Reza Amiri
به گزارش رادیو پارس _به نقل از منبع موثق
سه ﺳﺎﻝ ﺍﺯ ﺣﺒﺲ هفت سال و شش ماه سهیل عربی ﮔﺬﺷﺖ ؛ اما همچنان با درخواست آزادی مشروط و حتی مرخصی او موافقت نشده است.
ﺑﻪ ﺟﺮﻡ ﺍﻧﺘﻘﺎﺩ ﺍﺯ ﻧﻈﺎﻡ ﻭ مذهب
ﺳﻬﯿﻞ ﻋﺮﺑﯽ
ﻣﺘﻮﻟﺪ ۱۳۶۴/۵/۳۰
ﻓﺎﺭﻍ ﺍﻟﺘﺤﺼﯿﻞ ﺭﺷﺘﻪ ﻋﮑﺎﺳﯽ
ﻣﺘﺎﻫﻞ ﻭ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﯾﮏ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺭﻭﮊﺍﻥ
ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺩﺭ ﺁﺗﻠﯿﻪ ﻋﮑﺎﺳﯽ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﺑﻮﺩ ؛ﺗﺎ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﺷﺎﻧﺰﺩﻩ ﺁﺫﺭ ﻣﺎﻩ ﻧﻮﺩ ﻭ ﺩﻭ ﺩﺭ ﻣﻨﺰﻝ ﺗﻮﺳﻂ ﻧﯿﺮﻭﻫﺎﯼ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ثارالله ﺳﭙﺎﻩ ﺩﺳﺘﮕﯿﺮ ﺷﺪ ﻭ ﺑﻪ بند امنیتی ۲اﻟﻒ اطلاعات ﺳﭙﺎﻩ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﺷﺪ .
ﭘﺲ ﺍﺯ ﺩﻭﻣﺎﻩ ﺑﺎﺯﺟﻮﯾﯽ ﺗﻮﺳﻂ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﺳﭙﺎﻩ ﺩﺭ ﺷﻌﺒﻪ ﺩﻭﺍﺯﺩﻩ ﺩﺍﺩﺳﺮﺍﯼ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻭ ﺭﺳﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺷﺮﺡ ﺫﯾﻞ ﺗﻔﻬﯿﻢ ﺍﺗﻬﺎﻡ ﺷﺪ .
ﯾﮏ : ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﺗﺒﻠﯿﻐﯽ ﻋﻠﯿﻪ ﻧﻈﺎﻡ ﺑﺎﺳﺘﺘﺎﺩ ﻋﮑﺲ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺳﻬﯿﻞ ﻋﺮﺑﯽ ﺍﺯ ﺭﺍﻫﭙﯿﻤﺎﯾﯽ ﻫﺎﯼ ﺳﺎﻝ ﻫﺸﺘﺎﺩ ﻭ ﻫﺸﺖ ﻭ ﺳﺮﮐﻮﺏ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﻌﺘﺮﺽ ﺗﻮﺳﻂ ﻧﯿﺮﻭﻫﺎﯼ ﺑﺴﯿﺞ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﻋﮑﺴﻬﺎﯾﯽ ﺑﺎ ﺳﻮﮊﻩ ﻫﺎﯼ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺍﺯ ﺳﻄﺢ ﺷﻬﺮ ﻣﺜﻞ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﻧﺎﻣﻨﺎﺳﺐ ﮔﺸﺖ ﺍﺭﺷﺎﺩ ﺑﺎ ﻣﺮﺩﻡ ؛ﻓﻘﺮ ؛ ﺍﻋﺘﯿﺎﺩ ﻭ …
ﻭ ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﻧﻮﺷﺘﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﻧﺘﻘﺎﺩﯼ
ﺩﻭ : ﺗﻮﻫﯿﻦ ﺑﻪ ﻣﻘﺎﻣﺎﺕ
ﮐﻪ ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺑﻨﺎ ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﻭﮐﻼ ﻫﯿﭻ ﮔﻮﻧﻪ ﻣﻄﻠﺐ ﺗﻮﻫﯿﻦ ﺁﻣﯿﺰﯼ ﺩﺭ ﭘﺮﻭﻧﺪﻩ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﻧﯿﺴﺖ ﻭ ﺻﺮﻓﺎ ﻣﻘﺎﻻﺕ ﺍﻧﺘﻘﺎﺩﯼ ﺭﺍ ﺗﻮﻫﯿﻦ ﺗﻠﻘﯽ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ .
ﺳﻪ : ﺗﻮﻫﯿﻦ ﺑﻪ ﺑﻨﯿﺎﻥ ﮔﺬﺍﺭ ﺍﻧﻘﻼﺏ ﻭ ﺭﻫﺒﺮ ﺍﺯ ﻃﺮﯾﻖ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻭ ﺩﺭﺝ ﮐﺎﺭﯾﮑﺎﺗﻮﺭ
ﻣﺜﻞ ﻣﻮﺭﺩ ﻗﺒﻞ
ﭼﻬﺎﺭ : ﺍﻫﺎﻧﺖ ﺑﻪ ﻣﻘﺪﺳﺎﺕ
ﮐﻪ ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﻭﮐﻼ ﺻﺮﻓﺎ ﻧﻘﻞ ﻗﻮﻝ ﻭ ﺑﺎﺯﻧﺸﺮ ﺍﺣﺎﺩﯾﺚ ﮐﻤﺘﺮ ﺩﯾﺪﻩ ﺷﺪﻩ ﻭ ﻣﻘﺎﻻﺗﯽ ﺑﺎ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺳﮑﻮﻻﺭﯾﺴﻢ ﺭﺍ ﺗﻮﻫﯿﻦ ﺗﻠﻘﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ .
ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﺗﻤﺎﻡ ﺑﺎﺯﭘﺮﺳﯽ ﺑﻪ ﺑﻨﺪ ۳۵۰ ﺍﻭﯾﻦ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﺷﺪ ﻭ ﺧﺮﺩﺍﺩ ﻣﺎﻩ ﺳﺎﻝ ﻧﻮﺩ ﻭ ﺳﻪ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺩﺍﺩﮔﺎﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﺳﯿﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﺍﺗﻬﺎﻡ ﺳﺐ ﺍﻟﻨﺒﯽ ﺩﺭ ﺷﻌﺒﻪ ﻫﻔﺘﺎﺩ ﻭ ﯾﮏ ﮐﯿﻔﺮﯼ ﺍﺳﺘﺎﻥ ﺑﻪ ﺭﯾﺎﺳﺖ ﻗﺎﺿﯽ ﺧﺮﺍﺳﺎﻧﯽ ﺗﺸﮑﯿﻞ ﺷﺪ ﻭ ﺑﻨﺎ ﺑﻪ کیفر ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪﻩ ﺩﺍﺩﺳﺘﺎﻥ ﻭ ﺣﮑﻢ ﻗﺎﺿﯽ ﻭ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﻣﺴﺘﺸﺎﺭﺍﻥ ﺳﻬﯿﻞ ﻋﺮﺑﯽ ﺑﺎﺑﺖ ﺳﺐ ﺍﻟﻨﺒﯽ به اعدام ﻣﺤﮑﻮﻡ ﺷﺪ .
ﺍﮔﺮﭼﻪ ﻭﮐﻼﯼ ﺁﻗﺎﯼ ﻋﺮﺑﯽ ﻣﻌﺘﻘﺪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺍﯾﻦ ﺣﮑﻢ ﻭﺟﺎﻫﺖ ﻗﺎﻧﻮﻧﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﮔﻮﻧﻪ ﻣﻄﻠﺒﯽ ﮐﻪ ﻣﺼﺪﺍﻕ ﺳﺐ ﺑﺎﺷﺪ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﻻﺕ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺻﺮﻓﺎ ﻧﻘﺪ ﻣﺬﻫﺐ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﻨﺎ ﺑﺮ ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﺗﺠﺪﯾﺪ ﻧﻈﺮ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﺍﻣﺎ ﻗﺎﺿﯽ تجدیدﻧﻈﺮ ﻋﻠﯽ ﺭﺍﺯﯾﻨﯽ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺣﮑﻢ ﺭﺍ ﺗﺎﯾﯿﺪ کرد ﺑﻠﮑﻪ ﯾﮏ ﺍﻋﺪﺍﻡ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﺟﺮﻡ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﮔﺴﺘﺮﺩﻩ ﺩﺭ ﺟﻬﺖ ﺗﺤﺮﯾﮏ ﻣﺮﺩﻡ ﻋﻠﯿﻪ ﻧﻈﺎﻡ ﻭ ﺩﻋﻮﺕ ﺑﻪ ﺭﺍﻫﭙﯿﻤﺎﯾﯽ ﻭ ترویج ﺑﯽ دینی ﺑﻪ ﺍﺣﮑﺎﻡ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﮐﺮﺩ .
ﻭﮐﻼﯼ ﺁﻗﺎﯼ ﻋﺮﺑﯽ ﻣﺠﺪﺩﺍ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺍﻋﺎﺩﻩ ﺩﺍﺩﺭﺳﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻧﻪ ﻣﺎﻩ ﺗﻼﺵ ﻭﮐﻼ ﻭ ﻫﻤﺴﺮ ﺁﻗﺎﯼ ﻋﺮﺑﯽ ﻭ ﻓﺸﺎﺭ ﻧﻬﺎﺩﻫﺎﯼ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮﯼ و رسانه ای ﺣﮑﻢ ﺗﻮﺳﻂ ﻗﺎﺿﯽ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﻧﻘﺾ ﺷﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺷﻌﺒﻪ ﻫﻢ ﻋﺮﺽ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺷﺪ .
ﺩﺭ ﻧﻬﺎﯾﺖ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺗﺤﻤﻞ ﺩﻭﺳﺎﻝ ﺗﺤﺖ ﺣﮑﻢ ﺍﻋﺪﺍﻡ ﺑﻮﺩﻥ ﻭ ﻓﺸﺎﺭ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ وی ﻭ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺍﺵ ﺩﺍﺩﮔﺎﻩ ﮐﯿﻔﺮﯼ ﯾﮏ ﺍﺳﺘﺎﻥ ﺷﻌﺒﻪ ﺩﻩ ﺣﮑﻢ ﺍﻋﺪﺍﻡ ﺭﺍ ﺷﮑﺴﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺳﺐ ﺍﻟﻨﺒﯽ ﯾﻌﻨﯽ ﻓﺤﺎﺷﯽ ﺑﻪ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺻﻮﺭﺕ ﻧﮕﺮﻓﺘﻪ، وی را به ﺑﯿﺴﺖ ﻭ ﺩﻭ ﺳﺎﻝ و ﺷﺶ ﻣﺎﻩ ﺣﺒﺲ که ﺑﻪ ﺍﺳﺘﻨﺎﺩ ﻣﺎﺩﻩ ﻗﺎﻧﻮﻧﯽ ۵۱۳ ﮐﻪ ﺍﺷﺪ ﻣﺠﺎﺯﺍﺕ ﺩﺭ ﺁﻥ ﭘﻨﺞ ﺳﺎﻝ و هفت سال و شش ماه در صورت تعدد جرم ﺗﻌﯿﯿﻦ ﺷﺪﻩ ﻣﺤﮑﻮﻡ ﮐﺮﺩ !
ﮐﻪ ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺑﺎ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺗﺠﻤﯿﻊ ﺍﺣﮑﺎﻡ ﺣﮑﻢ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺑﻪ ﻫﻔﺖ ﺳﺎﻝ ﻭ ﺷﺶ ﻣﺎﻩ ﺣﺒﺲ ﺑﻪ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﺻﺪ ﺿﺮﺑﻪ ﺷﻼﻕ ﻭ ﺩﻭ ﺳﺎﻝ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﺗﺤﻘﯿﻘﯽ ﺩﯾﻨﯽ اﺟﺒﺎﺭﯼ ﺩﺭ ﺩﻓﺘﺮ ﻣﺼﺒﺎﺡ ﯾﺰﺩﯼ ﻭ ﺩﻭ ﺳﺎﻝ ﻣﻤﻨﻮﻉ ﺍﻟﺨﺮﻭﺟﯽ ﺍﺯ ﮐﺸﻮﺭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﺗﻤﺎﻡ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺣﺒﺲ ﻣﺤﮑﻮﻡ ﮐﺮﺩ .
ﭘﺲ ﺍﺯ ﺩﺍﺩﮔﺎﻩ ﮐﯿﻔﺮﯼ ﺍﺳﺘﺎﻥ ﻧﻮﺑﺖ ﺑﻪ ﺩﺍﺩﮔﺎﻩ ﺍﻧﻘﻼﺏ ﺷﻌﺒﻪ ﭘﺎﻧﺰﺩﻩ ﻗﺎﺿﯽ ﺻﻠﻮﺍﺗﯽ ﺭﺳﯿﺪ ﺗﺎ ﺳﻬﯿﻞ ﻋﺮﺑﯽ ﺭﺍ ﻣﺤﮑﻮﻡ ﺑﻪ ﺳﻪ ﺳﺎﻝ ﺣﺒﺲ ﺑﺎﺑﺖ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﺗﺒﻠﯿﻐﯽ ﻋﻠﯿﻪ ﻧﻈﺎﻡ ﻭ ﺗﻮﻫﯿﻦ ﺑﻪ ﺭﻫﺒﺮﯼ ﮐﻨﺪ . ﺍﯾﻦ ﺣﮑﻢ ﮐﻤﺘﺮ ﺍﺯ ﺩﻭ ﺭﻭﺯ ﺗﻮﺳﻂ ﺷﻌﺒﻪ ۵۴ ﺗﺠﺪﯾﺪ ﻧﻈﺮ ﻗﺎﺿﯽ ﭘﻮﺭ ﻋﺮﺏ ﺗﺎﯾﯿﺪ ﺷﺪ .
ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﺍﺩﮔﺎﻩ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻭ ﺭﺳﺎﻧﻪ ﺑﻨﺎ ﺑﻪ ﺍﺗﻬﺎﻡ ﺗﻮﻫﯿﻦ ﺑﻪ ﻣﻘﺎﻣﺎﺕ ﻧﻈﺎﻡ ﭘﺎﻧﺼﺪ ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺟﺮﯾﻤﻪ ﻭ ﺳﯽ ﺿﺮﺑﻪ ﺷﻼﻕ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻣﺠﺎﺯﺍﺕ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺖ .
ﮔﻔﺘﻨﯽ ﺍﺳﺖ ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﮔﺬﺷﺖ ﺳﻪ ﺳﺎﻝ ﻫﻨﻮﺯ ﻭﮐﻼﯼ ﺁﻗﺎﯼ ﻋﺮﺑﯽ ﻭ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺗﺠﻤﯿﻊ ﺍﺣﮑﺎﻡ ﭘﺮﻭﻧﺪﻩ ﻫﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﻣﻮﻓﻖ ﻧﺸﺪﻩ ﺍﻧﺪ .
ﺑﻪ ﺩﻟﯿﻞ ﺗﻤﮑﯿﻦ ﺍﺯ ﺣﮑﻢ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﯾﮏ ﺳﺎﻝ ﺗﺨﻔﯿﻒ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪ ﺍﻣﺎ ﭘﺲ ﺍﺯ ﮔﺬﺷﺖ ﯾﮏ ﺳﺎﻝ ﺗﺨﻔﯿﻒ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻪ ﺷﺪ ﻭ ﯾﮏ ﺳﺎﻝ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﺷﺪ .
همچنین ﻭﺛﯿﻘﻪ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﮐﻪ ﻭﺟﺎﻫﺖ ﻗﺎﻧﻮﻧﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﻣﺒﻠﻎ ﻭﺛﯿﻘﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﺳﯽ ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﺎﻥ میباشد ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺯﻧﺪﺍﻧﯿﺎﻥ ﻋﺎﺩﯼ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ، ﺍﻣﺎ ﺑﺮﺍﯼ زندانیان ﺳﯿﺎﺳﯽ و عقیدتی به ازاء هر سال ﺻﺪ میلیون تومان ﺣﺴﺎﺏ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ .
محکومیت بر اساس ویکی پدیا:
اتهامات وی سبالنبی و اهانت به امامان شیعه و همچنین سید علی خامنهای و احمد جنتی و غلامعلی حداد عادل است. در پی این اتهامات عربی به اعدام محکوم گردید و حکم وی در روز ۴ آذر ۱۳۹۳ در دیوان عالی کشور به تایید رسید.
در حالی که رسانه های حکومتی، به سهیل اتهام تجاوز به «عنف» می زنند، سایت سحام نیوز متن دادنامه «سهیل عربی» را برای نخستین بار منتشر میکند و اعلام میکند مطابق نص صریح حکم دادگاه، اعدام سهیل عربی نه به خاطر تجاوز به عنف، بلکه به خاطر اتهام دیگری که «سب النبی» خوانده شده، میباشد.
موارد نقض حقوق بشر در پرونده سهیل عربی
آذر ماه ۱۳۹۳،سازمان حقوق بشری «عدالت برای ایران» طی یک گزارش تفصیلی به ارائه موارد نقض حقوق بشر در پرونده سهیل عربی پرداخته است. بر اساس این گزارش؛
– نقض اصل منع بازداشت خودسرانه با دستگیری بدون ارائه حکم
– نقض اصل ممنوعیت شکنجه با اخذ اقرار تحت فشار روحی و تهدید
– نقض اصول دادرسی منصفانه به دلیل عدم دسترسی به مشاوره حقوقی و محرومیت از ملاقات با وکلا
– نقض حق آزادی بیان و حق حیات به دلیل حکم اعدام به دلیل پستهای فیسبوکی
– نقض حقوق شهروندی با ممانعت از تماس و ملاقات با خانواده
از جمله این موارد می باشد.
محکومیت
سهیل عربی، در دادگاه تجدید نظر، به ۹۰ ماه زندان و دو سال تحقیقات مذهبی برای اثبات پشیمانی و نجات از حکم اعدام محکوم شد. او میبایست ضمن گذراندن هفت سال ونیم زندان، برای حذف مجازات اعدام و اثبات ندامت خود، باید ۱۳ جلد کتاب در حوزه دین شناسی، مذهب شناسی و رفع شبهات دینی بخواند. در مرحله دوم باید از هر کتاب ۵ تا ۱۰ صفحه خلاصه تهیه کند. او همچنین در تماس با موسسه «در راه حق» و پژوهشکده امام خمینی باید پاسخ شبهات خود را بگیرد و پرسش و پاسخ ها را به صورت مکتوب به دادگاه ارائه کند. او همچنین باید مقاله ای با موضوع دین یا مذهب شناسی تهیه و برای نوشتن آن به ۵ تا ۱۰ کتاب رجوع کند. او باید طی دو سال و هر سه ماه یک بار گزارش تحقیقات خود را به دادگاه ارائه کند تا پس از اثبات پشیمانی اش برای دادگاه و تغییر در رفتارش از مجازات اعدام نجات یابد.
نامه تبریک سهیل عربی برای تولد دخترش:
دل آدمی دلایلی برای خود دارد که عقل ظاهربین عاجز از فهمیدنشان است.
رژانم. این روزها اندوهی که در ژرفای نگاهت بود بیشتر به چشم می آید؛ می دانم که این سومین نبودنم در جشن زادروزت افزون بر غم های دیگرت شده و هرچه بزرگتر میشوی نداشته هایی که دلیل بیشترش محبوس شدن من است برایت محسوس تر می شود و ذهنت درگیر چراهای بسیاری می شود.
بیا تا باهم سفری به گذشته ها بکنیم، شاید پاسخی برایت پیدا شود. برگردیم به روزی که من و نسترن بالاخره به هم رسیدیم، همسر شدیم و با همدلی به پیش رفتیم و خانواده ای ثروتمند نه از وسایل و پول که از عشق تشکیل دادیم. باهمان امکانات اندک سرشار از حس خوشبختی بودیم و خواستیم تو نیز شریک و همراه ما در ادامه زندگی باشی…
نام روژانو را برایت انتخاب کردیم. روژانو یعنی روز نو. به این امید که روزها برای نسل تو شود و نسل شما ”دیگر نسل سوخته نباشد.” با بی عدالتی ها و برای رسیدن به آزادی مبارزه کند. پاسخ اعتراض را با گلوله و باتوم و کهریزک نگیرد، به جرم نوشتن و انتقاد حبس و اعدام نشود…
اگرچه می دانم و می دانستم که راه دشواری برای رسیدن به آرزوهایم در پیش است.
دخترم، درک می کنم که در این سه سال دشواری فراوانی را تحمل کرده اید. برای تمام آن روزهایی که دوست داشتی باهم از مهدکودک برگردیم. برای تمام شب هایی که می خواستی و می خواستم برایت قصه بگویم. برای آن سه سفره هفت سینی که حسرت عیدی گرفتن از من به دلت ماند و برای تک تک لحظه هایی که کنارتان نبودم غمگینم.
امروز وارد هشتمین سال زندگی ات خواهی شد. صرف نظر از تمام آسیب های جبران ناپذیری که در این سه سال دیده ای، برای آنچه امروز هستی خوشحالم. خوشحال از اینکه به نیکی پرورش یافته ای.
یاد دارم روزی را که در ملاقات غمگین بودی و دلیلش این بود که در خیابان چند کودک کار را دیده بودی و مشاهده لرزیدن و دردهای ایشان پریشانت کرده بود؛ یا آن روز که از مادرت خواستی برایت کاپشن خیلی گران خریداری نکند زیرا نگران بودی دوستانی که توان خرید لباس نو ندارند، احساس آزردگی کنند.
خرسندم که نیک فهمیده ای درد دیگران درد ما هم هست.
چند روز دیگر مدرسه ها آغاز به کار می کنند و جشن کلاس اولی شدنت را خواهیم گرفت. آری کلاس اولی شدنت! گرچه برای من اینکه سه سال است در کلاس مقاوت و ایستادگی درس میخوانی و به گواهی همان غمگینی دیدن کودکان کار نمره ات بیست است دخترکم.
درس هایت را به خوبی خواهی آموخت و بزرگتر که شدی به تمام لحظه هایی که مقاومت کردیم و خم نشدیم افتخار خواهی کرد. روز های نو از آن ما است و تو نیز خواهی فهمید که با وجود تمام زجر هایی که کشیدیم و در اوج سختی ها خوشبخت بودیم، چرا که با عشق زیستیم.
با عشق زندگی کن دخترکم
زادروزت خجسته باد…
بابا سهیل
یازدهم امرداد ماه نود و پنج