برای دانلود فايل صوتی روی فلش کليک کنيد.
نوشتههای 2016:
درخواست جمعی از زندانیان و فعالان حقوق بشر از حسین رونقی ملکی برای پایان دادن به اعتصاب غذا
جمعی از زندانیان سیاسی و فعالان حقوق بشر روز یکشنبه از حسین رونقی ملکی زندانی سیاسی که در زندان اوین دست به اعتصاب غذا زده است، خواستند تا به اعتصاب غذای خود پایان دهد.
حسین رونقی ملکی از هفتم فروردین ماه در اعتراض به «عدم رسیدگی به پرونده پزشکی»اش و «بیتوجهی» مسئولین قوه قضائیه به گواهی «عدم تحمل کیفر» خود، دست به اعتصاب غذا زده است.
به گزارش سحام٬ متن این پیام به شرح زیر است:
جناب اقای حسین رونقی ملکی
دیرگاهی است که جنابعالی بخاطر اندیشه و باورهای پاک و مردمی خود ،رنج زندان را تحمل می کنید و بخاطر شرایط نامناسب جامعه وزندان مدت طولانی است که دست به اعتصاب غذا زده اید.
اگر چه خود به زیانهای کوتاه و بلند مدت اعتصاب غذا اگاهی دارید ، اما بخاطر بشر دوستی و اینکه ستم به همبندان و ستم به مردم خود را شایسته نمی دانید این سختی ها را بر خویش هموار کرده اید ، اگر چه مسئولان به خاطر نوع نگاه خود ،توجهی به خواسته های مردمی و خداپسندانه شما ندارند.
با توجه به بیماری کلیوی حاد ، شایسته است تا بخاطر سلامتی خود و ارامش خاطر خانواده دوستان و دلسوزان و همبندیان و بخاطر اینکه زنده ماندن و تندرستی بهتر می تواند شما را در راستای رسیدن به اهداف شرافتمندانه و مردمی یاری کند،ما امضا کنندگان این نامه از شما خواهشمندیم به اعتصاب غذای خود پایان دهید و یکبار دیگر به سوگندها و قولهای مسئولان اعتماد کنید.بی گمان خداوند گواه میان شما و انها خواهد بود.
امین کرمی پور، محمود بهشتی، سید مسعود سید طالبی، مسعود قاسم خانی، هادی قائمی
اقتصاددانان و رهبران تجاری دنیا خواهان آزادی اقتصادی برای بهائیان در ایران شدند
Reza Amiri
به گزارش خبرگزاری بهایی نیوز ۵۴ تاجر و اقتصاددان از کشورهای مختلف دنیا در بیانه ی خطاب به رهبر جمهوری اسلامی آیت الله علی خامنه ای خواستار پایان بخشیدن به آزار و اذیت و تبعیض علیه شهروندان بهایی درخصوص کسب و کار و فعالیت های اقتصادی آنان در ایران شدند.
امضا کنندگان از کشورهای برزیل، استرالیا، هند ،آمریکا ،آلمان و انگلستان اعلام کردند که ” با سیل اخیر تعطیلی کسب و کار توسط مقامات ایرانی را نه تنها به عنوان نقض آزادی مذهبی و حقوق بشر،بلکه به عنوان توهین به آزادی برای تجارت مشاهده میکنیم.”
بنا بر این گزارش در این نامه اشاره شده است که از اکتبر سال ۲۰۱۴، مقامات ایرانی حداقل هشتاد مجل کسب متعلق به بهائیان در شهرستانهای کرمان، رفسنجان و ساری به دلیل آنکه صاحبان آنها به طور موقت برای رعایت ایام متبرکه بهائی محل کسب خود را بسته بودند، مهر و موم شده، و مسئولان جمهوری اسلامی تاجرین بهائی را تحت فشار به امضای تعهدنامه ای که آنها دیگر مغازه های خود را در ایام متبرکه بهائی تعطیل نخواهند کرد، نموده اند.
همچنین در این بیانه اشاره می کند که” بهائیان از استخدام به مناصب دولتی ممنوع هستند و کارفرمایان بخش خصوصی تحت فشار قرار داده شده که بهائیان را استخدام نکنند، بنابراین تجارتهای کوچک ابزار اصلی امرار معاش آنهاست. همچنین در این نامه /آمده است که “تعطیل کردن این مغازه ها و تجارت ها فقط باعث تشدید خفقان اقتصادی در جامعه کوچک و صلح طلب بهائی خواهد شد.”
امضا کنندگان در پایان این بیانیه اعلام کرده اند که ،” ما از دولت ایران می خواهیم که پلمپ کردن کسب و کار متعلق به بهائیان را متوقف کرده و به شهروندان بهایی اجازه مشارکت کامل در زندگی اقتصادی و اجتماعی در ایران را بدهند.”
متن این نامه که در مجموعه بهایی نیوز ترجمه شده است به شرح زیر می باشد :
جناب آیت الله علی خامنه ای
رهبر جمهوری اسلامی ایران
تهران، ایران
موضوع: بیانیه مدیران اقتصادی و بازرگانی – آزادی اقتصادی برای بهائیان در ایران
عالیجناب،
به عنوان رهبران تجارت و اقتصاددانان، ما عمیقا و نگران افزایش آزار و اذیت و تبعیض علیه بهائیان صاحب کسب در ایران هستیم. ما سیل اخیر تعطیلی کسب و کار توسط مقامات ایرانی را نه تنها به عنوان نقض آزادی مذهبی و حقوق بشر، بلکه به عنوان توهین به آزادی برای تجارت مشاهده میکنیم.
از اکتبر سال ۲۰۱۴، مقامات ایرانی حداقل هشتاد تجارت متعلق به بهائیان در شهرستانهای کرمان، رفسنجان و ساری به دلیل آنکه صاحبان آنها به طور موقت برای رعایت ایام متبرکه بهائی محل کسبخود را تعطیل کرده بودند، پلمپ شده، و مسئولان دولتی جمهوری اسلامی تاجرین بهائی را تحت فشار به امضای تعهدنامه ای که آنها دیگر مغازه های خود را در ایام متبرکه بهائی تعطیل نخواهند کرد، نموده اند.
این اقدامات به دلیل زمینه ای که در آن به وقوع می پیوندند به ویژه نگران کننده هستند. به عنوان بزرگترین اقلیت مذهبی غیرمسلمان ایران، بهائیان در معرض سرکوبی اصولی از جمله فشار شدید اقتصادی هستند. آنها از استخدام به مناصب دولتی ممنوع هستند و کارفرمایان بخش خصوصی تحت فشار قرار داده شده که ایشان را استخدام نکنند، بنابراین تجارت های کوچک ابزار اصلی امرار معاش آنهاست. تعطیل کردن این مغازه ها و تجارت ها فقط باعث تشدید خفقان اقتصادی در جامعه کوچک و صلح طلب بهائی خواهد شد.
تجارت می تواند نیروی فوق العاده ای برای بهبود، کمک به ایجاد جوامع قدرتمند و شکوفائی ملت ها باشد. اما دستیابی به کسب باید به روی همه باز باشد. بهائیان، همانند همه شهروندان ایرانی، باید بدون تبعیض، برای تجارت آزاد باشند.
ما از دولت ایران می خواهیم که پلمپ کردن کسب و کار متعلق به بهائیان را متوقف کرده و به شهروندان بهایی اجازه مشارکت کامل در زندگی اقتصادی و اجتماعی در ایران را بدهد. همانطور که توسط پیشرفت به دست آمده بین ایران و گروه ۵+۱ (گروه پنج به علاوه یک) نشان داد، ملت ایران به زودی ممکن است با شرکای تجاری خارجی عمیقا درگیر شود. ما از دولت ایران مصرانه می خواهیم که همانگونه که از ورود شرکت های غربی به اقتصاد خود استقبال میکند، آزادی اقتصادی شهروندان خود را نیز تضمین نماید.
با احترام خالصانه،
1. Dagoberto Garcia, CEO, Telcabos Telecomunicações, São PauloSP, Brazil
2. Antonio Galvão, CEO, IPQ Tecnologia, SalvadorBA, Brazil
3.Reinaldo Gavioli, CEO, Maxcel Materiais Elétricos, Santo AndreSP, Brazil
4. Gentry Underwood, Dropbox, USA
5. Larry Estrada, V. P., Goldman Sachs
6. Diego Rodriguez, IDEO, USA
7. Thiess Buettner, Professor of Economics, FriedrichAlexanderUniversitaet, Germany
8. Soheil Abedian, Executive Chairman, Sunland Group, Australia
9.Douglas Allen, Associate Professor of Management and Director of International MBA Program, University of Denver, USA
10. Nava Ashraf, Associate Professor, Harvard Business School, USA
11. José Paulo Cavalieri, Diretor, Klaruss Tecnologia, São Paulo –SP, Brazil
12. Dr. David Colwell, Senior Lecturer, School of Banking & Finance, University of New South Wales, Australia
13. Marivaldo Costa, Diretor, TM Solutions, Sao PauloSP, Brazil
14. Tim Crommelin, Executive Chairman, Morgans Financial Limited, Australia
15. Andre Denis, CEO, AJC Teleinformatica, Santo AndréSP, Brazil
16. Mary Fish, Professor of Economics, Emeritus University of Alabama, USA
17. Ana Paula Fontes, Diretora, Lantele Telecomunicações, Rio de JaneiroRJ, Brazil
18. Sergio Gigante, COO, Tecnocomp Soluções EM TI, São Bernardo do CampoSP, Brazil
19. Bryan Graham, Associate Professor of Economics, University of California, Berkeley, USA
20. Jonathan Haughton, Professor of Economics, Suffolk University, USA
21. Satish Kumar Jain, Professor of Economics, Jawaharlal Nehru University, India
22. Paulo Jubilut, CEO, Remaster Floor & Ceiling Solutions, São PauloSP, Brazil
23. Amitabh Kundu, Professor of Economics, Centre for the Study of Regional Development Jawaharlal Nehru University, India
24. Jordy Leiser, StellaService
25.Wai Man Liu, Associate Professor, College of Business and Economics, Australian National University, Australia
26. Fabio Lourenção, CEO, Interface Soluções Tecnologicas, São PauloSP, Brazil
27.Ciro Lucchesi, CEO, Recicabos, RecicabosPE, Brazil
28. Adam Ludwin, Chain, USA
29. Shirin Mahalati, Professor of Economics, Devi Ahilyabai University, India
30. Renato Marquart, CIO, Austacem Telecom System, São PauloSP, Brazil
31.Shahruz Mohtadi, Associate Professor of Economics, Suffolk University, USA
32.-Fariborz Moshirian, Professor and Director of the Institute of Global Finance, School of Banking and Finance, University of New South Wales, Australia
33.- Daniel Natorf, Diretor, Geração Tecnologia, Porto AlegreRS, Brazil
34.- Daniel Novaes, NATIV
35.-Ricardo Okamura, CEO, Added Solutions, Brazil
36.- Claudenir Oliveira, Diretor, Zeittec Conectividade, CuritibaPR, Brazil
37.-Peter Pham, Associate Professor, School of Banking & Finance, University of New South Wales, Australia
38. -Farhad Rassekh, Professor of Economics, University of Hartford, USA
39.-Eder Rodrigues, Diretor, Net Telecom, Sao Bernardo do CampoSP, Brazil
40. – Julian Shapiro, Libscore
41.Orlando Silva, CEO, Multirede Distribuidora, Belo HorizonteMG, Brazil
42.Johnny Steindorff, Focus Investments
43. Alexandre Sulacov, CEO, Tecwork Teleinformática, São PauloSP, Brazil
44. Mauricio Takashima, Diretor, Delta Cable, CuritibaPR, Brazil
45.Flavio Tomsic, Diretor, Klint Distribuidora de Soluções, Santo AndreSP, Brazil
46. Bayan Towfiq, Flowroute, USA
47.Mark M. Towfiq, UserTesting
48.David Tuerck, Professor of Economics, Suffolk University, USA
49. T. K. Vaji, Professor of Economics, Devi Ahilyabai University, India
50.Eduardo Viana, CEO, Horus Telecom, BrasiliaDF, Brazil
51.James West, Professor of Economics and Management, Moravian College, USA
52. Payam Zamani, Reply! inc. & Shout.gd
53. Ariel Blumenkranc, Advent International
54.Jason Zein, Associate Professor, School of Banking and Finance, University of New South Wales, Australia
گفتگو با جناب صنم راد17 ماه آوريل 2016
گفتگو با جناب صنم راد در مورد بن بست استراتژيک رژيم آخوندی
برای دانلود فايل صوتی روی فلش کليک کنيد.
ستایش قربانی یک سیستم راسیستی است .
نمیتوان اسم انسان را روی خود گذاشت واز کنار موضوع بی تفاوت رد شد .یک خانواده مهاجر افغانی که به امید یک زندگی بهتر و بهره مندی از اولیه ترین حقوق انسانی , کشور خود را ترک کرده و به ایران مهاجرت کرده است اینگونه قربانی میشود و کودکی مورد تجاوز جنسی قرار گرفته و کشته میشود .فضای مدیای اجتماعی و رسانه ای پر میشود از تصاویر ستایش….
هر کسی حرفی میزند. یکی میگوید بصورت رایگان وکالت خانواده ستایش را برای خونخواهی حاضراست انجام دهد و کلی حرف و حدیث دیگر ….
مخالف پوشش رسانه ای ومدیای اجتماعی اینگونه مسایل نیستم ولی این وسط چیزی گم میشود و آن اصل موضوع و ریشه اینگونه اتفاقات است .ستایش نه اولین و نه آخرین قربانی است پسری که به ستایش تجاوز جنسی کرده و تیزآب بر جسد تکه تکه شده اش ریخته است هفتده سال دارد.هرگونه تجاوز جنسی و قتل , فرای هر ملیت و نژادی محکوم است و کاری شنیع .نگذاریم رژیم از جریحه دار شدن احساسات عمومی استفاده کند برای ادامه جنایات وتایید مشروعیت و مجوز برای حکم ضد بشری اعدام که مهاجرین افغانی نیز خود قربانی این قتل عمد شنیع دولتی هستند .من یا هر کسی که میگوید من ستایش هستم باید اندکی ژرف هم به موضوع نگاه کند .ستایش قربانی یک پسر هفتده ساله نیست بلکه قربانی یک سیستم راسیستی است .کافی است اندکی به گذشته برگردیم تا نقش رژیم را دردامن زدن به راسیسم و نژادپرستی ببینیم .بی اختیار یاد تجاوزهای جنسی پاکدشت میآفتم که در روزنامه های رژیم متجاوز و قاتل یک افغانی معرفی شده و به خورد مخاطب داده میشد و پلیس و سیستم برای سرپوش گذاشتن به اینگونه مسایل اجتماعی اذهان عمومی را به سمت راسیسم هدایت میکردند ولی مشخص شد فرد ایرانی و بچه ناب پاکدشت است ..یا ماجرای روز کارگر سالهای قبل که خانه کارگر شعارها و پوسترهایی بر علیه کارگران مهاجر افغان سر میدادند و حمل میکردند و با زرد رویی و سازشکاری و خط انحرافی اصل موضوع را خط زده از رژیم سلب مسولیت کرده و ریشه تمامی مشکلات کارگران را کارگران مهاجر افغان القا کنند .
قسمتی از یک نوشته ارنست را بیاد میآورم : سعی کنید ریشه هر ظلمی را خوب بررسی کنید این بهترین خصلت یک انقلابی است .
من هم به عنوان یک انسان که خود را متعلق به مرز و نژادی نمیدانم و اینگونه خط کشی های قومی و نژادی را فقط یک محدودیت تلقی میکنم .در این درد و اندوه خود را شریک میدانم و میگویم باید با کلیت مناسبات فعلی که اینگونه مسایل اجتماعی را تولید و باز تولید میکند و در بطن خود پرورش میدهد مبارزه کرد ..
ستایش قربانی یک سیستم است
.Reza Amiri
نمیتوان اسم انسان را روی خود گذاشت واز کنار موضوع بی تفاوت رد شد .یک خانواده مهاجر افغانی که به امید یک زندگی بهتر و بهره مندی از اولیه ترین حقوق انسانی , کشور خود را ترک کرده و به ایران مهاجرت کرده است اینگونه قربانی میشود و کودکی مورد تجاوز جنسی قرار گرفته و کشته میشود .فضای مدیای اجتماعی و رسانه ای پر میشود از تصاویر ستایش….
هر کسی حرفی میزند. یکی میگوید بصورت رایگان وکالت خانواده ستایش را برای خونخواهی حاضراست انجام دهد و کلی حرف و حدیث دیگر ….
مخالف پوشش رسانه ای ومدیای اجتماعی اینگونه مسایل نیستم ولی این وسط چیزی گم میشود و آن اصل موضوع و ریشه اینگونه اتفاقات است .ستایش نه اولین و نه آخرین قربانی است پسری که به ستایش تجاوز جنسی کرده و تیزآب بر جسد تکه تکه شده اش ریخته است هفتده سال دارد.هرگونه تجاوز جنسی و قتل , فرای هر ملیت و نژادی محکوم است و کاری شنیع .نگذاریم رژیم از جریحه دار شدن احساسات عمومی استفاده کند برای ادامه جنایات وتایید مشروعیت و مجوز برای حکم ضد بشری اعدام که مهاجرین افغانی نیز خود قربانی این قتل عمد شنیع دولتی هستند .من یا هر کسی که میگوید من ستایش هستم باید اندکی ژرف هم به موضوع نگاه کند .ستایش قربانی یک پسر هفتده ساله نیست بلکه قربانی یک سیستم راسیستی است .کافی است اندکی به گذشته برگردیم تا نقش رژیم را دردامن زدن به راسیسم و نژادپرستی ببینیم .بی اختیار یاد تجاوزهای جنسی پاکدشت میآفتم که در روزنامه های رژیم متجاوز و قاتل یک افغانی معرفی شده و به خورد مخاطب داده میشد و پلیس و سیستم برای سرپوش گذاشتن به اینگونه مسایل اجتماعی اذهان عمومی را به سمت راسیسم هدایت میکردند ولی مشخص شد فرد ایرانی و بچه ناب پاکدشت است ..یا ماجرای روز کارگر سالهای قبل که خانه کارگر شعارها و پوسترهایی بر علیه کارگران مهاجر افغان سر میدادند و حمل میکردند و با زرد رویی و سازشکاری و خط انحرافی اصل موضوع را خط زده از رژیم سلب مسولیت کرده و ریشه تمامی مشکلات کارگران را کارگران مهاجر افغان القا کنند .
قسمتی از یک نوشته ارنست را بیاد میآورم : سعی کنید ریشه هر ظلمی را خوب بررسی کنید این بهترین خصلت یک انقلابی است .
من هم به عنوان یک انسان که خود را متعلق به مرز و نژادی نمیدانم و اینگونه خط کشی های قومی و نژادی را فقط یک محدودیت تلقی میکنم .در این درد و اندوه خود را شریک میدانم و میگویم باید با کلیت مناسبات فعلی که اینگونه مسایل اجتماعی را تولید و باز تولید میکند و در بطن خود پرورش میدهد مبارزه کرد ..
برنامه روز يکشنبه 17 ماه آوريا 2016 برابر با 29 فروردين 1395
گفتگو با آسو رستمی فعال حقوق کودک + سخنان مانی در مورد وقايع اخير در ايران.
گفتگو با جناب صنم راد در مورد بن بست استراتژيک رژيم آخوندی.
برای دانلود فايل صوتی روی فلش کليک کنيد.
کانون وکلا خواستار آزادی مشروط عبدالفتاح سلطانی شد
کانون وکلای دادگستری در نامه ای به رئیس قوه قضاییه خواستار آزادی مشروط «عبدالفتاح سلطانی» شد.
متن این نامه که در خبرگزاری ایلنا منتشر شده به شرح زیر می باشد:
حضرت آیت الله آملی لاریجانی
ریاست محترم قوه قضائیه
سلام علیکم
احتراماً
پیرو مذاکرات قبلی و مذاکره حضوری با حضرتعالی در جلسه مورخ۰۷/ ۰۷ /۹۴ و همچنین نامه شماره ۸۲۷۰۴ مورخ ۲۴/ ۰۹/ ۹۴ درباره همکار زندانی آقای عبدالفتاح سلطانی، با توجه به ظرفیتهای قانونی موجود در قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ تقاضا دارد:
با استفاده از حقوق مندرج در ماده ۵۸ قانون مجازات اسلامی که مجوز اعطای آزادی مشروط در خصوص محکومان به حبس کمتر از ۱۰ سال را پس از طی یک سوم مجازات از اختیارات مقام قضایی دانسته است با عنایت به شرایط خاص همکار محترم و حسن اخلاق و رفتار وی دستور اعطای آزادی مشروط ایشان صادر گردد.
علی نجفیتوانا – رئیس کانون وکلای دادگستری مرکز
حدود ۴۵ میلیون نفر از جمعیت کشور درگیر دادگستری هستند
حدود ١۵ میلیون پرونده در دستگاه قضائی وجود دارد. اگر میانگین هر پرونده را با درگیرشدن سه نفر در دعوی حقوقی یا کیفری در نظر بگیریم، حدود ۴۵ میلیون نفر از جمعیت کشور درگیر دادگستری هستند.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از شاپور اسماعیلیان در روزنامه شرق نوشت، رئیس قوه قضائیه چندی پیش اعلام کرد: «امروز حدود ١۵ میلیون پرونده در دستگاه قضائی وجود دارد».
(ایسنا، هشت بهمن٩۴) اگر میانگین هر پرونده را با درگیرشدن سه نفر در دعوی حقوقی یا کیفری در نظر بگیریم، حدود ۴۵ میلیون نفر از جمعیت کشور درگیر دادگستری هستند! براساس پژوهش انجامشده و به استناد اطلاعات بهدستآمده از مرکز آمار ایران، آمار جمعیت کشور در سال ٩۴، حدود ٧٨ میلیون نفر اعلام شده که محدوده جمعیت سنی (٠-١٩سال) ۶١/٣٢ درصد کل جمعیت است، یعنی حدود یکسوم از ٧٨ میلیون نفر (٢۶ میلیون)، حال اگر با اغماض، تنها ٢٠ میلیون از این افراد را زیر ١٨ سال تمام فرض کنیم که قانونا، رأسا فاقد اهلیت استیفای حقوق برای اقامه دعوی یا اعلام شکایت هستند، میتوانیم ادعا کنیم تقریبا کل جمعیت بالای ١٨ سال، دارای اهلیت استیفای حقوق یا به بیان ساده، حدود دوسوم ایرانیان درگیر مسائل قضائی هستند! (البته ناگفته پیداست استیفای حقوق اشخاص فاقد اهلیت، توسط ولی قهری یا سرپرست قانونی آنان امکانپذیر است).
حال ممکن است کسی یا خانوادهای فاقد پروندهای در دادگستری است و درعوض شخصی یا افراد خانواده دیگر چندین فقره پرونده مفتوح، اعم از حقوقی یا کیفری، در مراجع قضائی دارند.
جدای از این، ممکن است یک پرونده قضائی، دو نفر طرف داشته باشد و پرونده دیگر مانند شکایت علیه مؤسسه مالی یا شخص کلاهبردار، صد نفر یا بیشتر! تا آن حدی که نگارنده اطلاع دارد، مرکز آمار و اطلاعات قوه قضائیه، همهساله آمار نوع پروندهها را اعلام نمیکند ولی بر مبنای اعلام این مرکز در ١١ ماه سال ١٣٩١، ١٠ جرم نخست کشور عبارت است از: ١- سرقت مستوجب تعزیر ٢- ضربوجرح عمدی ٣- ایراد صدمه بدنی غیرعمدی (اغلب تصادفات) ۴- توهین به اشخاص عادی ۵- تهدید ۶- تخریب ٧- نگهداری و مالکیت مواد مخدر ٨- استعمال مواد مخدر ٩- خیانت در امانت ١٠- صدور چک. رویکرد کلی مؤید این است که نرخ بالای جرائم، نوعا به اعمال مجرمانه خشن و مسائل مالی مربوط میشود.
این مرکز، آمار پروندههای قضائی را تا پایان سال ١٣٩١، حدود چهار میلیون اعلام کرده و این در حالی است که آیتالله آملیلاریجانی بعد از سپریشدن حدود سه سال (حتی دو ماه کمتر از آن) از وجود ١۵ میلیون پرونده در دستگاه قضائی خبر میدهد، یعنی آمار پروندهها در این مدت کوتاه ٣٧۵ درصد (نزدیک به چهار برابر) افزایش یافته است! آیا این وضعیت نگرانکننده نیست؟! به نظر نگارنده از بُعد جرمشناختی، ریشه و علل افزایش جرائم مالی و خشن را باید در وضعیت بد اقتصادی و آسیبهای اجتماعی ناشی از آن مانند فقر، بیکاری، رکود، تورم و گرانی، اعتیاد، طلاق و… جستوجو کرد.
مهار نسبی سیر صعودی جرائم با برخوردهای پلیسی و قضائی امکانپذیر نخواهد بود. همانطور که آیتالله هاشمیشاهرودی در زمان ترک قوه قضائیه (مرداد ٨٨) گفت: «سیستم اداری کشور بهگونهای بوده که منجر به به وجود آمدن اینهمه پرونده شده است. امنیت حقوقی و اجرای عدالت زمانی تحقق مییابد که سرچشمههای تضییع حقوق اشخاص اصلاح شود».
(اعتماد ٢۵ مرداد ٨٨) ازاینرو، باید مخالفان واقعی یا ظاهری برجام که به عناوین مختلف و انگیزههای نهان یا آشکار، در فرایند سیاستهای دولت روحانی، کارشکنی کرده و سعی در نقض برجام و ادامه شرایط کنونی و حتی بدتر از این دارند، توجیه کنند از کدامین منافع یا مصالح مردم و کشور دفاع میکنند؟
حسین رونقی ملکی؛ انتقال به بیمارستان و بازگشت به زندان
حسین رونقی ملکی، زندانی سیاسی، در بیست و یکمین روز از اعتصاب غذا، در پی وخامت حال به بیمارستان منتقل و سپس به زندان بازگردانده شد.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، حسین رونقی ملکی، فعال حقوق بشر زندانی که به دلیل ناعادلانه بودن حکم صادره، عدم رسیدگی پزشکی و نگهداری غیرقانونی، در اعتصاب غذا به سر میبرد، روز شنبه ۲۸ فروردین ماه به بیمارستان هاشمی نژاد تهران منتقل شد. علی رغم وضعیت نامساعد جسمانی، این زندانی سیاسی باردیگر به زندان اوین بازگردانده شد.
مسئولین قضایی همچنان از آزادی حسین رونقی ملکی خودداری می کنند. این درحالی است که پزشک متخصص بهداری زندان اوین، ضمن تأکید بر وخامت حال حسین رونقی، خواستار اعزام وی به بیمارستان خارج از زندان شده است.
لازم به توضیح است، روز سه شنبه ۱۷ فروردینماه، حسین رونقی در پی وخامت حال به بیمارستان اعزام گشته بود. پزشک شخصی حسین رونقی ضمن اشاره به وضعیت نامساعد این زندانی، اعلام کرد که در صورت ادامه اعتصاب غذا، مشکلات جدی برای کلیه و معدهی وی پیش خواهد آمد و او میبایست هر چه سریعتر برای درمان و رسیدگی پزشکی در بیمارستان بستری شود. بااینحال مأموران زندان حسین رونقی را به زندان اوین بازگرداندند.
گفتنی است که روز دوشنبه ۱۶ بهمنماه، دادگاه به حسین رونقی ملکی اعلام داشته که به دلیل تعلل وی در بازگشت به زندان، پرونده جدیدی از سوی سپاه پاسداران برای وی تشکیلشده است. طی این محاکمه قاضی پرونده برای وی قرار قضایی به مبلغ پنج میلیون صادر کرده است.
این زندانی سیاسی اعلام داشته که در اعتراض به کارشکنیهای سپاه پاسداران در وضعیت پروندهاش، لبهای خود را دوخته و دست به اعتصاب غذای خشک خواهد زد.
شایان ذکر است که حسین رونقی روز شنبه به دلیل ضعف ناشی از اعتصاب غذا دو بار دچار بیهوشی شده و در پی آن بهداری زندان انتقالیافته است.
حسین رونقی ملکی، در چهارمین روز از اعتصاب غذای خود، دچار خونریزی کلیوی گشته و با کاهش ناگهانی وزن در وضعیت هشدار دهندهای قرار دارد.
این زندانی سیاسی در روز نهم فروردینماه نیز به دلیل ضعف جسمانی به بهداری زندان اوین منتقلشده بود.
مسئولین زندان از حسین رونقی درخواست کردهاند که به اعتصاب غذای خود پایان دهد اما وی اعلام کرده که تا زمان رسیدن به خواسته قانونی خود به اعتصاب غذا ادامه خواهد داد.
«حسین رونقی ملکی» که در اول بهمن ماه ۱۳۹۴ با فشار مأموران امنیتی اطلاعات سپاه و دادستانی تهران پس از اجرا گذاشتن وثیقه یک میلیارد و چهارصد میلیون تومانی خود مجبور به بازگشت به زندان اوین شد.
حسین رونقی که علاوه بر بیماریهای گوارشی و کلیوی، به بیماری دیسک کمر و آرتروز گردن و زانو مبتلا شده، علیرغم دستور دادستانی برای مداوا به بیمارستان اعزام نشده است.
رونقی یکی از فعالانی بود که در موج سرکوب اعتراضات مردم در انتخابات ریاست جمهوری سال ١٣٨٨بازداشت و در سال ١٣٨٩ به ١۵ سال زندان محکوم شد.
ماه گذشته مسئولین زندان طی نامهای به دادستان تهران اعلام کرد که امکانات درمانی و شرایط زندان برای حسین رونقی مساعد نیست. دادستانی تهران نیز در تاریخ ۱۲ بهمن ماه پرونده پزشکی حسین رونقی را به پزشکی قانونی کشور ارسال و خواستار بررسی مجدد آن شد.
سازمان پزشکی قانونی کشور ضمن معاینه حسین رونقی و تأیید نامساعد بودن شرایط زندان برای وضعیت جسمانی وی، در تاریخ ۲۱ بهمنماه به دادستانی تهران اعلام کرده است که در صورت ادامه مجازات کیفری، لزوماً باید غذای مناسب، جای مناسب، دارو و امکانات پزشکی در زندان برای وی فراهم شود. این در حالی است که مسئولین همچنان امکانات لازم را در اختیار این زندانی قرار نمیدهند و مانع از درمان او در خارج از زندان میشوند.