پخش سخنان سحر محمدی در نشست 28 مين سالگرد کشتار زندانيان سياسی ده 60
برای دانلود فايل صوتی روی فلش کليک کنيد.
پخش سخنان سحر محمدی در نشست 28 مين سالگرد کشتار زندانيان سياسی ده 60
برای دانلود فايل صوتی روی فلش کليک کنيد.
فریبا کمال آبادی، جمال الدین خانجانی، مهوش ثابت، عفیف نعیمی، سعید رضایی، بهروز توکلی و وحید تیزفهم هفت عضو هیئت اداری جامعه بهایی موسوم به “یاران ایران” بعلاوه عادل نعیمی و فرهاد فهندژ، ۹ شهروند بهایی هستند که با احکام حبس ۱۰ سال در زندانهای رجاییشهر کرج و اوین تهران دوره حبس بلند مدت خود را سپری می کنند.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، «یاران ایران» نام گروهی است که فعالیتهای اداری جامعه بهایی را در ایران هدایت میکردند. این گروه جایگزین «محفل ملی ایران» شد که در واقع نظام اداری و تشکیلاتی بهاییان بود. این محفل با فشارهای حکومت ایران تعطیل شده بود. فریبا کمال آبادی، جمال الدین خانجانی، مهوش ثابت، عفیف نعیمی، سعید رضایی، بهروز توکلی، هفت مدیر جامعه بهایی بعلاوه عادل نعیمی و فرهاد فهندژ، جمعا ۹ شهروند بهایی هستند که با احکام حبس ۱۰ ساله در زندانهای رجاییشهر کرج و اوین نگهداری میشوند.
گزارش پیش رو به معرفی این زندانیان عقیدتی و شرح اجمالی سرگذشت آنان به هدف تنویر افکار عمومی و جلب توجه مدافعان حقوق بشر می پردازد؛
مهوش شهریاری ثابت در پانزدهم اسفند ۱۳۸۶ توسط ماموران امنیتی در مشهد بازداشت شد. بعد از بازداشت به سلولهای انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. در اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۷، شش تن دیگر از بهاییان عضو گروه «یاران ایران» با اتهاماتی مشابه با اتهامات مهوش ثابت بازداشت شدند. ثابت در طی ۲۰ ماه اولیه بازداشتاش تفهیم اتهام نشد و اجازه تماس با وکیل هم نداشت. در ۲۳ بهمن ۱۳۸۷، دادسرای امنیت تهران از صدور قرار مجرمیت برای مهوش ثابت و شش تن دیگر از مدیران جامعه بهایی به اتهام «جاسوسی برای اسرائیل، توهین به مقدسات و تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی» خبر داد. آنها در ۲۲ خرداد ۱۳۸۹، به اتهام «جاسوسی، توهین به مقدسات، تبلیغ برعلیه نظام و رواج فساد فی الارض» به بیست سال زندان محکوم شدند. این درحالی بود که مهوش ثابت به همراه فریبا کمالآبادی، جمالالدین خانجانی، عفیف نعیمی، سعید رضایی، بهروز توکلی و وحید تیزفهم در آخرین جلسه دادگاه خود و در اعتراض به غیرعلنی و غیرحقوقی بودن رویه دادگاه، حاضر به حضور در دادگاه نشدند.
در ۲۴ شهریور ۱۳۸۹، دادگاه تجدید نظر پس از حذف اتهاماتی چون جاسوسی و همکاری با دولت اسرائیل، این حکم را به ۱۰ سال کاهش داد. این حکم به صورت شفاهی به وکیل خانم ثابت ابلاغ شد. اما نهایتا حکم دادگاه تجدید نظر از سوی دادستان کل کشور، برخلاف شریعت تشخیص داده شد و مجددا به ۲۰ سال افزایش یافت.
این حکم در آذرماه ۱۳۹۴ با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی به ده سال تقلیل پیدا کرد.
در مرداد ۱۳۸۹ پس از ابلاغ حکم دادگاه بدوی، مهوش ثابت و شش عضو دیگر جامعه بهاییان به زندان رجاییشهر منتقل شده بودند. در پی انتقال این گروه به زندان رجایی شهر، مهوش ثابت به همراه فریبا کمال آبادی به بند ۲۰۰ زندان گوهردشت کرج فرستاده شدند. در سیزدهم اردیبهشت ۱۳۹۰ این دو در پی انحلال بند زنان زندان رجاییشهر به زندان قرچک ورامین منتقل شدند، اما دو هفته بعد مجددا به زندان اوین برگرداندهشدند.
فریبا کمالآبادی از اعضای “یاران ایران” (مدیران جامعه بهایی) دو بار در سال ۸۴ دستگیر شد و بار سوم از سال ۸۷ دستگیر و در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران با اتهامات «جاسوسی برای اسرائیل، توهین به مقدسات و تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی» به ۲۰ سال حبس محکوم گردید. این شهروند بهایی با تقلیل حکم به ۱۰ سال، نهمین سال حبس خود را در بند زنان زندان اوین میگذراند.
فریبا کمالآبادی متولد ۲۲ شهریور ۱۳۴۱ در تهران که به دلیل اعتقادات مذهبی خود زندانی است. پدرش هم که پزشکی بهایی بود که در دهه ۱۳۶۰ بازداشت و شکنجه شد. فریبا در سال ۱۳۶۱ با «روحالله طایفی نصرآبادی» پیمان ازدواج بست که حاصل این ازدواج سه فرزند به نامهای ورقا، الحان و ترانه است. او که مانند سایر بهاییان پس از انقلاب اجازه تحصیل در دانشگاههای رسمی کشور را نداشته، تحصیلات خود را در دانشگاه غیررسمی و مکاتبهای بهایی ادامه داده است و از این دانشگاه کارشناسی مطالعات بهایی و کارشناسی ارشد مطالعات تکمیلی را دریافت کرده است.
جمال الدین خانجانی، متولد ۱۳۱۲ در سنگسر و ساکن تهران، در اردیبهشت ماه سال ۸۷ بازداشت و در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران با اتهامات «جاسوسی برای اسرائیل، توهین به مقدسات و تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی» به ۲۰ سال حبس محکوم گردید. این شهروند بهایی که از بیماریهای زیادی به علت کبر سن رنج میبرد، با تقلیل حکم به ۱۰ سال در زندان رجاییشهر کرج نگهداری میشود.
وی، کارخانهدار موفقی بود که بعد از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ تجارت خود را به خاطر بهائی بودن از دست داد. در کارخانه آجرسازی او که اولین کارخانه ماشینی از این نوع در ایران بود، پیش از آن که به اجبار بسته شود، چندصد نفر به کار اشتغال داشتند.
آقای خانجانی عضو سابق محفل ملی بهائیان ایران در سال ۱۳۶۳ بود که چهار نفر از ۹ عضو آن توسط حکومت ایران اعدام شدند.
بعدها آقای خانجانی توانست در زمینی که متعلق به خانوادهاش بود مزرعه ای با تجهیزات ماشینی تأسیس کند، اما مسئولین دولتی محدودیت های متعددی برای او ایجاد کردند و ادارۂ مزرعه را با دشواری روبرو ساختند. این محدودیتها به فرزندان و بستگان آقای خانجانی هم تعمیم داده شد از جمله جلوی پرداخت وام به آنها گرفته شد، محلهای کسب آنها را بستند، داد و ستد تجاری آنها را محدود کردند، و از سفر آنها به خارج از ایران جلوگیری شد.
پیش از دستگیری اخیر در سال ۱۳۸۷، آقای خانجانی حداقل سه بار دستگیر و زندانی شده بود.
سعید رضایی متولد ۱۳۳۶ در آبادان، درسال ۱۳۵۵ به دانشگاه شیراز وارد و در رشته ماشینهای کشاورزی در سال ۱۳۵۹ فارغ التحصیل شد.
در سال۱۳۸۴ و در شهر شیراز توسط مأمورین امنیتی بازداشت و به بازداشتگاه ۲۰۹ اوین منتقل و پس از چندی به قید وثیقه آزاد می گردد. در سال ۱۳۸۵، تعدادی از جوانان به خاطر فعالیتهای انسان دوستانه یعنی کمک تحصیلی به دانش آموزان بی بضاعت در مناطق محروم شهر شیراز که با مجوز شورای شهر نیز انجام می گرفت دستگیرمی شوند. درهمان روز اول، جوانان غیربهائی آزاد می شوند ولی جوانان بهائی که بالغ بر۵۴ نفر بودند در حبس نگاه داشته می شوند که در میان آنان “مارثا” و”مأمن” دو دختر سعید رضائی نیز دیده می شوند.
درهمان سال وی به عضویت هیات مدیره ملی جامعه بهائیان ایران موسوم به “یاران ایران” درآمده و در اردیبهشت سال ۱۳۸۷ بار دیگر به وسیله ماموران امنیتی او و سایراعضاء این هیات بازداشت و به زندان اوین منتقل می گردند. نزدیک به ۴ماه را در سلولهای انفرادی بازداشتگاه ۲۰۹ گذرانیده و از ملاقات با خانواده و وکلای خود محروم می ماند. در این مدت و حتی در سالهای بعد با درد شدید از ناحیه کیسه صفرا دست به گریبان بوده است بعد از سپری شدن دوسال وچند ماه درهمان بازداشتگاه و پس از دادگاهی عجیب و غیرمنصفانه به حکمی کاملاً عجیب تر وغیرمنصفانه محکوم می گردد. شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی مقیسه برای هرکدام از “یاران ایران” از جمله سعید رضائی ۲۰ سال حبس را در نظر می گیرد، مجموعاً ۱۴۰ سال برای عضویت و خدمت به جامعه ای مذهبی و عقیدتی . پس از این حکم به زندان رجائی شهر منتقل و مدت ۶ماه با زندانیان عادی در بند۶ این زندان بوده و پس از آن به سالن ۱۲بند ۴، جایی که دیگر زندانیان عقیدتی سیاسی از جمله فعالین مدنی و روزنامه نگاران و سازمانها و احزاب مختلف در آن بسر می برند منتقل شد. حکم وی نیز به ۱۰ سال تقلیل بافت.
بهروز توکلی متولد ۱۳۳۰ در مشهد و ساکن تهران، از مدیران سابق جامعه بهایی ایران در اردیبهشت ماه سال ۸۷ بازداشت و در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران با اتهامات «جاسوسی برای اسرائیل، توهین به مقدسات و تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی» به ۲۰ سال حبس محکوم گردید. این شهروند بهایی با تقلیل حکم به ۱۰ سال در زندان رجاییشهر کرج نگهداری میشود.
بهروز توکلی، تا اوائل دهه ۱۹۸۰ (۱۳۶۰) به عنوان مددکار اجتماعی به کار مشغول بود. اما در این زمان به علت اعتقاد به آئین بهائی از کار دولتی اخراج شد. آقای توکلی پیش از دستگیری اخیر نیز به طور متناوب بازداشت و مورد آزار قرار میگرفت. وی سه سال پیش از بازداشت، برای مدت چهار ماه، بدون هیچ جرمی، در سلول انفرادی زندانی بود که در نتیجه دچار مشکلات جدی کلیوی و مفصلی شد.
آقای توکلی فارغالتحصیل رشتۀ روانشناسی است. او پس از اتمام دو سال خدمت سربازی (در رتبۀ ستوانی)، و گذراندن دوره های آموزشی تکمیلی، در رشته مراقبت از معلولین جسمی و ذهنی متخصص شد و تا زمانی که، به علت بهائی بودن، از کار برکنار شد به کار دولتی اشتغال داشت.
آقای توکلی، هنگامی که هنوز دانشجوی دانشگاه بود، به عضویت در شورای حاکمۀ محلی بهائی (محفل روحانی محلی) در شهر مشهد انتخاب شد و بعد از آن در شورای محلی دیگری در شهر ساری خدمت کرد. این نهادهای مشورتی در اوائل دهۀ ۱٩۸٠ (۱٣۶٠) به دستور دولت تعطیل شد. وی همچنین در چند کمیته جوانان عضویت داشت و در اوائل دهۀ ۱٩۸٠ به عضویت هیئت معاونت در آمد. بعد از آن که آقای توکلی از شغل دولتی خود محروم شد، برای تکفل خانواده و امرار معاش، یک کارگاه کوچک نجّاری در شهر گنبد تأسیس کرد و در همان شهر، کلاسهائی نیز برای مطالعات بهائی برای جوانان و بزرگسالان به راه انداخت.
وحید تیزفهم متولد ۱۳۵۲ در ارومیه و ساکن تهران، از مدیران سابق جامعه بهایی ایران در اردیبهشت ماه سال ۸۷ بازداشت و در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران با اتهامات «جاسوسی برای اسرائیل، توهین به مقدسات و تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی» به ۲۰ سال حبس محکوم گردید. این شهروند بهایی با تقلیل حکم به ۱۰ سال در زندان رجاییشهر کرج نگهداری میشود.
وحید تیزفهم، عینک ساز و صاحب مغازۀ عینک سازی در شهر تبریز، تا اوائل سال ۲٠٠۸ (۱٣۸۷) در آن شهر زندگی میکرد و پس از آن به تهران نقل مکان نمود.
او در شهر ارومیه متولد شد و کودکی و جوانی خود را در آنجا گذراند. پس از کسب دیپلم در رشتۀ ریاضی در سن ۱۸ سالگی به تبریز آمد تا در رشتۀ عینک سازی به تحصیلات خود ادامه دهد. وی بعداً در مؤسسۀ عالی معارف بهائی، وابسته به مؤسسه آموزش عالی بهائی (علمی آزاد)، نیز در رشتۀ جامعه شناسی به تحصیل مشغول شد.
عفیف نعیمی شهروند بهایی و از مدیران سابق جامعه بهایی ایران در اردیبهشت ماه سال ۸۷ بازداشت و در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران با اتهامات «جاسوسی برای اسرائیل، توهین به مقدسات و تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی» به ۲۰ سال حبس محکوم گردید. این شهروند بهایی که از بیماریهای زیادی از جمله مشکل انعقاد خون، بیهوشی های دوره ای، ناراحتی شدید غدد لنفاوی و تورم حاد در ناحیهی گلو در زندان رنج برده، با تقلیل حکم به ۱۰ سال در زندان رجاییشهر کرج نگهداری میشود.
فرهاد فهندژ، متولد ۱۳۳۸ در تربت حیدریه و ساکن گرگان در تاربخ ۲۶ مهرماه سال ۹۱ در منزل خود دستگیر و بعد از هفت ماه بلا تکلیفی در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به اتهام «تبلیغ آیین بهایی و اداره تشکیلات بهایی» توسط قاضی مقیسه به ۱۰ سال حبس محکوم شد.
شایان ذکر است، این شهروند بهایی در سال ۱۳۶۲ (در سن ۲۴ سالگی) نیز دستگیر و به ۶ سال حبس محکوم شده بود. وی به دلیل شرایط نامساعد زندان پیشین مبتلا به بیماری های گوارشی است.
عادل نعیمی متولد ۱۳۳۱ در تهران و همسرش الهام فراهانی (نعیمی) از جمله بازداشتشدگان روز ۲۱ تیر ماه سال ۹۱ بودند. مأموران ساعتها خانه آنها را بازرسی و بسیاری از اموال خصوصی، کتابها، عکسها و سیدیهایی که مربوط به آیین بهایی بودند را ضبط کردند. دوم مرداد ماه همان سال، شمیم نعیمی، پسر ایشان هم به دادسرای شهید مقدس، مستقر در زندان اوین احضار شد که پس از مراجعه، او را هم بازداشت کردند. پس از حدود یک ماه، الهام و شمیم تا زمان برگزاری دادگاه به قید وثیقه آزاد شدند، اما پدر خانواده همچنان در انفرادی ماند تا اینکه پس از حدود سه ماه، به بخش عمومی منتقل و پس از چندی به زندان رجایی شهر برده شد.
چهارم اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۲ خورشیدی، جلسه دادگاه عادل نعیمی به همراه هفت شهروند بهایی ساکن گرگان و گنبدکاووس که به زندان رجایی شهر منتقل شده بودند، همزمان برگزار شد.
هر چند در این پرونده، ارتباطی میان زندانیان بهایی گرگان با عادل نعیمی وجود نداشت، اما شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقیسهای به پرونده این افراد در یک جلسه رسیدگی کرد.
اتهامات وارده به این هشت شهروند بهایی عبارت بودند از: «تبلیغ علیه نظام»، «تشکیل و اداره تشکیلات غیرقانونی بهایی» و «عضویت در تشکیلات غیرقانونی بهایی».
طبق رأی صادر شده برای عادل نعیمی، او به ۱۱ سال حبس و متهمان دیگر به ۵ تا ۱۰ سال حبس محکوم شدند. همگی این افراد در حال گذراندن دوران حبسشان در زندان رجایی شهر هس
گفتگو با جناب اميد عليشناس فعال حقوق مدنی.
برای دانلود فايل صوتی روی فلش کليک کنيد.
گفتگو با جناب جوادصنم راد در مورد نشست لوزان.
برای دانلود فايل صوتی روی فلش کليک کنيد.
سخنان مانی در مورد کپين لگام + سخنان جناب صنم راد در مورد نشست لوزان و جنگ
گفتگو با جناب اميد عليشناس فعال حقوق بشر مدنی.
برای دانلود فايل صوتی روی فلش کليک کنيد.
بسیاری از ممنوعیتهایی که زنان ایرانی با آن مواجه هستند برای همتایانشان در بسیاری از کشورهای دیگر عجیب و غریب است. این ممنوعیتها به مرور زمان تغییر و گاه بیشتر شدهاند. با برخی از این ممنوعیتها آشنا شویم.
به گزارش خبرگزاری هرانا، رادیو دویچه وله به زبان فارسی لیستی از ممنوعیت های عجیب و غریب برای زنان ایرانی را طی گزارشی گردآوری و منتشر کرده، این گزارش را عینا در ادامه بخوانید:
دوچرخهسواری زنان ممنوع است
از جمله آخرین ممنوعیتها که زنان ایرانی با آن مواجه شدهاند، ممنوعیت دوچرخهسواری است. اخیرا علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی ایران در پاسخ به پرسشی درباره دوچرخهسورای زنان گفت: «دوچرخهسواری بانوان در مجامع عمومی و نیز در جایی که در معرض دید نامحرم باشد، حرام است.»
سلفی زنان با فوتبالیستها ممنوع است
پس از آنکه در سالهای اخیر برخی از زنان ایرانی عکسهای سلفی خود با فوتبالیستهای مشهور را در شبکههای اجتماعی منتشر کردند، “کمیته اخلاق” اعلام کرد: «عکس سلفی با بانوان ممنوع است.»
اشتغال زنان در کافیشاپ ممنوع است
در ایران زنان ایرانی اجازه کار در برخی زمینهها را ندارند. برای مثال در یکی از آخرین نمونهها، پلیس ایران اعلام کرده است: «اشتغال زنان ایرانی در کافیشاپها و قهوهخانهها ممنوع است.»
ازدواج زنان ایرانی با غیرمسلمانها ممنوع است
بر اساس قوانین ایران زنان ایرانی اجازه ازدواج با فردی غیرمسلمان را ندارند. مردان ایرانی اما اجازه دارند با غیرمسلمانان “اهل کتاب” همچون مسیحیها و یهودیها ازدواج کنند.
پوشیدن چکمه روی شلوار برای زنان ممنوع است
پلیس ایران در راستای طرح “مبارزه زمستانی” پوشیدن چکمه روی شلوار را برای زنان ایرانی ممنوع اعلام کرده است.
استفاده از کلاه به جای روسری برای زنان ممنوع است
پلیس ایران همچنین اعلام کرده: “با کسانی که به جای روسری کلاه بر سر میگذارند و مانتوهای زمستانی تنگ و کوتاه میپوشند برخورد خواهد شد”.
شنا با مایو برای زنان ممنوع است
در ایران زنان اجازه شنا کردن با مایو جلوی “مردان غریبه” را ندارند.
رفتن به روی سن برای زنان ممنوع است
به گزارش روزنامه “شرق” در ۱۳ استان ایران زنان نوازنده اجازه رفتن به روی سن و اجرای موسیقی را ندارند.
ورود زنان به استادیوم ممنوع است
در ایران ورود زنان به استادیومهای ورزشی همچون استادیومهای فوتبال و والیبال که در آنها مردان مشغول بازی هستند، ممنوع است.
رفتن به قسمت مردانه اتوبوس و مترو برای زنان ممنوع است
در اتوبوس و مترو قسمت کوچکی برای زنان در نظر گرفته شده و زنان اجازه نشستن در قسمت مردان که بزرگتر است را ندارند.
پوشیدن ساپورت برای زنان ممنوع است
پلیس ایران در سالهای اخیر پوشیدن ساپورت را برای زنان ممنوع اعلام کرده است.
“بیرون زدن موی زنان از دو طرف شال ممنوع است”
پیش از این نیروی انتظامی ایران اعلام کرده است: «در بحث شال و روسری یک نکته وجود دارد. برخی افراد تصور میکنند که اگر موهایشان از دو طرف شال مشخص نباشد، اما موهای خود را از یک طرف به بیرون شال بیندازند، این مسئله جزو مصادیق بدحجابی نیست که باید در پاسخ به این افراد گفت، تغییر نوع آرایش مو به منزله رفع مصداقها نیست.»
اردو رفتن زنان دانشجو با مردان ممنوع است
نمایی از اردو رفتن مختلط دانشجویان جیرفت که رسانههای ایران آن را به عنوان نمونهی عدم رعایت “شئونات اسلامی” و کاری ممنوعه منتشر کردهاند.
هرگونه عمل جراحی پیشگیری از بارداری برای زنان ممنوع است
در راستای سیاست جمهوری اسلامی برای تشویق افزایش جمعیت کشور، از چندی پیش جراحیهای پیشگیری از بارداری ممنوع اعلام شده است. همچنین تبلیغ درباره پیشگیری از بارداری نیز ممنوع است.
ورود زنان به قهوهخانه و ارائه قلیان به زنان ممنوع است
بنا بر اعلام اتحادیه قهوهخانهداران و سفرهخانههای سنتی، ورود زنان به قهوهخانههای معمولی “غیرقانونی” است و در مورد قهوهخانهها و سفرهخانههای سنتی نیز ارائه سرویس قلیان به زنان “غیرمجاز” است.
طلاق به درخواست زن ممنوع است
در ایران حق طلاق با مرد است مگر در موارد استثنایی. به این ترتیب در حالت عادی زنان اگر با شوهرشان موافق نباشد، اجازه ندارند از او طلاق بگیرند.
گرفتن گذرنامه و سفر به خارج از کشور بدون اجازه شوهر برای زنان ممنوع است
طبق قانون ایران زنان ایرانی در صورت عدم موافقت همسر خود اجازه گرفتن گذرنامه و خروج از کشور را ندارند.
پوشیدن مانتوی پشتنویسی شده ممنوع است
پس از انتقاد رسانههای محافظهکار ایرانی از عرضه “مانتوهای پشتنویسی شده” در ایران، نیروی انتظامی ایران اعلام کرده قصد دارد با واردکنندگان این مانتوها برخورد کند.
انجام مسابقه دو و میدانی با لباسهای بینالمللی همچون شورت و تیشرت آستین کوتاه ممنوع است
بدون شرح…
تحصیل زنان ایرانی در برخی رشتههای دانشگاهی ممنوع است
در سالهای اخیر وزیر نفت ایران اعلام کرد: «تحصیل خانمها در رشتههای عملیاتی همچون حفاری و فرآورش و امثال آن که نیازمند فعالیت در مناطق عملیاتی و سایتهاست، فایدهای ندارد و این مشاغل، مردانه است.»
محمد علی طاهری، بنیان گذار عرفان حلقه، نزدیک به شش سال است که همچنان به صورت غیرقانونی در زندان اوین نگهداری می شود.
محمد علی طاهری، بنیان گذار عرفان حلقه که از دو هفته پیش در اعتراض به بلاتکلیفی خود دست به اعتصاب غذا زده است، از سال ۱۳۹۰ در زندان به سر برده و علیرغم اتمام حکم پنج سال حبس تعزیری و صدور قرار منع تعقیب برای پرونده جدید، همچنان از آزادی وی ممانعت به عمل می آید.
خواهر این زندانی عقیدتی می گوید : حتی مسولان به خودشان این زحمت را نداده اند که برای نگهداری او حکم بازداشت موقت صادر کنند. همین طور غیرقانونی در زندان نگهش داشتند که نشان دهند آنها اگر بخواهند می توانند در هر شرایط غیرقانونی فردی را در زندان نگه دارند. من به شدت نگران وضعیت او هستم. شش سال است که در انفرادی های زندان اوین به سر می برد و این بدترین شکنجه برای یک انسان است. برادرم در اعتراض به آزاد نشدنش دست به اعتصاب غذا زده و این چندمین اعتصاب غذای او در طی این سالهاست.
محمدعلی طاهری، مؤسس «عرفان حلقه»، ۶۰ ساله و متولد کرمانشاه است. او در سال ۱۳۸۰ موسسهای به نام «عرفان حلقه» با تمرکز فرادرمانی و طب مکمل در تهران تأسیس کرد. آقای طاهری چندین کتاب نوشته که از سوی وزارت ارشاد مجوز گرفتهاند و همچنین چند دوره کلاس در دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشکی تهران در خصوص طب مکمل داشته است. دانشگاه طب سنتی ارمنستان در اردیبهشت سال ۱۳۹۰، به محمدعلی طاهری دکترای افتخاری اعطا کرد.او در سال ۱۳۸۹ برای اولین بار به اتهام اقدام علیه امنیت کشور از سوی نیروهای وزارت اطلاعات دستگیر و برای ۶۷ روز در زندان اوین تحت بازجویی قرار گرفت. او پس از آن با قرار وثیقه آزاد شد اما مجدداً در تاریخ ۱۴ اردیبهشتماه سال ۱۳۹۰ بازداشت شد و به اتهام توهین به مقدسات، اتهام فعل حرام و رابطه نامشروع به دلیل «تماس با مچ دست زن نامحرم در زمان عمل فرادرمانی»، دخالت در امر پزشکی، تحصیل مال نامشروع، توزیع آثار سمعی– بصری و استفاده غیرمجاز عناوین علمی ـ پزشکی جمعاً به ۵ سال حبس، ۷۴ ضربه شلاق و ۹۰۰ میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شد.
اما آقای طاهری در تابستان ۱۳۹۳ مجدداً برای اتهام مفسد فیالارض که قبلاً در پروندهاش بررسیشده بود، بازجویی شد. دادگاه او در اسفندماه سال ۱۳۹۳ برگزار شد و درنهایت در خردادماه سال ۱۳۹۴ به اتهام فساد فیالارض از طریق منحرف کردن افراد به اعدام محکوم شد. با اعتراض وکلای آقای طاهری، پرونده او برای بررسی مجدد به دیوان عالی کشور فرستاده شد.
خواهر محمدعلی طاهری اظهار کرده بود حکم اعدام او از سوی شعبه ۳۳ دیوان عالی کشور لغو شده و پرونده برای رسیدگی مجدد به شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب فرستاده شده است.
نیما حسابیان
سازمان عفو بین الملل روز شانزدهم مهرماه با صدور بیانه ای خواستار توقف اجرای حکم اعدام زینب سکاوند شد که به اتهام قتل همسرش در سن 17 سالگی در زندان ارومیه زندانی است. به گزارش این سازمان نامبرده که اکنون 22 سال سن دارد، در زندان ارومیه ازدواج کرده و باردار شده بود و به همین خاطر اجرای حکمش تا تولد فرزندش به تعویق افتاد. او که روز جمعه 12 مهر ماه از بند زنان زندان ارومیه به یکی از بیمارستانهای ارومیه منتقل می شود اما بعد از چند ساعت جنین این زن زندانی مرده بدنیا می آید. در پی مرگ جنین, این زندانی به اجرای احکام زندان مرکزی ارومیه احضار شده و به اعلام میکنند که طی چند روز آینده احتمال اجرای حکمش وجود دارد. پزشکان و منابع مطلع دلیل مرگ جنین زینب سکاوند را دو روز پیش از زایمان و بدلیل فشار بالای روحی و روانی وی بدلیل اجرای حکم اعدام هم سلولی او می دانند. زینب سکاوند اهل آذربایجان غربی و در 15 سالگی با همسرش (حسین سرمدی) ازدواج کرده که او را بارها مورد آزار و اذیت قرار داده است وعلیرغم ثبت موارد متعدد شکایت و دادخواهی علیه نامبرده در دادگستری و نیروی انتظامی به هیچکدام از آنها رسیدگی نشده و همسر وی حاضر به طلاق او نبوده است.
فلیپ لوتر مدیر برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا سازمان عفو بین الملل در این بیانه می گوید : ” این یک مورد بسیار نگران کننده است. نه تنها زینب سکاوند در زمان ارتکاب جرم زیر 18 سال سن داشته است بلکه او از دسترسی به وکیل نیز محروم بوده و می گوید پس از دستگیری، توسط ماموران پلیس مرد مورد ضرب وشتم قرار گرفته و شکنجه شده است.”
زینب سکاوند به دادگاه می گوید برادر شوهرش که به گفته او چندین بار به او تجاوز کرده است، قاتل است و او را به زور به اعتراف به قتل وادار کرده است با قول به اینکه بعد زینب را مورد عفو قرار دهد و به جای مجازات قصاص وی را متهم به پرداخت دیه کنند. به نوشته سازمان عفو بین الملل این اظهارات متهم از سوی دادگاه نادیده گرفته می شود و در عوض دادگاه برای صدور حکم به شدت به اعترافات گرفته شده از متهم بدون حضور وکیل تکیه می کند، متعاقبا در تاریخ 22 اکتبر 2014 شعبه 2 دادگاه کیفری استان آذربایجان غربی زینب سکاوند را متهم به قتل و مجازات قصاص ( مجازات به مثل ) محکوم می کند که با اعتراض وکیل زینب وی به حکم صادره پرونده به شعبه 7 دیوان عالی کشور ارجاع داده شده هر چند این شعبه نیز عینا حکم را تایید می کند.
در پایان این بیانه سازمان عفو بین الملل از ایران را به عنوان یکی از اعضای کنوانسیون حقوق کودک موظف می داند، مجازات اعدام و حبس ابد افرادی که زیر 18 سال مرتکب جرم شده اند را متوقف کند. بنا بر گزارش منتشر شده از سوی این سازمان در ماه ژانویه 2016، ایران در 10 سال گذشته حداقل 73 مجرم نوجوان را اعدام کرده است.
منبع :
11 Oct 2016, Iran: 22-year-old Iranian Kurdish woman faces imminent execution after grossly unfair trial, www.amnesty.org