تهدید زندانیان سیاسی بند هشت اوین از سوی مسئولین حفاظت اطلاعات

%d8%a8%d9%86%d8%af-%d9%87%d8%b4%d8%aa
روز جاری، زندانیان سیاسی بند هشت اوین به دلیل نوشتن نامه به منظور حمایت از زندانیان در اعتصاب غذا، توسط مسئولین حفاظت اطلاعات زندان مورد تهدید قرار گرفتند.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، مسئولین حفاظت اطلاعات زندان اوین با مراجعه به بند هشت این زندان، زندانیان دراعتصاب غذا و ده تن از زندانیانی سیاسی که درحمایت از آنان اقدام به نگارش نامه ای کرده بودند را مورد تهدید قرار داده و اعلام داشته اند که این گونه اقدامات عواقب تنبیهی برای آنان در پی خواهد داشت.
سعید جوکار، آرش مجدایی، احمد افضلی، نصرالله لشنی، نوید کامران، امیر امیرقلی، پیمان میرزایی، داوود کربلایی، صبری حسن پور و کوروش زعیم از امضا کنندگان این نامه حمایتی بودند.
گفتنی است که هم اکنون چهارتن از زندانیان سیاسی-عقیدتی بند هشت اوین به نام های آرش صادقی، مهدی رجبیان، وحیدصیادی نصیری و علی شریعتی به ترتیب شانزدهمین، دوازدهمین، بیست و چهارمین و نهمین روز از اعتصاب غذای خود را در وضعیت نامساعد جسمانی سپری می کنند.
شایان ذکر است که مهدی رجبیان روز جاری در پی وخامت حال و خونریزی معده به بیمارستان طالقانی منتقل شده و تا زمان انتشار این خبر از وضعیت وی اطلاعی به دست نیامده است. حسین رجبیان، برادر این زندانی نیز هم‌اکنون در بند هفت زندان اوین در اعتصاب غذا به سر می‌برد.

جامعه جهانی بهاییان: پلمب ده‌ها مغازه بهاییان در سراسر ایران

شهروندان بهایی
جامعه جهانی بهایی، مستقر در ژنو سوئیس، روز دوشنبه، ۱۷ آبان، اعلام کرد که بیش از صد مغازۀ متعلق به بهاییان در سراسر ایران از جمله در شهرهای ساری، قائم‌شهر و بندر عباس به دست مقام‌های ایرانی مهر و موم شده است.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از فردا، پلمب مغازه‌های متعلق به بهاییان به این دلیل صورت گرفت که صاحبان آنها در دو روز تعطیل ایام بهایی یعنی روزهای ۱۲ و ۱۳ آبان‌ماه کار نکرده‌اند.
بنابر این گزارش، طی سال‌های اخیر در دست‌کم ۴۰۰ مورد تبعیض اقتصادی از سوی مسئولان جمهوری اسلامی ایران علیه جامعه بهایی صورت گرفته و «این تبعیض‌ها به طور عمده به صورت غیرقانونی و خلاف قوانین موجود نیز روی داده است.»
بر اساس این گزارش، طبق قوانین صنفی ایران، کسانی که دارای مجوز فعالیت هستند می‌توانند در سال ۱۵ روز تعطیلی اعلام کنند و بیش از ۱۵ روز تعطیلی را به اداره اماکن اطلاع دهند.
با این همه، ماموران اداره اماکن، محل کسب بهاییان را «تنها به دلیل تعطیلی محل کسب آنان در ایام تعطیلی دیانت بهایی با پلمب روبه‌رو می‌کنند.»
در همین حال، به نوشته سایت جامعه جهانی بهایی، خانم بانی دوگال، نمایندۀ ارشد این جامعه در سازمان ملل متحد، پلمب تعداد زیادی محل کسب و کار بهاییان را نشانی از «پوچی ادعاهای مقام های دولت ایران مبنی بر عدم وجود تبعیض علیه جامعه بهایی ایران» دانست.
خانم دوگال گفت: «ما از جامعه جهانی می‌خواهیم که این اعمال ناعادلانه را محکوم کند و از دولت ایران بخواهد تا به اتخاذ اقداماتی اساسی، فوری و قابل توجه برای پایان دادن و همچنین جبران این تبعیض‌ها اقدام کند.»
جامعه جهانی بهایی با تاسف بار خواندن پلمپ بیش از صد مغازه متعلق به بهاییان اشاره کرد که اخیرا گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد برای آزادی دین و عقیده، گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد برای ایران و برخی از وکلای ایرانی مانند عبدالکریم لاهیجی و شیرین عبادی در بیانیه‌هایی خواستار «پایان بخشیدن به این نوع سرکوب ‌ها شده بودند و جامعۀ جهانی بهایی نیز از رئیس جمهوری ایران درخواست کرده بود که به سرکوب اقتصادی بهاییان پایان دهد.»
جامعه جهانی بهایی روز ۱۶ شهریور نیز در نامه‌ای سرگشاده به حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران، از او خواست که به «سرکوب اقتصادی بهاییان» در ایران پایان دهد.
این نهاد مدافع حقوق بهاییان از «آپارتاید اقتصادی» علیه بهاییان در ایران انتقاد کرده و مقام‌های جمهوری اسلامی ایران را به «اتخاذ سیاست‌های عمدی» و «تبعیض‌های سازمان‌یافته» علیه بهاییان متهم کرد.
جامعه جهانی بهایی در نامه خود نابرابری اقتصادی شهروندان بهایی در ایران را «سیاست عمدی» مقام‌های جمهوری اسلامی دانست.
در این نامه اشاره شد که اخراج کارمندان بهایی از بخش دولتی و‌ ایجاد محدودیت‌های متعدد برای آنان در بخش خصوصی، محرومیت آنان از طیف گسترده‌ای از مشاغل، مصادره اموال، اذیت و آزار صاحبان کسب و کار و بستن مغازه‌های آنان از جمله سیاست‌های دولت ایران در قبال بهاییان است.
در نامه جامعه جهانی بهایی همچنین از «محرومیت جوانان بهایی از ادامه تحصیل یا سایر فعالیت‌های ورزشی، ‌فرهنگی و هنری» انتقاد شد و عواقب اقتصادی این محرومیت‌ها «وخیم» ارزیابی شد.
چند روز پیش نیز کمیته بین‌المللی بهاییان در گزارشی ۱۲۲ صفحه ای اعلام کرد که از زمان ریاست جمهوری حسن روحانی در ایران، هزاران مطلب و نوشته علیه بهاییان منتشر شده است، ۱۵۱ تن بازداشت شده اند و نزدیک به ۴۰۰ مورد تبعیض اقتصادی و آموزشی گزارش شده ‌است.
کمیته بین‌المللی بهاییان در این گزارش دولت روحانی را متهم کرد با وجود تعهد به مقابله با برخوردهای نامناسب با گروه‌ها و اقلیت‌های مذهبی در ایران، وضعیت این دسته از شهروندان به مراتب بدتر شده‌ است.
به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، این کمیته گفت که در سه سال گذشته و از زمانی که آقای روحانی هدایت دولت را در دست گرفته، بیش از ۲۰ هزار مطلب تبلیغاتی آکنده از نفرت علیه بهاییان، در رسانه‌های ایران منتشر شده ‌است.
در این گزارش به بازداشت ۱۵۱ بهایی و حدود ۳۹۰ مورد تبعیض آموزشی و اقتصادی علیه باورمندان به این مذهب در ایران اشاره شده است.
نهادهای بین‌المللی، از جمله سازمان ملل متحد و سازمان‌های مدافع حقوق بشر، بارها در مورد وضعیت بهاییان در ایران، سرکوب و بازداشت آن‌ها، جلوگیری از آموزش و کسب و کارشان، گزارش‌ها و انتقادهایی منتشر کرده‌اند.
در ایران نیز شماری از نواندیشان دینی از «ستم» علیه بهاییان انتقاد کرده‌اند، شماری از دانشگاهیان و فرهیختگان از رفتار حکومت با آن‌ها ابراز «شرمساری» کرده‌اند، و گروه‌های شهروندی نیز برای پیگیری برخی تبعیض‌ها علیه آن‌ها شکل گرفته ‌است. این اظهارنظرها و اقدامات نیز با واکنش‌های تند قوه قضایی و امنیتی رو به ‌رو شده‌ است.
جمهوری اسلامی، آیین بهایی را به رسمیت نمی‌شناسد و مقام‌های ارشد حکومت بارها علیه آن سخنانی گفته‌اند. در این ارتباط، به گزارش جامعه جهانی بهایی، از زمان دولت محمود احمدی‌ نژاد به این سو، طی نزدیک به ۱۱ سال، بیش از ۸۶۰ باورمند بهایی بازداشت و ۲۷۵ تن از آن‌ها در نهایت محکوم و روانه زندان شدند.
جامعه جهانی بهایی می‌گوید ایران، خانه نزدیک به ۳۰۰ هزار تن از باورمندان آن است و بارها از جامعه بین‌المللی خواسته است تا بر تلاش‌های خود برای جلوگیری از سرکوب بهاییان در ایران بیفزاید.

مهدی رجبیان به بیمارستان منتقل شد

مهدی رجبیان
بعد از ظهر روز جاری، مهدی رجبیان، هنرمند محبوس در بند هشت اوین، در دوازهمین روز از اعتصاب غذا، در پی خونزیری شدید معده به بیمارستان طالقانی منتقل شد.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، مهدی رجبیان، هنرمند زندانی که در اعتراض به محرومیت از حق مرخصی درمانی و محرومیت از حق ملاقات با خانواده و وکیل خود، از روز جمعه هفتم آبان‌ماه دست به اعتصاب غذا زده است، طی روز‌های گذشته دچار خونریزی معده گشته و روزجاری به دلیل وخامت حال به بیمارستان طالقانی انتقال داده شده است.
گفتنی است حسین رجبیان، برادر این زندانی نیز هم‌اکنون در بند هفت زندان اوین در اعتصاب غذا به سر می‌برد.
تارنگار حقوق بشر در ایران در اول آبان‌ماه گزارش کرد؛ مهدی و حسین رجبیان، دو برادر هنرمند محبوس در بندهای هفت و هشت اوین، طی هفته‌های اخیر از حق ملاقات با وکیل و خانواده محروم بوده‌اند.
مهدی و حسین رجبیان پیش‌تر نیز، در شهریورماه سال جاری، در پی مخالفت مسئولین با صدور مرخصی و انتقال به بندهای مختلف و جدا شدن از یکدیگر به دستور مسئولین زندان، اقدام به اعتصاب کردند.
این دو هنرمند ایرانی که پیش‌تر در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی به اتهام “تبلیغ علیه نظام” هرکدام به شش سال زندان محکوم شدند، در شانزدهم خردادماه جهت اجرای حکم راهی زندان اوین گشتند.
حکم صادره از سوی شعبه۵۴ دادگاه انقلاب اسلامی، برای هرکدام به سه سال حبس تعزیری، سه سال حبس تعلیقی و پرداخت ۲۰ میلیون تومان جریمه تعیین و به اجرای احکام دادسرای زندان اوین ارسال‌ شده بود.
این دو در جریان برگزاری دادگاه از حق داشتن وکیل محروم بوده‌اند و محاکمه‌شان تنها یک ربع طول کشیده است. یک منبع آگاه می‌گوید: «آن‌ها در حین بازجویی وکیل نداشته‌اند. در دادگاه هم وکیل نداشته‌اند، چون گفته‌ شده که پرونده‌شان به شکلی است که خودشان باید توضیح بدهند.»
مهدی رجبیان سال ۹۲ تدوین و ضبط آلبومی به نام «تاریخ ایران به روایت سه‌تار» را آغاز کرد که به نظر می‌رسد بیانیه‌ و توضیح او درباره این آلبوم و اعلام خبر پخش آن در سایت برگ‌ موزیک، از جمله دلایل بازداشتش بوده است. در این آلبوم تمام جنگ‌های ایران با سه‌تار روایت شده است.

عفو بین‌الملل: عدم ارائه خدمات پزشکی به مریم اکبری منفرد اقدامی تلافی‌جویانه است

 

سازمان عفو بین‌الملل با صدور بیانیه‌ای از اقدام قوه قضاییه ایران در ارائه نکردن خدمات پزشکی به مریم اکبری منفرد ابراز نگرانی کرده، آن را حرکتی تلافی‌جویانه خوانده و خواستار اقدام عاجل برای پایان دادن به این وضعیت شده است.

بی‌‌توجهی دستگاه قضایی به نیاز پزشکی این زندانی سیاسی در واکنش به دادخواهی رسمی او در مورد اعدام برادر و خواهرش در سال ۶۷ است.

یک مقام دادستانی تهران پیشتر گفته بود که این دادخواهی و شکواییه باعث سخت‌تر شدن شرایط زندانی می‌شود: «او چه چیزی را می‌خواهد بداند. آن‌ها که خواهر و برادرش را اعدام کرده‌اند حالا یا مرده‌اند یا پیرشده‌اند و خواهر و برادرش هم احتمالا در خاوران دفن شده‌اند.»

این مقام دادستانی تهران که نام او ذکر نشده، در گفت‌و‌گو با خانواده اکبری منفرد طرح چنین شکواییه‌هایی را بی‌نتیجه خوانده و گفته بود که این کار هیچ فایده‌ای ندارد و تنها می‌تواند وضعیت این زندانی سیاسی را در زندان سخت‌تر کند و مانع مرخصی یا آزادی او شود.

در بیانیه عفو بین‌الملل اما آمده است که برنامه درمانی مریم اکبری منفرد که به ۱۵ سال حبس محکوم است لغو شده، چرا که او با شکایت خود بیش از حد بی‌پروایی نشان داده و به این ترتیب باید تنبیه شود.

این زندانی سیاسی مشکل تیروئید دارد.

سازمان عفو بین‌الملل اما پیش از این با انتشار گزارش مفصلی درباره وضعیت بهداشت و درمان زندانیان در ایران، از ارائه نشدن خدمات پزشکی لازم به زندانیان بیمار انتقاد کرده و رسیدگی فوری به این موضوع را خواستار شده بود. این گزارش ۴۶ صفحه‌ای که با عنوان «گروگان گرفتن سلامتی: منع بی‌رحمانه مراقبت‌های پزشکی در زندان‌های ایران» منتشر شده بود: دادستانی تهران در واکنش به شکواییه مریم اکبری منفرد: شرایط زندانی سخت‌تر می‌شود

بر اساس این گزارش بسیاری از موارد عدم دسترسی زندانی به خدمات پزشکی، ظلمی آشکار است که هدف از آن ارعاب، مجازات یا تحقیر کردن زندانی سیاسی‌ست. در مواردی هم از دسترسی زندانی بیمار به خدمات درمانی به عنوان ابزاری برای گرفتن اعتراف یا ابراز توبه و پشیمانی استفاده می‌شود.

مریم اکبری منفرد در دی ماه سال ۸۸ و پس از حوادث عاشورای سال ۸۸ بازداشت و در خرداد سال ۸۹ در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شد. اتهام این زندانی سیاسی محاربه از طریق عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران است. این اتهام بارها از طرف او رد شده است.

او پیش‌تر در نامه‌ای به احمد شهید، گزارشگر ویژه وقت سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران، از قول قاضی ابوالقاسم صلواتی نوشته بود که خطاب به او گفته است: «تو جور خواهر و برادرهایت را می‌کشی.»

این زندانی سیاسی، ۲۴ مهر ماه ۹۵ شکواییه‌ای را تنظیم کرده و به مقام‌های زندان تحویل داده است که در آن خواهان تحقیق درباره جزییات اعدام خواهر و برادر خود، رقیه اکبری منفرد و عبدالرضا اکبری منفرد در سال ۱۳۶۷، از جمله مشخص شدن مسئولان آن شده است. او همچنین با توجه به اینکه نشانی محل دفن آن‌ها هیچ‌گاه به خانواده اعلام نشده است، خواستار روشن شدن چگونگی اعدام و محل دفن آن‌ها نیز شده‌ است. این شکایت رسمی در دادسرای تهران به ثبت رسیده است.

در بخشی از این شکواییه آمده است: «برادر کوچک‌ترم عبدالرضا اکبری منفرد در سن ۱۷ سالگی در سال ۵۹ به دلیل اینکه نشریه مجاهد پخش می‌کرد دستگیر و به سه سال حبس محکوم شده بود اما با وجود این‌که سال‌ها بود مدت حبس خود را گذرانده بود مقام‌های قضایی از آزادی او خودداری کرده بودند و در سال ۶۷ اعدام شد. در مراسم شب هفت برادر دیگرم علیرضا اکبری منفرد که در ۲۸ شهریور سال ۶۰ به اتهام هواداری از مجاهدین اعدام شده بود، ماموران امنیتی به برگزارکنندگان مراسم حمله کردند و حضار از جمله مادر و خواهرم رقیه اکبری منفرد را نیز دستگیر کردند. خواهر اینجانب که مادر یک دختر خردسال بود به هشت سال زندان محکوم شد و در سال ۶۷ در حالی که فقط یک سال تا پایان اتمام مدت محکومیتش باقی مانده بود، اعدام شد.»

اکبری منفرد همچنین در نامه‌ای سرگشاده‌ خانواده‌های قربانیان اعدام‌های دهه ۶۰ را فراخوانده تا علیه کسانی که بستگانشان را کشته‌اند، دادخواهی کنند.

هفته مبارزه با خشونت علیه زنان زندانی سیاسی

 

از سال ۱۹۸۱، ۲۵ نوامبر هر سال (برابر با چهارم یا پنجم آذر ماه) به عنوان روز جهانی منع خشونت علیه زنان برگزیده شده است. این روز برای یادآوری اراده عمومی و همگانی برای مبارزه با خشونت علیه زنان انتخاب شده است.
مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۱۹۹۹ میلادی روز ۲۵ نوامبر را بعنوان روز جهانی “ منع خشونت علیه زنان” تعیین کرد و از دولت ها، سازمان های بین المللی و نهادهای غیر دولتی (NGO ) خواست تا در این روز با ترتیب دادن برنامه هایی به رشد آگاهی زنان در این زمینه و مبارزه با خشونت علیه زنان کمک کنند.
این تاریخ به دلیل قتل وحشیانه سه خواهر میرابال؛ از فعالان سیاسی اهل جمهوری دومینیکن انتخاب شده است.0خواهران میرابال چهار خواهر در جمهوری دومینیکن بودند که سه نفر از آنها در زمان مبارزه با دیکتاتوری رافائل تروخیو توسط عوامل او به قتل رسیدند.

انواع خشونت:
خشونت جنسی ، خشونت جنسی غیر تماسی ، خشونت کلامی، تجاوز،خشونت در مورد جهیزیه ، تن فروشی اجباری ، بارداری اجباری ، ختنه دختران ، خرید و فروش زنان و دختران ، خشونت علیه زنان کارمند و مستخدمین زن ، خشونت های ناشی از جنگ ، خشونت در زندان، تجاوزهای سیستماتیک ، خشونت نگاهی و رفتاری ، خشونت سیاسی و ….از انواع خشونتی ست که بر زنان اعمال می شود.

خشونت علیه زنان در ایران:
در کشور ما ایران؛ بدلیل تفکر عقب مانده مرد سالاری که از جانب نظام ولایت فقیه ترویج می شود؛ خشونت علیه زنان در حاکمیت کنونی؛ نهادینه شده است. این خشونت؛ آزار و تحقیر زنان در ایران بصورت آشکار و پنهان در همه عرصه های زندگی خصوصی و اجتماعی زنان صورت می گیرد. از دخالتهای روشن در مورد حجاب و نحوه پوشش زنان؛ تا دستگیری زنان به بهانه های مختلف این خشونت را میتوان دید. به همین دلیل است که خشونت سیستماتیک علیه زنان توسط نهادهایی مانند بسیج؛ نیروی انتظامی؛ لباس شخصی ها و … براحتی در سطح شهرها و یا در محیط های کار و تحصیل صورت می گیرد. این قبیل خشونت ها توسط نظام حاکم؛ علاوه بر اینکه پشتیبانی می شود؛ قانونی هم برای مجازات در این پهنه وجود ندارد.
پهنه دیگر خشونت علیه زنان را بایستی در زندانها جستجو کرد. جایی که زنان دور از دسترس خانواده و وکیل؛ زیر شدیدترین خشونتهای روحی- روانی و جسمی قرار دارند.
همه ما می دانیم که زنان زندانی درسخت ترین شرایط در زندانهای ایران هم از نظر حقوقی و قانونی و هم از منظر حقوق اولیه انسانی؛ محبوس هستند. این زنان هر روز در معرض توهین و اذیت و آزار قرار می گیرند.
نمونه هایی همچون زینب جلالیان که بدلیل محرومیت از رسیدگی های پزشکی؛ در آستانه از دست دادن بینایی خود هست؛ از جمله این موارد است.
بسیاری از زنان زندانی دارای فرزند هستند و بی سرپرست بودن فرزندانشان؛ موجب فشار چند برابر بر روح و روان آنها است.
کانون نه به زندان – نه به اعدام؛ از عموم فعالان سیاسی؛ حقوق بشری و مدنی و همچنین کنشگران حقوق زنان میخواهد که به مناسبت روز جهانی منع خشونت علیه زنان؛ یک هفته بصورت هر چه گسترده تر و فعالانه تر برای حقوق زنان زندانی دست به فعالتی بزنند.

از شما میخواهیم از روز ۲۹ آبان تا پنجم آذر ماه؛ در این فعالیت حقوق بشری برای زندانیان زن با ما همراه شوید.

در این هفته میتوان اقداماتی از قبیل؛
انتشار و اطلاع رسانی هر چه گسترده تر از وضعیت زنان زندانی در زندانهای سراسر کشور؛
انتشار گزارشهایی از وضعیت خانواده و فرزندان زنان زندانی؛
دیدار والدین و فرزندان و خانواده های زنان زندانی سیاسی و دلجویی از آنها؛
انتشار دلنوشته هایی درباره زندگی زنان زندانی؛
تشکیل جلسات کوچک و بزرگ در حمایت از زنان زندانی و حقوق آنان؛
نوشتن شعر و مقاله و یا کشیدن نقاشی در این بارهانجام داد.

از عموم مخاطبین دعوت می کنیم این هفته را به زنان زندانی محروم از حقوق اولیه شهروندی در کشورمان ایران اختصاص بدهند.
تا به این ترتیب بتوانیم توجه افکار عمومی کشورمان را به حقوق این عزیزان بطور خاص جلب کنیم.
ما از هر ایده شما برای پیشرفت این کار استقبال می کنیم.
بیایید با کمک هم برای یاری رساندن به زنانی که صدایشان به جایی نمی رسد؛ گام برداریم.
نه به زندان – نه به اعدام
۱۸ آبان ۱۳۹۵ برابر با ۸ نوامبر۲۰۱۶

 

عباس لسانی بازداشت شد

روز جاری، عباس لسانی پس از برگزاری دادگاه، بازداشت و به زندان مشکین‌شهر منتقل شد.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، امروز دوشنبه ۱۷ آبان‌ماه، عباس لسانی، فعال مدنی که پیش تر برای رسیدگی به اتهامات به دادسرای عمومی وانقلاب اردبیل احضار شده بود، پس از حضور دادگاه و برگزاری جلسه، بازداشت و به زندان مشکین‌شهر انتقال داده شد.
از اتهامات وی تا کنون اطلاعی به دست نیامده است.
عباس لسانی، فعال مدنی که سابقه بازداشت و زندانی شدن‌های متعددی دارد، صبح روز چهارشنبه سی و یکم تیرماه ۱۳۹۴، هنگام مراجعه به محل کار از سوی نیروهای امنیتی بازداشت و به زندان اردبیل منتقل شد. وی در بیست و یکم آبان ماه ۱۳۹۴، بدون اطلاع قبلی، از زندان اردبیل به زندان شیراز منتقل شد و در شعبه اول دادگاه استان اردبیل در خردادماه، به یک سال حبس تعزیری محکوم گشت.
این فعال مدنی در روز چهارشنبه ۵ خردادماه پس پایان دوران محکومیت با تودیع وثیقه ۱۵ میلیون تومانی از زندان عادل آباد آزاد شد.

نامه ده تن از زندانیان سیاسی زندان اوین درحمایت از زندانیان در اعتصاب غذا

%db%b7-%d8%b2%d9%86%d8%af%d8%a7%d9%86%db%8c
ده تن از زندانیان سیاسی محبوس در بند هشت اوین درحمایت از آرش صادقی، مهدی رجبیان، حسین رجبیان، وحید صیادی و علی شریعتی، پنج تن از زندانیان در اعتصاب غذا، اقدام به نگارش نامه ای کرده اند.
متن این نامه که نسخه ای از آن در اختیار تارنگار حقوق بشر در ایران قرار گرفته است، در پی می آید:
انسان فاقد از عقاید و باورهایش، بنابر نفس انسان بودن دارای حق و حقوقی است طبیعی و بدیهی که در دنیای امروز تحت عنوان حقوق بشر باید رعایت شوند. به طبع، زندانیان از این حقوق که بعضا در در داخل ایران تحت حقوق زندانیان به آنها اشاره و تاکید شده است، برخوردارند. اما متاسفانه برخلاف عنوانهای مصوب این حقوق رعایت نمی شود. نقض این حقوق باعث شده برخی از زندانیان سیاسی اقدام به اعتصاب غذا نمایند. بازداشت های طولانی، اطاله روند دادرسی، برگزاری دادگاههای غیرعلنی و بدون وکیل مدافع، صدور احکام غیابی، ندادن فرصت مناسب به متهم جهت دفاع، صدور احکام سنگین و بی توجهی به تناسب جرم وحکم، رد درخواست های اعاده دادرسی، طولانی شدن زمان آزادی مشروط، عدم رعایت تفکیک جرایم در زندانها، بی توجهی به وضعیت بهداشت و درمان زندانیان، از جمله موارد نقض حقوق آنهاست.
مهدی رجبیان که مشکوک به بیماری ام اس است، بی توجهی به روند درمانش، آرش صادقی که در اعتراض به صدور حکم غیابی و غیرقانونی و عدم فرصت دفاع به همسرش و ایراد ماهوی در دادگاه که یکی از اتهاماتش باید در دادگاه کیفری رسیدگی می شده و نه دادگاه انقلاب، نحوه بازداشت و عدم پذیرش اعاده دادرسی وی گلرخ ابراهیمی ایرایی و علی شریعتی که در اعتراض به حکم خود و بی توجهی به اعاده دادرسی و مهدی رجبیان، حسین رجبیان، وحید صیادی،هم اکنون در اعتصاب غذا به سر می برند، بی توجهی به مطالبات برحق و قانونی این دوستان، وقتی فزونی می گیرد که هیچ یک از مسئولین کمترین توجهی به آنها و چرایی اعتصابشان نمی کند و بیش از دو ماه، دادیار ناظر بر زندانیان سیاسی، آقای حاجی لو، به بند هشت زندان اوین حتی قدم هم نگذاشته.
ما امضا کنندگان به منظور حمایت و همراهی مطالبات بر حق و قانونی اعتصاب کنندگان، فارغ از هر فکر و عقیده و گرایشی که دارند، به مسئولین نسبت به وضعیت خطیر آنها تذکر داده و تقاضا داریم که به وضعیت آنها رسیدگی و نسبت به مطالبات و خواسته هایشان توجه داشته باشند.
اسامی امضا کنندگان: سعید جوکار، آرش مجدایی، احمد افضلی، نصرالله لشنی، نوید کامران، امیر امیرقلی، پیمان میرزایی، داوود کربلایی، صبری حسن پور و کوروش زعیم

نامه سرگشاده وکیل یاشار سلطانی به «معصومه آباد»

masoumeh-abad-sahamnews
«مهدی جعفری‌نژاد» وکیل یاشار سلطانی در نامه‌ای سرگشاده به «معصومه آباد» عضو اصولگرای شورای اسلامی شهر تهران نوشت: «به هنگام بیان حقوق و شأن و جایگاه و افتخارات گذشته‌تان و دفاع و توصیف از خودتان به بلور و آبگینه، از تکالیف و وظایف‌تان نیز سخن گویید تا خدای ناکرده افکار عمومی این‌گونه دچار اشتباه نشود که برخی به اعتبار گذشته‌شان امروز به آلاف و الوفی رسیده‌اند و به‌سان سرمایه‌گذاری در بانک‌ها و شرکت‌های بیمه و بازنشستگی از اندوخته‌های سابق خود در بزنگاه‌های کنونی برداشت می‌کنند!!»
به گزارش «سحام»، متن نامه وکیل یاشار سلطانی مدیرمسئول وب‌سایت فیلتر شده‌ی معماری نیوز به شرح زیر است:
سرکار خانم معصومه آباد
سلام علیکم؛
به احترام جهاد صغیرتان خاضعانه سر فرود می‌آورم؛ امیدوارم آن جهاد فی سبیل الله همواره مستمر و در نهایت منجر به موفقیت شما در جهاد اکبر هم شود. این بماند که خود در جهاد صغیر وامانده‌ام و در جهاد کبیر درمانده!
بعد از ماجرای املاک شهرداری و ذکر نام‌تان در گزارش رسمی و البته غیر محرمانه سازمان بازرسی کل کشور، شما بدون ورود به اصل ماجرا، در دفاع از خود چندین‌بار سوابق‌تان را متذکر شدید و حتی در آخرین مصاحبه، خود را به حق به مثابه بلور و آبگینه توصف کردید! در این‌جا نه بحث حقوقی می‌کنم و نه از موکل دربند در برابر اظهارات شمای فارغ از بند دفاع می‌کنم! چرا که حال و روز ما هم بنابر اخطار و احضارها و تفاسیر عجیب‌وغریب قوه عادل و قادر از قانون، کمتر از حال و روز آقای یاشار سلطانی نیست! او در بند است و زبان ما هم بنابر مصالح موکل در دهان‌مان در حبس! که اگر مجالی پیدا می‌شد، گفتنی‌ها از نحوه دادرسی و اصل و فرع ماجرا بسیار بود و در نوع خود جالب و شنیدنی! در این‌جا می‌خواهم در کنار داستان اسارت مظلومانه شما در غربت، داستان دیگری را بازگو کنم که قرین قصه شماست در قدرت! قصه زنان پیامبر! همان‌هایی که به خاطر ازدواج‌شان با نبی اکرم (ص)، دارای مقاماتی شدند و البته مکلف به تکالیفی! ام المؤمنینی که بعد از موفقیت مسلمانان در غزوات، به اعتبار همسری با پیامبر، افزون بر حق‌شان، از غنایم و بیت‌المال طلب می‌کردند‌ و بر طبل زیاده‌خواهی خود می‌نواختند! پس از آن بود که خداوند با لحن قاطع، به زنان پیامبر هشدار می‌دهد که اگر زندگى پر زرق و برق دنیا را مى‌خواهید از پیامبر جدا شوید، و اگر به خدا و رسول خدا دل بسته‌اید، و به زندگى و خانه ساده پیامبر قانع، بمانید و زندگی کنید! همیشه مقامات حساس و افتخار آفرین، وظائف سنگینى را نیز به همراه دارد؛ چگونه زنان پیامبر مى‌توانند ام المؤمنین باشند، در حالی که فکر و قلب‌شان در گرو زرق و برق دنیا است؟
این داستان را در کنار داستان «من زنده‌ام» شما از آن رو بازگو کردم که نکند برخی اعضای شورای شهر تهران همچون آقای قناعتی این‌گونه متوهم شوند و احیانا شما را نیز متوهم سازند که چون آزاده‌اید و جزو السابقون و به تعبیر خودتان به‌سان بلور و آبگینه، پس تقدیم هرگونه غنائم و املاک احتمالی از بیت‌المال حق مسلم‌تان است و گوارای وجودتان! متأسفانه وی به زعم خود در دفاع جانانه از شما چنین اظهارات فاقد مبانی شرعی و عقلی را بیان داشتند!!
اینجانب در مقامی نیستم که از شما تحقیق کنم که احیانا چه گرفته‌اید و کجا گرفته‌اید! (البته در این‌باره سخن بسیار است و ابهامات بسیار تر و خدای ناکرده در صورت صحت، گذشت زمان خود همچون قصه پر غصه قاری مشهور همه چیز را روشن می‌کند! چرا که سنت الهی بر این است که ابرهای تیره بی‌تقوایی‌ها و مصلحت سنجی‌های ظالمانه، در برابر خورشید فروزان حقیقت مظلوم چندان مقاوم نباشند!) اما نگران طلبکار جلوه دادن شما از انقلاب و مردم به بهانه اسارت‌ها و رشادت‌های‌تان هستم! نگران نظریه‌سازی شیاطین جن‌وانس تا اجر و مزد اخروی شما را به چهار دیواری‌های شهرداری تنزل و تخفیف دهند و احیانا با انگیزه‌ها و مطامع جناحی و خودشیرینی‌های باندی و شبکه‌ای و بیان جلوه‌های نفس مزینه و گزاره‌های نشأت گرفته از نفس اماره مانند «چون اسطوره و آزاده‌اید پس محق و مجازید»، پاداش اخروی‌تان را ضایع کنند و شما را از درجه اعتبار ساقط! که اعوذ بالله من همزات الشیاطین! نگران آنم که شما به حق بر جایگاه و شأن و شئونات به‌سان بلور و آبگینه خود تاکید کنید و به‌ناحق از تکالیف خود به عنوان یک مرجع و الگوی اجتماعی شانه خالی کنید! در بیان حقوق خود به حق، داد از بلور و آبگینه زنید و به وقت اداء تکلیف، به باطل حرف از سنگ و کلوخ ! در حالی که به تعبیر امیرالمومنین هرجا حقی نهفته است معادل آن تکلیفی نیز خفته! پس به هنگام بیان حقوق و شأن و جایگاه و افتخارات گذشته‌تان و دفاع و توصیف از خودتان به بلور و آبگینه، از تکالیف و وظایف‌تان نیز سخن گویید تا خدای ناکرده افکار عمومی این‌گونه دچار اشتباه نشود که برخی به اعتبار گذشته‌شان امروز به آلاف و الوفی رسیده‌اند و به‌سان سرمایه‌گذاری در بانک‌ها و شرکت‌های بیمه و بازنشستگی از اندوخته‌های سابق خود در بزنگاه‌های کنونی برداشت می‌کنند!!
و کلام آخر این‌که اندوخته و سرمایه معصومه آباد فقط اندوخته شخصی ایشان نبوده و نیست؛ بلکه اندوخته و سرمایه معنوی و اجتماعی همه ایرانیان مومن به وعده الهی است که امید است به ثمن بخس فروخته نشود! از صمیم قلب دعا می‌کنم هر آنچه را که در مورد شما گفتند و شنیدیم ناراست باشد و همچنان نبض «من زنده‌ام» زندگی‌تان فعال و پرنشاط!
سرکار خانم آباد! سایه‌تان هم‌چنان مستدام باد و دنیا و عقبایتان همیشه آباد.

‎نشست جمعی از کنشگران مدنی و سیاسی در اعتراض به حکم ۱۶ سال زندان برای نرگس محمدی

گروهی از فعالان حقوق زنان و کنشگران مدنی و سیاسی و نیز دوستان نرگس محمدی دور هم گرد آمدند و به صدور حکم سنگین برای نرگس محمدی اعتراض کردند.
‎به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی به نقل از کانون شهروندی زنان، در این نشست برخی از اعضای این کانون در کنار کیوان صمیمی مدیر مسئول ماهنامه توقیف شده «نامه»، احسان شریعتی، بهاره هدایت، فعال دانشجویی و همبندی سابق نرگس محمدی، سیدمصطفی تاجزاده معاون سیاسی وزارت کشور دولت اصلاحات، بدرالسادات مفیدی، روزنامه نگار، بهمن احمدی امویی روزنامه نگار، معصومه دهقان فعال مدنی، محمود بهزادی، وکیل نرگس محمدی؛ بهزادی عضو ملی-مذهبی، حسین رفیعی عضو ملی-مذهبی، لطف الله میثمی، مدیر مسئول نشریه چشم‌انداز ایران، مجید دُری فعال دانشجویی، سعید ابوطالب عضو ملی-مذهبی، و برخی دیگر از فعالان مدنی و دانشجویی حضور داشتند. محوریت این نشست در باره حکم ناعادلانه نرگس محمدی بود؛ از این رو حاضران به اتفاق به این حکم صادره از سوی قوه قضائیه، اعتراض داشتند.
‎در ابتدای این نشست، کیوان صمیمی ضمن خوشامدگویی به حاضران، از وضعیت نرگس محمدی، فعال مدنی و حقوق زنان که بیش از یکسال است در زندان اوین در بند زنان به سر می برد ابراز نگرانی کرد و از این که وی به رغم بیماری و نداشتن شرایط جسمی مناسب، به تازگی به ۱۶ سال حبس محکوم شده است ابراز تاسف کرد.
‎پرونده‌سازی برای نرگس محمدی
‎پس از صحبت های کیوان صمیمی، محمود بهزادی، وکیل نرگس محمدی در این نشست، به تشریح پرونده نرگس محمدی و همچنین توضیح روندی از مراحل طی شده در این پرونده پرداخت و گفت: متاسفانه در پرونده نرگس محمدی ما شاهد پرونده سازی برای وی بودیم، تا آنجا که حتی در برخی از موارد دادستانی هم در برابر این پرونده سازی مقاومت می کرد.
‎او توضیح داد: نرگس معتقد بود که در اقدامات مدنی اش هیچ گونه کار غیر قانونی صورت نگرفته است. در واقع معتقد بود که هر حرکت مدنی که در ارتباط با مردم یا از موضع نهی از منکر نسبت به دولت ها است، باید انجام شود. به همین دلیل به رأی صادره اش هم اعتراضی نکرد.
‎بهزادی گفت: من در همان شعبه ای که پرونده نرگس محمدی وجود دارد، پرونده هایی دارم که نزدیک به چند سال است که هنوز حکمی برای آنها صادر نشده است اما نمی دانم چرا دادگاه نرگس محمدی به سرعت درباره پرونده خانم محمدی رأی صادر کرد!؟ و در دادگاه تجدیدنظر هم به سرعت آن حکم تایید شد. درحالی که قانون ۲ هفته وقت گذاشته است که حکم انشاء شود اما رأی خانم محمدی در کمتر از ۴ روز حکمش صادر شد.
‎وکیل نرگس محمدی یادآوری کرد: باید این پرونده سازی ها به گوش آقای روحانی برسد و بداند که در برخی از وزارتخانه های دولت اش چه اقداماتی صورت می گیرد. وی در ادامه گفت: اتفاقات اخیر و تلاش هایی که صورت گرفته را مثبت می بینید.
‎بهزادی گفت: من بارها گفته ام که حکم خانم محمدی، خلاف قانون، شرع و اخلاق است. او همچنین درباره دادگاه نرگس محمدی هم گفت که اگر دادگاه نرگس محمدی علنی بود، به چالش کشیده شدن دادگاه توسط نرگس محمدی، نشان داده می شد و حتی با استدلال های او درباره شرایط فساد کشور، وضعیت زنان، اعتیاد و فقر، مردم به خوبی می دیدند که آیا این فرد حقش ۱۶ سال زندان است یا نه؟
‎حکم نرگس محمدی شکسته می شود
‎سیدمصطفی تاجزاده معاون سیاسی وزارت کشور دولت اصلاحات نیز در این نشست گفت: با شناختی که از مجموعه دارم، معتقدم که پروژه زندان به بن بست خواهد رسید. البته معنایش این نیست که دیگر کسی را بازداشت نمی کنند و یا احکام ظالمانه نمی دهند ولی از این روند می توان اینطور برداشت کرد که این پروژه در حال جمع و جور شدن است و ما هم باید کمک کنیم که این اتفاق بیفتد.
‎تاجزاده گفت: ما در کشورمان طیف های گسترده ای با اختلاف نظرهای بسیار عمیق و بنیادی داریم، یعنی طیفی که یک سرش به کسانی می رسد که معتقدند ریشه همه مشکلات دین است و سر دیگر طیف هم کسانی را داریم که معتقدند همه مشکلات بر می گردد به آن که همه تار و پود جامعه هنوز دینی نشده است. بین این دو طیف هم انواع و اقسام گروه های فکری مختلف را داریم که هر کدام هم به یک سری از منابع قدرت و رسانه دسترسی دارند. حال ما در این کشور با این همه تنوع دیدگاه ها، هیچ راهی نداریم به جز این که با هم کنار بیایم و تصور من این است که جامعه در حال حرکت به این سمت و سو است.
‎تاجزاده در ادامه بیان کرد: این تصور که کسی فکر کند می تواند بقیه را حذف کند و به تنهایی بتازد، با روندی که در حال طی شدن است ناممکن می نماید.
‎تاجزاده همچنین در باره شخص نرگس محمدی گفت: با هر معیاری که نگاه کنیم حکمی که برای نرگس محمدی صادر شده حکم ظالمانه ای است و تردیدی هم نیست که این حکم سیاسی است. این حکم قطعا شکسته می شود و اینطور نیست که هرکسی بخاطر هیچی، ۱۶ سال حکم بگیرد. از این رو شخصاً اعتقادم این است که این حکم خواهد شکست اما چگونه و با چه بهانه ای این اتفاق می افتد، نمی دانم. اما این خوشبینی نباید موجب این شود که دست روی دست بگذاریم.
‎تاجزاده ادامه داد: من یقین دارم که بخشی از قوه قضائیه با این حکم مخالف است و نه تنها به جهت حقوق خانم محمدی بلکه از جهت بی اعتباری قضات و دستگاه قضایی. این فعال سیاسی در ادامه اظهار کرد: در دوره ای که مردم بیدار هستند، صرف انعقاد کلام یعنی قدرت. بنابراین باید حرف زد و این مدنی ترین حق ما است.
‎تاجزاده گفت: من حتا معتقدم که بخش هایی از اصولگرایان هم با این داستان موافق نیستند. چون معلوم است که این کار شکست خورده است. به طوری که الان رسانه های اصولگرا، در برابر احضار ۷ نفر از اعضای مشارکت سکوت کرده اند.
‎وی همچنین ضمن بیان این که نباید ناامید شد، گفت: ما باید در پیشنهاد و ارائه طرح هایی برای شفاف سازی قوانین موجود اقدام کنیم و مطمئناً مورد استقبال قرار می گیرد چرا که با این چرخش ها و اتفاقاتی که افتاده، مشخص شده که هر کسی می تواند در مضان اتهام قرار بگیرد و فاصله زیادی نیست بین کسی که روی صندلی دادستان نشسته با کسی که روی صندلی متهم نشسته است. بنابراین در این جامعه همه از شفافیت استقبال می کنند.
‎تاجزاده در پایان گفت: نرگس محمدی، زنی است که اهل هیچ گونه خشونت طلبی و اقدام علیه امنیت ملی نیست. او زنی است که علی رغم این که همسر و فرزندانش در کنارش نیستند اما ایستاده و فعالیت می کند؛ تردید ندارم که این حکم خواهد شکست و ایرانی که من می شناسم این حکم را بر نمی تابد و به نظرم قابل تداوم هم نیست.