خانواده یک بازداشتی در خوزستان از مرگش در زندان خبر دادند

خانواده حاتم مرمضی، که شواهد حاکی از آن است که سال گذشته در سوسنگرد، در استان خوزستان ایران بازداشت شده بود، می‌گویند پس از یک سال بی خبری، به آنها اطلاع داده شده است که حاتم مرمضی در زندان درگذشته است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از بی بی سی، فیصل مرمضی، پسرعموی حاتم مرمضی، در مصاحبه با بی‌بی‌سی فارسی این خبر را تایید کرد.

آقای مرمضی گفت که حاتم مرمضی یک سال پیش در بازگشت از خانه یکی از نزدیکان ناپدید شد. پس از آن مقام‌های امنیتی و قضایی از سرنوشت او ابراز بی اطلاعی می‌کردند، اما به گفته خانواده او یکی از زندانیان حدود چهار یا پنج ماه پیش حاتم مرمضی را در زندان دید.

خانواده حاتم مرمضی می‌گویند چند ماه بعد از آن که خبر دیده شدن او در زندان به آنها داده شد، اداره اطلاعات با آنها تماس گرفت و اطلاع داد که او درگذشته است.

گزارشی از اتهام احتمالی، محل نگهداری و علت مرگ حاتم مرمضی منتشر نشده است.

در ماه‌های اخیر و به دنبال موج اعتراضات ضدحکومتی در زمستان ۱۳۹۶، این چندمین موردی است که خبر درگذشت زندانیان در ایران منتشر می‌شود. در چندین مورد مقامات امنیتی و قضایی گفته‌اند زندانیان “خودکشی” کرده‌اند، هرچند خانواده‌ها و فعالان حقوق بشری در این باره ابراز تردید می‌کنند.

فیصل مرمضی به بی‌بی‌سی فارسی گفت مقام‌های امنیتی و قضایی هنوز جنازه حاتم مرمضی را به خانواده تحویل نداده‌اند.

آقای مرمضی گفت مقام‌های امنیتی و قضایی گفته‌اند که بعدا زمان و مکان دفن حاتم مرمضی را اعلام می‌کنند.

به گفته او پدر و برادر حاتم مرمضی به اداره اطلاعات احضار شدند و از آنها برای نحوه عزاداری تعهد گرفته‌اند.

فعالان حقوق بشر نهادهای امنیتی و قضایی را به اذیت و آزار و تحت فشار گذاشتن خانواده‌های بازداشتی‌ها و درگذشتگان در زندان متهم می‌کنند.

دو تن از زندانیان اهل سنت زندان رجایی شهر کرج با پایان دوران محکومیت آزاد شدند

روز یکشنبه ۱۳ خرداد، دو تن از زندانیان سنی مذهب زندان رجایی شهر کرج پس از تحمل سه سال حبس و با پایان دوران محکومیت از زندان آزاد شدند.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز یکشنبه ۱۳ خرداد ۱۳۹۷، دو تن از زندانیان سنی مذهب و تالش زبان زندان رجایی شهر کرج پس از تحمل سه سال حبس و با پایان دوران محکومیت از زندان آزاد شدند.
هویت این دو زندانی “امین حاجی‌دوست” و “کاظم رضایی” توسط هرانا احراز شده است.

لازم به اشاره است نیروهای امنیتی برای بازداشت و سرکوب فعالین اهل سنت در کشور عموما با طرح اتهاماتی چون سلفی‌گری و وهابی‌گری اقدام به بازداشت این افراد می‌کنند؛ این در حالی است که بسیاری از فعالین اهل سنت ضمن رد این اتهامات اظهار می‌کنند که تنها مبلغین دینی هستند و به خشونت نیز اعتقادی ندارند.
Facebook
Twitter
Google+

نامه سرگشاده خواهر سام رجبی فعال محیط زیست بازداشتی به حسن روحانی

– کتایون رجبی خواهر سام رجبی یکی‌ از فعالان محیط زیستی که به اتهام “جاسوسی” در بازداشت به سر می برد در نامه ای به حسن روحانی رئیس جمهور ایران نوشته است که “به چه مجوزی و براساس کدام اصل قانون خانواده‌های نگران را تهدید می‌کنند و می گویند اگر بیشتر پیگیری کنند فرزندشان را اعدام خواهند کرد”. در بخشی دیگر از این نامه خطاب به آقای روحانی آمده است که “آقای رئیس جمهوری، شما در چند ماهی که از این بازداشت‌ها گذشته تاکنون اظهار نظری درباره این دستگیری‌ها نکرده‌اید. چرا اجازه می‌دهید که با دوستداران این مرز و بوم این‌چنین رفتار شود”. گفتنی است که سام رجبی فعال محیط زیست در اوایل بهمن‌ماه سال گذشته در ارتباط با پرونده فعالان محیط زیست بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.

در ادامه، متن کامل این نامه را به نقل از هرانا بخوانید:

جناب آقای روحانی

رئیس جمهور محترم

من کتایون رجبی خواهر سام رجبی یکی‌ از فعالان محیط زیستی بازداشت شده در ایران هستم. برادر من در ۵ بهمن سال گذشته دستگیر شد.

پیگیری‌های ما در این ۱۳۰ روز تاکنون بی نتیجه بوده است، برای همین تصمیم گرفتم که در یک نامه سر گشاده به شما درباره نحوه دستگیری برادرم و برخورد مسوولان با خانواده‌ بازداشت شدگان بنویسم. شاید این نامه راه گشا شود.

شبی که ماموران همراه برادر من به منزل پدری ما رفتند و بعد از اینکه تمام خانه را تا ۵ صبح گشتند، به مادر سام نگفتند که از طرف کدام نهاد هستند و سام را با کامپیوتر و چند کتاب و دست نوشته‌های پدرمان دکتر پرویز رجبی که در سال ۱۳۹۰ فوت کرده با خودشان بردند و شاید مامورین بی‌ اطلاع از این موضوع بودند که در منزل ایران شناس و محققی هستند که زحمت زیادی برای ایران و بازماندگان این سرزمین کشیده بود. کسی‌ که بعد از مرگش به خواسته میراث فرهنگی‌ در قطعه نام آوران دفن شد. شخصی‌ که فرزندانش را ایران دوست تربیت کرده بود وعاشق این آب و خاک بود.

ماموران سام را بردند و به مادرش که زنی‌ تنها هست و از بیماری سرطان و دردهای شدید استخوانی رنج میکشد گفتند، نگران نباشد به کسی‌ چیزی نگوید و بعد از چند ساعت سام بازخواهد گشت.

این چند ساعت شدند بیشتر از ۱۳۰ روز که هم زندگی خانوادگى ما و هم بقیه خانودها را تبدیل به یک کابوس کرده است. من و خواهرم ۲ هفته بعد از دستگیری، زمانی‌ که آقای دکتر امامی فوت کردند، جرات کردیم که به دوستان و اقوام خبر بدیم که چه اتفاقی‌ افتاده است.

تا آن زمان مادر سام مرتب در برف سنگین و با ناتوانیش به زندان اوین می‌رفت و جوابی نمی‌گرفت که چه نهادی سام را دستگیر کرده و او کجاست.

در چند هفته گذشته، با سخنان مختلف مقامات دولتی و همچنین آزادی چند نفر در جنوب ایران در همین رابطه ما امیدوار شدیم اما با سخنان دادستان امیدمان را مجدد از دست دادیم.

لازم به ذکر است که خانم مولاوردی محبت کردند و به درخواست من جلسه‌ای تشکیل دادند و قول دادند که تا حد امکان به مشکل ما رسیدگی کنند.

اما من در این نامه می‌خواهم شکوایه‌ام را هم بگویم

۱ – چرا نهادی که برادرم را دستگیر کرده مشخص نیست؟

٢ – چرا دادستان کشور و صدا و سیما بدون برگزار شدن دادگاه به این فعالان محیط زیستی اتهام زده و به آنها توهین می‌کنند؟

٣ – آیا بازجویی بدون حضور وکیل و بیش از دو ماه نقض قانون اساسی نیست؟ براساس منشور حقوق شهروندی در دولت شما چه کسی پاسخگو این تخلفات است؟

۴ – چرا به خانواده قول‌های واهی داده شد، گفتند هر ۲۰ روز یک بار ملاقات دارید، اما مادران و پدران هر بار که مراجعه می کنند ناامید باز می ‌گردند، چرا امکان تماس تلفنی هفتگی برقرار نیست؟

۵ – چرا بازپرس پرونده در پاسخ به سوال ما درباره بی پاسخ مانده دریافت وکالتنامه وکیل گفت بیش از این پیگیری نشود در غیر اینصورت برخورد می‌شود؟ آیا این نحوه برخورد قانونی است؟

۶ – به چه مجوزی و براساس کدام اصل قانون خانواده‌های نگران را تهدید می‌کنند و می گویند اگر بیشتر پیگیری کنند فرزندشان را اعدام خواهند کرد؟

٧ – وزارت اطلاعات مسول امنیت ملی کشور است و وزیر گفته این بازداشت شدگان جاسوس نیستند، اما چگونه است که کسی پاسخگو نیست؟

آقای روحانی ، اگر بازپرس و بازجویان پرونده فرزندی ندارند، قطعا مادر دارند. چگونه است که دل مادرانی که فرزندانی ایران دوست تربیت کرده‌اند را می‌شکنند؟

آقای رئیس جمهوری، شما در چند ماهی که از این بازداشت‌ها گذشته تاکنون اظهار نظری درباره این دستگیری‌ها نکرده‌اید. چرا اجازه می‌دهید که با دوستداران این مرز و بوم اینچنین رفتار شود.

ایمان دارم که این عزیزان هر هنگام که ازاد شوند مجدد به دامن طبیعت ایران باز می‌گردند تا همانند گذشته از آن حفاظت کنند.

من و باقی خانواده‌های بازداشت شدگان امیدمان به شما است.

با احترام

کتایون رجبی

پیشتر نیز کتایون رجبی، خواهر سام رجبی (فعال محیط زیست در بازداشت) با ابراز نگرانی از بی اطلاعی از وضعیت برادرش گفت که روز ۲۶ فروردین ماه ۱۳۹۷، مادر سام به زندان مراجعه کرد. دادیار اجازه ملاقات صادر کرد اما بازپرس اجازه ملاقات را رد کرده است. خانم رجبی همچنین گفت: “به مادر سام (لیلی هوشمند افشار) گفته شده که به خانه برود و با آنها تماس گرفته می‌شود، ما به شدت نگران هستیم، بیست روز است که هیچ خبری نداریم.”

خواهر سام رجبی با اشاره به پیگیری‌هایی که خانواده تاکنون انجام داده است، عنوان کرد: “تمام نامه‌هایی که به دفتر ریاست جمهوری، نمایندگان مجلس نوشته شده تا به امروز بدون پاسخ مانده است. حتی پاسخ وکیل را هم نمی‌دهند. خانم مولاوردی هم که عنوان کرده بود با خانواده تماس خواهد گرفت، تا کنون تماسی با ما نگرفته است.”

خواهر سام رجبی درباره آخرین وضعیت برادرش که از اوایل بهمن‌ماه سال گذشته بازداشت شده گفته بود که برادرش هفته اول فروردین یک ملاقات حضوری با مادرش داشته است.

همچنین رئیس فراکسیون محیط زیست با بیان اینکه براساس نظر کارشناسان وزارت اطلاعات، پرونده فعالان محیط زیست جاسوسی نبوده است، گفت که درباره وضعیت همسر سیدامامی خواستار رسیدگی‌هایی شده‌ایم که هنوز پاسخی از مراجع مربوطه دریافت نکرده‌ایم. از سوی دیگر نیز معصومه ابتکار، معاون رییس جمهور در امور زنان و خانواده طی اظهار نظری گفت “پرونده فعالان محیط زیست به زودی بسته می‌شود.

لازم به یادآوری است از اواخر بهمن و اوایل اسفند ۹۶ تعدادی از فعالان محیط زیست عمدتا در تهران و هرمزگان بازداشت شدند که کماکان تعداد زیادی از آنان در بازداشت به سر می‌برند.

مرتضی آریانژاد، هومن جوکار، امیرحسین خالقی، سام رجبی، طاهر قدیریان، نیلوفر بیانی، سپیده کاشانی، مراد طاهباز، کاووس سیدامامی، حسن راغ، عارف زارع، حسن زارع، عبدالرضا کوهپایه و علیرضا فرهادزاده ۱۴ تن از کارشناسان حیات وحش و فعالان محیط زیست ایران هستند که در ماه‌های پایانی سال گذشته به اتهام مرتبط بودن با یک پرونده جاسوسی بازداشت شده بودند.

دو هفته بعد از بازداشت به خانواده کاووس سیدامامی اطلاع داده شد که او در زندان جان باخته است.

در همین زمینه بیش از ۲۰۰۰ نفر از دانشگاهیان و فعالان مدنی نیز با انتشار نامه‌ای سرگشاده خطاب به حسن روحانی، خواستار ابهام زدایی درباره مرگ کاووس سیدامامی در زندان شده بودند.

سخنگوی قوه قضاییه و دادستان تهران پیش‌تر اعلام کردند که اتهامات بازداشت شدگان مرتبط با جاسوسی است.

جمعی از استادان، پیشکسوتان، نمایندگان انجمن‌ها و فعالان محیط زیست پیش از این با انتشار نامه‌ای سرگشاده به حسن روحانی، ضمن انتقاد از وضعیت ۱۳ فعال محیط زیستی بازداشت شده، خواستار تسریع در روند دادرسی آنان شدند.

تعدیل کارگران در ۲ واحد صنفی به علت تعطیلی کارخانه

– حدود ۲۰۰ کارگر شاغل در معدن طلای زرشوران تکاب در استان آذربایجان غربی و ۵۰ کارگر شاغل در کارخانه گچ دهلران در استان ایلام به علت تعطیلی کارخانه بیکار شدند.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایلنا، مورخ ۱۲ خرداد ۱۳۹۷، برخی منابع کارگری در معدن طلای زرشوران تکاب از تعطیلی موقت این واحد معدنی و بلاتکلیفی حدود ۲۰۰ کارگر آن خبر می‌دهند.

معدن طلای زرشوران به عنوان بزرگترین واحد معدنی طلا در کشور که در شهرستان تکاب استان آذربایجان غربی فعالیت دارد، از نهم خرداد ماه موقتا تعطیل شده و کارگران آن بلاتکلیف شده‌اند.

کارگران در تشریح دلایل تعطیلی معدن طلای زرشوران می‌گویند: “این اتفاق به دنبال اجتماع شماری از اهالی روستاهای اطراف معدن زرشوران واقع شهرستان تکاب بر سر یافتن شغل در معدن زرشوران رخ داده که به درگیری نیز منجر شده است”.

آنها می‌گویند: “بعد از خروج پیمانکار قبلی (شرکت پیمانکاری گسترش راه معدن شهسوار) از مهرماه سال ۹۶ مسئولیت استخراج خاک طلای معدن زرشوران به شرکت “آهن آجین” واگذار شده و این شرکت مرتبا برای جذب نیروی کار از اهالی غیربومی استفاده می‌کند”.

بر پایه این اطلاعات؛ از زمان آغاز عملیات استخراج در این واحد معدنی، طبق روال معمول شمار قابل توجهی از اهالی این منطقه برای یافتن شغل به معدن طلای زرشوران مراجعه می‌کنند. این جویندگان کار بیشتر از اهالی روستاهای زرشوران، یار عزیز و نیکند و.. در شهرستان تکاب هستند. یکی دیگر از مشکلات این اهالی خسارت‌های ناشی از تخریب محیط زیست ازسوی شرکت استخراج کننده است.

ظاهرا حضور مستمر اهالی روستاها در محوطه معدن زرشوران باعث شده کارگران شاغل در این واحد معدنی برای انجام وظایف خود با مشکل مواجه شوند، چنانچه به تشخیص کارفرما فعالیت معدن از روز نهم ماه جاری به حالت نیمه تعطیل درآمده است.

گفته می‌شود روز پنجشنبه گروهی از کارگران شاغل در معدن زرشوران مقایل فرمانداری تکاب دست به اعتراض صنفی زده‌اند و از قرار معلوم علت این اقدام؛ اعتراضی نامشخص بودن وضعیت شغلی آنهاست.

یکی از کارگران معدن زرشوران با یادآوری شرایط نامناسب بازار کار در منطقه سکونت خود می‌گوید: این واحد معدنی تنها فرصت شغلی منطقه است که در اختیار اهالی روستاهای اطراف معدن قرار دارد.

مقصود ناصری (سرپرست کارگاه معدن زرشوران) ضمن تایید مشکلات به وجود آمده در این واحد معدنی گفت: “به دنبال تجمع شماری اهالی روستاهای اطراف معدن در این واحد معدنی، کارفرما برای تامین امنیت کارگران تصمیم به تعطیلی موقت این واحد گرفته است”.

او با رد ادعای کارگران در خصوص اینکه اعتراض اهالی روستاها بر سر جذب نیروی کار غیربومی است، گفت: “اهالی این روستاها مدعی‌اند ادامه فعالیت معدن امکان‌پذیر نیست و موجب تخریب محیط زیست آنها شده است”.

او با بیان اینکه در حال حاضر سه تا ۴ روز است با ادامه مزاحمت‌های اهالی برای نیروی کار شاغل، معدن به حالت تعطیل درآمده، درباره تجمع کارگران گفت: روز پنجشنبه کارگران شاغل در معدن برای مشخص شدن وضعیت شغلی خود مقابل فرمانداری تکاب تجمع کردند و فرمانداری قول پیگیری مشکلاتشان را داده است.
کارخانه گچ دهلران تعطیل شد

به گزارش تابناک، مورخ ۱۴ خرداد ۱۳۹۷، شهرستان دهلران یکی از شهرستانهای با استعداد استان ایلام وحتی کشور می باشد شهرستانی که پتانسیل های بالقوه آن درحوزه های مختلف از جمله آب خاک، نفت گاز وکشاورزی توانسه نقش مهمی در اقتصاد کشور داشته باشد.

منابع معدنی آن سبب شده چندین کارخانه گچ وسیمان در این شهرستان ایجاد وزمینه اشتغال جوانان بومی را فراهم کند امسال از سوی مقام معظم رهبری به نام سال حمایت از کالای ایرانی نام گذاری شده است ولی متاسفانه در هفته گذشته تنها کارخانه فعال گچ جواهر جنوب این شهرستان که عمده صادارت آن به حوزه خلیخ فارس است به دلیل مشکلات و موانع ایجاد شده توسط مدیر عامل این کارخانه تعطیل و ۵۰ کارگر مشغول در آن از کار بیکار شدند برای برسی بیشتر موضوع گفتگویی با فرماندارو مدیر عامل این کارخانه گفتگویی داشته ایم

فرماندار دهلران گفت: “با پیگیری های صورت گرفته مشکلات این کارخانه حل خواهد شد”

سید حسینعلی موسوی بیان داشت: “یکی از عمده مشکلات این کارخانه عدم نقدینگی است که اقدماتی برای تامین نقدینگی این کارخانه در دستور کار قرار گرفته است”.

وی اظهار داشت: “برای تسریع در حل مشکل این کارخانه وراه اندازی مجدد آن مکاتبه ای با اداره کل صنعت معدن وتجارت استان صورت گرفته است که قول تقویت نقدینگی آن را دادند”.

موسوی بیان داشت: “حل مشکلات واحد های تولیدی شهرستان یکی از الویت های مسئولان است وتلاش خواهیم کرد که درکوتاه ترین زمان ممکن مشکلات واحد های تولیدی حل شود”.

مدیر عامل کارخانه کچ جواهر جنوب دهلران گفت: “رکود اقتصادی، تورم وعدم ثبات قیمت ها سبب شده کارخانه را تعطیل کنیم”.

صفا آزادبخت در گفتگو با تابناک گفت: متاسفانه عدم توجه به مشکلات کارخانه از سوی مسئولان استانی وتعطیلات مکرر بازاچه مهران ومشکل حمل نقل سب رکود شدید این کارخانه شده است

وی بیان داشت: “یکی از مشکلات اساسی کارخانه عدم نقدینگی است که انتظار داریم مسئولان برای فعالیت مجدد این کارخانه کمک کنند”.

مدیر عامل کارخانه کچ جواهر جنوب دهلران گفت: “عمده تولید این کارخانه به حوزه خلیج فارس صادر می شود وبخشی از بازار داخلی را تامین می کنیم”.

آزاد بخت گفت: “این کارخانه زمینه اشتغال ۵۰ نفر به صورت مستقیم و ۵۰۰ نفر هم به صورت غیر مستقیم فراهم کرده است”.

یکی از کارکنان کارخانه کچ جواهر جنوب دهلران گفت: “باتوجه به مشکلات بیکاری واقتصادی انتظار داریم مسئولان به راه اندازی این کارخانه کمک کنند”.

نورمحمد ذلفقاری درگفتگو با تابناک گفت: “حدود ده سال در این کارخانه مشغول به کار هستم ولی به خاطر مشکلات کارخانه توسط مدیر عامل تعطیل شده است”.

وی بیان داشت: “بیش از ۵۰ نفر که از طریق این کارخانه مشغول کار بودند از کار بیکار شدند وانتظار داریم مسئولان برای حل مشکلات این کارخانه چاره اندیشی کنند”.

ذلفقاری افزود: “در این شرایط اقتصادی وتورم بسیاری از کارگران اجاره نشین هستند وبیکاری شرایط زندگی را برای آنها سخت می کند”.

این کارگر شاغل در کارخانه کچ دهلران تصریح کرد: “یکی از اقدامات خوب مدیر عامل این کارخانه زمینه اشتغال وبکار گیری نیروهای بومی بوده است”.

زندانی شدن حدود ۶۰۰ کودک بی گناه در ایران

نه جرمی مرتکب شده‌اند و نه اساسا در سن و سالی هستند که اگر جرمی مرتکب شدند، روانه زندان شوند؛ اما با همه اینها زندانی هستند. حکایت نزدیک به ۶۰۰ کودک در ایران که بی جرم و گناه، در حبس نفس می‌کشند و رشد و نمو می‌کنند!

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از تابناک، از جمله معضلاتی که زندان‌های کشورمان با آن دست به گریبان هستند، ساکنانی خردسال است که «کودک زندانی» لقب دارند؛ کودکانی که فرزند مادران «زندانی» هستند، ولی به نوعی خودشان زندانی شده‌اند؛ حکایتی تلخ، اما متأسفانه واقعی.

درباره کودکانی سخن می‌گوییم که مادرشان مجرم و محبوس است و به دلیل بی سرپرست ماندن و سن کم، همراه مادر در زندان سکونت دارند. کودکانی که اگر به هفت سال برسند، تحویل بهزیستی خواهند شد و به صف محصلین خواهند پیوست اما تا آن سن چاره ای ندارند جز اینکه در زندان و در کنار مادرشان باشند.

موضوعی که نتیجه اجرای قوانین موجود است و البته سراسر منفی و اشکال‌دار هم نیست، به ویژه اگر به یاد آوریم دنیای بیرونِ زندان برای این دست کودکان اتفاق خوشایندی تدارک ندیده و علاوه بر آن، جدا کردن این خردسالان از مادرانشان، لطمات سنگینی به دنبال خواهد داشت. مواردی که علم به آنها هم موجب نمی‌شود حضور این کودکان در زندان را بلااشکال بدانیم.

برای روشن شدن ابعاد دیگر ماجرا، بد نیست به این موضوع اشاره کنیم که شمار زندانیان زن در کشورمان به نسبت مردان بسیار اندک است و چند درصد از کل زندانیان در کشورمان را زنان تشکیل می‌دهند. علاوه بر این، آمارها حکایت از آن دارند که نیمی از زنان زندانی متأهل هستند که از جمع ایشان، شمار کمتری مادرند.

پیگیری هایی که سرانجام به اینجا می‌رسد که بدانیم از هر هفت زن زندانی متأهل، تنها یکی است که چاره ای جز بردن فرزندش به زندان ندارد. آماری کلی که بر اساس آن می‌توان نتیجه گرفت، حدود ۶۰۰ کودک زندانی در زندان های نقاط مختلف کشورمان سکونت دارند؛ کودکانی که بی شک در معرض آسیب های فراوانی قرار دارند و آینده شان تحت الشعاع گذشته مادرشان است.

وضعیتی غیرقابل قبول که رفع آن از مدت ها پیش در دستور کار قرار گرفته، ولی هیچ تغییری نکرده است؛ شرایطی که راه های مختلفی برای دگرگون کردنش آزموده شده است، از جمله ساخت مهدهای کودک در زندان ها. ایده‌ای که اکنون نیز در دستور کار برخی مسئولان قرار دارد و در برخی شهرها در دست اجراست.

مهدهایی که نه در بیرون زندان ها و به دور از فضای حبس، که در گوشه ای از زندان بنا شده‌اند تا تنها حکم زندانِ خردسالان را داشته باشند، نه مهدهای کودکی؛ فضایی که برای نگهداری و پرورش کودکان مناسب نیست، زیرا بخش مهمی از شخصیت فرد در دوران کودکی شکل می‌گیرد و از این روی، قرار گرفتن کودکان در زندان آسیب های روحی و روانی زیادی را متوجه آنها کرده و آینده آنها را به شدت تحت تأثیر قرار می‌دهد.

اما چاره چیست؟ آیا می‌شود این کودکان را از مادرانشان جدا کرد؟ اگر شیرخواره بودند چه؟ قانون چه می‌گوید؟ این پرشسی است که کنکاش برای یافتن پاسخش به نتایج جالب توجهی می‌رسد. «حبس الکترونیکی» از جمله آن نتایج است که در قانون آیین دادرسی کیفری هم آمده، ولی اجرایی نشده است.

منظور از حبس الکترونیکی، استفاده از دست‌بند و پابندهای الکترونیکی است که می‌توان به کمکش مادران زندانی را در منزلشان یا محله شان یا هر محدوده خاص دیگری محبوس کرد و نگذاشت از آن محدوده خارج شوند. حبسی ویژه که کمک می‌کند فرزندان این مادران در جایی غیر از زندان بزرگ شوند.

راهکاری که زیرساخت ها برای اجرایش فراهم نشده و ظاهرا قرار هم نیست فراهم شود که اگر غیر از این بود، ساخت مهدهای کودک در زندان ها در دستور کار قرار نمی‌گرفت. مهدهایی که نمی‌توانند مانع از وارد آمدن آسیب های فراوان به کودکان زندانی شوند و چه بسا تنها تاثیرشان، راحت کردن خیال مسئولانی باشد که متولی فراهم آوردن زیرساخت های اجرای طرح پابند و دستبند الکترونیکی هستند!

مصاحبه روز دوشنبه 4 ماه ژوئن 2018 با خانم نسرين رمضانعلی

گفتگو با خانم نسرين رمضانعلی فعال سياسی در مورد نشست سالانه سازمان حهانی کار در ژنو و نشست کلن آلمان با حضور عبدالکريم سروش پرچمدار انقلاب فرهنگی.

برای دانلود فايل صوتی روی فلش کليک کنيد.

ماجرای تلخ تجاوز به دختر ۵ ساله در خمینی شهر

محمدرضا کریمی، عموی دختر پنج ساله‌ای است که هفته گذشته در خمینی‌شهر مورد تجاوز قرار گرفت. اداره بهزیستی شهرستان خمینی شهر به عموری این دختر گفته است که مشاور جهت رسیدگی به این موضوع می‌فرستند ولی تاکنون کسی را نفرستاده‌اند. آقای کریمی در این خصوص می‌گوید “حال بهاره خوب نیست، دختر برادرم ۵ سال بیشتر ندارد و بچه هفتم از ۹ فرزند خانواده است. از وقتی که این حادثه تلخ برایش پیش آمد مدام بی‌قراری می‌کند”.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایلنا، محمد رضا کریمی درباره این اتفاق گفت: “ماجرا صبح چهار‌شنبه گذشته ۹ خرداد ۹۷ اتفاق افتاد. مدتی بود خانواده بهاره از خانه مستاجری قدیم خود به خانه جدید اثاث‌کشی کرده بودند. آن روز صبح برادرم همراه با دخترش بهاره به خانه قبلی‌شان رفت تا بعضی از وسایلی را که در آنجا مانده بود بردارد”.
عموی بهاره در ادامه افزود: “متاسفانه بهاره منتظر نماند تا کار پدرش در آنجا تمام شود و به تنهایی به سمت خانه‌شان برگشت. در راه بازگشت بود که این اتفاق شوم افتاد”.
وی در ادامه با اشاره به اینکه یکی از همسایگان زن محل نیز آن مرد را دیده بود، گفت: “آن طور که بهاره برایمان تعریف کرد مرد متجاوز ابتدا چشمان دختر را بست و به خرابه‌ای که در آن نزدیکی بود، برد تا اینکه بعد از یکی دو ساعت زنی بهاره را می‌بیند و به همسایگان برادرم تحویل می‌دهد. زن وقتی از این محل رد می‌شود دختر بچه را در وضعیت بدی می‌بیند و مردی که را سوار بر موتور در حال فرار است”.
عموی کودک قربانی گفت: “این زن، بهاره را به همسایه‌ها می‌سپارد و آنها نیز به خانواده برادرم خبر می‌دهند. پس از این حادثه تلخ بهاره را به بیمارستان و سپس به پزشکی قانونی خمینی شهر بردیم. آنها بهاره را معاینه کردند ولی تا امروز – یکشنبه ۱۳ خرداد ماه- هیچ جوابی به ما نداده‌‌اند”.
کریمی در پاسخ به این پرسش که آیا متعرض یک نفر بوده است؟ گفت: “تا آنجا که بهاره تعریف می‌کند یک نفر بود. هر چند بهاره بعد از بیهوشی متوجه چیزی نشده است. البته نمی‌دانم رسانه‌ها ۳ نفر را از کجا آورده‌اند. پلیس هم که چیزی به ما نمی‌گوید. هنوز اطلاع دقیق نداریم. حتی بعضی‌ها نوشتند بهاره پایش شکسته شده در صورتی که چنین چیزی صحت ندارد”.
عموی بهاره افزود: “اداره بهزیستی شهرستان خمینی شهر نیز گفته مشاور جهت رسیدگی به این موضوع می‌فرستیم که تاکنون کسی نیامده است”.
به گفته عموی این دختر، از طریق سفارت افغانستان در ایران در این خصوص گزارشی تهیه و شکایتی هم تنظیم شده است.
وی افزود : “با وجود اینکه ما کاملا به طور قانونی در ایران زندگی می‌کنیم اما نمی‌دانم چرا هیچ کس پیگیری نمی‌کند”.
وی ادامه داد: “حال بهاره خوب نیست، دختر برادرم ۵ سال بیشتر ندارد و بچه هفتم از ۹ فرزند خانواده است. از وقتی که این حادثه تلخ برایش پیش آمد مدام بی‌قراری می‌کند”.
سلیمانی مدیر کل دفتر امور اتباع خارجه استان اصفهان در این زمینه گفت: “روند قانونی این پرونده در حال پیگیری است و مددجویان بهزیستی نیز در حال بررسی موضوع هستند”.
رییس اورژانس اجتماعی کشور نیز گفت: “هنوز اطلاعات و شواهدی که تایید کننده خبر منتشر شده باشد بدست نیامده است و بررسی های اورژانس اجتماعی در این زمینه ادامه دارد”.
رضا جعفری گفت: “حسب وظیفه ذاتی، حمایت روانی _اجتماعی از کودک توسط مرکز فوریت‌های اجتماعی شهرستان مانند سایر موارد خشونت‌های خانگی در حال انجام است”.
لازم به ذکر است، پیشتر رئیس اورژانس اجتماعی کشور تجاوز به یک کودک در خمینی‌شهر را تائید کرد و گفت که طی هفته گذشته در حالی که این دختربچه‌ در مقابل خانه مشغول بازی بوده، از سوی سه مرد ربوده و پیکر نیمه جان او چند ساعت بعد در خرابه‌ای پیدا می‌شود.

گزارشی از مرگ یک زندانی در سایه عملکرد رئیس زندان بابل

یک زندانی در زندان متی کلا بابل در پی مشارکت در یک نزاع دچار جراحت شد، در حالی که بهداری زندان دستور اعزام اورژانسی او به بیمارستان را صادر کرده بود با مخالفت رئیس زندان فرد مجروح از اعزام به مرکز درمانی بازماند و سه روز بعد جان خود را به دلیل شدت خونریزی و آسیب به شریان های حیاتی در زندان از دست داد.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز پنج‌شنبه ۱۰ خرداد یک زندانی محبوس در زندان متی کلا بابل به دلیل عدم رسیدگی پزشکی جان خود را از دست داد.
هویت این زندانی “محمد طالبی” توسط هرانا احراز شده است.
یک منبع نزدیک به زندانی متوفی در تماس با هرانا ضمن تایید این خبر گفت: “ساعت ۱۱ شب دوشنبه ۷ خردادماه، محمد طالبی و زندانی دیگری به نام محمد حسین علی نصب با هم درگیر شدند. آقای عیدی، پزشکیار وقت دستور اعزام این دو زندانی به بیمارستان را می‌دهد، اما علی اکبر جعفرزاده، رییس زندان از اعزام هر دو به بیمارستان مخالفت می‌کند.
پس از سه روز و مورخ ۱۰ خردادماه، محمد طالبی به دنبال وخامت وضعیت جسمانی و تداوم خونریزی داخلی به مرکز درمانی درون زندان منتقل شد و نهایتا ساعت ۲ بعد از ظهر در همان محل فوت کرد. به گفته پزشکان محمد به دلیل تاخیر در اعزام و خونریزی شدید ناشی از آسیب دیدگی شریان های حیاتی جان خود را از دست داد”.
این منبع مطلع در خصوص دلایل مخالفت رئیس زندان با اعزام این زندانیان به مراکز درمانی گفت: “رئیس زندان با این دو زندانی مشکل داشت و قبلا هم تنش هایی پیش آمده بود در زندان، حتی به گفته دوستان محمد که به رئیس زندان برای اجازه اعزام او به بیمارستان اصرار کردند او ضمن قطعیت مخالفت خود در باب رسیدگی پزشکی به این افراد تاکید کرده که اصلا خیلی وقت است که منتظر چنین روزی بودم!

انتقال یک زندانی جهت اجرای حکم اعدام در زندان مرکزی زاهدان

روز گذشته، یک زندانی که به اتهام “قتل” به اعدام محکوم شده بود، جهت اجرای حکم به سلول‌های انفرادی زندان مرکزی زاهدان منتقل شد.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز یکشنبه ۱۳ خرداد ۱۳۹۷، یک زندانی در زندان مرکزی زاهدان جهت اجرای حکم اعدام به سلول انفرادی منتقل شد.
هویت این زندانی “نورمحمد شیمواری” حدودا ۲۵ ساله، از بند ۶ زندان مرکزی زاهدان توسط هرانا احراز شده است.
“نورمحمد شیمواری” اهل افغانستان و به اتهام “قتل” به اعدام محکوم شده است. وی از ۵ سال پیش تاکنون در زندان نگهداری می‌شود.
این زندانی پیش‌تر نیز جهت اجرای حکم اعدام به سلول انفرادی منتقل شده بود اما به بند عمومی بازگشته بود.
لازم به ذکر است بنا بر گزارش سالانه سازمان عفو بین‌الملل، ایران به تناسب سرانه جمعیت و میزان اعدام، رتبه نخست اعدام شهروندان خود در دنیا را دارد.
مرکز آمار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران هم در گزارش سالانه خود اعلام کرده بود بیش از ۶٠ درصد اعدام های صورت گرفته در ایران توسط دولت یا نهاد قضایی اطلاع رسانی نمی‌شوند که اصطلاحاً آن را اعدام “مخفیانه” می خوانند.
بر اساس داده های ۲۹۴۵ گزارش ثبت شده در مرکز آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در سالی که گذشت (اول فروردین ۱۳۹۶ تا ۲۷ اسفند ۱۳۹۶) دست کم ۳۲۲ شهروند اعدام شدند و ۲۳۶ تن دیگر به اعدام محکوم شدند. از جمله اعدام شدگان باید به اعدام ۴ کودک-مجرم اشاره کرد و همینطور به محل اجرای ۲۳ حکم اعدام که در ملأعام بوده است.
در صورت تمایل برای کسب اطلاعات بیشتر به گزارش سال ۲۰۱۷ این سازمان که اخیراً منتشر شده مراجعه نمایید. شما می‌توانید اسلایدهای گزارش پیش رو را نیز به‌صورت پی دی اف از اینجا دانلود کنید.