به خاطر نان شب، یعنی ابتداییترین نیازهای بشری از شهری به شهر دیگر میروند، رکود اقتصادی کنونی حاصل ۸ سال سوء مدیریت، فساد اقتصادی و رانتخواری در دولت کودتایی محمود احمدینژاد است. احمدینژاد آمد تا نفت را بر سر سفره مردم ایران بیاورد اما نان را هم با خود برد. دولت یازدهم تاکنون تنها توانسته به تورم مهار بزند و شرایط ناپایدار اقتصادی را آرام کند. اما اقشار ضعیف یعنی همانهایی که به وسیلهای برای دولت نهم و دهم تبدیل شده بودند آسیب دیده و میبینند.
کارگران مهاجر از خانه و کاشانه خود دور میشوند تا نان شب برای فرزندان و خانواده خود بفرستند اما خود به خانه بهدوشهایی تبدیل میشوند که سرپناهی برای چند ساعت خواب شبانه ندارند. در این میان از دولت یازدهم انتظار میرود تدبیری برای این اقشار ضعیف جامعه به کار بگیرد.
کمبود بارندگی در سالهای گذشته و سود پایین این کار بسیاری از کشاورزان را راهی غربت کرده است. کشاورزانی که اکنون کارگران سادهای هستند که روزی ۱۲ ساعت یا بیشتر کار میکنند تا زندگی خانوادههای خود را در شهری دیگر تامین کنند و در واقع پولی برای تهیه سرپناه برای آنها باقی نمیماند.
ایسنا در گزارشی در این مورد می نویسد، کارتنخوابهایی که معتاد نیستند، آنها کارگرانی هستند که برای امرار معاش شهر و دیار خود را رها کرده و به بندرعباس آمدهاند تا هر کاری که گیرشان بیاید، انجام دهند.
منوچهر یکی از کارگرانی که از سیستان و بلوچستان به بندرعباس آمده، می گوید: حدود ۹ماه است که از سیستان به بندرعباس آمدهام یکی از دلایل مهاجرتم به بندرعباس بیکاری در آنجا بود. تصمیمگرفتم به اینجا بیایم اما از شرایطی که طی این ۹ماهه در بندرعباس داشتم هم راضی نیستم اما به خاطر نان شب است دیگر…
او ادامه داد: از همکارانم شرایط زندگیشان را جویا میشوم، بیان میکنند که زندگی با داشتن چنین شغلی نه تنها بهتر نمیشود که بدتر هم میشود. برخی بیان میکنند که برای خودم کاری دست و پا کرده و به نوعی کارآفرینی کنم، اما من سرمایه اولیهای ندارم، حتی در اندازه کم هم این سرمایه را ندارم، از ترس و هراس هزینههای بندرعباس، خانوادهام را با خودم به اینجا نیاوردهام.
منوچهر که دو پسر ۳ و ۷ ساله دارد افزود: زندگی است دیگر… در این شرایط سخت اقتصادی باید دوری از خانواده را تحمل کنم تا امرار معاش صورت گیرد.
عضو شورای شهر بندرعباس در این مورد گفت: تفکیک و تعریف کارتن خوابها نیازمند تخصیص بودجه است، اگر بودجه به این کار تعلق بگیرد و آئین نامه مربوطهاش تهیه و نحوه شناسایی، طبقه بندی، تفکیک و نوع سرویس و خدمات شناسایی شود، مشکلات کارگران کارتنخوابها تا حدودی حل میشود.
اسلام باوقار خاطرنشان کرد: ممکن است با جمع کردن این کارتن خوابها در یک محل خیلی راحت بگوییم کارتن خوابها یک جای گرم برای خوابیدن پیدا کردهاند، اما بحث صرفا جای گرم و خوابیدن نیست، مسائل بهداشتی این افراد بسیار حائز اهمیت است.
او اظهار کرد: ممکن است محلهایی که قرار است بسازیم به مأمنی برای خیلی از تخلفات تبدیل شود و افرادی که نمیخواهید جای مشخصی داشته باشند و شناسایی شوند، سر از این جاها درآورند.
این عضو شورای شهر بندرعباس ادامه داد: باید اعتبار ویژهای از سوی دولت برای کارتن خوابها در نظر گرفته شود تا بتوانیم با هماهنگی بیشتر به این قشر از جامعه کمک کنیم.
موسی کارگر ساده است که روستاهای استان کرمان برای کار و گذران مخارج زندگی به بندرعباس آمده است، شغل اصلی او کشاورزی بود ولی به دلیل کمبود بارندگی در سال های گذشته و سود پایین این کار را رها کرده است.
موسی می گوید: از پنج و نیم صبح از خواب بیدار میشوم و تا هشت و نیم شب باید کار کنم تا روزی ۲۰ هزار تومان حقوق بگیرم، در حال حاضر هم محل خواب و زندگیام کنار خیابان است.
او با بیان اینکه در کنار خیابان زندگی میکند، اظهار کرد: خانوادهام در روستا زندگی میکنند و من با حقوق روزی ۲۰ هزار تومان و مخارج بالا و گرانی توانایی این را ندارم که خانوادهام را به شهر بیاورم و حداقل از پس اجاره خانه و سایر مخارج بر بیایم به ناچار آنها در روستا زندگی میکنند و من هر چندماه یک بار برای دیدن آنها به روستا میروم.
بیژن خوشنود دکترای جامعه شناسی معتقد است: امروزه قشر زحمت کش کارگری یکی از ستونهای محکم در اجرای اقتصاد مقاومتی محسوب میشوند و این به گونهای است که توسعه رشد اقتصادی در سایه تلاش این قشر پر تلاش افتاده است، کارگران در توسعه و پیشرفت کشور در عرصههای مختلف نقش بیبدیل و کم نظیری دارند و ارکان اصلی چرخه اقتصادی در حوزه صنعت، کشاورزی، عمران و آبادانی کشور هستند.
وی با بیان اینکه کارگران مهاجر برای یافتن شغل مجبور هستند که تن به کارهای بسیار خطرناک و سخت بدهند، افزود: به لحاظ عدم برخورداری از تغذیه، بهداشت و مسکن مناسب، از نظر جسمی و روانی بسیار آسیب پذیر شوند و به دلیل بروز بیماریهای مزمن و عدم درمان به موقع از ضریب بسیار پایینی در این زمینه برخوردار باشند.
خوشنود یکی از معضلات اصلی کارگران فصلی را محلی برای اسکان دانست و افزود: مشکل اصلی کارگران غیر بومی اسکان و بهداشت آنها است، هر ساله تعداد زیادی کارگر از استانهای همجوار و بعضا استانهای شرقی به شهر بندرعباس هجوم میآورند، به کار میپردازند، ولی مسئولین شهری از دو نکته غافل میشوند. حضور تعداد زیاد کاگران با وضع ظاهری عمدتا نامناسب در سطح شهر علاو بر اینکه به چهره شهر آسیب میزند و آن را نازیبا میکند، به نوعی به احساس امنیت شهروندان نیز لطمه وارد کند.
وی اضافه کرد: متاسفانه برای اسکان این کارگران شهرداری بندرعباس هیچ برنامه مدونی ندارند و کارگران پس از پایان ساعات کاری روزانه در خیابانهای سطح شهر و یا در پارکها میخوابند که همین موضوع به یک مساله اجتماعی برای خود این عزیزان و البته شهروندان تبدیل شده است.
این جامعه شناس با اشاره به اینکه خوابیدن در فضای باز آن هم در گرما و رطوبت بالای شهری همچون بندرعباس میتواند باعث پیدایش بیماریهای گوناگونی شود، افزود: خوابیدن کارگران در کنار خیابانهای شهر نه تنها موجب بروز مشکلاتی میشود که به آن اشاره کردیم بلکه سلامت کارگران را نیز به مخاطر میاندازد.
وی با بیان اینکه خوابیدن در سطح اماکن عمومی به ویژه خیابانها شاید برای کارگر مهاجر امری ناپسند نباشد، افزود: به دلیل اینکه این گونه کارگران مهاجر هستند، شاید در فرهنگ آن منطقه خوابیدن در معابر و اماکن عمومی امری عادی باشد، اما در فرهنگ شهری یک امر کاملا ناپسند است و این امر موجب عدم ارتباط مناسب میان این دو قشر میشود.
خوشنود با پیشنهادی به مسئولان شهری در خصوص ساماندهی کارگران روزمزد، گفت: مسئولان شهری و به ویژه شهرداری میتواند برای ساماندهی این گونه کارگران مکانی را با امکانات اولیه مشخص کند تا کارگران در آن جا استقرار یابند و تمامی کسانی که نیاز به دریافت خدمات کارگری هستند، به آن مکان مراجعه کنند.
به هر حال تعداد روز افزون بیکاران در کشور یافتن شغل را به یکی از مباحث مهم در بسیاری از خانوادهها تبدیل کرده است؛ بالا بودن نرخ بیکاری در برخی از استانهای کشور مشکل های فراوانی را ایجاد کرده است، به طوری که برخی از جوانان به امید آنکه در شهرهای اقتصادی بتوانند شغلی بیابند به ناچار مهاجرت میکنند.
کارتنخوابهایی که شاغل هستند، مفهوم کارتن خوابی را دگرگون کردهاند و به نظر میرسد طبقه جدیدی از کارگران در حال شکلگیری هستند. طبقهی کارگری که کف خیابان زندگی میکند.
این دسته از کارگران بدون داشتن هیچ گونه حمایتی روزها را سپری و به اصطلاح نان بخور و نمیری را کسب میکنند. معمولاً سر تقاطعهای خیابان امام خمینی(ره) به ویژه از چهار راه نخل ناخدا تا چهار راه پگاه به راحتی میتوان این کارگران را مشاهده کرد که حتی روزهای تعطیل نیز منتظر خوردن دری به تخته و جور شدن کاری مناسب هستند.
با توجه به اینکه بسیاری از این افراد از اقشار محروم جامعه هستند و سامانهای در خصوص شناسایی آنها وجود ندارد، ساماندهی آنها ضروری است.