– یک شهروند اهوازی به نام حسن بترانی یکشنبه هفته جاری توسط پرسنل اداره اطلاعات اهواز بازداشت شد.
به گززاش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، حسن بترانی روز یکشنبه هفته جاری در منزل پدری اش واقع در کوی علوی در اهواز توسط نیروهای اداره اطلاعات این شهر بازداشت شد.
از دلایل بازداشت و سرنوشت این شهروند اطلاعی در دست نیست و تلاش هرانا برای کسب اطلاعات بیشتر در خصوص سرنوشت این شهروند همچنان ادامه دارد.
در هفته های اخیر تعدادی از شهروندان عرب اهل مناطق جنوبی خوزستان از جمله خدیجه نیسی، نادر ریحانی و احمد ثعلبی حسانی در پرونده هایی غیرمرتبط بازداشت شده اند که از این میان خدیجه نیسی و احمد ثعلبی حسانی تاکنون با قید وثیقه آزاد شده اند.
طی دو هفتهی گذشته دستکم نوزده فعال کارگری در شهر سنندج از سوی ادارهی اطلاعات مورد بازجویی قرار گرفتهاند. علت بازجویی برخی از آنها فعالیتهایی در دفاع از حقوق کارگران بوده و برخی دیگر هم در رابطه با برگزاری جشن نوروز سال جاری در سنندج مورد بازجویی قرار گرفتهاند.
به گزارش هرانا به نقل از مرکز دموکراسی و حقوق بشر کردستان، طی دو هفتهی گذشته دستکم نوزده فعال کارگری در شهر سنندج از سوی ادارهی اطلاعات مورد بازجویی قرار گرفتهاند. علت بازجویی برخی از آنها فعالیتهایی در دفاع از حقوق کارگران بوده و برخی دیگر هم در رابطه با برگزاری جشن نوروز سال جاری در سنندج مورد بازجویی قرار گرفتهاند.
روز یکشنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۶، دو تن دیگر از فعالین کارگری سنندج به نامهای «شادمان بنیبشر» و «عبید خالقی» به ادارهی اطلاعات این شهر احضار شدند.
شادمان بنیبشر از اعضای گروه کوهنوردی چهلچشمه است که برای دومین بار در رابطه با شرکت در مراسم نوروز سال جاری در تالار پردیس سنندج مورد بازجویی قرار میگیرد.
عبید خالقی هم با اتهاماتی مشابه بازجویی شده است.
طی دو هفتهی گذشته دهها نفر از فعالین کارگری این شهر پس از احضار توسط نهادهای امنیتی، مورد بازجویی قرار گرفتهاند.
در این فاصلهی زمانی، «حیدر آخته»، «مسعود محمدی»، «اکبر گویلی»، «علی عبداللهی»، «احمد عزیزی»، «جمال یوسفی»، «احمد قمری»، «مظفر صالحنیا»، «فرهاد چتانی»، «حبیب چتانی»، «لطفالله احمدی»، «احمد کرباسچی»، «خالد حسینی»، «غالب حسینی»، «شریف ساعدپناه»، «افشین ادب» و «حبیبالله کریمی» نیز در رابطه با فعالیتهای کارگری و نیز برگزاری مراسم نوروز ۹۶ در سالن پردیس سنندج احضار و مورد بازجویی قرار گرفتهاند.
فرمانده انتظامی همدان با بیان اینکه ۸۰۰ سایت در استان فیلتر شد، گفت که ۲۳۰ هزار نفر در بخشهای مختلف توسط نیروهای انتظامی همدان آموزش دیدند.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از تسنیم ، سردار بخشعلی کامرانی صالح عصر دیروز در ستاد امر به معروف و نهی از منکر استان همدان در خصوص شناسایی و فیلتر برخی سایتهای در استان تأکید کرد: “۸۰۰ سایت در استان شناسایی و فیلتر شده است”.
کامرانی صالح با اشاره به اینکه از دیگر موضوعات مهم در مقابله با تهدیدات دشمنان آموزشهای لازم برای اقشار مختلف جامعه است، بیان کرد: “۲۳۰ هزار نفر در استان در بخشهای مختلف در دورههای آموزشی پلیس شرکت کردند”.
وی با بیان اینکه آمارها بیانگر انجام اقدامات مناسب در راستای مقابله برخوردهای هنجارشکنانه در جامعه است، اظهار داشت: “به دلیل بالا بودن حجم کار ممکن است اقدامات انجام شده کمرنگ دیده شود”.
خبرگزاری هرانا – امروز، محمد عزیزی از اعضای کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری به اداره اطلاعات شهر سنندج احضار شد.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، امروز دوشنبه بیستم آذرماه ۱۳۹۶، طی یک تماس تلفنی از “محمد عزیزی” از اعضای کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری خواسته شد که راس ساعت ۹ صبح فردا سه شنبه خود را به اداره اطلاعات شهر سنندج معرفی کند.
از سوی دیگر روز ۱۲ آذر ۹۶، محمد کریمی یکی دیگز از اعضای کمیته هماهنگی توسط مامورین در منزل اش دستگیر شد و برای اجرای حکم سه سال حبس تعزیری روانه زندان بوکان شد.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، مادر محمدصابر ملکرییسی به کمپین گفت که از هشتم آذر ماه ۱۳۹۶ که فرزندش در بند قرنطینه زندان اردبیل دست به اعتصاب غذا زده تماس تلفنیاش با خانواده قطع شده و خانواده او در نگرانی شدید و بیخبری از وضعیت این زندانی بلوچ به سر میبرند.
محمدصابر ملکرییسی، فرزند دادعلی در حال حاضر ۲۳ ساله و اهل شهرستان چابهار، در سال ۱۳۸۸ هنگامیکه ۱۵ سال داشت، توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شد. او ابتدا در اداره اطلاعات زاهدان بازجویی و پس از آن به زندان زاهدان منتقل شد. محمدصابر ملکرییسی سپس به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی و محاربه» به «۱۵ سال زندان در تبعید» محکوم و پس از قطعی شدن حکم ۱۷ سال زندان ابتدا به زندان ارومیه و سپس به زندان اردبیل تبعید شد.
گل بی بی ملک رئیسی، مادر محمدصابر ملک رئیسی گفت که فرزندش پس از اعتراض به توهینها و بدرفتاریهای مسولان زندان، مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفته و بینایی یک چشمش را از دست داده است.
خانم ملک رئیسی گفت: «محمدصابر در بند قرنطینه زندان اردبیل است و پس از اینکه او را کتک زده و شکنجه کرده اند اعتصاب غذا کرده است. تلفن زد و گفت او را زدهاند و اعتصاب غذا میکند اما بعد دیگر از هشتم آذر ماه تا الان هیچ خبری از او نداریم. تلفن نکرده و با وضعیتی که داشت نمیدانیم چه بلایی سر او آمده است.»
مادر محمدصابر ملک رئیسی گفت: «من هر دری زدم، هیچ کسی به من جواب نداد. رفتم اطلاعات چابهار، رفتم اطلاعات زاهدان، رفتم دادگستری زاهدان و هیچ کسی جوابی به ما نمیدهد. اطلاعات زاهدان که رفتم به پلیس ۱۱۰ گفتند آمد که جمع کنید بروید اینجا جای شما نیست. نهایت گفتند بروید زندان اردبیل. ما چابهار زندگی میکنیم و اردبیل خیلی خیلی دور است. توان مالی ندارم بروم. مریض هستم من این همه راه را نمیتوانم بروم. پدر محمدصابر هم فلج است و ماندهام چه باید بکنم.»
گل بی بی ملک رئیسی گفت که از اطلاعات زاهدان به او گفتهاند پسر دیگرش را تحویل دهد تا محمدصابر را آزاد کنند. او گفت: «محمدصابر من ۱۵ سال داشت که او را رفتند. به خاطر برادرش او را گرفتند. ما شناسنامه او را یک سال بزرگتر گرفتیم به خاطر مدرسه اما ۱۵ سال داشت. برادرش فراری است. من هم خبر ندارم کجا است. اطلاعات زاهدان به من گفتند عبیدالرحمن را بیاور محمدصابر را ببر. من چگونه بدانم کجا است؟ از دست اطلاعات فراری است به او گفته بودند باید با اطلاعات همکاری کند او هم فرار کرد ده سال است از او بی خبر هستم که کجا است. بعد آمدند محمدصابر را به جای او گرفتند و بردند. گروگان بردند. بچه من اهل درس و مشق بود درس می خواند و فقط ۱۵ سال داشت نباید زندان می رفت باید الان دانشگاه می رفت اما ۸ سال است که بی گناه زندان است.”
مادر محمدصابر رئیسی گفت: “بچه ۱۵ ساله من دو سال بازداشتگاه اطلاعات بود. ما چابهار زندگی می کنیم. از اطلاعات چابهار بردند اطلاعات زاهدان و دو سال آنجا بود. بعد ما خبر نداشتیم بردند زندان اردبیل. ۸ ماه ما هیچ خبری از او نداشتیم که بچه ما مرده یا زنده است. بعد از ۸ ماه زنگ زد و گفت من زنده هستم زندان اردبیل هستم من از خوشی گریه می کردم که بچه من زنده است. حالا هم که ۱۳ روز است در اعتصاب غذا است و من خبری از او ندارم. دو سال است او را ندیده ام. زندان اردبیل دور است مریض هستم نمی توانم این همه راه بروم. در این سالها فقط دو بار توانسته ام بروم اردبیل ملاقات کنم. ما هیچ کسی را ندا ریم. وکیل هم ندارد. ما بلوچ هستیم ما ایرانی هستیم. چرا با ما این کار را می کنند؟”
یک منبع آگاه ۲۴ دی ماه ۱۳۹۵ گفته بود: «برادر بزرگ تر صابر در پاکستان است و به اتهام همکاری با جندالله تحت تعقیب وزارت اطلاعات است، صابر تابستان ۱۳۸۸ به پاکستان به دیدار برادرش رفته و در بازگشت به اتهام همکاری با جندالله و خروج غیرقانونی بازداشت شدهاست، خود صابر که فعالیتی نداشته و زمان بازداشت دانش آموز سال دوم دبیرستان بود و در منطقه چابهار هم سفر به پاکستان طبیعی است، خواهر صابر و همچنین یکی از پسرعموهایش هم در پاکستان زندگی میکنند و در آن منطقه این طرف مرز با آن طرف فامیل هستند و رفتوآمد دارند.»
گروه جندالله (به معنی لشگر خداوند) یک گروه مسلح با عقاید افراطی مذهبی است که که گرایش مذهبی خود را «سنی» عنوان و در منطقه سیستان و بلوچستان ایران فعالیت می کرد. دولت ایران این گروه را یک گروه تروریستی نامیده و در موارد متعددی آنان را به قتل و کشتار شهروندان و بمبگذاری در اتوبوس حامل اعضای سپاه پاسداران و ترور ۲۶ مهر ۱۳۸۸ نورعلی شوشتری فرمانده قرارگاه قدس سپاه پاسداران مستقر استان سیستان و بلوچستان متهم و عبدالمالک ریگی رهبر این گروه را پس از بازداشت، محاکمه و اعدام کرده است. این گروه همچنین مسئولیت انفجار یک خودروی حامل بمب در مسیر اتوبوس حامل نیروهای سپاه پاسداران در بلوار ثارالله زاهدان به تاریخ ۲۵ بهمن ۱۳۸۵ را بر عهده گرفت، انفجاری که طی آن دستکم سیزده نفر از اعضای سپاه پاسداران کشته و سی نفر مجروح شدند.
یک منبع مطلع اما ارتباط محمدصابر ملک رئیسی را با این گروه رد کرد، روند رسیدگی به پرونده صابر رئیسی را نقض مکرر قوانین خواند و گفت: «به کودک بودن صابر هیچ توجهی نشده است، حکم را دادگاه کیفری صادر کرده است در حالی که مرجع صالح رسیدگی دادگاه انقلاب بوده و مستند حکم هم فقط و فقط اعترافات زیر شکنجه یک کودک ۱۵ ساله است.»
این منبع همچنین گفت که مواد مربوط به اتهام محاربه که صابر بر مبنای آن محکوم شده، در قانون مجازات اسلامی تغییر کردهاست و طبق قانون مجازات اسلامی جدید صرف ارتباط با یک گروه مسلح محاربه محسوب نمیشود و برای اثبات جرم باید ارتباط موثر یا شرکت مستقیم در عملیات مسلحانه اثبات شود. به گفته این منبع طبق قانون جدید مجازات اسلامی پرونده محمدصابر ملک رئیسی باید مجددا در دیوان عالی کشور بررسی شود.
محمدصابر ملک رئیسی در نامه ای از زندان اردبیل اعلام نوشته است: «در روز چهارشنبه مورخ ۱۳۹۶/۹/۸ از سوی دفتر حفاظت و اطلاعات زندان مرکزی اردبیل مورد توهین به مذهب و مقدساتم قرار گرفتم و به افسرنگهبانی منتقل شدم که در آنجا رئیس اندرزگاه و افسرنگهبان وقت با باتوم دست و پایم را بستند و شروع به ضرب و شتم کردن و در عین حال که ضربات مشت و لگد به سر و صورتم می زدند به من و خانواده ام فحاشی و هتک حرمت می کردند، پس از کلی ضرب و شتم با همان حالت یعنی با دستبند و پا بند و بدنی کبود من را به قرنطینه منتقل کردند و یکی از زندانیان در قرنطینه که از یکی از عواملشان است را برای درگیر شدن با من اجیر کردند تا پرونده را دعوا و درگیری زندانی با زندانی جلوه دهند و تمام صدمات و کبودی وارد شده به بدنم را درگیری با زندانی نشان دهند. زندانی با فلاسک چای ضربه شدیدی به سرم وارد کرد که بی هوش شدم و با صورت به زمین برخورد کردم و تمام صورتم از ناحیه راست زخمی و کبود شد، جای شکر دارد بینیام برای بار چهارم بدست رژیم و عمالش نشکست فقط خونی و کبود شده، بعد از این ضربات وقتی چشم باز کردم خود را در تخت بهداری زندان دیدم و مدتی فراموشی گرفته بودم و متوجه نبودم چرا در آن مکان می باشم و چه اتفاقی افتاده است، از دکتر و مسئولین بهداری جویای جراحت و انتقالم به بهداری شدم، گفتند بعد از درگیری و کشتن یک نفر به این حال افتادی، من نیز باور کردم و از اینکه مرتکب قتل شده بودم به شدت ترسیده و نگران بودم، تا اینکه همه چی یادم آمد که توسط زندانی که درگیر شدم مجروح شدم و فهمیدم موضوع دروغی مثل دروغ های دیگرشان است که به ملت می گویند، پس این دعوا را صورت جلسه کردند و از من خواستند از زندانی شکایت کنم، اما من زیر هیچ برگهای را امضا نکردم و از هیچ کس جز پرویز سورآذر مسئول حفاظت و اطلاعات زندان مرکزی اردبیل و فرهاد نوروزی رئیس اندرزگاه و غفور صادق زاده افسرنگهبان زندان شکایت ندارم.»
زندان زاهدان به دلایل زیادی از جمله دوری از مرکز، نبود نظارت جامعه مدنی و محرومیت های استانی با مشکلات متعددی روبروست، این زندان که محل نگهداری زندانیان سیاسی و امنیتی پرتعدادی است در ماههای اخیر شاهد اعتراضات زندانیان و تلاش آنها برای رساندن صدای خود به گوش مسئولان به هدف بهبود وضعیت در این زندان بود. سرانجام بازرسانی اعزامی از مرکز راهی این زندان شدند تا وضعیت زندان را مورد بررسی قرار دهند اما مسولین زندان ضمن تلاش برای ساکت کردن زندانیان تعدادی از زندانیان سیاسی محکوم به اعدام را به اجرای حکم تهدید کردند و همینطور دستور قطع تلفن های بند زندانیان سیاسی را به هدف جلوگیری از انتشار گزارشات صادر کردند.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، زندان مرکزی زاهدان از سومدیریت، فقر امکانات، و وجود رفتارهای سلیقه ای مسئولان آن رنج می برد.
وضعیت بهداشت، تغذیه، مدیریت، وجود مواد مخدر و مافیای درون زندان در این زندان بغرنج است، زندانیان این زندان برای تغییر شرایط خود دست به اعتراضات زیادی زده اند.
در پی افزایش توجهات به مشکلات زندان زاهدان، روز یکشنبه هفته جاری بازرسانی از مرکز (تهران) جهت بازدید از زندان مرکزی زاهدان و رسیدگی به شکایات زندانیان در این محل حضور پیدا کردند.
بازرسان اعزامی بصورت سرزده وارد زندان شدند و در ابتدای ورود نیز به بند ۳ این زندان که محل نگهداری زندانیان سیاسی است مراجعه کردند. آنان شکایات یا مشکلات زندانیان را ثبت کردند.
گفته می شود هنگام بازرسی این افراد از بند ۳ زندانیان مشکلات خود را طرح کردند و به دلیل زمان صرف غذا، زندانیان توانستند وضعیت بد غذا را نیز به سمع و نظر بازرسان برسانند.
بازرسان علاوه بر مشاهده کیفیت رقت انگیز غذای زندان، معیوبی و خرابی های حمام، سرویس های بهداشتی و سایر مشکلات بند را نیز مشاهده کردند.
گفته می شود پس از پایان بازرسی و ترک زندان توسط مسئولین اعزامی از مرکز، رئیس زندان آقای خسروی و مدیر داخله زندان آقای خواجه تلفن های بند ۳ زندان را قطع کردند. معاون زندان به نام مهدوی در بند ۳ که محل حبس زندانیان سیاسی است با جمع کردن زندانیان به ایراد سخن پرداخته و ضمن تهدید زندانیان گفته است “بند ۳ این زندان بند امنیتی است و ما کاملا مطلع هستیم ۵ نفر از این زندانیان که حکم اعدام دارند اخبار زندان را به سازمانهای حقوق بشری منتقل می کنند.”
معاون زندان ضمن تهدید زندانیان محکوم به اعدام نسبت به اجرای قریب الوقوع احکام آنان، دستور قطع تمامی تلفنی این بند را تا اطلاع ثانوی صادر کرد.
این موارد در حالی است که منابع مختلفی به هرانا گزارش دادند در زمان بازرسی از زندان، بدستور آقای خواجه زندانیان بند ۵ و ۶ این زندان به هواخوری منتقل شدند تا نتوانند در مورد مشکلات خود با بازرسها صحبت کنند.
گزارش شده است، تلاش مسئولان زندان برای جلوگیری از طرح مشکلات توسط زندانیان در حدی بود که وقتی یکی از زندانیان در خصوص مشکلات داخلی زندان با بازرسان گفتگو کرده، رئیس زندان از این زندانی عکس گرفته و پس از رفتن بازرسان زندانی مورد اشاره را با نشان دادن تصاویر تهدید کرده است.
گفتنی است تهدید های مسئولین تنها به بند ۳ و ۷ خلاصه نشده و به زندانیان بند ۱ نیز قبل از ورود بازرسان گفته شده “اگر از ما و بند خود انتقاد کنید تمامی امکانات، ملاقات و تلفن های زندان قطع خواهد شد.”
این در حالی است که بازرسان اعزامی خود شاهد وضعیت بد بند ۷ شدند، در حدی که متوجه شدند نه تنها به زندانیان تازه وارد هیچ پتویی داده نمیشود بلکه به دلیل نبود موکت در کلاس قرآن، پتو و موکت های زندانیان دیگر نیز به زور از آنها گرفته شده است.
در پایان مسئولین زندان ضمن تهدید زندانیان سیاسی بند ۳ که هیچ عمل خلاف قانونی جز مطالبه حقوق انسانی و قانونی خود نداشتند گفتند “تا زمانی که اخبار این بند به خارج از این زندان فرستاده شود ما همچنان تلفن های شما را قطع نگه میداریم تا مطمئن شویم هیچگونه تماسی در خصوص مشکلات شما به خارج از زندان صورت نمی گیرد.”
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از تسنیم، عیسی کلانتری روز یکشنبه ۱۹ آذر در همایش «روز جهانی خاک» که در وزارت کشاورزی برگزار شد، اظهار داشت ایران با ظرفیت محدود آب و خاک دیگر توان تولید محصولات برای ۸۰ میلیون جمعیت را ندارد.
وی افزود: «در کشور بیش از منابع مصرف کردهایم و در نتیجه خاک نیز به مانند آب به سمت ورشکستگی میرود».
رئیس سازمان محیط زیست با اشاره به قوانین بالادستی کشور گفت: «قوانین تحمیلی مانند برنامه ششم خارج از ظرفیتهای موجود تحمیل شده است و این برنامه با امکانات موجود در کشور سازگار نیست به طوری که از منابع بدون توجه به اصل پایداری استفاده میکنیم».
دولتها در ایران همواره یکی از اهداف اعلامی خود را خودکفایی و افزایش تولید محصولات کشاورزی و دامی استراتژیک اعلام کردهاند.
چنین سیاستی با توسل به سدسازی، و استفاده از آبهای زیرزمینی در ایران دنبال شده است. با این حال در چند سال گذشته، با کمبود بارش، تغییرات اقلیمی و استفاده مفرط از آبهای سطحی و زیرزمینی، بسیاری از مناطق ایران با خشکی مفرط روبرو شده است.
در ماده ۳۱ قانون برنامه ششم توسعه کشور، «دولت موظف است در جهت تأمین امنیت غذایی و نیل به خودکفایی در محصولات اساسی، تقویت و تکمیل زنجیرههای تولید، توسعه صادرات و ارتقای بهرهوری آب و خاک کشاورزی اقداماتی را انجام دهد».
بنا بر اعلام دفتر نظامهای بهرهبرداری و حفاظت آب و آبفا، شمار چاههای مجاز و غیرمجاز ایران نزدیک به ۷۵۰ هزار حلقه است که از این میان ۳۳۰ هزار حلقه چاه غیرمجاز و در دشتهای ممنوعه است.
در همین حال به گفته منابع دولتی از چاههای دارای پروانه هم، بالاتر از حدمجاز به صورت غیرقانونی آب برداشت میشود.
از سوی دیگر سیاستهای متناقص باعث کاهش آبهای زیرزمینی شده است. به عنوان نمونه در حالی که دشت همدان به عنوان یک دشت ممنوعه تعیین شده، در این منطقه نیروگاه کبودرآهنگ احداث شده که نیازمند چاههای عمیق است.
عیسی کلانتری روز یکشنبه همچنین با نکوهش سیاستهای تشویق ازدیاد جمعیت اظهار داشت: «هی نگوییم ما کشور بزرگی هستیم! منابع ما محدود است، باقیمانده نیازمان را باید وارد کنیم و در صورتی که قصد افزایش جمعیت داریم این افزایش جمعیت باید منوط به واردات باشد».
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، حامی اصلی ازدیاد جمعیت در ایران است و «افزایش فرزند، کاهش سن ازدواج» از اصول سیاستهای کلی جمعیت است که وی در ۳۰ اردیبهشت سال ۱۳۹۳ به سران سه قوه کشور ابلاغ کرد.
آقای کلانتری پیشتر نیز همانند بسیاری از کارشناسان هشدار داده بود که «اگر مصرف آب در کشور کم نشود، تمدن هشت هزار ساله ایران نابود خواهد شد».
رئیس سازمان محیط زیست ایران همچنین با انتقاد از ردیف بودجه این سازمان گفته بود: «تمام بودجه سازمان حفاظت محیط زیست از کمک بلاعوض دولت به دو منطقه آزاد کمتر است».
حسن روحانی رئیسجمهوری ایران روز یکشنبه لایجه بودجه سال ۹۷ را به مجلس ارائه کرد. بر اساس این لایحه، جمع کل مبلغ هزینهای سازمان حفاظت محیط زیست ۸۹ میلیارد و ۶۱۰ میلیون تومان است و جمع کل تملک داراییهای سرمایهای این سازمان ۲۷۳ میلیارد و ۵۱۲ میلیون تومان برآورد شده است.