«جعفر عظیمزاده» و «اسماعیل عبدی» دو تن از فعالین کارگری و فرهنگی زندانی، با انتشار بیانیهی مشترکی اعلام کردند همزمان با روز جهانی کارگر دست به اعتصاب غذای نامحدود خواهند زد.
در بخشی از این بیانیه آمده است: فعالیتهای ما برای دستیابی به مطالبات قانونی و انسانیمان چنان محرز است که حتی مصادیقی هم که بر اساس آنها در پروندههایمان به ما اتهامات امنیتی وارد کردهاند تماما معطوف به فعالیتهایی از قبیل جمعآوری امضا در اعتراض به دستمزدهای زیر خط فقر، ایجاد تشکلهای مستقل کارگران و معلمان و فعالیت در آنها، شرکت در تجمعات صنفی در مقابل مجلس و وزارت کار و ارائه نامههای اعتراضی به نهادهای مسئول و دیگر کنشگریهای صنفی است.
متن این بیانیه را به گزارش سحام با هم میخوانیم:
امروزه بر هیچ انسان شریف و منصفی پوشیده نیست که میلیونها کارگر و معلم و دیگر زحمتکشان کشور با شرایط معیشتی طاقتفرسا و غیرقابل تحملی دست به گریبانند و سالهاست ابتداییترین حقوق انسانی آنان به طور وقفه ناپذیری پایمال میشود.
تحمیل دستمزدهای زیر خط فقر، عدم پرداخت به موقع دستمزدها در ابعادی گسترده، نابودی کامل امنیت شغلی اکثریت قریب به اتفاق کارگران با قراردادهای موقت و سفید امضا و بخش چشمگیری از معلمان تحت عناوین مختلفی همچون معلمان آزاد، حقالتدریس، شرکتی، پیمانی و پیش دبستانی، بهکارگیری معلمان آزاد با مدارک تحصیلی لیسانس و بالاتر با حقوق سیصد هزار تومانی و بدون بیمه، نهادینه کردن گسترده شرکتهای پیمانکاری در صنایع بزرگ و متوسط دولتی و غیردولتی و غارت مضاعف دسترنج کارگران، گسترش کار کودکان، عدم اجرای کامل قانون نظام هماهنگ پرداخت و مصوبات هیات وزیران در مورد فرهنگیان شاغل و بازنشسته، رشد فزاینده مدارس غیرانتفاعی و هیات امنایی و نابودی تدریجی آموزش و تحصیل رایگان، غارت و چپاول صندوق تامین اجتماعی و برخی دیگر از صندوقهای بازنشستگی، ممنوعیت ایجاد تشکلهای مستقل کارگران و معلمان و امنیتی کردن اعتراضات آنان، قطع سوبسید کالاهای اساسی مانند نان، آب،برق، گاز، لبنیات و…، تنها گوشههایی از بی عدالتیها و شرایط مشقت باری است که بر کارگران و معلمان تحمیل شده است.
تحمیل چنین وضعیتی بر کارگران و معلمان و دیگر زحمتکشان به مثابه اکثریت عظیم مردم ایران، امروزه عرصه را چنان بر زندگی و هستی آنان تنگ کرده است که علیرغم جا افتادن اجباری کار روزانه ۱۲ ساعته و حتی ۱٨ ساعته در میان کارگران به عنوان ساعت کار معمول و روی آوری معلمان به مشاغل دوم و سوم، آنان نه تنها قادر به تامین حداقلهایی از استانداردهای زندگی امروزی نیستند، بلکه اکثریت عظیمی از آنها از خط فقر به خط بقا رانده شدهاند.
اما پاسخ دولتهای مختلف به این وضعیت فلاکتبار، تنها و تنها تشدید سرکوب اعتراضات صنفی کارگران و معلمان، تلاش برای تحمیل بیحقوقی بیشتر به آنان و بر این بستر تسهیل زمینههای غارت و چپاول روز افزون سفرههای خالی آنها بوده است.
به طوریکه در نتیجه این سیاستها از زمان استقرار دولت روحانی به این سو بخشنامه ممنوعیت اعتصاب و اعتراض از سوی قوه قضائیه بطور رسمی به برخی مراکز کارگری ابلاغ شده، دامنه سرکوب اعتراضات کارگران و معلمان در ابعادی سراسری به اعتراضات آرام آنان در محل کارشان گسترش پیدا کرده، صدها کارگر و معلم احضار، بازداشت و تحت تعقیب قضایی قرار گرفته اند، چهرههای موثر معدود تشکلهای مستقل کارگران و معلمان با اتهامات سنگین امنیتی مواجه شدهاند و تعدادی از آنان و منجمله ما در حال گذراندن حبسهای طولانی در زندانهای کشور هستیم.
به ما اتهام «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی کشور» زدهاند و بر این اساس با حکمهای طویل المدت در زندان اوین محبوس هستیم. ما همچون هزاران کارگر و معلم معترض، هیچ فعالیتی جز دفاع از کرامت انسانی خود و هم طبقهایهایمان نداشتیم. تمام فعالیتهای ما و دیگر همکاران زندانیمان در کانون صنفی معلمان، اتحادیه آزاد کارگران ایران و دیگر تشکلهای مستقل کارگری و معلمان در مقابل دیدگان افکار عمومی قرار دارد و بر همگان روشن است.
فعالیتهای ما برای دستیابی به مطالبات قانونی و انسانیمان چنان محرز است که حتی مصادیقی هم که بر اساس آنها در پروندههایمان به ما اتهامات امنیتی وارد کردهاند تماما معطوف به فعالیتهایی از قبیل جمعآوری امضا در اعتراض به دستمزدهای زیر خط فقر، ایجاد تشکلهای مستقل کارگران و معلمان و فعالیت در آنها، شرکت در تجمعات صنفی در مقابل مجلس و وزارت کار و ارائه نامههای اعتراضی به نهادهای مسئول و دیگر کنشگریهای صنفی است.
بدینگونه بر اساس مستندات رایهایی که بر علیه ما صادر شده است باید گفت هرگونه تلاش برای اجرای قوانین حداقلی موجود و مبارزه برای بهبود شرایط زندگی و معیشت کارگران و معلمان در این کشور اقدام علیه امنیت ملی محسوب میشود.
ما میدانیم و بر این امر اذعان داریم که با فعالیتهایمان امنیت و آسایش کسانی را که بر بستر قانون شکنی و تحمیل فقر و فلاکت بر کارگران و معلمان سالیان سال دست به غارتگری زدهاند به خطر انداختهایم و با اصرار بر تحقق خواستهای بر حقمان تداوم منافع چپاوگرانهی آنان را به چالش کشیدهایم.
اما آنان با نشاندن منافع و امنیت خود به جای امنیت ملی کشور و بر این بستر با هدف وا داشتن کارگران و معلمان معترض برای تمکین به وضعیت فلاکتبار موجود، ما و دیگر فعالین کارگری و معلمان را به بند کشیدهاند.
لذا ما در گرامیداشت اول ماه می روز جهانی کارگر و اعلام همبستگی با کارگران جهان، به مناسبت این روز بزرگ در اعتراض به امنیتی کردن فعالیتهای صنفی و تجمعات و اعتصابات کارگران و معلمان، دستمزدهای زیر خط فقر، ممنوعیت برگزاری مستقلانه و آزادانه روز جهانی کارگر و روز جهانی معلم، عدم شفافیت و عمل موثر سازمان جهانی کار ILO در قبال نقض حقوق بنیادین کارگران و معلمان ایران و با خواست خارج کردن اتهام «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی کشور» و دیگر اتهامات امنیتی از پروندههای مفتوح کارگران و معلمان معترض و برداشتن اینگونه اتهامات جعلی و ساختگی از پروندههای خود و دیگر فعالین کارگری و معلمان زندانی از روز دهم اردیبهشت ماه دست به اعتصاب غذای نامحدود خواهیم زد.
رونوشت به: کنفدراسیون بین المللی اتحادیههای کارگری ITUC و سازمان جهانی معلمان EI
جعفر عظیمزاده، زندان اوین – بند ٨
اسماعیل عبدی، زندان اوین- اندیشگاه ٨