بیگاری نوعی از برده داری نوین

dein Profilbild

برده داری ,در بندگی بودن اختیاری و یا غیر اختیاری یک شخص در دست شخص و یا جریان و حتا حکومت را برده داری گویند ،که در واقع برده داری به صورت قانونی‌ از سال ۱۹۲۷در تمام دنیا منسوخ شده است اما متاسفانه هنوز هم شاهد برده داری به اشکال مختلف هستیم که در سراسر جهان اتفاق می‌افتد ،که من می‌خوام به بعضی‌ از آنها اشاره کنم
انواع برده داری وجود دارد .
۱_برده به عنوان دارایی ،که این نوع برده داری فرم اصلی‌ برده داری است که بردگان به عنوان دارایی مالکانشان تلقی‌ و خرید و فروش می‌شدند. همین طور که عرض کردم این نوع برده داری در ظاهر ممنوع شده است .
۲_بیگاری کشیدن در این نوع برده داری فرد نیروی کارش را در برابر کار زیاد و یا بدهکاری عرضه می‌کند که من قصد دارم در مورد این نوع از بردگی صحبت کنم چرا که در جوامع امروز به طور گسترده شاهد آن هستیم .برده داری که ما امروز در جامعه ایران شاهد آن هستیم و به طور ملموس می‌توان آن را دید وضعیت معیشتی کارگران یکی‌ از این مورد می‌باشد ,شاید فکر کنید خوب کارگر کار می‌کند و دست مزد می‌گیرد بله ولی‌ با شرایط اقتصادی که امروزه در ایران وجود دارد در بسیاری از کارگاه‌ها و کارخانه‌‌ جات و یا کشاورزی ، ساختمان سازی افرادی که مشغول به کار هستند به نوعی به توسط کار فرمایان خود به بیگاری کشیده می‌شوند و در مقابل دست مزد ناچیزی دریافت میکنند و به نوعی می‌توان گفت بردگی مطلق می‌باشد چرا که کار فرمایان از شرایط نابسامان آنان سواستفاده میکنند کارگر هم چون نیاز دارد تا برای گذراندن زندگی‌ خود کسب درامد کند مجبور به بیگاری میشود ،در حاکمیت موجود با اینکه در
قانون اساسی‌ بر حقوق کارگر تاکید‌های فراوانی از جمله دست مزد کارگر ساعت کار ،رفتار کارفرما،حق داشتن سندیکا و ..غیر  وجود دارد نه تنها حمایت نمی‌شود بلکه شاهد آن هستیم که با آنها در بعضی‌ موارد به صورت برده رفتار میشود چرا که در صورت اعتراض به شرایط موجود سر کارشان با دستگاه قضا می‌باشد که نمونه اخیر آن شلاق زدن کارگران معدن آق دره می‌باشد .و جای بسی‌ تاسف دارد.

برده داری مدرن همان طور که گفتم انواع مختلفی‌ دارد اما همه این انواع به نوعی از وضعیت کسانی‌ صحبت می‌کند که هیچ حقی‌ ندارند .جالب اینجاست که در دوران قدیم که برده داری مجاز بود بهره خرید و فروش انسانها  خیلی  کمتر بود و ارزش یک برده  هم خیلی بالاتر بود و اما امروزه بر عکس می‌باشد سود خرید و فروش انسانها به مراتب بالاتر و ارزش انسان پایین تر در واقع جان انسان در این روزگار هیچ ارزشی ندارد.

.
بردگی امروزه به معنی بیگاری بدون پرداخت در شرایط تهدید آمیز و تحت شرایط خشونت آمیز می‌باشد طبق آماری که در سال ۲۰۱۳ گرفته شده است حدودا سالانه ۶۰۰ تا ۸۰۰ هزار نفر برای این مقصود خرید و فروش میشود که تقریبا ۸۰ درصد آنان را کودکان و زنان میباشند همانطور که عرض کردم بردگی از سال ۱۹۲۷ رسما ممنوع شده است اما متاسفانه شاهد پیشرفت آن کماکان هستیم که به دلیل هم دستی‌ برخی‌ دولت‌ها میباشدو یکی‌ از دلائل آن عدم شناخت و آگاهی‌ در مورد این مساله و بی‌تفاوتی اکثر مردم می‌باشد .
یک نوع دیگر از بیگاری که می‌توان به آن اشاره کرد نتیجه فریب خوردن افراد به امید به دست آوردن شغل و کار مناسب  می‌باشد که بر عکس آنها را تحت اسارت در می‌آ‌ورد کار بدون دریافت مزد در معرض  خشونتهای زیاد و غالباً در شرایط ناگوار و پر خطر ،که می‌توان قربانیان این نوع از بیگاری را کارگران مهاجر نام برد.
زنان و کودکان هم در ردیف این گونه برده داری و یا بیگاری به حساب می‌آیند فراوان هستند زنان و دخترانی که برای تامین مخارج زندگی‌ در محل کار خود مورد سؤ استفاده جنسی‌ قرار می‌گیرد و برای این که از کار خود اخراج نشود مجبور به سکوت میشود .در این میان کودکان هم یا در کارگاها ب اداست مزدی اندک مجبور به کار می‌شوند و یا مورد سوستفده باندهای که کودکان را به کار خیابان میکشند اسیر هستند که ما همه رویه در سطح شهر با آن روبرو هستیم
به طور کّل برده داری به ظاهر ممنوع ولی‌ به وضوح وجود دارد و نمیشود آن را انکار کرد .
رضا امیری

محکومیت یک شهروند بهایی در شیراز به ۵ سال حبس

yekta-fahandej-saadi
یکتا فهندژ سعدی شهروند بهایی اهل شیراز به اتهام “تبلیغ علیه نظام” و “اجتماع و تبانی” توسط شعبه ۱ دادگاه انقلاب این شهر به تحمل ۵ سال حبس تعزیری محکوم شد.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، یکتا فهندژ سعدی شهروند بهایی اهل شیراز در ۱۴ بهمن ماه سال ۱۳۹۰ توسط مامورین اطلاعات شیراز دستگیر شد.
وی پس از بازداشت مدت ۸۲ روز را در بازداشتگاه اداره اطلاعات شیراز گذراند، این شهروند بهایی در دادگاه به ۵ سال حبس تعلیقی محکوم شد اما این حکم در دادگاه نقض و نامبرده از این اتهامات تبرئه شد.
یکی از نزدیکان خانم فهندژ به گزارشگر هرانا گفت، این شهروند بهایی در ۲۵ اسفند ماه سال ۱۳۹۲ برای بار دوم توسط همان ارگان و به همان اتهام مجددآ دستگیر شد و مدت ۲ ماه را در بازداشتگاه پلاک ۱۰۰ اطلاعات شیراز به سر برد.
فهندژ سعدی شهروند شیرازی بهایی اخیرا در ۲۷ خرداد ماه سال جاری در شعبه ۱ دادگاه انقلاب شیراز به قضاوت دکتر ساداتی به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شد.

خشونت پلیس این بار جوان دهدشتی را به کما فرستاد؛ قطع امید پزشکان

خبرگزاری هرانا – سجاد توفیقیان سه‌شنبه شب ۱۵ تیرماه در دهدشت از توابع یاسوج درپی مورد ضرب‌وشتم قرار گرفتن با «باتوم برقی» توسط دو مامور نیروی انتظامی در بیمارستان «امام سجاد» یاسوج بستری شد و مدتی بعد به کما رفته است. به گفته خانواده وی، پزشکان از وی قطع امید کرده‌اند.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، سجاد توفیقیان جوان دهدشتی که توسط ماموران نیروی انتظامی مضروب شده بود در بیمارستان امام سجاد یاسوج به کما رفت و پزشکان از وی قطع امید کرده‌اند.
یک منبع نزدیک به خانواده توفیقیان با اعلام این‌ خبر در گفتگو با گزارشگر هرانا گفت: “یک شب قبل از عید فطر سجاد توفیقیان به همراه دو خواهر زاده اش جهت زیارت با موتور به امامزاده حمزه در منطقه گردشگری سر فاریاب راهی شدند که در بین راه دو نفر از مامورین نیروی انتظامی از پاسگاه سرفاریاب در سی کیلومتری دهدشت به نام های آقایان مسکینی و جعفریان با ایشان برخورد کرده و ضمن ضرب و شتم شدید با باتوم برقی و ضربه های مهلک به سر و بدن وی ایشان را بشدت مضروب ساختند و بعد از ضبط موتور و کلیه وسایل شخصی از محل دور شدند.”
این منبع مطلع در ادامه خاطرنشان کرد: “بلافاصله بدلیل شدت جراحات، خواهرزاده ها ضمن اقدام جهت اعزام سجاد به مراکز درمانی، به پاسگاه چرام مراجعه و شکایتی مطرح نمودند که به دلیل تعطیلات به روز شنبه موکول شد.”
منبع نزدیک به خانواده توفیقیان هم‌چنین در مورد وضعیت جسمی این شهروند در اثر ضرب‌وشتم ماموران نیروی انتظامی گفت: “ضربات بی رحمانه مامورین فوق به حدی بود که  وی در بیمارستان درمانی امام سجاد یاسوج در کمال بی گناهی متاسفانه به کما رفته و پزشکان معالج تا این لحظه از ایشان قطع امید کرده اند.”
وی درپایان تاکید کرد: “خانواده توفیقیان درحال حاضر به شدت تحت فشار هستند که با رسانه‌ها صحبت نکنند و مساله در خود پاسگاه پلیس حل می‌شود. امروز نیز مسئولان محلی و استانی از جمله آقای عدل هاشمی نماینده کهگیلویه در مجلس و همچنین رییس دانشگاه علوم پزشکی به ملاقات رفته اند و قول پیگیری داده اند.”

سرزمین آرزوها

dein Profilbild

سرزمین آرزوها بود این وطن

در تمدن فرهنگ جز نام‌ها بود این وطن

عاشقان سینه چاک داشت این وطن

از برای حفظ خاک مردمان بی‌ باکی داشت این وطن

تا که آمد مردی از تبار هند

با دروغ و نیرنگ مثل مرد رند

وعده‌ها بر این ملت بداد

وعده‌ها هیچ ،انسانیت را هم زین ملت ستاد

بعد مرگش دست ز ملت بر نداشت

ساخت گور ا‌و چه خرجها بر این ملت گذاشت

جایی‌ که مردمانی سقفی برای شب‌ها ندارند

روز به روز قبر ا‌و را با طلا و نقره می‌‌گسترانند

حال اینک جای ا‌و هست مرد رند دیگری

مرد دیکتاتور که ا‌و را هم گویند رهبری

حال دیگر آرزوها مرده است

به هر گوشه جوانی‌ افسرده است

ز بس نوشتیم از این روزگار نابسامان

گله کردیم از خدا و پیامبر و امامان

حال دانستیم نیست بالاتر ز انسانیت و وجدان

راه حل مشکلات نیست دین و مذهب‌ای جوان

تا زمانی‌ که شیخ و منبر بر پاست

بدان زندگی‌ بر پایه نیرنگ و ریاست

گر‌ خواهی‌ رهایی وطن

از برایش لباس رزم باید کنی‌ بر تن‌

لباس رزم تو دانش و آگاهی‌ است

از برای تغییر دانش و آگاهی‌ کافی‌ است

نسل در نسل باید بدانیم انسانیت  برتر است

هر که این نکته بداند خود بزرگ و رهبر است

سروده رضا امیری

خودداری مسئولین قضایی از اعطای مرخصی به بهنام ابراهیم زاده

بهنام ابراهیم زاده۶

بهنام ابراهیم زاده، فعال کارگری محبوس در بند دو زندان رجایی شهر، علیرغم ارائه مدارک همچنان در انتظار اعطای مرخصی به سر می برد.

به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، مسئولین زندان رجایی شهر از اعطای مرخصی به بهنام ابراهیم زاده، فعال کارگری، خودداری می کنند. این درحالی است که فرزند این زندانی محبوس در رجایی شهر به بیماری سرطان مبتلا بوده و هم اکنون در یکی از مراکز درمانی بستری می باشد.

گفتنی است که تمامی مدارک لازم جهت صدور مرخصی برای بهنام ابراهیم زاده به دادستانی ارائه گشته اما این فعال کارگری همچنان در زندان محبوس و از حق ملاقات با فرزند خود محروم می باشد.

بهنام ابراهیم‌زاده، فعال کارگری که از سال ۱۳۸۹ در بازداشت به سر می برد، در مردادماه ۱۳۹۴ علیرغم پایان دوران محکومیت ۵ ساله خود، در پی پرونده سازی جدید از سوی مسئولین به ۷ سال و ۱۰ ماه و ۱۵ روز حبس تعزیری و چهارصدوپنجاه هزار تومان جریمه محکوم شد.

اتهام او «اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت داخلی و خارجی» و «فعالیت تبلیغی علیه نظام» و همچنین «فک قرار بازداشت» و «استفاده از تجهیزات ماهواره و پاسور» عنوان شده و به دلیل فعالیت های او در زندان صادر شده است.

بهنام ابراهیم زاده، فعال کارگری که سابقه چندین دستگیری را دارد، در آخرین بار، در بیست و دوم خردادماه ۱۳۸۹ بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. وی در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی، بدون حضور وکیل، به بیست سال حبس تعزیری محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدیدنظر به ۵ سال کاهش یافت.

بهنام ابراهیم‌زاده برخلاف اصل تفکیک جرائم دربند زندانیان عادی زندان رجایی شهر نگهداری می‌شود. لازم به توضیح است که در بند عمومی زندانیان جرائم مواد مخدر و جرائم خطرناک نگهداری می‌شوند و بعضاً زندانیان سیاسی پس از انتقال به این بند امنیت جانی ندارند و مورد ضرب و شتم قرار می‌گیرند.

گفتنی است که این زندانی سیاسی تاکنون چندین بار در اعتراض به عدم رعایت اصل تفکیک جرائم در زندان دست به اعتصاب غذا زده است.

برنامه روز يکشنبه 10 ماه ژوئيه 2016 برابر با 20 تيرماه 1395

مروری بر واقعه دانشجوئی 18 تير 67 و گفتگوبا جان بدر بردگان جنبش دانشجوئی.

برای دانلود فايل صوتی روی فلش کليک کنيد.

بازداشت دستکم ده شهروند در شهر اهواز

 

طی چند روز گذشتە، تعدادی از شهروندان در اهواز توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.

بەگزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، در هفته گذشته دستکم ۱۰ شهروند اهوازی از سوی نیروهای امنیتی دستگیر و به مکان نامعلومی منتقل شده اند.

از اتهام و دلایل بازداشت این شهروندان تا زمان انتشار این خبر اطلاعی در دست نیست.

هویت سه تن از بازداشت شدگان که از سوی کردپا احراز شده است، به شرح زیر می باشد:

یونس الخصری(شاعر)، مصطفی شاطری اهل سوسنگرد و ابوزلزال الساری

اعتصاب غذای مجدد مریم نقاش زرگران در زندان اوین

رادیو پارس – خانواده مریم (نسیم) نقاش زرگران نوکیش مسیحی بیمار که با عدم تمدید مرخصی استعلاجی به زندان اوین بازگشته بود، از اعتصاب غذای وی در روز جاری خبر می‌دهند. اعتراض و خواسته وی «آزادی بی‌قید و شرط» عنوان شده است.

به گزارش ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، مریم (نسیم) نقاش زرگران نوکیش مسیحی بیمار در بند زنان زندان اوین، بار دیگر دست به اعتصاب غذا زد.

مادر این شهروند مسیحی زندانی با تایید این خبر در گفتگو با گزارشگر هرانا گفت: “خواسته‌ی نسیم آزادی بی‌قید و شرط است. پیش از این اعلام کرده بود در صورت عدم تحقق خواسته‌اش تا عید فطر، از روز شنبه ۱۹ تیر ساعت ۲ بعدازظهر دست به اعتصاب غذای نامحدود خواهد زد.”

خانم زرگران پیش‌تر پس از یازده روز اعتصاب غذا در تاریخ ۱۷ خردادماه به مرخصی اعزام شده بود. وی با این‌که تمامی خواسته‌هایش تحقق نیافته بود با درخواست خانواده و دوستان اعتصاب غذایش را شکسته بود. وی مدت کوتاهی بعد علی‌رغم عدم تکمیل دوره درمان با توجه به مخالفت دادستانی جهت تمدید مرخصی و تهدید به ضبط وثیقه، مورخ ۷ خردادماه خود را به زندان اوین معرفی کرد.

روز نهم خردادماه سال جاری هرانا گزارش کرده بود مریم (نسیم) نقاش زرگران زندانی عقیدتی و بیمار در بند زنان زندان اوین در چهارمین روز اعتصاب غذایش در اعتراض به عدم رسیدگی به بیماری‌ها، وضعیت پرونده، عدم آزادی مشروط و مخالفت با اعطای مرخصی، به‌طور اورژانسی به بیمارستان شهدا منتقل شد با این‌حال بدون درمان و درحالت بیهوشی به زندان بازگردانده شد.

لازم به یادآوری است این نوکیش مسیحی در همان روز در ادامه اعتراضات خود از رفتن به ملاقات خودداری کرد، در پی این اقدام اکثر هم‌بندیان او نیز در حمایت از اعتراض وی از رفتن به ملاقات خودداری کردند. گفته می‌شود این اعتراضات باعث فراهم شدن زمینه مساعد انتقال وی به بیمارستان بوده است..

نسیم زرگران به دلیل ابتلا به بیماری ASD حدودا ٩ سال قبل تحت جراحی قلب قرار گرفت و نیاز مبرم به مراقبت های ویژه و مستمر پزشکی دارد. علاوه بر این او در یک سال اخیر با بی حسی دست و پا و درد مزمن در مفاصل و ستون فقرات مواجه شده است که پس از ماهها در مراجعه اولیه به پزشک متخصص تشخیص اولیه بیماری های دیسک کمر، آرتروز و پوکی استخوان بوده است و پزشک معتمد زندان دستور بستری ۵ روزه و نیاز فوری به انجام فیزیوتراپی را صادر کرده که با عدم مجوز دادستانی وی همچنان از درد بسیار رنج می برد.عدم صدور مجوز از سوی نهادهای قضائی مربوطه پروسه درمانی وی مغفول مانده است.

مریم (نسیم) نقاش رزگران نوکیش مسیحی اولین بار در اسفندماه ١٣٨٩ به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات احضار و مورد بازجویی قرار گرفت. این بازجویی ها که با تهدید و مزاحمت برای اعضای خانواده وی همراه بود، اغلب در مکان های غیر رسمی و حول پرسش از کلیسای خانگی و جامع ادامه یافت.

وی نهایتا چند روز پس از بازداشت سعید عابدینی، شهروند ایرانی-آمریکایی که برای تاسیس پرورشگاه در شمال ایران به کشور بازگشته بود، از سوی پلیس امنیت به صورت تلفنی احضار و بازداشت شد و در همین روز منزل پدری وی مورد تفتیش و کتاب ها و جزوات دینی و لوازم شخصی وی توقیف شد.

این نوکیش مسیحی پس از بازداشت جهت انگشت نگاری به زندان اوین منتقل و بدون هیچ گونه تفهیم اتهامی به ساختمان وزرا منتقل شد. وی به مدت ۵ شبانه روز بدون بدوی ترین امکانات بهداشتی در این مکان بازداشت و مورد بازجویی قرار گرفت. اغلب موضوع سئوالات در مورد کیفیت برگزاری مراسم در این کلیساها بود.

خانم زرگران نهایتا به زندان اوین منتقل و از سوی شعبه ٢ دادسرای شهید مقدس تفهیم اتهام شد. تنها اتهام وارده به وی تبلیغ علیه نظام بود.

مریم نقاش پس از ١٩ روز بازداشت موقت در بند نسوان اوین با قید وثیقه ٧٠ میلیونی آزاد شد. وی توسط قاضی مقیسه، ریاست شعبه ٢٨ دادگاه انقلاب به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق اجتماع و تبانی به ۴ سال حبس تعزیری محکوم شد. این در حالی‌است که چنین اتهامی هرگز به وی تفهیم نشده بود.

الهام فراهانی؛ شرح رنج یک مادر بهایی و خانواده اش در زندان

elham-farahani
 الهام فراهانی شهروند ۵۴ ساله بهایی است که علیرغم بیماری در حال تحمل محکومیت حبس ۴ ساله خود در زندان اوین است، همزمان با او همسر و فرزندش نیز به دلیل باور دینی خود در همین زندان تحمل حبس می کنند. هرانا در گزارش پیش رو به شرح وضعیت این زندانی عقیدتی و خانواده اش می پردازد.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، الهام فراهانی شهروند بهایی، متولد ۱۳۴۱، تیرماه سال ٩١ به همراه همسرش عادل نعیمی توسط نیروهای وابسته به وزارت اطلاعات در منزل شخصی خود بازداشت شد. کمتر از ١٠ روز بعد، شمیم نعیمی، پسر این خانواده نیز بازداشت و به سلول‌های انفرادی بند ٢٠٩ زندان اوین منتقل شد.
خانم فراهانی به همراه فرزندش شمیم بعد از دوماه با تودیع وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی به طور موقت آزاد شدند. اما همسر وی عادل نعیمی به زندان رجایی‌شهر کرج منتقل شد. جایی که برادرش عفیف نعیمی از اردیبهشت ماه سال ۸۸ نگهداری می‌شود.
الهام فراهانی بهمراه عادل و شمیم نعیمی-همسر و فرزندش، در یک جلسه دادگاه «پنج دقیقه‌ای» در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقیسه به ۴ سال حبس تعزیری محکوم شد. عادل نعیمی به ۱۰ سال و فرزند آن‌ها شمیم به سه سال حبس محکوم شد.
اتهامات این خانواده هم‌چون دیگر شهروندان بهایی محبوس در زندان‌های ایران مواردی چون «تبلیغ علیه نظام، عضویت در گروه های غیر قانونی و اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت ملی» عنوان شده بود.
روز یک‌شنبه ۲۱ اردیبهشت ماه سال ۹۳ با اجرای حکم خانم فراهانی و فرزندش شمیم، وی به بند زنان زندان اوین منتقل شد. شمیم نعیمی نیز به زندان رجایی‌شهر کرج منتقل و به پدر و عمویش ملحق شد. شمیم فرزند این خانواده خود نیز متاهل بوده و پدر دو کودک ۳ و ۹ ساله است.
یکی از نزدیکان خانواده نعیمی در مورد نحوه بازداشت خانم فراهانی و فرزندش به گزارشگر هرانا گفته بود: “صبح روز شنبه ماموران به منزل شمیم مراجعه کرده تا او را دستگیر کنند ولی چون منزل نبود قرار شد فردا برای جلب وی برگردند. صبح روز یکشنبه، شمیم آماده شده بود که خودش را به زندان معرفی کند که ماموران دوباره به منزل وی آمدند و او را بازداشت کردند. ساعتی بعد، چند نفر از اعضای خانواده شمیم برای خداحافظی با او به درب زندان اوین می‌روند که یک مامور می‌آید و سراغ مادر شمیم (الهام فراهانی) را می‌گیرد و می‌گوید شمیم می‌خواهد با مادرش خداحافظی کند. به خانم فراهانی (مادر شمیم) زنگ می‌زنند که خودش را به زندان اوین برساند ولی وقتی خانم فراهانی به درب زندان می‌آید وی را هم دستگیر و برای اجرای حکم به زندان منتقل می‌کنند.”
شایان ذکر است، الهام فراهانی از بیماری آرتروز شدید دست و گردن رنج می‌برد. در آزمایشات اخیر وی مشخص شده خطر ابتلا به دیسک کمر نیز وجود دارد. با این حال، مسئولین قضائی و زندان اوین از اعزام و درمان تخصصی و مداوم وی در مراکز درمانی خارج از زندان ممانعت بعمل می‌آورند.