صادق زیباکلام| روزنامه شرق | ۱۲مهر۱۳۹۶
❇️طرح پارلمانی شدن قوه مجریه بعد از یک وقفه پنجساله مجدداً به جریان افتاده. شاهبیت این طرح آن است که رئیس قوه مجریه را در هیبتِ نخستوزیر، مجلس انتخاب نماید؛ یعنی بجای انتخاب رئیس قوه مجریه در هیبت رئیسجمهور و با رأی مستقیم مردم، منبعد مجلس آن را انتخاب نماید. با توجه به دوگانگیهایی که میان رئیسجمهور و سایر بخشهای نظام طی سالهای اخیر اتفاق افتاده، این طرح میخواهد با انتخاب نخستوزیری که نزدیکتر به دیدگاههای بخش انتصابی نظام باشد این دوگانگی را از میان بردارد. فیالواقع میخواهد رئیس قوه مجریه فردی باشد که نه در زبان بلکه در عمل اطاعت کامل از بخش انتصابی نموده و از خود نظر مستقلی نداشته باشند.
❇️حتی اگر نمایندگانی که به دنبال به راه انداختن این طرح میباشند این معنا را انکار نموده و مدعی شوند که هدفشان هماهنگی میان قوا است، در عمل لاکن اینگونه خواهد شد. همین مجلس فعلی را با یکصد و چند نماینده «فراکسیون امید» و تعداد قابل ملاحظه کرسیهای مستقل در نظر بگیریم. اگر این مجلس قرار بود نخستوزیر انتخاب نماید، آیا از میان آقایان حجتالاسلام رئیسی و روحانی کدامیک را انتخاب مینمود؟ آیا کسی هست تردید داشته باشد که جناب رئیسی را با آرای بسیار سنگین انتخاب نمیکرد؟ آیا مجلس در سال۱۴۰۰ از میان عارف، اسحاق جهانگیری و ظریف از یکسو و ضرغامی، دکتر علی لاریجانی و جناب رئیسی، آیا تردیدی داریم که به کدام طیف رأی خواهد داد؟
❇️طرح پارلمانی شدن رئیس قوه مجریه اگر تحقق پیدا نماید، عملاً آخرین «بخش انتخابی» نظام را هم تعطیل خواهد نمود و این قوه را هم در زیر چتر «بخش انتصابی» در خواهد آورد. هرقدر که بخشهای انتخابی نظام به مبانی مردمسالاری نزدیک میشوند، بخشهای انتصابی از این مبانی فاصله میگیرند. پاسخگو بودن ارکان قدرت در قبال اختیاراتش، یکی از بنیادیترین اصول مردمسالاری میباشد. درحالیکه قوه مجریه در برابر مجلس پاسخگو بوده و افکار عمومی، مطبوعات و فضای مجازی بهراحتی میتوانند از سیاستها و عملکرد آن انتقاد نمایند، بخش انتصابی، علیرغم اختیارات گستردهاش نه به مجلس پاسخگو است و نه به هیچ ارگان و نهاد دیگری و نه به افکار عمومی. از مجلس انتظار میرفت بجای به عقب بردن دمکراسی، یک گام بهپیش برمیداشت.
https://t.me/joinchat/AAAAADvDGSIr3cnGVtM94g