بهرە جویی سپاه پاسداران از فقر روستاییان و اعزام آنها بە جنگ سوریە

سپاه پاسداران با استفاده از نیروهای بومی عضو سپاه در مناطق محروم و کم برخوردار اقدام به تطمیع و دعوت جوانان روستایی “بی کار” و “فقیر” برای شرکت در “دوره های آموزشی” و آمادگی برای “اعزام به سوریه” کرده است.

avesta_201510310744461eb78be0ffa1969e6ea1397a37fb1beaavestanews20151031074446

بنابر اظهارات منابعی که بستگان نزدیک آنها وارد این برنامه شده اند اکنون یک گروه ۲۵ نفری متشکل از جوانان منطقه فنوج و نیکشهر روز چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴ در ۴ دستگاه خودرو نظامی به تهران رسیده اند و طی تماس تلفنی که با بستگان خود داشته اند گفته اند که هم اکنون برای “آموزش” در یک پادگان نظامی هستند.

این منابع مسیر سفر نیروهای جذب شده را ابتدا زاهدان و از آن پس تهران عنوان کردند اما اطلاع دقیقی از نام و محل پادگان های سپاه در زاهدان و تهران نداشتند.

مشخصا این مجموعه ۲۵ نفری توسط یکی از بلوچ های بومی بازنشسته سپاه در منطقه فنوچ جمع آوری شده اند که بنابر خواست منبع، نام و مشخصات وی محفوظ می مانند.

افراد این مجموعه اعزام شده بین ۱۸ تا ۳۵ سال سن دارند و به هر کدام مبلغ ماهیانه ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان در ازای ۴۵ روز ماموریت و ۴۵ روز دیگر استراحت تعلق می گیرد.

این منابع از تعداد دقیق افراد جمع آوری شده برای اعزام مطلع نبودند اما گزارش داده اند که آمار به مراتب بیشتر از این تعداد ذکر شده است.

منطقه فنوچ و نیکشهر از محروم ترین و کم برخوردارترین مناطق استان سیستان وبلوچستان هستند که اکثریت جمعیت این شهرستان ها را روستائیان تشکیل می دهند.

سپاه پاسداران از سال ۱۳۸۸ به طور رسمی برقراری امنیت استان سیستان و بلوچستان را به دست گرفته و به گفته سید باقر حسینی نماینده زابل در مجلس شورای اسلامی و از فرماندهان پیشین سپاه؛ هم اکنون نیروی انتظامی استان سیستان و بلوچستان زیر نظر سپاه فعالیت می کند.

سپاه پاسداران در مدت ۶ سال فعالیت با شعار “بومی سازی امنیت” اقدام به ساخت ده ها پایگاه بسیج و پادگان های سپاه نموده است که می توان گفت علاوه بر شهرها در اکثر روستاها و بخش های استان سیستان و بلوچستان یک پایگاه ساخته شده است که در هر پایگاه تا ۱۵ نفر نیرو جذب و به کار گرفته شده اند که حقوقی بین ۷۰۰ هزار تا ۱ میلیون ۵۰۰ هزار تومان به آنها پرداخت می کند.

سپاه همچنین با مسلح کردن طوائف هر یکی از این پاسگاه ها را به یکی از طوائف و یا معتمدان محلی سپرده و برای جذب نیرو از آنها کمک گرفته است.

به کثرت مشاهده شده است که زندانیان سابق، اشرار مسلح، و چه بسا افرادی که سابقه سوء داشته اند هم اکنون جذب سپاه شده و از حقوق و مزایای آن استفاده می کنند و چه بسا در اهداف و برنامه های پنهانی سپاه مورد استفاده قرار می گیرند.

در یک مورد فردی از منطقه “گورناگ” شهرستان سرباز که در آبان ماه سال ۱۳۷۸ بیش از ۶۰ نفر از نیروهای مسلح نیروی انتظامی و اطلاعاتی را در یک کمین ترور کرده و کشته بود هم اکنون اما به عنوان فرمانده پایگاه سپاه در منطقه گورناگ با بیش از ۱۵ نفر نیروی زیر دست برای سپاه پاسداران فعالیت می کند که به گفته مردم محل “بخاطر فقر و تطمیع وارد این ارگان شده است.”

در سالهای اخیر بسیاری از ائمه جمعه و جماعات نسبت به چگونگی عملکرد سپاه در تامین امنیت این استان مرزی انتقاد کرده اند.

این ائمه جمعه چون مولوی طیب ملازهی، امام جمعه مسجد نور ایرانشهر، مولوی محمد گل کرم زهی مدیر مدرسه دینی مخزن العلوم خاش، مولانا محمد حسین گرگیج، و… مشخصا سیاست مسلح کردن طوائف را ناکار آمد و دلیل اصلی افزایش جنگ های طائفه ای، انتقام جویی های شخصی و سرقت های مسلحانه در سالهای اخیر دانسته و خواستار جمع آوری سلاح گرم از بین عامه مردم شده اند.

فاطمه مثنی بازداشت شد

رادیو پارس _  فاطمه مثنی، زندانی سیاسی سابق در دهه شصت، از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شده است.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، فاطمه مثنی، زندانی سیاسی سابق در دهه شصت، در مهرماه سال جاری توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است.

لازم به ذکر است که هنوز از اتهام وی و محل نگه داری ایشان اطلاعی در دست نیست.

فاطمه مثنی، متولد ۱۳۴۷ در سال ۱۳۶۰ در حالی که ۱۳ سال بیشتر نداشت، به همراه مادر و خواهرانش بازداشت و مدت ۳ سال را در زندان گذرانده است.

وی همچنین در بامداد دوشنبه ۱۰ بهمن ماه ۱۳۹۱ حدود ساعت ۵ صبح با مراجعه مامورین وزارت اطلاعات به همراه همسر خود حسن صادقی بازداشت و در بهمن ماه ۱۳۹۲ به قید وثیقه از بند زنان زندان اوین آزاد شد. همسر او نیز در تاریخ دوشنبه ۲۱ بهمن ماه به قید وثیقه از زندان آزاد شده است.

آقای خامنه‌ای در صدد تشدید سرکوب است

khameneie.negaam
 » اکبر گنجی

حمایت آقای خامنه‌ای از توافق هسته‌ای در نامه‌اش به حسن روحانی با اکراه و به طور مشروط بود، برای این که توافق هسته‌ای در موارد مهمی با خطوط قرمز تعیین شده از سوی او تعارض داشت. او از امتیازهای داده شده توسط ایران راضی نیست و بر این باور است که آمریکا از آنها برای نفوذ در ایران استفاده خواهد کرد. آقای خامنه‌ای مشتاق است تا نتایج مثبت توافق هسته‌ای به نام او ثبت شود، اما روحانی و ظریف و رفسنجانی و علی لاریجانی به خاطر امتیازهای داده شده سرزنش شوند. حمایت مشروط خامنه‌ای از توافق هسته‌ای باید در زمینه و سیاق هشدارهای مداوم چند ماه اخیر او درباره نفوذ آمریکا به ایران تحلیل شود.

موضع حمایت مشروط و سخنان انتقادآمیز از آمریکا، دو هدف را دنبال می‌کنند:

− هدف اول او این است که از طریق شورای نگهبان اصلاح طلبان و میانه روها را رد صلاحیت کند تا وارد مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی نشوند و او همچنان کنترل این دو “مجلس سلطانی” را در دست داشته باشد. این رویکرد، این فرصت را پس از توافق هسته‌ای برای او فراهم آورده که بتواند برخی از منتقدان را تحت عنوان نفوذی‌های آمریکا بازداشت کند. برای این که احساس امنیت بیشتری می‌کند.

− هدف دوم آقای خامنه‌ای، فراهم آوردن قدرت مانور برای لغو توافق هسته‌ای است، در صورتی که آمریکا به تعهدات ناشی از توافق عمل نکند، و یا این که محدودیت‌های تازه‌ای تحت عناوین حقوق بشر، تروریسم، و… علیه ایران اعمال کند.

طرح مسئله: سخنرانی ۱۳۹۴/۰۷/۱۵ آقای خامنه‌ای در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی دریایی سپاه پاسداران در مورد ممنوعیت هر نوع مذاکره با آمریکا و انتقاد تند از موافقان داخلی مذاکره و رابطه با آمریکا، دوباره نگاه‌ها را به مواضع و عملکرد او در این زمینه جلب کرد.

اگر مواضع ۳۷ سال گذشته وی را نادیده بگیریم، اما پس از مذاکرات هسته‌ای، بسیاری تصور می‌کردند که نظر او تا حدودی تغییر کرده و اگر مذاکرات هسته‌ای به نتیجه خوبی منتهی شود، او راه مذاکره درباره دیگر مسائل را خواهد گشود. برای این که در ۱۳۹۴/۰۱/۲۰ گفته بود:

“حالا، این [مذاکرات هسته‌ای] تجربه‌ای خواهد شد؛ اگر طرف مقابل از کج‌تابی‌های معمولی خودش دست برداشت، این یک تجربه‌ای برای ما می‌شود که خیلی خب، پس می‌شود در یک موضوع دیگر هم با این‌ها مذاکره کرد؛ امّا اگر دیدیم نه، این کج‌تابی‌هایی که همیشه از این‌ها دیده‌ایم باز هم وجود دارد و کج‌راهه دارند می‌روند، خب طبعاً تجربهٔ گذشتهٔ ما تقویت خواهد شد”.

اما پس از توافق هسته‌ای، گویی مواضع او رادیکال‌تر شده و او دائماً همه را از خطر بزرگ نفوذ گستره آمریکا می‌هراساند. علل این امر چیست؟ در چهار چوب بحران‌های منطقه و عدم اعتماد عمیق خود به آمریکا، به نظر می‌رسد خامنه‌ای دو هدف را دنبال می‌کند. هدف اول حفظ تسلط او بر قدرت و جلوگیری از هرگونه تحول مثبت و معنی‌ دار در اوضاع سیاسی داخل کشور است. هدف دوم خامنه‌ای دادن هشدار به آمریکا مبنی بر این است که ایران امتیاز‌های بیشتری را به آمریکا نخواهد داد، و تا زمانی‌ که او مطمئن شود که آمریکا به تعهدات خود در قبال توافق هسته‌ای عمل خواهد کرد، ایران نفوذ و دست بالای خود در منطقه را حفظ خواهد کرد.

هشدارهای پس از توافق هسته‌ای

آقای خامنه‌ای در هفت سخنرانی ۱۳۹۴/۰۵/۲۶، ۱۳۹۴/۰۵/۳۱، ۱۳۹۴/۰۶/۰۴، ۱۳۹۴/۰۶/۱۲، ۱۳۹۴/۰۶/۱۸، ۱۳۹۴/۰۶/۲۵ و ۱۳۹۴/۰۷/۱۵ هشدارهای تندی درباره نفوذ آمریکا در ایران عنوان کرد. نکات طرح شده توسط او به قرار زیر است:

الف- دولت آمریکا مظهر کامل نظام سلطه در جهان است.

ب- آمریکا به دنبال اختلاف افکنی میان مسلمانان و نفوذ در کشورهای اسلامی است. آمریکایی‌ها به اسم دموکراسی و حقوق بشر همه خاورمیانه را بی ثبات کردند و تروریسم را در آن گسترش دادند.

پ- تاریخ روابط ایران و آمریکا، تاریخ کودتا علیه دولت دکتر مصدق و حمایت تمام عیار از رژیم سرکوبگر شاه بود. پس از انقلاب نیز هدف اصلی دولت آمریکا سرنگونی جمهوری اسلامی بوده و برای رسیدن به این هدف دست به هر کاری زده است. از جمله حمایت از صدام حسین در جنگ ۸ ساله ایران و عراق، تحریم‌های فلج کننده، اتهام زنی درباره این که ایران به دنبال ساختن بمب اتمی است، و…

ت- هدف آمریکا از مذاکره با جمهوری اسلامی، نفوذ در ایران و ضربه زدن به نظام است. مذاکره از نظر آمریکا هیچ معنایی جز “نفوذ” سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، امنیتی، اعتقادی، و…در کشورها ندارد.

ث- هدف آمریکا از مذاکرات هسته‌ای هم تضمین عدم دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای نبود، چرا که خودشان می‌دانستند که ایران براساس معیارهای دینی و انسانی هیچ گاه به دنبال سلاح‌های هسته‌ای نرفته، بلکه هدف آن بود تا از طریق توافق هسته‌ای راه‌های نفوذ در ایران را باز کنند. به حسن روحانی و اعضای کابینه اش گفت : “اینها در صدد نفوذند، در صدد رخنه کردنند؛ این رخنه از جاهای مختلفی ممکن است باشد؛ مواظب باشید”. آمریکایی‌ها می‌گویند که توافق هسته‌ای فرصت‌هایی برای آنها در داخل و خارج آفریده است:

“عرض من به دوستان‌مان در دولت و در مسئولیت‌های گوناگون این است که اجازه‌ این فرصت‌طلبی را در داخل مطلقاً به آمریکا ندهید؛ در خارج هم تلاش کنید که این فرصت‌ها در اختیار آمریکا قرار نگیرد… مطلقاً نباید اجازه داده بشود که اینها در داخل کشور از فرصت‌هایی استفاده کنند”.

ج- هدف آمریکا تصمیمسازی سیاسی برای مسئولان جمهوری اسلامی است که از طریق “تغییر رفتار نظام”، “ماهیت جمهوری اسلامی” را تغییر دهد. پس باید همه مواظب باشند که به مجری نقشه‌های بسته‌بندی شده آمریکا تبدیل نشوند. آمریکا می‌خواهد افراد مورد اعتماد خودش را در مراکز تصمیم ساز جمهوری اسلامی قرار دهد.

چ- گروه‌هایی در داخل کشور در حال تغییر تصویر آمریکا از ابلیس به فرشته‌اند. آقای خامنه‌ای در این رابطه گفت:

“حالا بعضی‌ها اصرار دارند این شیطان بزرگ را با این خصوصیّات – که از ابلیس بدتر است- بزک کنند و به شکل فرشته وانمود کنند. چرا؟ دین به‌کنار، انقلابیگری به‌کنار؛ وفاداری به مصالح کشور چه می‌شود؟ عقل چه می‌شود؟ کدام عقلی و کدام وجدانی اجازه می‌دهد که انسان قدرتی مثل قدرت آمریکا را به‌عنوان دوست، به‌عنوان مورد اعتماد، به‌عنوان فرشته‌ نجات انتخاب بکند؟ “

مردم با انقلاب ۱۹۷۹ آمریکا را از کشور بیرون کردند، حالا پس از توافق هسته‌ای، عده‌ای به دنبال بازگرداندن آنها هستند. اما، “نباید بگذاریم دوباره برگردد؛ نباید بگذاریم از در رفت، از پنجره برگردد؛ نباید اجازه بدهیم نفوذ پیدا کند؛ دشمنی اینها تمام نمی‌شود”.

ح- به فرماندهان سپاه گفت که: من مدام درباره “نفوذ آمریکا” هشدار می‌دهم. دشمن برای نفوذ از استاد دانشگاه، فعال دانشجویی، نخبه علمی، روزنامه نگار، و دیگر اقشار استفاده می‌کند تا در همه جا رخنه کند. شما باید به خوبی نقاط ضعف اطلاعاتی و عملی آمریکا را بشناسید.

خ- آقای خامنه‌ای در جلسات خصوصی به اعضای بیت خود و نمایندگان مجلس خبرگان رهبری گفته است که گروهی از مسئولان- هاشمی رفسنجانی، حسن روحانی، و… – به دنبال برقراری رابطه با آمریکا بوده و هستند و من صددرصد با این امر مخالف هستم. اینها راه نفوذ آمریکا را باز می‌کنند و من تا زنده هستم نمی‌گذارم به این هدف دست یابند. سازمان حفاظت اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات هم گزارش‌های تندی علیه حسن روحانی و تیم مذاکره کننده به آقایخامنه‌ای داده‌اند.

مقابله علنی با حسن روحانی و ظریف

وقتی تذکرات خصوصی به جایی نرسید، خامنه‌ای در سخنرانی ۱۳۹۴/۰۷/۱۵ نه تنها مواضع موافقان مذاکره را نقد و رد کرد، بلکه به روشنی تمام به سخنان حسن روحانی پاسخ گفت. رهبر تأکید کرد که هدف آمریکا از مذاکره با ایران، فقط و فقط نفوذ در ایران است. موافقان مذاکره با آمریکا را به دو طیف “بی‌خیالان”- که مصالح کشور و منافع ملی برای آنها فاقد اهمیت است- و “سهل انگاران” که عمق مسائل را درست نمی‌فهمند، تقسیم کرد.

حسن روحانی در رأس سهل انگارانی قرار داشت و دارد که عمق مسائل را نمی‌فهمند و با نگاه سطحی و ساده اندیشانه نمی‌توانند مصالح کشور را تأمین کنند. حسن روحانی در ۳۰ مهر ۱۳۹۳ در اجتماع بزرگ مردم زنجان گفته بود امام حسین با این که آگاه بود که توسط عمر سعد و سپاهش به شهادت خواهد رسید، اما ساعت‌ها با او مذاکره کرد تا کار به جنگ نینجامد. روحانی از این مقدمه تاریخی نتیجه گرفت:

“درس کربلا برای ما، درس تعامل سازنده و مذاکره در چارچوب منطق و موازین است… امام حسین به ما یاد داد که حتی با دشمن، حتی با خصم ما باید به گونه‌ای رفتار بکنیم که منطق دنیا، ما را پیروز در صحنه مذاکره بداند. ما امروز در سایه تعامل سازنده، با قدرت‌های بزرگ مذاکره می‌کنیم… ما به تعامل سازنده با جهان و به مذاکره برای حل مشکلات مردم به حول قوه الهی ادامه خواهیم داد”.

اینک پس از گذشت یک سال، آقای خامنه‌ای فرصت را مناسب دید تا نه تنها او را فردی ساده اندیش و سهل‌انگار قلمداد کند که عمق مسائل را نمی‌فهمد، بلکه تأکید کند که تاریخ اسلام را هم درست نمی‌شناسد و نمی‌فهمد. خامنه‌ای در پاسخ روحانی گفت که مذاکره یعنی معامله. امام حسین به ابن سعد نهیب زد و او را نصیحت کرد، نه این که بده بستانی در کار باشد. سپس به روحانی تاخت و گفت:

«تاریخ را این‌جور می‌فهمید؟ زندگی ائمّه را این‌جور تحلیل می‌کنید؟… برای این که ما با آمریکا که شیطان بزرگ است، باید مذاکره کنیم یک عدّه‌ای واقعاً با نگاه سهل‌اندیشانه و عوامانه و بدون فهمِ حقیقتِ حال مثال می‌آورند [می‌گویند چرا امام حسین با ابن سعد مذاکره کرد اما] شما با آمریکا مذاکره نمی‌کنید؟ یعنی این‌قدر اشتباه در فهم مسئله [وجود دارد].»

آقای خامنه‌ای سپس افزود که با مذاکره به معنای بده- بستان مخالفتی نداشته و ندارد، برای این که جمهوری اسلامی با همه دولت‌ها مذاکره کرده و می‌کند. اما آمریکا استثنا است و این امر دلیل مهمی دارد که انسان هوشمند باید آن را بفهمد. آمریکایی‌ها مذاکره با جمهوری اسلامی را برای نفوذ اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و امنیتی در ایران می‌خواهند. قصد آمریکایی‌ها تغییر دادن محاسبات مسئولان جمهوری اسلامی، دست کاری افکار عمومی مردم و تغییر افکار انقلابی و دینی جوانان کشور است. همه باید بیدار باشند و به شرط این که همه پای کار باشند، من از این جهت هیچ نگرانی ای ندارم که آمریکا شکست خواهد خورد.

تجربه توافق هسته‌ای نامقبول: مبطل مذاکره با آمریکا

آقای خامنه‌ای خطوط قرمز بسیاری برای توافق هسته‌ای اعلام کرده بود. او به صراحت با بازدید از مراکز نظامی، مصاحبه با افرادی که در طرح‌های هسته‌ای مشارکت داشته اند، بلند مدت بودن محدودیت ها، نظارت‌های فراتر از قوانین بین المللی و چند مرحله‌ای بودن توافق هسته‌ای مخالفت کرد. در ۱۳۹۴/۰۲/۳۰ گفت:

«گفتیم که اجازه نمی‌دهیم از هیچ‌یک از مراکز نظامی هیچ بازرسی‌ای از سوی بیگانگان صورت بگیرد. می‌گویند بایستی ما بیاییم با دانشمندان شما مصاحبه کنیم یعنی در واقع بازجویی کنیم. ما اجازه نمی‌دهیم به حریم دانشمندان هسته‌ای ما و دانشمندان در هر رشته‌ حساس و مهمی، اندک‌اهانتی بشود. من اجازه نمی‌دهم بیگانگان بیایند با دانشمندان ما، با فرزندان برجسته و عزیز ملّت ایران که این دانش گسترده را به اینجا رسانده‌اند، بخواهند بنشینند حرف بزنند…دشمن پُررو و وقیح توقّع دارد اجازه بدهند راه را باز کنند و بیایند با دانشمندان ما، با اساتید ما، با محقّقین ما گفتگو کنند، مذاکره کنند…این اجازه مطلقاً داده نخواهد شد.»

آقای خامنه‌ای تأکید کرد که تمامی تحریم‌های اقتصادی باید در روز امضای توافق یا اجرای توافق لغو شوند. پس از امضای توافق نیز که به این خواست آخری عمل نشد، به صراحت اعتراض کرد که بوی مخالفت از آن به مشام می‌رسید. گفت:

«این که نشستیم مذاکره کردیم، در بعضی از موارد کوتاه آمدیم، یک امتیازاتی دادیم، عمدتاً برای این بود که تحریم‌ها برداشته بشود؛ اگر بنا است تحریم‌ها برداشته نشود، پس معامله‌ای وجود ندارد، دیگر اصلاً این معنا ندارد…بالاخره [تحریمها] باید برداشته بشود، توقّف تحریم نداریم، تعلیق تحریم نداریم؛ اگر آنها تعلیق می‌کنند، خب پس ما هم اینجا تعلیق می‌کنیم، اگر این‌جور است ما اقدام اساسی روی زمین چرا انجام بدهیم؛ بنابراین [منظور] لغو تحریم‌ها است.»

اما مطابق توافق صورت گرفته، فقط بخشی از تحریم‌ها پس از اجرای تعهدات ایران، اجرا نخواهند نشد. ولی نظام بازرسی‌های استثنایی فراتر از NPT و گفت‌وگوی با دانشمندان هسته‌ای درباره گذشته فعالیت‌ها و بازدید از پارچین و بازدیدهای احتمالی بعدی از دیدگر نقاط نظامی، قطعا مخالف نظرات اوست. به همین دلیل در آخرین سخنرانی خود مجدداً گوشزد کرد که در مذاکرات هسته‌ای نیز آمریکا هرگاه فرصتی پیدا کرد و طرف ایرانی به آنها میدان داد، از طریق توافق هسته‌ای نفوذ کرد. او به صراحت گفت که در توافق هسته‌ای:

«یک جاهایی بالاخره آنها فرصت‌هایی پیدا کردند- یک نفوذی کردند، یک حرکت مضرِّ برای منافع ملّی انجام دادند.»

بدین ترتیب روشن ساخت که از نادیده گرفته شدن خطوط قرمزی که وضع کرده بود، ناراضی است و با نادیده گرفتن آن خطوط قرمز، آمریکا فرصت نفوذ پیدا کرده است. آن گاه دوباره به اصل مدعا بازگشت و گفت:

«آنچه ممنوع است این است. مذاکره با آمریکا ممنوع است به‌خاطر ضررهای بی‌شماری که دارد و منفعتی که اصلاً ندارد؛ این فرق می‌کند با مذاکره با فلان دولتی که نه چنین امکاناتی دارد، نه چنان انگیزه‌ای دارد؛ اینها با همدیگر متفاوت است، این را [هاشمی رفسنجانی، حسن روحانی، ظریف، اصلاح طلبان، و …] نمی‌فهمند.»

آقای خامنه‌ای گفته بود که اگر تجربه مذاکرات هسته‌ای خوب از کار در آید اجازه خواهد داد تا در دیگر زمینه‌ها نیز با آمریکا مذاکره شود. اما به گمان او این تجربه خوبی نبوده و آمریکا نه تنها امتیازات فراوانی گرفته و چیزی نداده، بلکه فرصت‌های نفوذ بسیاری هم از این طریق به دست آورده است.

آقای خامنه‌ای نگران پیامدهای توافق هسته‌ای

درباره مسائل و نگرانی‌های آقایخامنه‌ای حداقل ده نکته قابل ذکر است:

یکم- توافق هسته‌ای در نزد افکار عمومی ایرانیان- به خصوص طبقه متوسط و مرفه- به سود روحانی، ظریف و نیروهای میانه‌رو رژیم تمام شد. ظریف بسیار محبوب شد و دست دادن او با اوباما نیز همین وضعیت را تقویت کرد. منتها در نظام‌های دیکتاتوری فقط رهبر رژیم سیاسی باید چهره محبوب اصلی باشد. به همین جهت حملات گسترده‌ای با چراغ سبز آقایخامنه‌ای به روحانی و ظریف آغاز شده است. هدف خامنه‌ای از تخریب ها، تغییر ذهنیت عمومی جامعه نسبت به این گونه افراد است.

دوم- در هفتم اسفند ماه دو انتخابات بسیار مهم مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی برگزار می‌شود. جنگ قدرت شدیدی در این رابطه در گرفته است. به همین دلیل گفتیم:”نگران توافق اتمی نباشید، به انتخابات فکر کنید“. با توجه به بیماری رهبری، انتخاب “وارث آقای خامنه ای” توسط مجلس خبرگان آینده بسیار مهم است. آقای خامنه‌ای با طرح مسئله “نفوذ آمریکا”، “عوامل نفوذی آمریکا” و “مدافعان ساده لوح مذاکره با آمریکا” به دنبال حذف اصلاح طلبان، طرفداران هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی در انتخابات آینده است.

سوم- در جنگ بر سر منابع کمیاب قدرت/ثروت/معرفت/منزلت اجتماعی، طرفین برای پیروزی و شکست طرف مقابل به هر منبعی استناد می‌کنند. دین نیز به ابزاری برای این هدف تبدیل شده است. حسن روحانی و دیگران به مذاکرات امامان شیعیان با دشمنان استناد می‌کنند، خامنه‌ای و طرفدارانش نیز می‌کوشند تا به گونه دیگری به همان تاریخ استناد کنند.

پیامبر اسلام در سال ۶۲۸ میلادی با مشرکان مکه صلح حدیبیه را امضا کرد که اعتراض برخی از یارانش را به دنبال داشت. برخی توافق هسته‌ای را مانند صلح حدیبیه به شمار آورده اند. امام حسن هم با معاویه توافق صلحی امضا کرد و خلافت را در برابر امتیازاتی به معاویه واگذار کرد. آقای خامنه‌ای زمانی در تبیین صلح امام حسن گفته بود که اگر او با معاویه صلح نمی‌کرد، تمام خاندان پیامبر را می‌کشند و کسی باقی نمی‌ماند تا حافظ ارزش‌های اصیل اسلامی باشد. در این صلح امام حسین هم پشت امام حسن قرار داشت.

سید احمد علم الهدی- امام جمعه مشهد و عضو مجلس خبرگان رهبری- نیز در ۲۷/۴/۹۴ در پاسخ حسن روحانی که مذاکره هسته‌ای را با صلح امام حسن مقایسه کرده بود، گفت: «پس از صلح امام حسن برای شیعیان شادی و خوشحالی وجود نداشت.» اما او یک ماه بعد- در ۳۰/۵/۹۴- گفت که شرایط بررسی و تصویب توافق هسته‌ای مانند شرایط زمانی است که امام رضا با قبول ولایتعهدی مأمون روبرو بود. امام رضا ولایتعهدی را قبول کرد تا امامت تداوم یابد و تشیع رسمیت پیدا کند. توافق هسته‌ای نیز باید به همان نتایجی ختم شود که قبول ولایتعهدی از سوی امام رضا ختم گردید. یعنی آمریکاستیزی گسترش یابد، نه این که آمریکا به کشور نفوذ کند.

تاریخ اسلام به گونه‌ای است که هر کس برای تصویب عمل خود می‌تواند به بخشی از آن استناد کند. اما این گونه تشبیهات چیزی جز استفاده ابزاری از اسلام برای مقاصد امروزین نیستند.

چهارم- آقای خامنه‌ای خود بیش از هر فرد دیگری از تاریخ اسلام به طور گزینشی به سود خود استفاده کرده و می‌کند. او می‌داند که پیامبر اسلام با مشرکان مکه مذاکره کرد، مذاکره‌ای که به صلح حدیبیه منتهی شد.

آقای خامنه‌ای درباره صلح حدیبیه می گوید: «پیامبر به قراردادی با مشرکین رسید.» می‌گوید: «پیغمبر با عالی‌ترین تدبیر، کاری کرد که آنها نشستند و با او قرارداد امضاء کردند تا [از راه مکه به مدینه] برگردد؛ اما سال بعد بیاید و عمره بجا آورد و در سرتاسر منطقه هم برای تبلیغات پیغمبر فضا باز باشد. اسمش صلح است.»  می‌گوید که این قرارداد صلح موجب طوفان‌هایی در دل مومنان شد، برای این که پیامبر “در مقابل کفاری که آمده بودند در مقابل او، در مواردی کوتاه آمد؛ گفتند اسم “رحمان و رحیم” را، “بسم اللَّه”، را از این نوشته حذف کنید، پیغمبر قبول کرد؛ و چند مسئله از این قبیل پبش آمد. این هم دلهائی را مشوش کرد، مضطرب کرد، به تردید انداخت”. می‌گوید: «برکات زیادی بر این رویارویی صلح‌آمیز مترتّب شد.»

بدین ترتیب، بین پیامبر و مشرکین مذاکره و توافق صورت گرفت و بده بستانی در کار بود. پیامبر پس از صلح حدیبیه در اقدامی کاملاً سیاسی برای کاهش دشمنی ابوسفیان، افرادی را به حبشه اعزام کرد تا ام حبیبه- دختر بیوه شده ابوسفیان- را برای او خواستگاری کنند. حضرت محمد پس از ازدواج با دختر ابوسفیان گفت:”پوزه این گاو نر، جز با این کار به زمین نمی‌رسید”. بعدها، ابوسفیان مسلمان شد، و به گفته خود خامنه ای، خاندان او، خاندان پیامبر را از قدرت کنار زده و امامت را به سلطنت تبدیل کردند. نفوذ بنی امیه در جامعه اسلامی توسط شخص پیامبر صورت گرفت. عاملان پیامبر بر مکه، طائف، نجران، کنده، یمن، عمان، بحرین، تیماء، خیبر و فدک؛ همگی از بنی امیه و هم پیمانان آنان بودند.

استفاده گزینشی از تاریخ اسلام توسط آیت‌الله خامنه‌ای به وفور صورت گرفته است. او در دوران اصلاحات و پس از وقایع ۱۸ تیر ۱۳۷۸ نگران سرنگونی از قدرت بود، در سخنرانی ۲۳ تیر ۸۷ گریست و گفت که آماده شهادت است. به همین دلیل در سخنرانی ۱۳۷۹/۰۲/۰۱به تحلیل صلح امام حسن پرداخت و شهادت امام حسین در کربلا را نتیجه طبیعی و اجتناب ناپذیر این صلح قلمداد کرد.

آقای خامنه‌ای گفت که امام حسن به خاطر مصلحت حفظ اسلام، “مجبور شد این تحمیل را به جان بپذیرد. حکومت را از امام حسن گرفتند… آن وقت حادثه کربلا حادثه‌ای نیست که بشود جلوش را گرفت؛ اجتناب ناپذیر می‌شود”. بعد به سرعت آن وضعیت را با وضعیت خود مقایسه کرد و گفت که امروز آمریکا قادر نیست “حادثه‌ای مثل حادثه صلح امام حسن” را به ایران تحمیل کند، اما اگر زیاد فشار بیاورند، “حادثه کربلا اتّفاق خواهد افتاد”، نه صلح امام حسن.

یعنی آقای خامنه‌ای تن به صلح امام حسنی نخواهد داد و امام حسین‌وار آماده نبرد است، منتها نبردی که این بار حسینیان در آن پیروز خواهند شد. اما این تفسیر مریدانش از سخنان او که خامنه‌ای و یارانش آماده نبرد حسین‌وار با یزیدی‌های آمریکایی هستند و این جنگ را حتما خواهند برد، توافق هسته‌ای مصداق چنین رویکردی نبود. صلح از طریق گفت و گو بود که امتیازهای فراوانی داده شد. برای این که توازن قوا میان ایران و دولت‌های غربی یکسان نبود و نیست و در نظام جهانی دبل استانداردی که ۱۶ هزار سلاح اتمی آمریکا و روسیه را نادیده گرفته و از ۳۰۰- ۲۰۰ بمب اتمی اسرائیل دفاع می‌کند، حتی قدرت دفاعی غیر هسته‌ای ایران را از طریق قطعنامه‌های سازمان ملل محدود و ممنوع می‌سازد.

پنجم- اصلاح‌طلبان به رهبری سید محمد خاتمی، در کنار هاشمی رفسنجانی، حسن روحانی، سید حسن خمینی و علی اکبر ناطق نوری و طرفدارانشان قصد دارند که محافظه کاران افراطی را در انتخابات شکست دهند (ناطق نوری مدت‌هاست در حالت قهر به سر می‌برد و روابط خود را با افرادی چون هاشمی رفسنجانی، حسن روحانی، علی لاریجانی- و حتی اصلاح طلبان- تقویت کرده است). اصلاح‌طلبان می‌دانند که هیچ یک از چهره‌های اصلی آنان را به حکومت راه نخواهند داد، لذا چهره‌های درجه دوم و سوم آنها نامزد انتخابات خواهند شد، با این که می‌دانند شورای نگهبان رد صلاحیت چند هزار نفره را برنامه ریزی کرده است. برای این جبهه، تکرار انتخاباتی مشابه انتخابات خرداد ۹۲ که به پیروزی حسن روحانی منتهی شد، نیز یک پیروزی بزرگ به شمار می‌رود و آقای خامنه‌ای و نیروهای افراطی طرفدار او دقیقا نگران همین فرایند هستند. قصد آنان پاکسازی بیشتر حکومت از نیروهای میانه‌رو است، نه فرصت دادن به آنها تا به نظام باز گردند. منتها از پیامدهای ناخواسته توافق هسته‌ای می‌هراسند که شاید دست و پای شان را در این راه ببندد.

ششم- محافظه‌کاران افراطی- یا تی پارتی ایران- مهمترین طرفداران آقای خامنه‌ای هستند. آنها در عین حال مهم‌ترین مخالفان توافق هسته‌ای و مذاکره با آمریکا هستند. آنان فاقد پایگاه اجتماعی‌اند، اما به گمان خامنه‌ای در وقت خطر و بحران فقط این گروه حاضر به نبرد هستند. یکی از دلایل رادیکالیزه کردن فضا علیه آمریکا توسط آیت‌الله خامنه‌ای، راضی کردن این جماعت است. تمامی خطوط قرمز خامنه‌ای در توافق هسته‌ای پایمال شد و این امر موجب مخدوش شدن چهره اش نزد رادیکال‌ترین طرفدارانش می‌شود.

در روز تصویب کلیات توافق هسته‌ای در مجلس- در ۱۹ مهر ۱۳۹۴ – دو تن از محافظه کاران افراطی ظریف و صالحی را به مرگ تهدید کردند. صالحی در دفاع از برجام گفت که آن نماینده “خیلی عجیب با قسم جلاله می‌گوید سیمان روی تو می‌ریزیم و تو را می‌کشیم. آیا این نحوه صحبت برای کسانی است که می‌خواهند خدمت به نظام بکنند و بگویند سیمان روی شما می‌ریزیم و در قلب راکتور اراک دفنتان می‌کنیم؟” معاون رئیس جمهور هم گفت که آن نماینده به ظریف و صالحی گفت: «شما را اعدام می‌کنیم و در رآکتور اراک دفن می‌کنیم و رویتان سیمان می‌ریزیم.» در شب‌های مراسم محرم در بیت آقای خامنه‌ای تندترین شعارها علیه حسن روحانی و علی لاریجانی سر داده شد. گویی آنان توافق هسته‌ای را به خامنه‌ای تحمیل کردند. حسن روحانی به همین خاطر به آقای خامنه‌ای اعتراض کرده که ما را به بیت خود آوردید تا در حضور شما به ما هتاکی کنند؟

با همه اینها، محمد جواد ظریف در نشست وین پیرامون سوریه شرکت کرد و با جان کری نیز مستقیماً در این مورد مذاکره کرد.این امر نشان داد که مدعای خامنه‌ای مبنی بر ممنوعیت هرگونه مذاکره غیر هسته‌ای با آمریکا، صرفاً مصرف داخلی داشته و در عمل اجرای توافق هسته‌ای و مذاکره با آمریکا در موارد مختلف پیش خواهد رفت. اما باید دید که مذاکره با آمریکا در مورد سوریه به نتایج مقبول و مد نظر آقای خامنه‌ای منتهی خواهد شد یا چیزی شبیه توافق هسته‌ای از کار در خواهد آمد؟

هفتم- هر وقت آقای خامنه‌ای مدعای کاذبی درباره مخالفان و منتقدان و رقبا طرح می‌کند، حفاظت اطلاعات سپاه، وزارت اطلاعات و قوه قضائیه باید به گونه‌ای مدعیات او را اثبات کنند. به عنوان یک نمونه مهم، در سخنرانی ۱۳۷۹/۰۲/۰۱ گفت: «قلباً از بعضی از پدیده‌هایی که در کشور هست، رنج می‌برم… داستان غم‌انگیزی است.» چرا؟ چون آمریکا: «در داخل کشور ما پایگاه زده است! بعضی از این مطبوعاتی که امروز هستند، پایگاه‌های دشمنند… دستگاه‌های مسئول هم بدانند که این یک خطر بزرگ است. اگر جلوِ این خطر را نگیرند، بدون شک دشمن یک قدم جلو خواهد آمد و روحیه جدیدی پیدا خواهد کرد… این اسمش جلوگیری از انتقال آزاد اطّلاعات نیست، این معنایش جلوگیری از نفوذ دشمن است.»

پس از این سخنرانی، قوه قضائیه ده‌ها رسانه را توقیف و روزنامه نگاران را بازداشت و زندانی کرد. اما دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی هیچ گاه نتوانست اثبات کند که روزنامه‌ها پایگاه دشمن بودند و روزنامه نگاران هم نفوذی‌های دشمن.

اگر قرار بر مقایسه با صدر اسلام باشد، توافق هسته‌ای، رفتاری امام حسین گونه نبود، بلکه مانند صلح امام حسن بود. صلحی که در برابر واگذاری امتیازات بسیار، به لغو تدریجی تحریم‌ها و احتمالاً رفع خطر حمله نظامی آمریکا و اسرائیل به ایران منتهی خواهد شد.

اینک که خیال آقای خامنه‌ای تا حدودی از حمله نظامی خارجی راحت شده، مرتب از خطر “نفوذی‌های دشمن” سخن می‌گوید. در واقع سرکوب و حذف‌های تازه‌ای در راه است. یعنی این خطر وجود دارد که برخی از افراد برجسته را به عنوان “نفوذی‌های آمریکا” بازداشت کنند و در زندان مجبورشان سازند که پشت تلویزیون اعتراف کنند که نفوذی آمریکا بوده‌اند.

در ۱۳/۷/۹۴ خبرگزاری فارس- متعلق به سازمان بسیج- نامه ۱۱ تن از نمایندکان افراطی محافظه‌کار مجلس را منتشر کرد که گفته بودند جیسون رضائیان “جاسوس حرفه‌ای و مسئول پایگاه اطلاعاتی آمریکایی‌ها در تهران” بوده و “لازم و ضروری است دستگاه‌های مقتدر قضایی اطلاع رسانی جامعی بخصوص با پخش فیلم‌های اعترافات این شبکه گسترده جاسوسی به ملت ایران داشته باشند”.

سخن گفتن از فیلم‌های اعترافات او موید ادعای این نوشتار درباره برنامه جدید آقای خامنه‌ای است. بازداشت سیامک نمازی توسط حفاظت اطلاعات سپاه نیز در همین چارچوب صورت گرفته است.او به عنوان یکی از نفوذی‌های آمریکا مطرح خواهد شد. به عنوان نمونه‌ای دیگر، مدتی است که جک استراو- وزیر خارجه اسبق بریتانیا- در حال سفر تروریستی از شهرهای مختلف ایران است.

محافظه‌کاران ادعا می‌کنند که این سفر “بخشی از پروژه نفوذ” و برای “تست افکار عمومی ایران پس از توافق هسته ای” است. مشرق– یکی از وبسایت‌های سپاه پاسداران- در مقاله‌ای نوشته که ایرانی‌های آمریکایی تبار “کانال نفوذ نامریی آمریکا در ایران هستند”. یعنی سفر این گونه افراد به وطن‌شان، سفر جاسوسی برای آمریکا باید به شمار رود. اما مهم‌ترین سوژه‌هایی که نفوذی قلمداد می‌شوند، رقبا و منتقدان داخل کشور هستند. سید احمد علم الهدی گفته است که انتخابات آینده، راه نفوذ آمریکا است. یعنی آمریکا افرادی را که با آقای خامنه‌ای فاصله فکری داشته و تابع او نیستند، به عنوان جاسوس خود بر خواهد گزید.

رحیم پور ازغدی- یکی از نمایندگان آقای خامنه‌ای در شورای عالی انقلاب فرهنگی، که سیاست گذاری همه نهادهای فرهنگی کشور را تحت کنترل دارد- هم در سخنرانی پیش از خطبه‌های نماز جمعه تهران- ۸ آبان ۱۳۹۴- گفت که آمریکا در ابتدای انقلاب در دولت، شورای انقلاب، حوزه‌های علمیه، مجلس و همه جا نفوذی داشت. سپس افزود، آمریکایی‌ها: “همین الان در همه نهادهای جمهوری اسلامی آدم دارند و از هر کسی به نحوی استفاده می‌کنند. ما هم اکنون یقین داریم که برخی از افراد در حال حاضر با سرویس‌های آمریکا و انگلیسی و صهیونیست‌ها همکاری می‌کنند” او افراد مورد نظر آمریکا را ۵ تا ۱۰ هزار نفر- از جناح‌های سیاسی- قلمداد کرد.

البته این تکرار تاریخ برخوردهای آقای خامنه‌ای با مخالفان و حتی منتقدان اوست. وقتی که نیازمند نجات ساختار سیاسی نظام جمهوری اسلامی است دست نیاز به سوی نیروهای اصلاح‌طلب و میانه‌رو دراز می‌کند، ولی به محض رهایی از فشارهای سیاسی داخلی و بین المللی حذف مجدد آنها را با روش‌های مختلف امنیتی و سیاسی آغاز می‌کند. شاید او بخوبی واقف است که اصلاح طلبان کسانی نیستند که در بزنگاه‌های تاریخی که سرنوشت و منافع ملی کشور در مخاطره است به فکر تسویه حساب‌های سیاسی علیه وی باشند. او می‌داند که اصلاح طلبان برای نجات کشوراز بحران و جلوگیری از وقوع جنگ و مقابله با جنگ افروزی‌های داخلی و خارجی همیشه امکان مورد استفاده واقع شدن خود را به خامنه‌ای داده‌اند. ولی آقای خامنه‌ای و نیروهای امنیتی گره خورده با موقعیت سیاسی وی ظاهراً در صددند بار دیگر مناسبات سیاسی داخل کشور کمترین تغییری را تجربه کند. این مناسبات همان طور که بارها گفته‌ام نیازمند تداوم آمریکا ستیزی و دشمن سازی قدیم و جدید است.

هشتم- آقای خامنه‌ای به گونه‌ای سخن می‌گوید که گویی فقط و فقط دولت آمریکا به دنبال نفوذ در ایران است و روسیه و چین و دیگر دولت‌ها چنین هدفی را تعقیب نمی‌کنند. همه دولت‌ها به دنبال تأمین منافع خود و نفوذ در دیگر کشورها بوده و هستند. محافظه‌کاران افراطی طرفدار آقای خامنه‌ای توافق هسته‌ای را با قرارداد ترکمنچای مقایسه می‌کنند. یعنی قراردادی که طی آن روس‌ها بخش‌های وسیعی از سرزمین ایران را از آن جدا کردند. در دوران استالین هم روس‌ها با ساختن دولت وابسته به خود در دو ایالت ایران، به دنبال تجزیه ایران بودند. بدین ترتیب، روسیه، چین، و همه دولت ها، در ایران به دنبال منافع خود هستند، یعنی همان چیزی که خامنه‌ای “نفوذ” می‌خواند.جمهوری اسلامی هم به دنبال منافع خود و نفوذ در دیگر کشورهاست.

نهم- حال که توافق وین در شرف عملی شدن است و فضای بسیار مثبتی برای بهبود اقتصاد و موقعیت استراتژیک ایران پس از اجرای توافق به وجود خواهد آمد، خامنه‌ای تمایلی برای استفاده از آن نشان نمی‌دهد. توافق هسته‌ای با دولت‌های غربی به رهبری دولت آمریکا، و توافق با دولت‌های غربی در مورد حل و فصل صلح آمیز جنگ داخلی سوریه- به نحو دموکراتیک- فرصت‌های خارجی و داخلی خوبی برای ایران پدید می‌آورد. توافق اکثریت نخبگان و مردم بر سر این دو موضوع، خود بهترین فرصت است.

با شرایط وفاق ایجاد شده پس از توافق وین، و ظرفیت‌های ملی جدید، امکان مقابله با سیاست‌ها و ایدئولوژی فرقه گرایانه و تروریست‌ساز عربستان سعودی و حل و فصل تدریجی بحران‌ها بیش از همیشه فراهم گردیده است. ولی به نظر می‌رسد منافع سیاسی، اقتصادی و ایدئولوژیک بخش‌هایی از حاکمیت در تداوم سیاست‌های گذشته و حفظ نوعی از تنش در صحنه داخلی و خارجی است. بدون این تخاصمات داخلی و خارجی، حیات سیاسی بیشتر این جریانات با مخاطره روبروست و نرمال شدن دولت و روابط خارجی جمهوری اسلامی ظاهراً خطری بزرگ برای شخص آقای خامنه‌ای است.

دهم- البته بایستی این نکته را یادآور شد که رسیدن به توافق وین مرحله اول و راحت تر حل موضوع هسته‌‌ای ایران بود. مرحله دوم و مشکل تر، یعنی پیاده کردن توافق جامع تازه شروع خواهد شد.آقای خامنه‌ای بایستی بداند که توافق هسته‌ای دشمنان زیادی در آمریکا، اسرائیل و کشورهای عرب منطقه دارد. آنها تمامی تلاش خود را خواهند کرد تا برجام به شکست منتهی شود. اسرائیل به شدت در فکر مانع تراشی و تخریب مسیر است، و این ساده انگاری است که تصور شود می‌توان با سرکوب نیروهای داخلی تحت عنوان مقابله با نفوذ آمریکا تهدیدها امنیتی علیه ایران را خنثی کرد. در صورت انتخاب مسیر مذکور و ادامه چنین سیاستی توسط خامنه ای، متأسفانه کشور نه تنها از منافع توافق هسته‌ای سود چندانی نخواهد برد، بلکه اکثر مضرات آن نصیب ایران و ایرانیان خواهد شد.ایران از طریق فرایند دموکراسی سازی و رعایت حقوق بشر قدرتمند خواهد شد. ایران با آزادی کلیه زندانیان سیاسی و عقیدتی و حل مسائل با آمریکا، از توافق هسته‌ای سود خواهد برد. تنها رژیمی که اتکای به آرای رضایتمندانه مردمش نداشته باشد، باید نگران نفوذ آمریکا باشد.

منبع: رادیو زمانه

به دنبال بازداشت ده‌ها روزنامه‌نگار در ایران کلید خورد؛ پروژه بازداشت گسترده روزنامه‌نگاران در ایران با رمز “شبکه نفوذی آمریکا”

 

 

sarkoub_rooznamenegaran.2015-11-04.jpg

اشاره: فضای امنیتی و موج بازداشت روزنامه‌نگاران از ماه گذشته آغاز و در هفته جاری شدت گرفته است، به گونه‌ای که براساس گزارش‌ها، ۵ روزنامه‌نگار در ایران طی دو روز گذشته تاکنون بازداشت شده‌اند و در رسانه‌ها بازتاب داشته است.

«عیسی سحرخیز» روزنامه‌نگار منتقد و اصلاح‌طلب، «احسان مازندرانی» مدیر مسوول روزنامه «فرهیختگان»، «آفرین چیت‌ساز» بازیگر، طراح لباس و روزنامه-نگار (او یادداشت‌هایی را در حوزه سیاست خارجه در روزنامه ایران منتشر کرده است) سه نفر از ۵ بازداشت‌شده‌ای هستند که در دو روز گذشته از سوی نیروهای امنیتی دستگیر شده‌اند. همچنین در آخرین ساعات پایانی سه‌شنبه شب ۱۲ آبان‌ماه ۱۳۹۴، خبر بازداشت «سامان صفرزایی» خبرنگار ماهنامه «اندیشه پویا» نیز اعلام شد، او چهارمین روزنامه‌نگار بازداشتی از این لیست است.
گزارش پیش رو درباره بازداشت روزنامه‌نگاران در روزهای اخیر در ایران است که در ادامه نیز به کلید خوردن پروژه‌ای به نام «شبکه نفوذی آمریکا» که از سوی «وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی» مدیریت می‌شود اشاره‌ای دارد.

چراغ سبز خامنه‌ای و سرکوب روزنامه‌نگاران
بازداشت‌های گسترده روزنامه‌نگاران و فعالان سیاسی تاکنون به گونه‌ای با چراغ سبز بیت «آیت‌الله خامنه‌ای» به دستگاه‌های امنیتی – اطلاعاتی همراه بوده است. اگر به بازداشت‌های گسترده در سال‌های گذشته نگاهی بیاندازیم، صحت این مورد به خوبی آشکار می‌گردد. این چراغ‌های سبز همواره با رمزهایی به گروه‌های فشار مخابره می‌شود، این‌بار نیز این چراغ سبز با رمز «شبکه نفوذی آمریکا» عنوان شده است؛ رمزی که در ماه‌های اخیر از تریبون‌های مختلف حکومتی به گوش می‌رسید.
«حسین شریعتمداری» مدیرمسوول روزنامه «کیهان»، روز سه‌شنبه ۱۲ آبان‌ماه ۱۳۹۴، در همایش «نفوذ ممنوع» گفت: «آمریکا به دنبال نفوذ در کانون‌های تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی است.»
این سخنان در حالی بیان شد که دقیقا در همان روز خبرگزاری «فارس» ارگان وابسته به «سپاه پاسداران» در گزارشی با عنوان «کشف باند نفوذی آمریکایی در مطبوعات کشور» همراه با عکسی از «عیسی سحرخیز»، «نرگس محمدی» و «محمد نوری‌زاد» نوشت: «با تلاش سربازان گمنام امام زمان و دستور مقامات قضایی، پنج نفر از عوامل مرتبط با پروژه نفوذ دشمن در کشور که در مطبوعات فعال بودند، بازداشت شدند.»
این در حالی است که خبرگزاری «صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران» نیز به نقل از سازمان «اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» مطلبی را در همین رابطه منتشر کرد: «در هفته جاری چند تن از اعضای شبکه نفوذی همکار با دولت‌های متخاصم غربی که در فضای مجازی و مطبوعات کشور فعال بودند، بازداشت شدند. این اقدام پس از ماه‌ها رصد مستمر اطلاعاتی و اشراف همه جانبه به ابعاد فعالیت‌های این شبکه انجام شده است. اقدامات و تحولات بعدی در این حوزه متعاقبا اعلام خواهد شد.»
به باور برخی از فعالان حوزه رسانه در ایران، مخابره چنین پالس‌هایی از جانب حاکمیت اسلامی حاکی از ابعاد گسترده واقعه است، به گونه‌ای که براساس گزارش‌های منتشر شده از سوی منابع آگاه، بازداشت‌ها به این چند نمونه خلاصه نمی‌شود و ابعاد وسیع‌تری دارد. گواه این استدلال در گزارش منتشر شده از سوی «سحام نیوز» به وضوح بیانگر این حقیقت است.

بازداشت به اتهام تشکیل باند نفوذ آمریکا در مطبوعات کشور
پایگاه خبری «سحام نیوز» به نقل از یک «منبع مطلع» که نامش را فاش نکرده است، از احضار ۲۰ خبرنگار و روزنامه‌نگار در روز چهارشنبه مصادف با روز ۱۳ آبان (روز حمله و اشغال سفارت آمریکا) به خیابان «صابونچی تهران» خبر داده است. این گزارش می‌افزاید قرار است این احضار شدگان در آنجا تحت بازجویی بازجویان سپاه پاسداران قرار بگیرند. همچنین در گزارشی دیگر این پایگاه خبری از بازداشت ۱۰ خبرنگار اصلاح‌طلب در روزهای آتی و منتهی به ۱۶ آذرماه (روز دانشجو) خبر داده است.
براساس گزارش‌های منتشره، اتهامات این روزنامه‌نگاران «تشکیل باند نفوذ آمریکا در مطبوعات کشور» می‌باشد.
«عیسی سحرخیز»، روزنامه‌نگار منتقد و اصلاح‌طلب که روز دوشنبه ۱۱ آبان‌ماه سال جاری، از سوی ۷ مامور امنیتی «سپاه پاسداران» در منزلش در شهر تهران بازداشت شد. به گفته‌ی فرزندش «مهدی سحرخیز»، او با اتهامات مشابهی به دیگر روزنامه‌نگاران بازداشت شده است.
«مهدی سحرخیز» در گفتگویی با رادیو «فردا» گفت: «پدر به اتهام تبلیغ علیه نظام، توهین به رهبر جمهوری اسلامی و تبانی برای تجمع بازداشت شده ‌است.»
این روزنامه‌نگار از جمله سه ایرانی است که در سال ۲۰۱۲ میلادی، برنده جایزه آزادی بیان «هلمن-همت» شد.

رمزگشایی پیام‌های مخابره شده از کیهان و اطلاعات سپاه
پیش‌تر گمانه‌زنی‌هایی در خصوص آغاز پروژه بازداشت‌های گسترده در گوشه و کنار جهان و در فضای مجازی به گوش می‌رسید. گمانه‌زنی‌هایی که با تشدید فضای امنیتی در ماه‌های گذشته به سبب نزدیک شدن به زمان برگزارى «انتخابات دهمین دوره مجلس شوراى اسلامى» و «پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری» در اسفندماه سال جاری همراه بود؛ اما این گمانه‌زنی‌ها با رویدادهای روزهای گذشته و پیام‌های مخابره شده از سوی «کیهان» و «اطلاعات سپاه پاسداران» نشان از محدودتر شدن فضای اجتماعی، آزادی بیان و افزایش سرکوب‌ها به ویژه بر علیه روزنامه‌نگاران منتقد در ماه‌های پیش رو دارد.
همچنین «عیسی سحرخیز» پیش‌تر در آخرین یادداشت خود با عنوان «خوش‌خیال‌ها» با اشاره به همین موضوع نوشته: «متاسفانه، هرچه به زمان انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان در اسفند‌ماه نزدیک می‌شویم، بر میزان این خوش‌خیالی‌ها نیز افزوده می‌شود و دل‌بستن‌ها به عنایت‌های ویژه آیت‌الله خامنه‌ای آن هم در این هفته‌ها و روزها که نظامیان مقرب، احضارهای تلفنی را شدت بخشیده‌اند، برای بیان هشدارهای دوستانه یا تهدیدهای خصمانه در خیابانی که صابونچی‌ها مواد لازم را فراهم آورده‌اند برای لیف زدن‌ها و کیسه کشیدن‌های سیاسی و شاید مشت و مال جانانه!، طنز ماجرا آن جاست که افرادی هم که دستشان به بالایی‌ها نمی‌رسد، در خانه‌ی پائینی‌ها را می‌زنند و دست به دامان آن‌ها می‌شوند تا شاید مورد عنایت خاص دبیر شورای نگهبان قرار گیرند که مبادا احمد جنتی از برگ وتوی خود علیه آن‌ها استفاده کند. برخی از این افراد حتی این شم سیاسی را ندارند که دریابند شورای نگهبان چه خوابی برایشان دیده است و چگونه با زیر پا گذاردن یا دور زدن قانون انتخابات می‌خواهد این بار نه تنها به بهانه‌های سیاسی، بلکه زدن اتهام‌های غیر قابل اثبات اخلاقی و مالی، اکثر آن‌ها را از لیست نامزدهای انتخاباتی بیرون بیندازد.»

بازداشت روزنامه‌نگاری که در اینستاگرامش نوشت
«احسان مازندرانی» مدیرمسوول روزنامه «فرهیختگان»، ساعت شش بامداد روز دوشنبه ۱۱ آبان‌ماه ۱۳۹۴، توسط ماموران امنیتی منتسب به «اطلاعات سپاه پاسداران» بازداشت شد. او که سابقه همکاری با روزنامه‌های «اعتماد»، «شرق» و «آفتاب یزد» را در کارنامه خود دارد، پیش از این نیز در دوم اسفندماه ۱۳۹۱، در زمانی که خبرنگار روزنامه «اعتماد» بود، همزمان با موج بازداشت روزنامه‌نگاران در دفتر این روزنامه بازداشت و پس از نزدیک به سه هفته با سپردن وثیقه از بند ۲۰۹ زندان «اوین» آزاد شد.
یک منبع آگاه در همین رابطه به «کمپین بین‌المللی حقوق بشر» گفته: «حکم بازداشت وی از سوم شهریورماه از سوی دادسرای رسانه صادر شده بوده، اما مشخص نیست چرا حالا اجرا شده و اتهام او چیست.»
با وجود آن که هنوز دلیل مشخصی برای بازداشت این روزنامه‌نگار بیان نشده است، اما آنچه از فضای مجازی و منابع آگاه در این رابطه استنباط می‌شود، حاکی از مطلبی است که با بازنشر تصویر صفحه‌ای از روزنامه «وطن امروز» با عنوان «رمزگشایی از هفت تیرکشی خیابان یاسر»، توسط «احسان مازندرانی» در «اینستاگرام» خود مرتبط است. در مطلب این روزنامه‌نگار او اشاره‌ای مستقیم به درگیری خیابانی «احسان لاجوردی» فرزند «اسدالله لاجوردی»، رییس پیشین زندان «اوین» و «دادستان انقلاب»، با افرادی از خانواده «هاشمی رفسنجانی» داشته و به آن پرداخته است. او در مطلب خود واقعیاتی از پشت پرده این ماجرا را منتشر کرده است.

بازتاب نقض حقوق بشر روزنامه‌نگاران در گزارش احمد شهید
در حالی موج جدید بازداشت‌ها و سرکوب روزنامه‌نگاران در ایران تشدید یافته است که در هفته‌ی گذشته «احمد شهید» گزارشگر ویژه در امور حقوق بشر در ایران در جریان «هفتادمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک» با اشاره به حق آزادی بیان، حق تشکل و حق تجمع مسالمت‌آمیز گفت: «افراد همچنان گزارش‌های مشروحی از بازداشت‌های خودسرانه برای اجرای مشروع این حقوق ارایه می‌کنند. بنا به گزارش‌ها، تا ماه آوریل ۲۰۱۵، دست‌کم ۴۶ روزنامه‌نگار و فعال رسانه‌ای اجتماعی در بازداشت بودند و یا برای فعالیت‌های مسالمت‌آمیز خود محکوم شده بودند.»
ظرف شش ماهه اول سال ۲۰۱۵ میلادی، روزنامه‌نگاران، نویسندگان، فعالان شبکه‌های اجتماعی و مدافعان حقوق‌بشر همچنان توسط سازمان‌های دولتی از جمله «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» و «واحدهای سایبری پلیس» مورد بازجویی و بازداشت قرار گرفتند. طبق گزارش‌ها، قوه قضاییه همچنان به تحمیل احکام سنگین زندان برای افرادی که حق آزادی بیان خود به صورت مسالمت‌آمیز بهره می‌برند؛ برای جرایمی مانند «تبلیغ علیه نظام»، «توهین به مقامات سیاسی یا مذهبی» و «آسیب به امنیت ملی» ادامه می‌دهد.
«رضا معینی» مسوول بخش ایران، افغانستان و تاجیکستان سازمان «گزارشگران بدون مرز» در گفتگوی اخیر خود با رادیو «فرهنگ» در ۲۶ مهرماه ۱۳۹۴، ضمن اشاره به افزایش آمار بازداشت و زندانی شدن روزنامه‌نگاران و شهروند خبرنگاران و وب‌نگاران در سال‌های اخیر در ایران خاطرنشان کرد: «اگر به طور آماری به تعداد روزنامه‌نگاران زندانی در کشورهایی نظیر چین، اریتره یا کوبا که آنها هم روزی از جمله زندان‌های بزرگ روزنامه‌نگاران بودند، نگاهی بیاندازیم می‌توان دریافت که در سال‌های اخیر این زندان‌ها که روزی بزرگترین زندان روزنامه‌نگاران در جهان بودند، امروز رو به خالی شدن هستند، در حالی که به آمار روزنامه‌نگاران زندانی در ایران از سال ۱۳۷۷ به این طرف افزوده شده است.»

پیشگیری از افشای واقعیات، پیش از وقوع
به باور برخی از فعالین سیاسی و مدنی در ایران، «جمهوری اسلامی» از آغاز حیات خود تا به امروز، همواره مجموعه رفتارهایی از خود نشان داده که حاکی از مقاومت این حاکمیت در مقابل رعایت موازین جهانشمول حقوق بشر است. حاکمیت اسلامی هیچ صدای اعتراضی را برنتافته و هرگونه حرکت‌های مسالمت‌آمیز اعتراضی را که در راستای بهبود اوضاع حقوق مدنی، سیاسی و اجتماعی بوده را در نطفه خفه کرده است.
با نگاهی به بازداشت‌های گسترده روزنامه‌نگاران و فعالان رسانه‌ای در سال‌های گذشته و در زمان پیش از انتخابات در ایران، می‌توان چنین برداشت کرد که حاکمیت اسلامی با این شیوه، از رسانه‌ای شدن موضوعات حقوق بشری و مدنی و حتی سیاسی در زمان رای گیری‌های مهم همانند اتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری» توسط روزنامه‌نگاران مستقل پیشگیری کرده و خطر شکل‌گیری اعتراضات گسترده در زمان افشای تقلب‌های احتمالی در انتخابات را کاهش داده است. این نمونه را می‌توان در حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸ به وضوح دید.
در شرایط پیش رو با افزایش حساسیت بر موضوع فعالیت هسته‌ای جمهوری اسلامی، و مذاکرات با قدرت‌های جهانی، افکار عمومی بر این موضوع معطوف شده و به مرور مسایل مربوط به موارد نقض حقوق بشر و روند رو به صعود آن در ایران از حاشیه به متن می‌آید، و این همان مساله‌ای است که حاکمیت اسلامی در ایران را به وحشت انداخته و هر بار به تاریخ حیاتش که نگاه کنیم، کارنامه‌ای از رفتارهای خشن و ضد انسانی را مشاهده می‌کنیم. شایسته است جامعه جهانی فشار فزایندهای را بر ایران، در زمینه عمل به تعهدات بین‌المللی حقوق بشری شهروندانش وارد آورده تا شاید کمی بهبودی حاصل شود.

فزایش اعدام‌ها و موج فزاینده بازداشت روزنامه نگاران و وبلاگ نویسان در ایران

گزارش احمد شهید در مورد نقض سیستماتیک حقوق بشر درایران

 

ahmed_shaheed.2015-11-03.jpg
گزارشگر ویژه حقوق بشر ایران دکتر «احمد شهید»، چهارشنبه اول آبان‌ماه ۱۳۹۴، گزارش خود را به دبیر کل سازمان ملل متحد ارایه کرد.
دکتر «احمد شهید» در بیست و چهارمین کمیته سوم حقوق بشر، گزارش خود را به این کمیته و دبیرکل سازمان ملل ارایه کرد. در این گزارش که از ۱۳۷ مصاحبه گزارشگر ویژه حقوق بشر با افراد مختلف در مورد نقض سیستماتیک حقوق بشر توسط «جمهوری اسلامی» و توصیه‌های دکتر «احمد شهید» گردآوری شده بود، به این شورا ارایه گردید.افزایش نگران کننده اعدام‌ها در ایران
در طول این جلسه که شامل پرسش و پاسخ‌های نماینده کشورهای مختلف به گزارش گزارشگر ویژه حقوق بشر ایران بود، دکتر «احمد شهید» از افزایش اعدام‌ها در سطح بی‌سابقه در دولت «حسن روحانی» انتقاد کرد. نقض حقوق گروه‌های اتنیکی از دیگر نگرانی‌های حقوق بشری گزارشگر ویژه سازمان ملل بود.
موضوع اعدام‌ها در ایران توسط دکتر «احمد شهید» و بسیاری از نمایندگان کشورهای حاضر در جلسه مطرح شد و نسبت به روند افزایش اعدام‌ها ابراز نگرانی شد. آقای «شهید» از صدور احکام اعدام به راحتی و برای جرایمی که در طبقه‌بندی جرایم سخت (مانند قتل) نیست انتقاد کرد. او با انتقاد از وضعیت آزادی بیان در ایران گفت که از ژانویه تاکنون ۱۵ روزنامه‌نگار و وبلاگ‌ نویس دستگیر شده‌اند و هم‌اکنون ۵ میلیون وب‌سایت مسدود هستند و مشکلات جدی بر سر آزادی بیان و آزادی‌های پس از بیان وجود دارد.

ایران و توصیه‌های بین‌المللی
گزارشگر ویژه سازمان ملل ۲۹۱ توصیه‌ای که در اکتبر ۲۰۱۴ توسط کشورهای عضو، طی دومین دوره بررسی دوره‌ای جهانی (UPR) به جمهوری اسلامی ایران ارایه شده بود، و همچنین ۱۳۰ توصیه‌ای که توسط دولت ایران به عنوان نتایج آن بررسی در مارس ۲۰۱۵، مورد قبول قرار گرفته بود را مورد بازبینی مجدد قرار داد.
غالب این توصیه‌ها به حقوق مدنی، سیاسی، و اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی اشاره می‌کردند و یا دولت را به تقویت حمایت‌های این حقوق تشویق می‌کردند و یا آن‌ها از روش‌هایی که باعث نقض این حقوق می‌شود پرهیز می‌داشتند. برخورداری کامل و برابر زنان از این حقوق در ۵۷ توصیه توسط هیات‌های نمایندگی از پنج گروه منطقه‌ای مطرح شده‌ بود و بیانگر نگرانی‌هایی بود که از همه بیشتر طی بررسی مطرح شده بودند.
در بین این پیشنهادات پذیرفته شده توسط جمهوری اسلامی در مارچ ۲۰۱۵، هیچ نشانه مثبتی از بهبود در وضع حقوق بشر حتی در موارد موافقت شده، دیده نشده و همچنین گزارش‌هایی از ادامه وضعیت و یا حاد‌تر شدن آن به دفتر «احمد شهید» رسیده است.

موضع ایران به گزارش احمد شهید
پس از سخنان گزارشگر ویژه حقوق بشر ایران، نماینده «جمهوری اسلامی» با انتقاد از «احمد شهید» گفت: ‌ «انتخابات اخیر در ایران نشانه دموکراسی و تحمل حقوق بشر است. دولت من ادعا نمی‌کند که وضعیت حقوق بشر کامل است، هیچ کشور دیگری هم ادعا نمی‌کند. اما بعد از انتخابات حسن روحانی تلاش بیشتری برای رعایت حقوق بشر انجام می‌شود.»
او خواستار نگاه غیرجانبدارانه و غیر سیاسی به موضوع حقوق بشر شد و گفت: «ایران عمیقا به مکانیسم‌های مختلف سازمان ملل احترام می‌گذارد.»
وی همچنین در خصوص گزارش گزارشگر ویژه گفت که «گزارش غیرمنصفانه است» و ادعا کرد که برخی کشور‌ها در شکل‌گیری آن نفوذ داشته‌اند و مواردی که در گزارش مطرح شده غیرمنصفانه است. او گفت که «اجازه ندادن به احمد شهید برای حضور در ایران به این معنی نیست که ایران می‌خواهد با مکانیسم‌های سازمان ملل مقابله کند.»
دکتر «احمد شهید» تاکنون اجازه حضور در ایران و بررسی وضعیت حقوق بشر ایران را نداشته و جمهوری اسلامی از زمان سرکار آمدن «احمد شهید»، اجازه ورود به این گزارشگر ویژه را نداده است.

موضع کشورهای عضو نسبت به وضعیت حقوق بشر در ایران
نماینده کشور «کانادا» در این کمیته اجازه ندادن به ورود «احمد شهید» را از مصادیق نقض حقوق بشر خواند و ابراز داشت «همواره نقض حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی از نگرانی‌های این کشور بوده است» و موضوع ازدواج پدرخوانده با فرزندخوانده در ایران را ترسناک خواند و به شدت از این قانون انتقاد کرد.
نمایندگان کشورهای «سوییس»، «جمهوری چک»، «آمریکا»، «نروژ»، «مالدیو»، «انگلیس» و «برزیل» در ادامه این جلسه ۴۵ دقیقه‌ای با استقبال از این گزارش گزارشگر ویژه سوالاتی را از دکتر «احمد شهید» پرسیدند. از عمده‌ترین این سوالات –ضمن استقبال از گزارش احمد شهید– پیرامون زندانیان سیاسی، حصر خانگی رهبران منتقد دولت، حقوق اقلیت‌های قومی (اتنیکی) و مذهبی و نیز صدور و اجرای احکام اعدام در سراسر کشور بود. دو کشور «روسیه سفید» و «روسیه» نسبت به دستور کار کشور انتقاد کردند و گفتند که نسبت به چنین مکانیسمی اعتراض دارند. آن‌ها در مورد گزارش سخنی نگفتند.

عدم همکاری جمهوری اسلامی در حوزه مین
«عیسی بازیار» متخصص و کار‌شناس پاکسازی میادین مین و مدافع حقوق بشر که گزارش‌های روتین و ماهیانه‌ای در ارتباط با پاکسازی میادین مین در ایران تهیه و تنظیم می‌کند، بر این باور است که «از میان این ۱۳۰ پیشنهادی که جمهوری اسلامی با اجرای آن موافقت کرده و تعهد داده در بهبود آن قدم بردارد، هیچ نکته مثبتی از اصلاحات در زمینه پاکسازی میادین مین دیده نشده و کماکان در هر ۵ نقطه آلوده کشور، مین از بین شهروندان همچنان قربانی می‌گیرد و از تاریخ پذیرش مجموعه پیشنهادات کشور بوسنی تاکنون ۴۱ تن قربانی انفجارمین های زمینی شده‌اند و این در موارد دیگر نیز مشهود است.»
با وجود تمام تلاش‌هایی که از سوی جامعه جهانی برای اجرا و بهبود حقوق بشر در ایران، انجام گرفته و در نوع خود تحسین برانگیز است؛ اما همچنان برخی از فعالان و مدافعان حقوق بشر بر این عقیده‌اند که «تلاش‌های جهانی کافی نیست و در جمهوری اسلامی همچنان موارد نقض حقوق بشر رو به افزایش است.»
به گفته این کارشناس پیشنهاد کشور بوسنی در مورد پاکسازی میادین مین به موافقت جمهوری اسلامی رسیده است و جمهوری اسلامی قول مساعد همکاری خود را در این باره به کشور بوسنی داده است.

کارشناس اطلاعات سپاه پاسداران جزئیات بازداشت متهمان نفوذ در رسانه‌ها را تشریح کرد

رادیو پارس _  در آستانه برگزاری مراسم سالروز گروگانگیری در سفارت آمریکا، تلویزیون دولتی جمهوری اسلامی از دستگیری افرادی خبر داد که به اتهام نفوذ در رسانه ها و و استخدام افرادی برای اجرای اهداف آنان بازداشت شده اند.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از بی بی سی، شبکه ۲ تلویزیون در برنامه گفتگوی ویژه خبری شامگاه گذشته، اظهارات یک “کارشناس سازمان اطلاعات سپاه پاسداران” به نام “آقای عاصف” را پخش کرد که در ارتباط تلفنی با این شبکه، با اعلام دستگیری “برخی عوامل نفوذ در رسانه‌ها” گفته است که “در این پرونده، مجموعه‌ای از مخرب‌ترین فعالان رسانه‌ای اپوزیسیون خارجی و داخلی در یک فرآیند پیچیده و هرمی چند لایه، با شبکه سازی از خبرگاران داخلی در راستای ادارک‌سازی تلاش می‌کردند.” وی گفته است که این گروه “عناصر و ساختار به ظاهر پیچیده و غیرقابل شکستی را برای خود ایجاد کرده و کاملا نکات حفاظتی را رعایت می‌کردند” اما ظاهرا دستگاه‌های اطلاعاتی جمهوری اسلامی توانستند آن را کشف کنند.

به گفته آقای عاصف، هدف اصلی این گروه هدایت افکار عمومی از طریق “ادراک‌سازی و اولویت‌سازی” بود و آنها تلاش داشتند در داخل ایران مجموعه‌ای از روزنامه‌نگاران و فعالان رسانه‌ای را جذب کنند. وی افزوده است که از طریق “صرافی‌ها، عناصر محدود و برخی افراد خاص” پول در اختیار این افراد قرار می‌گرفت.

آقای عاصف نظریه‌پردازان امنیتی سرویس‌های اطلاعاتی غربی را مسئول سازمان‌دهی این گروه دانسته و افزوده است که “این فرآیند با طراحی و بودجه‌ریزی پنهان از طریق سرویس‌های جاسوسی آمریکا و هدایت سیاسی و دیپلماتیک انگلستان انجام می‌شده است.” وی گفته است که فعالان در این تشکیلات از مهارت رسانه‌ای بالایی هم برخودرار بودند و “با هماهنگی و پشتیبانی اطلاعاتی و دیپلماتیک برخی از کشورهای اروپایی با محوریت هلند و از طریق بنیادهای وابسته به وزارت امور خارجه هلند، انگلستان و سوئد برای شبکه‌سازی در داخل ایران و جذب برخی از نخبگان رسانه ای تلاش می‌کردند.”

به گفته این مقام امنیتی، سازمان‌دهندگان این برنامه “برخی جوانان جویای نام و برخی از عناصر رسانه‌ای را که تلاش می‌کردند به کشور خدمت کننند” را به استخدام در آوردند و کوشیدند با صرف هزینه‌های کلان، این نیروهای متحصص داخل کشور را با هماهنگی “اپوزیسیون رسانه‌ای که در داخل کشور در گذشته فعال بودند و اکنون به خارج رفته و علیه جمهوری اسلامی فعالیت می‌کند” به کار بگیرند.

آقای عاصف این شبکه را دارای ساختاری هرمی توصیف کرده به نحوی که اعضای آن از فعالیت یکدیگر اطلاعی نداشتند. وی گفته است که انگیزه همکاران این شبکه دریافت پول بود و آنان “مطلب علیه کشور و منافع ملی و ارزش‌های انقلاب اسلامی با دستور و هدایت سرویس‌های خارجی منتشر می‌کردند.” این کارشناس اطلاعاتی در مورد نوع مطالبی که در این زمینه منتشر شده و محل انتشار آنها توضیحی نداده است.

به گفته آقای عاصف، یکی از کارهای عوامل این شبکه در داخل کشور، “آلوده کردن” برخی از نشریات داخلی بود. به گفته او، “آنها تلاش کردند برخی از خبرنگاران، مدیران و مسئولان روزنامه‌های داخلی را به صورت کاملا هوشمند در اختیار بگیرند و بیشتر تیترها و برخی مقالات را به صورت همسو و مشترک منتشر کنند و در برخی موارد، فشار بر دولت ایجاد کنند.”

این کارشناس اطلاعاتی سپاه پاسداران براندازی نظام جمهوری اسلامی را هدف نهایی این شبکه دانسته و گفته است که در این راستا، سازمان‌دهندگان آن “هدایت افکار عمومی و تغییر سبک زندگی را در دستور کار خود داشتند.”

وی “روزنامه‌نگاران فراری” را متهم کرده که با طراحی شبکه‌ای در خارج از کشور، تلاش داشتند برخی روزنامه‌نگاران جوان را با فریب و وعده‌های توخالی جذب کنند تا از آنها “اطلاعات خارج کنند و برخی اقدامات خرابکارانه انجام دهند.” وی در مورد نوع اطلاعاتی که در اختیار این روزنامه‌نگاران جوان بوده و میزان موفقیت عاملان این طرح در جذب و دریافت این اطلاعات از آنان توضیحی نداده است.

وی گفته است که کشف این شبکه حاصل دو سال کار است و افزوده است که “برخی از موسساتی که مستقیما در این زمینه فعالیت می‌کردند و عناصر آنها کاملا شناسایی شده‌اند و اقدامات بعدی و جزئیات فعالیت این شبکه‌ها در دستگاه قضایی برای افکار عمومی ارائه خواهد شد.”

روز گذشته، خبرگزاری صدا و سیما ازبازداشت”تعدادی از اعضای شبکه نفوذی وابسته به دولت‌های آمریکا و انگلستان” توسط ماموران سازمان اطلاعات سپاه خبر داد و گفت که این افراد در فضای مجازی و مطبوعاتی فعال بوده‌اند. گزارش هایی از بازداشت دست کم دو فعال سیاسی و روزنامه نگار در تهران نیز منتشر شده بود.

همچنین، دیروز خبر بازداشت فردی به نام نزار زکا، دارای تابعیت دوگانه آمریکایی و لبنانی انتشار یافت. خبرگزاری فارس در گزارشی پیرامون بازداشت این فرد که روز چهارشنبه منتشر کرده نوشته است که او با سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا ارتباط داشته و در جریان سفر به ایران، در صدد سازمان‌دهی تظاهرات بوده است.

در پی مذاکرات جمهوری اسلامی و کشورهای گروه ۱+۵ از جمله آمریکا و دستیابی به توافق هسته‌ای، برخی ناظران از افزایش گرایش نسبت به بهبود روابط با غرب و به خصوص آمریکا در بخش‌هایی از جامعه خبر داده بودند. در همانحال، آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، و برخی مقامات و رسانه‌ها، به خصوص نزدیکان به جناح به اصطلاح محافظه کار در جمهوری اسلامی، به شدت علیههرگونه تغییری در نگرش نسبت به ایالات متحده هشدار داده و بر تداوم سیاست خارجی مبتنی بر خصومت ورزی با آن کشور تاکید نهاده‌اند.

خبر بازداشت‌های اخیر روز گذشته و یک روز پیش از برگزاری مراسم سالگرد اشغال سفارت آمریکا و گروگانگیری دیپلمات های آمریکایی در تهران منتشر شد. این مراسم به طور سنتی در روز ۱۳ آبان سازمان داده می‌شود با شعارهای تند علیه آمریکا و غرب و تاکید بر حمایت مردمی از نظام جمهوری اسلامی و رهبران آن همراه است.

امین انواری رستمی با قید وثیقه آزاد شد + عکس

«امین انواری رستمی» فعال مدنی و دانشجوی ترم ۶ مهندسی نرم افزار دانشگاه امیر کبیر (پلی تکنیک) عصر روز جاری سه شنبه ۱۲ آبان ماه پس از گذشت یک ماه بازداشت با تودیع وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی از زندان اوین آزاد شد.

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، این فعال مدنی طی تماس تلفنی می بایست ظهر روز یکشنبه ۱۲ مهر ماه سال جاری در دادسرای اوین حاضر می شد، اما در صبح همان روز نیروهای امنیتی با چهار خودروی متعلق به نهادهای امنیتی به حکم شعبه ۲ بازپرسی دادسرای اوین با حضور در منزل این دانشجوی ترم ۶ مهندسی نرم افزار دانشگاه امیر کبیر (پلی تکنیک) پس از تفتیش منزل و ظبط اموال شخصی نامبرده را بازداشت کردند.
این فعال مدنی پیش تر از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی «احمدزاده» به اتهام انتسابی حمایت از “همجنسگریان”، “تبلیغ علیه نظام”، “توهین به رهبری”، “حمایت از خواننده شاهین نجفی” ،”توهین به مصباح یزدی و مقامات کشوری” و “حمایت از بهاییت” به دو سال و نیم حبس محکوم شد و حکم صادره پس از پیگیری های وکلا (امیرسالار داودی و خانم هاله موسویان) به ۵ سال حبس تعلیقی تبدیل شد.
«امین انواری رستمی» همچنین در ۹ دی ماه ۱۳۹۳در یک تماس تلفنی از سوی اداره اماکن نیروی انتظامی واقع در خیابان مطهری“جهت یک کار دفتری” احضار و پس از بازجویی بازداشت و به دادسرای ۱۳ اوین منتقل و با قرار وثیقه ۳۰ میلیون تومانی آزاد شد.
«فرح بخشی» مادر «امین انواری رستمی» و یکی از شرکت کنندگان در تجمعات اعتراضی روزهای شنبه در مقابل زندان اوین و روزهای دوشنبه در مقابل دفتر لاستیک دنا واقع در میدان ونک نبش خیابان گاندی جهت آزادی زندانیان سیاسی و مدنی و درخواست محاکمه عاملین ۳۷ سال جنایت روی داده از سوی حکومت اسلامی بوده و پیش تر ویدیو هایی از وی در جهت تلاش برای آزادی فرزندش در فضای مجازی و همچنین از سوی « کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی» منتشر شده است.

آرمین و امین  انواری رستمی_kampain.info«آرمین» برادر «امین انواری رستمی» که تنها ١٧ سال سن دارد پس از بازداشت امین و شرکت «فرح بخشی» مادر امین در تجمعات اعتراضی لاستیک دنا و مصاحبه با رسانه های خبری، از سوی مامورین امنیتی بارها در راه مدرسه تهدید شد، مامور امنیتی با زور او را سوار ماشین کرده و مورد آزار، اذیت و تهدید قرار می دادند.
مامورین امنیتی از برادر وی می خواستند که به مادرش بگوید، به شرکت در تجمعات اعتراضی و مصاحبه با رسانه های خبری پایان دهد و در صورت ادامه ی آنها شرایط دشواری را برای خانواده و همچنین امین ایجاد می کنند.
مامورین امنیتی آرمین ١٧ ساله را تا درب منزل با تهدید همراهی می کردند.
در اولین رویداد، آنها با کارت شناسایی سپاه با نام های «طاها رمضانی» و «مقیمی» و همچنین روز چهارشنبه ۲۹ مهر ۱۳۹۴ با نام «محمد علی مفتح» به همراه شخص ناشناس دیگری نامبرده را سوار ماشین سمند مشکی کرده و مورد آزار و تهدیدهای طاقت فرسا قرار داده اند.
«فرح بخشی» مادر «امین انواری رستمی» روز چهارشنبه ۲۹ مهر ماه جهت درخواست ملاقات با فرزندش که از سوی مسوولین در انفرادی تحت شکنجه و بازجویی جهت اعترافات تلویزیونی بود به دادسرای اوین مراجعه کرده و از بازپرس شعبه ٢ در خواست ملاقات حضوری کرد.
بازپرس مربوطه پس از ممانعت با درخواست او، بیان نمود در صورت تعهد مبنی بر توقف شرکت در تجمعات اعتراضی و مصاحبه با رسانه های خبری و قبول سکوت و رسانه ای نکردن هیچگونه اخباری اجازه ملاقات را صادر می کند.
«فرح بخشی» در جواب بازپرس اینگونه بیان کرد “با شناخت کامل از روند کار قوه قضاییه در احقاق حق فرزندم امین به هیچ عنوان درخواست شما را قبول نخواهم کرد و در جهت آزادی فرزندم و دیگر زندانیان در بند تا پای جانم خواهم ایستاد و می دانم قلب من مادر در قلب های امین می تبد.”
بازپرس شعبه ٢ دادسرای اوین پس از شنیدن جواب دستور ممانعت از ورود او را جهت پیگیری وضعیت فرزندش به دادسرا را صادر کرد.

 

سامان صفرزایی و آفرین چیت ساز دو روزنامه نگار دیگر بازداشت شدند

پس از بازداشت «عیسی سحر خیز» روزنامه نگار منتقد و «احسان مازندرانی» خبرنگار سابق پارلمانی و مدیرمسئول روزنامه فرهیختگان در صبح روز دوشنبه ۱۱ آبان ماه، «آفرین چیت ساز» روزنامه نگار روزنامه دولتی «ایران» و «سامان صفرزایی» خبرنگار سابق روزنامه اعتماد و همکار پاره وقت ماهنامه اندیشه پویا نیز در روز دوشنبه ۱۱ آبان ماه بازداشت شدند.

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، سومین روزنامه نگار بازداشتی روز دوشنبه ۱۱ آبان ماه ۱۳۹۴ «آفرین چیت ساز» نام دارد که رسانه‌های داخلی نامبرده را همسر سابق «علی دهکردی» بازیگر سینمای ایران معرفی کرده‌اند.
«آفرین چیت ساز» طی دو سال گذشته، در حوزه ی بین الملل و سیاست خارجی در روزنامه دولتی «ایران» فعالیت داشته است.
همچنین چهارمین روزنامه نگار بازداشتی در روز دوشنبه ۱۱ آبان ماه ۱۳۹۴ «سامان صفرزایی» خبرنگار سابق روزنامه اعتماد و همکار پاره وقت ماهنامه اندیشه پویا است.
«سامان صفرزایی» که به عنوان خبرنگار پاره وقت در ماهانه اندیشه پویا فعال است، گفتگوهای فراوانی را با کارشناسان خارجی و سیاست‌مداران بین‌المللی داشته است.
پایگاه خبری «آمدنیوز» طی گزارشی از احضار ۲۰ تن از روزنامه‌نگاران به اتهام «تشکیل باند نفوذ آمریکا در مطبوعات کشور» از سوی وزارت اطلاعات در روز چهارشنبه ۱۳ آبان‌ماه ۱۳۹۴ خبر داده‌ است.

عیسی سحرخیز تهدید به اعتصاب غذا کرد

رادیو پارس _      ـ عیسی سحرخیز، روزنامه نگار ایرانی که روز دوشنبه در منزل شخصی‌اش بازداشت شده، تهدید کرده است که از زمان بازداشت اقدام به اعتصاب غذای تر کرده و اگر تا دوهفته آزاد نشود، آن را به اعتصاب غذای خشک تبدیل خواهد کرد.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از رادیو فردا، مهدی سحرخیز، فرزند، آقای سحر خیز ضمن تایید این خبر را گفت که پدرش به بیماری‌های قلبی، کلیوی و فشار خون مبتلا است و تهدید کرده که مصرف داروهایش را قطع خواهد کرد.

مهدی سحرخیز می‌گوید که پدرش به اتهام تبلیغ علیه نظام، توهین به رهبر جمهوری اسلامی و تبانی برای تجمع بازداشت شده‌است.

عیسی سحرخیز در دولت محمد خاتمی مدیر کل مطبوعات داخلی وزارت ارشاد بود.

آقای سحرخیز پیش از این در تیرماه سال ۸۸ بازداشت و به اتهام‌های امنیتی به سه سال زندان محکوم شد که این حکم در سال ۹۰، زمانی که او در زندان بود، به پنج سال زندان افزایش یافت. این روزنامه‌نگار در سال ۹۲ آزاد شد.