انتقال یک شهروند بازداشت شده به زندان دیزل آباد کرمانشاه

عبدالرحیم نظری شهروند بازداشت شده در شهرستان جوانرود پس از دو ماه و نیم به زندان دیزل آباد منتقل شد. اتهام وی “همکاری با احزاب کرد مخالف نظام” بوده است. آقای نظری طی مراحل بازجویی از حق دسترسی به وکیل محروم بوده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از مرکز دموکراسی و حقوق بشر کردستان، روز سه‌شنبه ۱۴ فروردین ۱۳۹۷، عبدالرحیم نظری فرزند شکرالله پس از اتمام بازجویی‌ها به زندان دیزل‌آباد کرمانشاه منتقل شد.

عبدالرحیم نظری ساکن کرمانشاه است که روز ۱ بهمن ۹۶ در ورودی شهر جوانرود از سوی نیروهای اداره اطلاعات کرمانشاه بازداشت و جهت بازجویی به بازداشتگاه این اداره منتقل شده بود.

پیش‌تر اعلام شده بود که پس از پیگیری‌های خانواده‌ی نظری، مشخص شده است اتهام طرح شده از سوی وزارت اطلاعات علیه فرزندشان، “همکاری با احزاب کرد مخالف نظام” است. با این حال خانواده‌اش تا هنگام انتقال وی به زندان نتوانسته بودند اطلاعی در رابطه با محل نگهداری‌اش کسب کنند و آقای نظری طی مراحل بازجویی از حق دسترسی به وکیل هم محروم بوده است.

بر اساس داده های ۲۹۴۵ گزارش ثبت شده در مرکز آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در سالی که گذشت (اول فروردین ۱۳۹۶ تا ۲۷ اسفند ۱۳۹۶) بازداشت ۶۸۸۳ شهروند در ایران مبنای عقیدتی یا سیاسی داشت.
Facebook
Twitter
Google+

زندانیان محکوم به اعدام زندان مرکزی زاهدان؛ اسامی ۲۴ زندانی جدید

زندان مرکزی زاهدان از جمله زندان‌هایی است که به دلیل دوری مسافت آن با سایر نقاط ایران کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این گزارش لیستی از اسامی زندانیان محکوم به اعدام که در بند ۴ زندان مرکزی زاهدان از بابت اتهامات قتل، مواد مخدر و سیاسی یا امنیتی در این بند نگهداری می‎شوند، آمده است. علیرغم اصلاح قانون مبارزه با جرائم مواد مخدر که منجر به تغییر احکام اعدام تعداد زیادی از این محکومان می‌شود، کماکان تغییری در وضعیت حقوقی بعضی از این محکومان به اعدام با اتهامات مواد مخدر دیده نمی‌شود.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، دست کم ۶ تن از زندانیان بند ۴ زندان مرکزی زاهدان به اتهامات مواد مخدر محکوم به اعدام هستند که علیرغم تصویب قانون جدید مبارزه با مواد مخدر که موجب بازبینی حدود ۱۵ هزار پرونده از زندانیان محکوم به اعدام شده است وضعیت حقوقی پرونده آنها همچنان بدون تغییر است و تحت محکومیت قطعی اعدام  در زندان به سر می‌برند.

اسامی زندانیان محکوم به اعدام در بند چهار زندان مرکزی زاهدان به شرح زیر است:

زندانیان متهم به قتل:

۱- عمران کمالی زاده، اتهام قتل، محکوم به اعدام، ۶ سال در زندان به سر می برد، ۲۸ ساله
۲- حمید اسماعیل زاده، اتهام قتل، محکوم به اعدام، ۹ سال در زندان به سر می برد، ۳۲ ساله
۳- بابک سرابندی، اتهام قتل، محکوم به اعدام، ۸ سال در زندان به سر می برد، ۳۹ ساله
۴- وحید شفیعی، اتهام قتل، محکوم به اعدام، ۵ سال در زندان به سر می برد، ۳۱ ساله
۵- ابراهیم ادهم مکسانی، اتهام قتل، محکوم به اعدام، ۵ سال در زندان به سر می برد، ۴۰ ساله
۶- محسن حیدرپور، اتهام قتل، محکوم به اعدام، ۶ سال در زندان به سر می برد، ۳۸ ساله
۷- شکور دهخواه، اتهام قتل، محکوم به اعدام، ۶ سال در زندان به سر می برد، ۳۲ ساله
۸- گل محمد نارویی، اتهام قتل، محکوم به اعدام، ۹ سال در زندان به سر می برد، ۳۷ ساله
۹- خداداد نارویی، اتهام قتل، محکوم به اعدام، ۶ سال در زندان به سر می برد، ۷۰ ساله
۱۰- عبدالباسط خشت، اتهام قتل، محکوم به اعدام، ۵ سال در زندان به سر می برد، ۲۸ ساله
۱۱- عبدالرشید سنت زهی، اتهام قتل، محکوم به اعدام، ۶ سال در زندان به سر می برد، ۳۰ ساله
۱۲- هاشم ترابی، اتهام قتل، محکوم به اعدام، ۴ سال در زندان به سر می برد، ۳۰ ساله
۱۳- امید گنجعلی، اتهام قتل، محکوم به اعدام، ۷ سال در زندان به سر می برد، ۴۰ ساله
۱۴- امین زینعلی، اتهام قتل، محکوم به اعدام، ۲ سال در زندان به سر می برد، ۳۵ ساله
۱۵- ابراهیم جهانگیر، اتهام قتل، محکوم به اعدام، ۴ سال در زندان به سر می برد، ۳۵ ساله
۱۶- بهمن نارویی، اتهام قتل، محکوم به اعدام، ۲ سال در زندان به سر می برد، ۳۱ ساله
۱۷- محمدعلی علیزاده، اتهام قتل، محکوم به اعدام، ۳ سال در زندان به سر می برد، ۵۰ ساله

زندانیان متهم به جرایم مرتبط با موادمخدر:

۱- غلام رسول مزارزهی، اتهام مواد مخدر، محکوم به اعدام، ۶ سال در زندان به سر می‌برد
۲- مهدی سارانی، اتهام مواد مخدر، محکوم به اعدام، ۳ سال در زندان به سر می‌برد، ۲۸ ساله
۳- محمود گرگیج، اتهام مواد مخدر، محکوم به اعدام، ۵ سال در زندان به سر می‌برد، ۳۵ ساله
۴- حامد صاحبدل، اتهام مواد مخدر، محکوم به اعدام، ۴ سال در زندان به سر می‌برد، ۳۰ ساله
۵- هاشم افغمی (افخمی)، اتهام مواد مخدر، محکوم به اعدام، ۷ سال در زندان به سر می‌برد، ۳۲ساله
۶- سرین نیکنام، اتهام مواد مخدر، محکوم به اعدام، ۵ سال در زندان به سر می‌برد، ۳۸ ساله

زندانی سیاسی محبوس در بند ۴:

۱- شیراحمد حسین زهی، زندانی سیاسی، محکوم به اعدام، ۸ سال در زندان به سر می‌برد، ۳۴ ساله، اتهام محاربه از طریق قیام مسلحانه، عضویت گروه‌های ضد نظام

لازم به یادآوری است هرانا پیش‌تر لیست اسامی ۱۲۱ زندانی محکوم به اعدام این زندان که عمدتا در بندهای ۱ و ۳ این زندان ساکن هستند را منتشر کرده بود.

نامه رامین حسین پناهی زندانی محکوم به اعدام؛ به کسانی که دوستشان دارم

رامین حسین پناهی، زندانی محکوم به اعدام محبوس در زندان مرکزی سنندج که طی روزهای اخیر ممنوع الملاقات شده است با نگارش نامه‌ای نسبت به برخوردهایی که از طرف مسئولان امنیتی و قضائی با خود و خانواده‌اش شده واکنش نشان داده است. آقای حسین پناهی در روز دوم تیرماه از سوی نیروهای سپاه پاسداران جمهوری اسلامی بازداشت شد و در تاریخ ۵ بهمن‌ماه ۱۳۹۶، در حالی که تنها یک جلسه‌ی دادگاهی برای او برگزار شده بود، از سوی شعبه یک دادگاه انقلاب سنندج به ریاست قاضی سعیدی و یکی دیگر از قضات به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و عضویت در کومله به مجازات اعدام محکوم شد. پرونده این زندانی سیاسی جهت بررسی به شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور شهر قم فرستاده شده است. آقای حسین پناهی در قسمتی از این نامه نوشته است “افشین به هشت سال و نیم زندان محکوم شدە است و در انتظار پایان حکم و بازگشت بە خانە است و من هم بە اعدام محکوم و ممنوع الملاقات شدەام و نمی‌دانم کە بعدها چە می‌شود. بیش از هر چیز و هر کس بە قلب داغدیدە و حسرت‌های مادرم فکر می‌کنم از اینکه چگونه این روزها را تحمل کردە است یا تحمل می‌کند.”

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، رامین حسین پناهی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام محبوس در زندان مرکزی سنندج با نگارش نامه‌ای با اشاره به دغدغه‌های انسانی و اجتماعی خود، نسبت به برخوردهایی که از طرف مسئولان امنیتی و قضائی با خود و خانواده‌اش شده واکنش نشان داده است.

 

متن کامل این نامه را به نقل از هرانا بخوانید:

 

بە کسانی کە دوستشان دارم

نمی‌دانم از کجا شروع کنم، از کشتە‌شدن اشرف یا از حکم اعدام برادر بزرگمان انور حسین‌پناهی، شکستە‌شدن هر روزەی قامت پدر و اشک‌های بی پایان مادرم. از خواهران داغدیدە و سایەی ترس و نگرانی کە هر روز و هر ساعت در تک تک لحظاتی کە تنها یا دور هم بودیم، بگویم. دست سرنوشت و تقدیر، من را در مکان و شرایط قرار دادە کە روزی برادر بزرگم انور حسین پناهی، آن را تجربە کرد. شاید ادامەی حرف‌هایم از اینجا کمی راحت‌تر است برای اینکە با افشین، برادری کە از من بزرگ‌تر است و با هم در یک زندان هستیم، این نامە را می‌نویسم. افشین بە هشت سال و نیم زندان محکوم شدە است و در انتظار پایان حکم و بازگشت بە خانە است و من هم بە اعدام محکوم و ممنوع الملاقات شدەام و نمی‌دانم کە بعدها چە می‌شود. بیش از هر چیز و هر کس بە قلب داغدیدە و حسرت‌های مادرم فکر می‌کنم از اینکە چگونە این روزها را تحمل کردە است یا تحمل می‌کند.

زمانی بە این فکر می‌کردم کە این همە رنج و این همە ترس از کجا می‌آید و دلیل واقعی ظلمی کە بە خانوادەی من روا می‌رود چیست. امروز و همەی روزها و لحظاتی تلخی کە از همان نوجوانی تجربە کردەام بیش از پیش جواب روشن این سوالات را می‌دهند؛ همیشە دوست داشتەایم با کسانی کە می‌شناسیم، با همسایەها، با افراد جامعە و مردمی کە با آنها در مکانی کە زندگی کردەایم صمیمی باشیم و احساس نزدیکی کنیم و در خوشی و ناخوشی در کنار هم باشیم. امروز فکر می‌کنم این درس‌ها را پیش از هر کسی از مادر و پدرم یاد گرفتەام. چرا باید کارگران اینگونە زندگی کنند؟ چرا باید کودکان کار کنند و رنج بکشند؟ چرا باید زنان و مادرانمان این همە رنج و مرارت تبعیض را تحمل کنند؟ چرا مکانی کە در آن زندگی می‌کنیم و در آنجا بزرگ شدەایم آتش بگیرد و آلودە شود؟ و چرا نباید همەی ما آزاد باشیم و در کنار هم آزادی را تجربە کنیم؟

کم نیستند کسانی کە این سوال‌ها را با صدای بلند پرسیده و بە جرم‌های گوناگون محکوم شدەاند: محاربە، ضد انقلاب، وابستە بە گروەهای تروریستی، شبکەهای جاسوسی استکبار و عضویت در گروەهای معاند. من هم یکی از همان کسانی هستم کە در جست‌وجوی جواب این سوال‌ها بودەام و تلاش کردەام کە برای تک تک سوالاتی کە داشتەام پاسخی درخور بیابم؛ از طریق دفاع از فعالیت مدنی و سیاسی، زیست محیطی، حقوق بشری، دفاع از حقوق کودکان، زنان و کارگران و تمامی کسانی کە همدل و همدرد بودەایم.

امروز بیش از هر روز دیگر از این صمیمیت و دوست‌داشتن و عشق بە مردم لذت می‌برم و از اینکە در کنارشان هستم احساس غرور می‌کنم. اینکە لحظات سخت هشت سال و نیم حبس افشین را می‌بینم بغض گلویم را می‌گیرد اما با وجود اینکە انتظار حکم اعدام، لحظات دردآوریست اما ارزش و غرور ایستادن در کنار مردمی کە آنها را دوست دارم، طبیعتی کە در آن زندگی کردەام و کارگرانی کە با آنها کار کردەام، از رنج این لحظات می‌کاهد و بە من، افشین و خانوادەام غرور می‌بخشد. برایتان می‌نویسم.

رامین حسین پناهی
زندان مرکزی سنندج

رامین حسین پناهی پیش از این نیز در تاریخ ۱ اسفند ۹۶ به مدت ۱۰ روز ممنوع الملاقات شده بود.

آخرین وضعیت نوید خانجانی، فعال حق تحصیل در بند

نوید خانجانی، فعال مدنی محبوس در زندان رجایی شهر کرج علیرغم اتمام حبس ۵ ساله خود در خردادماه سال گذشته یا جاری شدن حکم یک سال حبس از بابت پرونده دیگری در زندان ماند. حکم یکسال حبس دیگر در حالی به وی ابلاغ شد که خانواده آقای خانجانی برای استقبال از او مقابل درب زندان حاضر شده بودند. نوید خانجانی از جمله مدافعان حق تحصیل است که پس از ۶ سال کماکان در زندان رجایی شهر کرج تحمل حبس می کند.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، نوید خانجانی فعال حقوق بشر محبوس در زندان رجایی شهر کرج قرار بود در خردادماه سال ۹۶ با پایان محکومیت ۵ ساله خود از این زندان آزاد شود ولی در آخرین دقایق به او ابلاغ شد که حکم یکسال زندان او از بابت پرونده موسوم به “امدادگران کمپ سرند تبریز” اجرایی شده است بنابراین او برای یکسال دیگر باید در زندان بماند.

نوید خانجانی شهروند بهایی، متولد ۱۶ مرداد ۱۳۶۶ در اصفهان، مسئول سابق کمیته حقوق تحصیل در مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، عضو سابق کمیته گزارشگران حقوق بشر و موسس جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی است که در اسفندماه ۸۸ از سوی نیروهای امنیتی بازداشت و حدود ۲ ماه در زندان به سر برد، سپس از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیرعباس به تحمل ۱۲ سال حبس تعزیری و چهارصد هزار تومان جریمه نقدی محکوم شد. هر چند این حکم در دادگاه تجدیدنظر نیز عینا تایید شد با این حال حکم وی با اعمال ماده ۱۳۴ و “تجمیع احکام” به تحمل ۵ سال حبس تعزیری تقلیل یافت.

اتهامات این فعال مدنی در پرونده اول که محکومیت آن را در تاریخ ۱۶ خردادماه سال ۹۶ به پایان رساند “نشر اکاذیب، تشویش اذهان عمومی و تبلیغ علیه نظام به واسطه‌ی انتشار اخبار و گزارش‌ها و انجام مصاحبه با تلویزیون و رادیوهای بیگانه و عضویت در جمعیت غیرقانونی (تشکلات مختلف حقوق بشری)” عنوان شده بود.

موسس جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی، همچنین در شهریور ماه ۹۱ به همراه بیش از ۳۵ نفر از امدادگران داوطلب که جهت کمک به زلزله‌زدگان به مناطق زلزه‌زده رفته بودند، در کمپ سرند تبریز توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند. هر چند عمده بازداشت شدگان اندکی بعد آزاد شدند اما نوید خانجانی جزو افرادی بود که برای اجرای حکم قبلی زندان خود در بازداشت ماند.

آقای خانجانی در این پرونده بر اساس یک روند مبهم قضایی به تحمل یکسال حبس محکوم شد که این حکم پس از پایان محکومیت ۵ ساله به اجرا گذاشته شد.

این ابلاغ بصورت غیرمنتظره به اجرا در آمد در حالی که خانواده آقای خانجانی و دوستان او برای استقال از این زندانی مقابل زندان حاضر بودند.

نوید خانجانی بر اثر ضربات وارده به کمر و بروز مشکلاتی در ناحیه مهره های چهارم و پنجم، سال ۱۳۹۳ در زندان مجبور به انجام عمل جراحی شد.

در ایام تحمل حبس گزارشاتی از عدم رسیدگی و محرومیت او از خدمات درمانی منتشر شد از جمله گزارش شد روز سه شنبه ۲۳ آذرماه ۱۳۹۵، مسئولان زندان رجایی شهر کرج از اعزام وی به پزشکی قانونی به دلیل نپوشیدن “لباس آلوده زندان” و نپذیرفتن استفاده از دستبند و پابند ممانعت بعمل آوردند.

در موردی دیگر گزارش شد، “خردادماه ۱۳۹۵، در پی کاهش وزن شدید، درد در ناحیه پا و ریزش موهای بدن و بستری شدن این زندانی در بیمارستان جهت نمونه‌برداری از روده، پزشک بیماریستان بعد از دیدن سوابق پرونده ی دو جراحی قبلی مبنی بر نگرفتن نمونه برداری از کبد در جراحی‌های قبلی که توسط زندان انجام شده بود اعتراض کرد.”

نوید خانجانی هم اکنون در زندان رجایی شهر کرج تحمل حبس می کند، در صورت عدم کارشکنی مسئولین این زندانی پس از ۶ سال تحمل حبس تا خردادماه امسال باید از زندان آزاد شود.

حکم جایگزین حبس؛ انجام ۶۰۰ ساعت خدمات عمومی در واحد بهداری زندان / کاشت و نگهداری ۷۸۰ اصله درخت

دادگاه کیفری ۲ بیرجند بنابر حکم جایگزین حبس، یک محکوم را به انجام ۶۰۰ ساعت خدمات عمومی در واحد بهداری زندان مکلف کرد. همزمان رئیس کل دادگستری استان کهگیلویه و بویراحمد گفت که در راستای مجازات جایگزین حبس و احکام سبزی که قضات صادر می‌کنند ۷۸۰ اصله درخت از نوع جنگلی توسط مجرمان کاشته و به مدت ۲ سال نگهداری می‌شوند.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از میزان، یکی از سیاست‌های کلی دستگاه قضایی که در سالیان اخیر بیش از گذشته دنبال می‌شود سیاست کاهش جمعیت کیفری زندان‌ها با استفاده از اعمال مجازات‌های جایگزین حبس است. این سیاست که پشتوانه قانونی دارد به قضات اجازه می‌دهد که در برخی جرائم و برای برخی مجرمین از مجازات‌هایی استفاده کنند که هم امکان اصلاح فرد وجود داشته باشد و هم جامعه از آن مجازات منتفع شود.

سیاستی که به تدریج در حال پذیرش و گسترش توسط قضات محاکم است. سیاستی که اگر در جامعه توسط قضات و البته مردم نهادینه شود و مردم نسبت به این قبیل آرا روی خوش نشان دهند منافع آن در ابتدا به مردم و سپس به نظام خواهد رسید.

دادگستری استان خراسان جنوبی در رابطه با صدور احکام جایگرین حبس گام‌های خوبی برداشته است.

در یک نمونه دادگاه کیفری ۲ بیرجند در راستای صدور احکام جایگزین حبس، یک محکوم را به ۶۰۰ ساعت خدمات عمومی در واحد بهداری زندان مکلف کرد.

در خصوص اتهام آقای ب. س. دائر بر ساخت و نگهداری مقدار تقریبی پانصد و سی لیتر مشروبات الکلی که مامورین انتظامی در پی کسب اطلاعات مبنی بر ساخت و نگهداری مشروبات الکلی توسط متهم با کسب مجوز قضایی منزل وی را مورد بازرسی قرار داده که نهایتاً در این منزل هفت بطری جمعا ده لیتر مشروبات الکلی دست ساز، بیست گالن بیست و پنج لیتری (مجموعا پانصد لیتر) حاوی مشروبات الکلی و نه بطری یک و نیم لیتری کشف کردند.

قاضی پرونده با توجه به گزارش مامورین انتظامی، نحوه دستگیری متهم، کشف شوکر از خودرو متهم، کشف مشروبات ذکر شده از منزل وی، نتیجه آزمایشات اخذ شده از معاونت غذا و دارو و اقرار صریح و مقرون به واقع متهم در دادسرا و دفاعیات بلاوجه وی در خصوص مایعات مکشوفه از گالن‌ها ارتکاب بزه انتسابی از ناحیه وی را به میزان ساخت و نگهداری مجموعا (۲۶۲/۶ لیتر) مشروبات الکلی محرز و مسلم تشخیص داد.

نهایتاً دادگاه باستناد ماده ۷۰۲ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۵ و اصلاحی ۱۳۸۷ و با رعایت مواد قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ به ۶۰۰ ساعت خدمات عمومی در واحد بهداری زندان بیرجند با توجه به رشته تحصیلی وی جایگزین از یک سال حبس و تحمل ۵۰ ضربه شلاق تعزیری و با رعایت مواد ۳۷ و ۳۸ قانون اخیرالذکر به لحاظ جوانی متهم به پرداخت ۲۰۰ میلیون ریال جزای نقدی در حق دولت محکوم کرد.

بنا بر خبری دیگر رئیس کل دادگستری استان کهگیلویه و بویراحمد مزارعی گفت: “در راستای مجازات جایگزین حبس و احکام سبزی که قضات صادر می‌کنند ۷۸۰ اصله درخت از نوع جنگلی توسط مجرمان کاشته و به مدت ۲ سال نگهداری می‌شود”.

رئیس کل دادگستری استان کهگیلویه وبویراحمد با تاکید بر اجرای احکام سبز برای مرتکبان تصرف عرصه منابع ملی و تخریب محیط زیست از کاشت ۷۸۰ اصله درخت از نوع جنگلی توسط مجرمان خبر داد و گفت: “این تعداد اصله درخت باید به مدت ۲ سال توسط این افراد نگهداری و مراقبت شود. وی با بیان اینکه مجازات جایگزین حبس نه تنها موجب کاهش جمعیت کیفری بلکه موجب تنبیه مرتکب و احیای عرصه ملی می‌شود”، افزود: “دادگستری استان به جای مجازات حبس، جزای نقدی و مجازات‌های تادیبی و تعزیری مجرمانی را که به عرصه ملی تجاوز و آن را تخریب می‌کنند به غرس نهال در محدوده مورد تصرف و نگهداری از آن به مدت ۱ تا ۳ سال ملزم می‌کند”.

این مقام قضایی تصریح کرد: “بر مبنای توافق اداره کل منابع طبیعی و دستگاه قضایی استان، با اعلام گذشت اداره کل منابع طبیعی از مجازات محکومان بر مبنای احکام قضایی، این افراد به جای مجازات حبس اقدام به غرس نهال و نگهداری از جنگل‌ها می‌کنند که در این رابطه ۱۱ هزار و ۵۶۴ اصله درخت نهال در اجرای احکام قضایی توسط محکومان با تولید اداره منابع طبیعی کاشته شده است”.

گفتنی است با تصویب قانون مجازات اسلامی جدید در فصل نهم آن به مجازات‌های جایگزین اشاره شده است. بر اساس این قانون قضات می‌توانند با توجه به شرایط متهم و داشتن برخی شروط از مجازات‌های جایگزین حبس استفاده کنند؛ به عنوان مثال یکی از شروط اجرای این قانون رضایت داشتن فرد محکوم است.

پنج شهروند موقتا آزاد شدند / تداوم بازداشت دو تن از شهروندان در استان کردستان

پنج تن از شهروندانی که در خصوص برپایی مراسم نوروز در اسفندماه سال ۹۶ بازداشت شده بودند، موقتا با تودیع وثیقه آزاد شدند، از سوی دیگر عرفان ساعدپناه که در روز ۲۹ اسفندماه سال ۹۶ بازداشت شده بود کماکان در بازداشت به سر می‎برد. همچنین در خبری دیگر بازداشت تحسین دادرس فعال سیاسی مریوانی به اتهام همکاری با احزاب کردی، علی‏رغم گذشت ۴ ماه کماکان ادامه دارد. فردین عیوضی دیگر شهروند بازداشت شده در تاریخ ۱۲ اسفندماه است که به اتهام مشابه با آقای دادرس در بازداشتگاه اطلاعات سنندج نگهداری می‎شود.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از مرکز دموکراسی و حقوق بشر کردستان، در روستای “نی” مریوان چهار تن از شهروندان به نام‌های “هاوری پروازە”، “هیوا بشتام”، “کوسار ارژنگی” فرزند رفیق و “صلاح اُمیا” فرزند عثمان که در پی برپایی مراسم نوروز در این روستا بازداشت شده بودند، به صورت موقت آزاد شده‌اند.

همچنین گزارش شده است، “ژیار وحیدی” دیگر شهروند بازداشت شده در اسفندماه ۹۶ نیز در تاریخ ۹ فروردین‎ماه سال جاری با تودیع وثیقه ۱۲۰ میلیون تومانی آزاد شده است.

از سوی دیگر عرفان ساعدپناه ٣١ ساله که در روز ۲۹ اسفندماه سال ۹۶ بازداشت شده بود کماکان در بازداشت به سر می‎برد. آقای ساعدپناه دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه خوارزمی تهران است.

جشن نوروز در مناطق کردنشین به دلیل پیشینه تاریخی و اهمیت نمادین سیاسی آن و همین‌طور نقش‌آفرینی احزاب منطقه با دیده شک و بدگمانی از سوی نهادهای امنیتی نگریسته می‌شود.

مواردی مانند جلوگیری از برگزاری مراسم نوروزی در مناطق دیگر کشور به ندرت به چشم می‌خورد اما در مناطق کردنشین عملکرد نیروهای امنیتی با سخت‌گیری زیادی روبه‌روست؛ به‌طوری‌که هر ساله تعدادی از شهروندان در حاشیه‌های این مراسمات در مناطق کردنشین بازداشت و از بابت جرایم امنیتی یا سیاسی محکوم می‌شوند.

در خبری دیگر پس از گذشت بیش از چهار ماه از بازداشت “تحسین دادرس” از اهالی روستای سردوش مریوان اطلاعی از وضعیت وی در دست نیست.

آقای دادرس که در تاریخ ۹ آذرماه سال ۹۶ در زمان بازداشت زخمی شده بود پس از یک هفته بازداشت در اداره‌ی اطلاعات مریوان به بازداشگاه اداره‌ی اطلاعات شهر سنندج منتقل شده بود.

خانواده‌ی آقای دادرس تنها موفق شده‌اند از انتقال وی به بازداشتگاه اطلاعات سنندج و اتهام مطروحه از سوی این ارگان امنیتی اطلاع کسب کنند.

اتهام این شهروند مریوانی “ارتباط با احزاب کردی” عنوان شده است.

همچنین در تاریخ ۱۲ اسفندماه سال ۹۶ نیروهای وزارت اطلاعات در روستای تنگیسر از توابع سنندج، “فردین عیوضی” فرزند محمدعلی را به اتهام “همکاری با یکی از احزاب کُردی” بازداشت و به بازداشتگاه اداره‌ی اطلاعات این شهرستان منتقل کردند. وی نیز از آن زمان تحت بازجویی قرار دارد.

در قوانین ایران، متهمین به عضویت و یا همکاری در احزاب کردی با استناد به ماده‌ی ۴۹۹ قانون مجازات اسلامی در رابطه با همکاری و یا عضویت در سازمان‌های برهم زننده‌ی امنیت از سوی دادگاه انقلاب مورد محاکمه قرار می‌گیرند.

از راست «کوسار ارژنگی»، «تحسین دادرس»، «عرفان ساعدپناه» و «فردین عیوضی»

گزارش اجمالی از وضعیت نامناسب قرنطینه زندان امیرآباد گرگان

زندانیان محبوس در قرنطینه زندان امیرآباد گرگان در شرایط نگران کننده‎ای نگهداری می‎شوند، وضعیت بد بهداشتی، استفاده از آب چاه و تغذیه نامناسب زندانیان باعث شده بسیاری از آنها دچار امراض گوارشی و کلیوی شوند. در قرنطینه این زندان تنها یک باجه تلفن برای تماس زندانیان وجود دارد که در بیشتر مواقع مشکل دارد. برخورد فراقانونی مسئولین زندان که بعضا با خشونت و ضرب و شتم همراه است شرایط بغرنجی را برای زندانیان به وجود آورده است؛ در این گزارش به طور مفصل به مشکلات زندانیان پرداخته شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، زندان امیرآباد گرگان محل نگهداری چندین زندانی سیاسی و عقیدتی در سال‌های قبل بوده، از جمله زندانیان سیاسی در این زندان روزبه گیلاسیان و نیما صفار هستند که هم‌اکنون دوران محکومیت خود را در این زندان سپری می‎کنند.

قرنطینه زندان امیرآباد گرگان ۲۰ اتاق روبه‌روی هم دارد، اتاق‌های قرنطینه فاقد در ورودی بوده و در هر یک از اتاق‌ها ۴ تخت دوطبقه وجود دارد.

بر اساس آمار تخت‌ها قرنطینه زندان امیرآباد گرگان ۱۶۰ نفر ظرفیت دارد که یک اتاق این قرنطینه برای روحانیونی که به دلایل سیاسی و غیر سیاسی به حبس محکوم شده‎اند اختصاص داده شده است.

در قرنطینه این زندان قانون تفکیک جرائم در بین اتاق‌ها رعایت نمی‌شود و زندانیان جرائم عمومی، سرقت و … در کنار هم نگهداری می‎شود.
وضعیت بهداشتی قرنطینه این زندان نامناسب توصیف شده، به طوری که آب آشامیدنی زندانیان از آب چاه غیر بهداشتی تهیه می‌شود و این مسئله موجب بروز امراض گوارشی و کلیوی در میان زندانیان شده است.

بهداری قرنطینه نیز فاقد متخصصان پزشکی است و بعضا با تجویز داروهای اشتباه به بیماران، وضعیت زندانیان را با خطر جدی مواجه می‎کند.

در قرنطینه زندان امیرآباد گرگان تنها ۲ دوش برای نظافت زندانیان وجود دارد و همه زندانیان مجبورند از این دو دوش استفاده کنند درحالی‌که آب حمام بسیار سرد است.

قرنطینه این زندان فاقد آشپزخانه و یخچال بوده و زندانیان مجبورند از غذای بی‌کیفیت و نامرغوب زندان تغذیه کنند. همچنین به دلیل نبود یخچال، زندانیان به لبنیات و مواد خوراکی گوشتی و تغذیه سالم دسترسی ندارند.

گزارش شده است که فقدان مددکار دلسوز در قرنطینه این زندان موجب نارضایتی میان زندانیان شده است.
یک زندانی که جدیدا از قرنطینه زندان امیرآباد گرگان آزاد شده و نخواست که هویت‌اش فاش شود در این خصوص به گزارشگر هرانا گفت: “مددکار به وضعیت زندانیان رسیدگی نمی‌کند و با زندانیان به صورت سلیقه‌ای رفتار می‌کند”.

در قرنطینه زندان امیرآباد گرگان تنها یک باجه تلفن برای تماس‌های تلفنی زندانیان وجود دارد که در بسیاری از مواقع مشکل دارد و این مسئله دسترسی زندانیان به تماس تلفنی را محدود کرده است.

برخورد مسئولین زندان بسیار خشن توصیف شده، به طوری که گزارش شده مسئولین از اعمال خشونت و ضرب و شتم زندانیان خاطی دریغ نمی‎کنند.

هواخوری قرنطینه این زندان به طول ۶۰ و عرض ۱۵ متر است و زندانیان مجبورند در ساعات نماز، در هوای سرد زمستان و هوای گرم تابستان در وضعیت نامناسب تا زمان اتمام نماز در محوطه هواخوری زندان باشند، این مسئله موجب نارضایتی سایر زندانیان شده است.

سیستم تهویه هوا در قرنطینه این زندان معیوب بوده و معمولا زندانیان هوای پر از گرد و خاک را استنشاق می‎کنند.
قرنطینه زندان امیرآباد گرگان تنها یک تلویزیون در قسمت نمازخانه دارد که زندانیان به صورت تشویقی در صورت صلاحدید مسئولان می‌توانند از امکان تماشای برنامه‌های مورد علاقه‌ی خود بهره‌مند شوند.

مصوبه سال ۱۹۵۵ سازمان ملل موسوم به مصوبه ژنو در خصوص استانداردهای لازم برای یک زندان پرداخته است که موارد زیر بر اساس این مصوبه از زندانیان محبوس در قرنطینه زندان امیرآباد گرگان سلب شده است.

زندان‌ها باید امکان رعایت بهداشت فردی را برای زندانی‌ها فراهم کنند.

باید رفتاری توام با انسانیت و حفظ کرامت با زندانیان داشت.

زندان‌ها باید وعده‌های غذایی منظم و مفید برای زندانی داشته باشند تا سلامت افراد در زمان سپری کردن دوران محکومیتشان حفظ شود.

زندان‌ها باید امکانات پزشکی لازم برای مراقبت از زندانی‌ها را داشته باشند.

زندانی‌ها باید امکانات ارتباط با دنیای خارج و کسب اطلاع را داشته باشند و باید در جریان اتفاقات بیرون از زندان بوده و از مطالعه جراید و مجلات روز محروم نشوند.

زندان‌ها باید مجهز به تلفن و وسایل ارتباط جمعی باشند تا زندانی‌ها بتوانند در فواصل زمانی مشخص با افراد خانواده یا دوستانشان در تماس باشند.

عبدالکریم حسین زاده؛ ممنوعیت ورود بانوان ایرانی به ورزشگاه ها خلاف منشور حقوق شهروندی است

رئیس فراکسیون حقوق شهروندی مجلس با بیان اینکه حضور زنان در ورزشگاه حق طبیعی آنهاست است گفته است که باید ورزشگاه‌ها به شکلی باشند که کودکان، نوجوانان، افراد مسن و یقینا زنان نیز در آن احساس امنیت کنند. وی همچنین اظهار کرد که باید حضور خانواده‌ها در ورزشگاه‌ها آزاد شود، چراکه با این حضور مسائل و معضلات پیچیده فرهنگی در ورزشگاه‌ها به راحتی قابل حل خواهد بود.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از خانه ملت، عبدالکریم حسین‌زاده رئیس فراکسیون حقوق شهروندی مجلس نسبت به ادامه ممانعت از حضور زنان در ورزشگاه‌ها، گفته است “حضور زنان در ورزشگاه حق طبیعی‌شان است و اگر اکنون گروهی از مردان مدعی هستند که امکان حضور زنان در ورزشگاه‌ها وجود ندارد ناشی از ضعف در خود آنهاست که نتوانسته‌اند شرایط فرهنگی را به گونه‌ای پیش ببرند که اکنون زنان از حق طبیعی خود محروم نشوند”.
نماینده مردم نقده و اشنویه در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه فضاهای شهری و جمعی ایران بیشتر مردانه است و انسان‌‌ها با هر جنسیت و رده سنی نمی‌توانند در آن احساس امنیت و آرامش کنند، ادامه داد: “به عنوان مثال نباید ورزشگاه‌ها به شکل خاص و مشخصی باشد، بلکه باید فضاها را طوری تعبیه کرد که کودکان و نوجوانان و افراد مسن نیز در آن احساس امنیت کنند و به یقین زنان نیز از این موضوع مستثنی نیستند”.

وی تصریح کرد: “باید مطالبات اجتماعی زنان را هرچند می‌تواند از نظر بسیاری از افراد مطالبات حائز اهمیتی نباشد جدی گرفت تا در زمانی دیگر در قالب عقده‌ها و حقارت‌های اجتماعی سر باز نکنند”.

حسین‌زاده با تاکید بر اینکه ادامه این شرایط عواقب جهانی بسیاری برای ورزش ایران به ویژه فوتبال به دنبال خواهد داشت و این مسئله در زمان سفر رئیس فدراسیون جهانی فوتبال به ایران نمایان شد، اظهار کرد: “وجود نشاط سالم در بین خانواده‌ها یک مسئله اساسی، ضروری و لاینفک برای زندگی شهری امروز جامعه است و با توجه به اینکه ما جزء کشورهای غیر خوشحال دنیا هستیم نیاز به وجود چنین فضاهایی حس می‌شود”.

عضو کمیسیون عمران مجلس افزود: “اینکه مردم پس از تلاش‌های روزانه بخواهند در کنار خانواده‌های خود از یک فضای نشاط‌انگیز بهره ببرند، حق آنهاست و باید حضور خانواده‌ها در ورزشگاه‌ها آزاد شود؛ چراکه با این حضور مسائل و معضلات پیچیده فرهنگی در ورزشگاه‌ها به راحتی قابل حل خواهد بود”.
نایب رئیس فراکسیون امید مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه همواره در قوانین کشور از برابری حقوق زن و مرد گفته شده است و ممنوعیت ورود بانوان ایرانی به ورزشگاه‌ها بر خلاف منشور حقوق شهروندی است، اضافه کرد: “اینکه به دلیل رفتار نامناسب آقایان، خانم‌ها از رفتن به استادیوم محروم شوند قابل قبول نیست و در این زمینه مردان ایرانی نیز باید اعتراض خود را بیان کنند”.

چندی پیش نیز معصومه ابتکار، معاون امور زنان و خانواده رئیس‌جمهور با اشاره به اینکه در مدت اخیر مواردی از تغییر چهره دختران برای ورود به ورزشگاه‌ها دیده شده است، تاکید کرد “برای حل این مشکل باید به شکل منطقی امکان ورود کسانی که علاقه‌مند به حضور در ورزشگاه هستند را برطرف کنیم.”

پیش‌تر در تاریخ ۲۲ اسفند ۹۶، در دیدار تیم‌های تراکتورسازی ایران و الوصل امارات، دو دختر جوان که قصد داشتند قبل از آغاز بازی با پوشش پسرانه وارد ورزشگاه شوند که انتظامات ورزشگاه با شناسایی آنها مانع ورودشان به ورزشگاه شدند.

در خردادماه سال گذشته نیز یک دختر که با لباس پسرانه در ورزشگاه آزادی حاضر شده بود توسط ماموران ورزشگاه دستگیر شده بود.

هرانا در اسفندماه سال گذشته گفت‌وگویی را با دو دختر که با وجود محدودیت و با لباس و گریم مردانه به وارد ورزشگاه رفته بودند، منتشر کرده بود.

پیش از نیز علی کریمی بازیکن سرشناس فوتبال ابراز امیدواری کرده بود که شرایط برای ورود زنان به استادیوم‌ها فراهم شود. پیش از این هم مسعود شجاعی، کاپیتان تیم ملی فوتبال ایران از رئیس‌جمهور خواسته بود که شرایطی فراهم کند تا زنان هم بتوانند از نزدیک فوتبال تماشا کنند.

حضور زنان ایرانی در ورزشگاه‌های ایران در سال‌های بعد از انقلاب ۵۷ و در راستای سیاست‌های حکومت جمهوری اسلامی مبنی بر جداسازی زن و مرد و دیدگاه‌های مراجع تقلید شیعه در این باره محدود شد.

در سال‌های دهه هفتاد و هشتاد این موضوع با درخواست زنان برای دیدن بازی‌های ورزشی خصوصا فوتبال جدی‌تر شد و فشار کنفدراسیون‌های ورزشی آسیایی و جهانی برای پایان دادن به این ممنوعیت ابعاد تازه‌تری به این موضوع داد.

مصاحبه روز يکشنبه 1 آوريل 2018 با جناب جواد صنم راد

توضيحات جناب جوادصنم راد در مورد اينکه آيا رژيم غير ايدئولوژيک وجود دارد و مبارزه طبقاتی به ايدئولوژی خاصی اشاره دارد؟

 

برای دانلودفايل صوتی روی فلش کليک کنيد.