محمد مهدوی فر بازداشت شد

محمد مهدوی فر
روز جاری، محمد مهدوی فر، شاعر اهل آران و بیدگل، از سوی مأموران امنیتی بازداشت شد.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، محمد مهدوی فر، شاعر اهل آران و بیدگل، روز دوشنبه ۲۹ شهریورماه، توسط مأموران امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.
لازم به یادآوری است وی به اتهام سرودن یک شعر، بازجویی و در شعبه ۱۰۵ کیفری دو دادگستری کاشان محاکمه و به اتهام «نشر اکاذیب» به یک‌سال‌ونیم حبس محکوم شده بود که این حکم در مردادماه سال جاری به جریمه نقدی تقلیل یافت.
 اطلاع دهنده این شعر به دستگاه های قضایی و امنیتی بسیج سپاه کاشان بوده و شاکی آقای مهدوی فر اطلاعات سپاه کاشان بود.
اتهامات تفهیم شده به این شاعر کاشانی تشویش افکار عمومی. جریحه دار کردن اذهان عمومی. تبلیغ بر علیه نظام و توهین به مسئولین مملکت به مانند جنتی و خلخالی عنوان شده بود.

آیت‌الله خامنه‌ای: دوچرخه‌سواری زنان در مجامع عمومی حرام است

هشدار خامنه‌ای
آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر ایران، در حکمی که امروز یکشنبه ۲۸ شهریور در سایت رسمی‌ او منتشر شده، دوچرخه‌سواری زنان در مجامع عمومی را حرام دانسته است.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از بی بی سی، در صفحه‌‌ای با عنوان “دوچرخه‌سواری بانوان” در سایت رهبر ایران، از او درباره انتشار خبری از طرف دفترش مبنی بر جایز بودن دوچرخه‌سواری زنان “با رعایت نکات شرعی” سوال شده و درباره صحت و سقم این خبر توضیح خواسته شده است.
در جوابی که به این سوال چاپ شده به صراحت گفته شده است که “دوچرخه‌سواری بانوان در مجامع عمومی و نیز در جایی که در معرض دید نامحرم باشد، حرام است”.
حدود سه هفته پیش شهیندخت مولاوردی، معاون رئیس‌جمهور ایران در امور زنان و خانواده، در توئیتر خود نوشته بود که “طبق اعلام دفتر رهبر انقلاب دوچرخه سواری بانوان با رعایت موازین شرعی بلامانع است”.
خانم مولاوردی این توئیت را در ارتباط با طرح “سه‌شنبه‌های پاک” یا “یک روز بدون خودرو” منتشر کرده بود که طرحی برای استفاده از دوچرخه به جای وسایل نقلیه آلاینده در روزهای سه‌شنبه است.
در واکنش به این توئیت، حدود یک هفته پیش خبرگزاری فارس هم پاسخ دفتر آیت‌الله خامنه‌ای را به استفتای این خبرگزاری درباره دوچرخه‌سواری زنان منتشر کرد.
در پاسخ دفتر آیت‌الله خامنه‌ای به خبرگزاری فارس آمده بود که “دوچرخه‌سواری بانوان در مجامع عمومی و در منظر نامحرم، غالبا موجب جلب نظر مردان و در معرض فتنه و به فساد کشیده شدن اجتماع و منافی با عفت بانوان است و لازم است ترک شود و در صورتی که در منظر نامحرم نباشد اشکال ندارد”.
این طرح که در نقاط مختلف ایران انجام می‌شود، حدود یک ماه پیش به دلیل برخورد نیروی انتظامی با دوچرخه‌سواران زن در بعضی مناطق خبرساز شد و به همین دلیل موضوع دوچرخه‌سواری زنان در معابر عمومی دوباره مطرح شد.
در اعتراض به این برخوردها، تصاویری در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد که در آن دوچرخه‌سواران مرد و زن پلاکاردهای “آری به حق دوچرخه سواری زنان” را روی دوچرخه‌شان نصب کرده بودند یا در دست داشتند.
با وجود اعمال برخی محدودیت‌ها در ایران قانونی که به صراحت دوچرخه‌سواری زنان را منع کند وجود ندارد.

عیسی سحرخیز به ۲۱ ماه زندان محکوم شد

 isa saharkhiz
عیسی سحرخیز، روزنامه‌نگار و زندانی سیاسی در دادگاه انقلاب به ۲۱ ماه زندان محکوم شده است.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از بی بی سی، این سومین حکم حبس عیسی سحرخیز در هفت سال گذشته است.
مهدی سحرخیز، فرزند آقای سحرخیز در گفت‌وگویی با بی‌بی‌سی صدور حکم تازه برای پدرش را تایید کرده است.
عیسی سحرخیز چند روز بعد از انتخابات مناقشه‌برانگیز سال ۱۳۸۸ بازداشت شد. او در دو حکم جداگانه به سه سال و سپس یک سال و نیم زندان محکوم شد و در نهایت مهرماه ۱۳۹۲ از زندان آزاد شد.
او دوباره دو سال بعد در مهرماه ۱۳۹۴ به همراه چند روزنامه‌نگار دیگر بازداشت شد.
آقای سحرخیز در بهمن ماه همان سال در اعتراض به “فشار برای اعتراف به کار نکرده” اعتصاب غذا کرد که این موضوع باعث نگرانی فعالان حقوق بشر از جمله سازمان گزارشگران بدون مرز شد.
به‌تازگی محمود علیزاده طباطبایی، وکیل آقای سحرخیز، گفته بود که موکلش پرونده دیگری هم با اتهام “توهین به رییس قوه قضاییه و رییس‌جمهور سابق” دارد که به عنوان “نخستین پرونده جرم سیاسی در ایران” بررسی می‌شود.
براساس قانون جرم سیاسی که امسال تصویب شد، متهمانی که جرایم آنها سیاسی تشخیص داده شود باید برابر اصل ۱۶۸ قانون اساسی در محاکم عادی دادگستری و نه دادگاه‌های ویژه انقلاب، به طور علنی و با حضور هیئت منصفه محاکمه شوند.

فشار اقتصادی بر خانواده های بهایی سمنان و تخریب بزرگترین باغ سیب استان سمنان

به گزارش خبرگزاری بهایی نیوز سپاه پاسداران جمهوری اسلامی با اعلام منطقه نظامی در منطقه مهدی شهر اقدام به اخراج ۸۰ خانوار ساکن این منطقه و فشار بر بهائیان با نابودی زمین های کشاورزی، باغات و مناطق کشت و بهره وری کرده است.
بنابر گزارش مجموعه خبری بهایی نیوز به نقل از منابع مطلع در سالهای گذشته به دلیل حضور بهائیان در این منطقه فشارها افزایش یافته و سپاه پاسداران به بهانه های نظامی و امنیتی دست به تصرف املاک بهائیان و تعطیلی شرکت تعاونی کشاورزی در این منطقه زده اند ، لازم به یادآوری است که در سال گذشته قسمتی از منزل جمال الدین خانجانی یکی از مدیران جامعه بهایی ایران در سمنان نیز به دست نیروی انتظامی تخریب شده است.
همچنین بنابر گزارش ایران وایر، در سال ۱۳۷۰ و با کوچک شدن اندازه زمین های کشاورزی، این خانواده ها اقدام به تاسیس شرکت کشاورزی و دامداری کرده و به صورت تعاونی تمامی زمین های منطقه را زیر کشت بردند و بزرگترین باغ سیب استان سمنان را در آنجا ایجاد کردند. این شرکت ۳۵ هکتار از این زمین ها را بادام کاری کرده و باغ سیبی به مساحت ۵۰ هکتار در اختیار دارد.
وبسایت ایران وایر همچنین در گفتگو با سیاوش خانجانی یکی از افراد خانواده ای که در ثبت این شرکت کشاورزی نقش داشته در این رابطه می گوید: «این شرکت برای تامین آب و برق مورد نیاز خانواده ها و فعالیت های کشاورزی و دامداری خود، با هزینه شخصی اعضای شرکت و با موافقت اداره برق استان سمنان، بیش از ۵ کیلومتر خط انتقال برق به منطقه کشید و همراه با آن مجوز احداث سه بند خاکی را از مقامات استان به دست آورد.»
او در توضیح کارهای صورت گرفته در محدوده اراضی این شرکت افزود: «برای جلوگیری از سیلاب های خطرناک منطقه و جلوگیری از هرز روی آب های سطحی، احداث سه بند خاکی پیش بینی شده بود که دوتا از آنها با ظرفیت ۸۰ و ۱۲۰ هزار متر مکعب در سال ۷۸ به بهره برداری رسید.» این شرکت در سال های گذشته نیز اجاره ۳۰ ساله بهره برداری از اراضی ملی را از سازمان جنگل ها و مرتع کشور بدست آورده بود و اقدام به نگهداری گوسفند و پرورش آنها و تولید گوشت هم می کرد.
به گفته او ، از سال ۱۳۷۸ فشار بر این خانواده ها به روش های مختلف زیاد شد و با توقف امکان استفاده آنها از چراگاه و سپس قطع برق از سوی شرکت برق منطقه ای استان، این فشارها تشدید شد. به نظر می رسد هدف آنها از اعمال این فشارها وادار کردن مردم و خانوارها به تخلیه اجباری منطقه بود.
تعداد زیادی از این خانوارها بهایی هستند و جمال الدین خانجانی یکی از اعضای هیات مدیره جامعه بهائیان ایران نیز یکی از سهامداران این شرکت است. به همین سبب، این فشارها در ادامه فشارهای اقتصادی بر بهائیان و در تنگنا قرار دادن بیشتر آنها ارزیابی می شود.
با شکایت و پیگیری این خانوارها و مقاومت هایی که انجام دادند، به نظر می رسید فشارها کاهش یافته ولی سپاه پاسداران استان سمنان در سال ۹۲ با نظامی اعلام کردن منطقه، زمینه اخراج خانواده ها و تصرف املاک و باغ های آنها را به بهانه های نظامی و امنیتی فراهم کرد. سپاه در ادامه، دو بند خاکی ساخته شده را تخریب کرد و سپس چاه حفاری شده در منطقه را نیز پر کرد و آن را خشکاند. این در حالی است که مجوز احداث این چاه در سال ۱۳۷۴ دریافت و اقدامات قانونی آن طی شده بود.
در چهار سال گذشته این خانوارها به شدت در مضیقه مالی قرار گرفته اند و املاک ۱۵۰ ساله آنها به تصرف نهادهای نظامی درآمده و گوسفندان شان نیز به حراج گذاشته شده است. پرونده شکایت این خانوارها هم اکنون در دیوان عدالت ادری است و پس از دو سال از شکایت آنها هنوز هیچگونه رسیدگی به آن صورت نگرفته است.

دلنوشته از خانم گلرخ ایرایی ,عصیان میکند اویی که تاب بودن ندارد این زمانه را

یکی می گوید
عصیان میکند اویی که تاب بودن ندارد این زمانه را
و دیگری می گوید
عصیان می کند اویی که کاسه ی خشم ش لبالب شده
ادبیات ها متفاوت است
اگر نه عصیان می کند او که عاصی ست
چه تفاوت دارد
عصیان
از بی تابی باشد یا خشم
خروش که کنیم
امواج سرکش عصیان مان
همه چیز را با خود خواهد برد
شاید روی ویرانه های این دشت زخم خورده
گل هایی برویند
که دیگر در سرنوشت شان
پژمردگی رقم نخورده است
شاید هم از پس خروش این عاصی
از زیر آوار هایی که پر از فریاد است
آبادی ای سر بر آورد
ما به سرنوشت بی اعتقاد بودیم
مبادا که در آخر داستان
چون صادق خان که وعده ی دیدار قیامت را داد
ما نیز به سرنوشت شومی
که در برمان گرفته عادت کنیم
مبادا چون فصل عصیان
از کتاب فروغ خط بخوریم
و رام شویم در برابر این همه بیداد
مبادا بیدادگاه ها
تا انتهای قصه
آباد باشند و زنجیر ها پیوسته و
ما همچنان لشکری شکست خورده
که بی جهت هم را می دریم و
تکه تکه بر زمین می ریزیم و
هرگز نروییدن را هر روز تکرار می کنیم
زخم های مان باز است
همچون دهان کودک گرسنه ای
که طعم سینه ی بی شیر مادر سیر ش می کند
این قطار که پیج و تاب می خورد
راه کدام جاده ی بی انتها را در پیش گرفته است
که همچنان بی سرانجام پیش می رود
چرا جای باران از آسمان
ابرهای دلتنگی می بارد؟
مگر همه ی فصل ها خزان است
که تمامی ندارد این همه برگی
که زیر پاهایم خش خش می کند و خرد می شود؟
چرا همه ی خیابان ها
همچون آن بعد از ظهر داغ خیابان کارگر
یکصدا فریاد نمی شوند؟
اینجا تهران است
سه شهر در یک شهر خلاصه شده
آنجا که هوایش مطبوع است
بوی عطر های فرانسوی ریه هایت را پر میکند
اینجا بوی باروت می دهد و
روی سنگفرش خیابان هایش
قطره های خونی خشکیده
که وادارم می کند گام هایم را بلند تر بردارم
تا مبادا حرمت خون در تاریخ غلیتده اش را
لگد مال کنم
و آنجا
کمی پایین تر
بوی سرنگ می دهد
بوی کودکانی که
فروخته می شوند
بوی لول تریاک پدر
و اسکناس هایی که دیشب
از مردی که باکره گی از دخترش ربود را
به مشام میریزد
و اما خارج از این سه شهر
حاشیه نشینانی
بیگانه با زندگی
دلتنگی شان را
با تماشای توده ی غباری قسمت می کنند
که بر سر ما آوار می شود
حاشیه نشینان
نان شان را
از آجر هایی که در کوره ها می پزند در می آورند
وه که چه تابی دارند
که تابستان را گذر میدهند و
باز زنده اند
گاهی نیاز دارم گم شوم
لابلای هجوم جمعیت
اما هر بار که گم می شوم
سر از میدان انقلاب در می آورم
میدانی که نمادش جا بجا می شود
من اما
بی آنکه نماد گم شده ی میان میدان را بشناسم
بی آنکه حتا چشمانم را باز کنم
میدانم اینجا کجاست
هنوز بوی باروت را حس می کنم
شامه ام از کار افتاده
بوی باروت در سرم می پیچد
من بزرگ شده ام
و حالا با نسلی دیگر روییده ام
اما اینجا
هنوز خیابان انقلاب است
مبادا اینبار نیز
در آرزوهایم فنا شوم
مبادا باز
در نسلی دیگر
و نسلی دیگر
و نسلی دیگر تکرار شوم
تاریخ هم
از کرختی پاهایم
و استحاله ای که در برم گرفته
خسته ست
مبادا می خواهم
وعده ی دیدار قیامت را دهم
مبادا قرار است
باز تکرار شوم
اینجا تهران است
میدان انقلاب
نامی که برای نمایش مقصد مان
فریادش می زنیم
شاید او نیز چون ما
خنثی شده است
و سعی دارد بگوید
تنها خیابانی ست
همچون هزاران خیابان دیگری
که برای عبور و مرور ساخته شده اند

شهریور ۹۵ –
گلرخ ایرایی –
برای تن هایی که بر سنگفرش خیابان هایی غلتیده اند که همیشه بوی باروت میدهند.

تابلو نقاشی اثر مهدی ایمانی

Kein automatischer Alternativtext verfügbar.

انتقال افشین بایمانی از بیمارستان به سلول انفرادی زندان رجایی شهر

افشین بایمانی
افشین به ایمانی، زندانی سیاسی، طی روز جمعه ۲۶شهریورماه، علیرغم عدم تکمیل دوران درمان به زندان رجایی شهر بازگردانده شد و هم اکنون در سلول انفرادی زندان رجایی شهر محبوس می‌باشد.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، روز جمعه ۲۶شهریورماه، افشین به ایمانی، زندانی سیاسی که به دلیل بیماری قلبی و جهت معاینه و درمان به بیمارستان انتقال یافته بود، به زندان رجایی شهر بازگردانده شد. گفته می‌شود مأموران زندان، این زندانی سیاسی را به دستور مدیر زندان به سلول انفرادی منتقل کرده‌اند، درحالی‌که پزشکان وی تأکید کرده بودند که این زندانی می‌بایست در شرایط مساعد نگهداری شود.
لازم به توضیح است از ادامه درمان افشین به ایمانی به دلیل مخالفت مقامات قضایی خودداری شده است و این زندانی سیاسی همچنان در وضعیت وخیم جسمانی و محروم از رسیدگی درمانی به سر می‌برد.
گفتنی است که پیش تر تارنگار حقوق بشر گزارش کرد، افشین بایمانی، در پی وخامت حال به بهداری زندان منتقل شده و پزشک بهداری پس از معاینه وی، دستور بستری شدن او را در بیمارستان را صادر کرده بود، اما مسئولین زندان از اعزام وی به بیمارستان جلوگیری کرده و این درخواست پزشک را رد کردند. این در حالی است که پزشک بهداری تأکید کرده بود که این زندانی سیاسی در وضعیت هشداردهنده ایی دارد و می‌بایست جهت پیشگیری از حمله قلبی، تحت درمان و مراقبت ویژه باشد.
افشین بایمانی، در ۱۵ شهریور ۱۳۷۹ به دلیل کمک به فرار برادر خود «مهدی بایمانی» که با سازمان مجاهدین خلق مرتبط بود بازداشت و به اتهام محاربه به اعدام محکوم شد. این حکم در دادگاه تجدیدنظر تأیید شد اما پس از ۶ سال حکم وی به حبس ابد تقلیل یافت.
در اواسط آبان ۱۳۹۳ مسئولین زندان به‌صورت غیررسمی به وی اطلاع دادند که اتهاماتی با عنوان «اهانت به مقدسات» و «اهانت به رهبری» در پرونده‌ای جدید برای وی مفتوح شده است.
گفتنی است، اتهام محاربه جزء موادی است که طبق قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۹۲، اصلاح‌شده و با توجه به حذف ماده ١٨۶ «محاربه»، حکم وی می‌بایست تغییر یابد.

انتقال کوروش زعیم به دادسرای اوین بدون اطلاع قبلی

کوروش زعیم copy
روز شنبه ۲۷ شهریورماه، کوروش زعیم، فعال سیاسی محبوس در زندان اوین، بدون اطلاع قبلی به دادسرای اوین انتقال یافت.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، کوروش زعیم، زندانی سیاسی محبوس دربندهشت زندان اوین، روز شنبه ۲۷ شهریورماه، بدون اطلاع قبلی و بالباس زندان به دادسرای اوین منتقل شد.
گفتنی است که محکومیت چهار سال حبس کوروش زعیم، طی روز شنبه دوم مردادماه دربندهشت زندان اوین پس گذشت ۸ روز از زمان بازداشت به وی ابلاغ شد.
کورش زعیم، در سال ۹۱ از سوی شعبه ١۴ دادگاه انقلاب به اتهام «اقدام علیه امنیت کشور از طریق عضویت در جبهه ملی ایران»، «فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران» و «اجتماع و تبانی به‌قصد جرم علیه امنیت کشور» به سه سال حبس تعلیقی و پنج سال محرومیت از فعالیت‌های سیاسی و رسانه‌ای محکوم‌شده بود که به دلیل کهولت سن این حبس به مدت پنج سال تعلیق یافت.
وی در مردادماه سال ۱۳۹۴ از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی با اتهام «تبلیغ علیه نظام» به یک سال حبس تعزیری محکوم‌شده و هم‌اکنون با احتساب سه سال حبس تعلیقی می‌بایست چهار سال زندان را متحمل شود.