«زنان ویژه» یا «زنان تن فروش» همان گروه از زنانی هستند که برای تامین پایهایترین نیازهای زندگی روزمرهشان، کنار خیابان ایستادهاند و زنانگیشان را میفروشند. در شکل کلانتر و گستردهتر نیز این زنان به سرکردگی و مدیریت فردی دیگر فعالیت میکنند و دیگر نیازی نیست کنار خیابان بایستند و بر سر قیمت نهایی چانه زنی کنند.
به گزارش رویداد ۲۴، گروهی از «زنان ویژه» بعد از جمع آوری به بهزیستی منتقل میشوند و عدهای نیز به دلیل سوابق مجرمانه دیگر راهی قوه قضائیه میشوند تا پروندههای جدیدشان بررسی شود. این درحالی است که سرنوشت گروه اول که بهزیستی سرپناهشان شد، بعد از ترخیص از بهزیستی نامشخص است. آیا دوباره زندگیشان از کنار خیابان آغاز میشود؟
به گفته معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور، بهزیستی درصدد است تا پیگیری وضعیت زنان آسیبدیده را پس از ترخیص به کلینیکهای مددکاری واگذار کند تا با حمایت کلینیکها مانع ورود مجدد زنان به دامن آسیب شود.
هیچ آمار قابل اعتمادی از آسیبهای اجتماعی در دست نیست
رضا غنی لو، عضو سابق هیئت علمی دانشگاه پلیس و آسیبشناس اجتماعی درباره فعالیت زنان ویژه به رویداد۲۴ میگوید: یکی از مشکلات در حل کردن مسائل و آسیبهای اجتماعی عدم دسترسی به آمارهای معتبر است. در مورد زنان ویژه هم هیچ آمار قابل استنادی از تعداد این زنان و حجم پراکندگی آنها در دست نیست. این در حالی است که اگر حتی یک نفر هم دچار این بحران باشد خطرناک و قابل پیگیری و رسیدگی است.
همچنین غنی لو درباره میانگین سنی زیر ۳۰ سال زنان ویژه و با اشاره به نیازهای مادی و جسمی گروه میزبان این فعالیتها میگوید: این مسئله به دلیل مادی شدن جامعه و حرکت آن به سمت رذالتهای مادی طبیعی است که این مبادله در بین افراد زیر ۳۰ سال اتفاق میافتد.
جامعه از حجم آسیبهای اجتماعی آگاهی ندارد
از سویی دیگر این آسیبشناس اجتماعی با انتقاد از عملکرد مدیریت آسیبهای اجتماعی معتقد است، حفظ امنیت و سلامت اجتماعی موضوعی همگانی است و هیچ دستگاهی به تنهایی نمیتواند این مسئله را حل کند. از همین رو مجموعهای سازمان یافته با همکاری مشترک سازمانهای دولتی و مردمی میتواند در بهبود شرایط نقش داشته باشد. طبیعتا سازمان بهزیستی هم بدون همکاری نهادهای دیگر و مخصوصا سازمانهای مردم نهاد نمیتواند به نتایج مطلوبی برسد.
وی در ادامه بر آگاهسازی جامعه درباره چنین آسیبهایی تاکید میکند و میگوید: جامعه نیازمند کسب اطلاعات و آگاهی درباره آسیبهای اجتماعی است و این آگاهی دادن هم نیازمند هزینه است. از سویی دیگر حمایت از این افراد نیز نیازمند هزینههایی است که این هزینهها هم تامین نمیشود.
مشکلات مالی بیشترین نقش در شکل گیری «زنان ویژه» را دارند
مصائب و مشکلات مالی نه تنها در پیشگیری از آسیبهایی شبیه به آسیبهای زنان ویژه نقش دارند، بلکه همین مسائل و فشارهای مالی در زندگی روزمره هستند که پایههای به وجود آمدن این آسیبها را شکل میدهند.
غنی لو در این باره میگوید: زنانی که درگیر تن فروشی شدهاند به حدی از استیصال رسیدهاند که توانایی کنترل و مدیریت مسائل مالی ابتدایی زندگی خود را به هیچ عنوان ندارند. گروه اصلی زنان تن فروش، زنانی هستند که بر اساس فشارهای مالی وارد شده و عدم توانمندی در کسب درآمد به شیوههای دیگر این کار را انتخاب میکنند. این در حالی است که اگر وضعیت اقتصادی کشور به طور کلی رونق پیدا کند، ناخودآگاه این مسائل نیز حل خواهد شد. از سویی دیگر سازمانهایی هم که قصد کنترل این آسیب اجتماعی را دارند به دلیل بودجه اندکی که در اختیار دارند نمیتوانند این آسیب را به طور گسترده و کامل مدیریت کنند.
این درحالی است که وی معتقد است؛ با وجود همه مشکلاتی که در مورد بودجه مطرح میشود، هنوز هم میتوان با بودجه موجود مدیریت بهتری انجام داد.
نهادهای مسئول دچار شعار زدگی شدهاند
همچنین این آسیبشناس اجتماعی با اشاره به شعارزدگی سازمانهای و نهادهای مسئول در حل کردن آسیبهای اجتماعی میگوید: باید از شعارزدگی دست برداریم و مشکلات را به درستی شناسایی کنیم. همچنین برای حل کردن آسیبهای اجتماعی نیازمند تحلیل جامع و درست از مشکلات هستیم. شناخت درست مشکل در نهایت منجر به پیدا کردن راه حل و راهکار درست و مناسب برای حل کردن آسیب میشود و با راهکار مناسب میتوان به طور جدی با آسیب اجتماعی مبارزه کرد.
غنی لو در ادامه تقویت حس مطالبهگری در مردم اشاره میکند و معتقد است؛ در شرایطی که مردم حل شدن آسیبهای اجتماعی را از مسئولان مطالبه کنند و حساسیتهای لازم در راستای بهبود وضعیت اجتماعی خود از دست ندهند نهادهای مسئول هم با حساسیتهای بیشتری نسبت به حل شدن این مشکلات اقدام میکنند.
«زنان ویژه» بیش از نصیحت نیازمند حمایت مالی هستند
به گفته رئیس سازمان بهزیستی کشور این سازمان درخصوص زنان ویژه و آسیب دیده اولویت خدمات خود را بر ابعاد جسمی، روانی و توانمندی درونی آنها متمرکز کرده و پس از آن به توانمندی اقتصادی این گروه از زنان میپردازند.
این آمادر حالی است که غنی لو معتقد است روش درست مدیریت این مسئله و حمایت از زنانی با این ویژگی باید عکس این موضوع باشد. به گفته وی مشکلات زنانی که با این شکل از آسیب درگیر هستند با نصیحت حل شدنی نیست. مشکل اصلی و قابل توجه زنان ویژه تامین اجتماعی است.
وی همچنین با اشاره به نوع حمایت نهادهای اجتماعی اروپای غربی از زنان ویژه میگوید: در کشورهای توسعه یافته اروپای غربی، افراد تحت حمایتهای اجتماعی قرار میگیرند و برای آنها دورههای ویژه کارآموزی و حرفه آموزی برگزار میشود. همچنین با پرداخت مستمری و حمایت مالی امکان برگشتن این گروه را به روند قبلی زندگیشان کاهش میدهند. در شرایطی که یک خانواده حداقل نیازهای مادی خود را نمیتواند رفع کند این نکته بسیار مهم و قابل توجه است که باید ابتدا مشکلات مالی آن حل شود و در مراحل بعدی به دنبال راهکارهای مناسب آموزشی بود. ابتدا باید ضروریات زندگی یک فرد تامینت شود تا بتوان در ادامه مسائل بعدی را مطالبه کرد.
نامی که تغییر کرده و آسیبی که ادامه دارد
تغییر نام و انتخاب نامی دور از ذهن ماجرا را تغییر نمیدهد. «زنان ویژه» هرچند نام تازهای است برای «زنان روسپی» اما از قدمت زخم عمیقی که این فعالیت بر زندگی زنان وارد میکند کاسته نمیشود. «زنان ویژه» نامی است که به زبان آوردن آن در محافل عمومی، رنگ پریدن و لب گزیدن افراد را در پی ندارد اما گروهی که نام تازه را میشناسند، میدانند که این زنان هنوز هم در جامعه حضور دارند و هنوز هم نان زندگیشان با فروش ساعتی تتنشان تامین میشود.