زانیار مرادی زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج پس از مرگ پدرش “اقبال مرادی” دلنوشتهای را خطاب به مادرش نوشت و از او خواست تا اجازه ندهد کینه انتقام در وجودش پرورش یابد. این زندانی سیاسی در بخشی از نامه خود گفته است “مطمئن باش اگر امروز به جای گلولههای نشسته بر تن پدر، رد طناب دار بر گردن من بود، او به جای من با تو سخن میگفت، برای یک لحظه هم که شده به خودش اجازه نمیداد که به فکر انتقام باشد. چرا که او برای رویای جهانی بدون اعدام و جهانی مملو صلح و عدالت میزیست”.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز چهارشنبه ۲۷ تیرماه پیکر بیجان اقبال مرادی، از فعالان سیاسی کرد در پنجوین یکی از شهرهای کوچک مرزی کردستان عراق با ایران پیدا شد که به به ضرب سه گلوله به قتل رسیده بود.
این فعال سیاسی که پیشتر در سال ۱۳۸۷ نیز مورد سوقصد قرار گرفته بود، به ضرب سه گلوله کشته و از هویت عاملان این قتل اطلاعی در دست نیست.
او در یکی از گفتگوهایی که با هرانا داشت به موضوع سوقصد نهادهای امنیتی و تلاش آنها برای ترور خود اشاره کرده بود.
زانیار مرادی، فرزند وی که به همراه لقمان، پسر عمویش، هر دو محکوم به اعدام در زندان رجایی شهر کرج تحمل حبس میکنند دلنوشتهای خطاب به مادر خود نوشت و از او خواست تا به خاطر آرمانهای پدرش اجازه ندهد بذر کینه در وجودش پرورش یابد.
متن کامل این نامه را به نقل از هرانا در ادامه بخوانید:
“دایه گیان!
مدتهاست که صدایت را نشنیدهام و هر روز دلتنگتر از دیروز میشوم. اما با خود میاندیشم که اگر روزی این فرصت برایم دست دهد چگونه و با چه توانی میتوانم به صدایت گوش دهم. هراسان از شنیدن صدا و گریههایت هستم. این روزها که رفیق و همسفر سی و چهار سالهات را از تو گرفتهاند و غم و اندوه بیپایانی تمام وجودت را فراگرفته است از تو خواهشی دارم، خواهشی نه از جانب فرزندت بلکه خواهشی از جانب رفیقِ کاک اقبال که جسمش در روزهای گذشته آماج گلولههای بیامان قرار گرفت.
دایه گیان!
مطمئن باش اگر امروز به جای گلولههای نشسته بر تن پدر، رد طناب دار بر گردن من بود، او به جای من با تو سخن میگفت، برای یک لحظه هم که شده به خودش اجازه نمیداد که به فکر انتقام باشد. چرا که او برای رویای جهانی بدون اعدام و جهانی مملو صلح و عدالت میزیست. تو که بهتر از هر کسی او را میشناختی و دردهایش، خندههایش و آرزوهایش را با تمام وجودت حس کردهای بهتر از هر کسی میدانی که حتی کوچکترین اندیشیدنی به انتقام، پشت پا زدن به رویای پدر است.
دایه گیان!
مادر نازنین و جگر سوختهام، در این ده سال اسارت من، هر آنکه ما را میشناسد میداند که این همه رنج و دوری و سالها با طناب دار زیستن من به خاطر انتقامگیری از پدر بود. باور دارم پدر که زخم تلخ انتقام با اسارت ده ساله من بر تنش نشسته بود و خود قربانی این فاجعه سهمگین شد، هیچگاه اندیشه انتقام را به خود روا نمیداشت و در فکر انتقام نبود چرا که برای او رویای جهانی زیبا با اعدام و انتقام معنا نمییافت. حال که جسم پدر از میان ما رفته است به خاطر او و آرمانهای والایش، همچون گذشته چون کوهی استوار مامن خواهرم “دیده” باش و نگذار کینهی انتقام در وجودش پرورده شود. و این بار پدر باید در وجود “دیده” ام متولد شود. این تولد بدون آموزههای تو هیچگاه معنا پیدا نخواهد کرد.
زانیار مرادی
زندان رجائی شهر
دوشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۷″
این زندانی سیاسی پیشتر نیز در سوگ پدرش نامهای سرگشاده نوشت و گفت: “پدر عزیزم! اکنون نه تو صدای مرا می شنوی و نه من می توانم که بعد از این همه سال دوری با دوباره دیدنت شاد بشوم. ظلم استبداد با به شهادت رساندنت تنها توانست که قامت زیبایت را از ما بگیرد اما با میراثت می خواهند چه کنند؟”.
همچنین آتنا دائمی، گلرخ ایرایی و مریم اکبری منفرد سه کنشگر مدنی محبوس در بند زنان زندان اوین طی دو نامه جداگانه به خانواده مرادی، جان باختن اقبال مرادی را تسلیت گفته اند.
در خصوص نویسنده این نامه گفتنی است، حدود ۴ سال از موعد مقرر نافرجام برای برگزاری دادگاه کیفری زانیار و لقمان مرادی زندانیان محکوم به اعدام میگذرد. پرونده این دو زندانی محبوس در زندان رجایی شهر کرج کماکان در هالهای از ابهام است و با وجود نص صریح قانون در بحث اطاله دادرسی و درخواستهای مکرر این دو زندانی همچنان هیچ چشم اندازی از محاکمه و تعیین فرجام پرونده آنان دیده نمی شود. این زندانیان سیاسی که سالهاست بلاتکلیف در معرض اتهاماتی جدی به سر می برند در سابه فقدان اسناد مستدل، در صورت برگزاری دادگاه از احتمال بالایی برای تبرئه و رهایی از حکم اعدام برخوردار هستند. علاوه بر اطاله دادرسی، این دو زندانی از مشکلات پزشکی نیز رنج می برند.
لازم به یادآوری است، زانیار و لقمان مرادی در حالی به اتهام قتل فرزند امام جمعه مریوان به اعدام محکوم شده اند که این اتهام بارها از سوی این دو زندانی رد شده است. پرونده زانیار مرادی که به همراه پسرعمویش لقمان مرادی به اعدام محکوم شده است، به دلیل وجود نقایصی در پرونده همواره مورد نقد نهادهای مدافع حقوق بشر بوده.
این دو زندانی کرد زندان رجائی شهر کرج روز چهارشنبه اول دی ماه ۱۳۸۹، به حکم قاضی صلواتی در دادگاه شعبه ۱۵ انقلاب تهران، با اتهام عضویت در “کومله” و دست داشتن در قتل پسر امام جمعه مریوان در شامگاه ۱۴ تیر ۱۳۸۸ به اعدام محکوم شده اند. این درحالی است که این دو زندانی بارها اعلام کرده اند زیر فشارها و تهدیدها مجبور به پذیرفتن قتل شدهاند.
اردیبهشت ماه ۹۶، زانیار و لقمان مرادی با نگارش نامه ای سرگشاده به افکار عمومی، ضمن ارائه جزییات آخرین تحولات پرونده خود بر موضوع شکنجه های اعمالی بر آنان و سناریوسازی دستگاه امنیتی تاکیده کردند.