نرگس محمدی در حالت نیمه بیهوشی به زندان بازگردانده شد

نرگس محمدی در حالت نیمه بیهوشی به زندان بازگردانده شد
يکشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۴۰۲ اوت ۲۰۱۵

رادیو پارس   _

narges_mohammadi2.jpg
خانواده نرگس محمدی، روز یکشنبه 11 مرداد ماه 1394 پس از مراجعه به زندان اوین برای انجام ملاقات هفتگی، متوجه شدند که این فعال مدنی دو ساعت قبل از انجام این ملاقات، از بیمارستان به زندان آورده شده است.
به گزارش سایت کانون مدافعان حقوق بشر، نرگس محمدی در ساعت‌های پایانی روز شنبه پس از آن‌که به مدت هشت ساعت دچار فلج عضلانی می‌شود به بیمارستان طالقانی تهران منتقل شده و تحت مراقبت‌های پزشکی قرار می‌گیرد. اما پزشکان بیمارستان طالقانی پس از انجام معاینه‌های اولیه اعلام می‌کنند که خانم محمدی باید تحت نظر پزشک متخصص قرار گیرد.
با وجود این نظر، مقام‌های مسئول در قوه قضاییه، خانم محمدی را با وجود تأکیدهای پزشکان مبنی بر معاینه این مدافع حقوق بشر توسط پزشک متخصص، دو ساعت قبل از انجام ملاقات هفتگی به زندان اوین منتقل می‌کنند.
این در حالی است که خانم محمدی در ملاقات امروزش با خانواده از هوشیاری کافی برخوردار نبوده است.
خانم محمدی، نائب رییس کانون مدافعان حقوق بشر به بیماری‌های آمبولی ریه و فلج عضلانی مبتلا است که مقام‌های مسئول در نهادهای امنیتی و قوه قضاییه در جریان بیماری او هستند.
براساس نظر پزشک‌های متخصص، دو بیماری آمبولی ریه و فلج عضلانی درشرایطی که مورد رسیدگی قرار نگیرند و داروهای مناسب تجویز نشوند، می توانند جان بیمار را به خطر بیاندازند.
خانواده خانم محمدی هفته گذشته و در پی تشدید بیماری این فعال مدنی زندانی، با موافقت دادستانی تهران برای روز سه‌شنبه، ششم مرداد ماه 1394 از پزشک متخصص مغز و اعصاب وقت می‌گیرند که بنا بر دلایل نامشخص، مقام‌های مسئول در قوه قضاییه از اعزام خانم محمدی به نزد پزشک متخصص امتناع می‌کنند.
این در حالی است که پزشک‌های متخصص در خصوص دو بیماری آمبولی ریه و فلج عضلانی معتقد هستند که این بیماری‌ها در فضای زندان تشدید شده و در نهایت در پی بی‌توجهی می‌تواند به معلول شدن بیمار بیانجامد.
تقی رحمانی، همسر نرگس محمدی در پی انتشار این خبر اعلام کرد که بی‌توجی به درمان همسرش و همچنین آزاد نکردن او براساس قوانین موجود را نمی توان سهل‌انگاری یا ندانم‌کاری قلمداد کرد.
او می‌گوید که مقام‌های مسئول در نهادهای امنیتی و قوه قضاییه، پرونده بیماری همسرش را به شکل انحصاری در اختیار داشته و می‌دانند که بیماری او در چه شرایطی تشدید و خطرناک می‌شود.
این درحالی است که مقام‌های مسئول در سال 1391 و زمانی‌که خانم محمدی در زندان بود، براساس نظر پزشکان متخصص و همچنین پزشکی قانونی مبنی براین‌که فضای زندان، خانم محمدی را برای فلج عضلانی مستعد می کند، با آزادی او برای ادامه درمان موافقت کردند. اما خانم محمدی پس از مدتی با وجود ناتمام ماندن مراحل درمان، بار دیگر در در سال 1394و با حکم دادستانی تهران بازداشت شد.

 

باد که بکاری، طوفان درو می کنی

reza amiri

» محمدتقی کروبی

taghi-karoubi-saham-newsوقتی اقای احمدی نژاد با ادبیاتی کوچه بازاری سازمان های بین المللی و قطعنامه های الزام آور شورای امنیت ملل متحد را به سخره گرفت، اقلیتی قدرتمند اما ذی نفوذ بنام “انقلابی گری” برای او سوت و کف زدند و کشور را در تمامی ابعاد گرفتار کردند. گذر زمان ثابت کرد که ویرانگر و غارتگر بودند، نه انقلابی بودند و نه درد انقلاب داشتند، سیاست شان تزویر و دروغ و نفاق بود که پرده برون افتاد و آنچه پنهان بود، هویدا شد. اگر آن روز تنش و رودرویی ایران با جامعه بین الملل هدف شان بود که در دقیقه نود به فضل خدا و همت مردم به خیر گذشت، امروز با ورود بازیگران جدید، محور برنامه شان پاشیدن بذر تنفر میان شیعه و سنی به هدف رودرویی هموطنان در نزاع های عقیدتی ست.

درخت و برگ برآید ز خاک این گوید
که خواجه هر چه بکاری تو را همان روید

بارها هم شنیده ایم و هم دیده ایم، باد که بکاری ، طوفان درو می کنی، نمونه برجسته آن وضعیت منطقه و همسایگان مان است. کیست که نداند تخریب نمازخانه اهل سنت در تهران جز کینه و نفرت دستاورد دیگری ندارد. اگر تا دیروز خجل بودیم که حکومت مدعی شریعت و پاسدار مکتب اهل بیت (ع) تاکنون اجازه ساختن یک مسجد به برادران و خواهران خود نداده، امروز سرافکنده ایم که نمازخانه شان را در پایتخت نظام اسلامی تخریب کرده ایم.
در سرزمینی که آن را سرزمین کفر خواندند و می خوانند، مسلمانان اعم از شیعه و سنی در کنار پیروان دیگر ادیان، مساجد و یا مراکز اسلامی متعدد خود را دارند و در سایه نعمت آزادی، دیانت و باورهای خود را می آزمایند. چرا در بلاد اسلامی چنین نباشد.
مولوی عبدالحمید، عالم برجسته اهل سنت ایران دیروز به رهبری و رئیس جمهور نامه هایی نوشت و به تخریب نمازخانه پونک اعتراض کرد. او به درستی نوشت”در شرایطی که افراط‌گرایی، تکفیر، تفرقه و خشونت در دنیا موج می‌زند و جهان اسلام نیازمند آرامش و سعه‌صدر است، برادران و خواهران اهل سنت چنین انتظاری نداشتند. این نوع برخوردها به دشمنان اسلام، عوامل خشونت‌طلب و افراط‌گرا فرصت می‌دهد تا به اختلافات دامن بزنند و مردم شریف و همیشه درصحنه اهل سنت را مأیوس کنند.”
بهانه های واهی را کنار بگذاریم و این حرکت مشکوک را محکوم کنیم، برماست که از حقوق اولیه برادران و خواهران اهل سنت دفاع کنیم و از مقامات ارشد کشور بخواهیم که با تدبیر خود تبعیض موجود را مرتفع کنند.

شکایت عوامل “رستاخیز” از وزارت ارشاد

رادیو پارس    ـ احمدرضا درویش کارگردان “رستاخیز” در آخرین تلاش برای اکران مجدد فیلمش دعوا را به قضاوت مراجع قضایی کشانده است و نسبت به برخورد سازمان سینمایی با “رستاخیز” به دیوان عدالت اداری شکایت کرده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از شبکه خبر، “رستاخیز” فیلمی به کارگردانی احمدرضا درویش است که می‌خواست وارد صحرای کربلا شود تا وقایع عاشورا را تصویر کند و برای اولین بار چهره بازیگران نقش حضرت ابوالفضل العباس و تعداد دیگری از اهل بیت امام‌حسین را نمایش دهد.

احمدرضا درویش گفت: “فیلم را بنا به نظر مراجع و علما ۴۰ دقیقه کوتاه و عمده انتقاداتی که به فیلم وارد شده را اصلاح کرده‌ است، درویش همچنین اذعان داشت که از تدوین جدید فیلمش راضی است”.

لازم به ذکر می باشد، اکران فیلم “رستاخیز” به کارگردانی احمد درویش به دلیل اعتراضات تندروها برخی شخصیت های مذهبی لغو شد.

این فیلم که با هزینه ای نسبتا زیاد و با مجوز وزارت ارشاد ساخته شد و مجوز اکران نیز گرفت، به دلیل نشان دادن چهره بازیگر نقش “حضرت عباس” مورد اعتراض واقع شده است.

film rastakhiz

کوروش زعیم به یک سال حبس محکوم شد

reza amiri

   رادیو پارس   – کورش زعیم عضو شورای مرکزی جبهه ملی از سوی قاضی صلواتی به یک سال حبس تعزیری محکوم شد.

رادیو پارس  -، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی امروز شنبه یازدهم مرداد ماه حکم بدوی یک سال حبس تعزیری آقای زعیم را به وی و وکیل ابلاغ کرد.

جلسه محاکمه این نویسنده و پژوهشگر ۱۳ تیرماه به اتهام تبلیغ علیه نظام در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب برگزار شده بود.

عضو شورای مرکزی و هیئت اجرائیه جبهه ملی در گفتگوی کوتاهی با گزارشگر هرانا ضمن تأیید این خبر گفت: “گناه و اتهام من تبلیغ علیه نظام عنوان شده است و اغلب مصداق هایی هم که برای اتهامات ذکر شده است طرح هایی بوده که ارائه کرده بودم مثل طرح “بزرگداشت سرباز ایرانی”  و طرح “پشتیبانی از کارگران ایرانی” و همین طرح ها به عنوان گناهان کبیره من تشخیص داده شده.”

کوروش زعیم نویسنده، مترجم و از شوراى مرکزى و هیئت اجرایى جبهه ملى، پیش از این نیز سابقه بازداشت و احضارهای مکرر به مراجع قضایى را داشته است.

پیش از این شعبهٔ ۱۴ دادگاه انقلاب اسلامی تهران، به ریاست قاضی ماشاءالله احمدزاده، کورش زعیم را به دلیل «اقدام علیه امنیت ملی، فعالیت تبلیغی علیه نظام و تجمیع پرونده‌های دستگیری و زندان در سال‌های ۱۳۶۱، ۱۳۸۵، ۱۳۸۸ و ۱۳۸۹ در فروردین ماه ۱۳۹۱، به سه سال حبس تعلیقی و پنج سال محرومیت از فعالیت‌های سیاسی و رسانه‌ای محکوم کرد که «نظر به کهولت سن متهم» این حبس به مدت پنج سال تعلیق شده‌است

از این نویسنده و پژوهشگر آثار متعددی در زمینه‌های علمی مثل “خود آموز ساختمان”، “کتابدستی ریاضییات”، “راهبرد زنده مانی”، “زیست انرژی”و تاریخی از جمله “بزرگان کاشان”، “امپراتوری شوروی به کجا می رود؟” و “تاریخچه جبهه ملی از پیدایش تا کودتای ۲۸ مرداد”+, انتشار یافته‌است. چندین اثر ادبی نیز از جمله “آزادی و مسئولیت روشنفکران “نوشته کارل پوپر توسط او ترجمه شده‌است. کورش زعیمی با تاسیس کانون اندیشه و سخن و با پژوهش در زمینه‌های اقتصادی، کشاورزی و صنعتی به عنوان یک پژوهشگر نیز فعالیت کرده‌است.

kourosh-zaeim

مرتضوی: شکایت روح‌الامینی فاقد اعتبار است

reza amiri

     رادیو پارس  ـ متهم پرونده تامین اجتماعی و کهریزک گفت که شکایت جدید آقای روح‌الامینی که بیش از ۸ بار در دادگاه به آن رسیدگی شده و قرار منع پیگرد صادر گردیده اساسا فاقد اعتبار بوده و حکم امر مختومه دارد.

رادیو پارس    _ به نقل از ایلنا، سعید مرتضوی متهم پرونده تامین اجتماعی و کهریزک پس از برگزاری جلسه رسیدگی به اتهامات این پرونده‌ها با حضور در جمع خبرنگاران گفت: “در جلسه امروز به دو مورد رسیدگی شد و من کلیاتی که افشای اطلاعات غیرعلنی محسوب نمی‌شود را مطرح می‌کنم”.

وی افزود: “یکی از این دو مورد شکایت سازمان تامین اجتماعی بود که با توجه به اینکه در شکایت این سازمان مسائل مختلفی مطرح شد، لازم بود آقای ربیعی وزیر کار و رفاه و امور اجتماعی و همچنین جناب آقای نوربخش رییس سازمان تامین اجتماعی در جلسه حاضر شوند و به ابهامات مربوط به شکایت خود پاسخ دهند”.

مرتضوی ادامه داد: “شکایات سازمان تامین اجتماعی این بود که بنده از مصوبه رییس مجلس شورای اسلامی و رای دیوان عدالت اداری در خصوص تبدیل سازمان به صندوق و بالعکس استنکاف کردم اما من نیز دلایلی ارائه کردم مبنی بر اینکه استنکافی از سوی من صورت نداده بلکه این وزیر کار، ورفاه و امور اجتماعی فعلی و رییس سازمان تامین اجتماعی کنونی هستند که استنکاف کردند”.

سعید مرتضوی ادامه داد: “با توجه به این مطالب، دادگاه آقایان ربیعی و نوربخش را احضار کرد که آنها با عدم حضور خود در دادگاه ، صرفا نماینده خود را فرستادند در حالی که بنا بر قانون ۳۲۶ آیین دادرسی کیفری جدید اگر دادگاه کسی را به عنوان گواه یا شاهد برای حضور در جلسه احضار کند، آنان می‌بایست  شخصا حضور داشته باشند”.

دادستان پیشین تهران یادآور شد: “آنها که زمانی علیه ما شکایت کردند و با شایعه‌پراکنی در رسانه‌ها به تخریب پرداختند، امروز که زمان رسیدگی  فرارسیده به بهانه‌هایی از حضور در دادگاه سر باز می‌زنند”.

مرتضوی تصریح کرد: “موضوعات دیگری نیز که از سوی وزارت کار ، رفاه و امور اجتماعی و سازمان تامین اجتماعی مطرح شده بود که مغایر با اسناد و مدارک ارائه شده بود و بنده لایحه‌ای را در خصوص لزوم ارائه توضیحاتی از سوی آقای نوربخش و ربیعی تا فردا به دادگاه ارائه خواهم داد و این که جلسه بعدی دادگاه در چه زمانی برگزار شود، نیز به نظر قاضی پرونده بستگی دارد و تا فردا مشخص خواهد شد”.

مرتضوی همچنین با اشاره به پرونده کهریزک افزود: “شکایت جدید آقای روح‌الامینی که بیش از ۸ بار در دادگاه به آن رسیدگی شده و قرار منع پیگرد صادر گردیده اساسا فاقد اعتبار بوده و حکم امر مختومه دارد”.

متهم پرونده کهریزک ادامه داد: “آقای روح‌الامینی به مصاحبه‌های سردار احمدی‌مقدم اسناد کرده‌اند و بنده نیز در دادگاه بنا به همین مصاحبه‌ها که در آن آمده هیچ کدام از کشته‌شدگان در کهریزک و بویژه آقای محسن روح‌الامینی در بازداشتگاه کتک نخورده‌اند بلکه در محل درگیری‌ها مورد ضرب و شتم واقع شده‌اند، از خود در دادگاه دفاع نموده‌ام”.

وی افزود: “این افراد در اغتشاشات خیابانی شرکت کرده بودند و با پلیس درگیر شده‌اند و پلیس آن‌ها را دستگیر نموده و من هیچ دخالتی در دستگیری این افراد نداشتم”.

مرتضوی خاطرنشان کرد: “سازمان پزشکی قانونی اعلام کرده که هیچ کدام از کشته‌شدگان و به ویژه آقای روح‌الامینی در بازداشتگاه کهریزک زخمی نشده و زخم‌ها و جراحات آنها مربوط به زمان بازداشت در کهریزک نیست، بلکه این جراحات به پیش از اعزام آنها به کهریزک مربوط می‌شود”.

وی با بیان اینکه یکی از استنادات دادسرا گزارش سازمان پزشک قانونی است، خاطرنشان کرد: “من این گزارش را ارائه کردم که در آن تاکید شده بود زخم‌ها مربوط به اغتشاشات پیش از ۱۸ تیرماه است”.

مرتضوی در پایان مدعی شد : “هم من به عنوان کسی که با این فتنه مبارزه کرده است و هم آقای روح‌الامینی خسارت بسیاری پرداخت کرده‌ایم که البته خسارات وارده به آقای روح‌الامینی به مراتب سنگین‌تر است. اما من هم در شش سال اخیر در عذاب بوده‌ام و این درحالی است که مقصران اصلی که پشت صحنه بودند، پاسخگو نیستند”.

فقر کدام بخش مغز کودکان را بیشتر تخریب می‌کند؟

      reza amiri

محققان دریافتند فقر در کنار آسیب‌های روزانه‌ای که به کودکان وارد می‌کند، به طور ویژه‌ای می‌تواند آسیب‌های زیادی به مغز کودکان وارد آورده و در تغییر ساختار مغزی کودکان مؤثر باشد.

رادیو پارس _ به گزارش سرویس پژوهشی ایسنا منطقه خوزستان، فقر پدیده‌ای است که اثرات طولانی‌مدت جبران‌ناپذیری بر تکوین مغز کودکان دارد؛ این پدیده شوم همچنین سلامت روانی و عاطفی را در افراد فقیر تحت تاثیر قرار می‌دهد.

محققان دریافتند کودکانی که در فقر زندگی می‌کنند، در ساختار مغزی خود دچار تغییراتی می‌شوند که سبب ابتلای این کودکان به افسردگی، مشکلات یادگیری و محدودیت در برخورد با مشکلات می‌شود.

اما چه قسمتی از مغز کودکان بیشتر از فقر تأثیر می‌پذیرد؟ به عقیده محققان هیپوکامپ (ناحیه‌ای از مغز که مسؤول یادگیری و احساس است) به‌ شدت از فقر و رنج‌هایی که مادر و کودک در زندگی متحمل می‌شوند، تأثیر می‌پذیرد.

از سوی دیگر به‌ گفته محققان عدم تغذیه درست مادر در دوران بارداری در شکل‌گیری ساختار مغز کودکان تاثیر بسزایی دارد که دولت می‌تواند با در اختیار قرار دادن مواد اولیه تغذیه و آموزش تغذیه مناسب در دوران بارداری به مادرانی که زیر خط فقر زندگی می‌کنند تا حد زیادی از مشکلات مغزی آینده کودکان بکاهد.

محققان معتقدند دولت باید در هنگام بارداری و یا دوران نوزادی کودکان فقیر برای تغذیه صحیح کودکان مداخله کند و اولویت اساسی بهداشت خود را در این راستا قرار دهد.

نتایج این تحقیقات که توسط محققان دانشگاه ویسکانسین انجام شده، در مجله JAMA Pediatrics به چاپ رسیده‌ است.

Siamack Elyasis Foto.

نقض حقوق بشر در زندان‌های ایران؛ اعتصاب غذای ۵۰۰ زندانی

reza amiri

zendan-saham-newsزندانیان جرایم عادی که بیش از ۵۰۰ نفر بودند و به تازگی به فاز چهار زندان مرکزی تهران بزرگ (فشافویه) منتقل شدند، از شب گذشته دست به اعتصاب غذای گروهی و اعتراض جمعی زدند.

رادیو پارس _    -بنا به گزارش ارسالی به «سحام»، اطلاعات رسیده حاکی از آن است که در ابتدا یک زندانی جرایم عادی به نام «عباس آهو نبر» دست به اعتصاب زد و موهای سر وی توسط گارد زندان تراشیده شد و پس از آن مورد ضرب و شتم قرار گرفت. پس از آن تعداد ۵۰۰ زندانی در پی نارضایتی‌های موجود دست به اعتصاب غذا زدند.

اعتراض این زندانیان به دلایل مختلفی از جمله هواخوری اجباری و بدون سایه از ساعت ۹ صبح تا ۱۳ ظهر، وضعیت بهداشتی اسفبار در دستشویی‌های فاقد شیلنگ و آفتابه، قطع مکرر گاز و آب و عدم استفاده از کولر در گرما، عدم رسیدگی پزشکی و درمانی به خصوص به بیماران خاص، سرکوب اعتراضات با فشار به وسیله گارد ویژه زندان صورت گرفته است.

هم‌چنین کمبود تخت برای زندانیان محبوس در زندان مرکزی تهران(برای ۵۴۲ نفری که در آن‌جا محبوس هستند، فقط ۲۴۰ تخت وجود دارد و بقیه در کنار دستشویی‌ها و داخل راهروها استراحت می‌کنند) باعث ایجاد نارضایتی‌های جدی در این زندان شده است.

به نظر می‌رسد انتقال زندانیان عادی از زندان اوین به زندان فشافویه، آغاز تخلیه زندان اوین در جهت اجرای طرح «تجاری سازی» این محوطه عظیم و مرغوب است؛ پیش از این شنیده می‌شد که قرار است با مشارکت یک تاجر عرب اماراتی بزرگترین مرکز تجاری تهران در زمین مجموعه زندان اوین احداث گردد.

بر اساس برخی شنیده‌ها، با منتقل شدن زندانیان مرد جرایم عادی به زندان مرکزی تهران، کلیه زندانیان سیاسی مرد مستقر در زندان اوین، از این پس در زندان رجایی‌شهر اسکان داده خواهند شد و زندانیان زن سیاسی نیز به زندان زنان واقع در قرچک ورامین منتقل می‌گردند.

گفتنی‌است پس از انتقال زندانیان زن جرایم عادی از اوین به قرچک ورامین، مسئولین زندان زنان ورامین، درحال آماده سازی سوله‌ای در این زندان برای زندانیان زن سیاسی هستند. این در حالی است که شرایط زندان‌های قرچک و رجایی‌شهر برای زندانیان عادی نیز استاندارد حداقلی برخوردار نیست، چه رسد برای نگهداری زندانیان سیاسی!

خبرگزاری میزان٬‌وابسته به قوه قضائیه از قول یک منبع آگاه از تایید حکم اعدام محمد علی طاهری خبر داده و گفته: این حکم به وکیل وی ابلاغ شده است.

Mohammadali-Taheri-saham-news
پیش تر خبرگزاری نیمه رسمی تسنیم وابسته به سپاه پاسداران، به نقل از محمود علیزاده طباطبایی وکیل مدافع محمدعلی طاهری خبر داده بود که «حکم دادگاه محمدعلی طاهری صادر، اما هنوز ابلاغ نشده است.»

علیزاده طباطبایی اعلام کرده بود که «تمام کارهای طاهری با مجوز انجام شده بود و هیچ دلیلی در پرونده وجود نداشت، اما خبردار شدم حکم اعدام دادند ولی هنوز ابلاغ نشده است.»

همچنین چند ماه پیش سحام٬ از اعمال «فشار سپاه پاسداران بر چند تن از مراجع تقلید برای صدور حکم افساد فی‌الارض محمدعلی طاهری خبر داده بود.»

خبرگزاری فارس نزدیک به سپاه پاسداران اسفندماه سال گذشته خبر داد که «سه تن از مراجع تقلید طی استفتائاتی که از سوی دستگاه قضا صورت گرفته است، حکم ارتداد طاهری را صادر کرده‌اند.»

بر اساس اخباری که برخی منابع خبری در اختیار «سحام» قرار گرفته بود، آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی یکی از مراجع تقلیدی است که حکم شرعی «افساد فی الارض» بنیان‌گذار عرفان حلقه را در اختیار دادگاه قرار داده است.

تاکنون تجمعات زیادی در برابر زندان اوین و دادگاه انقلاب توسط دوست‌داران محمدعلی طاهری برگزار شده که با هجوم نیروهای امنیتی مواجه شده است. همچنین تجمعات زیادی در کشورهای اروپایی و آمریکایی در اعتراض به نگهداری آقای طاهری در زندان انجام شده است.

چندی پیش نیز ۱۲ نفر از مدیران عرفان حلقه، در مجموع به ۲۴ سال زندان و پرداخت ۱۰۰ میلیون تومان جریمه به‌دلیل تحصیل مال نامشروع محکوم شدند. ۲۳ خردادماه ۱۳۹۴ نیز حکم سنگین ۷ نفر از اعضای عرفان حلقه توسط دادگاه تجدیدنظر مورد تایید قرار گرفت.

در ابتدا آقای طاهری پیش‌تر به ۵ سال حبس محکوم شده بود.

هم‌چنین سازمان عفو بین‌الملل درباره خطر اعدام طاهری هشدار داده است. این سازمان محمدعلی طاهری را زندانی عقیدتی دانسته بود که به طور صلح‌آمیز از حق بیان خود بهره گرفته است. به گفته این سازمان، قوانین بین‌المللی، مجازات اعدام را تنها در مورد «جنایت‌های بسیار جدی» مثل قتل عمد، مجاز می‌داند.

محمدعلی طاهری در سال ۱۳۸۹ توسط ماموران اطلاعات سپاه پاسداران و به اتهام اقدام علیه امنیت کشور دستگیر و پس از ۶۷ روز بازجویی در بند ۲ الف (متعلق به سپاه) زندان اوین به قید وثیقه آزاد شد. وی اوایل سال ۱۳۹۰ مجددا به اتهام «ارتداد، محاربه، توهین به مقدسات، فساد فی الارض و سب النبی» دستگیر و زندانی شد.

دادگاه انقلاب پیش از این آقای طاهری را به‌ اتهام «توهین به مقدسات، مداخله غیرقانونی در امور پزشکی و درمان بیماران، ارتکاب فعل حرام و رابطه نامشروع، استفاده غیرمجاز از عناوین علمی (دکتر و مهندس)، ضاله بودن کتب و آثار» به ۵ سال حبس، ۹۰۰ میلیون تومان جزای نقدی و ۷۴ ضربه شلاق محکوم کرده بود.

محمدعلی طاهری مؤسسه آموزشی و فرهنگی «عرفان حلقه» را حدود ۹ سال پیش به طور قانونی در تهران تاسیس کرد تا دریافته‌ها و آموزش‌های خود در زمینه فرادرمانگری و روش درمانی سایمنتولوژی را با علاقمندان در میان بگذارد. نام او تا پیش از دستگیری‌اش به عنوان معلم «طب جایگزین» و روش درمانی از «طرق فرا زمینی و ارتباط با عوالم و عرفان کیهانی» شناخته شده بود.

محمدعلی طاهری سال گذشته از طریق افرادی، دست‌نوشته های خود را در اختیار سحام قرار داده بود. در این دست‌نوشته‌ها که خطاب به احمد شهید گزارش‌گر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران بود، آقای طاهری به شرایط سخت خود در زندان و شکنجه‌های طاقت فرسا برای اخذ اعترافات و فشار به خانواده‌اش خبر داده بود.

اوایل خرداد ۱۳۹۴ آیت‌الله بیات زنجانی از مراجع عظام تقلید غیرحکومتی، حکم فساد فی الارض محمدعلی طاهری را غیرشرعی دانسته بود.

هم چنین اوایل خردادماه ۱۳۹۴ نیز جمعی از علما و صاحب‌نظران برجسته فقه و حقوق، در رد اتهام افساد فی الارض محمدعلی طاهری نظراتی را صادر کردند.

عماد‌الدین باقی، دکتر علی رعیتی پژوهشگر علوم دینی، دکتر سید منصور میرسعیدی، و آیات سیدمحمدعلی ایازی، سیدحسین موسوی تبریزی، محمدصادق کاملان و حاج شیخ احمد منتظری در نظراتی، افساد فی‌الارض محمد علی طاهری را از نظر شرعی رد کردند.

حکم اعدام سالار شادی‌زادی که در ۱۵ سالگی بازداشت شد، ساعت ۵ صبح روز شنبه به اجرا درمیآید.

reza amiri


Salar-Shadizadeh-295x300

رادیو پارس      _سازمان حقوق بشر ایران، ۹ مرداد ماه ۱۳۹۴: طبق گزارش‌هایی که به سازمان حقوق بشر ایران رسیده است مسئولان به برادر سالار شادی‌زادیاطلاع داده‌اند که به همراه خانواده خود برای ساعت ۵ صبح، در محوطه زندان لاکان رشت برای شرکت در مراسم اعدام حاضر باشند.

سازمان حقوق بشر ایران بار دیگر از جامعه جهانی و جامعه مدنی و فعالین داخل کشور می‌خواهد تا هرچه در توان دارند برای جلوگیری از اعدام سالار به‌کار گیرند.

پیش‌تر سازمان عفو بین الملل طی دو بیانیه جداگانه از مسئولان ایرانی خواسته بود تا اجرای حکم سالار شادی‌زادی را متوقف کنند.

همچنین دولت نروژ و کمیسر حقوق بشر دولت آلمان با صدور بیانیه هایجداگانه خواهان لغو حکم اعدام سالار شادی‌زادی شده بودند.

سالار شادی‌زادی در بهمن ماه سال ۱۳۸۵ زمانی که تنها ۱۵ سال سن داشت مرتکب قتل شده و حکم وی قرار است ساعت ۵ صبح روز ۱۰مرداد ماه به مورد اجرا درآید.

این اتفاق درحالی میافتد که دولت ایران از امضاء کنندگان میثاق بین‌المللی حقوق شهروندی و سیاسی بوده و طبق آن مجرمینی که هنگام بازداشت زیر ۱۸سال سن دارند به هیچ وجه نباید اعدام شوند.

سالار شادی‌زادی یک بار نیز در

معلم مازاد حقوق معلم و کارگر

reza amiri

 

از آنجایی که تیم وزیر آموزش و پرورش برای تغییر معیشت معلمان خیلی عجله دارند و ممکن است از هول حلیم در دیگ بیفتند و از آنجایی که چاره ای هم جز کاهش نیرو ندارند پیشنهاد می گردد وزیر محترم و اتاق فکر ایشان به مطلب زیر توجه نمایند.

در ابتدا یک سوالی ذهن مرا مشغول کرده است که ناشی از توهم اینجانب است و نیازی به پاسخ ندارد و آن اینکه مگر آموزش و پرورش، معلم و نیرو هم دارد ؟ اصلا همچین چیزی داریم؟ مگه میشه؟ من تا حالا فکر می کردم آموزش و پرورش خودرو است خودش از زیر بته درآمده و خودش رشد می کند، حالا اینکه وزیر اذعان دارد که آموزش و پرورش معلم دارد برای من و امثال من جای تعجب دارد!

اصلا جناب وزیر! چرا به جای حذف 300 هزار نفر معادله را برعکس نمی کنید؟ به نظر شما اگر 750 هزار نفر حذف شوند بهتر نیست؟ من مطمئنم اگر معادله برعکس شود آن 300 هزار نفر باقی مانده خیلی خیلی وضع معیشتشان بهتر از آن پیشنهاد شما می شود.

در ضمن با اجرای پیشنهاد بنده و حذف شغل دوم معلمان هم 750 هزار فرصت شغلی ایجاد می شود، هم آن 300 هزار معلمی که درآموزش و پرورش می مانند، نجات پیدا می کنند و هم آن 750 هزار معلمی که از آموزش و پرورش رفته اند جزو نجات یافتگان خواهند بود.

به هر روی جناب وزیر اینکه شما فرموده اید چاره ای جز حذف 300 هزار معلم ندارید جای تامل دارد. واقعا چاره ای جز این ندارید؟ چرا به جای حذف، راه حل بهتر و ساده تری برای بهبود معیشت معلمان استفاده نمی کنید؟ اصلا مگر معیشت معلمان بد است که شما می خواهید برای نجات 750 هزار نفر 300 هزار معلم را حذف کنید؟ به قول حجت الاسلام دکتر رفیعی “معلمان در ازای این حقوق استخدام شدند”. خب کسی حق اعتراض ندارد که در ازای همین حقوق استخدام شدند. به جای حذف 300 هزار معلم، آموزش و پرورش را بدهید به امثال دکتر رفیعی اینها با همین بودجه و بدون کسری چنان چرخ آموزش و پرورش را می چرخانند که آب هم از آب تکان نخورد.

سزدم چو ابر بهمن که بر این چمن بگریم طرب آشیان بلبل ، بنگر که زاغ دارد

کانون معلمان در تبعید :

1- حکومت ناب اسلامی اجازه فعالیت آزاد به کانون های صنفی بدهد تا آنها در راستای قانونگرایی عضو
جدید گرفته و تعداد اعضای کانون صنفی معلمان ایران را به حد نصابی که دولت امیدواری احتیاج دارد
برسانند ، سپس همه اعضای کانون را اخراج و یا زندان نموده تا مسئله کسر بودجه و … حل شود .

2 – احمدی نژاد را وزیر آموزش و پرورش نموده و همه معاونینش را از زندان در آورده و دوباره با
حمایت مقام عظمای ولایت و بیت معظم له و مراجع عظام شروع به اختلاس کرده تا اینگونه وزارت
ضمن جبران کسری بودجه ، به دیگر وزارتخانه ها هم اعتبار صادر نماید .

3- موارد فوق حتما افاقه خواهد نمود ، البته اگر زبانمان لال آقایان مسئولین محترم توبه کرده بودند و همه از مسلمانی دست کشیده و آیین دیگری اختیار نموده و هر یک به رسم و دین اجدادی خود برگشته بودند
می توانید از خاندانی برای تمام فصول و بخصوص آقا مهدی استفاده نمایید تا با پورسانت های همه قراردادها ، به داد کسری بودجه آموزش و پرورش برسد البته با اجازه برادران دالتون ها ( لاریجانی ها)

( البته استاد شیرزاد عبدالهی فراموش نشود ، ایشان بعنوان کاتالیزور در هر سه مورد فوق قابل مصرف می باشد و فرقی هم نمی کند کدام مورد و با کی باشد )

کانون معلمان در تبعید
تلفن: 0016479510618
Moalem.D.T@Gmail.Com

„‎معلم مازاد
حقوق معلم و کارگر - علی بهشتی نیا
چندی پیش خبری خواندم از قول وزیر آموزش و پرورش مبنی بر کاهش 300 هزار نفری جمعیت معلمان. در این خبر وزیر محترم تنها چاره بهتر شدن وضعیت معیشت معلمان را رساندن جمعیت معلمان به 750 هزار نفر دانسته اند . با این روش حقوق و مزایای نداشته آن 300 هزار نفر به حقوق مزایای نداشته آن 750 هزار نفر اضافه می شود تا آن 750 هزار معلم خوشوقت، شاد و خرم، چست و چابک در کنار سایر اقشار مرفه جامعه زندگی کنند .
از آنجایی که تیم وزیر آموزش و پرورش برای تغییر معیشت معلمان خیلی عجله دارند و ممکن است از هول حلیم در دیگ بیفتند و از آنجایی که چاره ای هم جز کاهش نیرو ندارند پیشنهاد می گردد وزیر محترم و اتاق فکر ایشان به مطلب زیر توجه نمایند.
در ابتدا یک سوالی ذهن مرا مشغول کرده است که ناشی از توهم اینجانب است و نیازی به پاسخ ندارد و آن اینکه مگر آموزش و پرورش، معلم و نیرو هم دارد ؟ اصلا همچین چیزی داریم؟ مگه میشه؟ من تا حالا فکر می کردم آموزش و پرورش خودرو است خودش از زیر بته درآمده و خودش رشد می کند، حالا اینکه وزیر اذعان دارد که آموزش و پرورش معلم دارد برای من و امثال من جای تعجب دارد!
اصلا جناب وزیر! چرا به جای حذف 300 هزار نفر معادله را برعکس نمی کنید؟ به نظر شما اگر 750 هزار نفر حذف شوند بهتر نیست؟ من مطمئنم اگر معادله برعکس شود آن 300 هزار نفر باقی مانده خیلی خیلی وضع معیشتشان بهتر از آن پیشنهاد شما می شود.
در ضمن با اجرای پیشنهاد بنده و حذف شغل دوم معلمان هم 750 هزار فرصت شغلی ایجاد می شود، هم آن 300 هزار معلمی که درآموزش و پرورش می مانند، نجات پیدا می کنند و هم آن 750 هزار معلمی که از آموزش و پرورش رفته اند جزو نجات یافتگان خواهند بود.
به هر روی جناب وزیر اینکه شما فرموده اید چاره ای جز حذف 300 هزار معلم ندارید جای تامل دارد. واقعا چاره ای جز این ندارید؟ چرا به جای حذف، راه حل بهتر و ساده تری برای بهبود معیشت معلمان استفاده نمی کنید؟ اصلا مگر معیشت معلمان بد است که شما می خواهید برای نجات 750 هزار نفر 300 هزار معلم را حذف کنید؟ به قول حجت الاسلام دکتر رفیعی "معلمان در ازای این حقوق استخدام شدند". خب کسی حق اعتراض ندارد که در ازای همین حقوق استخدام شدند. به جای حذف 300 هزار معلم، آموزش و پرورش را بدهید به امثال دکتر رفیعی اینها با همین بودجه و بدون کسری چنان چرخ آموزش و پرورش را می چرخانند که آب هم از آب تکان نخورد.
سزدم چو ابر بهمن که بر این چمن بگریم طرب آشیان بلبل ، بنگر که زاغ دارد
کانون معلمان در تبعید :
1- حکومت ناب اسلامی اجازه فعالیت آزاد به کانون های صنفی بدهد تا آنها در راستای قانونگرایی عضو 
جدید گرفته و تعداد اعضای کانون صنفی معلمان ایران را به حد نصابی که دولت امیدواری احتیاج دارد
برسانند ، سپس همه اعضای کانون را اخراج و یا زندان نموده تا مسئله کسر بودجه و ... حل شود .
2 - احمدی نژاد را وزیر آموزش و پرورش نموده و همه معاونینش را از زندان در آورده و دوباره با 
حمایت مقام عظمای ولایت و بیت معظم له و مراجع عظام شروع به اختلاس کرده تا اینگونه وزارت 
ضمن جبران کسری بودجه ، به دیگر وزارتخانه ها هم اعتبار صادر نماید .
3- موارد فوق حتما افاقه خواهد نمود ، البته اگر زبانمان لال آقایان مسئولین محترم توبه کرده بودند و همه از مسلمانی دست کشیده و آیین دیگری اختیار نموده و هر یک به رسم و دین اجدادی خود برگشته بودند 
می توانید از خاندانی برای تمام فصول و بخصوص آقا مهدی استفاده نمایید تا با پورسانت های همه قراردادها ، به داد کسری بودجه آموزش و پرورش برسد البته با اجازه برادران دالتون ها ( لاریجانی ها)
( البته استاد شیرزاد عبدالهی فراموش نشود ، ایشان بعنوان کاتالیزور در هر سه مورد فوق قابل مصرف می باشد و فرقی هم نمی کند کدام مورد و با کی باشد )
کانون معلمان در تبعید 
تلفن: 0016479510618
Moalem.D.T@Gmail.Com‎“
„‎معلم مازاد
حقوق معلم و کارگر - علی بهشتی نیا
چندی پیش خبری خواندم از قول وزیر آموزش و پرورش مبنی بر کاهش 300 هزار نفری جمعیت معلمان. در این خبر وزیر محترم تنها چاره بهتر شدن وضعیت معیشت معلمان را رساندن جمعیت معلمان به 750 هزار نفر دانسته اند . با این روش حقوق و مزایای نداشته آن 300 هزار نفر به حقوق مزایای نداشته آن 750 هزار نفر اضافه می شود تا آن 750 هزار معلم خوشوقت، شاد و خرم، چست و چابک در کنار سایر اقشار مرفه جامعه زندگی کنند .
از آنجایی که تیم وزیر آموزش و پرورش برای تغییر معیشت معلمان خیلی عجله دارند و ممکن است از هول حلیم در دیگ بیفتند و از آنجایی که چاره ای هم جز کاهش نیرو ندارند پیشنهاد می گردد وزیر محترم و اتاق فکر ایشان به مطلب زیر توجه نمایند.
در ابتدا یک سوالی ذهن مرا مشغول کرده است که ناشی از توهم اینجانب است و نیازی به پاسخ ندارد و آن اینکه مگر آموزش و پرورش، معلم و نیرو هم دارد ؟ اصلا همچین چیزی داریم؟ مگه میشه؟ من تا حالا فکر می کردم آموزش و پرورش خودرو است خودش از زیر بته درآمده و خودش رشد می کند، حالا اینکه وزیر اذعان دارد که آموزش و پرورش معلم دارد برای من و امثال من جای تعجب دارد!
اصلا جناب وزیر! چرا به جای حذف 300 هزار نفر معادله را برعکس نمی کنید؟ به نظر شما اگر 750 هزار نفر حذف شوند بهتر نیست؟ من مطمئنم اگر معادله برعکس شود آن 300 هزار نفر باقی مانده خیلی خیلی وضع معیشتشان بهتر از آن پیشنهاد شما می شود.
در ضمن با اجرای پیشنهاد بنده و حذف شغل دوم معلمان هم 750 هزار فرصت شغلی ایجاد می شود، هم آن 300 هزار معلمی که درآموزش و پرورش می مانند، نجات پیدا می کنند و هم آن 750 هزار معلمی که از آموزش و پرورش رفته اند جزو نجات یافتگان خواهند بود.
به هر روی جناب وزیر اینکه شما فرموده اید چاره ای جز حذف 300 هزار معلم ندارید جای تامل دارد. واقعا چاره ای جز این ندارید؟ چرا به جای حذف، راه حل بهتر و ساده تری برای بهبود معیشت معلمان استفاده نمی کنید؟ اصلا مگر معیشت معلمان بد است که شما می خواهید برای نجات 750 هزار نفر 300 هزار معلم را حذف کنید؟ به قول حجت الاسلام دکتر رفیعی "معلمان در ازای این حقوق استخدام شدند". خب کسی حق اعتراض ندارد که در ازای همین حقوق استخدام شدند. به جای حذف 300 هزار معلم، آموزش و پرورش را بدهید به امثال دکتر رفیعی اینها با همین بودجه و بدون کسری چنان چرخ آموزش و پرورش را می چرخانند که آب هم از آب تکان نخورد.
سزدم چو ابر بهمن که بر این چمن بگریم طرب آشیان بلبل ، بنگر که زاغ دارد
کانون معلمان در تبعید :
1- حکومت ناب اسلامی اجازه فعالیت آزاد به کانون های صنفی بدهد تا آنها در راستای قانونگرایی عضو 
جدید گرفته و تعداد اعضای کانون صنفی معلمان ایران را به حد نصابی که دولت امیدواری احتیاج دارد
برسانند ، سپس همه اعضای کانون را اخراج و یا زندان نموده تا مسئله کسر بودجه و ... حل شود .
2 - احمدی نژاد را وزیر آموزش و پرورش نموده و همه معاونینش را از زندان در آورده و دوباره با 
حمایت مقام عظمای ولایت و بیت معظم له و مراجع عظام شروع به اختلاس کرده تا اینگونه وزارت 
ضمن جبران کسری بودجه ، به دیگر وزارتخانه ها هم اعتبار صادر نماید .
3- موارد فوق حتما افاقه خواهد نمود ، البته اگر زبانمان لال آقایان مسئولین محترم توبه کرده بودند و همه از مسلمانی دست کشیده و آیین دیگری اختیار نموده و هر یک به رسم و دین اجدادی خود برگشته بودند 
می توانید از خاندانی برای تمام فصول و بخصوص آقا مهدی استفاده نمایید تا با پورسانت های همه قراردادها ، به داد کسری بودجه آموزش و پرورش برسد البته با اجازه برادران دالتون ها ( لاریجانی ها)
( البته استاد شیرزاد عبدالهی فراموش نشود ، ایشان بعنوان کاتالیزور در هر سه مورد فوق قابل مصرف می باشد و فرقی هم نمی کند کدام مورد و با کی باشد )
کانون معلمان در تبعید 
تلفن: 0016479510618
Moalem.D.T@Gmail.Com‎“
„‎معلم مازاد
حقوق معلم و کارگر - علی بهشتی نیا
چندی پیش خبری خواندم از قول وزیر آموزش و پرورش مبنی بر کاهش 300 هزار نفری جمعیت معلمان. در این خبر وزیر محترم تنها چاره بهتر شدن وضعیت معیشت معلمان را رساندن جمعیت معلمان به 750 هزار نفر دانسته اند . با این روش حقوق و مزایای نداشته آن 300 هزار نفر به حقوق مزایای نداشته آن 750 هزار نفر اضافه می شود تا آن 750 هزار معلم خوشوقت، شاد و خرم، چست و چابک در کنار سایر اقشار مرفه جامعه زندگی کنند .
از آنجایی که تیم وزیر آموزش و پرورش برای تغییر معیشت معلمان خیلی عجله دارند و ممکن است از هول حلیم در دیگ بیفتند و از آنجایی که چاره ای هم جز کاهش نیرو ندارند پیشنهاد می گردد وزیر محترم و اتاق فکر ایشان به مطلب زیر توجه نمایند.
در ابتدا یک سوالی ذهن مرا مشغول کرده است که ناشی از توهم اینجانب است و نیازی به پاسخ ندارد و آن اینکه مگر آموزش و پرورش، معلم و نیرو هم دارد ؟ اصلا همچین چیزی داریم؟ مگه میشه؟ من تا حالا فکر می کردم آموزش و پرورش خودرو است خودش از زیر بته درآمده و خودش رشد می کند، حالا اینکه وزیر اذعان دارد که آموزش و پرورش معلم دارد برای من و امثال من جای تعجب دارد!
اصلا جناب وزیر! چرا به جای حذف 300 هزار نفر معادله را برعکس نمی کنید؟ به نظر شما اگر 750 هزار نفر حذف شوند بهتر نیست؟ من مطمئنم اگر معادله برعکس شود آن 300 هزار نفر باقی مانده خیلی خیلی وضع معیشتشان بهتر از آن پیشنهاد شما می شود.
در ضمن با اجرای پیشنهاد بنده و حذف شغل دوم معلمان هم 750 هزار فرصت شغلی ایجاد می شود، هم آن 300 هزار معلمی که درآموزش و پرورش می مانند، نجات پیدا می کنند و هم آن 750 هزار معلمی که از آموزش و پرورش رفته اند جزو نجات یافتگان خواهند بود.
به هر روی جناب وزیر اینکه شما فرموده اید چاره ای جز حذف 300 هزار معلم ندارید جای تامل دارد. واقعا چاره ای جز این ندارید؟ چرا به جای حذف، راه حل بهتر و ساده تری برای بهبود معیشت معلمان استفاده نمی کنید؟ اصلا مگر معیشت معلمان بد است که شما می خواهید برای نجات 750 هزار نفر 300 هزار معلم را حذف کنید؟ به قول حجت الاسلام دکتر رفیعی "معلمان در ازای این حقوق استخدام شدند". خب کسی حق اعتراض ندارد که در ازای همین حقوق استخدام شدند. به جای حذف 300 هزار معلم، آموزش و پرورش را بدهید به امثال دکتر رفیعی اینها با همین بودجه و بدون کسری چنان چرخ آموزش و پرورش را می چرخانند که آب هم از آب تکان نخورد.
سزدم چو ابر بهمن که بر این چمن بگریم طرب آشیان بلبل ، بنگر که زاغ دارد
کانون معلمان در تبعید :
1- حکومت ناب اسلامی اجازه فعالیت آزاد به کانون های صنفی بدهد تا آنها در راستای قانونگرایی عضو 
جدید گرفته و تعداد اعضای کانون صنفی معلمان ایران را به حد نصابی که دولت امیدواری احتیاج دارد
برسانند ، سپس همه اعضای کانون را اخراج و یا زندان نموده تا مسئله کسر بودجه و ... حل شود .
2 - احمدی نژاد را وزیر آموزش و پرورش نموده و همه معاونینش را از زندان در آورده و دوباره با 
حمایت مقام عظمای ولایت و بیت معظم له و مراجع عظام شروع به اختلاس کرده تا اینگونه وزارت 
ضمن جبران کسری بودجه ، به دیگر وزارتخانه ها هم اعتبار صادر نماید .
3- موارد فوق حتما افاقه خواهد نمود ، البته اگر زبانمان لال آقایان مسئولین محترم توبه کرده بودند و همه از مسلمانی دست کشیده و آیین دیگری اختیار نموده و هر یک به رسم و دین اجدادی خود برگشته بودند 
می توانید از خاندانی برای تمام فصول و بخصوص آقا مهدی استفاده نمایید تا با پورسانت های همه قراردادها ، به داد کسری بودجه آموزش و پرورش برسد البته با اجازه برادران دالتون ها ( لاریجانی ها)
( البته استاد شیرزاد عبدالهی فراموش نشود ، ایشان بعنوان کاتالیزور در هر سه مورد فوق قابل مصرف می باشد و فرقی هم نمی کند کدام مورد و با کی باشد )
کانون معلمان در تبعید 
تلفن: 0016479510618
Moalem.D.T@Gmail.Com‎“
„‎معلم مازاد
حقوق معلم و کارگر - علی بهشتی نیا
چندی پیش خبری خواندم از قول وزیر آموزش و پرورش مبنی بر کاهش 300 هزار نفری جمعیت معلمان. در این خبر وزیر محترم تنها چاره بهتر شدن وضعیت معیشت معلمان را رساندن جمعیت معلمان به 750 هزار نفر دانسته اند . با این روش حقوق و مزایای نداشته آن 300 هزار نفر به حقوق مزایای نداشته آن 750 هزار نفر اضافه می شود تا آن 750 هزار معلم خوشوقت، شاد و خرم، چست و چابک در کنار سایر اقشار مرفه جامعه زندگی کنند .
از آنجایی که تیم وزیر آموزش و پرورش برای تغییر معیشت معلمان خیلی عجله دارند و ممکن است از هول حلیم در دیگ بیفتند و از آنجایی که چاره ای هم جز کاهش نیرو ندارند پیشنهاد می گردد وزیر محترم و اتاق فکر ایشان به مطلب زیر توجه نمایند.
در ابتدا یک سوالی ذهن مرا مشغول کرده است که ناشی از توهم اینجانب است و نیازی به پاسخ ندارد و آن اینکه مگر آموزش و پرورش، معلم و نیرو هم دارد ؟ اصلا همچین چیزی داریم؟ مگه میشه؟ من تا حالا فکر می کردم آموزش و پرورش خودرو است خودش از زیر بته درآمده و خودش رشد می کند، حالا اینکه وزیر اذعان دارد که آموزش و پرورش معلم دارد برای من و امثال من جای تعجب دارد!
اصلا جناب وزیر! چرا به جای حذف 300 هزار نفر معادله را برعکس نمی کنید؟ به نظر شما اگر 750 هزار نفر حذف شوند بهتر نیست؟ من مطمئنم اگر معادله برعکس شود آن 300 هزار نفر باقی مانده خیلی خیلی وضع معیشتشان بهتر از آن پیشنهاد شما می شود.
در ضمن با اجرای پیشنهاد بنده و حذف شغل دوم معلمان هم 750 هزار فرصت شغلی ایجاد می شود، هم آن 300 هزار معلمی که درآموزش و پرورش می مانند، نجات پیدا می کنند و هم آن 750 هزار معلمی که از آموزش و پرورش رفته اند جزو نجات یافتگان خواهند بود.
به هر روی جناب وزیر اینکه شما فرموده اید چاره ای جز حذف 300 هزار معلم ندارید جای تامل دارد. واقعا چاره ای جز این ندارید؟ چرا به جای حذف، راه حل بهتر و ساده تری برای بهبود معیشت معلمان استفاده نمی کنید؟ اصلا مگر معیشت معلمان بد است که شما می خواهید برای نجات 750 هزار نفر 300 هزار معلم را حذف کنید؟ به قول حجت الاسلام دکتر رفیعی "معلمان در ازای این حقوق استخدام شدند". خب کسی حق اعتراض ندارد که در ازای همین حقوق استخدام شدند. به جای حذف 300 هزار معلم، آموزش و پرورش را بدهید به امثال دکتر رفیعی اینها با همین بودجه و بدون کسری چنان چرخ آموزش و پرورش را می چرخانند که آب هم از آب تکان نخورد.
سزدم چو ابر بهمن که بر این چمن بگریم طرب آشیان بلبل ، بنگر که زاغ دارد
کانون معلمان در تبعید :
1- حکومت ناب اسلامی اجازه فعالیت آزاد به کانون های صنفی بدهد تا آنها در راستای قانونگرایی عضو 
جدید گرفته و تعداد اعضای کانون صنفی معلمان ایران را به حد نصابی که دولت امیدواری احتیاج دارد
برسانند ، سپس همه اعضای کانون را اخراج و یا زندان نموده تا مسئله کسر بودجه و ... حل شود .
2 - احمدی نژاد را وزیر آموزش و پرورش نموده و همه معاونینش را از زندان در آورده و دوباره با 
حمایت مقام عظمای ولایت و بیت معظم له و مراجع عظام شروع به اختلاس کرده تا اینگونه وزارت 
ضمن جبران کسری بودجه ، به دیگر وزارتخانه ها هم اعتبار صادر نماید .
3- موارد فوق حتما افاقه خواهد نمود ، البته اگر زبانمان لال آقایان مسئولین محترم توبه کرده بودند و همه از مسلمانی دست کشیده و آیین دیگری اختیار نموده و هر یک به رسم و دین اجدادی خود برگشته بودند 
می توانید از خاندانی برای تمام فصول و بخصوص آقا مهدی استفاده نمایید تا با پورسانت های همه قراردادها ، به داد کسری بودجه آموزش و پرورش برسد البته با اجازه برادران دالتون ها ( لاریجانی ها)
( البته استاد شیرزاد عبدالهی فراموش نشود ، ایشان بعنوان کاتالیزور در هر سه مورد فوق قابل مصرف می باشد و فرقی هم نمی کند کدام مورد و با کی باشد )
کانون معلمان در تبعید 
تلفن: 0016479510618
Moalem.D.T@Gmail.Com‎“
„‎معلم مازاد
حقوق معلم و کارگر - علی بهشتی نیا
چندی پیش خبری خواندم از قول وزیر آموزش و پرورش مبنی بر کاهش 300 هزار نفری جمعیت معلمان. در این خبر وزیر محترم تنها چاره بهتر شدن وضعیت معیشت معلمان را رساندن جمعیت معلمان به 750 هزار نفر دانسته اند . با این روش حقوق و مزایای نداشته آن 300 هزار نفر به حقوق مزایای نداشته آن 750 هزار نفر اضافه می شود تا آن 750 هزار معلم خوشوقت، شاد و خرم، چست و چابک در کنار سایر اقشار مرفه جامعه زندگی کنند .
از آنجایی که تیم وزیر آموزش و پرورش برای تغییر معیشت معلمان خیلی عجله دارند و ممکن است از هول حلیم در دیگ بیفتند و از آنجایی که چاره ای هم جز کاهش نیرو ندارند پیشنهاد می گردد وزیر محترم و اتاق فکر ایشان به مطلب زیر توجه نمایند.
در ابتدا یک سوالی ذهن مرا مشغول کرده است که ناشی از توهم اینجانب است و نیازی به پاسخ ندارد و آن اینکه مگر آموزش و پرورش، معلم و نیرو هم دارد ؟ اصلا همچین چیزی داریم؟ مگه میشه؟ من تا حالا فکر می کردم آموزش و پرورش خودرو است خودش از زیر بته درآمده و خودش رشد می کند، حالا اینکه وزیر اذعان دارد که آموزش و پرورش معلم دارد برای من و امثال من جای تعجب دارد!
اصلا جناب وزیر! چرا به جای حذف 300 هزار نفر معادله را برعکس نمی کنید؟ به نظر شما اگر 750 هزار نفر حذف شوند بهتر نیست؟ من مطمئنم اگر معادله برعکس شود آن 300 هزار نفر باقی مانده خیلی خیلی وضع معیشتشان بهتر از آن پیشنهاد شما می شود.
در ضمن با اجرای پیشنهاد بنده و حذف شغل دوم معلمان هم 750 هزار فرصت شغلی ایجاد می شود، هم آن 300 هزار معلمی که درآموزش و پرورش می مانند، نجات پیدا می کنند و هم آن 750 هزار معلمی که از آموزش و پرورش رفته اند جزو نجات یافتگان خواهند بود.
به هر روی جناب وزیر اینکه شما فرموده اید چاره ای جز حذف 300 هزار معلم ندارید جای تامل دارد. واقعا چاره ای جز این ندارید؟ چرا به جای حذف، راه حل بهتر و ساده تری برای بهبود معیشت معلمان استفاده نمی کنید؟ اصلا مگر معیشت معلمان بد است که شما می خواهید برای نجات 750 هزار نفر 300 هزار معلم را حذف کنید؟ به قول حجت الاسلام دکتر رفیعی "معلمان در ازای این حقوق استخدام شدند". خب کسی حق اعتراض ندارد که در ازای همین حقوق استخدام شدند. به جای حذف 300 هزار معلم، آموزش و پرورش را بدهید به امثال دکتر رفیعی اینها با همین بودجه و بدون کسری چنان چرخ آموزش و پرورش را می چرخانند که آب هم از آب تکان نخورد.
سزدم چو ابر بهمن که بر این چمن بگریم طرب آشیان بلبل ، بنگر که زاغ دارد
کانون معلمان در تبعید :
1- حکومت ناب اسلامی اجازه فعالیت آزاد به کانون های صنفی بدهد تا آنها در راستای قانونگرایی عضو 
جدید گرفته و تعداد اعضای کانون صنفی معلمان ایران را به حد نصابی که دولت امیدواری احتیاج دارد
برسانند ، سپس همه اعضای کانون را اخراج و یا زندان نموده تا مسئله کسر بودجه و ... حل شود .
2 - احمدی نژاد را وزیر آموزش و پرورش نموده و همه معاونینش را از زندان در آورده و دوباره با 
حمایت مقام عظمای ولایت و بیت معظم له و مراجع عظام شروع به اختلاس کرده تا اینگونه وزارت 
ضمن جبران کسری بودجه ، به دیگر وزارتخانه ها هم اعتبار صادر نماید .
3- موارد فوق حتما افاقه خواهد نمود ، البته اگر زبانمان لال آقایان مسئولین محترم توبه کرده بودند و همه از مسلمانی دست کشیده و آیین دیگری اختیار نموده و هر یک به رسم و دین اجدادی خود برگشته بودند 
می توانید از خاندانی برای تمام فصول و بخصوص آقا مهدی استفاده نمایید تا با پورسانت های همه قراردادها ، به داد کسری بودجه آموزش و پرورش برسد البته با اجازه برادران دالتون ها ( لاریجانی ها)
( البته استاد شیرزاد عبدالهی فراموش نشود ، ایشان بعنوان کاتالیزور در هر سه مورد فوق قابل مصرف می باشد و فرقی هم نمی کند کدام مورد و با کی باشد )
کانون معلمان در تبعید 
تلفن: 0016479510618
Moalem.D.T@Gmail.Com‎“