یک زندانی متهم به “قتل” توسط شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران به اعدام محکوم شد. همچنین دو متهم دیگر این پرونده به اتهام “شرکت در نزاع دسته جمعی”، یکی به حبس و دیگری به حبس و شلاق محکوم شدند. حکم این سه متهم توسط دیوان عالی کشور نیز تأیید شد. بنا بر خبری دیگر، یک زندانی متهم به “قتل” در شهرستان بندر ترکمن در پای چوبه دار با رضایت اولیای دم از مرگ رهایی یافت. میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی صراحتا استفاده از مجازاتهای غیر انسانی و موهن از جمله اعدام و شلاق را ممنوع کرده است.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از روزنامه جوان، چهارم آبان سال ۹۴، مأموران کلانتری ۱۲ ورامین از قتل پسر ۲۴ ساله به نام امیر در بیابانهای اطراف شهر باخبر و راهی محل شدند.
بر اساس این گزارش شواهد نشان میداد مرد جوان در درگیری با دو برادر به نامهای محمد و سجاد با ضربات چاقو به قتل رسیده است. با انتقال جسد به پزشکی قانونی، متهمان قتل بازداشت شدند و محمد در مراحل بازجویی گفت: “امیر با زن برادرمان رابطه داشت به همین دلیل او را به قتل رساندیم”.
او در بازجویی مدعی شد: “دو برادرم ازدواج کرده بودند و هر کدام در یک طبقه مستقل در ساختمان پدرم زندگی میکردند. روزی در خانه نشسته بودم که فرد ناشناسی پیامک فرستاد و در آن نوشته بود روی بام خانه یک کفتر نشسته است. به پشت بام رفتم، اما از کفتر خبری نبود. هنگام پایین آمدن از پلهها به خانه برادر بزرگم رفتم تا سری به همسرش بزنم، اما وقتی در زدم زن برادرم هراسان در را باز کرد و گفت که مهمان دارد. همان شب دوباره از آن فرد ناشناس پیامکی آمد که او بعد از فحش و ناسزا ادعا کرده بود زمانی که پیامک اول را فرستاده بود دو نفر از دوستهای صمیمیام به نامهای امیر و ابوالفضل مهمان زن برادرم بودهاند. شوکه شدم و ماجرا را با برادر دیگرم (سجاد) در میان گذاشتم.”
متهم در ادامه بازجویی گفت: “من و سجاد تصمیم گرفتیم در این مورد تحقیق کنیم تا مطمئن شویم به همین خاطر از دختر برادرم سؤال کردیم که با این سؤال او به گریه افتاد. این شد که با امیر و ابوالفضل در بیابانهای قرچک قرار گذاشتیم و همراه دختر برادرمان سر قرار رفتیم. او با دیدن آن دو نفر دوباره به گریه افتاد که مطمئن شدیم این موضوع حقیقت دارد. آنجا بود که با هم درگیر شدیم و دست به چاقو شدم. ابوالفضل با دیدن چاقو از ترس فرار کرد، اما امیر را با ۱۷ ضربه چاقو به قتل رساندم.”
بعد از اقرارهای مرد جوان در مراحل بازجویی، برادر او نیز تحت بازجویی قرار گرفت و بعد از تأیید حرفهای برادرش گفت: “روز حادثه در محل حضور داشته، اما در قتل نقشی نداشته است”.
به این ترتیب محمد به اتهام قتل عمد و سجاد و ابوالفضل به اتهام شرکت در نزاع دسته جمعی روانه زندان شدند و پرونده به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در اولین جلسه رسیدگی به پرونده مادر مقتول درخواست اعدام کرد، سپس دو برادر بار دیگر ماجرا را شرح دادند و از خودشان دفاع کردند. در ادامه ابوالفضل که با قرار وثیقه آزاد بود در جایگاه قرار گرفت و با انکار اتهام خود گفت: “دو برادر دروغ میگویند آنها روز حادثه من و مقتول را به بیابانهای ورامین کشاندند و بیرحمانه امیر را به قتل رساندند. اگر از دست آنها فرار نکرده بودم الآن من هم مرده بودم.”
در پایان هیئت قضایی بعد از شور، محمد را به اعدام، سجاد را به حبس و ابوالفضل را نیز به حبس و شلاق محکوم کرد. این حکم به دیوان عالی کشور فرستاده شد و از سوی قضات یکی از شعبات آن تأیید شد.
میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی صراحتا استفاده از مجازاتهای غیر انسانی و موهن از جمله اعدام و شلاق را ممنوع کرده است.
بخشش یک زندانی در بندر ترکمن
به گزارش میزان، دادستان عمومی و انقلاب شهرستان بندر ترکمن از بخشش یک زندانی محکوم به اعدام پای چوبه دار خبر داد و گفت: “مادر مقتول چند ثانیه پیش از اجرای حکم اعدام، متهم به قتل را از مرگ نجات داد”.
علیرضا مزیدی دادستان عمومی و انقلاب شهرستان بندر ترکمن، بیان کرد: “سال ۹۳ در دعوای بین دو جوان یک نفر بر اثر ضربهی چاقو جان خود را از دست داد”.
دادستان عمومی و انقلاب شهرستان بندر ترکمن افزود: “به درخواست خانوادهی مقتول، برای متهم به قتل، حکم اعدام صادر شد”.
به گفته وی، پس از طی تشریفات قانونی، صبح امروز هنگامی که متهم به قتل، به پای چوبهی دار برای اجرای حکم برده شد، مادر مقتول از اجرای حکم، منصرف شد و عمر دوباره به متهم به قتل فرزندش بخشید.
مزیدی با قدردانی از گذشت بزرگوارانه خانواده مقتول گفت: “در این پرونده هر دو جوان قربانی ناتوانی در کنترل خشم و حمل سلاح سرد شدند و امیدواریم دیگر شاهد چنین حوادث تلخ و ناگواری نباشیم”.