اجازه رسمی میتوانند با وی ملاقات داشته باشند اما به گفته کتایون، این امر عملی نشده و با وجود گرفتن مجوز، به آن ها گفته اند: “این خانم زندانی امنیتی است”.
در برخی خبرها آمده بود اتهام وی “همکاری با یک دولت خارجی علیه جمهوری اسلامی” عنوان شده است. کتایون هودفر این مساله را تکذیب میکند: “هما در بازجوییها گفته است برای تحقیق نیامده و میخواسته خانوادهاش را ببیند. قرار بود با خواهرش به مسافرت بروند. اگر پژوهشگری برای تحقیق به ایران میرود، باید مجوز داشته باشد و یک سال زمان بگذارد. مگر میشود در دو هفته، آن هم بدون مجوز، کار تحقیقاتی انجام داد”؟
کتایون هودفر تاکید دارد خواهرش فردی دانشگاهی و آکادمیک است و اصلا سیاسی نیست. او هم چنین یادآور میشود: “برای کسی که ۴۰ سال کار آکادمیک کرده، هر اتفاقی درباره زنان میتواند جالب باشد اما به این معنا نیست که حتما این فرد برای کار تحقیقاتی به آن محل یا کشور رفته است”.
این اولین بار نیست که هودفر برای پژوهش یا دیدار با خانواده راهی ایران شده است. او بارها به ایران سفر کرده بود و آنطور که کتایون میگوید: “هما همیشه کسی بوده که به جمهوری اسلامی نگاهی کاملا منفی نداشت و حتی نکات مثبت رژیم را در نظر میگرفت. او به عنوان یک مردمشناس به مسایل نگاه میکرد نه یک کنشگر سیاسی”.
“نسرین افضلی”، محقق و کنشگر حوزه زنان از جمله شاگردان هما هودفر است. وی فعالیتها و دلایل سفر هما هودفر به ایران را چنین برشمرد: “مردمشناسی و اتنوگرافی با مشاهده سر و کار دارد و برای تحقیق و پژوهش باید فعالیت میدانی داشت. رفتن به جوامع مختلف برای مطالعه رفتارهای گوناگون امری رایج و بسیار بدیهی برای یک مردمشناس است اما حکومت ایران سالها است نه تنها این عرصه را بر پژوهشگران داخلی تنگ کرده بلکه تلاش دارد پای محققان، روزنامهنگاران و کنشگران خارج از ایران را هم از ایران قطع کند. این هدف را هم با بازداشت و آزار آنها و هرکس با این گروه در ارتباط است، به پیش میبرد”.
حوزه اصلی تالیف و پژوهشهای هودفر، وضعیت زنان، به ویژه در کشورهای اسلامی است. او سالها در مصر زندگی و روی جامعه این جغرافیا مطالعه کرده است. اندونزی، افغانستان، پاکستان و دیگر کشورها نیز محور مطالعات او بوده اند. یکی از مهم ترین مطالعات و فعالیتهای هودفر در خصوص سیاست کنترل جمعیت بوده که طی آن، بهورزان در روستاها به زنان آموزش جلوگیری از بارداری میدادند؛ سیاستی که طبق تحقیقات او بسیار موفق بود و تاثیر مهمی روی وضعیت زنان داشت.
بررسی قوانین متفاوت در کشورهای اسلامی، حجاب و مشکلات پناهجویان افغانستانی در ایران و دور از دسترس بودن اشتغال برای زنان از جمله سرفصلهای پژوهشها و تالیفات هما هودفر بوده است. او از جمله پایهگذاران سازمان «زنان و قوانین در جوامع مسلمان» است که ۲۰ سال از فعالیت آن میگذرد؛ سازمانی که خود را “شبکه همبستگی بینالمللی” معرفی میکند: “برای زنانی که زندگی آن ها به وسیله قوانین و آداب و رسوم برگرفته از اسلام شکل داده و یا اداره شده، اطلاعات تهیه و از آن ها حمایت می کند و برای آن ها فضای مشترک می سازد”.
در برخی از خبرها آمده هودفر تابعیت ایرلندی دارد. به گفته افضلی، این مساله صحت ندارد بلکه هودفر ایرانی- کانادایی است. می گوید به خاطر قطع بودن روابط دیپلماتیک ایران و کانادا، ایرلند حافظ منافع کانادا است. به همین دلیل، خانواده وی از دولتهای کانادا و ایرلند خواستهاند که برای آزادی این استاد دانشگاه تلاش کنند. سخنگوی وزارت خارجه کانادا نیز در مقابل گفته است رسیدگی به وضعیت هودفر «اولویت» آنها است.
روابط دیپلماتیک ایران و کانادا از اواخر تابستان ۱۳۹۱ قطع شده و اوایل ماه می سال جاری اولین دور مذاکرات نمایندگان دو کشور در چارچوب روابط دوجانبه در نیویورک برگزار شد. بازداشت یک شهروند کانادایی تبار می تواند گره تازه ای در مسیر عادی سازی روابط ایران و کانادا باشد.
با تصویب قانون جرم سیاسی؛ سحرخیز نخستین متهم رسمی سیاسی پیش و پس از انقلاب شد
مهدی سحرخیز فرزند این روزنامهنگار مستقل به سحام گفت: «پدرم در این اعتصاب بهدلیل اینکه مجبور به مصرف داروهای متعدد است، اعتصاب غذای تر خواهد کرد و در این مدت حتی از مصرف چای، قند و نمک که در این نوع اعتصاب مصرف میشود نیز خودداری خواهد کرد و بهخاطر مصرف دارو فقط آب آشامیدنی مینوشد».
عیسی سحرخیز بهدلیل ضرورت انجام فریضهی دینی(روزه) که بر اساس فتوای برخی مراجع که نوشیدن آب برای بیماران کلیوی را مجاز اعلام کردهاند، انجام میدهد در حالیکه از افت شدید قند، نوسان زیاد فشارخون، عارضهی غدد فوق کلیوی و …رنج میبرد و بیش از ۳ ماه است که در بیمارستان بستری است.
دادگاه این روزنامهنگار حامی جنبش سبز روز سهشنبه ۱۸ خرداد برای بررسی جرایمی که در شعب کارکنان دولت برگزار میشد تشکیل اما بهدلیل اینکه قانون جرم سیاسی از جانب رییس جمهور ابلاغ شد، وضعیتی خاص پیدا کرده است.
بهگفتهی آقای علیزاده طباطبایی، وکیل عیسی سحرخیز، قاضی یکی از شعبهها پذیرفته که توهین به روسای قوه قضاییه و مجریه(احمدینژاد) جرم سیاسی است و باید بر اساس ضوابط قانون جدید و اصل ۱۶۸ قانون اساسی به آن رسیدگی شود.
قاضی دیگر اما در این خصوص تشکیک کرده و اتهام نشر اکاذیب را به “نشر اکاذیب به رهبری” تفسیر کرده اما در عین حال پذیرفته که در این مورد مطالعات و بررسیهای لازم را انجام و نظر خود را در آینده اعلام کند.
بر این اساس این روزنامهنگار مستقل، نخستین متهم سیاسی ایران تلقی خواهد شد چون در زمان رژیم پهلوی نیز این دسته از متهمان را “غیر سیاسی” میخواندند و آنان را در دادگاههای نظامی محاکمه میکردند.
در دوران جمهوری اسلامی نیز پیش از تصویب این قانون، تمام فعالان سیاسی، کنشگران اجتماعی، روزنامهنگاران، حقوقدانان و … در جایگاه متهم علیه امنیت داخلی و خارجی قرار گرفته و در دادگاه انقلاب محاکمه میشدند.
در ماده ۶ قانون جدید موارد خاص یا امتیازهای جدیدی برای مجرمان سیاسی در نظر گرفته شده که بهنظر میرسد قوه قضاییه و سازمان زندانهای کشور از اجرای آن عاجزند چون این متهمان باید چه در زمان بازداشت و چه در زمان حبس از مجرمان عادی تفکیک شوند و حق ملاقات و مکاتبه با بستگان درجه اول در طول این مدت را داشته باشند.
مهدی سحرخیز با توجه به این نکات یادآور شد که طی چند روز گذشته به نحوی با پدرش برخورد شده که از حبس انفرادی بدتر بوده چون در سلول انفرادی هم چنین نیست که نگهبانان و مراقبان، چشم خود را پشت در گذاشته و کوچکترین رفتار و کردار زندانی را بهصورت ۲۴ ساعته زیر نظر داشته باشند.
سحرخیز نخستین متهم سیاسی ایران، اکنون بیش از ۷ ماه است که در بازداشتگاه ۲ الف سپاه پاسداران و بند ۸ در زندان اوین و بیمارستان نگهداری میشود و حتی با مرخصی یک ماههی او در ماه مبارک رمضان به این دلیل که پروندهاش شرایط خاصی پیدا کرده، موافقت نمیشود و مقامهای دادستانی و قضایی با تبدیل قرار بازداشت به وثیقه و دادن مرخصی استعلاجی نیز موافقت نمیکنند.
استدلال آنان این است که قاضی پرونده باید در این خصوص اقدام کند که در حال حاضر ۳ قاضی در ۳ شعبه برای سحرخیز در نظر گرفته شده که با ابلاغ قانون جرم سیاسی، یک قاضی بلاتکلیف و دیگری نیز خود را دارای صلاحیت برای رسیدگی به این پرونده نمیداند.
وکلای سحرخیز در میانههای اسفند ماه پارسال زمانی که وی را به شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه میبردند تقاضای تبدیل قرار را دادند که پس از مخالفت این قاضی خواستار اعطای مرخصی استعلاجی تا زمان قطعی شدن مجرمیت در دادگاههای بدوی و تجدید نظر شدند که تاکنون و با گذشت بیش از ۳ ماه این درخواست نیز در شرایط تعلیق قرار دارد و پاسخی به آن داده نشده است.
نگرانی سازمان ملل از «نفرتپراکنی» مقامهای ایرانی علیه بهاییان
گزارشگران ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر، در مورد «حملات لفظی» و «سخنان خصومتآمیز» مقامهای ایرانی علیه بهاییان در این کشور و ایجاد «نفرت» علیه این اقلیت ابراز نگرانی کردهاند.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به گزارش رادیو فردا، نگرانیهای تازه پس از آن مطرح میشود که دادستانی کل ایران، به افرادی که با بهاییان رابطه برقرار میکنند، هشدار داده است «باید منتظر عواقب قانونی خود باشند». آن هم چند روز پس از آنکه فائزه هاشمی با فریبا کمالآبادی، از رهبران جامعه بهاییان دیدار کرد و حملات مقامهای جمهوری اسلامی علیه خانم هاشمی و باورمندان بهایی در ایران دوباره شدت گرفت.
بیانیه منتشر شده در ۱۹ خرداد ماه، از سوی کمیساریای عالی حقوق بشر ملل متحد، به نقل از احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران میگوید «فشارهایی هدفمند و جاری» از سوی دولت ایران علیه بهاییان وجود دارد که در تضاد با تعهدات بینالمللی تهران است.
هاینر بیلفلد، ناظر ارشد این سازمان در امور آزادی مذاهب و اندیشهها نیز گفته است «سخنان خصومتآمیز»، جامعه بهاییان ایران را «در لبه پرتگاهی بسیار خطرناک قرار داده که میتواند حیات آن را با تهدید روبهرو کند».
کمیساریای عالی حقوق بشر ملل متحد، مقامهای مذهبی، سیاسی و قضائی ایران را متهم کرده، «حملات لفظی» آنها که در برگیرنده «نابردباری شدید» علیه بهاییان و جامعه آنهاست، «میتواند به تبعیض و حملات خشونتآمیز احتمالی علیه این گروه و دیگران منجر شود».
گزارشگران سازمان ملل متحد، چهرههای بینالمللی، کنشگران و مدافعان حقوق بشر، بارها در مورد وضعیت بهاییان، و نیز دیگر گروههای عقیدتی مسالمتجو که خارج از دایره رسمی جمهوری اسلامی قرار میگیرند، ابراز نگرانی کردهاند. از جمله در پایان فروردین ماه دهها بازرگان و اقتصاددان، از «سیل اخیر تعطیلی مکانهای کسبوکار» بهاییان انتقاد کرده و از مقامهای ایران خواسته بودند که به شهروندان بهایی «اجازه مشارکت کامل در زندگی اقتصادی و اجتماعی را بدهد».
حملات لفظی اخیر علیه باورمندان بهایی در پی دیدار فائزه هاشمی با یکی از رهبران جامعه آنها افزایش پیدا کرده است.
خانم هاشمی، اخیرا با فریبا کمالآبادی از رهبران جامعه بهایی ایران که پس از هشت سال زندان به مرخصی آمده بود، در خانهاش دیدار کرده است.
او در پی این دیدار و تهدیدها علیه خود، گفت به جامعه بهایی ایران «نگاهی حقوق بشری» دارد، زیرا «آنها هم باید مثل شهروندان دیگر کاملا از حقوق اولیه شهروندی برخوردار باشند که متاسفانه از کمترین حقوق هم برخوردار نیستند».
به گفته سازمان ملل در حال حاضر دستکم ۷۲ بهایی در زندانهای ایران هستند. کمیسیون آمریکایی ناظر بر آزادی مذاهب، نیز میگوید بر اساس آمار ۳۰۰ هزار بهایی در کنار دیگر گروههای مذهبی در ایران زندگی میکنند که «بزرگترین اقلیت غیرمسلمان ایران را تشکیل میدهند» و طی ۱۰ سال گذشته «نردیک به ۸۵۰ نفر از آنها بازداشت شدهاند».