ایرج برهانزئی (کارگر سرویسکار بافت بلوچ) خیلی زود، در عصر یک روز بهاری سال ۷۲، از کارافتاده شد. هنوز پنج سال از استخدامش نگذشته بود که تیغِ تیز دستگاه ریسندگی، انگشتان شستِ دو دستش را قطع کرد. بعد از این همه سال، هنوز تکلیف دیهای که باید بابت نقص عضو او پرداخت شود نامشخص است.
به گزارش هرانا به نقل از ایلنا، از این حادثه بیش از بیست و چهار سال میگذرد. همان زمان کمیسیون پزشکی سازمان تامین اجتماعی، آسیبدیدگی برهانزئی را ۷۰ درصد تعیین کرد و درنتیجه او سالهاست که هر ماه به عنوان از کارافتاده کلی، مستمری کامل دریافت میکند؛ اما بعد از این همه سال، هنوز تکلیف دیهای که باید بابت نقص عضو او پرداخت شود نامشخص است. نه پزشک معالج و نه کارفرما هیچکدام در دادگاه مقصر شناخته نشدهاند و برای همین برهانزئی سالهاست که هرچند وقت یکبار، برای روشن شدن وضعیت خسارتش از پیرانشهرِ سیستان و بلوچستان به تهران میآید و دستخالی بازمیگردد.
به گفته خودش، بعد از حادثه، کارفرما او را برای درمان به بیمارستانی در تهران اعزام و دستکم برای مدت چهار ماه بستری میکند. پزشک معالج تصمیم میگیرد، عضلاتِ یکی از انگشتان پایِ او را به جای شستِ قطع شده دست پیوند بزند و برای همین برهانزئی را چند نوبت، روانه اتاقِعمل میکند؛ اما نتیجه این پیوند به هیچ وجه رضایتبخش نیست. در نهایت برهانزئی بعد از آنکه یکی از انگشتان پای خود را نیز از دست میدهد، از بیمارستان مرخص و ناتوانتر از قبل روانه شهرستان میشود.
برای او که پدرِ چهار فرزند است، منبع درآمدی غیر از مستمری از کارافتادگی وجود ندارد و در مقابل خبری هم از پرداخت دیه نیست. برای همین این کارگر سابق بافتبلوچ در پاییز ۷۲، به واسطه کارفرمای وقتش، در سازمان نظام پزشکی، شکایتی را علیه پزشک معالج مطرح میکند که پس از بیست و چهار سال، هنوز پاسخ روشنی به آن داده نشده است.
خودش میگوید: هر بار که برای پیگیری به شرکت میرفتم، میگفتند هنوز اتفاقی نیفتاده و خودمان خبرت میکنیم. همینطوری خیلی سال گذشت. در تهران هم خیلی جاها بود که برای پیگیری رفتم، مثل دفتر نماینده مجلس و رئیسجمهور و… اما هیچکدام کمکی به من نکردند. برای همین در سال ۹۳ در دادگستری، شکایتی را علیه کارفرمای وقت مطرح کردم؛ اما در نهایت دادگاه کارفرما را از اتهام رعایت نشدن نکات ایمنی کار تبرئه کرد.
حادثهای که بیست و چهار سال پیش برای ایرج برهانزئی در بافت بلوچ اتفاق افتاد، ماجرایی است که کارگران قدیمی بافت بلوچ ممکن است هرازگاهی راجع به آن صحبت کنند، برای همین اعضای جوانِ شورای اسلامی کار این واحد صنعتی در پاسخ به ایلنا وقوع آن را به صورت ضمنی تایید میکنند؛ اما تاکید دارند که به دلیل بیاطلاعی از جزئیات ماجرا، فعلا نمیتوانند در مورد آن حرف بیشتری بزنند.
اخذ استشهاد از شهود حادثه، رسیدن به حقیقت را آسان میکند
سرگردانی بیست و چهار ساله برهانزئی، ممکن است برای خیلیها یک گرفتاری شخصی باشد؛ اما هیچ کس نمیتواند تضمین کند که مشابه این سرگردانی برای کارگرانِ دیگر اتفاق نیفتد.
ابوالفضل اشرف منصوری (رئیس کانون مسئولان ایمنی و بهداشت کار کشور) میگوید: در مواردی نظیر حادثهای که برای این کارگر بافت بلوچ اتفاق افتاده، مطابق قوانین اگر شخص حادثه دیده، رضایت نداده باشد، میتواند تا هر زمان که لازم باشد، پیگیر مطالبات خود شود؛ اصولا این موارد مشمول مرور زمان نخواهد شد.
این کارشناس ایمنی محیط کار در عین حال یادآور میشود: در چنین مواردی، حسابِ قصور پزشکی از حسابِ قصور کارفرمایی جداست. به بیان دیگر کارفرمای بافت بلوچ را تنها میتوان در قبال آسیبی که به انگشتان دست رسیده، بازخواست کرد؛ اما از پزشک معالج میشود به خاطر اقدامی که باعث آسیب دیدن دیگر عضوهای بدن شده است، بازخواست کرد.
رئیس کانون مسئولان ایمنی و بهداشت کار کشور در عین حال افزود: بعد از وقوع حوادث کار، بهتر است کارشناسان ایمنی هرچه سریعتر استشهادی را از افراد حاضر در محل اخذ کنند. تجربه نشان داده که هرچه زمان بیشتری از وقوع حادثه بگذرد، تفاوت میان اظهارات شهود بیشتر میشود و همین امر؛ رسیدن به حقیقت را دشوار میکند. این استشهاد اگر به موقع اخذ شود، میتواند از حجم مشکلات بکاهد.
وی ادامه میدهد: فرد حادثهدیده نیز باید پس از درمان اولیه برای شکایت از کارفرمای خود اقدام کند. مدیران کارگاه نیز موظفند ظرف ۷۲ ساعت حادثه را رسما به اداره کار و سازمان تامین اجتماعی گزارش کنند. از اینجا به بعد دیگر وظیفه بازرسان اداره کار و کارشناسان رسمی دادگستری است که براساس مستندات موجود، مقصران احتمالی را شناسایی و میزان قصور هرکدام را مشخص کنند.