انتقال سعید مدنی و سعید رضوی فقیه از سالن ۱۲ رجایی‌شهر

 رادیو پارس –  سعید مدنی و سعید رضوی فقیه از بند سیاسی-عقیدتی زندان رجایی‌شهر به محل نامشخصی منتقل شدند.

به گزارش منابع هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران،سعید مدنی و سعید رضوی فقیه، امروز دوشنبه بیست و هشتم دی ماه از سالن ۱۲ زندان رجایی شهر به محل نامعلوم و نامشخصی منتقل شدند.

سعید مدنی پژوهشگر اجتماعی و فعال سیاسی و مدنی و از اعضای شورای فعالان ملی مذهبی، کمیته دفاع از انتخابات آزاد، عادلانه و منصفانه، کمیته پیگیری بازداشت های خودسرانه و شورا اجرایی کانون مدافعان حقوق بشر است.

سعید مدنی که دی ماه سال ۹۰ و در پی صدور سه سال و نیم حبس در تبعید به بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات در زندان اوین منتقل شد، پس از یکسال بازجویی و فشار به بند ۳۵۰ فرستاده شد. او در بهمن سال ۱۳۹۲ در پی فعالیت به عنوان وکیل بند و اصرار بر خواسته های زندانیان این بند از این بند به سالن ۱۲ زندان رجایی شهر کرج تبعید شد.

وی علاوه بر حکم سه و نیم سال حبس و در پی پرونده سازی های جدید و به صورت غیر قانونی به ۶ سال دیگر نیز محکوم شد و باید تا سال ۱۳۹۸ را در حبس بگذراند و پس از آن برای گذراندن دوسال تبعید به بندر عباس منتقل شود.

او سالهای ۱۳۷۳، ۱۳۷۹ و ۱۳۸۰ زندان سیاسی را تجربه کرده و از سال و ۱۳۹۰ تا امروز را در زندان گذرانده که تاکنون پژوهش هایی در زمینه مسایل اجتماعی ایران از جمله فقر و نابرابری، اعتیاد، کودک آزاری، خشونت علیه زنان، تن فروشی، رفاه اجتماعی و امثال آن را در زمینه اجتماعی منتشر کرده است.

سعید رضوی فقیه نیز عضو سابق شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت، پس از سرکوب های انتخابات در سال ۸۸ به دلیل سخنرانی در یک نشست در همدان به اتهام جرایم امنیتی، از سوی دادگاه انقلاب تهران به یکسال حبس تعزیری محکوم شد.

او که به خارج از کشور رفته بود، در اسفند ۱۳۹۲ پس از بازگشت به ایران برای گذراندن یک سال محکومیت به زندان رجایی شهر منتقل شد.

پس از اتمام دوران محکومیت رضوی فقیه و علیرغم پایان حکم، وی به صورت بلاتکلیف در انتظار دادگاه سخنرانی سال ۹۲ همدان خود در زندان رجایی شهر به سر می‌برد. حکم جدید دادگاه بدوی وی اخیرا به او ابلاغ شده است.

سه سال و نیم حبس جدید این فعال سیاسی زندانی به اتهاماتی چون دو سال برای توهین به رهبری، یک سال تبلیغ علیه نظام و شش ماه برای توهین به خبرگان در پرونده دوم او بر می گردد.

سعید رضوی فقیه چندی پیش در اعتراض به عدم توجه مسئولان زندان رجایی شهر و بهداری این زندان اعلام اعتصاب غذا کرد، او پس از دو روز با اعزام به بیمارستان قلب به اعتصاب اعتراضی خود پایان داد.

اعتراض رضوی فقیه به عدم ارایه خدمات درمانی مناسب و ممانعت از اعزام او به بیمارستان جهت تکمیل اقدامات درمانی اش بود.

شاعر کاشانی به هیجده ماه حبس محکوم شد / دادنامه

رادیو پارس –    محمد مهدوی فر، شاعر اهل آران و بیدگل در دادگاه بدوی به یک‌ سال و نیم حبس تعزیری محکوم شد.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، محمد مهدوی فر، شاعر اهل آران و بیدگل که در آذر ماه سال جاری در شعبه ۱۰۵ کیفری دو دادگستری کاشان محاکمه شده بود، به اتهام “نشر اکاذیب” به یک سال و نیم حبس تعزیری محکوم شد.
در این حکم که روز گذشته به آقای مهدوی فر ابلاغ شده، اتهامات وی “نشر اکاذیب” و “جریحه دار نمودن عفت عمومی” عنوان شده است.
محمد مهدوی فر در دادگاه خود از داشتن وکیل محروم بوده و در دادگاهی پنج دقیقه ای، هیچ سوالی از وی در ارتباط با شعر یاد شده و مفاد شکایت پرسیده نشده است.
آقای مهدوی فر اواخر مهرماه امسال به دادگاه احضار شده بود.
محمد مهدوی فر، شاعر اهل آران و بیدگل پس از سرودن یک مثنوی ۳۲ بیتی به نام “الفبا” در سال گذشته و خواندن آن در انجمن های ادبی شهر کاشان، توسط شعبه دو بازپرسی آران و بیدگل (به نیابت از شعبه هم عرض بازپرسی در کاشان) مورد بازجویی قرار گرفت.
به گفته منابع مطلع به خبرنگار هرانا، اطلاع دهنده این شعر به دستگاه های قضایی و امنیتی بسیج سپاه کاشان بوده و شاکی آقای مهدوی فر اطلاعات سپاه کاشان است.
گفتنی است پیشتر اتهاماتی چون تشویش اذهان عمومی. جریحه دار کردن اذهان عمومی. تبلیغ بر علیه نظام و توهین به مسئولین مملکت به مانند جنتی و خلخالی به وی تفهیم شده بود.
متن حکم دادگاه بدوی آقای مهدوی فر که توسط ماشالله امیدالله، رئیس شعبه صد و پنج دادگاه کیفری دو کاشان صادر شده به شرح زیر است:
رأی دادگاه:
در خصوص اتهام آقای محمد مهدوی فر فرزند مصطفی مبنی بر نشر اکاذیب، دادگاه با بررسی اوراق پرونده اعم از گزارش واصله، متن اشعار مرقوم شده توسط متهم، اقراریه مقرون به واقع متهم، کیفرخواست صادره از ناحیه دادسرا، بزه انتسابی علیه نامبرده محرز و مسلم می باشد. لذا به استناد ماده ۶۹۸ از قانون تعزیرات نامبرده را به تحمل یکسال و نیم حبس تعزیری محکوم می نماید. رأی صادره حضوری و ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل اعتراض در مرجع محترم تجدید نظر استان اصفهان می باشد.
تصویر حکم محمد مهدوی فر صادره توسط شعبه ۱۰۵ کیفری دو کاشان:
2 Fotos

یک شهروند سَقِّزی بازداشت شد

رادیو پارس –   مأموران اداره اطلاعات، شنبه‌شب، رحیم علایی شهروند سقزی را بدون توضیح به خانواده‌اش بازداشت و به مکانی نامشخص منتقل کردند.

، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، سه مأمور اداره اطلاعات، ساعت ۲۳ روز شنبه بیست و ششم دی‌ماه، با مراجعه به منزل این شهروند کرد ۵۴ ساله‌، او را بازداشت کردند.

آقای علایی تا به حال با خانواده‌اش تماس نگرفته و پس از پیگیری خانواده، مسئولین قضایی شهر سقز نیز بازداشت او را به عهده نگرفته است.

رحیم علایی سال ۱۳۶۸ نیز به اتهام ارتباط و همکاری با احزاب کرد بازداشت شده و یک سال و شش ماه زندانی بوده است.

سقّز یکی از شهرهای شمالی استان کردستان است که پس از سنندج پرجمعیت‌ترین شهر این استان به شمار می‌آید.

امید علی شناس آزاد شد

 رادیو پارس –    امید علی‌شناس، فعال مدنی زندانی، پس از هفده ماه بازداشت با تودیع وثیقه از زندان اوین آزاد شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران به ریاست قاضی زرگر، با تبدیل قرار بازداشت امید علی‌شناس به قرار وثیقه موافت کرد و پس از صدور قرار این زندانی امروز با تودیع وثیقه ۷۰۰ میلیونی از زندان اوین آزاد شد.

به این ترتیب این فعال مدنی و حقوق بشر تا تصمیم دادگاه تجدیدنظر و اجرای حکم آزاد است.

امید على شناس، ١٣ شهریور سال گذشته بازداشت و به بند دو-الف سپاه پاسداران منتقل شد و علی‌‌رغم صدور قرار وثیقه ١٠٠میلیون تومانی، دادگاه بدوی و قبلا دادسرا به دلایل نامعلومی از پذیرش وثیقه خودداری کردند. او با پایان بازجویی‌ها به بند هشت زندان اوین منتقل شد.

آقای علی شناس به دلیل فعالیت های مدنی مسالمت آمیز، به اتهام تبلیغ علیه نظام، اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی و توهین به رهبری به ۱۰ سال زندان محکوم شد، دادگاه وی به همراه سه فعال مدنی دیگر، در کمتر از از پانزده دقیقه، توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه برگزار شد و مجموعا به ۳۸ سال زندان محکوم شدند.

مطابق دادنامه، فعالیت های مجازی و انتشار مطالب انتقادی درباره وضعیت حقوق بشر و اعدام در ایران، همدلی و همراهی با خانواده های زندانیان سیاسی و خانواده های زندانیان محکوم به اعدام، شرکت در تجمعی در دفاع از کوبانی، همدلی با خانواده های قربانیان حوادث سال ۸۸ و ارتباط با فعالین حقوق بشر، مستند اتهاماتی است که به این فعال مدنی وارد شده است.

به اعتقاد مشاورین حقوقی هرانا، دادنامه صادره علیه این فعالین مدنی، حاوی اشتباهات فاحش حقوقی است که در صورت رسیدگی جدی و دقیق شانس تغییر حکم را در دادگاه تجدید نظر تا حد زیادی افزایش خواهد داد.

پرونده‌ی امید علی شناس پس از اعتراض به حکم دادگاه نخست، به شعبه‌ی ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران به ریاست قاضی زرگر اجرا شد و هنوز زمان دادگاه تجدیدنظر مشخص نشده است.

این فعال مدنی چند ماه نیز به دلیل امتناع از پوشیدن لباس فرم زندان که آن را غیرقانونی می دانست، از ملاقات با خانواده‌اش محروم بود.

سیمین عیوض زاده مادر امید علی شناس، طی ۱۷ ماه بازداشت پسرش، به روش های مختلفی از جمله نامه نگاری، مصاحبه، اعتراض و نافرمانی مدنی، خواستار آزادی فرزندش بود تا جایی که به بازداشت و انتقالش به زندان قرچک منجر شد. او در هشتم آذرماه به قید کفالت آزاد شد.

نامه عذر خواهی‌ مقام معظم رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بابت تحریم‌های که در این چند سال تحمیل شد .

Reza AmiriReza Amiri

به نام خدا با عرض سلام خدمت تمامی‌ ملت‌های بزرگ دوست و همسایه و سران زحمتکش به ویژه جناب آقای بشار اسد رئیس جمهور سوریه جناب سید حسن نصرالله رهبر مردم مظلوم غزه و لبنان و سران گروه مدافع مردم مظلوم فلسطین حماس ،و گروه حوثی‌های مدافع شیعیان یمن مردم مظلوم آفریقا من به خاطر این چند سال که کشور ما توسط ظالمین غرب به سر کرده گی‌ آمریکای جهان خار و همپیمانان اروپایی تحریم بود و ما آنطور که باید نتوانستیم کمک‌های مالی خود را انجام دهیم عذر خواهی‌ می‌کنم و از خداوند می‌خواهم که به من و مسئولین دلسوز نظام این توفیق را بدهد تا بتوانیم گوشه‌ای از این سختیها که در این چند سال به ناروا بر شما عزیزان تحمیل شده است با برداشته شدن تحریمها جبران مافات کنیم حال که خداوند گشایشی در پولهای بلوکه شده انجام داده ما قول میدهیم که با تمام قوا برای رفاه شما عزیزان بکوشیم و در این راه از هیچ کوششی فرو گذار نکنیم.خدا میداند که من در طی‌ این چند ساله چقدر در خلوت خود و در نزد پروردگار اشک ریختم برای شما عزیزان چون من می‌دانستم و آگاه بودم از مشقتها و رنجهای شما و این مرا آزرده کرده بود و مرا بر آن داشت که تمام عزم خود را جزم کنم تا راهی‌ برای این مهم بیابم چرا که این را وظیفه الهی خود می‌‌دانم که خداوند بر دوش من نهاده و خدا را شاکرم که مرا در این راه یاری کرد .به جاست که از جناب دکتر روحانی رئیس جمهور دولت تدبیر و امید و تیم‌ مذاکره کننده به ویژه آقای دکتر ظریف به خاطر زحمتی که در این مدت کشیده و متحمل شدند تشکر کنم که دل‌ این عزیزان در منطقه را شاد کردند{سوریه،لبنان،فلسطین ،یمن،عراق،آفریقا و دیگر عزیزانی که از قلم افتاد} و از خدا برای این عزیزان سربلندی و توفیق در تمام مراحل خدمت به نظام مقدس را خواستارم.

دفتر بیت رهبری

با تشکر سید علی‌ خامنه‌ای

مورخ ۲۸ دی‌ ۱۳۹۴

رضا امیری

نامه زندانی سیاسی افشین بایمانی از بند2 زندان رجایی شهر

حسنک کجایی؟!
ظریفی می گفت اصولا حسن ها در طول تاریخ و فرهنگ ایران نقش مهمی داشته اند از حسنک وزیر تا سیدحسن جوری از حسن کچل تا شیرحسن نصرالله و از حسن صباح گرفته تا همین حسن روحانی خودمان
مردی که از زیر سیاست های تپلیستی محمود خان احمدی نژاد و در میان کشاکش دعوای راست سنتی با راست مدرن به جنگ اصلاح طلبان مطیع امر رهبر با اصول گرایان به پادویتی ناگهان سربرآورد و الحق که بسیار هم خوش اقبال بود. حسن روحانی تبدیل شد به قهرمانی که به یک کرشمه بخت محمد مکری را به سیاهی نشاند و به یک اشاره فجوهات تلویزیونی مهمی را نصیب ان سید حسن نصرالله که مست از نشخوار دلارهای نفتی هلال شیعی در گروی لبنان گرد و خاک می نمود و سلسله همگان را در پی داشت.
چه متشکریم…! چه متشکریم حسن!
در عرصه داخلی هم یک تنه تیم ملی فوتبال را به جام جهانی برد و عرق نکرده تیم والیبال امریکا را در هم کوبید و باز هم کف و سوت در داخل… چه متشکریم حسن!
مولودی که معلوم نشد از استین سیاست مداران به پستو خزیده روحانیون بیرون جهیده و یا به واقع به دستور عالیجناب سرخ پوش وارث آن سید نازک طبع عبا شکلاتی است که از اصلاح طلبی برداشت حداقلی در حد یک رفرمیست را داشت اما آنچه مهم است اینکه این بار هم یک حسن دیگر ظهور کرد تا طالع سعد بر تارک حاکمیت بنشاند و مهم تر اینکه قرار نیست شکم مردمان را با هیجان و کف و سوت سیر کرد و مردم مطالبات دیگری به غیر از برگزاری سخنرانی های کشور هم دارند. حال هیجانات فرونشسته کاندرو شقشقته فقدت.
در این بین آنچه از حسن روحانی بیان شده تکیه بی اندازه او بر کلیدی است که رهبر ایران برای بده بستان و یا همان نرمش قهرمانانه در موضوع هسته ای در جیب او گذاشته و به نظر می رسد ایشان این کلید را شاه کلید همه درد و گرفتاری می بیند.
امروز در افسانه اجرای برجام یعنی آن چیزی که کعبه آمال همه حاکمیت به نظر می رسد قرار داریم و معتقدم این روز نه تنها روز جشن حاکمیت نخواهد بود که روز اغاز باز شدن مشت خالی حکومت در حل مشکلات مردم است.
دوران فرافکنی و انداختن مسئولیت تمام بدبختی ها و فلاکت هایی که در اصل ناشی از بی کفایتی حکومت است به گردن تحریم ها پایان میابد و مردم به مرور و با برآورده نشدن مطالباتشان در عرصه اقتصادی و سیاست داخلی گرفته تا مسائل حقوق بشری رو در روی آخوندی خواهند ایستاد که در قم علمای حوزه عمامه ی حجت الاسلامی بر سرش نهاده اند و در ولاسکو سیاست مداران انگلیسی کلاه حقوق.
روزی که ندای مردم حاکمیت را به خود خواهد اورد که حسن جان شبت سمور گذشت بر لب تنور گذشت
افشین بایمانی – یکشنبه 27 دی ماه 1394
بند2 زندان رجایی شهر کرج (گوهردشت)

رژیم ایران رسماً اعتراف کرد کە در ٥ کشور ٢٠٠ هزار جنگجوی نظامی دارد.

Reza AmiriReza Amiri

 بر اساس گزارشی کە روز پنج‌شنبە بیست‌وچهارم دیماە ١٣٩٤ خورشیدی، از سوی خبرگزاری‌های رژیم منتشر شد، فرماندە سپاه پاسداران رژیم ایران” رسماً اعلام کرد کە ایران در ٥ کشور ٢٠٠هزار نیروی نظامی دارد.
محمدعلی جعفری، همچنین رسما از جوانان ایران خواست کە در جنگ سوریه، عراق و یمن شرکت کنند.
وی اعلام کرد کە ما ٢٠٠ هزار جنگجو در ٥ کشور سوریه، عراق، یمن، افغانستان و پاکستان داریم.
این اولین اعتراف رسمی رژیم ایران مبنی بر حضور نیروهای نظامی رژیم ایراندر کشورهای همسایە و منطقە است.
جعفری، فرماندە سپاە تروریست پاسداران رژیم ایران، طی سخنان خود گفت: “این نیروی نظامی، در کشورهای همسایە، نقش ایران را در منطقه برجسته می‌کند”.
این مقام نظامی رژیم ایران گفت که ما به دنبال “تشویق” نسل سوم در حمایت از “ولی فقیه”در ایران هستیم.
هم اکنون و با شدت گرفتن بحران‌ها و نبردها در عراق و سوریه، ایران شمار بیشتری از اتباع کشورهای مختلف از جمله، عراق، سوریه، پاکستان و افغانستان را به سود خود بسیج کرده تا هم در عملیات نظامی به سود جمهوری اسلامی حضور یابند و هم به فعالیت‌های جاسوسی بپردازند.
رژیم ایران هموارە با تداخل در امور دیگر کشورهای منطقە در راستای منافع خود قدم برداشتە است و بسیاری از کارشناسان مسائل سیاسی بر این باور هستند که رژیم ایران از اصلی‌ترین عوامل بەوجودآمدن بحران کنونی منطقە می‌باشد.
دخالت‌های رژیم ایران در امور داخلی کشورهای منطقە و حمایت از رژیم بشار اسد و گروه‌های تروریستی منطقە باعث شدە است که این رژیم هم‌اکنون در جهان به عنوان بزرگترین حامی مالی تروریسم شناختە شود.
رژیم ایران رسماً اعلام کرد که ٢٠٠ هزار

خودکشی دوازده دانش‌آموز از ابتدای امسال

رادیو پارس –  دوازده دانش‌آموز زیر هیجده ساله از ابتدای امسال، با خودکشی به زندگی خود پایان داده اند.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از وقایع‌ اتفاقیه، از آغاز سال ۹۴ تاکنون ۱۲ دانش‌آموز زیر ۱۸ سال خود را به کشتن داده‌اند. هشت نفر خود را حلق‌آویز کرده‌اند، سه نفر از ساختمان خانه و پل عابرپیاده پریده‌اند و یک نفر با سلاح گرم زهر مرگ را سرکشیده است.

فقط در ماه جاری اقدام به دو مورد خودکشی در یزد و یک مورد در تهران به مرگ خودخواسته این سه نفر انجامیده و خبر “خودکشی” را میان اخبار روزانه پررنگ کرده است، این اتفاقی است که در پنج سال اخیر نه تنها در ایران، بلکه در جهان، رشدی سرطان‌گونه داشته و سه برابر شده است.

مواردی از خودکشی دانش‌آموزان در سال جاری که در گزارش پیش‌ رو به آنها پرداخته شده، براساس آنچه در خبرها و از سوی مجریان قانون بیان شده، به ‌دلیل اضطراب ناشی از مدرسه، افت تحصیلی و ناکامی در واحدهای درسی و یا هراس از مورد بازخواست قرار‌گرفتن از سوی والدین و همچنین افسردگی و اختلافات دامنه‌دار خانوادگی رخ داده است.

همچنین از بین این موارد چهار مورد در استان تهران، دو مورد در یزد، دو مورد در آذربایجان غربی و مابقی در استان‌های لرستان، مازندران، خراسان جنوبی و شمالی اتفاق افتاده. از‌سوی‌دیگر در حالی با این آمار روبه‌رو‌ هستیم که عمده خودکشی‌های ناموفق به رسانه‌ها راه نمی‌یابند، چنانچه در ۱۲ خودکشی دانش‌آموزان در سال جاری، تمامی موارد به مرگ افراد منجر شده و این گزارش از شمار افرادی که پس از اقدام به خودکشی از مرگ رهایی می‌یابند، خالی است. کشورهای توسعه‌یافته نیز از این آسیب اجتماعی در امان نبوده‌اند، به‌طوری‌که برای مثال، هر سال، ۱۰ مورد خودکشی زیر ۱۰ سال در فرانسه رخ می‌دهد؛ ایران نیز درزمینه خودکشی رتبه ۴۸ را در میان دیگر کشورها دارد اما آماری دقیق از خودکشی کودکان در کشور وجود ندارد.

با‌این‌وجود تحلیل این خودکشی‌ها به عنوان یک آسیب اجتماعی در کشور ما، درحالی‌که با فقدان جزئیات آماری رو‌به‌رو هستیم، چندان ساده به‌نظر نمی‌رسد. درحالی‌که آماری از خودکشی‌ کودکان و بزرگسالان در سال ۱۳۹۳ در دست نیست اما نتایج یک مطالعه با عنوان «بررسی موارد اقدام به خودکشی در کودکان بستری در بخش اطفال بیمارستان لقمان حکیم» نشان می‌دهد از میان ۱۷۶ کودک هشت تا ۱۳ سال که به‌دلیل مسمومیت در سال‌های ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۳ در بیمارستان لقمان حکیم بستری شده بودند، اقدام به خودکشی ۱۱۱ مورد آنها تأیید شده است.

براساس یافته‌های این پژوهشِ مؤسسه رحمان که به بررسی موارد خودکشی در گروه سنی زیر ۱۴ سال و عوامل مرتبط با پرداخته است، از مجموع ۱۱۱ کودک بررسی‌شده، ۵۹ پسر و ۵۲ دختر بوده‌اند و مسمومیت عمدی، دلیل مرگ اغلب این کودکان بوده است. بررسی‌های این پژوهش همچنین نشان داده ۵۷,۴ درصد آنان ساکن مناطق جنوب و اطراف تهران بوده و در ۴۷ درصد موارد، بیماران زمینه اختلال روانی داشتند.

۶۰ خودکشی ناموفق به ازای هر خودکشی موفق

براساس آمار سازمان جهانی بهداشت، سومین دلیل مرگ در بین نوجوانان خودکشی است، مهدی ملک‌محمد، روانشناس و مشاور، می‌گوید: “به ازای هرخودکشی موفق، ۶۰ خودکشی ناموفق رخ می‌دهد.”

براین‌اساس باوجود ۱۲ خودکشی کودکان کشور در سال جاری که به مرگ آنها منجر شده، وقوع ۷۲۰ مورد خودکشی ناموفق و یا فکر جدی به خودکشی محتمل است و این آمار پنهانی که به سطح خبر نیامده و باید برای آن چاره‌ای اندیشید.

این روانشناس، فقدان مهارت زندگی و اجتماعی را مسئله‌ای می‌داند که خودکشی دانش‌آموزان را به‌دنبال داشته است: “نوجوانان در مقایسه با بزرگسالان، کمتر بر غم‌ها و اضطراب‌های‌‌ محیطی و رنج خانوادگی غلبه می‌کنند و مدیریت این موارد را بلد نیستند و به‌همین‌دلیل خیلی راحت با استرس‌های محیطی زمین می‌خورند و به خودکشی گرایش پیدا می‌کنند.” این فقدان در بین قشر دانش‌آموز کشور در حالی است که وزارت آموزش و پرورش نیز تا امروز برنامه دقیق و راهگشایی برای حل آن نداشته است.

نوجوانان تنها هستند

به‌گفته ملک‌محمد، خانواده، عامل دوم وقوع خودکشی است به‌طوری‌که درحال‌حاضر روزبه‌روز به احساس تنهایی نوجوانان و کودکان اضافه می‌شود و این حجم تنهایی برای والدین قابل درک نبوده است.

از‌سوی‌دیگر کمبودهای اقتصادی موجب شده پدر و مادر هر دو شاغل باشند و فرزندان ساعت‌های طولانی تنها باشند و فقدان آنها را تجربه کنند، این فقدان فقط فیزیکی نیست، بلکه پدر و مادر حتی زمانی‌که حضور دارند هم مشغول استرس‌های خودشان هستند و برای برقراری رابطه با کودکان خود انرژی ندارند.عامل سوم در خودکشی میان افراد کم‌سن‌وسال، آموزش از سوی همسالان است؛ این روانشناس با تکیه بر آمار سازمان بهداشت جهانی می‌گوید: “در بسیاری از کشورها نوجوانان در مواجهه با استرس، تنهایی و غم تصمیم به خودکشی می‌گیرند”.

بنویسیم نوجوان، بخوانیم دانش‌آموز

اما وجود گزارش‌هایی از خودکشی دانش‌آموزان در خروجی خبرگزاری‌ها، واکنش‌های متفاوتی را از سوی مسئولان داشته است. به‌طوری‌که در روزهای گذشته، علی زرافشان، معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش در گفت‌وگو با جمعی از خبرنگاران در گروهی تلگرامی چنین واکنشی نشان داد: “در‌باره خودکشی یزد، به‌جای احتمالات و اینکه ممکن است آموزش و پرورش هم مقصر باشد، پیگیری سوابق و دلایل این اتفاق بهتر است. همان‌طور که برخی دوستان از سایر صنوف مثال زدند گله‌ از خبرنگاری که خبر را منعکس کرده این است که چرا در تیتر خبر دانش‌آموز را انتخاب کرده، بلافاصله ذهن‌ها متوجه آموزش و پرورش و مقصربودن آن شود؟!”

این مقام مسئول در ادامه گفت: “همان‌گونه که در خبر هم آمده، اختلافات خانوادگی موجب این اقدام شده و بنده به‌دلیل توجه به این موضوع و همان‌گونه که در جلسه مشترک هم گفتم، بلافاصله موضوع را پیگیری کردم. ظاهرا موضوع سابقه قبلی داشته؛ بهتر نیست هر اتفاقی که در عالم و‌ آدم ‌پیش می‌آید را به آموزش وپرورش مربوط نکنیم؟!”

قطعا با این روش می‌توان برای خودکشی یک آدم ۶۰ ساله هم آموزش و پرورش را مقصر دانست، چراکه ممکن است این اقدام او ریشه در دوران تحصیل او داشته باشد! از سوی دیگر در حالی گفته می‌شود “در اخبار بنوسید یک نوجوان خودکشی کرد” که کودکان و نوجوانان زمان فعال خود را در مدارس سپری می‌کنند؛ واضح است که این قشر سنی پنج روز هفته را از ساعت هفت صبح تا سه بعداز ظهر و در برخی مدارس حتی تا شش عصر و در واقع بخش قابل توجهی از زمان خود را در محیط مدرسه سپری می‌کنند.

این روانشناس بار دیگر با تأکید بر فقدان آموزش مهارت زندگی در مدارس می‌گوید: “آموزش مهارت مدیریت استرس و خشم، تقریبا در هیچ مدرسه دولتی وجود ندارد و اگر باشد، به شکلی عقیم و کارشناسی‌نشده در حال انجام است. کارشناسانی که به این کار گماشته شده‌اند یا نابلدند و یا باوجود حقوق ناچیز، انگیزه‌ای برای آموزش دقیق مهارت‌ها ندارند”.

ملک‌محمد با اشاره به آموزش این مهارت‌ها در مدارس غیرانتفاعی می‌گوید: “آموزش مهارت زندگی در این مدارس گسترده نبوده و عموما با ابتکارات شخصی در حال پیگیری است؛ اگرچه در نظام آموزشی جدید در واحدی به نام «تفکر و زندگی» به آموزش مهارت‌های زندگی پرداخته می‌شود اما نه دبیران آموزش این درس متخصصند و نه آموزش مهارت‌ها شکل سامان‌یافته‌ای دارد. علاوه‌براین آموزش مهارت زندگی باید همچون آموزش ریاضی در طول دوران مدرسه ادامه داشته باشد”.

اظهار نظر این‌چنینی از سوی مسئولان وقت – که به نظر می‌آید برای فرار از مسئولیت بیان شده – در حالی در بین برخی مسئولان آموزش و پرورش مطرح شده که پیش‌ازاین نیز کمتر انتقادات این حوزه و مشکلات موجود را پذیرفته‌اند و اعتیاد دانش‌آموزان یکی از این موارد است. ملک‌محمد با طعنه می‌گوید: “پیداست که دانش‌آموز معتاد نداریم، اگر اعتیاد دانش‌آموزی بر مسئولان محرز شود، دانش‌آموز از مدرسه اخراج خواهد شد!”

دو سال حبس تعزیری؛ دادگاه تجدیدنظر حکم دو فعال تبریزی را شکست

رادیو پارس –  دادگاه تجدیدنظر استان آذربایجان شرقی، با تبرئه‌ی طاها کرمانی و حسین علی محمدی از اتهام “توهین به مقدسات”، هر یک از آن‌ها را به دو سال حبس تعزیری درجه ۵ با شمارش ایام بازداشت قبلی محکوم کرد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، شعبه‌ی هفتم دادگاه تجدید نظر استان آذربایجان شرقی با صدور دادنامه در تاریخ ۲۲/۱۰/۹۴ در خصوص دادگاه تجدید نظر جهت حکم ده ساله حبس تعزیری علی‌محمدی‌الوار و کرمانی رأی قطعی صادر کرد.

بر اساس حکم دادگاه هر دو آنها از اتهام “توهین به مقدسات اسلام” تبرئه و از بابت اتهام “احراق اموال عمومی” به تحمل دو سال حبس تعزیری درجه ۵ با احتساب ایام بازداشت قبلی محکوم شده‌اند.

در حکم صادره اقرار متهمین در دوران بازداشت انفرادی اداره اطلاعات مورد استناد قرار گرفته است که در تمام مراحل رسیدگی قضایی پرونده، اتهامات مطرح شده از سوی متهمین رد و بر اعمال شکنجه جهت گرفتن اعترافات تاکید شده بود.

پیشتر و در پی درخواست تجدیدنظر خواهی این فعالین مدنی یکشنبه ۲۰ دی جلسه دادرسی در محل شعبه هفتم دادگاه تجدید نظر استان آذربایجان شرقی به ریاست قاضی عطالو و مستشاران الهیاری و رزاقی برگزار شده بود.

حسین علی‌محمدی‌ الوار به همراه سیّد‌طه کرمانی روز ۱۳آبان ۹۲ از سوی ماموران امنیتی در تبریز بازداشت و پس از نزدیک به ۶ ماه بازداشت موقت به قید وثیقه از زندان مرکزی تبریز آزاد شده بود.

در دادگاه نخست حمید باقرپور ریاست شعبه سوم دادگاه انقلاب تبریز این دو فعال مدنی را به اتهام “توهین به مقدسات اسلامی” و “تحریق اموال عمومی به قصد مقابله با حکومت اسلامی”، به ده سال حبس تعزیری محکوم کرده بود.

این دو فعال مدنی پیش‌تر نیز به اتهام تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبری، به دلیل نشر مطالبی در نشریه “سوسما” و وبلاگ “سوسوزگول” که در رابطه با مسائل زیست محیطی حول بحران دریاچه ارومیه فعالیت می کرده، از سوی شعبه سوم دادگاه انقلاب تبریز، به ٣ سال حبس محکوم شده بودند که در دادگاه تجدید نظر نیز عیناً تأیید شد.

حسین علی‌محمدی ‌الوار از بابت حکم قطعی۳ سال به اتهام تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبری در بند ۱۲ محکومین و بدون رعایت اصل تفکیک جرائم و در میان مجرمین جرائم خطرناک نگهداری میشود . این فعال مدنی با نامه‌نگاری‌های مکرر با مسئولین زندان خواستار اجرای اصل تفکیک جرائم و انتقال به بند سیاسی شده است..

حسین علی محمدی‌الوار از ناراحتی چشمی رنج می برد و به دلیل مشکل در قرنیه چشم می بایست از عینک «یو وی» و قطره های چشم استفاده نماید. وی برای درمان ناراحتی چشمی خود درخواست انتقال دارو از خارج زندان را کرده بود با کارشکنی مسئولان زندان مانع از ورود داروهای چشمی وی شده و روند درمان بیماری چشمی این فعال ترک (آذری) را با مشکل مواجه ساخته اند.

در تیر ماه۹۴ سازمان عفو بین الملل با صدور بیانیه ای اظهار نگرانی کرده که حکم ۱۰ سال زندان حسین علی‌محمدی‌الوار و سیَد‌طه کرمانی «غیر قابل توجیه» و با «اهداف سیاسی» و «براساس اعتراف زیر شکنجه» صادر شده است. در این بیانیه آمده است: «هر دو فعال به مدت ۴۲ روز در سلول های انفرادی و بدون دسترسی به وکیل تحت بازجویی قرار داشته اند.»
سازمان عفو بین الملل ضمن در خواست آزادی فوری برای آنها، احکام صادره برای حسین علی محمدی و طه کرمانی را مصداق نقض حقوق بشر دانسته و درخواست کرده که «شکنجه های وارده و سایر بدرفتاری های حین بازجویی» مورد بررسی بی طرفانه قرار گیرد و افراد مظنون «در صورت وجود مدرک قابل قبول » به دادگاه معرفی شوند.

پیشتر حسین علی‌محمدی‌الوار در تابستان ۹۲ در جریان دیدار تیم فوتبال تراکتورسازی تبریز و ملوان بندرانزلی از سوی ماموران امنیتی بازداشت و پس از یک روز بازداشت به قید وثیقه ملکی آزاد شده بود. دوستان وی گفته اند که در آن زمان ماموران امنیتی هنگام بازداشت حسین علی‌محمدی‌ الوار در ورزشگاه یادگار امام تبریز او را مورد ضرب و شتم قرار دادند و  آثار کبودی و التهاب در گردن و کمر این فعال مدنی تا چند روز قابل مشاهده بود.