تشدید شکنجە روانی اطلاعات و سپاە بر زینب جلالیان برای گرفتن اعترافات تلویزیونی و مقاومت وی

IMG_6115_Fotor-765x510
علی جلالیان و امیرسالار داوودی، پدر و وکیل زینب جلالیان، زندانی کرد به کمپین بین المللی حقوق بشردرایران گفتند که او برای جراحی و درمان چشمانش که به بیماری ناخونک مبتلا است نیاز به جراحی در خارج از زندان دارد.
 
به گزارش کانون مدافعان حقوق بشر کردستان، زینب جلالیان، کە نهمین سال از دوران محکومیت خود را در زندان خوی خوی پشت سر گذاشته است، از ناخنک چشم و بیماری روده رنج می‌برد، با وجود اینکە بیماری او رو بە وخامت می‌رود. این زندانی سیاسی در مدت نه سال حبس خود از حق مرخصی محروم بوده و با توجه به وخامت حال، خطر از دست دادن بینایی او را تهدید می‌کند.
 
امیرسالار داوودی، وکیل این زندانی سیاسی بە کمپین بین المللی حقوق بشر گفتە است کە “خانم جلالیان همچنان مورد مراجعات پیاپی قرار می گیرد و متاسفانه اصرار می‌کنند که مصاحبه کند(اعتراف کند). من حتی متوجه نمی شوم چرا باید زینب مصاحبه کند؟ حتی یک بار به صورت مخفیانه مصاحبه‌ای با او کرده بودند به این صورت که زینب را نشانده بودند بعد خود زینب متوجه شده بود که دارند مخفیانه فیلم می‌گیرند. بعد رفته بودند فیلم را از جهات مختلف ادیت کرده و چیزی از توی آن درآورده بودند که خیلی جوانمردانه نبود. حتی برنامه مستندی هم پخش شده بود درباره زینب گفته بودند تروریست است. من واکنش نشان دادم. به درخواست خود زینب که خیلی ملول و ناراحت شده بود و جزو معدود دفعاتی بود که زینب از من خواست به ماجرا وارد شوم. من هم اعلام کردم که ایشان یک فعال مدنی فرهنگی است و تنها چیزی که به او نمی‌چسبد همین تروریست بودن است و اینکه می‌گویند از زینب سلاح گرفته‌اند، کذب محض است و بعدا در گزارش نهاد امنیتی این اصلاح شد که به هیچ وجه از زینب هنگام دستگیری سلاحی کشف نشده.”
 
 
اشاره آقای داوودی به فیلم مستندی است که در بیستم اردیبهشت ماه سال جاری از شبکه استانی آذربایجان غربی و با عنوان “سایه تروریسم” پخش شد.
 
امیرسالار داوودی در پاسخ به این سوال که مراجعات از سوی چه کسانی و کدام ارگان‌ها است، گفت: “تقریبا می توانم بگویم اطمینان دارم که هم از وزارت اطلاعات مراجعه می‌کنند، هم از سپاه مراجعه می‌کنند. یعنی هر دو جریان امنیتی مراجعه دارند و این مراجعات به هرحال نشان می‌دهد که مساله‌شان با خانم جلالیان یک مساله فراجریانی است یعنی ربطی به یک جریان در داخل حاکمیت ندارد. کلا زینب جلالیان از نظر حاکمیت خطرناک است و او را به عنوان یک تروریست و یک عضو پژاک به زعم خودشان می‌دانند و فکر می‌کنند، بیرون از زندان بودن‌اش می تواند برایشان خطرناک باشد. برای همین یک روز هم تاکنون به او مرخصی نداده‌اند.”
 
به گفته اقای داوودی، نگاه مسولان امنیتی ایران به زینب جلالیان نگاهی امنیتی است. او توضیح داد: “مساله این است که نگاه‌شان به زینب نگاه امنیتی است و فکر می‌کنند که احتمالا باید امتیازات لازم را از زینب بگیرند. فکر می‌کنند، به قدر کافی باید زینب را خلع سلاح کنند به زعم خودشان و بعد موجبات آزادی‌اش را فراهم کنند. هرچند من فکر می‌کنم اگر زینب حتی به خواسته‌های آنها هم تن در دهد باز هم موجبات آزادی‌اش فراهم نخواهد شد.”
 
آقای داوودی در پاسخ به این سوال که خواسته کسانی که مراجعه و از خانم جلالیان می‌خواهند مصاحبه کند، چیست؟ گفت: “متاسفانه خواسته‌شان تا حدی خواسته نامشخصی است من حتی به عنوان وکیل زینب نمی‌دانم دقیقا چە می‌خواهند؟ با من هم تماس نمی‌گیرند. با دکتر شریف(محمد شریف) هم تماس نمی‌گیرند که با ما وارد مذاکره شوند. می‌روند سراغ خود زینب و می گویند که تو بیا بنشین مصاحبه کن. بخشی از مصاحبه اینکه درباره خودت حرف بزن، ابراز ندامت کن، بگو اشتباه کردم. بخشی هم احتمالا درباره گروههای دیگر و کسان دیگر است که فکر می‌کنند شاید زینب به این گروهها وابسته باشد و از این طریق بخواهند آن گروه یا آن جریان سیاسی را بزنند. این رفتار معقولی نیست من توصیه اکیدا می‌کنم، بهتر است اجازه دهند زینب به عنوان یک زندانی، حقوق عادی خودش که به موجب قانون از آن بهره‌مند است، را داشته باشد و این مراجعات را هم کنار بگذارند. یا اینکه اگر واقعا حامل پیشنهادی دقیق هستند ما اعلام آمادگی کردیم که بیایید بنشینیم حرف بزنیم.”
 
وکیل زینب جلالیان افزود: “درباره مصاحبه، من از طریق خود زینب پیشنهاد کردم که باشد مصاحبه می‌کنیم، خیلی هم خوب است چرا نکنیم؟ منتهی در حضور من و دکتر شریف مصاحبه انجام شود دوم اینکه شما رسانه می آورید، بیاورید. ما هم یک رسانه و خبرنگار می‌آوریم. سوالات را در حضور ما بپرسید ما هم امکان جواب دادن داشته باشیم. آن خبرنگار که ما می‌آوریم هم، امکان مخابره این مصاحبه را داشته باشد. قبول نکردند و اصرار دارند که باید حتما با زینب به صورت خصوصی صحبت کنند. زینب هم دختری نیست که بنشیند نگاه کند. یک دختر به شدت مستقل و به شدت قوی است و می تواند خیلی بی‌تعارف برخورد کند. نتیجتا قبول نمی‌کند و وضعیت به این شکل است.”
 
آقای داوودی، استفاده از مرخصی را حق زندانی دانسته و گفت: “این نقص سیستم است که دائما می‌خواهند زینب کارهایی بکند که از یک زندانی که دارد حکم‌اش را می‌کشد درخواست شدنی نیست. مرخصی حق زینب است و نمی‌توان مشروط به مصاحبه و یا هر چیز دیگری کرد.”
 
او درباره وضعیت جسمانی موکلش گفت: “زینب از دو ناحیه چشم و وضعیت عمومی به نوعی رنج می برد. مساله چشمان‌اش البته آنچه که در رسانه ها در مورد نابینا شدن‌اش منتشر کرده‌اند نادرست است. زینب نابینا نشده اما مبتلا به یک بیماری است به اسم ناخونک، که عبارت است از گوشت اضافه‌ای که در سفیدی چشم ایجاد می‌شود در نتیجه آلودگی، و دو روش درمانی دارد. براساس آنچه که من شخصا پیگیری کرده‌ام یک روش، درمان قطعی است که بحث عمل جراحی است که باید گوشت اضافی برداشته شود و ریشه‌اش از بین برود و دوم درمان مقطعی است.که صرفا کنترل کننده بیماری است و به نوعی از رشد بیماری جلوگیری می‌کند. از طریق شستشو دادن چشم از طریق اشک مصنوعی و تمیز نگه داشتن چشم و کمتر کار کشیدن از چشم که این روش هم مستلزم این است که دائما و مرتبا اشک مصنوعی در اختیارش قرار دهند.”
 
وکیل زینب جلالیان افزود: “من با زینب مرتبا تماس دارم و طی صحبت‌هایی که با او داشته‌ام، درمان قطعی تا الان صورت نگرفته است. ولی اشک مصنوعی که مستلزم کنترل بیماری است در اختیار او گذاشته شده است. یعنی زینب درخواست داده و در اختیار او قرار داده‌اند. اما توقع ما این است که درمان دقیق‌تر و اصلی‌تر و اصولی‌تری صورت بگیرد تا اینکه بخواهد صرفا موضوع از طریق کنترل بیماری پیش برود. یعنی زینب به مرخصی بیاید و بتواند در مرخصی چشمانش را درمان کند.”
 
زینب جلالیان زندانی سیاسی، در اسفندماه سال ۸۶ به اتهام عضویت در پژاک بازداشت و توسط نیروهای اداره اطلاعات در کرماشان مورد بازجویی و شکنجه قرار گرفت. وی در شعبه یک دادگاه انقلاب کرماشان به اتهام «اقدام مسلحانه علیه حکومت اسلامی ایران» و «عضویت در پژاک» به اعدام محکوم شد. مسئولین وزارت اطلاعات به وی اعلام کرده که دستور اجرای حکم اعدام وی صادرشده و تنها با انجام مصاحبه تلویزیونی است که اجرای حکم متوقف خواهد شد. حکم اعدام این زندانی سیاسی در آبان ماه سال ۹۰ به حبس ابد تبدیل شد. در آذرماه سال ۹۳ این زندانی سیاسی به زندان خوی منتقل شد.