کلمه – کسری نورایی: ریحانه طباطبایی، روزنامه نگار و فعال سیاسی سبز ساعتی پیش برای اجرای حکم خود به زندان اوین رفت.
مادر این زندانی سیاسی با اعلام این خبر به کلمه گفت: این چهارمین بار است که ریحانه از در این زندان وارد میشود و فقط خدا میداند که در دل یک مادر چه میگذرد، هرچند من در مقابل مادر خیلی از جوانها سرم پایین است از شرم. من در مقابل مادر علی شریعتی، مادر بهاره هدایت، مادر سهراب… حق گله ندارم. من خدا رو شکر میکنم که دخترم را طوری تربیت کردهام که با همهی سختیها از مسیر حق خارج نشده است.
آبان ماه امسال کلمه خبر داده بود که ریحانه طباطبایی به یک سال حبس تعزیری و دو سال محرومیت از عضویت در احزاب، گروه ها، دستجات سیاسی و فعالیت در رسانه ها و مطبوعات و فضای مجازی محکوم شده است.
جلسه محاکمه این روزنامه نگار به اتهام تبلیغ علیه نظام ۹ آذر ماه به ریاست قاضی صلواتی برگزار و پس از نزدیک به یک سال، حبس تعزیری این روزنامه نگار سبز تایید شد.
شهناز سیاقی میگوید: ما انقلاب کردیم چون نمیتوانستیم در مقابل ظلم سکوت کنیم. و اگر امروز ریحانهی من هم علیرغم همهی تهدیدهایی که میشود از سوی بازجو که اگر حرف بزنی یا فعالیت سیاسی داشته باشی برایت پروندهی جدید باز میکنیم، دست از نقد کردن نمیکشد و تحت لوای قانون به فعالیتهای قانونی خود ادامه میدهد یعنی ما توانستهایم نسل خوبی تربیت کنیم.
وی در ادامه میافزاید: هرچند سخت است با دست خودت دخترت را تحویل زندان بدهی اما هزار بار خدا را شاکرم که ریحانه در مسیر حق است و خطایی مرتکب نشده و ما را شرمنده نکرده است. سرمان بالاست و فقط میتوانیم امید داشته باشیم که عدالت در این فضای امنیتی حاکم شود تا معلوم شود که فرزندان ما باید حکم بگیرند یا افرادی که هر روز صدمهها و لطمههای غیرقابل جبران به کشور و نظام و مردم میزنند.
ریحانه طباطبایی پیش از این در آذر ماه سال ۸۹ توسط سپاه بازداشت شده بود. وی بابت این بازداشت محکوم به یک سال حبس شد که دادگاه تجدید نظر آن را به شش ماه حبس تعزیری و شش ماه حبس تعلیقی تبدیل کرد. این فعال سیاسی سبز در بهمن ماه سال ۹۱ نیز به همراه تعدادی از روزنامه نگاران توسط وزارت اطلاعات بازداشت شد.
مادر ریحانه طباطبایی میگوید: ما حدس میزدیم که فشارها همزمان با آغاز انتخابات بیشتر و احکام اجرا شود. قطعا اگر ریحانه بیرون میماند در ستاد انتخاباتی فعالیت میکرد و ما میدانیم که آقایان ته دلشان نمیخواهند بچههای خوشفکر و فعال که هیچگونه انگ خارج از نظام بودن هم نمیتوان به آنان زد بهتر است زندان باشند یا مرعوب شده و منزوی شوند.
طباطبایی، خرداد ماه سال گذشته برای پرونده جدید خود که این بار نیز توسط سپاه تنظیم شده بود، به دادسرا احضار شد که پس از تفهیم اتهام برای اجرای حکم ۵ ماهه خود به بند سیاسی زندان زنان اوین منتقل و در ۲۰ آبان ماه همان سال پس از طی دوران محکومیت خود آزاد شده بود.
شهناز سیاقی میگوید: از سپاه خیلی دلم گرفته. دردمندم نه چون ریحانه به زندان رفت، اما اینکه به خاطر پست فیس بوکی برای آقای جلیلی و قالیباف یا اردوی شهرکرد که مراسم قانونی بوده، یک سال در حبس بماند تلخ است. اگر دختر من دزد یا مفسد اقتصادی بود یا داخل بده بستانهایی که هر روز افشاگریهایش را میبینید و میشنوید بود الان زندگی خودش را داشت.
وی ادامه میدهد: ظاهرا بچههای ما باید تاوان این را بدهند که قلبشان برای این کشور میتپد و نمیتوانند بیتفاوت باشند. مثل خیلی از بچههایی که هنوز زندانند یا آنها که این سالها آنجا بودند. جرم این بچهها دلسوزی و دغدغه داشتن است. این که فکر میکنند و بدیها را میبنند.
مادر طباطبایی در پایان میگوید: نهم دی عکس آقای خاوری را دیدم که سال ۸۸ در راهپیمایی بوده. با خودم فکر کردم بله درست است. بچهی من خطرناک است. علی شریعتی و حسین نورانینژاد و بهاره هدایت و … خطرناکند وگرنه امثال آقای خاوری و خیلی های دیگر که همهمان میشناسیم که خطری ندارند و میتوانند به راحتی آزادانه زندگی کنند. اما خدا جای حق نشسته است. من نگران نیستم و مطمئنم که بالاخره این هزینهها به بار مینشیند روزی ما هم طعم آرامش و عدالت و آزادی واقعی را میچشیم.
مادر این زندانی سیاسی با اعلام این خبر به کلمه گفت: این چهارمین بار است که ریحانه از در این زندان وارد میشود و فقط خدا میداند که در دل یک مادر چه میگذرد، هرچند من در مقابل مادر خیلی از جوانها سرم پایین است از شرم. من در مقابل مادر علی شریعتی، مادر بهاره هدایت، مادر سهراب… حق گله ندارم. من خدا رو شکر میکنم که دخترم را طوری تربیت کردهام که با همهی سختیها از مسیر حق خارج نشده است.
آبان ماه امسال کلمه خبر داده بود که ریحانه طباطبایی به یک سال حبس تعزیری و دو سال محرومیت از عضویت در احزاب، گروه ها، دستجات سیاسی و فعالیت در رسانه ها و مطبوعات و فضای مجازی محکوم شده است.
جلسه محاکمه این روزنامه نگار به اتهام تبلیغ علیه نظام ۹ آذر ماه به ریاست قاضی صلواتی برگزار و پس از نزدیک به یک سال، حبس تعزیری این روزنامه نگار سبز تایید شد.
شهناز سیاقی میگوید: ما انقلاب کردیم چون نمیتوانستیم در مقابل ظلم سکوت کنیم. و اگر امروز ریحانهی من هم علیرغم همهی تهدیدهایی که میشود از سوی بازجو که اگر حرف بزنی یا فعالیت سیاسی داشته باشی برایت پروندهی جدید باز میکنیم، دست از نقد کردن نمیکشد و تحت لوای قانون به فعالیتهای قانونی خود ادامه میدهد یعنی ما توانستهایم نسل خوبی تربیت کنیم.
وی در ادامه میافزاید: هرچند سخت است با دست خودت دخترت را تحویل زندان بدهی اما هزار بار خدا را شاکرم که ریحانه در مسیر حق است و خطایی مرتکب نشده و ما را شرمنده نکرده است. سرمان بالاست و فقط میتوانیم امید داشته باشیم که عدالت در این فضای امنیتی حاکم شود تا معلوم شود که فرزندان ما باید حکم بگیرند یا افرادی که هر روز صدمهها و لطمههای غیرقابل جبران به کشور و نظام و مردم میزنند.
ریحانه طباطبایی پیش از این در آذر ماه سال ۸۹ توسط سپاه بازداشت شده بود. وی بابت این بازداشت محکوم به یک سال حبس شد که دادگاه تجدید نظر آن را به شش ماه حبس تعزیری و شش ماه حبس تعلیقی تبدیل کرد. این فعال سیاسی سبز در بهمن ماه سال ۹۱ نیز به همراه تعدادی از روزنامه نگاران توسط وزارت اطلاعات بازداشت شد.
مادر ریحانه طباطبایی میگوید: ما حدس میزدیم که فشارها همزمان با آغاز انتخابات بیشتر و احکام اجرا شود. قطعا اگر ریحانه بیرون میماند در ستاد انتخاباتی فعالیت میکرد و ما میدانیم که آقایان ته دلشان نمیخواهند بچههای خوشفکر و فعال که هیچگونه انگ خارج از نظام بودن هم نمیتوان به آنان زد بهتر است زندان باشند یا مرعوب شده و منزوی شوند.
طباطبایی، خرداد ماه سال گذشته برای پرونده جدید خود که این بار نیز توسط سپاه تنظیم شده بود، به دادسرا احضار شد که پس از تفهیم اتهام برای اجرای حکم ۵ ماهه خود به بند سیاسی زندان زنان اوین منتقل و در ۲۰ آبان ماه همان سال پس از طی دوران محکومیت خود آزاد شده بود.
شهناز سیاقی میگوید: از سپاه خیلی دلم گرفته. دردمندم نه چون ریحانه به زندان رفت، اما اینکه به خاطر پست فیس بوکی برای آقای جلیلی و قالیباف یا اردوی شهرکرد که مراسم قانونی بوده، یک سال در حبس بماند تلخ است. اگر دختر من دزد یا مفسد اقتصادی بود یا داخل بده بستانهایی که هر روز افشاگریهایش را میبینید و میشنوید بود الان زندگی خودش را داشت.
وی ادامه میدهد: ظاهرا بچههای ما باید تاوان این را بدهند که قلبشان برای این کشور میتپد و نمیتوانند بیتفاوت باشند. مثل خیلی از بچههایی که هنوز زندانند یا آنها که این سالها آنجا بودند. جرم این بچهها دلسوزی و دغدغه داشتن است. این که فکر میکنند و بدیها را میبنند.
مادر طباطبایی در پایان میگوید: نهم دی عکس آقای خاوری را دیدم که سال ۸۸ در راهپیمایی بوده. با خودم فکر کردم بله درست است. بچهی من خطرناک است. علی شریعتی و حسین نورانینژاد و بهاره هدایت و … خطرناکند وگرنه امثال آقای خاوری و خیلی های دیگر که همهمان میشناسیم که خطری ندارند و میتوانند به راحتی آزادانه زندگی کنند. اما خدا جای حق نشسته است. من نگران نیستم و مطمئنم که بالاخره این هزینهها به بار مینشیند روزی ما هم طعم آرامش و عدالت و آزادی واقعی را میچشیم.