reza amiri
تاریخ انتشار: ۲۴ تیر, ۱۳۹۴
تقاطع– یوحنا نجدی: تقریبا کمتر روزی را میتوان یافت که در آن، گزارشی در خصوص بازداشت، صدور حکم زندان، محرومیت ار تحصیل و اخراج از دانشگاه، و حتی ممانعت از دفن شهروندان بهایی در رسانههای ایران منتشر نشده باشد. برای بررسی تازهترین موارد این فشارها به سراغ “دیان علایی”، نماینده “جامعه جهانی بهایی” در سازمان ملل متحد رفتم. خانم علایی که به واسطهی مسوولیتش اخبار مربوط به نقض حقوق بهاییان در ایران را از نزدیک دنبال میکند، با وجود همهی این فشارها، همچنان از “امید” به بهبود وضعیت سخن میگوید.
یوحنا نجدی: خانم علایی، به عنوان نخستین پرسش، از جمله آخرین موارد اجرای حکم زندان برای شهروندان بهایی آقایان حمید عزیزی در همدان، مهران اسلامی در یزد و ساسان حقیری در اصفهان برای طی کردن دوران محکومیت خود به زندان رفتهاند. آیا شما خبر جدیدی در ارتباط با وضعیت این افراد و سایر مواردی که شاید در رسانهها مطرح نشده باشد، دارید؟
دیان علایی: نه؛ درباره این افراد اطلاعات بیشتری نداریم اما میدانید که بهاییان در ایران تنها به خاطر بهایی بودن زندانی میشوند. این روند در حال حاضر، همچنان در ایران ادامه دارد و هماکنون، در مجموع ۱۲۰ شهروند بهایی تنها به خاطر دین و آیینشان در زندانهای جمهوری اسلامی به سر میبرند.
یوحنا نجدی: زندانیان بهایی، به طور کلی در کدام زندانهای ایران محبوس هستند؟ و تراکم جمعیت بهاییان در کدام زندانها بیشتر است؟
دیان علایی: ببینید؛ بهاییان در “سراسر ایران” بازداشت میشوند و فشار بر بهاییان تنها به چند شهر محدود نمیشود.بهاییان، هم در زندانهای شهرهای بزرگ همچون اوین در تهران و رجاییشهر در کرج و زندان شهرهای مشهد و شیراز محبوس هستند و هم در زندانهای شهرهای کوچکتری مثل ساری، یاسوج، بندرعباس و گنبد. به این ترتیب، بهاییان در زندانهای سراسر ایران محبوس هستند.
یوحنا نجدی: یکی از موارد فشار بر بهاییان در ایران، پلمپ محسب کسب و کار آنها است؛ به عنوان مثال اخیرا محل کار یازده بهایی در شهرستان ساری در استان مازندران پلمپ شد. لطفا در این خصوص و سایر موارد مشابه برای خوانندگان ما توضیح دهید. آیا آماری درباره پلمپ محل کسب و کار بهاییان در ایران دارید؟
دیان علایی: مساله پلمپ مغازه شهروندان بهایی فقط به این خاطر بوده که “شهروندان بهایی” در این اماکن مشغول کسب و کار بودند و سال گذشته نیز ما شاهد این اقدامات در شهرهای دیگری بودیم. این اتفاق تنها به این دلیل رخ داد که این شهروندان، مغازههای خود را در “روزهای مقدس بهاییان“، بسته بودند البته دلیل بسته بودن مغازههایشان را اعلام نکرده بودند اما جالب است که از نظر مقامات جمهوری اسلامی، این هم یک کار “خطرناک”از سوی بهاییان محسوب میشود.
نیروی انتظامی همچنین از شهروندان بهایی خواست تا با امضای برگهای قول بدهند که از این پس، مغازههایشان را فقط در روزهایی که از طرف حکومت، تعطیل اعلام شده، تعطیل کنند. البته بهاییان از امضای این برگه خودداری کردند. این در واقع نوعی فشار اقتصادی کلی علیه بهاییان است و متاسفانه، یک نوع روند تازه محسوب میشود.
یوحنا نجدی: اخیرا در برخی وبسایتهای خبری، تصویر دستوری از سوی “نیروی انتظامی” به نهادهای صنفی منتشر شده که طبق آن، بهاییان از اشتغال در ۳۰ شغل ممنوع شدهاند. شما گزارشی از داخل ایران دارید که اصناف و فعالان اقتصادی چقدر از اینگونه دستورها پیروی میکنند؟ و چنین محدودیتهایی چقدر در ایران به مرحله اجرا میرسند؟
دیان علایی: این فشار، واقعا خیلی زیاد است؛ از ایران به ما اطلاع رسیده که در خیلی از موارد، به کسانی که شهروندان بهایی را استخدام میکنند، فشار میآورند تا آنها را اخراج کنند. البته باید گفت که خیلی از هموطنان ایرانی ما به این دستورات عمل نمیکنند و حتی به بهاییان کمک میکنند. مثلا چندی قبل، دو خواهر بهایی در یک آرایشگاه مشغول به کار شدند. ماموران امنیتی به صاحب آرایشگاه فشار آوردند که این دو خواهر را اخراج کند اما وی نه تنها از این کار سر باز زد بلکه وی به همراه شوهرش نامه مفصلی خطاب به نهادهای امنیتی نوشتند و تاکید کردند که رفتار این دو خواهر بهایی در محل کارشان بسیار خوب است و ما از کارشان بسیار راضی هستیم و دلیلی برای اخراج آنها نمیبینیم.
یوحنا نجدی: اردیبهشت ماه گذشته، سه نفر از اساتید دانشگاه آنلاین بهاییان در ایران به نامهای آقایان فرهاد صدقی، محمود بادوام و رامین زیبایی پس از چهار سال حبس، از زندان آزاد شدند. در حال حاضر چه تعداد از اساتید و همکاران دانشگاه آنلاین بهاییان در ایران، زندانی هستند؟
دیان علایی: بله؛ بعد از آزادی افرادی که شما نام بردید، دو نفر دیگر هم از زندان آزاد شدند؛ ولی خوب، همچنان بیش از هفت نفر از افراد مرتبط با دانشگاه آنلاین بهاییان در زندان هستند. باید تاکید کنم، کسانی هم که اخیرا آزاد شدند، در حقیقت به خاطر پایان دوران محکومیتشان از زندان رها شدند وگرنه هیچ تخفیفی در حکم و شرایط آنها اعمال نشد. بنابراین مساله دانشگاه آنلاین بهاییان به همان رویه سابق است و فشار وزارت اطلاعات علیه این دانشگاه همچنان خیلی زیاد است.
یوحنا نجدی: عطالله رضوانی، شهروند بهایی ساکن بندرعباس در شهریور ماه سال ۱۳۹۲ به طرز مشکوکی به قتل رسید و جسد وی در یکی از جادههای متروکه خارج از شهر پیدا شد اما با گذشت دو سال، هنوز نتایج تحقیق درباره پرونده وی منتشر نشده است. آخرین اطلاعات شما در خصوص قتل آقای رضوانی چیست؟
دیان علایی: متاسفانه این پرونده هنوز به هیچ جایی نرسیده است. چیزی که ما میدانیم این است که یک زمانی، قوه قضاییه خیلی تلاش میکرد تا اینطور القا کند که آقای رضوانی “خودکشی” کرده است اما این اصلا غیرقابل قبول است و امکان نداشت. اصلا از لحاظ فیزیکی هم نمیتوانست هیچ اتفاقی رخ دهد! اما بعد از آن، دیگر پرونده همینطور راکد باقی مانده است.
یوحنا نجدی: چقدر امیدوارید که پرونده آقای رضوانی به نتیجه برسد و قوه قضاییه به این پرونده رسیدگی و نتیجه آن را اعلام کند؟
دیان علایی: اگر مقامهای جمهوری اسلامی ادعا دارند که در پی نوعی “عدالت اسلامی” هستند، ما امیدواریم که این عدالت اسلامی را در مورد این پرونده نشان دهند و قاتل یا قاتلان آقای رضوانی در یک دادگاه عادلانه، محکوم و مجازات شوند.
یوحنا نجدی: جدیدترین آمار شما از تعداد دانشجویان بهایی محروم از تحصیل چیست؟
دیان علایی: آنقدر تعداد این دانشجویان زیاد است که ما آمار دقیقی نداریم. خیلی از جوانان بهایی بعد از قبولی در دانشگاه، اجازه ثبت نام نمییابند. تنها میتوان گفت که شمار این جوانان قطعا به “صدها” نفر میرسد که هر ساله، از ادامه تحصیل در دانشگاه باز میمانند.
یوحنا نجدی: آیا از زمان روی کار آمدن دولت آقای روحانی در ایران، دانشجوی بهایی محروم از تحصیلی موفق به بازگشت به دانشگاه شده است؟
دیان علایی: خیر؛ حتی یک مورد هم چنین خبری به دست ما نرسیده است.
یوحنا نجدی: به دلیل مجموعه فشارهای جمهوری اسلامی بر بهاییان، بسیاری از آنها به ناچار ایران را ترک میکنند. آیا شما آماری در این خصوص دارید؟ به طور مثال، چه تعداد بهایی در طول هفته یا ماه از ایران خارج میشوند؟
دیان علایی: شما باید بدانید که آرزوی بهاییان ایرانی این است که در کشور خودشان بمانند و در کنار سایر ایرانیان، به پیشرفت مملکتشان کمک کنند. بنابراین هنوز تعداد بهاییانی که از ایرانیان خارج میشوند، خیلی زیاد نیست. ما آمار دقیقی از مهاجرت بهاییان ایرانی به خارج از کشور نداریم و این در حالی است که بهاییان، همانطور که پیشتر صحبت کردیم، حتی برای تامین مایحتاج زندگیشان نیز زیر فشار نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی قرار دارند.
یوحنا نجدی: یکی از مهمترین وعدههای آقای روحانی در دوران مبارزات انتخاباتی، گشایش در عرصه سیاسی و احترام به حقوق شهروندی مردم بود. در حال حاضر که نزدیک به دو سال از ریاست جمهوری ایشان میگذرد، تحلیل شما از وضعیت بهاییان در دوران ریاست جمهوری آقای روحانی چیست؟ آیا بهبودی مشاهده میکنید؟
دیان علایی: متاسفانه بهاییان هنوز در دولت آقای روحانی نیز اساسا به عنوان شهروند محسوب نمیشوند. در این خصوص، اکثرا هم به قانون اساسی جمهوری اسلامی استناد میشود چون در این قانون، تنها یهودیان، مسیحیان و زرتشتیان به عنوان اقلیتهای دینی به رسمیت شناخته شدهاند. بنابراین چون بهاییان در قانون اساسی حتی به عنوان اقلیت دینی نیز به رسمیت شناخته نشدهاند، هیچ حقی در کشور ندارند. در همین راستا، چندی قبل، آقای موسوی بجنوردی، {از روحانیان اصلاحطلب، عضو مجمع روحانیون مبارز و رییس دایرهالمعارف بزرگ اسلامی} رسما اعلام کرد که بهاییان، حقوق شهروندی ندارند.
یوحنا نجدی: به نظر شما، تغییر دولت در جمهوری اسلامی میان اصلاحطلبان و اصولگرایان چقدر میتواند در وضع بهاییان تاثیرگذار باشد؟
دیان علایی: ببینید؛ مساله این است که آیا دولتی که بر سر کار میآید، میخواهد به حقوق بشر احترام بگذارد یا خیر؟ حقوق بشر، در حقیقت، حقوق همه ایرانیان را در بر میگیرد و از جمله، حقوق بهاییان. در واقع، هر دولتی اگر بخواهد حقوق بشر را عایت کند، طبیعتا به حقوق بهاییان نیز احترام خواهد گذاشت و قطعا وضعیت بهاییان بهبود خواهد یافت؛ چون بهاییان، شهروندان ایران هستند و دست به هیچ کار خلافی نزدهاند. بهاییان فقط میخواهند به کشورشان کمک کنند اما دین و باور خودشان را هم دارند.
یوحنا نجدی: شما چقدر امیدوارید که چنین دولتی در جمهوری اسلامی به قدرت برسد و به حقوق بشر و طبیعتا حقوق بهاییان احترام بگذارد؟
دیان علایی: خوب؛ هر فردی همیشه امیدوار است که وضعیت کشورش بهبود پیدا کند؛ بنابراین ما هم همچنان امیدواریم.
یوحنا نجدی: خانم علایی، شما اخبار بهاییان را به طور مرتب رصد میکنید. از میان همه فشارها و محدودیتها علیه بهاییان در ایران –از بازداشت و صدور احکام زندان و تبعید گرفته تا محرومیت از تحصیل و حتی جلوگیری از خاکسپاری شهروندان بهایی فوتشده- کدامیک از این فشارها شما را بیشتر متاثر میکند؟
دیان علایی: {بعد از کمی سکوت و فکر} ببینید؛ همانطور که میدانید هیچ ترتیبی در این خصوص نمیتوان در نظر گرفت که کدام دردناکتر است اما برای شخص من، محرومیت جوانان بهایی از ادامه تحصیل از همه بدتر است. محرومیت از تحصیل عملا باعث میشود که جوانان زیادی، امید خود را برای داشتن و ساختن یک زندگی خوب از دست بدهند؛ این خیلی غمانگیز است؛ خیلی.