آمار دختران فراری بیشتر می‌شود، پذیرش خانواده‌ها کمتر

نعیمه دوستدار

سازمان بهداشت جهانی می‌گوید که سالانه بیش از یک میلیون نوجوان ۱۳ تا ۱۹ ساله از خانه‌هایشان فرار می‌کنند که ۶۰ تا ۷۰ در صدشان، دختر هستند  و ۳۰ تا ۴۰ درصدشان  پسر.

دختران فراری به دلایل مختلف خانه و خانواده را ترک می‌کنند و به محیط‌های دیگری چون خیابان و پارک روی می‌آورند. زندگی در خیابان، مقدمه آسیب‌های فراوان است: اعتیاد، قاچاق و تن‌فروشی.

دختر فراری

در ایران آماری درستی از تعداد دختران فراری وجود ندارد و حتی جزو آمارهای محرمانه‌ای تلقی می‌شود که مسوولان تمایلی به افشای آن ندارند.

حبیب‌الله مسعودی‌فرید، معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور درباره نبود آمار دقیق از تعداد، طبقه و سایر ویژگی‌های دختران فراری می‌گوید که به‌طورکلی مبهم‌بودن آمار دختران فراری به دلیل قبح آن است: «چراکه ممکن است خانواده‌ها به‌ویژه در شهرهای کوچک، اصلاً فرار دختران خود را اعلام نکرده و خودشان اقدام به جست‌و‌جو کنند.»

در حال حاضر تنها آمارهای مربوط به خانه‌های سلامت و دختران تحت پوشش سازمان بهزیستی به عنوان آمار رسمی این دختران وجود دارد. بر اساس آمار سازمان بهزیستی در حال حاضر ۵۰۰ دختر فراری در ۳۱ خانه‌ سلامت بهزیستی نگه‌داری می‌شوند.

مسعودی‌فرید می‌گوید که معمولا ۶۰ تا ۷۰ درصد دختران فراری به خانه برمی‌گردند، اما در برخی موارد خانواده‌ها از پذیرش فرزندشان امتناع می‌کنند.

شرایط سخت زندگى، فقر، آزار و اذیت جسمی و جنسی، محدودیت‌های غیرمنطقی، تحقیر، دوستی با جنس مخالف، کمبود محبت از سوی خانواده و اثبات وجود، ازدواج مجدد والدین و… از دلایل اصلی فرار دختران است.

معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور دلایل فرار از منزل را مشکلات خانوادگی از جمله درگیری خانواده با موضوع اعتیاد، خشونت و درگیری، تعارض و تنش اعلام کرده است. بسیاری از این دختران، همان کودکانی هستند که سال‌ها در محیط خانه در معرض تنبیه، تحقیر، تجاوز و دیگر شیوه‌های کودک آزاری بوده‌اند و در نهایت به دلیل ضعف سیستم حمایتی و قانونی مجبور به فرار شده‌اند.

 گروه دیگری از آنها هم برای گریز از ازدواج اجباری فرار می‌کنند؛ سنت نانوشته‌ای که هنوز بسیاری از خانواده‌ها به دلایل فرهنگی و گاه مشکلات اقتصادی و ناهنجاری‌های درونی با تکیه بر آن، دخترانشان را از خانه فراری می‌دهند.

اما برخی یعنی حدود ۱۰درصد از این دختران نیز به خاطر شغل و درآمد، رفاه بیشتر، ایده‌آل‌هایی که فکر می‌کنند تنها بیرون از خانواده به آن دست پیدا می‌کنند و جاذبه‌های شهرهای بزرگ، از منزل فرار می‌کنند و اغلب تحت تاثیر تبلیغات باندهای قاچاق دختران با وعده رفاه و سفر به خارج و … از مدت‌ها پیش از اقدام، تصمیم به فرار می‌گیرند و برنامه‌ریزی می‌کنند.

بر اساس گزارش‌های منتشر شده در ایران، گفته می‌شود که این دختران معمولا در شهرهای کوچک زندگی می‌کنند و پس از فرار به شهرهای بزرگ کشور و شهرهای مذهبی تهران، مشهد و قم مهاجرت می‌کنند.

حمایت به شرط بکارت؟

در جامعه‌ای که پر از تبعیض‌های ساختاری نسبت به زنان و دختران است و حقوق کودک از سوی نهادهای رسمی و خانواده‌ها رعایت نمی‌شود، نمی‌توان انتظار داشت که آمار دختران فراری به این سادگی‌ها کاهش پیدا کند، اما ایجاد مراکز حمایتی و رفاهی بدرای این دختران اصلی‌ترین نیاز آنها و مهم‌ترین مسوولیت نهادهای دولتی است.

در حال حاضر بهزیستی اصلی‌ترین نهادی است که مسوولیت ساماندهی وضعیت این دختران را دارد و سایر نهادها مانند شهرداری برای جلوگیری از موازی کاری، فعالیت خود را در این زمینه متوقف کرده‌اند. دولت ایران تمایلی به ورود نهادهای غیردولتی به این حوزه نشان نمی‌دهد.

ایجاد مراکزی مانند مرکز مداخله در بحران‌های اجتماعی، خانه سلامت، مرکز مداخله در طلاق، حمایت از کودکان بی‌سرپرست معلول و ایجاد خط تلفن امداد، از جمله فعالیت‌های سازمان بهزیستی در مورد نوجوانان فراری بوده اما کارایی این مراکز ار جهات مختلف محل تردید است. به دلیل ساختار سنتی و محافظه‌کار خانواده‌های ایرانی بسیاری از مشکلات خانوادگی تا زمانی که تبدیل به یک بحران اساسی نشده‌اند، فرصت بروز پیدا نمی‌کنند.

با وحود این، مراکز مداخله در بحران سازمان بهزیستی، از سه طریق دختران فراری را به این سازمان ارجاع می‌دهند: «یکی از طریق تماس با خط مستقیم ۱۲۳ که برای ارتباط و گزارش‌دهی به مددکاران بهزیستی وجود دارد، دوم از طریق نیروی انتظامی ‌که در سطح شهر به این دختران برخورد می‌کند و سوم از طریق قوه قضاییه.»

خانه‌های سلامت این سازمان دختران را تنها برای شش ماه (و در مواردی طولانی‌تر) نگهداری می‌کنند و پس از آن گزینه پیش روی این دختران یا بازگشت به خانه است یا اسکان در مراکز شبه خانواده.

اینحاست که بار دیگر مشکلات این دختران آشکار می‌شود: ساختار سنتی جامعه و خانواده پذیرای آنها نیست و  بسیاری از خانواده‌ها از پذیرش دوباره آنها خودداری می‌کنند.

مشکل دیگر، فضای ناامن خود این خانواده‌هاست؛ خانواده‌های درگیر اعتیاد یا دچار اختلافات شدید که محیط مناسبی برای پذیرش نوجوانان و جوانان آسیب دیده نیستند.

تبعیض و نگاه سنتی اما در خانه‌‌های سلامت بهزیستی هم وجود دارد؛ دختران فراری آسیب‌دیده، به شرط داشتن پرده بکارت و با انجام معاینه پذیرفته می‌شوند و باقی را به مراکز بازپروری می‌فرستند که به تعبیر همایون هاشمی، رییس سابق بهزیستی کشور، برای افرادی است که وارد «فاز آسیب» شده‌اند و بنا بر اظهارات این مقام مسوول سابق، صحیح نیست در کنار زن آسیب‌دیده نگهداری شوند: «چرا که اثرات آن مخرب است.»

فرار از خانه یک حلقه از زنجیر مشکلات اجتماعی است: فقر، اعتیاد، بیکاری، تنش‌های عصبی و اجتماعی به دنبال خود سلسله‌ای از مشکلات را پدید می‌آورد و تشدیدشان می‌کند. خانواده‌های پرآسیب توان مدیریت تنش‌ها را ندارند و کودکان و نوجوانان را وارد مشکلات خود می‌کنند: بهره‌کشی اقتصادی، سوءاستفاده اقتصادی و جنسی و اعمال خشونت و تبعیض دستاورد سوء این خانواده‌هاست که با کمک فضای ناامن اجتماعی، دختران را برای خلاصی از وضعیت موجود، به سیاهچال خود می‌کشاند.

خودکشی یک زندانی متهم به جاسوسی در زندان

علی محمدی زندانی محبوس در زندان ارومیه در پی وخامت حال پس از اقدام به خودکشی به بیمارستان منتقل شد.
رادیو پارس _، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، علی محمدی که از یک هفته پیش به دلیل اعتصاب غذا به انفرادی منتقل شده بود، شب گذشته پانزدهم مردادماه در بهداری زندان ارومیه اقدام به خودکشی کرد و به بیمارستانی خارج از زندان منتقل شد.
یکی از منابع هرانا درباره دلایل اعتصاب غذا و خودکشی وی گفت: “ظاهرا پزشکی قانونی تایید کرده است که وی به جنون مبتلا شده و توانایی تحمل کیفر را ندارد و به دلیل عدم رسیدگی به پرونده اعتصاب غذا کرد و به انفرادی فرستاده شد، دو روز پیش به دلیل اعتصاب حالش بد شد و به بهداری منتقل شد و شب گذشته خودکشی کرد و به بیمارستان منتقل شد.”
به گفته این منبع علی محمدی با خوردن مقادیر زیاد و متنوعی از قرص و دارو اقدام به خودکشی کرده است.
علی محمدی شهروند کرمانشاهی ساکن تهران، سال ۱۳۸۸ به اتهام جاسوسی بازداشت شد، ابتدا به اعدام محکوم شد ولی بعدا حکم وی به ۱۸ سال حبس تعزیری کاهش یافت، این زندانی از مشکلات روحی و عصبی متعددی رنج می برد که به گفته دوستانش پس از تحمل ۱۵ ماه انفرادی و تحت فشار به این مشکلات دچار شده است.

Saied Ohadys Foto.

ادامه اعتراضات به تخریب نمازخانه پونک در خطبه های نماز جمعه/ تکذیب وجود 9 مسجد اهل سنت در تهران ویژگی

نوشته شده توسط  فعال بلوچشنبه, 17 مرداد 1394 11:34

     رادیو پارس   _به گزارش کمپین فعالین بلوچ برای دومین هفته متوالی تخریب نمازخانه پونک اهل سنت تهران که روز چهارشنبه 7 مرداد توسط ماموران شهرداری با پشتیبانی نیروهای امنیتی و انتظامی اتفاق افتاد با واکنش خطبای جمعه اهل سنت در بلوچستان و دیگر استان های کشور مواجه شد.

مولانا عبدالحمید اسماعیل زهی امام جمعه اهل سنت زاهدان در خطبه های نمازجمعه این هفته گفت: تخریب نمازخانه پونک حادثه غیرمنتظره‌ای بود و جامعه اهل‌سنت هرگز انتظار چنین حادثه‌‌ای را نداشتند.

وی تاکید کرد: اگرچه ممکن است کسانی که دست به تخریب نمازخانه پونک زده‌اند برای این کار خود توجیهاتی بیاورند، اما خدا می‌داند که در نمازخانه پونک و در تمام مساجد و نمازخانه‌های اهل‌سنت ایران چیزی جز عبادت پروردگار انجام نمی‌شود و در آنها هیچ چیزی که به ضرر نظام و شیعه باشد وجود ندارد.

مدیریت دارالعلوم زاهدان همچنین وجود 9 مسجد اهل‌سنت در تهران را به شدت تکذیب کردند و گفتند: “برخی‌های شایعه کرده‌اند که اهل‌سنت در تهران 9 مسجد دارند، درحالی‌که این‌ها مسجد نیستند، بلکه فقط نمازخانه‌های استیجاری هستند که در آنها بین 30 تا 100 نفر نماز اقامه می‌کنند. این‌ها نمازخانه‌های اجاره‌ای و متعلق به مردم هستند که امکان تغییر مکان آنها از یک جا به جایی دیگر وجود دارد”

مولانا عبدالحمید همچنین از ابراز همدردی شخصیت‌ها، نهادها، انجمن‌ها و تشکل‌ها با جامعه اهل‌سنت در خصوص این حادثه، تشکر کرده و اظهار امیدواری نمودند که مشکل این نمازخانه با تدبیر صحیح و درست حل شود.

مولوی گرگیج: درخواست مسجد جامع برای اهل سنت در تهران  زیاده خواهی نیست

 

 

مولوی محمدحسین گرگیج، امام جمعه شهرستان آزاد شهر در خطبه های نماز جمعه با اشاره به برگزاری کنفرانس حقوق بشر اسلامی در تهران گفت: ” در هفته جاری کنفرانسی درباره حقوق بشر اسلامی برگزار گردید، سؤال بنده ازعزیزانی که مسئول برگزاری کنفرانس بودند این هست که آیا داشتن یک مسجد جامع برای اهل سنت در پایتخت کشورشان حق مسلم آنان هست یا خیر؟! اگر هست باید داده شود و اگر هم حقشان نیست آشکار بگویند که شهروندان اهل سنت ایران با جمعیتی بیش از 20 میلیون نفر حق داشتن مسجد جامع در پایتخت را ندارند.”

مولوی گرگیج واقعه تخریب نمازخانه پونک تهران را یک عمل بی تدبیر بیان کرد و خطاب به رییس جمهور روحانی یاد آور شد: “ریاست محترم جمهور در تبلیغات انتخاباتی اش کلیدی در معرض نمایش گذاشتند و شعار کلید، امید و تدبیر را سر دادند، آیا تدبیر در تخریب نمازخانه اهل سنت بود یا این عمل با بی تدبیری صورت گرفت؟! شما کلید را به ملت نشان دادید و این ملت از اقشار مختلفی تشکیل شده است، از رییس جمهور محترم خواهانیم که آن کلید، تدبیر و امید را برای ما نگه دارند”

گفتنی است روزچهارشنبه 7مرداد ماموران شهرداری تهران با پشتیبانی نیروهای انتظامی و امنیتی اقدام به تخریب بخشی از نمازخانه مرکزی اهل سنت در منطقه پونک تهران نمودند که با انتقادهای گسترده داخلی و بین المللی مواجه شد.

 

مولوی حسین زهی: تخریب نمازخانه زمینه اختلاف را فراهم می کندمولوی عبدالخالق حسین زهی

مولوی عبدالخالق حسین زهی امام جمعه اهل سنت مهرستان گفت: تخریب نمازخانه پونک تهران بهانه دادن دست دشمنان است و زمینه ی اختلاف را فراهم می کند.

وی افزود: ساخت مسجد درتهران وحدت عملی بین مسلمانان است.

 امام جمعه ی شهرستان مهرستان در پایان خواستار حل مشکل نمازخانه پونک شده و واگذاری مکانی معین بعنوان مصلی را از رهبر  و رئیس جمهور ایران خواستار شدند.

مولوی برفی: ما از حقوقمان چشم پوشی نمی کنیم

مولوی برفی امام جمعه طبس مسینا شهرستان درمیان نیز در خطبه های نماز جمعه گفت: سخنان مولانا عبدالحمید حرف تمام جامعه اهل سنت ایران است وهمه ما هماهنگ با ایشان مجدانه خواستارمسجد و نمازخانه درتهران هستیم.

وی تاکید کرد: دولت ومقام معظم رهبری باید جلو افراطی های مغرض را بگیرند تا مخل وحدت نشوند ودست به جنایتهایی مثل تخریب مساجد نزنند.

امام جمعه طبس مسینا در آخر گفت:  داشتن مسجد درتهران و درتمام کلان شهرها حق ما اهل سنت است وما ازحقوقمان چشم پوشی نمی کنیم و بشدت تخریب نمازخانه اهل سنت تهران را محکوم می کنیم و خواستارمحاکمه عاملان این جنایت هستیم

 

 

 

حمله جناح هواداران مصباح به هاشمی رفسنجانی

سیاست

هاشمی رفسنجانی به دلیل اشاره به سابقه مصباح یزدی و انقلابی شدن برخی افراد روستایی، مورد تهاجم و اعتراض رسانه‌های اصولگرا و مقامات شهرستان‌ها قرار گرفته است. از او می‌خواهند که به‌خاطر اهانت به روستاییان عذرخواهی کند.

سخنان اخیر اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در نقد مواضع برخی چهره‌های مدعی عرصه سیاست، با واکنش‌های متعددی روبرو شده است. هاشمی در گفت‌وگو با هفته‌نامه “طلوع صبح” به مسائلی چون عدم شرکتش در انتخابات مجلس، نامزدی برای انتخابات خبرگان، خاطرات جنگ و دوران ریاست جمهوری خودش پرداخته، اما توجه عمومی به صحبت‌هایی جلب شده که او به طور تلویحی در مورد سابقه محمدتقی مصباح یزدی، عضو مجلس خبرگان رهبری و دور بودن او از عرصه سیاست و انقلاب زده است.

رفسنجانی در بخشی از این مصاحبه تفصیلی، از برخی “انقلابیون فعلی” انتقاد کرده و گفته است: «بعضی‌ها اصلا آن موقع نبودند و در کوچه‌های روستاهایشان می‌گشتند ولی الان آمده‌اند و انقلابی شده‌اند.»

این سخنان در پاسخ به خبرنگار “طلوع صبح” ادا شده‌اند که پرسیده است: «اخیرا برخی گفتند عده‌ای به دنبال آن هستند تا امام را آن گونه که می‌خواهند نشان دهند و این روزها کنایه‌های متعددی در مورد خاطرات شما از امام از سوی آقای مصباح و جریان منتسب به ایشان ادامه دارد.»

رفسنجانی گفته است: «اعتمادی که امام در تاریخ خودشان به ما داشتند به کمتر کسی داشتند. اینهایی هم که چنین حرفهایی را می‌زنند یک ادعاست و بی‌دلیل می‌گویند ما می‌خواهیم امام را همان‌گونه که هستند بشناسانیم… اصلا افتخارمان این است که امام را درک کردیم. آن‌هایی که درک نکردند و می‌گفتند مبارزه حرام است باید فکری بکنند.»

وب‌سایت‌ها و تریبون‌های رسانه‌ای اصولگرایان واکنشی زنجیره‌ای به حرف‌های رفسنجانی نشان داده و در وهله نخست، اصلیت روستایی خود رفسنجانی را به رخ او کشیده‌اند. وبسایت اصولگرای “صراط نیوز” تصاویری از زادگاه و خانه خشت و گلی خانواده رفسنجانی در روستای بهرمان منتشر کرده و از قول مردم ده نوشته که روستازاده حق توهین به روستاییان را ندارد.

ملامت اشرافیت رفسنجانی

در چند شهرستان‌ با استفاده از تریبون نماز جمعه به نکوهش حرف‌های رفسنجانی پرداخته‌اند. امام جمعه درگز عنوان کرد که روحیه اشرافی‌گری از دوره ریاست جمهوری رفسنجانی به بدنه نظام اسلامی وارد شد. او گفت: «هاشمی برخی الفاظ انقلاب اسلامی مثل کلمه مستضعف را تغییر داد.» امام جمعه درگز می‌گوید ما هاشمی رفسنجانی دهه شصت را می‌خواهیم و شاید او فراموش کرده که انقلاب اسلامی از روستاها شروع شد.

مدیر حوزه علمیه گرگان نیز با انتقاد از “رفاه‌زدگی” رفسنجانی گفته است: «یکی از دلایل ایجاد فتنه ۸۸ تفاوت کاندیدایی بود که موردنظر مردم عادی از قشر متوسط به پایین بود و کاندیدای دیگری که اقلیت اشرافیت را مد نظر داشت…» محسن طاهری اضافه کرده که “خوی اشرافـی‌گری” موجب شده تا رفسنجانی روستاییان و قشر محروم جامعه را تحقیر کند.

قربانعلی جمشیدی، دبیرجبهه متحد اصولگرایان استان گلستان نیز خواستار عذرخواهی رفسنجانی از روستاییان شده است. خبرگزاری فارس به نقل از جمشیدی نوشت: «به صلاح و مصلحت ایشان است که با کهولت سنی که دارند، کمی استراحت کنند و به دور و اطرافیان خود خیلی اطمینان نداشته باشند و کمی به عقل خود رجوع کنند تا اگر مطلبی بر زبان می‌آورند، طوری نباشد که عقاید مردم را زیر سئوال ببرند.»

امام جمعه عسلویه هم رفسنجانی را نصیحت کرده و گفته است: «کسانی که به روستاییان اهانت می‌کنند در مسیر انقلاب نیستند و حرف‌هایی که می‌زنند سخن دشمن است.»

وبسایت “مشرق نیوز” می‌نویسد معلوم نیست رفسنجانی در ماه‌ها و روزهای اخیر از چه موضوعی عصبانی است و به دنبال انتقام‌گیری از چه کسی است: «اگر فردی قبل از انقلاب در روستایی بوده و الان در خط انقلاب است، نباید مذمت شود.» در این یادداشت تاکید شده که مسیر کنونی هاشمی، دستاوردی جز نفرت افکار عمومی به خصوص روستاییان و مردم شهرستان‌ها و دور شدن یاران انقلابی از او نخواهد داشت.

در تحلیل این وبسایت از مواضع رفسنجانی آمده که به نظر می‌رسد که هاشمی از مسائلی که در چند ماه اخیر در باره پسرش مهدی اتفاق افتاده ناراحت وعصبانی است و این باعث شده که مواضع و سابقه خود را فراموش کند و مطالبی را مطرح کند که با مبانی انقلاب در تعارض جدی است.

DW.COM

اولین جلسه محاکمه امید دباغچی مکری شهروند مهابادی زندانی برگزار شد

رادیو پارس _ ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امید دباغچی مکری اوایل هفته در شعبه یک دادگاه انقلاب مهاباد محاکمه شد و پس از رد اتهامات به تشخیص قاضی قرار شد جلسه بعدی با حضور کارشناس پرونده این زندانی برگزار شود.
کارشناس پرونده اصطلاحی است که قضات و مسئولین قضایی برای توصیف بازجویان وزارت اطلاعات از آن استفاده می کنند.
اتهامات امید دباغچی مکری اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی، تبلیغ علیه نظام و ارتباط با یکی از احزاب اپوزیسیون کرد عنوان شده است.
امید دباغچی مکری روز جمعه یازدهم اردیبهشت و همزمان با اعتراضات اخیر شهر مهاباد، با مراجعه مأمورین لباس شخصی به منزل پدری اش بازداشت و پس از تفتیش و ضبط وسایل شخصی نظیر لپتاپ و هارد کامپیوتر، به مکان نامعلومی منتقل شد.
امید دباغچی مکری اواخر تیرماه به زندان مهاباد منتقل شد و هم اکنون در این زندان منتظر برگزاری و حکم دادگاه است.

Saied Ohadys Foto.

یوکیو آمانو ؛ رژیم ايران همکاری نمی کند

 

مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی گفته رژیم ایران به بازرسان سازمان ملل اجازه نداده به منظور بررسی اتهام های مربوط به اینکه تهران برنامه ای پنهان برای توسعه سلاح هسته ای داشته است، با دانشمندان و افسرانش گفتگو کنند.

روزنامه وال استریت ژورنال در گفتگو با یوکیو آمانو این خبر را به نقل از وی منتشر کرده و نوشته است که این موضع رژیم ایران تحقیق و تفحص آژانس بین المللی انرژی اتمی را درباره برنامه نظامی-هسته ای تهران پیچیده تر می کند. نتایج بررسی آژانس قرار است اواسط دسامبر به پایان برسد. این تاریخ در توافق هسته ای وین تعیین شد.

آژانس بین المللی انرژی اتمی بیش از پنج سال تلاش کرده با محسن فخری زاده مهابادی، یکی از افسران نظامی رژیم ایران که به ظن آژانس، اقدام تسلیحاتی تهران را دستکم تا سال 2003 نظارت کرده است، گفتگو و او را تخلیه اطلاعاتی کند.

مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی روز چهارشنبه به کنگره آمریکا رفت تا تلاش کند به قانونگذاران مردد اطمینان بدهد آژانس این توانایی را دارد که یک رژیم بازرسی گسترده را از تاسیسات هسته ای و روشن شدن موضوع برنامه تسلیحاتی رژیم ایران به اجرا بگذارد.

پس از نشست، سناتور باب کورکر، رئیس کمیته روابط خارجی مجلس سنا به خبرنگاران گفت: به نظر من نگرانی بسیاری از اعضا پس از دیدار با آمانو نسبت به پیش از نشست خیلی بیشتر شد. نشست اطمینان بخشی نبود.

وال استریت ژورنال نوشت: بسیاری از سناتورها از پاسخ او ناراضی بودند و ابراز داشتند نسبت به قدرت نظام بازرسی شک دارند.

این در حالیست که روز چهارشنبه، موسسه علوم و امنیت بین المللی در واشنگتن عکس های ماهواره ای منتشر کرد که پس از توافق وین گرفته شده اند و به نظر می رسد حرکت بولدوزرها را در سایت پارچین نشان می دهند که در حال جابجایی خاک هستند.

موسسه علوم و امنیت بین المللی در گزارشی همراه با تصاویر نوشت: این فعالیت ها شاید با پاکسازی پیش از هرگونه بازرسی آژانس بین المللی انرژی اتمی در ارتباط باشد.

 

نماینده مجلس: اقدام غیرقانونی خواننده زیرزمینی و ارگان حامی آن برای ساخت کلیپ بدون مجوز، قابل پیگرد است

   

رادیو پارس ـ عضو کمیسیون فرهنگی مجلس می گوید که فعالیت اشخاص در عرصه موسیقی و نیز حمایت دستگاهها و نهادها از چنین اقداماتی را منوط به مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می داند و معتقد است اقدام خواننده زیرزمینی و ارگان حامی آن برای انتشار کلیپ بدون مجوز وزارت ارشاد، حرکتی خلاف قانون بوده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از خانه ملت، سید رمضان شجاعی کیاسری گفت: “تلاش برای حضور خواننده هایی که بدون رعایت هنجارهای جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور فعالیت می کردند یا به صورت زیرزمینی در داخل کشور اقدام به ساخت موسیقی، کلیپ و ترانه می کنند، مادامی که مهر تایید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر تولیدات آنها نخورد، خلاف قانون است و بر همین اساس هنرنمایی و هنرمندی این افراد تخلف محسوب می شود”.

نماینده مردم ساری و میاندرود در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: “همچنین افراد و ارگانهایی که زمینه اجرا و فعالیت را برای اشخاصی که مجوزی از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای فعالیت هنری خود دریافت نکرده اند، فراهم می کنند مرتکب عمل خلاف قانون شده اند”.

عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در پایان خاطرنشان کرد: “حضور خواننده زیرزمینی در اماکن نظامی و انتظامی و بهره گیری از اموال این ارگان ها برای ساخت کلیپ، هرچند که محتوا و مضمون ملی داشته باشد، قابل پیگرد و برخورد قانونی است”.

اخیرا یکی از خواننده های زیرزمینی که پیش از این در داخل کشور اقدام به ساخت کلیپ و موسیقی و ترانه بدون مجوز وزارت ارشاد کرده بود، با هماهنگی یکی از ارگان های نظامی اقدام به ساخت و انتشار کلیپی برای دفاع از انرژی هسته ای کشور کرده است که این اقدام نیز بدون مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صورت گرفته است.

tatallo

کارهای آیت االله خلخالی (اعدام‌ها) انقلاب را تضمین کرد

این سخن نماینده ولی‌فقیه در خراسان رضوی و امام جمعه مشهد است.
این حرف‌ها را «علم الهدی» که در سایت رسمی خودش منتشر شده، در حســینیه قــرآن و عترت گفته است.در خصوص توافق هسته‌ای. اما او در بین صحبت هایش یادی هم از آیت االله «خلخالی» کرده است:
«دکتر مبشری، وزیر دادگستری دولت موقت نیز بود؛ دکتر مبشــری در طرف معترضان به دادگاه‌های انقلاب قرار گرفت، کسی بود که به خیالخود آدم سیاســت مدار و پخته ای بود، در وســط حرف هایی که داشت، گفت آقایان علما، دیروز وزی دادگستری آلمــان با من تماس گرفته و گفته اگر هویدا را اعدام کنید، دولت ایران در نگاه تمام حقوق دانان جهان به عنوان یک دولت جنایت کار جنگی شــناخته می شود.
آیت االله موحدی و بعضی آقایان تا آقای دکتر مبشری این حرف را زد، مچ آقای مبشــری را گرفتند، گفتند پس شــما را آلمان ها تحریک کرده اند، با قدرت امام، با قدرت انقالب و جان دادن مردم این دولت موقت تشکیل شده و آقای بازرگان نخست وزیر شد، شما آمدید شده اید رگه وابسته به اروپا و کشــورهای خارجی؟
خدا از سر تقصیرات آیت االله خلخالی بگذرد، اگر نقصی داشته اما این کار، کارهایی بود که انقلاب را تضمین کرد، اینها می‌خواستند همان بلایی که بر سر مرسی آمد، بر سر ما بیاورند بعد از انقلاب ،غیر از کودتای نوژه و حملاتی که می کردند، نتوانستند و روزی که جاسوس خانه آمریکا را گرفتند».
لازم به توضیح است که محمد مرسی ۳۶ سال پس از انقلاب ایران به ریاست جمهوری مصر رسید و طی یک کودتا از کار برکنار و زندانی شده است!
منبع: روزنامه شرق

مادر بهاره هدایت: می خواهند دخترم را بکشند

رادیو پارس ـبوبه جوادی، مادر بهاره هدایت از فشارها و تهدیدهایی می گوید که علیه دختر زندانی اش و همسر او شدت گرفته، او می گوید از خرداد ماه بهاره را به صورت غیرقانونی در زندان نگاه داشته و تهدید کرده اند که همسرش را هم بازداشت خواهند کرد.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از روز، خانم جوادی خبر می دهد که دخترش در نامه ای به مسولان دستگاه قضایی و مقامات زندان اوین اعلام کرده است که اگر وضعیت پرونده اش مشخص نشود و فشارهای غیرقانونی ادامه یابد دست به اعتصاب غذا خواهد زد.

بهاره هدایت، عضو شورای مرکزی و سخنگوی دفتر تحکیم وحدت و از فعالان دانشجویی شناخته شده ایرانی است که از سال ۸۸ در زندان به سر می برد. او پس از انتخابات جنجال برانگیز خرداد ۸۸ بازداشت و در مجموع به ۸ سال زندان تعزیری محکوم شد؛ حکمی که براساس ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی مصوب اردیبهشت ۹۲ تنها ۵ سال از آن قابلیت اجرا داشت.

براساس ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی “در جرائم موجب تعزیر هرگاه جرائم ارتکابی بیش از سه جرم نباشد دادگاه برای هر یک از آن جرائم حداکثر مجازات مقرر را حکم می‌کند و هرگاه جرائم ارتکابی بیش از سه جرم باشد، مجازات هر یک را بیش از حداکثر مجازات مقرر قانونی مشروط به اینکه از حداکثر به اضافه نصف آن تجاوز نکند، تعیین می‌کند. در هر یک از موارد فوق فقط مجازات اشد قابل اجراء است و اگر مجازات اشد به یکی از علل قانونی تقلیل یابد یا تبدیل یا غیرقابل اجراء شود، مجازات اشد بعدی اجرا می‌شود. در هر مورد که مجازات فاقد حداقل و حداکثر باشد، اگر جرائم ارتکابی بیش از سه جرم نباشد تا یک‌چهارم و اگر جرائم ارتکابی بیش از سه جرم باشد تا نصف مجازات مقرر قانونی به اصل آن اضافه می‌شود”.

مادر بهاره هدایت می گوید که براساس قانون، بهاره باید بعد از ۵ سال از زندان آزاد می شد. همسر و وکیل او هم بیش از یکسال پی گیری ودوندگی کردند اما آنها را از این طرف به آن طرف و از این دادگاه به فلان دادگاه فرستادند و همچنان بهار را علیرغم تصریح قانون در زندان نگاه داشته اند.

محبوبه جوادی می گوید که دخترش در اعتراض به وضعیت پرونده اش دست به اعتصاب غذا خواهر زد: بهاره دو هفته پیش به مقامات زندان و مسولان قضایی رسما نامه نوشته و یک فرصت چند هفته ای در نظر گرفته که رسیدگی کنند وگرنه علیرغم میل باطنی اش مجبور است به تنها ابزاری که برای اعلام اعتراض دارد متوسل شود. او اعلام کرده که اعتصاب غذا خواهد کرد. این خیلی دردآور است که بچه من در زندان با دست خالی ناچار شود برای اینکه به پرونده اش رسیدگی کنند دست به اعتصاب غذا بزند. تنها برای اینکه بخواهد براساس قانون خودشان به پرونده او رسیدگی کنند و قانون خودشان را اجرا کنند.

مادر بهاره هدایت می افزاید: ۶ سال از جوانی و زندگی اش را گرفته اند، حالا دیگر چه می خواهند، می خواهند بهاره هدایت را بکشند، می خواهند جنازه او را دست ما بدهند، من با شناختی که از روحیات دخترم دارم خوب می دانم که اگر تصمیمی بگیرد تا آخرش می ایستد و جان و سلامتی اش به خطر می افتد. شوهرش را تهدید کرده اند که بازداشت اش می کنند خدابخشی رفته زندان و رسما به بهاره گفته تا بهاره هدایت نمیرد آزادت نمی کنیم. او را بارها تهدید کرده اند که همسرت را بازداشت می کنیم. این فشار روانی بسیار بالایی است که به بهار تحمیل می کنند. دختر من الان کاملا غیرقانونی در زندان است و هر اتفاقی برای او بیفتد مسئولیت آن با قوه قضائیه و حکومت است.

خانم جوادی با اشاره به پی گیری های صورت گرفته از سوی همسر و وکیل بهاره هدایت توضیح می دهد: آقای نصیری پور، قاضی اجرای احکام در زندان رسما به بهاره گفته که از نظر قانونی و با توجه به ماده ۱۳۴ حکم اش تمام شده و باید آزاد شوید. او گفته که می توانید از نظر قانونی شکایت کنید. ولی ما از کی به کی و کجا شکایت ببریم، الان چند ماه است هرکجا همسرو وکیل بهاره می روند به آنها می گویند که ما نامه زده ایم اما می روند دادگاه و می شنوند که نامه نیامده یا نامه گم شده، آخر این چه وضعیتی است، کاملا مشخص است که دارند آزار می دهند، دارند اذیت می کنند،من می خواهم بدانم چرا، به من بگویند چرا، دختر من مگر چی گفته جز اینکه احمدی نژاد فاسد و دروغگوی بی لیاقت و متقلب است،  خب الان که همه خودشان دارند همین ها را می گویند. معاونان اش هم که چند متر آن طرف تر از بهاره توی زندان هستند به جرم فساد و اختلاس و دزدی.

او می افزاید: “بهاره در دولت اول احمدی نژاد هر سال بازداشت شد و زندان رفت یعنی ۴ بار بازداشت شد، کل دولت دوم او را هم که زندان بوده، حالا هم براساس قانون باید آزاد شود،اما دست از سر او بر نمی دارند.تمام این سالها در زندان سلامت و طراوت و جوانی دخترم را گرفتند، دو بار کبد و کلیه اش جراحی شد و الان هم او را مجبور می کنند با به خطر انداختن جان خودش با تنها راهی که مانده، دست به اعتراض بزند، چرا، می خواهند بهاره هدایت را بکشند، چرا، به من به عنوان یک مادر بگویند چرا می خواهند دخترم را بکشند، جنازه دخترم به چه دردشان می خورد و چرا نمی خواهند اعتراف کنند هرآنچه دختر من گفت و نوشت عینا اتفاق افتاد و حالا خود همان حرف ها را می زنند بدون اینکه به روی شان بیاورند، بهاره را به خاطر همین حرف ها که الان خود می زنند سالهاست زندانی کرده اند”.

مادر بهاره هدایت سپس تاکید می کند از خرداد ماه هر روز زندانی که دخترش می کشد غیرقانونی است: “تمام طول سال گذشته تنها ۲ یا ۳ بار به او ملاقات حضوری دادند، هم پدرش هم من مریض هستیم و نمی توانیم حتی برای ملاقات برویم، پدرش هفته ای ۳ بار دیالیز می شود و نمی تواند ملاقات برود، من هم مدتی است پایم شکسته و نمی توانم بروم و در حسرت شنیدن صدای دخترم هستم که نمی گذارند حتی یک تلفن کوتاه بزند. کجای قانون می گوید زندانی حق تلفن ندارد، قانون رسما درباره تلفن و مرخصی و ملاقات حضوری و غیره، حقوقی برای زندانی در نظر گرفته و اجرا نمی کنند، رسما پا گذاشته اند روی قانون و عین خیال شان هم نیست. این همه سال حکم ظالمانه و همه نوع فشارها را تحمل کردیم، ولی اینکه قانون خودشان را هم اجرا نمی کنند دیگر قابل تحمل نیست. قانون می گوید از خرداد ماه بهاره به صورت غیرقانونی زندان است و باید آزاد شود”.

بهاره هدایت به اتهام تبانی و اقدام علیه امنیت ملی به ۵ سال، به اتهام توهین به رهبری به ۲ سال، به اتهام توهین به رئیس جمهور به ۶ ماه و به اتهام تبلیغ علیه نظام به ۶ ماه زندان و در مجموع ۸ سال زندان تعزیری محکوم شده است او ۲ سال حبس تعلیقی هم از سال ۸۵ دارد که به دلیل شرکت در تجمع اعتراضی زنان در ۲۲ خرداد همان سال برای او صادر شده بود.

امین احمدیان، فعال دانشجویی و همسر بهاره هدایت پیش از این به روز گفته بود: قبل از عید برای مرخصی که درخواست داده بودیم رابط اطلاعات با بند نسوان و زندانیان سیاسی یعنی آقای عباسی و آقای خدابخش به اتفاق هم رفته بودند به بند و با درخواست مرخصی که پی گیری شده بود از سوی بهار، مخالفت شده بود، آقای خدابخشی گفته بود:بهاره هدایت که به زندان وارد شده باید بمیرد و تمام شود تا بشود تجدیدنظری روی حکم یا مرخصی اش کرد. این نظر آنها اصلا تامین نمی شود. حداقل تجربه به من یکی نشان داده که این آرزوی آنها محقق نمی شود و پیشنهاد من به آنها این است که به فکر کارهای شدنی تر و معقول تری باشند تا اینکه یک فعال دانشجویی را زندان کنند و منتظر مرگ شخصیت اش باشند.bahareh hedayat