نامه سرگشاده وکیل یاشار سلطانی به «معصومه آباد»

masoumeh-abad-sahamnews
«مهدی جعفری‌نژاد» وکیل یاشار سلطانی در نامه‌ای سرگشاده به «معصومه آباد» عضو اصولگرای شورای اسلامی شهر تهران نوشت: «به هنگام بیان حقوق و شأن و جایگاه و افتخارات گذشته‌تان و دفاع و توصیف از خودتان به بلور و آبگینه، از تکالیف و وظایف‌تان نیز سخن گویید تا خدای ناکرده افکار عمومی این‌گونه دچار اشتباه نشود که برخی به اعتبار گذشته‌شان امروز به آلاف و الوفی رسیده‌اند و به‌سان سرمایه‌گذاری در بانک‌ها و شرکت‌های بیمه و بازنشستگی از اندوخته‌های سابق خود در بزنگاه‌های کنونی برداشت می‌کنند!!»
به گزارش «سحام»، متن نامه وکیل یاشار سلطانی مدیرمسئول وب‌سایت فیلتر شده‌ی معماری نیوز به شرح زیر است:
سرکار خانم معصومه آباد
سلام علیکم؛
به احترام جهاد صغیرتان خاضعانه سر فرود می‌آورم؛ امیدوارم آن جهاد فی سبیل الله همواره مستمر و در نهایت منجر به موفقیت شما در جهاد اکبر هم شود. این بماند که خود در جهاد صغیر وامانده‌ام و در جهاد کبیر درمانده!
بعد از ماجرای املاک شهرداری و ذکر نام‌تان در گزارش رسمی و البته غیر محرمانه سازمان بازرسی کل کشور، شما بدون ورود به اصل ماجرا، در دفاع از خود چندین‌بار سوابق‌تان را متذکر شدید و حتی در آخرین مصاحبه، خود را به حق به مثابه بلور و آبگینه توصف کردید! در این‌جا نه بحث حقوقی می‌کنم و نه از موکل دربند در برابر اظهارات شمای فارغ از بند دفاع می‌کنم! چرا که حال و روز ما هم بنابر اخطار و احضارها و تفاسیر عجیب‌وغریب قوه عادل و قادر از قانون، کمتر از حال و روز آقای یاشار سلطانی نیست! او در بند است و زبان ما هم بنابر مصالح موکل در دهان‌مان در حبس! که اگر مجالی پیدا می‌شد، گفتنی‌ها از نحوه دادرسی و اصل و فرع ماجرا بسیار بود و در نوع خود جالب و شنیدنی! در این‌جا می‌خواهم در کنار داستان اسارت مظلومانه شما در غربت، داستان دیگری را بازگو کنم که قرین قصه شماست در قدرت! قصه زنان پیامبر! همان‌هایی که به خاطر ازدواج‌شان با نبی اکرم (ص)، دارای مقاماتی شدند و البته مکلف به تکالیفی! ام المؤمنینی که بعد از موفقیت مسلمانان در غزوات، به اعتبار همسری با پیامبر، افزون بر حق‌شان، از غنایم و بیت‌المال طلب می‌کردند‌ و بر طبل زیاده‌خواهی خود می‌نواختند! پس از آن بود که خداوند با لحن قاطع، به زنان پیامبر هشدار می‌دهد که اگر زندگى پر زرق و برق دنیا را مى‌خواهید از پیامبر جدا شوید، و اگر به خدا و رسول خدا دل بسته‌اید، و به زندگى و خانه ساده پیامبر قانع، بمانید و زندگی کنید! همیشه مقامات حساس و افتخار آفرین، وظائف سنگینى را نیز به همراه دارد؛ چگونه زنان پیامبر مى‌توانند ام المؤمنین باشند، در حالی که فکر و قلب‌شان در گرو زرق و برق دنیا است؟
این داستان را در کنار داستان «من زنده‌ام» شما از آن رو بازگو کردم که نکند برخی اعضای شورای شهر تهران همچون آقای قناعتی این‌گونه متوهم شوند و احیانا شما را نیز متوهم سازند که چون آزاده‌اید و جزو السابقون و به تعبیر خودتان به‌سان بلور و آبگینه، پس تقدیم هرگونه غنائم و املاک احتمالی از بیت‌المال حق مسلم‌تان است و گوارای وجودتان! متأسفانه وی به زعم خود در دفاع جانانه از شما چنین اظهارات فاقد مبانی شرعی و عقلی را بیان داشتند!!
اینجانب در مقامی نیستم که از شما تحقیق کنم که احیانا چه گرفته‌اید و کجا گرفته‌اید! (البته در این‌باره سخن بسیار است و ابهامات بسیار تر و خدای ناکرده در صورت صحت، گذشت زمان خود همچون قصه پر غصه قاری مشهور همه چیز را روشن می‌کند! چرا که سنت الهی بر این است که ابرهای تیره بی‌تقوایی‌ها و مصلحت سنجی‌های ظالمانه، در برابر خورشید فروزان حقیقت مظلوم چندان مقاوم نباشند!) اما نگران طلبکار جلوه دادن شما از انقلاب و مردم به بهانه اسارت‌ها و رشادت‌های‌تان هستم! نگران نظریه‌سازی شیاطین جن‌وانس تا اجر و مزد اخروی شما را به چهار دیواری‌های شهرداری تنزل و تخفیف دهند و احیانا با انگیزه‌ها و مطامع جناحی و خودشیرینی‌های باندی و شبکه‌ای و بیان جلوه‌های نفس مزینه و گزاره‌های نشأت گرفته از نفس اماره مانند «چون اسطوره و آزاده‌اید پس محق و مجازید»، پاداش اخروی‌تان را ضایع کنند و شما را از درجه اعتبار ساقط! که اعوذ بالله من همزات الشیاطین! نگران آنم که شما به حق بر جایگاه و شأن و شئونات به‌سان بلور و آبگینه خود تاکید کنید و به‌ناحق از تکالیف خود به عنوان یک مرجع و الگوی اجتماعی شانه خالی کنید! در بیان حقوق خود به حق، داد از بلور و آبگینه زنید و به وقت اداء تکلیف، به باطل حرف از سنگ و کلوخ ! در حالی که به تعبیر امیرالمومنین هرجا حقی نهفته است معادل آن تکلیفی نیز خفته! پس به هنگام بیان حقوق و شأن و جایگاه و افتخارات گذشته‌تان و دفاع و توصیف از خودتان به بلور و آبگینه، از تکالیف و وظایف‌تان نیز سخن گویید تا خدای ناکرده افکار عمومی این‌گونه دچار اشتباه نشود که برخی به اعتبار گذشته‌شان امروز به آلاف و الوفی رسیده‌اند و به‌سان سرمایه‌گذاری در بانک‌ها و شرکت‌های بیمه و بازنشستگی از اندوخته‌های سابق خود در بزنگاه‌های کنونی برداشت می‌کنند!!
و کلام آخر این‌که اندوخته و سرمایه معصومه آباد فقط اندوخته شخصی ایشان نبوده و نیست؛ بلکه اندوخته و سرمایه معنوی و اجتماعی همه ایرانیان مومن به وعده الهی است که امید است به ثمن بخس فروخته نشود! از صمیم قلب دعا می‌کنم هر آنچه را که در مورد شما گفتند و شنیدیم ناراست باشد و همچنان نبض «من زنده‌ام» زندگی‌تان فعال و پرنشاط!
سرکار خانم آباد! سایه‌تان هم‌چنان مستدام باد و دنیا و عقبایتان همیشه آباد.