بی‌خبری از وضعیت مجید اسدی پس از ۵۱ روز بازداشت

با گذشت نزدیک به دو ماه از دستگیری مجید اسدی، هیچ اطلاعی از وضعیت این زندانی سیاسی و فعال دانشجویی در دست نیست.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، مجید اسدی در سی‌ام بهمن‌ماه ۱۳۹۵ از سوی ماموران امنیتی بدون ارائه حکم، در خانه‌اش در شهر کرج دستگیر شده و پس از گذشت ۵۱ روز تاکنون از وضعیت و اتهام این فعال مدنی در زندان اوین اطلاعی به دست نیامده است.
یک منبع مطلع پیش‌تر در پنجم اسفندماه ۱۳۹۵ گفته بود که آقای اسدی پس از بازداشت در یک تماس تلفنی کوتاه به خانواده‌اش خبر داده که به زندان اوین منتقل شده ولی درباره این‌که در کدام «بند» این زندان نگهداری می‌شود و چه اتهاماتی به او وارد شده خبری نداده است.
این منبع همچنین خبر داد که مأموران پس از بازرسی محل زندگی مجید اسدی، تعدادی از وسایل خصوصی او را نیز ضبط کرده‌اند.
به گفته این منبع مطلع؛ مجید اسدی به دلیل سابقه ۴ سال زندان و اعتصاب غذا در بهار ۱۳۹۳ به مشکل دستگاه گوارشی مبتلا شده بود و عدم دسترسی به دارو یا کمبود امکانات پزشکی در زندان اوین ممکن است بیماری‌اش را تشدید کند.
مجید اسدی ۳۴ ساله، پیش‌تر به دلیل فعالیت سیاسی بازداشت شده بود. این فعال دانشجویی سابق دانشگاه علامه طباطبایی تهران نخستین بار ۱۳ تیرماه ۱۳۸۷ از سوی وزارت اطلاعات بازداشت و پس از حدود سه ماه با سپردن وثیقه آزاد شد. او در اسفندماه ۱۳۸۸ از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب، به ریاست قاضی صلواتی، به اتهام «اجتماع و تبانی برای اقدام علیه امنیت ملی» به چهارسال زندان محکوم شد. این حکم در دادگاه تجدیدنظر نیز تأیید شد و ۱۳ مهرماه ۱۳۹۰ این فعال دانشجویی برای تحمل حبس به بند ۳۵۰ اوین منتقل و نهایتاً ۱۸ خرداد ۱۳۹۴ با پایان دوران  محکومیتش آزاد شد.
طی ماه‌های اخیر چند تن از فعالان مدنی ازجمله فرزانه جلالی، مهرناز حقیقی، سپیده قولیان،  محمدحسن داوودی و پیام شکیبا در شهرهای مختلف بازداشت‌شده‌اند.
تعدادی از این فعالین پس از چند روز با قرار وثیقه آزاد شده‌اند اما برخی همچنان در بازداشت و  به‌صورت بلاتکلیف به سر می‌برند.
بازداشت فعالان مدنی و سیاسی در ایران از مواردی ست که طی سال‌های اخیر همواره موردانتقاد سازمان ملل و مدافعان حقوق بشر بوده است.

نامه اعتراضی زندانیان اهل سنت در واکنش به موج بازداشت و فشار بر علمای اهل سنت

شماری از زندانیان اهل سنت محبوس در زندان رجایی‌شهر کرج در نامه‌ای از افزایش فشار بر علمای اهل سنت ابراز نگرانی کرده و خواستار توقف این فشارها و آزادی « مولوی فضل‌الرحمان کوهی » شدند.
به گزاش تارنگار حقوق بشر در ایران، در ماه‌های گذشته دستگاه امنیتی و قضائی جمهوری اسلامی فشارها بر علمای اهل سنت ایران را تا اندازه زیادی افزایش داده است. تا جایی که مولانا عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت زاهدان، در گفت‌وگویی از ممنوعیت سفرش به استان‌های دیگر خبر داده بود. در ۲۸ اسفندماه سال پیش نیز حسن امنیتی، حاکم شرع مردمی کردستان، به دادسرای روحانیت همدان احضار و تفهیم اتهام شد.
در ادامه روند افزایش فشارها بر اهل سنت، دوشنبه ۱۴ فروردین‌ماه مولوی فضل‌الرحمان کوهی، امام جمعه پشامگ شهرستان سرباز، پس از احضار به دادگاه ویژه روحانیت مشهد بازداشت شد. بازداشت این روحانی اهل سنت، اعتراض گسترده و چندروزه مردم این منطقه را به دنبال داشت.
متن نامه اعتراضی زندانیان اهل سنت که از سوی شبکه حقوق بشر کردستان منتشر شده، بدین شرح است:
فشار و خفقان و ظلم و جور چندین ساله حکومت جمهوری اسلامی ایران بر اهل سنت و اقلیت‌های قومی موضوع تازه‌ای نیست بلکه در طول چندساله بعد از انقلاب همواره علما و روشن‌فکران و آزادیخواهان را با ترور و اعدام و زندان از صحنه برداشته و حذف کرده‌اند و کسی که واقف به تاریخ باشد و صفحاتی از این تاریخ تاریک و سیاه حکومت جمهوری اسلامی ایران را نگاه کند به‌راحتی پی به این حقیقت مسلم می‌برد.
در تداوم این ظلمهای زنجیرهایی و در راستای در تنگنا قرار دادن و زندانی کردن علما و رهبران اهل سنت باوجود دنیای رسانه و عصر اینترنت اما از هیچ کاری که بتوانند دریغ نمی‌کنند و ابایی ندارند و از نمونه‌های خیلی بارز و برجسته می‌توان به ممنوعیت سفر مولانا عبدالحمید به استان‌های دیگر کشور و فراخواندن حاکم شرع کردستان کاک حسن امینی به دادگاه ویژه روحانیت در همدان و دستگیری مولوی فضل الرحمن کوهی امام جماعت پشامگ پس از احضارش به دادگاه ویژه روحانیت مشهد و سپس دستگیری ایشان توسط نیروهای امنیتی و اطلاعاتی اشاره کرد و خیلی نمونه‌ها و مثال‌هایی از این قبیل.
بنابراین ما زندانیان سیاسی عقیدتی اهل سنت زندان رجایی شهر کرج دفاع خود را از علمای اهل سنت اعلام می‌داریم و به وضعیت موجود معترض و خواهان برداشتن این فشارها و آزادی مولوی عبدالرحمن کوهی و سایر علما و داعیان زندانی اهل سنت هستیم و بر احقاق حقوق حقه‌ی جامعه اهل سنت و دیگر اقلیت‌های قومی تأکید می‌کنیم.

قامتم ایستاده ، قلبم پر درد و پر تپش ؛ دل‌ نوشته نرگس محمدی در پی اجرای حکم جدید زندانش

نرگس محمدی ، نائب رییس کانون مدافعان حقوق بشر در پی اجرای حکم جدید زندانش، با نگارش دل‌نوشته‌ای از روشنی راهی که انتخاب کرده، سخن گفته است.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، متن نامه نرگس محمدی که از سوی کانون مدافعان حقوق بشر منتشر شده، به شرح زیر است:
بوی بهار می‌آید. زمستانی سرد می‌رود و بهاری دل‌انگیز می‌رسد. حکم ۶ سال حبس من در این زمستان سرد در ۲۴ اسفند ۹۵ پایان پذیرفته و در همان لحظه آزادی، محکومیت ۱۶ساله از راه می‌رسد. لحظه پایان حکم پیشین قلاب به آغاز محکومیت جدید انداخته و زنجیره طویل حبس را محکم می‌کند. زنجیر به زنجیر می‌بندند. به خیال خودشان فرصتی حتی یک روزه برای تنفس آزادی نمی‌دهند.
عقل و دلباختگان قدرت، گمان می‌برند که کارکرد زندان پشیمان‌سازی و برگشت‌پذیری زندانی و ماحصل آن درد و رنج است. نمی‌توانند باور کنند که روی دیگر رنج ناشی از سلب آزادی از انسان آرمان‌خواه، بارور شدن باورهای او و محکم شدن اراده اوست و اینجاست که فرد زندانی، علی‌رغم باختن آزادی تنزل یافته انسان به بودن در خیابان و خانه، حلقه‌های مفقوده زندگی و انسان بودنش را می‌یابد و با رضایت، از آزادی کاذب چشم می‌پوشد و با آزادگی‌ایی که به ازای از دست دادن آزاد بودنش به دست آمده، آرام می‌گیرد.
به پیشواز بهار و نوشدن و آغاز محکومیتی دیگر می‌روم. آرام هستم. در این لحظه و در این مکان ترجیح می‌دهم به جای انسان بی‌اراده اسیر به ظاهر آزاد، انسان بااراده آزاد هرچند محکوم به اسارت در زندان‌ها باشم.
ترجیح می‌دهم به‌جای زن محروم از حقوق انسانی و تسلیم و سکوت پیشه‌کرده در مقابل انقیاد و سلطه، زن معترض، هرچند زندانی باشم.
ترجیح می‌دهم به‌جای مادر همنشین با دختر و پسر به خاکستر نشسته در فردای ایران، مادر ایستاده بر تضمین حقوق انسانی فرزندان فردای سرزمینم، هر چند محبوس در اوین باشم.
هر چند می‌دانم زنان و مردان سرزمینم در تقلای آزادی و عدالتند و در هر زمان و مکان، رنج این تلاش را متحملند و زندانیانی چون من، تنها قربانیان و هزینه‌پردازان دموکراسی و آزادی نیستیم.
در خیالم عقل و دل، آرام می‌کنم و در گوشه حیاط زندان می‌نشینم. ثانیه‌ای سپری نشده که صدای پرندگان سرمست از بوی بهار بی‌اختیار دلم را بی‌قرار پرندگان مهاجرم می‌کنند. گویی دل به دنبال بهانه است. لحظه‌ای نسیم بهاری، زمانی غنچه‌ها و جوانه‌های سرزده، روزی صدای دلنشین پرندگان و دمی ابر و بوی باران، بهانه یاد عزیزان سفر کرده‌ام می‌گردند و چشمانم تر و دلم خون می‌کنند.
آری یک روی این ره، صبر است و عزت و ایمان و روی دیگر آن، رنج است و عصیان.
راه روشن است،
ایمانم شعله ور، چشمانم پر اشک
قامتم ایستاده، قلبم پر درد و پرتپش
گام‌هایم استوار، دستانم پر انتظار
در انتظار صلح و آزادی و انسانیت.
نرگس محمدی
زندان اوین
بهار ۱۳۹۶

درخواست وثیقه صد میلیونی برای آزادی مولوی فضل الرحمن کوهی

 

مسئولین برای آزادی مولوی فضل الرحمن کوهی درخواست وثیقه صد میلیون تومان کرده اند.

به گزارش کمپین فعالین بلوچ، مسئولان قضایی و امنیتی برای آزادی مولوی فضل الرحمن کوهی درخواست وثیقه صد میلیون تومانی کرده اند.

بنابر گزارش های رسیده قرار است مولوی فضل الرحمن از بازداشت گاه وزارت اطلاعات مشهد به بازداشت گاه وزارت اطلاعات زاهدان منتقل شود.

این موضوع پس از آن است که دو روز متوالی علمای اهلسنت بلوچ و در راس آنها مولانا عبدالحمید با مسئولان امنیتی و قضایی به بحث و گفتگو نشستند.

گمان میرود درخواست وثیقه سنگین صد میلیون تومانی از مولوی کوهی که “هیچ توجیه محکمه پسند و قانونی” برای بازداشت او نیست بخاطر “کوتاه نیامدن” از مواضعی است که گرفته است.

مولوی کوهی امام.جمعه پشامگ از معترضین به اعزام جوانان اهلسنت به جنگ سوریه است که روز دوشنبه ۱۴ فروردین پس از احضار به دادگاه ویژه روحانیت بازداشت شد.

پس از بازداشت وی موجی از اعتراضات در سرباز و حومه به راه افتاد.

فشارها بر اهل سنت از اول انقلاب با اهدف سیاسی و از پیش تعیین شده صورت گرفته و ادامه داشته است

نوشته مهدی نخل احمدی

فشارها بر اهل سنت از اول انقلاب با اهدف سیاسی و از پیش تعیین شده صورت گرفته و ادامه داشته است , هر چند میزان و تنوع این فشارها در دولتهای محتلف به اقتضاء رویکردهای دولتها متفاوت بوده است اما آنچه همیشه ثابت و لایتغیر به نظر میرسد نظر و دیدگاه هسته ی سخت قدرت در جمهوری اسلامی نسبت به اهل سنت و نحوه ی برخورد و رفتار با آنهاست . این هسته ی قدرت که عموما متمرکز در نهادهای تحت نظر رهبری هستند در پیرو دیدگاه انقلابی سال 57 , ایدئولوژی برتری را ساخته و سایرین را از هرگونه حق و صلاحیتی مصلوب میکنند . این گروه با گنجاندن مذهب رسمی در قانون اساسی عملا تمامی پیروان ادیان و مذاهب دیگر را به عنوان شهروندان درجه چندم قلمداد نمودند . این هسته ی سخت قدرت در طول استمرار نظام جمهوری اسلامی ایران راهکارها و طرح های متنوع و زیادی در به حاشیه راندن اقلیتهای قومی و مذهبی و خصوصا اهل سنت در ایران اجرا نموده است . سلب بسیاری از حقوق شهروندی و قانونی از اهل سنت , عدم به کارگیری نخبگان اهل سنت در مناصب دولتی و حاکمیتی , محدودیت در داشتن نمایندگان در مجلس و ریاست جمهوری و سایر نهادها , عدم دسترسی به رسانه و محروم نگه داشتن مناطقی که اهل سنت بیشتر در آنها ساکن هستند بخشی از این طرحها میباشد . یکی دیگر از این پروژه ها فشار بر مدارس دینی و علماء اهل سنت و ایحاد محدودیتهای جدی برای آنهاست .
طرحی که ابزارهای مختلفی در جهت سرکوب اهل سنت و علماء طراز اول آن در دست داشته ویکی از آنها طرح ساماندهی مدارس اهل سنت زیر نظر و مدیریت بیت رهبری و التزام به امر ولایت فقیه که بر خلاف عقیده اهل سنت میباشد .به دلیل اینکه این طرح مورد مخالفت جدی قاطبه ی علماء اهل سنت قرار گرفت به همین منظور بسیاری از علما را تحت فشار و تعدادی از مدارس اهل سنت را تحت مدیریت خود گرفته اند و این طرح کماکان با فشار برمابقی علما و مدارس در حال تحمیل است و بیشتر مانعین و مخالفین از میان راه به صراحت برداشته میشوند بطوری که بسیاری از علماء و حق گویان مخالف این طرح در سطح جامعه اهل سنت مورد توبیخ و تهدید ـ بازدشت ـشکنجه و یا ترور گشتند . از دیگر طرح های حاکمیت در محدود کردن اهل سنت کنترل امنیتی بر مدارس دینی و علماء میباشد . تا جایی که در ماههای گذشته حتی از سفر یکی از عالی مقام ترین علماء اهل سنت مولوی عبدالحمید به شهرها و استاهای ایران ممانعت به عمل آورده و ایشان و بسیاری دیگر از علماء از سفر در داخل و خارج کشور منع گشته اند . به گفته ی مولانا عبدالحمید این نگاه تنگ نظرانه به دنبال قطع تعاملات بین علماء اهل سنت و ایحاد نوعی گسست و پراکندگی در میان علماء و جامعه اهل سنت میباشد . از دیگر محدودیتهای اعمال شده بر علماء اهل سنت را میتوان به کنترل شدید بر سخنان امامان مساجد و تحمیل محورهای سخنرانی برای ایشان میباشد . به گفته ی برخی از علما و امامان جمعه , نیروهای امنیتی پیش از جلسه ی سخنرانی با تماس و تهدید خواستار بیان موضوعات مورد نظر ایشان از تریبون مسجد میباشند . البته در بسیاری موارد علماء اهل سنت با تحمل آزارهای بسیار و قبول خطر , زیر بار این تهدیدها و ارعاب ها نرفته و در سخنان و خطبه های خود بر مظلومیت اهل سنت تاکید داشته اند . آخرین مورد این اجحافات به علماء را میتوان بازداشت مولوی فضل الرحمن کوهی , امام جمعه پشامک از طرف مسئولین دادگاه انقلاب عنوان نمود . این روحانی اهل سنت در روزهای گذشته انتقاداتی بر موضوع سوء استفاده ی سپاه پاسداران از فقر مردم بلوچ و اجبار ایشان برای شرکت در جنگ سوریه به نفع دولت فعلی آن داشته است که ظاهرا بر مذاق حاکمان در ایران خوش نیامده است . این رویه قطعا در دراز مدت نتایجی به جز افزایش میزان نارضایتی در میان اقلیتها و اهل سنت نخواهد داشت و این نارضایتی همواره نمی تواند همراه با رویکردی مسالمت آمیز باشد .

وضعیت سلامتی شهروند ایرانی-اتریشی زندانی نامناسب است

 برادر کامران قادری، شهروند ایرانی– اتریشی که به اتهام جاسوسی به ده سال زندان محکوم شده است با اظهار اینکه علیرغم وعده های مسوولان برای آزادی یا مرخصی، او همچنان در زندان است گفت «مسولان ایرانی از مقامات اتریشی خواسته بودند تا خانواده اش درباره او سکوت کنند و با رسانه‌ها حرفی نزنند تا خودشان کامران را آزاد کنند اما تاکنون این اتفاق نیفتاده و ما به شدت نگران وضعیت او هستم. نگران که به دلیل اختلافات سیاسی او ۱۰ سال در زندان بماند.»
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، کامیار قادری در پاسخ به اینکه مسوولان ایرانی چه پاسخی برای عدم مرخصی او داده اند گفت: ««مادر مسن ما  به دفتر رهبری تماس گرفته و به کسی تلفن را جواب داده، خودش را معرفی کرده و گفته می‌خواهد درباره پسرش از رهبر خواهشی بکند. اما آن آقا با بی‌تربیتی گفته است که برو، شانس آوردی بچه جاسوست را نکشتیم. به یک زن مسن که همسرش زمانی سرتیپ ارتش بوده و در زمان جنگ عراق و ایران کمک زیادی به درمان سربازان وطنش کرده، چنین پاسخی داده‌ااند.»
کامران قادری، متولد ۱۳۴۲، شهروند ایرانی اتریشی، دکتری برق و الکترونیک از دانشگاه تکنیک وین اتریش و فعال در حوزه آی تی(فناوری اطلاعات) و مدیر شرکت آوانک در وین پایتخت اتریش است. او صبح روز ۱۲ دی ۱۳۹۴(دوم ژانویه ۲۰۱۶) پس از ورود به ایران در «فرودگاه امام خمینی» توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد و توسط دادگاه انقلاب تهران به اتهام «جاسوسی و همکاری با دول متخاصم» به ۱۰ سال حبس محکوم شد و این حکم در دادگاه تجدید نظر هم عینا تایید شد.
او پیش از بازداشت بارها برای شرکت در سمینارهای علمی و تحقیقی و معامله‌های تجاری به تهران سفر کرده بود و هیچگاه با مشکلی مواجه نشده بود. آقای قادری در اکتبر سال ۲۰۱۵ همراه با رییس جمهور این کشور و هیاتی از فعالان حوزه اقتصادی به ایران سفر کرد. او پدر سه فرزند ۱۳ ساله، ۱۰ ساله و سه ساله است که با مادرشان در شهر وین اتریش زندگی می‎کنند.
برادر کامران قادری همچنین با اظهار نگرانی از وضعیت جسمی او گفت: «در آخرین ملاقاتی که مادر و برادرم با او در زندان داشته‌اند دیده‌اند که او به سختی و خمیده راه می رفته است. کامران در اتریش مشکوک به سرطان بود. از ام آر آی شده بود و باید مرتب تحت کنترل قرار می گرفت اما از زمان بازداشت تاکنون ام آر آی نشده و به بیمارستان هم برای درمان منتقل نشده است اگر به موقع به او رسیدگی نشود وضعیتش خطرناک می‌شود.»
کامیار قادری به تاکید بر اینکه برادرش جاسوس نیست و او «قربانی مساله دیگری» شده است گفت: «پس از بازداشت کامران چهار ماه در سلول انفرادی بوده که خودش را آن قبر می‌خواند، سلول یک متر و نیم در دو متر. بعد از چهار ماه او را از سلول بیرون آوردند، خانمش را که به ایران رفته بود تا با او دیدار کند را نشان داده‌اند و گفته‌اند اگر همکاری نکنی او را هم به زندان می‌اندازیم. کامران هم مجبور شده پایین برگه اعتراف نامه را امضا کند. بعد هم همین اعتراف نامه را به قاضی صلواتی داده‌اند و قاضی صلواتی گفته بر اساس همین او جاسوس است. هیچ مدرک دیگری برای جاسوسی او وجود ندارد جز همان اعترافی که به زور از او گرفته‌اند، خودشان تنظیم کرده و خواسته بودند زیر فشار کامران امضایش کند.»
برادر کامران قادری در ادامه گفت: «در روز دادگاه تجدید نظر هم فقط دو قاضی حضور داشته‌اند و سومین قاضی که رییس شعبه بوده حضور نداشته است. یکی از قضات گفته حکم کامران حداکتر سه سال و نیم است، قاضی دیگر هم گفته است که باید با قاضی که در جلسه حضور ندارد مشورت کند. اما به یک‌باره ما از زبان جعفری دولت آبادی، دادستان تهران در تلویزیون شنیدیم که حکم ۱۰ سال حبس برادرم تایید شده است. با اعترافی که به زور از او گرفتند به جاسوسی و ۱۰ سال حبس محکومش کردند و بعد به خانواده‌اش گفتند که سکوت کن تا او آزاد شود که هنوز نشده است.»
کامیار قادری با انتقاد از صحبت جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران درباره بازداشت ایرانی های مقیم خارج گفت:«آقای ظریف در جایی گفته است میلیون ها ایرانی به ایران سفر می کنند و اتفاقی برای آنها نیفتاده است فقط عده قلیلی دستگیر شده‌اند. مثل این می‌ماند که کسی بگوید در زمان اصغر قاتل، ایران جمعیت زیادی داشت و فقط اصغر قاتل ۱۰،۲۰ را کشت شما چرا به اصغر قاتل می گوید قاتل. این چه منطق و تحلیلی است. شما تصور کنید دختر خاله تان که همیشه به ایران سفر می‌کرده و امسال به ایران سفر می‌کند به یکباره دستگیر شود. کامران هم همیشه به ایران سفر داشته و هیچ وقت مشکلی برایش پیش نیامده بود.»

سه انفجار مین ظرف ۲۴ ساعت؛ یک کشته و سه زخمی

 ظرف ۲۴ ساعت گذشته، انفجار سه مین به جا مانده از جنگ در نقاط مختلف غرب کشور، یک کشته و سه زخمی شامل یک قطع پا بر جای گذاشت. در شهرستان شوش انفجار مین جان یک کشاورز جوان هنگام کار در مزرعه را گرفت. همچنین معاون اجتماعی و سیاسی فرمانداری قصرشیرین از انفجار یک مین به جای مانده از جنگ در نزدیکی پاسگاه پرویزخان خبر داد که باعث تلف شدن چهار راس از احشام عشایر شده است. پیشتر نیز گزارش شد، ساعت ۱۷ روز گذشته انفجار مین به جا مانده از جنگ در پاسگاه کانی کن مریوان منجر به قطع پای یکی از سربازان نیروهای انتظامی این شهرستان و مصدومیت جرئی دو نفر دیگر شد.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از مهر، انفجار مین باقی مانده از دوران جنگ در شهرستان شوش باعث جان باختن یک جوان از اهالی این شهرستان شد.
یک جوان ۱۷ ساله از اهالی شوش که در منطقه چنانه در کار روی زمین کشاورزی خود بود، با انفجار مین باقی مانده از دوران جنگ مواجه شد.
با وجود اینکه وی بلافاصله به بیمارستان نظام مافی شهرستان شوش منتقل شد ولی به دلیل عمیق بودن مصدومیت وی، جان باخت.
منطقه چنانه شوش از مناطقی است که در دوران جنگ به صورت مستقیم درگیر جنگ بوده است و هنوز در گوشه و کنار آثار جنگ در این منطقه دیده می شود.

انفجار “مین” در قصرشیرین

به گزارش ایسنا، معاون اجتماعی و سیاسی فرمانداری قصرشیرین از انفجار یک مین به جای مانده از جنگ در نزدیکی پاسگاه پرویزخان خبر داد که باعث تلف شدن چهار راس از احشام عشایر شده است.
نعمت‌الله نازپرورده اظهار کرد: “صبح امروز (۱۹ فروردین) یک مورد انفجار مین در نزدیکی پاسگاه پرویزخان به سمت قلعه سفید گزارش شد. این مین از زمان جنگ تحمیلی به جا مانده بود که با برخورد با دام‌های یکی از عشایر منطقه منفجر شد”.
معاون اجتماعی و سیاسی فرمانداری قصرشیرین، مین منفجر شده را از نوع “والمرا” اعلام کرد و افزود: این مین به خود فرد هیچ آسیبی وارد نکرده، اما باعث از بین رفتن چهار راس از دام‌های وی شده است.
به گفته نازپرورده، این نخستین مورد انفجار مین در قصرشیرین از ابتدای امسال تاکنون است.

همچنین پیشتر گزارش شد، حوالی ساعت ۱۷ روز گذشته انفجار مین به جا مانده از جنگ در پاسگاه کانی کن مریوان منجر به قطع پای یکی از نیروهای انتظامی این شهرستان و مصدومیت جرئی دو نفر دیگر شد.