محمد رضا عالیپیام، شاعر طنزپرداز ایرانی چند روز پیش از نوروز، چهارشنبه ۲۶ اسفند از زندان رجایی شهر (گوهردشت) آزاد شد. او که با تخلص «هالو» اشعارش را منتشر میکند، به علت سرودن اشعار انتقادی در قالب طنز، محاکمه و به ۱۵ ماه حبس محکوم شده بود.
عالیپیام به اتهام «تبلیغ علیه نظام، توهین به مقدسات، توهین به بنیانگذار جمهوری اسلامی، رهبری، ریاست جمهوری و مسئولان نظام» به زندان انداخته بودند.
این شاعر شیرینسخن چهارشنبه ۱۱ فروردین یکی دیگر از اشعاری را که در زندان سروده، منتشر کرد. غزلی در وزن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن، در گفتوگو با حافظ درباره وضع گروهی از زندانیان در بند دو زندان رجاییشهر (گوهردشت).
میخوانیم:
الا یا ایها الساقی ادرکاسن و ناولها
که طنز آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
به زندان رجایی شهر، بند دو، بفرما چای
میان دستهی اشرار و معتادان و قاتلها
حشیش و شیشه و چرس و کرک ما بین معتادان
از آن سوی دگر تیزی و چاقو و قمه مابین جاهلها
به زیر پله، پشت در، به خودکامی و بدنامی
ملاقات و بده بستان مایلها و فاعلها
دمادم جنگ و دعوا بین قوم خال کوبیده
سر بیست و یک و بیست و دو ساله بچه خوشگلها
من و امثال ماها را چه امن و عیش چون هر دم
خطر میبارد از دیوار و در از این اراذلها
شب تاریک و تنهایی و دیواری چنین حایل
کجا دانند آن آسوده خوابیده به منزلها
لب خود را ببند از شعر اگر قاضی چنین فرمود
که قاضی بیخبر باشد ز راه و رسم عاقلها
من و یک دفتر و خودکار بین این همه لوطی
منم چون قطعهای ناجور بین تکه پازلها
خودم این جا اسیر عدهای اوباش و لایعقل
دلم در انجمنها و شب شعر است و محفلها
مرنج از وحشت و تنهایی زندان خود هالو
که بدخواه تو وا مانده است از شعر تو در گلها