دادستانی با آزادی مشروط فریبرز کاردار موافقت نمی‌کند

رادیو پارس _– مسئولین دادستانی با در خواست آزادی مشروط «فریبرز کاردار»، شاعر زندانی بند ۷ زندان اوین، موافقت نمی‌کنند. فریبرز کاردار مهر ماه ۱۳۹۲ به اتهام فعالیت‌های انتقادی در شبکه‌های مجازی و به ویژه فیسبوک بازداشت شده و از آن زمان در اوین زندانی است.

علی‌رغم برخورداری از عفو عمومی، هم‌چنان با مخالفت دادستانی جهت آزادی مشروط روبروست.

یکی از نزدیکان خانواده این شاعر زندانی در گفتگو با گزارشگر هرانا، ارگان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، گفت: “فریبرز کاردار در تیر ماه ۱۳۹۴ مورد عفو عمومی قرار گرفت و به جای آزادی، مورد تخفیف ۳/۵ سال قرار گرفت. با اینکه ۳۰ ماه از دوران حبس خود را سپری کرده، ولی با آزادی مشروطش هم مخالفت می شود و هر بار که خانواده وی به دادستانی مراجعه می کنند، به آن‌ها هیچ جوابی داده نمی شود. فریبرز کاردار فقط به دلیل سرودن شعر در صفحه فیسبوک شخصیش بازداشت شده است.”

این منبع مطلع در ادامه گفت: “در تاریخ دهم مهر ۱۳۹۲ فریبرز کاردار توسط اطلاعات سپاه پاسداران بازداشت شد و بعد از ۱۵ روز نگهداری وی در سلول انفرادی به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل شد. سپس به بند ۸ اوین و بعد از ۱۲ روز به بند ۷ منتقل شد. فریبرز کاردار شاعر است و علت بازداشتش توسط اطلاعات سپاه سرودن شعر بوده که اوضاع اجتماعی امروز ایران را مورد نقد قرار داده است.”

این منبع همچنین افزود: “فریبرز کاردار در بند ۷ از روحیه مناسبی برخوردار نیست. چراکه این بند، مخصوص زندانیان عمومی است.”

شایان ذکر است، فریبرز کاردار در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۳۹۳ توسط قاضی مقیسه به ۱۸ سال و ۹۱ روز حبس محکوم شد و در تاریخ ۷ مهر ۱۳۹۳ در دادگاه تجدید نظر این حکم با استناد به قانون جدید ۱۳۴ به ۷ سال تقلیل یافت.

هتک حرمت قبور مسلمین در نقده

خبرگزاری هرانا _ منابع محلی از تخریب سنگ قبرهای قبرستان اهل سنت شهر نقده از توابع استان آذربایجان غربی، به دست افراد ناشناس خبر داده اند.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از سولدوز خبر، با به پایان رسیدن انتخابات، تب و تاب آن هنوز در شهر نقده به پایان نرسیده و اتفاقاتی که هرچند وقت یکبار در شهر رخ میدهد نشان از تقویت این فضا دارد.

تصاویر سنگ قبرهای شکسته در قبرستان خروجی شهر بسمت پیرانشهر از صبح امروز دست به دست میچرخد و موجی از اظهار تاسف در مردم شهر را پدید آورده است. چند وقت پیش اتفاقی مشابه این اقدام در قبرستان شهر اشنویه رخ داد و رسانه ها این حرکت را که موجب آزرده خاطر شدن مردم اشنویه شد متوجه گروههای …. دانستند.

شیرکو روا جوان کرد اهل نقده که در روستای تازه قلعه زندگی می کند با اظهار تأسف از این اتفاق می گوید: “عده ای انگشت شمار میخواهند اتحاد و برادری ما را از بین ببرند بنابراین باید در مورد این مسایل روشنگری شود”.

با توجه به ترکیب قومیتی و مذهبی خاص شهر نقده، بحث ایجاد اختلاف از مدتها پیش در این شهر مطرح بوده و همچنان عده ای قصد دارند با استفاده از این تفکر مردم نقده را به بازی بگیرند. رحیم جوان ۲۹ ساله اهل نقده بعد از گفتن اینها ادامه داد: “مردم نقده مشغول زندگی عادی خود هستند و معلوم نیست چنین اقداماتی با چه هدفی و توسط چه کسانی انجام و به مردم نقده نسبت داده می شود”.

پلیس و نیروهای امنیتی با در دست داشتن سرنخ هایی مهم در حال تحقیق روی این اتفاق هستند.

فقر و محرومیت بر روستای رحمت آباد لاشار سنگینی می‌کند/عکس

رحمت آباد روستایی در بخش لاشار است که در فاصله ۱۳۰۰متری آن حتی در روز روشن لامپ تیر برق خیابان روشن است اما در این روستا محرومیت بیداد میکنند.

به گزارش کمپین فعالین بلوچ به نقل از لاشار نیوز؛ این روستا  یکی از دهها روستای بلوچستان است که ساکنانش از داشتن امکانات اولیه محروم و شاید بهتر باشد بگوییم در محرومیت مطلق زندگی می کنند.

روستای که  حدود ۱۰۰ نفر در این مکان زندگی می‌کنند اما همچنان از امکانات اولیه چون نعمت برق و آب و…  بی‌بهره هستند.

مردم این روستا بعد از سالها همچنان در گرما زندگی می‌کنند و بی صبرانه منتظراند تا برق منازلشان هر چه سریعتر وصل شود تا به سطح یک زندگی عادی برسند.

در این روستاها خبری از آب لوله کشی نیست و کام تشنه آن‌ها با مشقت  تر می‌شود.

یکی از اهالی روستا  می‌گوید: آب لوله‌کشی نداریم و آب مصرفی مورد نیاز را با طی کردن ۶ کیلومتر رفت و برگشت با پای پیاده از قنات روستا، به دشواری تهیه می‌کنیم تا لیوان آبی برای آشامیدن یا آبی برای شستن داشته باشیم.

در اینجا بوی نداری و محرومیت را به خوبی احساس میکنی، در مقابلش سادگی و صفا و صمیمت را نیز لمس میکنی و در آن کودکانی شاد و خندان را می بینی که تایرهای بی ارزش و دو تکه کرز درخت خرما با ارزش ترین چیز و سرمایه آنهاست!

زدودن فقر و محرومیت همتی جهادی ازسوی مسوولان محلی و استانی را می طلبد اگر چه این همت می بایست از سال ها قبل انجام می شد.

روستای رحمت اباد از توابع بخش لاشار شهرستان نیکشهر است که در فاصله ۲۰کیلومتری مرکز بخش لاشار در جنوب استان سیستان و بلوچستان قرار دارد.

گزارش از عبدالمالک زین الدینی

سه زندانی سیاسی و ۱۰۰ سال حبس و تبعید در زندان میناب

رادیو پارس _   سه زندانی سیاسی که در زندان میناب نگهداری می‌شوند جمعا به تحمل ۱۰۰ سال حبس محکوم اند. «محمدحسین رضایی»، «کمال شریفی» و «افشین سهراب‌زاده» سه زندانی سیاسی کرد، به ترتیب به ۴۵، ۳۰ و ۲۵ سال حبس محکوم و از مدت‌ها پیش به زندان میناب در استان هرمزگان تبعید شده اند.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، هر سه این زندانیان بر خلاف اصل تفکیک جرائم همراه با مجرمین غیرسیاسی نگهداری می شوند.

زندان میناب با ظرفیتی حدود ۱۰۰۰ زندانی و تعداد کم زندانیان سیاسی فاقد بند ویژه زندانیان سیاسی است.

سختی ملاقات با خانواده به دلیل دوری راه و هزینه زیاد، کمبود امکانات و عدم تفکیک جرائم، مسائلی است که این سه زندانی از آن مرتبا اظهار نارضایتی کرده اند.

محمدحسین رضایی

محمد (خسرو) حسین رضایی ۳۱ ساله در خردادماه سال ۹۰ به همراه چند تن دیگر در یکی از روستاهای تابعه‌ سنندج بازداشت شد.

او به اتهام عضویت در حزب کومله انقلابی کُردستان و درگیری با نیروهای سپاه پاسداران برای چندین ماه در بازداشت نیروهای اداره‌ اطلاعات سنندج و حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران بود و بعدا به زندان مرکزی سنندج منتقل شدند. این زندانی به اتهام محاربه از طریق عضویت در حزب موکله اتقلابی کُردستان در تاریخ ۲۱ مردادماه سال ۹۱ در شعبه‌ یک دادگاه انقلاب سنندج به ریاست قاضی بابایی محاکمه شد.

در ۲۹ شهریورماه حکم ۳۰ سال زندان و تبعید به زندان میناب به او ابلاغ شد. محمد حسین رضایی بعدا به دلیل داشتن پرونده باز قبلی به اتهام اقدام علیه امنیت ملی به ۱۵ سال دیگر حبس محکوم شد و مجموعا به ۴۵ سال حبس محکوم شده است.

این زندانی در اواخر فروردین ماه ۹۲ بعد از قطعی شدن حکم از زندان مرکزی سنندج به زندان میناب تبعید شده است و از آن زمان در این زندان نگهداری می شود.

کمال شریفی

کمال شریفی ۴۳ ساله در سال ۸۷ در شهر سقز بازداشت شد و در شعبه ۱ دادگاه انقلاب سقز به ریاست قاضی شایق به ۳۰ سال زندان و تبعید محکوم شد و پس از قطعی شدن حکم به زندان میناب منتقل شد.

وی در سال ۸۷ در اعتراض به شرایط نگهداری اش در زندان میناب و عدم برخورداری از حق ملاقات دست به اعتصاب غذای طولانی مدتی زد؛ پس از این اعتصاب غذا کمال شریفی به مشکلات گوارشی معده و روده دچار شد و بهداری زندان نیز هیچ‌گونه اقدامی برای درمان وی صورت نداد.

کمال شریفی که در زندان میناب و در میان زندانیان عادی و جرایم مواد مخدر بسر می‌برد، در سالهای ۱۳۶۸ و ۱۳۶۹ چندین بار به اتهام هواداری و فعالیت برای حزب دموکرات کردستان دستگیر و سرانجام در دادگاه انقلاب شهر سقز به یکسال حبس و تحمل ۴۰ ضربه شلاق محکوم شده بود.

افشین سهراب زاده

افشین سهراب‌زاده، ۲۴ ساله، اهل کرمانشاه در ۱۸ خردادماه ۱۳۸۹، توسط نیروهای اداره اطلاعات شهر کامیاران بازداشت شد و بعد از اتمام بازجویی ها در اداره‌ اطلاعات شهر کامیاران ، به زندان مرکزی سنندج منتقل شد. او پس از آن در اسفندماه سال ۱۳۹۰، از «زندان مرکزی سنندج» به «زندان میناب» تبعید شد.

او در یک دادگاه کوتاه در شعبه ۲ دادگاه سنندج  به اتهام محاربه از طریق عضویت در احزاب اپوزیسیون کرد به ۲۵ سال زندان همراه با تبعید به زندان میناب محکوم شد.

آقای سهراب زاده که از سرطان روده رنج می برد، در تابستان ۱۳۹۴ جهت رسیدگی‌های پزشکی به زندان اوین منتقل شد و در بهمن ماه سال جاری بدون رسیدگی به علت بالا بودن هزینه درمان (۱۸۵ میلیون هزینه درمان) به زندان میناب باز گزدانده شد.

این زندانی که شرایط دشواری را در زندان میناب تجربه می کند، طی نامه ای به احمد شهید نوشته بود: «تا جایی که به یاد دارم، قبل از بازداشتم، در سلامتی کامل به سر می‌بردم. در اداره اطلاعات به شدت مورد شکنجه قرار گرفتم و از ناحیه بینی دچار شکستگی شدم و بر اثر ضربات شدید وارده از سوی ماموران اطلاعات، فتق‌ام پاره شد.»

Weniger anzeigen

دادستان طرقبه و شاندیز از دستگیری ٢٧ نفر به دلیل شرکت در پارتی مختلط خبر داد

رادیو پارس _   دادستان عمومی و انقلاب شهرستان طرقبه و شاندیز از دستگیری عاملان برگزاری «پارتی های مختلط» خبر داد.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از خراسان، جواد شاکری دادستان عمومی و انقلاب شهرستان طرقبه و شاندیز گفت: “تحقیقات غیرمحسوس پلیس بیانگر آن بود که فردی معروف به «رضا آنلاین» با راه اندازی گروه هایی در شبکه های اجتماعی با عناوینی مانند «مهمانی باز»، «رضا آنلاین برای همه»، «رضا آنلاین در همه جا» و … امکانات ، لوازم و ویلاهایی را برای برگزاری «مجالس مختلط» در حالی فراهم می کند که خود نیز تعدادی از دختران و زنان جوان را در این گونه پارتی ها همراهی می کند”.

این مقام قضایی تصریح کرد: “با به دست آمدن اسناد و مدارکی از اقدامات مجرمانه و خلاف شرع توسط این فرد مشخص شد که افراد دیگری نیز در این ماجرا دخالت دارند و به صورت باندی در این رابطه عمل می کنند که با صدور دستور قضایی، ماموران انتظامی فرماندهی طرقبه و شاندیز وارد عمل شدند و در یک عملیات هماهنگ ۲۷ نفر را دستگیر کردند”.

قاضی شاکری با اشاره به دستگیری سردسته این باند ادامه داد: “در میان دستگیرشدگان عوامل اصلی دیگری معروف به وی آی پی، دلتا و … نیز وجود دارند که بازجویی ها از آنان ادامه دارد”.

وی همچنین گفت: “تصاویر و فیلم هایی از متهمان اصلی این پرونده به دست آمده است که دختران و پسران را حتی در استخرهای مختلط نشان می دهد و سردسته آنان در حالی عکس هایی از دختران کنار خودش تهیه کرده است که آن ها با رضایت خود در کنار وی عکس گرفته اند”
وی با بیان این که در این «پارتی های شیطانی» اعمال خلاف شرع و قانون انجام شده است افزود: “اتهام برخی از متهمان این پرونده، فراهم کردن موجبات فساد است که مجازات های سنگینی را نیز در پی دارد”.

اعتراض شوراهای صنفی دانشگاه‌ها به رفتارهای غیرقانونی‬؛ احضار ۱۳۶ دانشجو در دو ماه

dein ProfilbildReza Amiri

رادیو پارس _

جمعی از فعالان صنفی دانشگاه های سراسر کشور با انتشار بیانیه ای به احضارهای غیرقانونی و فشارهای امنیتی بر فعالان دانشجویی در روزهای پایانی سال اعتراض کردند.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از کلمه، این دانشجویان ضمن اعتراض به این برخوردها و به ویژه احضارهای گروهی ۱۸ اسفند دانشگاه تهران و ماه‌های گذشتۀ دانشگاه علم و صنعت ایران، خواستار توقف فوری این فرایند و پاسخگویی شفاف دربارۀ چرایی آن شده اند.
آنها تصریح کرده اند که آغاز دوبارۀ احضارهای گروهی نه‌تنها برای دانشجویان این دانشگاه‌ها، بلکه برای همۀ دانشجویان کشور اتفاقی نگران‌کننده است که باید در مقابل آن موضعی شفاف، قاطع، و قانونی گرفت.
متن بیانیه بدین شرح است:
صبح روز سه‌شنبه ۱۸ اسفند سال ۱۳۹۴، درحالی‌که به ایام نوروز و تعطیلات رسمی دانشگاه نزدیک می‌شدیم، ۹ تن از دانشجویان دانشکدۀ علوم اجتماعی دانشگاه تهران با تماس‌های تلفنی متعدد و البته غیرقانونی به کمیتۀ انضباطی احضار شدند. با این احضارها آشکار شد علاوه بر این که تعداد احضارشدگان سیر صعودی گرفته، نحوۀ احضارهای غیرقانونی نیز بیش از پیش در دستور کار کمیته انضباطی قرار گرفته است. دانشجویان که پیش از این به رویۀ احضارهای کتبی بدون درج موارد اتهامی در احضاریه، اعتراض رسمی و مشخصی داشته‌اند، اینک با احضارهای غیرشفاف شفاهی مواجه شده‌اند. لازم به ذکر است که این قبیل اقدامات، علاوه بر اینکه نفسی غیرقانونی داشته و غیرقابل پذیرش هستند، برای فضای دانشگاهی ماهیتی تشنج‌زا دارند. در کنار این اتفاق، در این روز حکم انضباطی یکی دیگر از دانشجویان فارغ‌التحصیل این دانشکده نیز با عنوان «دو ترم تعلیق اخذ مدرک» – که هیچ پشتوانۀ قانونی‌ای ندارد و خارج از تنبیهات مندرج در آیین‌نامۀ انضباطی دانشجویان است – پس از گذشت یک ماه از تاریخ صدور، به صورت رسمی به اطلاع ایشان رسید.
پس از تماس‌های تلفنی غیرقانونی با ۹ نفر از دانشجویان در روز ۱۸ اسفند، ظهر روز چهارشنبه نوزدهم اسفند ۶ تن از دانشجویان این دانشکده مورد احضار کتبی قرار گرفتند. با حضور بیش از ۶۰ تن از دانشجویان در کمیتۀ انضباطی دانشگاه تهران در اعتراض به این احضارها، روشن شد که علاوه بر این ۶ تن، ۵ تن دیگر از دانشجویان دانشکدۀ علوم اجتماعی هم در لیست احضارهای آتی این کمیته قرار دارند و به گفتۀ دبیر کمیتۀ انضباطی دانشگاه به‌زودی برای آنان هم احضاریۀ کتبی صادر خواهد شد. اما احضار گروهی دانشجویان آن هم در روزهای آخر اسفند که به گمان مسئولین می‌بایست دانشگاه خلوت باشد، یک پیام مشخص دارد: ساکت شوید!
دانشجویان با حضور عمومی خود در کمیتۀ انضباطی صراحتاً اعلام کردند که دورۀ ایجاد فضای ارعاب از طریق احضارهای گروهی غیرقانونی گذشته است. طی این رخداد شش دانشجویی که مورد احضار کتبی قرار گرفتند نیز مکرراً از دبیر کمیتۀ انضباطی درخواست کردند که علت احضارشان و عدم قید آن در احضارنامۀ کتبی را در حضور جمع دانشجویان بیان کند، اما به این خواستۀ ایشان با سکوت پاسخ داده شد. با توجه به عدم پاسخگویی دبیر کمیتۀ انضباطی به مطالبۀ دانشجویان درباب بیان اتهامات دانشجویان احضارشده، تا زمانی که فرایندهای انضباطی به روند شفاف و قانونی خود بازنگردد، دانشجویان احضارشده به این کمیته مراجعه نخواهند کرد.
این اتفاقات تلخ درحالی رخ می‌دهد که نمایندگان دانشجویان نیز در جلسۀ دوم دی‌ماه با حضور هیأت رئیسۀ دانشگاه تهران بر این نکته تأکید کردند که روند فعالیت‌های کمیتۀ انضباطی دانشگاه «باید» مطابق قانون باشد و ریاست دانشگاه نیز متعهد شدند که اقدامات غیرقانونی در باب احضار دانشجویان به کمیتۀ انضباطی متوقف ‌می‌شود. اما متأسفانه بعد از گذشت کمتر از سه ماه از آن جلسه، شاهد ادامۀ فرایندهای غیرقانونی در این رابطه بودیم.
شایان ذکر است روند این احضارها به دانشگاه تهران محدود نمی‌شود، در دانشگاه علم و صنعت ایران نیز دانشجویان به بهانۀ پوشش نامناسب به اتاق‌های گفتگوی کمیتۀ انضباطی احضار شدند. ۱۰۰ نفر در عرض یک ماه به این اتاق‌ها احضار شدند، و ۳۶ نفر در ماه پیش از آن، این اعداد و ارقام نشان می‌دهد طبق برخوردها، تقریباً همۀ دانشجویان علم و صنعتی متخلف و قانون‌شکن هستند. احضار ۱۳۶ دانشجو در عرض دو ماه خود جای سؤال دارد، مگر آن که مشکل از معیار و میزان تشخیص تخلف باشد و نه عمل دانشجویان. در پی اعتراض شورای صنفی دانشگاه علم و صنعت نسبت به این اقدام، مسئولین کمیتۀ انضباطی اظهار داشتند که این عمل فرهنگی و در جهت آگاه‌سازی دانشجویان بوده و منجر به صدور هیچ حکمی در کمیتۀ انضباطی نخواهد شد. این درحالی است که هفتۀ گذشته برای تعدادی از این دانشجویان به بهانه‌های مختلف حکم انضباطی صادر شد.
ما دانشجویان ضمن اعلام اعتراض صریح خود به این فرایندها و مخصوصاً احضارهای گروهی ۱۸ اسفند دانشگاه تهران و ماه‌های گذشتۀ دانشگاه علم و صنعت ایران، خواستار توقف فوری این فرایند و پاسخگویی شفاف دربارۀ چرایی آن هستیم و معتقدیم آغاز دوبارۀ احضارهای گروهی نه‌تنها برای دانشجویان این دانشگاه‌ها، بلکه برای همۀ دانشجویان کشور اتفاقی نگران‌کننده است که باید در مقابل آن موضعی شفاف، قاطع، و قانونی گرفت. مسئولین امر به ‌جای تهدید، ترعیب و سرکوب دانشجویان موظفند به‌ دنبال پاسخگویی به مطالبات برحق آنان باشند.
۲۰ اسفند ۱۳۹۴
شورای صنفی دانشکدۀ علوم اجتماعی دانشگاه تهران
شورای صنفی خوابگاه‌های دانشگاه تهران
شورای صنفی دانشکدۀ روانشناسی دانشگاه تهران
شورای صنفی دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران
شورای صنفی دانشگاه علم و صنعت ایران
شورای صنفی دانشگاه تربت حیدریه
شورای صنفی دانشگاه اراک
شورای صنفی دانشگاه بوشهر
شورای صنفی دانشگاه صنعتی اصفهان
شورای صنفی دانشگاه زاهدان
شورای صنفی دانشگاه گیلان
شورای صنفی دانشگاه زنجان

جلیل محمدی فعال کارگری بازداشت شد

«جلیل محمدی» فعال کارگری و عضو کمیته­ ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل­های کارگری، روز دوشنبه ۱۷ اسفند ماه از سوی نیروهای امنیتی در منزلش در سنندج بازداشت و به مکان نامشخصی منتقل شده است.

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، تارنمای کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری طی گزارشی نوشته ” درساعت ٢ بعد ازظهر روز دوشنبه ۱۷ اسفند ماه در آستانه ۸ مارس روزجهانی زن، ماموران امنیتی با یورش به منزل مادر «جلیل محمدی» فعال کارگری، پس از تفتیش منزل و ضبط وسایل شخصی نامبرده، از جمله کامپیوتر، موبایل، فلاش و کتابها ، وی را بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل کرده اند.
با توجه به اینکه جلیل محمدی در آن زمان در شهرستانهای همجوار مشغول به کار بود، مامورین اطلاعاتی در پاسخ به خانواده وی علت این اقدام را نیاز به گرفتن پاره ای از توضیحات در مورد جلیل محمدی عنوان کرده اند.
این فعال کارگری به دفعات متعدد بارها طی سال‌های ۱۳۹۱ تا کنون بازداشت و زندانی شده است.

مرگ کولبر مریوانی با شلیک مستقیم نیروهای مسلح

رادیو پارس _  منابع کردی از مرگ یک کولبر جوان مریوانی با شلیک مستقیم نیروهای مسلح خبر داده‌اند. شورای هماهنگی اصلاح‌طلبان مریوان و سروآباد نیز در بیانیه‌ای خواستار رسیدگی مسئولین به این مسئله شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از منابع محلی در کردستان، جوانی به نام مادح پرتوی، غیر مسلح،  روز یکشنبه شانزدهم اسفندماه با شلیک مستقیم نیروهای نظامی جان خود را از دست داده است.

شورای هماهنگی اصلاح‌طلبان مریوان و سروآباد نیز طی بیانیه‌ای که در آژانس خبری موکریان منتشر شده از مسؤولان رده بالا و استانی و شهرستانی خواسته‌اند ضمن برخورد قاطع و شفاف با عاملین آن اقداماتی جدی در راستای توسعه زیر ساختهای اقتصادی و صنعتی استان کردستان و به ویژه شهرستان مریوان به عمل آورند و گامهایی اساسی در راستای تامین امنیت شغلی و اقتصادی مردم قدر شناس و محروم این منطقه بردارند.

منابع محلی تعداد کولبرانی که از ابتدای سال جاری توسط نیروهای نظامی کشته و زخمی شده اند را ۲۵ نفر اعلام کرده اند که شامل ۱۳ کشته و ۱۲ زخمی است.

دو درویش گنابادی در سروستان بازداشت شدند

رادیو پارس _  دو درویش گنابادی با نام‌های ابراهیم فضلی و محمد علی سعدی که در حادثه‌ی سال ۱۳۹۰ شهرستان کوار توسط نیروهای امنیتی مورد اصابت گلوله قرار گرفته بودند، بار دیگر دستگیر و به زندان عادل‌آباد شیراز منتقل شدند.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، دادسرای کوار این دو درویش ساکن شهرستان سروستان را بدون ارائه‌ی حکم قضایی فراخوانده بود که پس از مراجعه‌ی این دو به دادسرای سروستان، دستور بازداشت و انتقال آنها به زندان عادل‌آباد صادر گردید.

آقایان فضلی و سعدی در جریان حادثه ای که به تحریک چهار روحانی و شماری از مردم در شهرستان کوار علیه دراویش نعمت‌اللهی گنابادی راه افتاده بود، از ناحیه‌ی پا مورد اصابت گلوله قرار گرفتند. اما با وجود شکایت علیه ضاربان، خود به حبس و زندان محکوم شدند.

این دو درویش با وجود جراحت شدید و خونریزی به بازداشتگاه انفرادی منتقل شده و حتی پس از بستری در بیمارستان نیز مورد بازجویی قرار گرفته بودند.

شایان ذکر است، پس از حادثه کوار، شمار بسیاری از دراویش گنابادیِ سراسر کشور و جمعی از وکلا و فعالان حقوق آنان به حبس‌های سنگین، تبعیدهای طولانی‌مدت و محرومیت‌های اجتماعی محکوم شده‌اند.

حسین رفیعی: دادستان تهران قدرتمندترین قانون شکن تاریخ قضایی ایران است

     رادیو پارس _ حسین رفیعی عضو شورای فعالان ملی مذهبی در دلنوشته ای از ظلم دستگاه قضایی به خود و همسرش انتقاد کرده و دادستانی تهران را بزرگترین قانون شکن تاریخ ایران دانسته است.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ملی مذهبی، چندی پیش آنا رفیعی دختر این استاد دانشگاه هم در نامه ای به حسن روحانی رئیس جمهوری اسلامی ایران از وضعیت بیماری مادرش و ممانعت دادستانی در اعطای مرخصی به پدرش انتقاد و خواستار اقدام رئیس جمهور شده بود.
متن دلنوشته دکتر رفیعی به شرح زیر است:
“دادستان تهران با نقض قانون تو را به زندان می اندازد و حتی نظر معاون حقوقی خود را هم که پرونده شامل مرور زمان شده و زندانی باید آزاد شود، قبول نمی کند. پرونده سازی جدید شروع می شود. قضات هرچه وزارت دیکته کند، امضا می کنند. به هر مقامی (قضایی و اجرایی) که شکایت می کنی، پاسخگوی احقاق حق نمیبینی.
همسرت بیمار می شود. دو بیماری که هر دو جراحی نیاز دارد. دادیار مقیم زندان با حسن نیت همدلی می کند، قول مرخصی می دهد تا تیمارگر همسر بیمارت باشی. شب عید است و جراحی ضروری و پزشکان معتمد پزشکی قانونی از ترس دادستانی و اطلاعات می خواهند تمامی زوایای پزشکی را رعایت کنند. می دانند و می گویند که جراحی ضروری است ولی نمی نویسند. می خواهند آزمایشات گذشته را تکرار کنند و از موضع بیمار نمونه برداری کنند که حداقل ده روز زمان می برد تا نظر آزمایش پاتولوژی اعلام شود.
ایام عید می گذرد و جراحی همسرت دیر خواهد شد. به او توصیه می کنی که به امید خدا از خیر تیمار و مراقبت تو بگذرد. اگر پزشکان از دست رفتن زمان را صلاح نمی دانند، تن به جراحی بدهد. چون ممکن است تاخیر عواقب جبران ناپذیری داشته باشد. و اگر در نهایت نظر پزشکی قانونی هم محکم باشد، از کجا معلوم که آقای دادستان تهران پایبند حرف قبلی خود باشد؟
هم اکنون ۵۰۰ میلیون تومان وثیقه گذاشته ای و در عین حال زندان هستی. آیا دادن مرخصی به جایی برمی خورد؟ انسانیت، حقوق شهروندی، رعایت قانون و … جایی ندارد.
او قدرتمندترین قانون شکن تاریخ قضایی ایران است.”
حسین رفیعی، ۲۰ اسفند ۹۴ – بند ۸ اوین