برنامه پرسپکتيو توسط جناب دکتر بابک ده چمنی و
اعترافات تکاندهنده نفرات رژيم در مورد انرژی هسته ای توسط حسن داعی
رضا اميری
برای دانلود فايل صوتی روی فلش کليک کنيد.
برنامه پرسپکتيو توسط جناب دکتر بابک ده چمنی و
اعترافات تکاندهنده نفرات رژيم در مورد انرژی هسته ای توسط حسن داعی
رضا اميری
برای دانلود فايل صوتی روی فلش کليک کنيد.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایلنا، محمد حقانی در خصوص کاهش تعداد درختان ولیعصر تهران با یادآوری اینکه در سال ۱۳۵۹ مصوبهای تحت عنوان قانون حفظ و گسترش فضای سبز توسط شورای انقلاب تصویب شد، گفت: “متعاقب تصویب این قانون آییننامه اجرایی آن نیز توسط هیات وزیران مصوب شد که از نظر من بهترین و جامعترین قانونی است که اگر کامل اجرا میشد، امروز با برخی مشکلات مواجه نبودیم”.
وی ادامه داد: “در این خصوص دو موضوع مطرح است. یکی تهیه شناسنامه برای باغات در کل کشور به این معنی که درخت یا باغ به عنوان موجودی زنده باید مانند انسان شناسنامه داشته باشد و در این شناسنامه تعداد درختان، بن درخت، سن درخت، گونه درخت، طرز چینش درختان در باغ و مساحت باغ مشخص شود”.
حقانی افزود: “طبق قانون کارکنان شهرداری با مجوزی که به عنوان ضابطین قانون میتوانند از محاکم قضایی دریافت کنند، اجازه دارند وارد باغ شده، آمارگیری کرده و مطالب را به امضای مالک باغ برسانند”.
رئیس کمیته محیط زیست شورای شهر با بیان اینکه همچنین شهرداریها موظف بودند که تمامی درختان حاشیه معابر، بزرگراهها و خیابانهای شهر را شمارهگذاری و پلاککوبی کنند، اظهار کرد: “این دو اقدام در دو شهراجرا شد اما در شهر تهران هیچ وقت اجرایی نشد و اگر هم اقدامی صورت گرفت، بعد از مدتی به دلیل عدم ادامه کار توسط مدیریت بعدی متوقف ماند”.
وی خاطرنشان کرد: “اینکه در چه تاریخی چه تعداد درخت در طرفین خیابان ولیعصر به عنوان بزرگترین محور طبیعی و بزرگترین خیابان منطقه خاورمیانه وجود داشته است و در حال حاضر چه تعداد درخت در این خیابان وجود دارد، مشخص نیست”.
حقانی با تاکید بر اینکه خیابان ولیعصر ۱۷ کیلومتر طول داشته و از میدان راهآهن تا میدان تجریش ادامه دارد، گفت: “بر اساس گزارشهایی که در دست دارم، در ابتدای کاشت درخت در طرفین خیابان ولیعصر در طول آن ۴ ردیف درخت با فاصله نیم متر کاشته شده است، به عبارت دیگر در هر طرف خیابان دو ردیف درخت کاشته شده است، اما باید به این نکته توجه کرد که در آن زمان ساخت و سازها در خیابان ولیعصر به این شکل و ترتیب نبوده است و به قصد بیابانزدایی ۱۷ کیلومتر درختکاری صورت گرفته و آنچنان که میگویند حدود ۶۰ هزار اصله درخت در طرفین خیابان کاشته شده است”.
عضو شورای شهر تهران بیان کرد: “بر اساس گزارشهایی که اخیرا به دست من رسیده از ۲۲ هزار درخت باقی مانده ۱۱ هزار و این روزها نیز تنها بیش از ۷ هزار درخت در این خیابان باقی مانده است”.
حقانی تصریح کرد: “گزارشهای داده شده در این خصوص ضد و نقیض است، زیرا ماده قانونی که مقرر کرده درختان حاشیه بزرگراهها، خیابانها و معابر همگی باید پلاک کوبی شوند، اجرا نشده است. در حالی که زمانی که در اصفهان بودم، شناسنامه باغات شهر تهیه شد و درختان شهر اصفهان نیز در آن زمان پلاککوبی شدند”.
رئیس کمیته محیط زیست شورای شهر با اشاره به اینکه در برنامه بودجه سال ۹۳ عددی را به شناسنامهدار شدن کل باغات تهران اختصاص دادیم، عنوان کرد: “تا جایی که اطلاع دارم؛ در حال حاضر سازمان بوستانها در فضای سبز شهر تهران در حال انجام این کار است و قرار است؛ تا پایان سال ۹۴ این کار ادامه یابد”.
وی در ادامه با تاکید بر اینکه شهرداری بر اساس این برنامه موظف است، تا پایان سال ۹۴ باغات را شناسایی کرده و جهت تصریح و تایید باغ بودن به صحن شورا ارائه کند، اظهار کرد: “وقتی این سند در صحن شورا تصویب شود به عنوان یک سند محکم و فرادستی برای شناسایی باغات مطرح میشد و در محاکم دادگستری و قضایی قابل استناد خواهد بود”.
حقانی با تاکید بر اینکه درخت موجودی زنده است و همچون انسان نیاز به غذا، نور و هوا دارد، گفت: “به نظر من درخت از مظلومترین موجودات کره زمین است و وظیفه طبیعی درخت آن است که سموم و آلایندههای هوا خصوصا گاز کربنیک را بگیرد و به جای این آلودگی به ما اکسیژن دهد”.
حقانی افزود: “اما ما این موجود زنده را که قاطعانه و بنابر حکم الهی پای وظیفه خود ایستاده است، قطع میکنیم و از بین میبریم و در حفظ و حراست و صیانتشان کوتاهی کرده و به اندازه کافی به آنها هوا، آب و غذا نمیدهیم”.
حقانی با اشاره به ساخت و سازهای انجام شده در محور خیابان ولیعصر گفت: “در طول این خیابان مشاهده میکنیم که تا به حال کند و کوبهای زیادی انجام داده، جدول گذاری کرده، پای درختان بتن ریزی کرده و درختان را از آب روان که پایشان جاری بوده است، محروم کردهایم”.
حقانی با اشاره به اینکه در بر این خیابان و در طول محور، مجوز ساخت ساختمانهای بلندمرتبه را دادهایم؛ تاکید کرد: “بلندی این ساختمانها ضرر بزرگی را برای این درختان به دنبال دارد، از جمله آنکه شاخه درختان با ساختمانهای مجاور برخورد کرده یا داخل ساختمانها میرود به همین دلیل مالکان در جهت بریدن شاخه درختان اقدام میکنند که این موضوع از حجم سبزینگی درخت میکاهد”.
رئیس کمیته محیط زیست شورای شهر تهران با بیان اینکه درخت نیازمند نور است و با بلندمرتبه سازی در دو طرف خیابان درختان را از نور لازم و طبیعی محروم میکنیم، ادامه داد: “همچنین وقتی در بر خیابان ولیعصر اجازه بلندمرتبه سازی میدهیم، الزاما و ناچارا پارکینگهایی در طبقات زیرزمین ایجاد میشوند که برای ساخت آنها چندین متر خاکبرداری کرده و ریشه درختان ولیعصر تا چندین متر زیر این خیابان و ساختمانهای مجاور آن قرار گرفته است”.
وی افزود: “همچنین وقتی گودبرداریهای عمیق انجام میدهیم، تمامی این ریشهها را قطع میکنیم در نتیجه آنها را از غذایی که باید در دسترس داشته باشند محروم میکنیم. از دیگر سو ساختمانهایی که گودبرداریهای عمیق انجام میدهند؛ برای مقاومسازی دیوارهایشان میلگردهای فراوانی را به داخل خیابان ولیعصر برده و به همراه بتن و سیمان زیر ریشه درختان تزریق میکنند که این اقدام باعث میشود یا ریشه درختان قطع شده یا اطراف آنها انبوه سیمان، ماسه و دیگر مواد جمع شده و در نتیجه درخت نتواند از مواد غذایی زمین استفاده کند”.
حقانی با اشاره به اینکه گودبرداریهای عمیق مانع از دستیابی ریشه درختان به آبهای زیرزمینی میشود، اظهار کرد: “درختان به ویژه درخت چنار در شهری همچون تهران نیاز به هوا دارد، اما هوای آلوده کنونی باعث شده که درختان سطح شهر در این آلودگی مستمر قدرت تبادل خود را از دست داده و منافذ روی برگ درختان که باید عمل تعریق و تعرق را انجام دهند، بسته شود که در نتیجه درخت نمیتواند آنطور که لازم است؛ وظیفه طبیعی خود برای پاکسازی هوا و تولید اکسیژن انجام دهد”.
عضو شورای شهر تهران با اشاره به وجود آبها و پسابهای آلودهای که معمولا در جویهای دو طرف خیابان ولیعصر جاری است، گفت: “همچنین نمک پاشیهای خارج از حد استاندارد توسط مناطق مختلف شهرداری در طول زمستان و در زمان یخزدگی باعث شده که این نمکها در قسمتهای پاییندست پس از نفوذ به آبهای زیرزمینی وارد آبهای جاری دو طرف خیابان ولیعصر شوند و آبها را شور کند که نمک زیاد نه تنها به درختان آسیب میزند بلکه باعث کوبیدگی زمین نیز میشوند”.
حقانی با اشاره به اینکه در حال حاضر شهرداریها در کلانشهرها منابع درآمدی پایدار ندارند، افزود: “تا زمانی که شهرداریها به درآمدهای پایدار نرسیده و از عوارض قانونی استفاده نکنند و تا زمانی که خود را از عوارض تراکم فروشی، ساختمانفروشی و قانونفروشی جدا نکنند، متاسفانه در اکثر قریب به اتفاق کلانشهرها و حتی شهرهای کوچک با مساله نابودی درختان رو به رو خواهیم بود”.
عضو شورای شهر تهران با بیان اینکه ما قانون داریم و باید بر اساس آن عمل شود، اظهار کرد: “ضروری است قرائت جدیدی از قانون انجام شود ما بر اساس قانون، طرح جامع و طرح تفصیلی داریم و هر چند ممکن است؛ این دو طرح مورد تایید برخی از کارشناسان نباشد و همچون سایر قوانین ایراداتی داشته باشند اما موظف به اجرای آن هستیم و ضروری است؛ قانون فروشی را کنار گذاشته و بر اساس طرحهای جامع و تفصیلی عمل کنیم”.
به گزارش تابناک، این کشتیگیر با اینکه در انتخابی وزن ۵۵ کیلوگرم اول شده بود اما با «فشار مقامات رده بالای فدراسیون کشتی» از مبارزه در مسابقات جهانی بازماند.
تابناک مینویسد: «ظاهراً این کشتیگیر ۲۷ ساله به همین دلیل انگیزه خود را از دست داده و یا شاید هم برای انتقام از مدیران فدراسیون دست به چنین عمل جنجالسازی زده است.»
تیم ملی کشتی فرنگی ایران پس از کسب عنوان چهارمی در رقابتهای جهانی لاس وگاس آمریکا بامداد یکشنبه ۲۲ شهریور به ایران بازگشت.
خبرگزاری مهر گزارش داده که حاجیپور «بدون دلیل و هیچ اطلاع قبلی» از همراهی اعضای تیم ملی در بازگشت به ایران سرباز زد و «هنوز مشخص نیست او به عنوان پناهنده در آمریکا مانده یا با اعضای تیم کشتی آزاد به ایران باز میگردد.»
با این حال مهر نوشته که ماندن حسن بابک، مدیر تیم ملی کشتی فرنگی در آمریکا «حکایت از آن دارد که پناهندگی حاجیپور جدی است و بابک قصد دارد تا این فرنگیکار را به کشور بازگرداند.»
برخی منابع نزدیک به این کشتیگیر گفتهاند که حاجیپور اعلام کرده قصد بازگشت به ایران را ندارد.
پیش از این نیز در سال ۱۳۹۳ عباس گلی گرمستانی ملیپوش کشتی آزاد ایران در آلمان تقاضای پناهندگی داده بود.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، با گذشت بیش از یازده ماه از بازداشت ناهید گرجی در مشهد، و با توجه به وضعیت به شدت نابسامان روحی ایشان در بازداشتگاه، هنوز هیچ اطلاع دقیقی از وضعیت پرونده و اتهامات وی منتشر نشده و ایشان با توجه به وضعیت نابسامان روحی خود همچنان در بی خبری و بازداشت به سر می برد.
یک منبع مطلع در خصوص وضعیت روحی ناهید گرجی ضمن تاکید بر اینکه ایشان “اوضاع خیلی بدی از نظر روحی و روانی دارند” گفت که ناهید گرجی در بازداشت به “افسردگی بسیار شدید” و “اوضاع روحی نامتناسب” دچار شده و حتی ” پزشکان انتقال ایشان به بیمارستان روانی را تجویز کرده اند.”
ناهید گرجی ۱۹ مهرماه سال گذشته با مراجعه مأمورین امنیتی به خانه اش بازداشت و پس از بازرسی منزل به دادگاه انقلاب کوه سنگی مشهد و سپس به مکانی نامعلوم منتقل شد، پس از دو هفته برای ایشان قرار وثیقه ۴۰۰ میلیونی صادر شد، مبلغی که به گفته خانواده اش سنگین بود و از پس آن برنمی آمدند.
در هفدهم آذر ماه سال گذشته، هشت تن از نمایندگان پارلمان اروپا با انتشار یک نامه مشترک به فدریکا موگرینی، نماینده عالی اتحادیه اروپا در سیاست خارجی و امور امنیتی، نسبت به بازداشت ناهید گرجی ابراز نگرانی کردند و از وی خواستند تا نگرانیهای آنان در مورد این فعال مدنی را با دولت ایران در میان بگذارد و آزادی خانم گرجی را از آنان خواستار شود.
گفتنی است، نزدیکان خانم ناهید گرجی تنها فعالیت وی را در شبکههای اجتماعی همچون فیسبوک، وایبر و واتس آپ عنوان میکنند و همین موضوع را علت بازداشت ایشان میدانند.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایسنا، بوسیک، اظهار کرد: “وجود اتاقهایی با نام ساسانیان در مدخل و اطراف این توده کوه بیانگر قدمت تاریخی آن است، قلعه مبارک یکی از ارزشمند ترین بناهای باستانی استان است که متاسفانه در حال حاضر توسط یکی از ارگانها در حال نابودی است”.
وی افزود: “نامهنگاری و پیگیریهایی برای جلوگیری از این فاجعه صورت گرفته اما هنوز اقدام موثری از سوی مسئولین استانی برای توقف این اتفاق رخ نداده است”.
دهیار روستای کوه مبارک جاسک عنوان کرد: “مردم منطقه کوه مبارک به نشانه اعتراض به این اقدام به مدت دو روز تجمع کردند که این حرکت خود جوش از سوی ارگان تخریب کننده این آثار تاریخی، حمله خوانده شد، در حالی که چنین چیزی وجود ندارد و مردم تنها به نشانه اعتراض به تخریب قلعه ۳۰۰۰ ساله کوه “مبارک” تجمع کرده بودند”.
وی تاکید کرد: “در حال حاضر این ارگان در حال تخریب قلعه مبارک و قبرستان ۳۰۰۰ ساله و قدمت دار آن است و تاکنون بیش از ۱۰ درصد پیش رفتهاند و به خود قلعه نیز آسیب رساندهاند و همچنان در حال فعالیت هستند، در حال پیگیری این مسئله هستیم اما تاکنون هیچ اقدام موثری رخ نداده و این مکان در حال تخریب است”.
اتاقهای ساسانی واقع در بخش مرکزی شهرستان بندر جاسک یکی از نقاط دیدنی استان هرمزگان در جنوب ایران است، این اتاقها در آخر دماغه کوه مبارک واقع شدهاند، دو اتاق از سنگ تراشیده وجود دارد که گویا از دوران ساسانی بازمانده است.
دنیا رو تمومش کن ای خدا
ما که نبودیم شریک جرم آدم وهوا
دنیارو تمومش کن ای خدا
مگه نمیبینی زجر این همه زن و کودک بی پناه
دنیارو تمومش کن ای خدا
تا کی غرق بشن این همه آدم بیگناه
دنیارو تمومش کن ای خدا
بس که تبعیض هست بین آدمها از سفید و سیاه
دنیارو تمومش کن ای خدا
تا کی ببینیم زجه زدن بی پولها و ندارا
دنیارو تمومش کن ای خدا
زجر آوره این همه آدم ندارند سقفی واسه شبا
دنیارو تمومش کن ای خدا
نمیخوام ببینم ظلم حاکمان بی شرم و حیا
دنیارو تمومش کن ای خدا
نمیخوام ببینم درنده های کثیف انسان نما
دنیارو تمومش کن ای خدا
خودت خسته نشدی از این همه نیرنگ و ریا
دنیارو تمومش کن ای خدا
دیگه نیست خبری از محبت و عشق و صفا
دنیارو تمومش کن ای خدا
حتی ندارند آرامش حیونا و پرنده ها
دنیارو تمومش کن ای خدا
وگرنه تمومی نداره این بی عدالتی ها
دنیارو تمومش کن ای خدا
این یه خواهشه از طرف خودم رضا
سروده: رضا امیری
خواهران و برادران عطا سخت در انتظار بودند تا هر چه زودتر مراسم عروسی برادرشان را جشن بگیرند، ولی خود عطا آرزو داشت افراد زیادی را در جشن عروسی اش دعوت کند و نهایت تلاشش را بکار ببرد تا میهمانان و مدعوینش را راضی کند، از این رو به مادرش قول داده بود تا همین یکبار به مرز برود و سود گازوئیل را صرف هزینه های مراسم کند.
عطا پس از این که با مادر خداحافظی کرد با پسر عمویش، ایمان که او نیز در شرف ازدواج قرار داشت و دانشجوی دانشگاه زابل درس بود، راهی مرز شد.
ارزوهای فراوانی در دل عطا و ایمان دور می زد و در مسیر راه از ترس ماموران امنیتی در بیم و امید بسر می بردند و پیوسته در مسیر راه به ماشینهایی که از سمت مخالف می آمدند چراغ می دادند و از امنیت راه اطمینان حاصل می کردند.
آنها پیوسته از امید به آینده، ازدواج، خانه، اقتصاد خوب و رفاه زندگی پس از ازدواج با هم صحبت می کردند و از این که حمل قاچاق و سوخت را زمینه مناسبی برای کار و کاسبی نمی دانستند رنج می بردند ولی چکار میکردند.
عطا و ایمان مسیر 120 کیلومتری ایرانشهر تا مهرستان را با بیم و امید فراوان طی کردند، یک چشم به جلو و دیگری به عقب، پس از ساعتها پنهان شدن در دره ها و رودخانه ها و چیزی به مقصد نمانده بود که ایمان به دوستش عطا اشاره کرد که گشت از پشت سر تعقیبمان کرده و دارد نزدیک می شود.
عطا از این مژده نامبارک، شوکه شده و با شدت تمام پا را بر پدال گاز می گذارد،
از یک جهت در تهدید گشت و از طرفی خطر واژگونی و تصادف با ماشینهای مقابل سراسر وجود عطای جوان را فرا میگیرد.
خطر گرفتار آمدن در چنگال ماموران از یک طرف و واژگون شدن و زنده زنده سوختن در آتش از طرفی دیگر آنها را سخت آشفته کرده بود.
ناگهان ماموران گشت چند گلوله را به سمت ماشین این دو جوان رعنا شلیک می کنند و بلافاصله ماشین به شعله ای از آتش تبدیل می شود.
آآآآآه چقدر سخت است بازگو کردن، به نظاره نشستن، و حتی اندیشیدن در چنین صحته هایی
اینها صحنه هایی هستند که روزانه در بلوچستان تکرار میشوند و هر روز دهها جوان با این شیوه به کام مرگ فرو می روند.
هر روز بلوچستان شاهد سوختن جوانانش در خروارهایی از بنزین و گازوئیل است.
روزی نیست که مادری به داغ فرزند دلبندش ننشیند.
روزی را نیست که فرزندانی شاهد از دست دادن پدرشان، آن هم با فجیع ترین وضع نباشند.
روزی نیست که زنانی با این وضع بی رحمانه بیوه نشوند و خانواده هایی داغدار نگردانند و جوانانی پرپر نباشند.
چه کسی باید جوابگوی این وضع ناخوشایند باشد؟
مگر این ماموران سنگدل و بی رحم، دل ندارند؟
مگر وجدان ندارند؟
مگر انسانیت در نهادشان مرده است؟
مگر به خشم و غضب الله اعتقاد ندارند؟
مگر مادر و خواهر و دختر ندارند؟
مگر از مکافات عمل غافلند؟
آیا این کسانی که در پس این صحنه ها قرار دارند و مدیریت می کنند از آه مظلومان نمی ترسند؟
چقدر آه و ناله و شیون برای از دست دادن عزيزانشان بلند شده و صدای کودکان و مادران و عزیزانشان از ابرها رد شده و عرش پروردگار را لرزه در آورده است.
آری الله شنواست و صدای مظلومان را میشنود و آن را اجابت می کند، دیر باشد یا زود و این ایمان و اعتقاد و باوز قلبی و یقینی ماست.
از دارندگان وجدانهای بیدار میخواهم این پیام را آن قدر پخش کنند تا به گوش این دژخیمان بی رحم برسد تا از این کارشان دست بکشند یا منتظر خشم الله باشند.
سارا چاریزهی _ دامن
Weniger anzeigen
نامه «افشین سهرابزاده» زندانی سیاسی کُرد مبتلا به بیماری سرطان روده، رو به جناب احمد شهید و سازمان های حقوق بشری
«افشین سهرابزاده» ۲۴ ساله، یکی از زندانیان سیاسی کُرد محبوس در «زندان میناب» است. “او به دلیل ابتلا به بیماری سرطان روده و خونریزی داخلی، در معرض خطر جدی مرگ قرار دارد.”
این زندانی سیاسی رو به احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در مورد وضعیت حقوق بشر ایران نامەی نوشته است که در بخشی از نامه می نویسد: جز پوست و استخوان به دلیل ابتلا به بیماری، چیزی از وجودم نمانده است. وی می نویسد، به بیماری مبتلا هستم که آخرش به مرگ ختم میشود، “سرطان” همان بیماری که در ایران قابل معالجه نیست.
این زندانی سیاسی کُرد در بخش دیگری از نامەی خود رو به احمد شهید می گوید، سادهتر بگویم، آرزوی مرگ دارم. پنج سال است که رنج میکشم، نمیخواهم برایم کاری انجام دهید، ولی دلم به حال مادرم میسوزد، او هم با دردهای من درد میکشد و دستش به هیچ کجا نمیرسد.
متن کامل نامه که جهت انتشار در اختیار “کانون مدافعان حقوق بشر کردستان” قرار گرفته و همزمان با انتشار این نامه جهت اطلاع عموم، یک کوپی از نامه در اختیار آقای احمد شهید گزارشگر ویژه قرار گرفته است.
جناب آقای احمد شهید
گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در مورد وضعیت حقوق بشر ایران؛
من افشین سهرابزاده یکی از زندانیان سیاسی کُرد و مبتلا به بیماری سرطان هستم.
مطمئن هستم که مرا نمیشناسید، امیدوارم این نامه به دست شما برسد و بدانید، من جوان ۲۴ ساله در دادگاهی پنج دقیقەای به ۲۵ سال زندان محکوم و حالا هم در زندان میناب با بیماری سرطان دست و پنجه نرم میکنم.
من در ۱۸ خردادماه ۱۳۸۹، توسط نیروهای اداره اطلاعات شهر کامیاران بازداشت شدم و در شعبه دوم دادگاه انقلاب اسلامی سنندج، به اتهام محاربه از طریق عضویت در حزب کومله، به تحمل ۲۵ سال زندان همراه با تبعید به زندان میناب محکوم شدم.
تا جایی که به یاد دارم، قبل از بازداشتم، در سلامتی کامل به سر میبردم. در اداره اطلاعات به شدت مورد شکنجه قرار گرفتم و از ناحیه بینی دچار شکستگی شدم و بر اثر ضربات شدید وارده از سوی ماموران اطلاعات، فتقام پاره شد.
آقای احمد شهید؛
اگر بخواهم در مورد شکنجه و بلاهای که در این سالها به سرم آمده بنویسم، باید از آن یک کتاب چاپ کنند، ولی درد من حالا بیماری است که آخرش به مرگ ختم میشود، “سرطان” همان بیماری که در ایران قابل معالجه نیست.
جز پوست و استخوان به دلیل ابتلا به بیماری، چیزی از وجودم نمانده است. هر روز مادر پیرم را از دادستانی کامیاران به سنندج و از آنجا به میناب و دوباره به کامیاران میفرستند که با مرخصی و درمان من موافقت کنند.
جناب گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد؛
سادهتر بگویم، آرزوی مرگ دارم. پنج سال است که رنج میکشم، نمیخواهم برایم کاری انجام دهید، ولی دلم به حال مادرم میسوزد، او هم با دردهای من درد میکشد و دستش به هیچ کجا نمیرسد.
حالا هم تنها به خاطر دلخوشی مادرم، تنها به خاطر اینکه ثابت کنید که شما هم در حق کُردها تبعیض قائل نمیشوید، برایم کاری انجام دهید.
افشین سهرابزاده
زندان میناب
پنجشنبه – ۱۹ شهریور – ۱۳۹۴ ۱۰ – ۰۹ – ۲۰۱۵
رونوشت:
سازمان “عفو بین الملل
کمیسر عالی حقوق بشر
گزارشگر سازمان ملل متحد در وضعیت مدافعان حقوق بشر
دفتر آقای بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل متحد
reza amiri
بامداد امروز، هیلاری کلینتون در موسسه بروکینگز حاضر شد و در باره توافق هستهای با ایران و مسائل مرتبط با جمهوری اسلامی سخن گفت. وزیر خارجه سابق آمریکا با اشاره به تحریمهای قدرتمند بینالمللی اعمال شده علیه جمهوری اسلامی، گفت وجود تحریمهای هماهنگ باعث شد که طرف مقابل به پای میز مذاکره بیاید. هیلاری کلینتون در ادامه گفت که الان طرحی جامع برای مهار برنامهی هستهای ایران وجود دارد، ولی بدون اشکال نیست، اما توافقی قدرتمند است و نباید از آن کنار کشید، چرا که توانایی آمریکا برای اعمال تحریم به شدت کاهش یافته است و آمریکا مقصر شکست این توافق شناخته خواهد شد، نه جمهوری اسلامی.
نامزد دموکرات انتخابات ریاست جمهوری در ادامه گفت که به هیچ عنوان به جمهوری اسلامی اعتماد نخواهد کرد و مبنای کارش، عدم اعتماد و بررسی رفتار نظام ایران خواهد بود و ایالات متحده هرگز به ایران امکان دستیابی به سلاح هستهای را نخواهد داد. کلینتون گفت که به عنوان رئیس جمهوری، تمام تلاشش را برای دفاع از آمریکا و متحدانش به کار خواهد بست و تردیدی در استفاده از عملیات نظامی نخواهد کرد، اگر جمهوری اسلامی به دنبال دستیابی به سلاح هستهای باشد.
کلینتون در بخش دیگری از سخنانش به محدودیت آمریکا برای حمایت از اعتراضات سال ۱۳۸۸ اشاره کرد، اما گفت که در دولت او، این حمایت محدود نخواهد بود. او مساله نقض حقوق بشر در ایران را جدی خواند و از تحریمهای وضع شده علیه ناقضان حقوق بشر حمایت کرد.
کلینتون در بارهی نقش جمهوری اسلامی در هرج و مرج منطقه گفت که ایران درست مثل داعش، از به هم ریختگی در خاورمیانه و ضعف کشورهای منطقه بهرهبرداری میکند. کلینتون با تاکید بر محدود کردن همپیمانان جمهوری اسلامی نظیر حزبالله لبنان، گفت که باید یک ائتلاف علیه همپیمانان ایران درست کرد و با تروریست دانستن حزبالله، راههای مالی به این سازمان را بست. او همچنین خواستار توقف ارتباط به موسسات نزدیک به سپاه پاسداران شد.