ترور به نام خدا
روزی که آمد آن مرد شوم
جغد بدبختی نشست بر این مرز و بوم
در چهره ش نبود جز خشم و کین
کشت انسانهای پاک به نام قرآن و دین
همه حرفهایش میداد بوی جنون
ارمغانش نبود جز کشتار و خون
رفتار پیروانش جنون آمیز بود
مخالفانش تیر باران یا که حلق اویز بود
دشت و صحرا را کرده بود پر ز خون
حس قدرت برده بودش تا مرز جنون
در نگاهش نبود هیچ جز نفرت
تشنه قدرت و جنایت علیه بشریت
ترور به نام خدا
حزب او بود فقط حزب الله
چه خونین دههای بود دهه شصت
دههای که کشتی انسانیت به خون نشست
قبل اعدام دختری که باکره بود
از برای نرفتن به بهشت برداشتن باکره گیش چاره بود
ترور به نام خدا
مادری گریان با فرزند خود بود در حال وداع
آن جغد شوم ترک دنیا را بگفت
آمد و ویرانهای ساخت و بخفت
ترور به نام خدا کرد
تاریخ باید بداند به نام دین چهها کرد .
سروده رضا امیری