اجرای حکم فیض الله عرب سرخی به تعویق افتاد

اجرای حکم فیض الله عرب سرخی، زندانی سیاسی سابق به تعویق افتاد. آقای عرب سرخی صبح امروز از مراجعه به اجرای احکام اوین جهت اجرای حکم یک سال حبس خود خبر داده بود.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایلنا، امروز یکشنبه ۹ تیرماه ۱۳۹۸، ساجده عرب ‌سرخی، فرزند فیض‌الله عرب سرخی گفت: برای اجرای حکم به زندان اوین رفتیم که پس از گفت‌وگوی مامور اجرای احکام با دادستانی ایشان گفتند که فعلا نیازی به اجرای حکم نیست.

آقای عرب سرخی صبح امروز در یادداشتی در صفحه شخصی خود در توییتر اعلام کرده بود که مطابق احضاریه‌ای که پیشتر از سوی شعبه یک اجرای احکام اوین به دستش رسیده است، به آنجا مراجعه خواهد کرد و به مدت یک سال به زندان اوین منتقل خواهد شد.

آقای عرب سرخی در مردادماه ۹۴ به اتهام تبلیغ علیه نظام در دادگاهی به ریاست قاضی احمدزاده محاکمه و به یک سال حبس تعزیری و دو سال محرومیت از فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی محکوم شده بود. خود وی دلیل صدور این حکم را شکایت اطلاعات سپاه در پی امضای نامه‌ای در زندان عنوان کرده بود.

فیض‌الله عرب سرخی پیشتر در آبانماه سال گذشته نیز با دریافت ابلاغیه‌ای، جهت اجرای حکم حبس خود به اجرای احکام اوین احضار شده بود.

فیض‌الله عرب‌سرخی به همراه تعدادی دیگر از فعالان سیاسی پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ در شکایت‌نامه‌ای به اظهارات یک مقام امنیتی–نظامی موسوم به “سردار مشفق” اشاره کرده و آن را سند مهمی در جهت روشن شدن مسائل پشت پرده انتخابات ریاست جمهوری دهم و حوادث بعد از آن و اقدامات خلاف قانون در جریان انتخابات و پس از آن دانسته بودند.

فیض‌الله عرب‌سرخی (زادۀ ۱ مهر ۱۳۳۷) سیاستمدار اصلاح طلب و زندانی سیاسی ایرانی و عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران است. او دارای تحصیلات ارتباطات اجتماعی در مقطع کارشناسی است. عرب‌سرخی در کابینهٔ میرحسین موسوی مسوولیت مدیرکل حراست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را بر عهده داشت.

فیض‌الله عرب‌سرخی که معاون وزیر بازرگانی دولت سیدمحمد خاتمی نیز بوده است، در تیرماه سال ۸۸ توسط نیروهای اطلاعات سپاه بازداشت و همان سال به اتهام “تبلیغ علیه نظام” و “اجتماع و تبانی” در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شده بود. وی در سال ۹۲ با پایان دوران محکومیت از زندان اوین آزاد شد.

بهزاد همایونی، توسط نیروهای امنیتی در آران و بیدگل بازداشت شد

روز جاری بهزاد همایونی، فعال مدنی به دنبال ملاقات با محمد مهدوی فر که جهت مرخصی از تبعید به زادگاهش آران و بیدگل آمده بود، توسط ماموران امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز یکشنبه ۹ تیرماه ۱۳۹۸، بهزاد همایونی در شهرستان آران و بیدگل، توسط مأموران امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.

یک منبع مطلع در این خصوص به گزارشگر هرانا گفت: “محمد مهدوی فر که دوران تبعیدش را در شهرستان سرباز استان سیستان و بلوچستان طی می‌کند، طی مرخصی چند روزه به زادگاهش آران و بیدگل بازگشته است. آقای همایونی برای ملاقات ایشان به منزلش رفته بود که ماموران امنیتی بدون ارایه هیچ حکمی وارد منزل محمد مهدوی فر شده و با زدن دست بند و چشم بند اقدام به بازداشت آقای همایونی کرده‌اند”.

لازم به ذکر است در مهر ماه سال گذشته بهزاد همایونی، طی حکمی از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به اتهام “نشر اکاذیب در فضای مجازی” به تحمل یک سال حبس تعزیری و دو سال عدم فعالیت در رسانه ها و فضای مجازی محکوم و همچنین به مدت دو سال نیز ممنوع الخروج شد.

ماموران در زمان بازداشت آقای همایونی اطلاع خاصی ندادند و مشخص نیست بازداشت وی جهت اجرای حکم بوده یا به دلیل دیگری بازداشت شده است.

وی پیشتر نیز در تاریخ ۲۲ بهمن ماه ۹۶ با در دست داشتن پلاکاردی در حمایت از نرگس محمدی و محمد مهدوی فر همراه فرزندش بازداشت و در تاریخ ۳۰ بهمن ماه همان سال آزاد شده بود.

این شهروند سابقه مشارکت در جنگ هشت ساله را داشته و مجروح جنگی یا اصطلاحا جانباز دوران جنگ است.

ممانعت از آزادی سیامک میرزایی علیرغم پایان دوره محکومیت و تامین قرار در پرونده جدید

طی روز جاری علیرغم تامین قرار صادره در پرونده جدید برای آزادی موقت سیامک میرزایی، فعال ترک (آذربایجانی) محبوس در زندان اوین و پایان یافتن مدت محکومیت پیشین وی، از آزادی وی ممانعت به عمل آمد. این در حالی است که مدت محکومیت ۳ ساله سیامک میرزایی روز جمعه ۷ تیرماه به پایان رسیده و بازپرس پرونده جدید نیز جهت آزادی موقت وی قرار تعیین کرده بود.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز یکشنبه ۹ تیرماه ۱۳۹۸، خانواده سیامک میرزایی به شعبه ۶ دادسرای اوین مراجعه کرده و قرار صادره جهت آزادی موقت وی را ارائه کردند، اما مسئولین دادسرا با آزادی وی مخالفت کردند.

ممانعت از آزادی سیامک میرزایی در حالی صورت گرفته است که وی روز چهارشنبه ۵ تیرماه ۱۳۹۸،با نزدیک شدن به پایان دوران محکومیت خود بر اساس ابلاغیه‌ای که پیشتر دریافت کرده بود، از زندان به دادسرای اوین منتقل و طی جلسه بازپرسی، اتهام “تبلیغ علیه نظام” علیه وی مطرح شد. بازپرس پرونده نهایتاً قرار ۳۰ میلیون تومانی برای آزادی موقت این شهروند صادر کرده بود. همچنین مدت محکومیت ۳ ساله ایشان نیز روز جمعه ۷ تیرماه به پایان رسیده است.

آقای میرزایی در تاریخ ۴ تیرماه با دریافت ابلاغیه‌ای به شعبه ۶ دادسرای اوین احضار شده بود. نزدیکان وی پیشتر دلیل احتمالی این احضار را “اجرای حکم یک سال تبعید وی به شهرستان طبس” عنوان کرده بودند.

لازم به یادآوری است سیامک میرزایی در تاریخ ۲۳ تیرماه ۹۵، در پارس‌آباد مغان بدون ارائه حکم قضایی بازداشت و به زندان اوین تهران منتقل شد.

این فعال ترک سپس به استناد ماده ۴۹۹ قانون مجازات اسلامی مبنی بر “عضویت در گروه و دستجات علیه امنیت داخلی” به تحمل  ۳ سال حبس تعزیری و ۱ سال اقامت اجباری در شهرستان طبس محکوم شد. این حکم در اسفندماه ۹۶ توسط دیوان عالی کشور تایید شد.

آقای میرزایی در سال ۹۶ در اعتراض به کارشکنی‌های مکرر صورت گرفته در روند رسیدگی به پرونده خود دست بهاعتصاب غذا زده بود و پس از ۱۸ روز در تاریخ ۱۳ تیرماه ۱۳۹۶، با تحقق خواسته‌هایش به اعتصاب غذای خود پایان داده بود. وی همچنین در بهمن ماه سال گذشته نیز به مناسبت روز جهانی زبان مادری به همراه چهار زندانی دیگر دست به اعتصاب غذای ۵ روزه زده بود.

سیامک میرزایی دانشجوی محروم از تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد است که پیشتر در سال ۱۳۹۰ در خصوص پرونده دیگری به پنج سال حبس تعزیری محکوم شده بود.

گفتگوی روز يکشنبه 30 ماه ژوئن 2019 با جناب جواد صنم راد

گفتگو با جناب جواد صنم راد در مورد روند شرايط اقتصادی جهان و اثراتس براقتصاد ايران.

برای دانلود فايل صوتی وی فلش کليک کنيد.

گفتگوی روز يکشنبه 30 ماه ژوئن 2019 باجناب سالار عبادی

گفتگو با جناب سالار عبادی  ژورناليست در ايران درمورد شرايط فعلی ايران واينکه آيا برخورد نظامی با ايران انجام خواهد گرفت.

برای دانلود فايل صوتی روی فلش کليک کنيد.

برنامه روز يکشنبه 30 ماه ژوئن2019 برابر با 9 تيرماه 1398

گفتگو با جناب سالار عبادی  ژورناليست در ايران درمورد شرايط فعلی ايران واينکه آيا برخورد نظامی با ايران انجام خواهد گرفت.

گفتگو با جناب جواد صنم راد در مورد روند شرايط اقتصادی جهان و اثراتش بر اقتصاد ايران .

برای دنلود فايل صوتی روی فلش کليک کنيد.

بازداشت و نکاتی برای فعالین مدنی؛ نوشته‌ای از صبا کردافشاری از زندان

صبا کردافشاری، فعال مدنی که هم اکنون در زندان قرچک ورامین در بازداشت به سر می برد، با نگارش مقاله ای تحت عنوان «بازداشت» به مسائل و مشکلات فعالین مدنی و پیامدهای پس از بازداشت آنان پرداخته است. این فعال مدنی به هدف به اشتراک گذاری تجربه تاکید می کند “پیش از هر چیز دانستن حق و حقوقمان به عنوان یک متهم ضروری است و در کنار آن آگاهانه گام برداشتن لازم است. عدم وجود آگاهی لازم آسیب زننده است”. متن کامل این مقاله را در ادامه بخوانید.

صبا کردافشاری، که پیشتر متحمل یکسال حبس شده بود و به تازگی در بهمن ماه ۹۷ از زندان اوین آزاد شده بود، روز شنبه ۱۱ خردادماه ۹۸ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و در شعبه ۱ بازپرسی دادگاه عمومی و انقلاب ناحیه ۲۱ تهران (دادسرای ارشاد) از بابت عناوین اتهامی “اشاعه فساد و فحشا از طریق کشف حجاب و پیاده روی بدون حجاب”، “تبلیغ علیه نظام از طریق ارتباط با گروه های معاند و طرح (طراحان) براندازی نرم”و “اجتماع و تبانی علیه نظام از طریق ارتباط با رسانه های خارجی” مورد تفهیم اتهام قرار گرفت و به زندان قرچک ورامین منتقل شد. او کماکان بصورت بلاتکلیف در این محل به سر می برد

صبا کردافشاری با نگارش مقاله ای که جهت نشر در اختیار هرانا قرار گرفته است بعنوان فردی که دارای چند سابقه بازداشت و زندان است به بررسی مفاهیم کلیدی و آموزشی پرداخته است که برای هر فعال مدنی که در معرض آسیب یا بازداشت قرار دارد خواندن آن می‌تواند مفید و آموزنده باشد. او در این نوشتار به ارائه دیدگاه و نظریات خود می پردازد.

متن کامل این یادداشت عینا در پی می آید:

چقدر در مورد هزینه‌هایی که پس از بازداشت در انتظارمان است آگاهی داریم؟

فعالیت‌های مدنی و اجتماعی در قوانین کشور به گونه‌ای تعریف شده‌اند که معترضین با هر میزان فعالیتی را بازداشت و با فشارهای پس از آن در بازجویی مواجه می‌شوند. به این ترتیب هر گونه فعالیتی در فضای سرکوب پس از چندی متوقف می‌شود. عدم آگاهی می‌تواند بعضا افراد را در مواجهه با فشارها در بدو بازداشت به ضد خود بدل کند.

افرادی که بدون شناختِ نحوه مبارزه و حق خواهی، راهی بازداشتگاه یا زندان می‌شوند بدون کمترین مقاومتی تن به خواسته‌های بازجویان یا تیم رسیدگی کننده به پرونده می‌دهند. به همین جهت شاهدیم کسانی که اقدام به هرگونه فعالیت و ساختارشکنی می‌کنند، در روزهای اول بازداشت در مقابل دوربین نشسته و خود را و باورهای خود را و آنچه که بابت آن از خانه خارج شده‌اند را نقد کرده زیر سوال می‌برند و گفته‌های دیکته شده بازجویان را به راحتی در برابر دوربین تکرار نموده و اصطلاحا خود زنی می‌کنند.

با آگاهی به اینکه اعترافات اثرگذاری پیشین را ندارد و اذهان عمومی نیز به آن واکنش خاصی نشان نمی‌دهد؛ اما چه باید کرد که به جای جذب حداکثریِ افراد جهت اعتراض و ساختارشکنی، تلاش کنیم تا افرادی که آگاهی بیشتری به مسیر مبارزه دارند و توان و مقاومت بیشتری دارند در مسیرهای موجود به عنوان پیشرو، قدم‌های اولیه را بردارند.

شاهدیم بسیاری پس از بازداشت شدن و درگیر کردن اذهان عمومی، عواطف و احساسات جمعی و صرف کردن توان و انرژی رسانه‌ای، پس از مواجهه با روند بازداشت و بازجویی، یا تحمل حبس، اقدام به خود زنی نموده و پس از مدت کوتاهی حتی در فضای آزاد نیز دست به نقد خود یا جریانی که با آن همراه بوده اند می‌زنند و انرژی مصرف شده را به بی‌راهه برده و بعضاً سپاسگزار مسئولین می‌باشند.

این گونه شاهد خیل عظیمی از معترضانی هستیم که نام و چهره‌شان به عنوان پیشرو در اذهان عمومی نقش بسته است و در فضای رسانه و مجازی افراد بسیاری پیگیری کننده افکار، نظریات و عملکردشان هستند. نقدِ پس از بازداشت این افراد نسبت به خود یا جریانی که پیش برنده آن بودند، باعث می‌شود جامعه بازخورد منفی یا اشتباه به آن جریان نشان دهد و البته این نیز مهم است که جامعه عادت می کند معترضین و منتقدان را در حدی از اعتبار ببیند که تا زمانی که هزینه‌ای برای فعالیت‌های‌شان در انتظارشان نباشد فریادی بر لب دارند و پس از مواجهه با واقعیت که همانا بازداشت، تحت فشار قرار گرفتن و بعضاً شکنجه است افراد را وارونه و متضاد گفتارشان می‌یابند.

و این تصور برای اذهان عمومی ایجاد می‌شود که فعالین بالاخص فعالین مدنی گفتار و عملکردشان با هم همخوانی ندارد و این موجب دلسردی جامعه به هرگونه فعالیت مدنی، اجتماعی و سیاسی می‌شود. به عنوان مثال شاهدیم در مبحث مخالفت با حجاب بسیاری از کسانی که به عنوان پیشرو  قدم برداشتند و حمایت جامعه را نیز به همراه داشتند پس از مدتی از مقاومت روز اولشان کاسته شده و برای تغییر شرایطِ تحمیل شده (بازداشت و فشارهای موجود) اقدام به استفاده ابزاری از جنسیت یا فرزندان خود نموده‌اند.

در عین حال که باور داریم به حضور تک تک افراد جامعه و اینکه تا همراه نباشیم کاری از پیش نخواهیم برد و با تاکید بر حل نمودن شورایی مسائل و پیشبرد اهداف باید در نظر داشته باشیم که اگر هر کدام‌مان بدون شناخت و آگاهی کافی به مسائل و شرایطِ پیش‌رو خود را رهبر بدانیم نیز آسیب‌های جبران ناپذیری وارد می‌کنیم و بعضا پیش می‌آید که مسیر را به ناکجاآبادی ختم می کنیم که رهایی از آن شاید سال‌ها زمان بر باشد. برای مثال در اعتراض به حجاب اجباری تنها برداشتن شال کفایت نمی‌کند.

فارغ از اینکه زن هستیم یا مرد باید حرفی برای گفتن داشته باشیم تا پس از اعتراض اولیه برای احقاق حق اقدام کنیم و اینکه عواقب را نیز بسنجیم. چراکه در بیان اعتراض و در مواجهه با بازجو اگر متهم به زیرِ سوال بردنِ شرع و اهانت به مقدسات شدیم توان پاسخگویی داشته باشیم.

و همچنین اگر متهم به فساد و فحشا شدیم نیز بتوانیم از خود دفاع کنیم. اگرنه به ازای هر اعتراضی آنچه که در انتظارمان خواهد بود تنها بازداشت و حبس است و قدمی به جلو بر نداشته‌ایم.

همچنین مواجه هستیم با جمعیت بسیاری که با چهره ای محو یا پنهان پشت تکه‌ای مقوا اعتراض خود را بیان می‌کنند. اگر چه شاید در اعتراضشان خلوص نیت دارند اما غیر از آن که به دلیلِ اصطلاحا یواشکی بودن، بازخورد زیادی ندارند، در صورت مشخص شدن هویت شان نیز (به دلیل عدم آگاهی در مواجهه با فشارها) قائل به باورهای خود نیستند و همه آنچه که در لحظه فریاد کرده بودند را زیر سوال می‌برند.

پس آنچه مهم است و کار ساز در قدم اول داشتن آگاهی کامل از شرایط موجود است. خواه ناخواه با حاکمیتی طرف هستیم که کوچکترین نقدی را با برچسبِ غیر سازنده بودن رد می‌کند و کمترین اعتراضی را تاب نمی‌آورد.

برای مقابله با شکستن زود هنگام و خودزنی و برای مقاوم‌تر شدن جهت رسیدن به هدفی که برای آن متحمل هزینه می‌شویم باید به واقعیت طرف مقابل که همان حاکمیت می‌باشد آگاه باشیم و به نحوه عملکرد و واکنش‌هایش نسبت به کاری که انجام می‌دهیم واقف باشیم.

میزان توان و استقامت خود را نیز بسنجیم و هماهنگ با آن اقدام کنیم.

فعالیت سیاسی یا مدنی در جامعه‌ای که خفقان بر آن حاکم است سرگرمی نیست که دو روز درگیر آن شویم و بعد تصور کنیم نقش خود را ایفا نموده‌ایم و سهم خود را ادا کرده‌ایم و بعد به مسیر دیگری برویم.

باور کنیم این حضورهای مقطعی و این بودن و نبودن‌ها آسیب زننده است و مسیر آزادی خواهی ایران را که بیش از یک قرن پیشینه دارد، کند نموده و کار را برای فعالینی که از جان و زندگی خود هزینه می‌دهند سخت‌تر می‌کند.

از آنجا که فعالیت‌های مدنی در شرایط کنونی حول محور مسائل زنان مطرح می‌شود جا دارد فعالین حوزه زنان نسبت به این مسئله واکنش جدی نشان دهند و در برابر اینگونه استفاده‌های ابزاری از جنسیت، که پس از بازداشت، اذهان عمومی را در جهت رهایی فرد حساس می‌نماید معترض شوند.

همچنین استفاده از کودکانِ فرد بازداشت شده، نه تنها کودک را بدون آنکه انتخابی داشته باشد درگیر مسائل می‌نماید بلکه به واقع استفاده‌ای‌ست ابزاری از او جهت تحریک اذهان.

شکی نیست که کودکان پس از بازداشت والدین با فشارهایی مواجه خواهند بود؛ اما اینگونه سوء استفاده از کودکان به نوبه خود تنها جلب عواطف و ایجاد فضایی احساسی است و نفع دیگری در مبارزه و اعتراضات ندارد، که اگر می‌داشت بسیاری از مبارزانی که سال‌هاست در زندان و در شرایط سخت به سر می‌برند، پیشتر به این عرصه وارد می‌شدند. در حالی که شاهدیم این شیوه را نقد و آن را کوچک کردن ابعاد مبارزه قلمداد می‌کنند.

در پایان: برای انجام هرگونه فعالیتی اعم از سیاسی یا مدنی باید قائل به در نظر گرفتن چهار چوبی مشخص باشیم و در کنار عملگرایی و حضور فیزیکی توان تحلیل خواسته‌هایمان و دفاع از باورهایمان را داشته باشیم.

پیگیری مسائل و اعتراضات باید با آگاهی کامل به عواقب آن باشد تا بدانیم در بدو بازداشت چگونه در برابرِ بازجو رفتار کنیم. چگونه باید با ترس‌های موجود مواجه شویم؟ رعب و وحشت در مسیر بازجویی غیر قابل انکار است، به جای تاکید بر اینکه نمی‌ترسیم و مواجه می‌شویم، راه‌های مقابله با ترس‌های موجود که واقعی هستند و غیر قابل انکار را شناسایی کنیم.

البته مواجهه با هر پیش آمدی از جمله ترس‌های تحمیل شده با آگاهی بیشتر میسر است.

با آگاهی به قوانین و مقررات موجود و چگونگی بازجویی پس دادن و دانستن حق و حقوق یک متهم یقینا بهتر از پسِ آنچه تحمیل می‌شود، برمی‌آییم.

با باور به اینکه شجاعت در نترسیدن نیست و در کنترل ترس و از پسِ آن بر آمدن است، قدم برداریم.

و در مرحله بعد با شناخت مسیری که قطعا مسیر سختی است و مقاومت بیشتری نیاز دارد، بازی‌های احتمالی موجود را بشناسیم.

پس از تحمیل ترس، تیم پیگیری کننده با زبانی گاه خشمگین و گاه آرام قصد ایجاد ارتباط با متهم را دارد.

چگونه از پس این مراحل باید برآمد؟ به یقین ناآگاهی و عدم شناختِ شرایط، موجب می‌شود، ناخواسته یا نادانسته وارد معامله‌ای شویم و سال‌ها از آسیب‌های بعدی آن در امان نمانیم.

بنابراین پیش از هر چیز دانستن حق و حقوقمان به عنوان یک متهم ضروری ست و در کنار آن آگاهانه گام برداشتن لازم است. عدم وجود آگاهیِ لازم آسیب زننده است؛ نه تنها به خودمان بلکه به دیگران و نیز به جریان آزادی خواهی کشورمان.

با ناآگاهی می‌توان به ضدِ خود بدل شد و این بدل شدن به سادگی اتفاق می‌افتد.

صبا کردافشاری / زندان قرچک / تیرماه ۹۸

FacebookTwitter

اعزام به مرخصی نرگس محمدی و نازنین زاغری در گرو تصمیم دادستانی

محمود بهزادی راد، وکیل مدافع نرگس محمدی و نازنین زاغری از ارسال نامه‌ی درخواست مرخصی به دادستان پرونده های موکلینش خبر داد. وی با اشاره به کاهش وزن و وضعیت نامناسب فشار خون نازنین زاغری در اعتصاب غذا، از موافقت مسئولین زندان اوین برای اعزام نرگس محمدی به مرخصی استعلاجی خبر داد و گفت در حال حاضر مرخصی هر دو موکلم به تصمیم دادستان بستگی دارد.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از انصاف نیوز، امروز پنجشنبه ۶ تیرماه ۱۳۹۸، محمود بهزادی راد، وکیل دادگستری در ارتباط با آخرین وضعیت نازنین زاغری که در حال حاضر در اعتصاب غذا به سر می‌برد گفت: به ملاقات خانم زاغری رفتیم و متاسفانه ایشان هنوز به اعتصاب غذا ادامه می‌دهند.

وی افزود: وزن موکلم کم شده و فشار خونش هم بر روی عدد ۹ روی ۶ بوده است. امیدواریم این وضعیت زودتر خاتمه پیدا کند و باتوجه به شرایط روحی و جسمی‌اش وضعیت خوبی ندارد.

این وکیل دادگستری در خصوص نرگس محمدی نیز گفت: ما هفته‌ی گذشته به دفتر معاون آقای دادستان مراجعه کردیم و در آنجا نامه‌ای خدمت دادستان محترم در ارتباط با وضعیت خطرناک خانم نرگس محمدی و همچنین خانم زاغری دادم.

بهزادی راد همچنین گفت: به این خاطر که خانم محمدی بعد از عمل جراحی به بیمارستان منتقل شده‌اند و در آنجا براساس آزمایش‌هایی که در خود بیمارستان زندان داده‌اند عفونت وارد خونشان شده و باید دوره‌ای را بیرون از زندان بدون استرس تحت درمان قرار بگیرند.

وی در پایان گفت: مسوولین زندان هم موافقت کردند و نامه را نوشته‌اند و ما درحال حاضر منتظر دستور دادستان هستیم و من هم اینها را به‌صورت کتبی به معاون زندان دادم. هم مرخصی نازنین زاغری و هم مرخصی خانم محمدی بستگی به تصمیم دادستان دارد.

لازم به یادآوری است که نازنین زاغری از روز شنیه ۲۵ خردادماه در اعتصاب غذا به سر می‌برد. نرگس محمدی نیز روز سه‌شنبه ۲۴ اردیبهشت‌ماه ۹۸، جهت انجام عمل جراحی هیسترکتومی (خارج کردن رحم) تحت‌الحفظ نیروهای امنیتی به بیمارستان اعزام شده بود. انتقال وی به بیمارستان در حالی صورت گرفت، که دادستانی تهران علیرغم پیگیری و درخواست مکرر خانواده و وکیل ایشان با مرخصی استعلاجی درمانی وی مخالفت کرده بود. وی نهایتا در تاریخ ۵ خرداد ۹۸، علیرغم نیاز به مراقبت های پزشکی به زندان بازگردانده شد.

این دو زندانی سیاسی، پیشتر نیز در تاریخ ۹ دی ماه سال گذشته طی نامه‌ای اعلام کرده بودند در اعتراض به چگونگی نحوه رسیدگی به وضعیت درمانی‌شان در مرحله اول به مدت سه روزه دست به اعتصاب غذا می زنند. آنها اعتصاب غذای خود را از روز ۲۴ دی‌ماه شروع و ۲۶ دی‌ماه با وعده مساعد مسئولان زندان مبنی بر رسیدگی به مطالبات‌شان به آن پایان داده بودند.

نرگس محمدی که از تاریخ ۱۵ اردیبهشت ١٣٩۴در زندان بسر می‌برد، برای سه اتهام به ۱۶ سال زندان محکوم شده است. پنج سال برای ” اجتماع و تبانی علیه نظام” یک سال برای “برای تبلیغ علیه نظام” و ده سال برای تاسیس و همکاری با انجمن لگام، انجمنی برای لغو مجازات اعدام، مطالبه‌ای که از سوی حکومت در ایران تحمل نمی‌شود. بنا بر ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی و با در نظر داشت «مجازات اشد»، نرگس محمدی باید ١٠ سال زندان را تحمل کند.

نازنین زاغری رتکلیف فروردین سال ۹۵ هنگام بازگشت به بریتانیا در فرودگاه تهران بازداشت و به کرمان منتقل شد. سپاه کرمان در اطلاعیه‌ای او را به مشارکت در “براندازی نرم” و همکاری با “موسسات معاند” متهم کرد. وی در شهریورماه ۹۵ در دادگاهی به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی به پنج سال زندان محکوم شد. خانم زاغری روز یکشنبه ۱۶ مهر (۸ اکتبر) ۱۳۹۶، به دادسرای اوین منتقل و در آنجا به او گفته شده که سپاه پاسداران سه اتهام جدید علیه او مطرح کرده است. این اتهام‌ها شامل عضویت در سازمان‌هایی است که “برای براندازی نظام” تلاش می‌کنند. دریافت پول از موسسه‌های رویترز و بی‌بی‌سی و شرکت در تظاهراتی در مقابل سفارت ایران در لندن اتهام‌های دیگری است که به خانم زاغری زده شده است. گزارش شده که قاضی تحقیق، اتهام‌های اول و سوم را به خانم زاغری تفهیم کرده و او هر دوی آنها را رد کرده است. او در حال حاضر در زندان اوین دوران حبس خود را می‌گذراند. نازنین زاغری با بخش آموزشی و خیریه بنیاد رویترز همکاری داشت و در گذشته مدتی در بخش اداری نهاد خیریه بخش جهانی بی‌بی‌سی کار می‌کرد.

معوقات مزدی کارگران شرکت فرنخ و مه نخ در استان قزوین

سرپرست معاونت هماهنگی امور اقتصادی استانداری قزوین از عدم پرداخت مطالبات مزدی ۴۵۰ کارگر در شرکت “فرنخ و مه‌نخ”  این استان خبر داد.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایلنا، امروز سه شنبه ۴ تیر ۹۸ سرپرست معاونت هماهنگی امور اقتصادی استانداری قزوین گفت: “در آینده نزدیک تمام معوقات شرکت “فرنخ و مه‌نخ” استان قزوین تسویه می‌شود”.

منوچهر حبیبی اظهار کرد: “شرکت فرنخ و مه‌نخ استان قزوین از اواخر دهه ۸۰  با مطالبات کارگری و مشکلات دستمزد معوقه مواجه بودند”.

وی با اشاره به بدهکاری این شرکت به میزان بیش از ۱۵۰ میلیارد ریال به ۴۵۰ نفر از کارگران افزود: “پرداخت مطالبات و تسویه کامل با کارگران شرکت فرنخ و مه‌نخ در دستور کار قرار گرفته است”.

سرپرست معاونت هماهنگی امور اقتصادی استانداری قزوین ادامه داد: “در حال حاضر ۱۰۰ میلیارد ریال از مطالبات کارگران فرنخ و مه نخ پرداخت شده و به زودی تمام معوقات این دو شرکت تسویه می‌شود”.

حبیبی مطرح کرد: “برگزاری کارگروه تسهیل و رفع موانع تولید استان قزوین، بانک ها و دستگاه قضایی در پرداخت مطالبات کارگران و تسویه کامل با آنها همکاری و نقش ارزنده‌ای ایفا کرده‌اند”.