نبود رسیدگی های پزشکی و درمانی بخش سوم گزارش زندان اوین به نقل از زندانیان سیاسی

images
نبود رسیدگی های پزشکی و درمانی (چه رسیدگی های بالینی و چه سایر رسیدگی ها مثل مشاوره و…)، بی قانونی در روند پرونده ها و بلاتکلیفی، محیط و شرایط منفی و غیر قابل تحملی که بیشتر از همه زندانیانی که حمایت مالی ندارند را تحت فشار قرار می دهد در موارد زیادی منجر به خودکشی یا سایر آسیب دیدگی های جسمی یا روحی و در بعضی موارد باعث مرگ زندانیان می شود. در تمام بندها و مشخصا در بند های عمومی (چهار و هفت و هشت اوین) که قابل مشاهده است، تعداد قابل توجهی از زندانیان به شیوه های مختلف دست به خودکشی می زنند. در این بین معمولا افرادی که با بریدن رگ دست بوسیله تیغ اصلاح یا چاقو های دست ساز اقدام به خودکشی می کنند معمولا زنده می مانند. همچنین بعضی از زندانیان بدون تعیین خواسته های موردی و تنها به هدف رهایی از زندان دست به اعتصاب غذای نامحدود می زنند که این موارد نیز اکثرا شکست خورده و زندانی با وضعیتی بدتر از قبل و با مشکلات گوارشی جدید و تحت فشاری مضاعف مجبور به ادامه زندگی می شود. در این موارد مسائل زیادی وجود دارد که بیان همه آنها مقدور نیست. اما در بعضی موارد هم منجر به مرگ می شود.

در یک مورد و در سال ۹۴ جوانی که در بند هفت اوین محبوس بود از طریق بریدن گلویش با چاقوی دست ساز دست به خودکشی می زند. زنده می ماند و بعد از بخیه و درمان های سرپایی و به منظور جلوگیری از خودکشی مجدد، از سالن یک به سالن دو (که شرایط بهتری دارد) منتقل می شود، بعد از اینکه برای دومین و به شکل مشابه اقدام به خودکشی ناموفق می کند و بصورت تنبیهی مجددا به سالن یک بازگردانده می شود. برای سومین بار در سالن یک و به شکلی جدی تر با چاقو نصف گردن خودش را پاره پاره کرده و می شکافد و بعد از چند ساعت خونریزی از دنیا می رود. طبق گفته یکی از دوستان این جوان، یکی از خواسته های اصلی او (یا شاید تنها خواسته اش) که رسیدگی پزشکی و دریافت داروهای اعصاب و آرام بخش بود تا لحظه مرگش بی پاسخ مانده بود.

در موردی دیگر در همان سال و به فاصله یک ماه یا کمی بیشتر دو زندانی محبوس در سالن دو بند هفت اوین بعلت بیماری های جسمی از دنیا می روند. در یکی از این دو، زندانی با کهولت سن و بیماری های متعدد روبرو بود و حتی قادر به ایستادن بر روی پاهای خود نبود و برای دستشوئی و حمام نیز هر بار یکی دو نفر از زندانیان دیگر به او کمک کرده و او را حرکت می دادند. این زندانی بدون شک شامل قانون عدم تحمل کیفری می شد و در مورد زندانی دیگر، زندانی که مدت زیادی نبود که محبوس شده است، بارها به بهداری مراجعه کرده بود و با ارائه مدارک پزشکی و توضیح در مورد بیماریش درخواست کرده بود تا با توجه به عود و وخامت بیماری برای درمان به مطب پزشک خودش فرستاده (اعزام) شود اما در نهایت توسط پزشک به ظاهر متخصص زندان ویزیت شده و این باصطلاح متخصص از دادن دستور اعزام خودداری کرده و با تجویز چند دارو مدعی می شود که بیماری جدی نیست و می تواند به سادگی او را درمان کند. اما تنها ظرف چند روز زندانی بیمار می میرد.