یک کودک-مجرم با اعمال ماده ۹۱ قانون مجازات اسلامی از مجازات اعدام فاصله گرفت

پسر نوجوانی که رقیب عشقی اش را در درگیری کشته بود طبق رای قضات شعبه نوزدهم دیوانعالی کشور با اعمال ماده ۹۱ قانون مجازات اسلامی و اثبات عدم درک او از ماهیت جرم در زمان وقوع جرم به پرداخت دیه و حبس محکوم شد و از مجازات اعدام فاصله گرفت.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایران، پسر نوجوانی که رقیب عشقی اش را در درگیری کشته بود با رای قضات دیوان عالی کشور از اعدام گریخت و به پرداخت دیه و حبس محکوم شد.

رسیدگی به این پرونده از سوم آبان سال ٩۴ با گزارش مرگ پسر جوانی در میدان اصلی شهر ورامین شروع شد. با حضور کارآگاهان جنایی در محل و تحقیقات مقدماتی مشخص شد مقتول پسر جوانی به نام رامین است که به دلیل اصابت ضربه چاقو به سینه اش در بیمارستان جان باخته است.

به گفته شاهدان مقتول در درگیری با چند نفر و با چاقوی پسر نوجوانی به نام «سجاد» مجروح شده بود. با این سرنخ جست و جو برای یافتن عاملان نزاع شروع شد و سرانجام ماموران سجاد را دستگیر کردند.

این نوجوان در بازجویی به قتل اعتراف کرد و گفت: “با رامین (مقتول) در یک گروه تلگرامی آشنا شدم. اما بعد از مدتی متوجه مزاحمت های او برای دختر مورد علاقه ام شدم و به همین دلیل با هم قرار دعوا گذاشتیم و در یک نزاع دسته جمعی با ضربه چاقو او را از پا درآوردم”.

با این اعترافات پرونده برای رسیدگی در اختیار شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی عبداللهی قرار گرفت و اولیای دم خواستار اعدام شدند.

سپس متهم در جایگاه ایستاد و گفت: “آن روز من و رامین به اتفاق دوستان مان برای دعوا به میدان شهر رفتیم. تعدادمان زیاد بود و به جان هم افتادیم که من ناخواسته باعث قتل رامین شدم.

در این جلسه وکیل مدافع سجاد هم گفت: “موکلم هنگام ارتکاب جرم زیر ١٨ سال بوده به همین خاطر تقاضا دارم طبق ماده ٩١ قانون مجازات اسلامی جدید که برای محکومان زیر ١٨ سال در نظر گرفته شده است، برای موکلم حکم صادر شود”.

در پایان جلسه، قضات وارد شور شدند و با توجه به سن کم قاتل او را به پنج سال حبس و پرداخت دیه کامل محکوم کردند.

در این دادگاه یکی از نزاع کنندگان به نام رضا نیز به دلیل شرکت در نزاع دسته جمعی منجر به قتل به سه سال حبس و به دلیل قدرت نمایی به یک سال حبس محکوم شد.

این احکام روز گذشته از سوی قضات شعبه نوزدهم دیوانعالی تایید شد.

رییس پلیس امنیت عمومی استان کرمان: تبلیغات ولنتاین ممنوع

رییس پلیس امنیت عمومی استان کرمان گفت “با صنوفی که اجناسی با نام و علائم ولنتاین تبلیغ و عرضه کنند، برخورد میشود.”

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از صداو سیما، سرهنگ پرواز خاطر مدعی شد که “سال های اخیر دشمنان تلاش کرده اند با ترویج فرهنگ منحط غرب در بین مسلمان بخصوص نوجوانان و جوانان باعث کمرنگ کردن یا از بین بردن ارزش های دینی، تضعیف نهاد خانواده و گسترش روابط نامشروع شوند”.

وی با اشاره به اینکه ۱۴ فوریه مصادف با ۲۵ بهمن، در غرب به نام “روز عشق یا ولنتاین” نامگذاری شده است افزود: “از آنجا که هرگونه تبلیغ یا عرضه اجناس با نام و علائم ولنتاین ممنوع است، صنوفی مانند خرازی، گل فروشی ، پوشاک، قنادی، و چاپخانه زیر ذره بین نیروهای نظارتی پلیس قرار می گیرند”.

رییس پلیس امنیت عمومی استان کرمان همچنین تاکید کرد: “با همکاری و هماهنگی میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و مدیران دفاتر خدمات گردشگری در استان کرمان، برگزاری و اعزام هر گونه تور مختلط و غیر مجاز در این ارتباط ممنوع است و با متخلفین بصورت قانونی برخورد می شود”.

روز ولنتاین یا روز عشق یا روز عشاق در فرهنگ مسیحی سده های میانه و سپس فرهنگ مدرن غربی روز ابراز عشق است که به صورت سالانه برگزار می‌شود. این مناسبت هر سال در روز ۱۴ فوریه برگزار می‌شود.

دست‌کم ۷ شهروند بهایی در بوشهر بازداشت شدند

صبح امروز طی عملیات هماهنگ نیروهای امنیتی به منزل و محل کار چندین شهروند بهایی ساکن بوشهر‌، دست‌کم هفت نفر یازداشت شدند.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، صبح امروز مورخ ۲۴ بهمن‌ماه ۱۳۹۶، حوالی ساعت هفت و سی دقیقه، نیروهای امنیتی طی عملیاتی هماهنگ دست‌کم هفت شهروند بهایی را در استان بوشهر بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل کردند.
هویت بازداشت شدگان “مینو ریاضتی، اسدالله جابری، احترام شخی (همسر اسدالله جابری)، عماد جابری، فریده جابری، لقا فرامرزی و پونه ناشری” عنوان شده است.

بازداشت این افراد با تفتیش کامل منزل همراه بوده و وسایل شخصی این افراد از جمله لب تاپ، کتاب، فلش مموری، هارد اکسترنال و آلبوم های خانوادگی نیز توسط نیروهای امنیتی ضبط شده است.

گفته می‌شود آقای اسدالله جابری و همسرش خانم احترام شخصی در محل کار خود بازداشت شده‌اند.

از دلایل و اتهامات وارده که موجب بازداشت دست جمعی این شهروندان بهایی شده اطلاعی در دست نیست و از نهاد بازداشت کننده نیز تا لحظه تنظیم این گزارش هیچ اطلاعی حاصل نشده است.
شهروندان بهایی در ایران از آزادی های مرتبط به باورهای دینی محروم هستند، این محرومیت سیستماتیک در حالی است که طبق ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۱۸ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی هر شخصی حق دارد از آزادی دین و تغییر دین با اعتقاد و همچنین آزادی اظهار آن به طور فردی یا جمعی و به طور علنی یا در خفا برخوردار باشد.

بر اساس منابع غیررسمی در ایران بیش از سیصد هزار نفر بهایی وجود دارد اما قانون اساسی ایران فقط اسلام، مسیحیت، یهودیت و زرتشتی گری را به رسمیت شناخته و مذهب بهاییان را به رسمیت نمی‌شناسد. به همین دلیل طی سالیان گذشته همواره حقوق بهائیان در ایران به‌صورت سیستماتیک نقض شده است.

نایب رییس مجلس: لحظه خودکشی سیدامامی در فیلم مشهود نیست

علی مطهری نایب رییس مجلس با اشاره به جلسه امروز برخی نمایندگان با کارشناسان اطلاعات سپاه درباره فوت کاووس سید امامی در زندان، توضیحات ارائه شده را کافی ندانست و گفت که مجلس منتظر تکمیل اطلاعات خود در این زمینه است. مطهری افزود “در این جلسه همچنین فیلمی از داخل سلول آقای سید امامی نشان دادند. در این فیلم لحظه خودکشی مشهود نیست اما حدود هفت هشت دقیقه ایشان (سید امامی) مشغول اقداماتی است که نشان می‌دهد احتمالا قصد خودکشی دارد. در اینجا کوتاهی اپراتور روشن است که متوجه این اتفاق نشده در حالیکه باید زودتر متوجه می‌شده و از این اتفاق جلوگیری می‌کرده است. به نظر می‌رسد در این زمینه کوتاهی شده و خودشان هم قبول دارند”.

به گزارش خبرگزاریهرانا، علی مطهری در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: “امروز (دوشنبه) جلسه‌ای به درخواست اطلاعات سپاه با حضور تعدادی از نمایندگان از گرایش‌های مختلف سیاسی مجلس برگزار شد و توضیحاتی درباره فوت سید امامی به نمایندگان ارائه شد”.

وی افزود: ‌”در این جلسه همچنین فیلمی از داخل سلول آقای سید امامی نشان دادند. در این فیلم لحظه خودکشی مشهود نیست اما حدود هفت هشت دقیقه ایشان (سید امامی) مشغول اقداماتی است که نشان می‌دهد احتمالا قصد خودکشی دارد. در اینجا کوتاهی اپراتور روشن است که متوجه این اتفاق نشده در حالیکه باید زودتر متوجه می‌شده و از این اتفاق جلوگیری می‌کرده است. به نظر می‌رسد در این زمینه کوتاهی شده و خودشان هم قبول دارند”.

این نماینده مجلس اضافه کرد: “توضیحاتی هم درباره فوت آقای سید امامی ارائه شد که به نظرم کافی نیست و نیاز است توضیحات بیشتری ارائه شود تا جوانب مختلف قضیه روشن شود”.

نایب رییس مجلس با اشاره به اتهام وارده به سید امامی در خصوص جاسوسی، یادآور شد: “مبارزه با جاسوسی کار تخصصی وزارت اطلاعات است و بهتر است این دو نهاد در کار یکدیگر دخالت نکنند”.

مطهری در پایان با بیان اینکه تمام کسانی از نزدیک سیدامامی را می‌شناختند نظر مثبتی درباره شخصیت وی داشتند، گفت که مجلس منتظر تکمیل اطلاعات خود در این زمینه و ارائه توضیحات کافی درباره فوت آقای سید امامی در زندان است.

گفتنی است که چهار انجمن علمی به رئیس جمهور برای اقدام عاجل در خصوص ضایعه دردناک درگذشت دکتر کاووس سیدامامی نامه ای نوشتند.

برای اطلاعات بیشتر بنگرید به : بازداشت ۶ فعال سرشناس محیط زیست و اعلام جان باختن یکی از بازداشت شدگان در زندان

نامه مریم اکبری منفرد: ۹ روز از اعتصاب گلرخ و آتنا میگذرد و کسی پاسخگو نیست

مریم اکبری منفرد زندانی سیاسی محبوس در بند نسوان (زنان) زندان اوین، با نگارش نامه ای نسبت به اعتصاب آتنا دائمی و گلرخ ایرایی واکنش نشان داده است. خانم اکبری منفرد در نامه خود گفته است “من از زندان اوین، از پشت دیوارهای سنگی دست استمداد به سوی مجامع بین المللی و نهادهای حقوق بشری دراز می کنم و از همه ی کسانی که قلبشان برای انسان و انسانیت می تپد تقاضا دارم فریاد مادر گلرخ و آتنا را بشنویید که چشمان امیدوار مادران به سوی شماهاست”.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، مورخ ۴ بهمن‌ماه آتنا دائمی و گلرخ ابراهیمی دو فعال مدنی محبوس در بند زنان اوین همراه با ضرب و شتم به زندان قرچک ورامین تبعید شدند. این دو کنشگر مدنی در اعتراض به این تبعید غیر قانونی از ۱۴ بهمن‌ماه در اعتصاب بسر می‌برند.

در این بین آتنا دائمی بدلیل نوسانات فشار خون در وضعیت نامناسب جسمی قرار گرفته است. اعتصاب فعلی کبد های این زندانی را تحت تاثیر قرار داده، بنا به گفته پزشک زندان در صورت تداوم اعتصاب بخصوص خودداری از نوشیدن مایعات، خطرات جانی و جسمی این زندانی را تهدید می کنند.

مریم اکبری منفرد، زندانی سیاسی محبوس در بند زنان زندان اوین بعنوان هم بندی سابق و نگران این افراد با نگارش نامه ای خواستار توجه نهادهای مدافع حقوق بشر به وضعیت این دو زندانی شده است.
متن کامل این نامه را به نقل از هرانا در ادامه بخوانید؛

سایه ی سرد و سهمگین سرکوب در سراسر کشورگسترده شده است و آسیاب سنگ خشونت در نهایت سرعت می جرخدو با قساوت تمام هر دانه ایی را که بر گلویش میگذارد خرد می کند.

اما ایران و ایرانی طوق بندگی و عبودیت ظالمان را برداشته تا از نعمت شخصیت و آزادی و تساوی حقوق برخوردار گردد و این است که مرگ بانام برایش لذت بخش تر از ننگ و تمکین در برابر زور است و خود را از نردبان انسانیت بالا می کشد تابه حقایق بیشتری آگاهی یابد.

۹ روز از اعتصاب غذای گلرخ و آتنا عزیز میگذردو کسی پاسخگو نمی باشد.

اعتصاب غذا واژه ایی آشناست اما شنیدن ان کجا و شاهد درد کشیدن یک انسان که در اعتصاب غذا به سر می برد کجا؟!

زیر فوران درد و هر روز ذره ایی از وجودت آب شدن و تو چاره ای جز ادامه ی مسیر برایت نباشد و هر روز ناتوان تر از روز قبل ولی مصمم تر در مسیری که پای نهاده ای زیرا که تنها تیری است در تاریکی.

در اعتصاب خشک دیگر بحث سر روز و ساعت نیست، دیگر صحبت از جداشدن ذره ذره وجودت نیست. بلکه اتفاق در لحظه است در ثانیه، از کار افتادن کل سیستم بدن در یک لحظه، نفسها به شماره افتادن؛ تنفس های نفسگیر و هر آن امکان بالا نیامدن نفس بعدی!!!

خشکی دهان، چسبندگی لب و دهان و زبان و… ایست قلبی با هیچ واژه ایی نمیشودلحظه های دردناک اعتصاب غذا را به تصویر کشید جان گلرخ و آتنا در خطر است.

مطلع شدم آقای حاج مرادی در پاسخ مادر آتنا که گفته بودبچه ها میخواهند اعصاب خشک بکنند جواب داده: “برایم مهم نیست”.

البته که برای شما که میراث دار سلف خویش هستید جان آدمی ارزش ندارد، اسلامی که در دهه ی ۶۰ چوبه های دار، جوخه های اعدام و خون جوانان میهن را نردبان ترقی خویش کردند و اینک در بالاترین مناصب دولتی تکیه زده اند و به هیچ نهادی هم پاسخگو نیستند و هر بلایی که می خواهند بر سر زندانیان می آورند و در نهایت به اسم خودکشی و مصرف مواد مخدر و…. پرونده ها را مختومه اعلام می کنند.

قانون و اخلاق و وجدان و این قبیل واژه ها کمترین اعرابی در این حاکمیت ندارد. به بردگی در امدن انسانیت و سلب کردن کرامت انسانی ماهیت این حکومت است.

من مریم اکبری زندانی سیاسی، از زندان اوین، از پشت دیوارهای سنگی دست استمداد به سوی مجامع بین المللی و نهادهای حقوق بشری دراز می کنم و از همه ی کسانی که قلبشان برای انسان و انسانیت می تپد تقاضا دارم فریاد مادر گلرخ و آتنا را بشنویید و چشمان امیدوارمادران به سوی شماهاست.

شماهایی که از نیروی ایمان و عقیده به آزادی نوع بشر بر خوردارید انها را نا امید نکنید.

حضور شما اثری تعیین کننده خواهد داشت و ارزش نهایی هر زندگی در حضور لحظه های سرشار از احساس وظیفه در آن لحظه هاست.

مریم اکبری منفرد

زندان اوین

بهمن ۹۶

*لازم به توضیح است مریم اکبری منفرد در دی ماه سال ۱۳۸۸ و پس از حوادث عاشورای ۸۸ بازداشت شد، در ۱۱ خرداد ۱۳۸۹ و توسط صلواتی، قاضی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شد. اتهام این زندانی سیاسی محاربه از طریق عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران است. اتهامی که او آن را وارد ندانسته بود.

مریم اکبری منفرد که در زندان رجائی شهر طی دوران محکومیت می کرد، در اردیبهشت ۹۰ به همراه ۸ زن زندانی دیگر به زندان قرچک ورامین منتقل شد. او در آنجا و پس از اعتراض به شرایط زندان و نوشتن نامه های متعدد به مراجع تقلید، مسئولان نظام و احمد شهید، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد به بند زنان زندان اوین منتقل شد و تا امروز در آنجا تحمل محکومیت می کند. دو برادر مریم اکبری منفرد در سالهای ۶۰ و ۶۳ به اتهام ارتباط و عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران توسط دادگاه های انقلاب در ایران اعدام شدند. برادر کوچک او و خواهر دیگرش نیز در سال ۶۷ و موج اعدام زندانیان سیاسی در تابستان آن سال اعدام شدند. اکبری منفرد پیشتر در نامه ای به احمد شهید از قول قاضی صلواتی خطاب به خود گفته بود که: “تو جور خواهر و برادرهایت را می کشی.”
برای اطلاعات بیشتر از اعتصاب غذای آتنا دائمی و گلرخ ایرایی بنگرید به: آتنا دائمی و گلرخ ایرایی در هشتمین روز اعتصاب؛ افزایش نگرانی ها، بی توجهی مسئولین

بازداشت چهار تن در شهرهای مختلف همزمان با آزادی یک شهروند دیگر

دو فعال کارگری در شهرستان کرمانشاه بازداشت شدند. انتقال یک شهروند بازداشتی سردشتی به بازداشتگاه اداره‌ی اطلاعات ارومیه هم همزمان شد با آزادی یک شهروند دیگر از اهالی همین شهرستان. همچنین در مریوان یک شهروند توسط ارگانهای امنیتی بازداشت شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از مرکز دموکراسی و حقوق بشر کردستان، روز پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۶، دو فعال کارگری به نام «امین سیبر» و «قدرت‌الله جلالوند» از سوی ماموران امنیتی در کرمانشاه بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شدند‌.

یک منبع مطلع در این رابطه گفت: «این دو فعال کارگری به اتهام برگزاری تجمعات کارگری و تحریک کارگران شهرداری برای اعتصاب بازداشت شده‌اند.»

در گزارشی از شهرستان مریوان هم اطلاع داده شده، از چند روز پیش یک تن به نام «مظفر لطفی» از اهالی روشتای بیله به اتهام «تلاش برای براندازی نظام» با جزئیات مبهم بازداشت شده و تاکنون اطلاع دقیقی از محل نگه‌داری‌اش کسب نشده است.

در خبری دیگر روز چهارشنبه ۱۸ بهمن‌، یک شهروند سردشتی به نام «هلمت فروغی» از اهالی روستای بیوران سفلی از توابع این شهرستان از سوی نیروهای وزارت اطلاعات بازداشت و به بازداشتگاه این اداره در ارومیه منتقل شده است. اتهام وی «خروج غیرقانونی از مرز» عنوان شده است اما با وجود عدم اطلاع از مصادیق اتهام مطروحه، به علت آن که بازداشت از سوی این ارگان امنیتی صورت گرفته است یحتمل اتهاماتی سیاسی-امنیتی علیه وی مطرح شده‌اند.

همزمان «رشید آذری» ۴٠ ساله فرزند احمد از اهالی همین روستا که روز شنبه ۱۴ بهمن‌ بازداشت و به اداره‌ی اطلاعات ارومیه منتقل شده بود، با تودیع وثیقه‌ی ٢٠٠ میلیون تومانی تا زمان برگزاری جلسه‌ی دادگاه آزاد شده است.

صدور حکم ۱۰۰ ضربه شلاق برای یک متهم

شعبه دوازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران مردی را به صد ضربه شلاق و دوسال تبعید به منطقه دور افتاده و بد آب و هوا محکوم کرد. کنوانسیون بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی صراحتا استفاده از مجازات‌های تحقیر آمیز و نافی کرامت انسانی مانند شلاق را ممنوع کرده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از جوان آنلاین، مرد فریبکار که متهم است پس از فریب دختر نوجوان به او تعرض کرده‌است به شلاق و تبعید محکوم شد.

آذرماه امسال دختر ۱۴‌ساله‌ای به نام مهتاب با مراجعه به اداره پلیس پایتخت از مرد جوانی شکایت کرد و گفت: «چند سال قبل پدر و مادرم از هم جدا شدند و من و خواهر کوچکترم با مادرم زندگی می‌کردیم. مادرم برای تأمین مخارج زندگی ناچار بود سرکار برود به همین دلیل او هر روز خواهرم را به مهد می‌برد و من هم بعد از مدرسه تنها بودم. خانه‌مان نزدیک پارک بود به همین دلیل گاهی عصرها برای تفریح به آنجا می‌رفتم تا اینکه در پارک با نادر آشنا شدم. او می‌گفت ۲۵‌سال دارد و مجرد است. سپس قول ازدواج داد و از من خواست در غیاب مادرم به خانه‌مان بیاید تا بیشتر با هم آشنا شویم. من که به او اعتماد کرده بودم قبول کردم و نادر را به خانه‌مان دعوت کردم. او چند بار به خانه‌مان آمد تا اینکه آخرین بار مرا آزار داد و بدون توجه به التماس‌هایم… چند روز از حادثه گذشته بود که ماجرا را برای مادرم تعریف کردم و حالا از او شکایت دارم. »

با طرح این شکایت نادر تحت تعقیب قرار گرفت و بعد از چند روز شناسایی و بازداشت شد.

او در بازجویی‌ها جرمش را انکار کرد، اما بعد از تأیید ادعای دختر نوجوان از سوی کارشناسان پزشکی قانونی بالاخره لب به اعتراف گشود و روانه زندان شد.

پرونده بعد از صدور کیفرخواست و کامل شدن تحقیقات به شعبه دوازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی تولیت و مستشار ملکی فرستاده شد.

در اولین جلسه رسیدگی به پرونده، متهم در جلسه حاضر شد و شاکی بعد از طرح شکایت خود در حالیکه به شدت گریه می‌کرد، گفت: «وقتی با نادر آشنا شدم فکر می‌کردم مجرد است و قصد ازدواج دارد، اما بعدها فهمیدم او صاحب همسر و یک فرزند است. آنجا بود که متوجه شدم همه حرف‌ها و قول‌های او وعده دروغ بود. من دختری کم، سن و سال بودم و او از این موضوع و تنهایی‌های من سوءاستفاده کرد و مرا فریب داد. حالا از او شکایت دارم و می‌خواهم مجازات شود.‌» سپس متهم در جایگاه قرار گرفت و در دفاع از خود گفت: «درست است که صاحب همسر و فرزند بودم، اما همیشه با هم قهر بودیم و همسرم ‌توجهی به من نداشت و به حال و روزم رسیدگی نمی‌کرد. به همین خاطر قصد داشتم او را طلاق بدهم.‌»

متهم در ادامه گفت: «به خاطر مشکلات و کمبودهایی که در زندگی‌ داشتم باعث شد به بیراهه بروم. آنجا بود که مهتاب را در پارک دیدم و وسوسه شدم به او پیشنهاد دوستی بدهم. مهتاب هم دختری تنها بود و کمبود محبت داشت به همین دلیل قبول کرد و چند بار در غیاب مادرش به خانه آنها رفتم، اما آخرین بار شیطان مرا وسوسه کرد و… »

متهم در ادامه گفت: «وقتی فهمیدم مهتاب دختری تنهاست دلم برایش سوخت و فکر می‌کردم اگر به او بگویم زن و بچه دارم ناراحت می‌شود و رابطه‌اش را با من قطع می‌کند. حالا پشیمانم و از شاکی و هیئت قضائی تقاضای تخفیف در مجازاتم را دارم.‌»

در پایان جلسه هیئت قضائی، متهم را پس از شور به ۱۰۰‌ضربه شلاق و دوسال تبعید به منطقه دور افتاده و بد آب و هوا محکوم کرد.

لازم به ذکر است که کنوانسیون بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی صراحتا استفاده از مجازات‌های تحقیر آمیز و نافی کرامت انسانی مانند شلاق را ممنوع کرده است.
Facebook
Twitter
Google+

مصاحبه روز يکشنبه 11 فوريه 2018 با جناب زرتشت احمدی راغب

گفتگو با جناب زرتشت احمدی راغب فعال حقوق مدنی در ايران و ارزيابی او از دهه زجر و 22 بهمن.

برای دانلود فايل صوتی رو فلش کليک کنيد.