از کلیه نهادهای حقوق بشری تقاضامندم در برابر مرگ خاموش همسرم واکنش نشان داده و مانع از بروز اتفاقی بی بازگشت شوند.
**مرگ خاموش همسرم :
روز دوشنبه هشتم آذرماه، آرش صادقی، زندانی سیاسی بند هشت زندان اوین، به دنبال وخامت حالش در سی و ششمین روز از اعتصاب غذا به بهداری منتقل و پس از ساعاتی مجددا به بند بازگراننده شده است.
گلرخ ایرایی زندانی بند نسوان زندان اوین، نامه ای سرگشاده خطاب به همسرش آرش صادقی و همچنین مجامع حقوق بشرب نوشته است.
وی همچنین با ارایه توضیحاتی در مورد علت اعتصاب غذای همسرش از مجامع بین المللی خواسته است تا نسبت به «مرگ خاموش» همسرش سکوت نکنند.
متن کامل این نامه به شرح زیر می باشد
“آزادگان، سرفرازان تاریخ اند و آنچیزی که هرگز به بند کشیده نمیشود آزادگیست.
در میان حجم سختی که قصد فرسودنمان را دارد، روز به روز مقاومتر میشویم و با هر دم و بازدم، گامی بیشتر به فردایی که برای آمدنش، بیهم بودن را تاب می آوریم، نزدیک میشویم.
کمی آنسو تر از منی، پشت همین دیوار های آجری و شاید این روزها با مرگ دستوپنجه نرم میکنی و من بیخبر از حال تو.
عشقت را در تار و پود وجودم مرور میکنم و بیش از پیش به این باور میرسم که تو از سربلندترینهایی.
میدانم بیعدالتی ای که در حقمان روا شده را با در دست گرفتن جانت فریاد میکنی. فردایی که بیتاب آمدنش هستیم از راه خواهد رسید.
باید بمانی تا طلوع صبح آزادی را در کنار پرچم افراشتهاش، به شوق نظاره کنیم.
استقامتت ستودنیست آرش جانم.
باید بمانی که جان عزیزت را بیش از لمس آزادی عاشقم.
همراه همیشگیات گلرخ
خطاب به نهادهای بین المللی مدافع حقوق بشر
با وجود گذشت بیش از یک ماه از اعتصاب غذای همسرم آرش صادقی و علیرغم وخامت حال ایشان که چندین بار دچار خونریزی معده شده و طبق اعلام بهداری زندان فشارش ۸ روی ۴ است، همچنان بدون واکنشی از جانب مسئولین و بدون پیگیری خاصی رها شده است.
اعتراض همسرم به روند پروند سازی هایی است که در مورد بازداشت من در ۲-الف سپاه توسط بازجویان قرارگاه ثارالله انجام گرفته است. پرونده وهم انگیزی که هدف از تشکیل آن تحت فشار قرار دادن همسرم بوده و بدون هیچ گونه ادله و مستنداتی تشکیل و منجر به ۶ سال حکم برای من گردید.
همسرم نیز که محکوم به ۱۹ سال حبس است به خاطر بی توجهی مسئولین به این حجم سنگین پرونده سازی ناچار به اعتصاب غذا شده.
هم اکنون نیز با وجود اینکه از جانب دادستانی اعلام شده به تخلف صورت گرفته در پرونده من آگاه هستند، اما آنچه مشخص است این است که دادستانی در برابر ارگان بازداشت کننده توانایی بروز واکنش نداشته و قوه قضاییه نیز که بارها اعلام کرده کاملا مستقل عمل می کند، تاکنون هیچ واکنشی به تخلفات صورت گرفته نشان نداده است.
در این روزها که همسرم به شدت دچار افت فشار شده و با مرگ دست و پنجه نرم می کند، مسئولیت جان و سلامت وی به عهده رئیس قوه قضاییه و دادستانی کل کشور و ارگان بازداشت کننده (سپاه) است.
از کلیه نهادهای حقوق بشری تقاضامندم در برابر مرگ خاموش همسرم واکنش نشان داده و مانع از بروز اتفاقی بی بازگشت شوند.