گفتگو با خانم آينده آزاد فعال سياسی و حقوق بشری در مورد روز جهانی زن در ايران.
برای دانلود فايل صوتی روی فلش کليک کنيد.
گفتگو با خانم آينده آزاد فعال سياسی و حقوق بشری در مورد روز جهانی زن در ايران.
برای دانلود فايل صوتی روی فلش کليک کنيد.
گفتگو باخانم آينده آزاد فعال سياسی در مورد روز زن در ايران.
برای دانود فايل صوتی روی فلش کليک کنيد.
سازمان عفو بینالملل در روز جمعه ۱۸ اسفندماه با انتشار بیانیهای از وضعیت آتنا دائمی و گلرخ ایرایی از کنشگران مدنی که در زندان قرچک ورامین نگهداری میشوند به شدت انتقاد کرده و خواستار آزادی فوری و بدون قید شرط آنها شده است.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از رادیو فردا، عفو بین الملل می گوید، آتنا دائمی و گلرخ ایرایی در قرنطینه زندان قرچک در شرایطی نامناسب و غیربهداشتی نگهداری می شوند و دسترسی آنها به بیرون از زندان محدود است.
عفوبین الملل می گوید، به زندانیان که در زندان قرچک وارمین نگهداری می شوند غذای کافی داده نمی شود و آب آشامیدنی آنها شور است.
در بیانیه عفو بین الملل آمده است، گلرخ ایرایی، ۳۵ روز است که در اعتصاب غذا بسر می برد و به همین دلیل از نظر سلامت بسیار ضعیف شده است. هفته گذشته بدون رضایتش به وی سرم غذایی وصل کرده اند.
گزارش ها حاکی است که این دو فعال حقوق بشر٬ ۱۰ روز پس از زمانی که در روز چهارم بهمن همراه با «ضرب و شتم» از بند زنان زندان اوین به زندان قرچک ورامین تبعید شدند٬ اعتصاب غذا کردند.
فیلیپ لوتر، مدیر بخش تحقیق خاورمیانه و شمال آفریقای عفو بینالملل گفته است: گزارش ها در خصوص زندان شهر ری و هدف قرار دادن عمدی گلرخ و آتنا و بدرفتاری با آنها ما را به شدت نگران کرده است. اصلا آنها نمی بایست زندانی می شدند و به نظر می رسد مقام های ایران به عمد رفتاری خشن، تحقیر آمیز و غیرانسانی با آنها دارند. چرا که آنها حتی در زندان به دفاع از حقوق بشر ادامه می دهند.
این مقام عفو بین الملل اضافه کرده است: مقام های ایران می بایست آنها (گلرخ و آتنا) را بلافاصله و بدون قید و شرط آزاد کنند. مقام های ایران به جای مجازات کسانی که زندگی خود را وقف حقوق بشر کرده اند، بهتر است محیط امن بدون فشار و تهدید را برای مدافعان حقوق بشر تضمین کند.
گلرخ ابراهیمی ایرایی روز ۱۵ شهریور ۹۳ همراه با همسرش، آرش صادقی، بازداشت شد و بعدتر در اردیبهشتماه ۹۴ به اتهام «توهین به مقدسات و تبلیغ علیه نظام» در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به شش سال حبس تعزیری محکوم شد که این حکم در شعبه ۵۴ دادگاه تجدیدنظر تایید شد.
خانم ابراهیمی ایرایی برای نوشتن داستان منتشرنشدهای درباره سنگسار که مأموران امنیتی، نسخهای از آن را هنگامی که برای بازرسی منزل او رفته بودند، کشف کردند٬ به «توهین به مقدسات» متهم شده است.
آتنا (فاطمه) دائمی ۲۹ ساله، روز ۲۹ مهر سال ۹۳ بازداشت و ۸۶ روز در سلول انفرادی بند دو الف تحت بازجویی بود. وی در ۲۸ دی همان سال، پس از پایان بازجوییها، به بند زنان زندان اوین منتقل شد.
خانم دائمی به اتهام «تبلیغ علیه نظام، اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی، توهین به رهبری، توهین به بنیانگذار جمهوری اسلامی و اختفای ادله جرم» به ۱۴ سال زندان محکوم شد. این اتهاماتی که به دلیل فعالیتهای صلحآمیز خانم دائمی در زمینه حقوق بشر به او وارد شده و مربوط به توزیع جزوههایی در مخالفت با اعدام و نوشتههای فیسبوکی و توئیتریاش در انتقاد از وضعیت اعدامها در ایران است.
حکم زندان آتنا دائمی در دادگاه تجدیدنظر به هفت سال حبس تقلیل یافته است.
Facebook
Twitter
Google+
در تجمعات روز جهانی زنان شمار زیادی از فعالان مدنی توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند، عمده اتهام این افراد “اقدام علیه امنیت ملی” عنوان شده است، تاکنون دستکم چهار تن از مردان بازداشت شده در تجمع اعتراضی روز زنان به زندان فشافویه و دستکم ۱۴ زن بازداشت شده نیز به زندان قرجک ورامین منتقل شدهاند.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از بیبیسی، شماری از بازداشتشدگان تجمع روز جهانی زن در تهران به “اقدام علیه امنیت ملی” متهم شدهاند.
به گفته فعالان جنبش زنان در ایران دست کم ۱۴ زن بازداشتشده به زندان قرچک منتقل شدهاند و در تماس تلفنی با خانوادههایشان از عدم دسترسی مناسب به آب و وسایل بهداشتی خبر دادهاند.
گفته میشود دست کم چهار نفر از مردان بازداشتشده هم به زندان فشافویه منتقل شدهاند.
شمار بازداشتیها بیش از ۸۰ نفر بود، اما در ساعات پایانی پنجشنبه و ساعات اولیه جمعه حدود ۶۰ نفر آزاد شدند.
به برخی از بازداشتشدگان نیز وعده آزادی داده شده و یا برای آنها قرار کفالت و وثیقه تعیین شد، اما برخی با وجود تامین قرار از بازداشتگاه وزرا به زندان منتقل شدند.
شهلا انتصاری و زهره اسدپور، از فعالان باسابقه جنبش زنان ایران از جمله بازداشتشدگان هستند.
سودابه رخش و علی سالم، خبرنگاران روزنامه شرق، به همراه دو روزنامهنگار دیگر، مولود حاجیزاده و آینا قطبی هم بازداشت شدهاند.
کانون نویسندگان ایران با انتشار بیانیهای خواهان آزادی فوری بازداشتشدگان شده است.
در این بیانیه آمده است: “هنوز امواج صدای مردم در اعتراض سراسری دیماه از فضا پاک نشده ،هنوز صدای دولتمردان که گفتند: اعتراض حق مردم است در فضا محو نشده است که میبینیم و میخوانیم ضرب و جرح و دستگیری و دادگاه و زندان برای کارگران و زنان و جوانان و هر قشر معترض دیگر به امر روزمرهی جامعه بدل شده است.”
در ماههای اخیر اعتراضات گروههای مختلف منتقد در ایران بالا گرفته و نیروهای امنیتی اقدام به ضرب و شتم و بازداشت هزاران تن از معترضان کردهاند.
انفجار مینهای به جای مانده از دوران جنگ ایران و عراق، همزمان در یک روز موجب مصدومیت یک سرباز در سقز و موجگرفتگی یکی از کارگران شرکت مینزدایی در قصرشیرین شد.
به گزارش خبرگزاری هرانا و به نقل از مین و زندگی، در تاریخ ۱۹ اسفند ۱۳۹۶، انفجار مین موجب زخمی شدن یکی از سربازان هنگ مرزی در حوالی پاسگاه مرزی هرمیدول سقز شد.
امروز حدود ساعت ۱۶ سرباز وظیفه محمد حیدری اهل زنجان جمعی پاسگاه مرزی هرمیدول سقز در حین انجام وظیفه با مین برخورد کرده و متاسفانه مچ پای راست ایشان قطع و از ناحیه صورت بهطور سطحی زخمی شده است.
مجروح بلافاصله به بیمارستان امام سقز منتقل و جهت ادامهی درمان بستری شد.
به گزارش ایرنا در تاریخ ۱۹ اسفند ۱۳۹۶، راننده یک دستگاه بولدوزر متعلق به شرکت مینزدایی در جریان عملیات خنثیسازی در برخورد با یک قبضه مین ضد تانک در قصر شیرین دچار موج گرفتگی شد.
سرهنگ عنایت فلاحی زمان وقوع این حادثه را ظهر امروز و مکان آن را جاده نفت شهر از توابع قصرشیرین ذکر کرد.
وی اظهار داشت: “در جریان این حادثه، یک دستگاه بولدوزر متعلق به شرکت مینزدایی در جریان عملیات خنثیسازی، با یک قبضه مین ضد تانک به جا مانده از دوران جنگ تحمیلی برخورد کرد که پس از انفجار، رانندهی آن دچار موج گرفتگی و خودروی وی نیز دچار خسارت شد”.
از ابتدای امسال تاکنون هفت مورد انفجار در شهرستان مرزی قصرشیرین رخ داده که در اثر این انفجارها سه تن مجروح و دچار موج گرفتگی، ۱۰ راس دام تلف شدند، هشت راس دام آسیب دیدند، یک دستگاه تراکتور و سه دستگاه بولدوزر و یک دستگاه بیل مکانیکی نیز دچار خسارت مادی شدهاند.
پارسال در مجموع ۲۰ مورد انفجار مین به جا مانده از جنگ تحمیلی در این شهرستان مرزی رخ داد که در اثر آن یک تن کشته و ۱۲ تن مجروح و یا دچار موج گرفتگی شدهاند.
نیروهای نظامی، کشاورزان، روستاییان، عشایر منطقه و همچنین نیروهای پاکسازی مواد منفجره در مناطق آلوده، از حادثه دیدگان انفجار مین در شهرستان قصرشیرین هستند.
در ۱۴ مورد از این انفجارها، ۶ دستگاه بولدوزر متعلق به مرکز مینزدایی، یک دستگاه گریدر، ۲ دستگاه کمباین و چهار دستگاه تراکتور کشاورزان فعال در منطقه دچار خسارت مادی شد و در سه مورد دیگر از این انفجارها ۱۱ راس گوسفند تلف شد.
جشن پاکسازی ۷۰۰ هزار هکتار از زمین های آلوده به مین کرمانشاه بهمنماه سال ۹۱ با حضور مسئولان برگزار شد اما با این وجود از آن زمان تاکنون چند مورد برخورد خودرو یا انسان با مینهای باقی مانده از زمان جنگ تحمیلی در نواحی مرزی این استان مشاهده شده است.
اکنون ۲ شرکت مینزدایی وابسته به وزارت دفاع در قالب ۹ تیم به استعداد ۳۰ تن تخریبچی و ناظر و ۲۰ تن عوامل پشتیبانی در مناطق آلودهی قصرشیرین مشغول بازنگری زمینهای آلوده به مین هستند.
بازنگری به صورت دستی و ۲ گروه مکانیزه توسط گروههای پاکسازی در منطقه در حال انجام است و همچنان نیز این عملیات ادامه دارد.
قصرشیرین در غرب کرمانشاه با بیش از ۲۷ هزار نفر جمعیت دارای ۱۸۶ کیلومتر مرز با عراق است که در زمان جنگ تحمیلی ۲ سال کامل در اشغال نیروهای عراق بود و جنگ هشت ساله از این منطقه در غرب ایران آغاز شد و آخرین نقطهی پایان جنگ نیز این منطقه بود.
در حدود ۴۲۰۰۰ کیلومتر مربع از اراضی ایران آلوده به مینهای بهجا مانده و عملنکرده جنگ ایران و عراق است که نظامیان عراقی در زمان اشغال این مناطق در زمین تعبیه کردهاند.
دولت ایران نیز همچنان به تولید، استفاده و صادرات مینهای ضدنفر ادامه میدهد و معتقد است استفاده از این مینها تنها راه مؤثر برای تأمین امنیت مرزهای طولانی این کشور است.
بر همین اساس بخشهایی از مرزهای ایران با افغانستان، پاکستان و عراق مینگذاری شدهاست؛ در جریان درگیریهای دهه ۱۳۶۰ در کردستان هم بسیاری از اراضی این منطقه مینگذاری شدند.
شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران دو مرد را به اتهام “قتل” در دو پرونده جداگانه به اعدام محکوم کرد.
به گزارش خبرگزاری هرانا و به نقل از ایران مورخ ۱۶ اسفند ۱۳۹۶، نانوای ۷۲ ساله که از بابت پرونده مفتوحه مرگ همسر دومش از سال ۹۴ متهم به قتل بود، با وجود اصرار بر بیگناهیاش سرانجام در شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران به اعدام محکوم شد.
رسیدگی به این پرونده از ۲۲ تیر سال ۹۴ و با گزارش مرگ مشکوک زن خانهداری دریکی از محله های شمال غرب تهران، در دستور کار تیم جنایی قرار گرفت. چهار ماه از وقوع جنایت گذشته بود که سرانجام شوهر این زن در بازجویی کارآگاهان جنایی لب به اعتراف گشود و قتل را پذیرفت.
او گفت: “در درگیری با همسرم ضربهای به صورتش زدم که محکم به پایه مبل خورد. بعد از چند دقیقه فهمیدم دیگر نفس نمیکشد اما به هیچ عنوان قصد کشتن او را نداشتم”.
با این اعتراف، پرونده تکمیل و متهم برای محاکمه به شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی محسن زالی و با حضور دکتر ابراهیم اسلامی (مستشار دادگاه) انتقال یافت. در ابتدای جلسه اولیای دم خواستار اعدام عامل قتل شدند. وقتی نوبت به متهم رسید او در برابر قضات ایستاد و با رد اعترافهای قبلیاش گفت: “قتل را قبول ندارم. من همسرم را نکشتم و اگر پیشتر هم این اتهام را پذیرفتم تحت فشار بازجوییها بود”.
پس از پایان اظهارات متهم، قضات وارد شور شده و متهم را به اعدام محکوم کردند.
به گزارش جوان آنلاین مورخ ۱۸ اسفند ۱۳۹۶، پسری که در جریان یک درگیری، پدر دوست صمیمیاش را به قتل رسانده است به مرگ محکوم شد.
به گزارش خبرنگار ما، بیست و یکم بهمنسال۹۵، مأموران پلیس پایتخت از قتل مرد میانسالی به نام رضا در محله نازیآباد باخبر و راهی محل شدند. پسر مقتول که در محل حاضر بود به مأموران گفت: “من و یکی از دوستانم که امید نام دارد با هم اختلاف داشتیم. ساعتی قبل امید مقابل خانه ما آمد و بعد از کمی گفت و گو با هم درگیرشدیم. پدرم وقتی صدای درگیری را شنید برای میانجیگری وارد دعوا شد، اما امید روی پدرم چاقو کشید و یک ضربه به سینه پدرم زد که کشته شد”.
بعد از انتقال جسد به پزشکی قانونی، امید ۲۸ساله بازداشت شد. او با اعتراف به درگیری و قتل مرد میانسال در شرح حادثه گفت: “من و سپهر از سالها قبل با هم دوست بودیم و رفت و آمد داشتیم. از مدتی قبل تصمیم به ازدواج گرفتم و از سپهر خواستم مورد مناسبی را معرفی کند. او قبول کرد تا اینکه گفت دختری را برایم در نظر گرفته و قرار شد با او ملاقات کنیم. روز قرار وقتی آن دختر را دیدم از رفتار و ظاهرش خوشم نیامد و محل را ترک کردم. سپهر وقتی فهمید آن دختر نظرم را جلب نکرده ناراحت شد و گلایه کرد و گفت با این کار آبرویش را بردهام”.
متهم در ادامه گفت: “این گذشت تا اینکه روز حادثه مقابل خانه سپهر رفتم تا در این مورد با او صحبت کنم که حرفمان به مشاجره کشید و با هم درگیر شدیم. هنگام درگیری بود که پدر سپهر رسید و قصد میانجیگری داشت. من که به خاطر خوردن مشروب حال طبیعی نداشتم با پدر او هم درگیر شدم و با چاقو یک ضربه به سینهاش زدم”.
با اقرارهای متهم و بازسازی صحنه جرم، پرونده کامل و به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. متهم در اولین جلسه رسیدگی به پرونده بعد از درخواست اعدام از سوی اولیایدم در جایگاه ایستاد و بعد از شرح دوباره حادثه در آخرین دفاعش گفت: “باور کنید روز حادثه به خاطر خوردن مشروب حال طبیعی نداشتم، به همین دلیل دست به چاقو شدم. به سپهر اعتماد کرده بودم و به خاطر مشکلاتی که داشتم از او کمک خواستم، اما او کاری کرد که همه زندگی و جوانیام تباه شد”. متهم در پایان گفت: “به خاطر فوت پدرم به عنوان پیک موتوری، نانآور خانودهام بودم و مخارج مادر و سهخواهرانم به دوش من بود. حالا که در زندانم آنها شرایط خوبی ندارند. پشیمانم و از اولیایدم میخواهم مرا به خاطر خانوادهام ببخشند”.
در پایان هیئت قضایی بعد از شنیدن آخرین دفاع متهم، وارد شور شد و متهم را بنا به درخواست اولیایدم و با توجه به مدارک در پرونده به اعدام محکوم کرد.
-کشاورزان معترض در ورزنه، در حدود صد کیلومتری شرق اصفهان، در چندمین روز اعتراضاتشان مقابل تاسیسات محلی انتقال آب تجمع کرده و علیه مسئولان شعارهای تندی دادند. دهها مامور امنیتی در مقابل کشاورزان مستقر شدند و برای پراکندن آنها از گاز اشک آور استفاده کردند.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از بی بی سی، بعضی از معترضان چوب در دست دارند و یکی از شعارهایشان حاکی از این است که خواستار تخریب لوله انتقال آب به یزد هستند.
ویدئوهای دریافتی نشان میدهد که صدها کشاورز معترض، یا حتی تا چند هزار نفر، به سمت تاسیسات انتقال آب حرکت میکنند.
یکی از شاهدان عینی میگوید کشاورزان پس از چند روز تجمع مسالمتآمیز و بی نتیجه ماندن اعتراضشان قصد دارند که لولههای انتقال آب را تخریب کنند.
جمعیت معترض هم با الهام از آهنگهای تبلیغی دوران جنگ ایران وعراق، شعار میدهد “ای لشکر شرق اصفهان، آماده باش، آماده باش/بهر پکاندن لوله یزد، آماده باش، آماده باش”.
یکی از افراد پلیس پشت بلندگو و خطاب به معترضان میگوید: “آن برادری که چوب و چماق دستش گرفته است و به ما سنگ پرتاب می کند؛ تو به برادرت این کار را می کنی، ما نباید پرچم آمریکا را بگیریم دستمان.”
اشاره سخنگوی پلیس به پرچم آمریکا با فریاد و هیاهوی اعتراض کشاورزان مواجه میشود.
پلیس برای پراکنده کردن معترضان، گاز اشک آور شلیک میکند و بعضی از آنان سعی میکنند با خاک ریختن روی گلولههای اشک آور آنها را خنثی کنند.
معترضان شعارهای “نترسید نترسید/ما همه با هم هستیم” و “مرگ بر مسئولین بی غیرت” میدهند.
بحران آب در ایران یکی از مسائل محیطزیستی عمده این کشور است و تاکنون بارها به تنش و درگیری انجامیده است.
به جز خشکسالی طبیعی، مدیریت منابع آبی و سدسازیها از جمله دلایلی است که کارشناسان برای بحران آب در ایران ذکر میکنند.
پیمان روشن ضمیر زندانی سیاسی محبوس در زندان مرکزی اهواز که در حال تحمل دوران محکومیت ۱۷ ماه حبس تعزیری خود است از یازده روز پیش در اعتصاب غذایی اعتراضی به سر می برد. این زندانی سیاسی با نگارش نامهای سرگشاده به رهبر ایران از شرایط بحرانی و وضعیت خود در زندان سخن گفته است.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، پیمان ضمیر روشن زندانی سیاسی محبوس در زندان مرکزی اهواز است که به اتهام توهین به رهبری و تبلبغ علیه نظام در زندان بسر می برد.
پیمان روشن ضمیر وبلاگ نویس برای نخستین بار در ۱۳ دی ماه ۸۹ توسط نیروهای امنیتی به اتهام توهین به رهبری توسط نیرو های امنیتی بازداشت و پس از ۳۰ روز تحمل سلول انفرادی به زندان منتقل شد.
سردبیر تارنمای هفت تیر که در دادگاه انقلاب اهواز به اتهام توهین به رهبری و تبلیغ علیه نظام به ترتیب به تحمل ۱۲ و ۵ ماه حبس تعزیری محکوم شده بود، با احتساب ایام بازداشت قبلی دارای شرایط آزادی مشروط است که با مخالفت مسئولان امر مواجه شده است.
آقای روشن ضمیر در اعتراض به محروم شدن از امکان استفاده از آزادی مشروط از ۱۱ روز گذشته دست به اعتصاب غذا زده است.
وی در خصوص پرونده خود با نگارش نامهای سرگشاده به آیت الله خامنه ای از شرایط بحرانی و وضعیت خود در زندان پرده برداشته است.
قسمتی از نامه وی در پی میآید:
با توجه به اینکه ، اینجانب پیمان روشن ضمیر به دنبال نوشتن چند مقاله انتقادی در مورد جنابعالی از جمله مقاله (طرق قانونی تغییر رهبر) و نوشتن یک نامه سرگشاده بعد از مرگ یک وبلاگ نویس زندانی خطاب به حضرتعالی به اتهام توهین به رهبر و تبلیغ علیه نظام بازداشت و بر خلاف قانون اساسی در یک دادگاه غیرعلنی و بدون حضور هیت منصفه محاکمه و به هفده ماه زندان محکوم شدم.
برداشت من این بود ، آنچه من نوشتم در یک رویه عادلانه قضایی فرقی با نوشته آن کس که میگوید وزیر کشاورزی، وزیر کشور یا استاندار خوزستان باید تغییر کند ندارد و اگر اظهارات و مقالات فراوان در انتقاد از فلان وزیر توهین نیست و پیگرد قانونی ندارد انتقاد از حضرتعالی یا درخواست تغییر رهبر از مجلس خبرگان قابل پیگرد نیست و پیگرد قانونی ندارد.
اما در نهایت با نتیجه ای متفاوت روبرو شدم و بابت انتقاد از حضرتعالی ۳۱ روز را با چشم بند در سلول انفرادی گذراندم و اکنون نیز در زندان مرکزی اهواز باقی حبس را میگذرانم و تمام پیگیری های حقوقی من و تمام مذاکرات با بازجوها و مسوولین قضایی اهواز برای آزادی با دادن تعهد یا آزادی مشروط بی فایده بود و گفتم که حاظرم در صورت عدم اجرای حکم هیچوقت کوچکترین انتقادی را در مورد رهبر منتشر نکنم و به رهبر از گل نازک تر نگویم اما این تعهد نیز منجر به آزاد کردن من در اولین و تنها سابقه محکومیت نشد.
از طرفی بعد از حضور در زندان هم اگر مساعدت های قانونی در مورد من انجام میشد یا با پذیرش جواب در خواست اعمال ماده ۱۳۴ ، میتوانستم تا امروز از آزادی مشروط استفاده کنم و آزاد شوم که آنهم به سبک رویه غیر منطقی و بی سر و سامان اجرای احکام دادگاه انقلاب اهواز که با اکثر درخواست های به حق و قانونی برای زندانیان سیاسی مخالفت میشود انجام نشد.
از طرفی کسب و کارم بابت حضور من در زندان با خطر نابودی روبروست و این موضوع بارها به اطلاع دادستان اهواز و اجرای احکام رسید حاکمیتی که هیچگاه در کار آفرینی به من کمک نکرد و سال ها قبل با فیلتر کردن اشتباه سایتم که در رتبه ۹۵ پربیننده ترین سایت های ایران قرار داشت خسارت فراوان به من وارد کرد امروز نیز با زندانی کردن من موجبات بیکار شدن همکارانم و ضرر اقتصادی سنگین به من را فراهم کرده است.
خلاصه وضعیت بحرانی برای من به آنجا کشید که چون گوش شنوایی نیست دست به اعتصاب غذا زدم و یقین این اعتصاب را تا مرگ یا آزادی ادامه میدهم و هیچ شرایطی برای پایان آن بغیر از آزادی از زندان نمیشناسم.
طی روزهای گذشته، در سایه فقدان ایمنی محیط کار، یک کارگر کشته و یک کارگر نیز مصدوم شد. ایران در میان کشورهای جهان رتبه ۱۰۲ را در زمینه رعایت مسائل ایمنی کار به خود اختصاص داده که رتبه بسیار پایینی است.
به گزارش خبرگزاری هرانا و به نقل از ایلنا مورخ ۱۵ اسفند ۱۳۹۶، یک کارگر ساختمانی به نام “مصی علایی” که در پروژه مسکن مهر شهر انزلی مشغول به کار بود، بر اثر سقوط از ارتفاع جان خود را از دست داد.
عباس شیری (بازرس کانون کارگران ساختمانی کشور) با اعلام این خبر گفت: “حوالی ظهر روز گذشته (۱۵ اسفند ماه) یک کارگر ساختمانی به نام «مصی علایی» حین انجام کار در یک واحد مسکونی مربوط به پروژه مسکن مهر ۹۶ یک واحد در انزلی و استان گیلان؛ بر اثر سقوط از طبقه هفتم دچارحادثه شد”.
به گفته وی، این کارگر حین انجام کار روی داربست از ارتفاع طبقه هفتم ساختمان سقوط کرده و در دم جان سپرده است.
به گزارش رکنا مورخ ۱۶ اسفند ۱۳۹۶، یک کارگر بیست و دو ساله افغان به علت نامعلوم از ارتفاع شش متری به اعماق یک گودال در کارگاه ساختمانی سقوط کرد که با کمک آتشنشانان از گودال خارج شده و به مراکز درمانی انتقال داده شد.
ساعت ۱۰:۲۰ صبح امروز در پی تماس شهروندان با ستاد فرماندهی آتشنشانی تهران مبنی بر سقوط یک فرد از ارتفاع، بلافاصله ستاد فرماندهی آتشنشانی تهران نیروهای عملیاتی ایستگاه ۳۳ و گروه امداد و نجات ۷ را به محل حادثه در شرق به غرب بزرگراه فتح، نرسیده به شیر پاستوریزه اعزام کرد.
محمد وثوق؛ رئیس ایستگاه ۳۳ آتشنشانی که در محل حادثه حضور داشت، درباره جزئیات این حادثه اظهار کرد: “در یک کارگاه ساختمانی به مساحت دو هزار مترمربع، گودالی به عمق سی متر وجود داشت، داخل این گودال کارگران مشغول کار بود و یک کارگر بیست و دو ساله افغانستانی به علت نامعلوم از ارتفاع شش متری سقوط کرده، داخل آن گرفتار شده و قادر به حرکت نبود”.
بنابر اعلام پایگاه خبری ۱۲۵؛ آتشنشانان بلافاصله با رعایت کامل نکات ایمنی در حضور عوامل اورژانس، مصدوم را بر روی برانکارد فیکس کردند و با استفاده از جرثقیل موجود در محل، وی را از عمق سی متری خارج کرده و برای انتقال به مراکز درمانی تحویل عوامل اورژانس دادند.
محمد صالحی کودک-مجرم محکوم به اعدام در زندان مهاباد در اعتراض به کارشکنی مسولین زندان در روند تبدیل حکم از نه روز گذشته دست به اعتصاب غذا زده است. این زندانی که در سلول انفرادی زندان مهاباد نگهداری میشود به دلیل پایان ندادن به اعتصاب غذای خود مورد ضرب و شتم ماموران قرار گرفته است.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، محمد صالحی فرزند خدر(خضر) از اهالی شهرستان سردشت کودک متهم به قتل است که در سن ۱۷ سالگی به قتل متهم و سپس به اعدام محکوم شده است.
این زندانی علیرغم توافق با اولیای دم و تامین مبلغ دیه حکمش به دایره اجرای احکام زندان ابلاغ شده است.
اولیای دم در قبال پرداخت مبلغی پول برای پرونده آقای صالحی رضایت دادند ولی قضات دادگاه به دلایل نامعلومی به پرونده این کودک مجرم رسیدگی نکرده و دستوری برای تغییر حکم نداده اند..
این زندانی به عدم رسیدگی روند حقوقی خود از ۹ روز گذشته دست به اعتصاب غذا زده و از همان موقع به سلول انفرادی زندان مهاباد منتقل شده است.
یک منبع آگاه در خصوص این کودک متهم به قتل به گزارشگر هرانا گفت: “این زندانی نزدیک به ۱۸ ماه است در زندان نگهداری میشود و اکنون حدودا ۱۹ سال سن دارد و متهم به قتل است که هم اکنون ۹ روز است در اعتصاب در سلول انفرادی به سر می برد”.
وی در ادامه افزود “وی در سلول انفرادی توسط ماموران زندان بدلیل امتناع از پایان دادن به اعتصاب غذا مورد ضرب و شتم قرار گرفته است”.
لازم به توضیح است قوانین ایران سن مجازات کیفری کودکان را ۱۵ سال برای پسران و ۹سال برای دختران میداند. این درحالی است که کنوانسونهای بینالمللی اعدام افراد کمتر از ۱۸ سال را منع می کنند.
مجازات کودکان در ایران و از جمله صدور حکم اعدام برای آنان در موارد مختلف از جمله درگیری و قتل، قاچاق مواد مخدر و… همواره یکی از چالشهای مهم نقض حقوق بشر در ایران بودهاست.
این اقدام ایران با تعهدات کشور در چارچوب میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی و کنوانسیون حقوق کودک در تضاد است.
Facebook
Twitter
Google+