جعفر اقدامی، زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج در پی حوادث اخیر در ایران نامه ای سرگشاده نوشته است. آقای اقدامی در این نامه ضمن عرض تسلیت به خانوادهی جانباختگان اعتراضات اخیر، خطاب به دولتمردان کشور مسئولان کشور را در بی توجهی به مطالبات مردم و انباشت اعتراضات مقصر دانسته و با اشاره به تضعیف جامعه مدنی توسط حکومت، پرسیده است “یک نوجوان پانزده ساله از چه طریقی باید اعتراض مدنی، منطقی و مسالمت آمیز را فرا بگیرد؟ این احزاب و تشکلهای صنفی و مدنی هستند که بسترهای نهادینه شدن اصول دموکراتیک، خویشتنداری و رفتار عقلایی را در شهروندان فراهم میسازند”.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، جعفر (شاهین) اقدامی، زندانی سیاسی زندان رجایی شهر کرج با نگارش نامه ای زندان در خصوص وقایع اخیر ایران واکنش نشان داده است.
در قسمتی از این نامه آمده است “این نابسامانیهای عظیم و بحرانهای فزاینده، آثار و تبعات خشتهای کجی است که حاکمان در گذشته بنا نهاده اند. آنانی که این آشفتگی و ناامنی گستردهی اجتماعی را به وجود آورده اند؛ اگر تنها اندکی غیرت و شرافت میداشتند؛ یا باید همانند آن دولت مرد باشرف ژاپنی، هارا گیری نمایند و یا آبرومندانه استعفا دهند. بی تردید اعتراضات اخیر پیش لرزههای یک زلزلهی هولناک خواهد بود که اگر چاره و تمهید ریشهای و درست برای آن اندیشیده و به کار گرفته نشود، خسارتهای ویرانگر و جبران ناپذیری را به بار خواهد آورد”.
متن کامل نامه سرگشاده جعفر اقدامی که برای نشر در اختیار هرانا قرار گرفته است را در ادامه بخوانید:
طی روزهای گذشته شاهد اعتراضات گستردهی مردم به ویژه جوانان در شهرهای مختلف بودیم. این خروش و خیزش عدالت طلبانه و ضد تبعیض در اعتراض به فساد ساختاری حاکمیت استبداد که طی چهار دهه، ناکارآمدی و بی کفایتی خود را به اثبات رسانده است؛ به وقوع پیوست.
مردم به خیابانها آمده بودند تا سهمشان و حقشان را از زندگی فریاد بزنند. آمده بودند که بگویند چرا فانوس زندگیشان در سرزمین نفت و گاز خاموش است. آمده بودند که بگویند مگر قرار نبود علاوه بر بهبود زندگی مادی، زندگی معنویشان نیز بهتر شود. پس چگونه این همه تبعیض و نابرابری، دروغ و ریاکاری و فساد در جامعه شکل یافته است؟ و اینکه چرا کسی به فکر دختران روسپی ۱۴ ساله نیست؟ و چرا انسانیت رعایت نمیشود؟
حاکمیت از طریق صدا و سیمای وابسته به خود که هنری جز نفرتپراکنی، دروغپردازی و توهین به شعور مردم ندارد؛ معترضین را آشوب طلب، اغتشاشگر، فتنهگر، منافق و ایادی آمریکا و صهیونیست معرفی کرد؛ که به اموال عمومی خسارت وارد کرده اند. در صورتی که مسئولیت مستقیم اینگونه حوادث و خسارتهای احتمالی، متوجه حاکمان و صاحبان قدرت می باشد. اول اینکه خسارتهای ایجاد شده در مقابل آتش زدن منافع ملیمان توسط حکومت، اصلا قابل مقایسه نیست.
خسارتهایی که طی این چهل سال بر مردم و کشور وارد شد از اشغال سفارت گرفته تا ادامهی جنگ، از حیف و میل ثروت ملی در پروژهی بدون توجیه هستهای گرفته تا ناپدید شدن میلیاردها دلار درآمد نفتی در دوران احمدی نژاد، و فساد های چند هزار میلیارد تومانی را که با هیچ ارثماطیقی نمیتوان محاسبه نمود. در ثانی، مادامی که احزاب و تشکلهای آزاد و مستقل با محدودیت شدید و سرکوب مواجه هستند، یک نوجوان پانزده ساله از چه طریقی باید اعتراض مدنی، منطقی و مسالمت آمیز را فرابگیرد؟ این احزاب و تشکلهای صنفی و مدنی هستند که بسترهای نهادینه شدن اصول دموکراتیک، خویشتنداری و رفتار عقلایی را در شهروندان فراهم میسازند.
آری این خودکامگان حاکم هستند که با انحصار طلبی سیاسی، اقتصادی و رسانه ای و زیر پا گذاشتن حقوق شهروندی و آزادیهای اساسی مردم و حذف و منزوی ساختن نیروهای شایسته و کاردان و همچنین مسدود ساختن فرایندهای دموکراتیک و عقلانی تصمیمسازی و تصمیمگیری در حوزههای کلان سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی باعث به هدر رفتن سرمایههای عظیم مادی و انسانی شدند.
این نابسامانیهای عظیم و بحرانهای فزاینده، آثار و تبعات خشتهای کجی است که حاکمان در گذشته بنا نهاده اند. آنانی که این آشفتگی و ناامنی گستردهی اجتماعی را به وجود آورده اند؛ اگر تنها اندکی غیرت و شرافت میداشتند؛ یا باید همانند آن دولت مرد باشرف ژاپنی، هارا گیری نمایند و یا آبرومندانه استعفا دهند. بی تردید اعتراضات اخیر پیش لرزههای یک زلزلهی هولناک خواهد بود که اگر چاره و تمهید ریشهای و درست برای آن اندیشیده و به کار گرفته نشود، خسارتهای ویرانگر و جبران ناپذیری را به بار خواهد آورد.
امام اول شیعیان فرموده است: “هرگاه فساد و ظلم در جامعهای رواج یابد، از دو حال خارج نیست. یا حاکمان در آن نقش داشته و یا اینکه شایستگی و لیاقت ادارهی جامعه را نداشته و باید کنارهگیری کنند.”
در پایان ضمن عرض تسلیت به خانوادهی جانباختگان اعتراضات اخیر، همدردی عمیق خود را با آنان ابراز میدارم و برایشان صبر و شکیبایی آرزومندم.
شاهین (جعفر) اقدامی / بیستم دی ماه ۹۶ / زندان رجاییشهر- کرج
درباره نویسنده نامه لازم به یادآوری است، جعفر اقدامی آخرین بار در هشتم شهریور ماه ۱۳۸۷ و در حالی که تنها چهار ماه از آزادی اش می گذاشت، پس از شرکت در مراسم سالگرد قربانیان دهه شصت در خاوران بازداشت و به زندان اوین منتقل شد، وی از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه به پنج سال زندان محکوم شد و این حکم پس از اعتراض دادستانی در مرحله ی تجدید نظر به ده سال افزایش یافت.
این زندانی سیاسی پس از حدود دو سال از بند ۳۵۰ اوین به زندان رجایی شهر کرج و همراه با سایر زندانیان سیاسی به سالن ۱۲ این زندان انتقال یافت.
جعفر اقدامی پیش از این نیز نیز در سال های ۱۳۷۸ و ۱۳۸۰ بازداشت و زندانی شده بود، در تیرماه ۱۳۷۸ و همزمان با اعتراضات کوی دانشگاه، وی از سوی نیروهای لباس شخصی دستگیر و به زیرزمین ساختمان ژاندارمری الغدیر (نام قدیم مرکز) منتقل شد و پس از یک ماه با تودیع کفالت آزاد شد.
وی در سال ۱۳۸۰ نیز به دلیل فعالیت هایش از سوی نیروهای وزارت اطلاعات بازداشت و به ۶ سال زندان محکوم شد و پس از پایان حبس در اردیبهشت ماه ۱۳۸۷ آزاد شد.
جعفر اقدامی هم اینک، در نهمین سال حبس خود در زندان رجایی شهر کرج نگهداری می شود.
Facebook
Twitter
Google+