سه سازمان حقوق بشری سفر مقامات اروپایی به ایران را محکوم کردند

reza amri

فدراسیون بین‌المللی جامعه‌های حقوق بشر و کانون مدافعان حقوق بشر و جامعه دفاع از حقوق بشر، دو نهاد ایرانی عضو این فدراسیون، در بیانیه‌ای شتاب مقامات اروپایی برای دیدار از ایران و نادیده گرفتن وضعیت حقوق بشر در این کشور را محکوم کردند.

عبدالکریم لاهیجی، رئیس فدراسیون بین‌المللی جامعه‌های حقوق بشر، در این‌باره گفت: «ما معتقدیم راه آینده از گفت‌وگو می‌گذرد، اما دولت‌ها نمی‌توانند این واقعیت را نادیده بگیرند که ایران مقام دوم جهان را در میان کشورهای اعدام‌کننده دارد و هم‌اکنون قصد دارد محکومان نوجوان را اعدام کند.»

در پی توافق هسته‌ای ایران و کشورهای قدرتمند، در هفته‌های اخیر زیگمار گابریل، معاون صدراعظم آلمان فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و لوران فابیوس، وزیر امور خارجه فرانسه به ایران سفر کردند اما هیچ یک در گفت‌وگوهای خود با مقامات ایرانی از وضعیت حقوق بشر در این کشور سخنی نگفتند.

این در حالی است که بیانیه این سه سازمان مدافع حقوق بشر می‌گوید اجرای مجازات اعدام در ایران در چند سال گذشته رو به افزایش بوده است و در صورت ادامه اعدام‌ها با سرعت کنونی، سال ۲۰۱۵ پس از سال ۱۹۸۹ از لحاظ شمار اعدام ها رکورد به جا خواهد گذاشت.

بر اساس این بیانیه، دولتمردان ایران از یکم ژانویه تا ۱۵ ژوئیه ۲۰۱۵ (۱۱ دی ۱۳۹۳ ـ ۲۴ تیر ۱۳۹۴) انجام ۲۴۶ اعدام را تأیید کرده‌اند و منابع معتبر از انجام ۴۴۸ اعدام دیگر خبر داده‌اند.

بیانیه سه سازمان مدافع حقوق بشر این روند را «بسیار نگران‌کننده» خوانده‌ و گفته‌ است: «گمان می‌رود چند هزار تن دیگر، به اتهام‌هایی از قتل تا مواد مخدر و کفرگویی، اکنون در ایران محکوم به اعدام هستند.»

همچنین ایران در میان چند کشور اعدام‌کننده محکومان نوجوان در جهان مقام اول را داراست. دست‌کم ۱۶۰ نوجوان محکوم به اعدام در ایران در زمان ارتکاب جرم اتهامی کمتر از ۱۸ سال داشته‌اند.

عبدالکریم لاهیجی در این‌باره گفت: «با وجود این‌که اعدام محکومان نوجوان در حقوق بین‌المللی ممنوع است، ایران همزمان با بهبود روابط با غرب به این اعدام‌ها ادامه می‌دهد.»

لاهیجی افزود: «جامعه بین‌المللی، از جمله اتحادیه اروپا، مسئولیت دارند حقوق بشر را در مرکز روابط‌شان با ایران قرار دهند و بر توقف فوری این موارد نقض حقوق بشر اصرار بورزند.»

بیانیه با اشاره به اعدام جواد صابری در فروردین‌ماه امسال که به‌هنگام ارتکاب جرم قتل ۱۷ سال سن داشت و به بیماری روانی دچار بود، به محکومیت متهمان دیگری از این‌گونه، همچون سالار شادی‌زادی و سامان نسیم نیز پرداخته است.

فدراسیون بین‌المللی جامعه‌های حقوق بشر، کانون مدافعان حقوق بشر و جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران با تأکید از دولت ایران خواسته‌اند تا اعدام تمام محکومان نوجوان را فوری متوقف کند و به‌عنوان نخستین گام در راه لغو کامل مجازات اعدام، دست از اجرای این مجازات در مورد نوجوانان بردارد.

بیماری نرگس محمدی جدی است، مسئول جان او قوه قضاییه است

reza amiri

narges mohammadii

 

تقی رحمانی، همسر نرگس محمدی از برخورد دادستانی تهران و مسئولان زندان اوین با همسرش که به بیماری آمبولی ریه و فلج عضلانی مبتلا است، انتقاد کرد.

به گزارش سایت کانون مدافعان حقوق بشر، آقای رحمانی با اعلام این‌که جریان تنفس خانم محمدی در روزهای گذشته نامناسب بوده و به ورم ریه نیز دچار شده است، از ادامه وجود اختلال در دادن داروهای مناسب و تخصصی به همسرش خبر داد.

آقای رحمانی در ادامه گفت که در پی تشدید بیماری خانم محمدی و براساس موافقت دادستان تهران با درخواست خانواده همسرش برای گرفتن وقت از پزشک متخصص و اعزام خانم محمدی به مطب پزشک متخصص، مقام‌های مسئول زندان اوین از انجام این عمل در زمان مقرر خودداری کرده‌اند.

خانواده خانم محمدی برای روز سه شنبه، ششم مرداد ماه ۱۳۹۴ از پزشک متخصص مغز و اعصاب وقت گرفته بودند. پیش از این، معاون دادستان تهران در مخالفت با اعزام خانم محمدی به مطب پزشک متخصص، گفته بود که در جریان اعزام، از او عکس و فیلم می‌گیرند و رسانه‌ای می‌کنند.

براین اساس آقای رحمانی با مخاطب قرار دادن مقام‌های دادستانی از آنان پرسید که این دلیل برای اعزام نکردن بیماران به بیمارستان چقدر موجه است؟ آن‌هم بیماری خطرناکی که می‌تواند با اندکی بی‌احتیاطی، به فاجعه‌ای تبدیل شود.

خانم محمدی که به علت بیماری آمبولی ریه، باید داروهایی متناسب با وضعیتش مصرف کند اما رییس بهداری زندان اوین بنابر تشخیص فردی‌اش از دادن آن داروهای تخصصی امتناع کرده‌است. این در حالی است که لزوم مصرف این داروها به تأیید پزشک‌های متخصص، حتی پزشک متخصص زندان که هر ۱۵ روز یک بار در درمانگاه زندان اوین، بیماران را ویزیت می کند نیز قرار گرفته است.

براساس نظر پزشک‌های متخصص، دو بیماری آمبولی ریه و فلج عضلانی درشرایطی که مورد رسیدگی قرا ر نگیرند و داروهای مناسب تجویز نشوند، می توانند جان بیمار را به خطر بیاندازند. از همین‌رو آقای رحمانی با ابراز نگرانی از خطراتی که بیماری آمبولی ریه برای همسرش دارد، گفت که خطر لخته شدن خون در بدن او در پی این بیماری در فضای عصبی تشدید می شود.

آقای رحمانی در این خصوص گفت: «تجویر پزشکان در سال ۱۳۹۱ این بود که فضای زندان برای نرگس، او را برای فلج عضلانی مستعد می کند. بنابراین مخالف نگهداری او در زندان بودند؛ تشخیصی که به تأیید پزشکی قانونی نیز رسیده است.»

او در ادامه این تشخیص را دلیلی دانست که آزادی خانم محمدی در سال ۱۳۹۱ را تسهیل کرد.

نرگس محمدی، نائب رییس کانون مدافعان حقوق بشر در دورانی که برای ادامه درمان، در مرخصی استعلاجی و بیرون از زندان بود، به‌دلیل فعالیت‌های حقوق بشری‌اش با اتهام‌های جدیدی مواجه و پرونده دیگری برای او گشوده شد. خانم محمدی پس از مدتی باوجود ناتمام ماندن مراحل درمان، باردیگر بازداشت شد.

آقای رحمانی همچنین به نظر پزشک متخصص زندان اوین در دوره جدید بازداشت خانم محمدی اشاره کرد که نظر پزشکی‌اش این بوده‌ ‌است که او به بیمارستان اعزام و در آنجا بستری و معالجه شود.

آقای رحمانی با بیان این‌که بیماری نرگس محمدی جدی است و او به مراقبت پزشکان متخصص خود، نیاز فوری دارد، گفت که قوه قضاییه و دادستانی در این مورد نمی‌توانند از مسئولیت خود شانه خالی کنند، بنابراین مسئول جان و تمام عواقبی خواهند بود که در صورت پیشرفت بیماری نرگس، برای او به‌وجود خواهد آمد.

اعتصاب ۱۵۰۰ کارگر شرکت قالب های صنعتی سایپا

رادیو پارس  _ بنقل از اتحادیه آزاد کارگران ایران: حدود ۱۵۰۰ کارگر شرکت قالبهای صنعتی سایپا صبح دیروز در اعتراض به تاخیر در پرداخت مزد و برای دست یابی به برخی مطالبات دیگرشان دست به اعتصاب زدند.
در این شرکت از اول سالجاری تاکنون یکبار آکورد و دو بار بن داده شده است. این در حالی است که سال گذشته هر ماهه آکورد بن و پرداخت میشد. در عین حال که بن های پرداختی امسال کم تر از سال گذشته بود.
بنا بر اظهار کارگران این کارخانه صنعتی که جزو شرکتهای بزرگ تابعه سایپا می باشد در حالیکه از اسفند ماه سال گذشته طرح طبقه بندی مشاغل در این کارخانه اجرا شده است و در فیش حقوقی کارگران اعمال میشود اما هنوز از اعمال اجرای این طرح در حکم کارگزینی آنان خبری نیست. طرح طبقه بندی مشاغل پارسال و در پی اعتراضات کارگران شرکت قالبهای صنعتی به اجرا در آمد. همچنین بدلیل نبود نقدینگی برای پرداخت سنوات کارگران، علیرغم رسیدن موعد بازنشستگی بسیاری از آنان، این کارگران قادر به بازنشسته شدن نیستند. بنا بر اظهار کارگران شرکت قالبهای صنعتی در حالی مسئولین شرکت از نبود نقدینگی برای پرداخت سنوات کارگران در معرض بازنشستگی صحبت میکنند که مدیران شرکت حقوقهای آنچنانی دریافت میکنند.
بنا بر گزارشهای رسیده به اتحادیه آزاد کارگران ایران، اعتصاب صبح دیروز کارگران شرکت قالبهای صنعتی سایپا بدلیل نارضایتی کارگران از شرایط موجود و تاخیر در پرداخت مزد از اول صبح از سالنهای یک و دو، شامل ماشین کاری و فینیشینگ شروع شد و بسرعت به سالنهای دیگر کشیده شد.
در پی این اعتصاب یکی از مدیران شرکت با حضور در میان کارگران طی مذاکراتی با آنان ضمن دادن وعده رسیدگی به خواستهای کارگران اعلام کرد که مشکلاتی که شما با آن مواجه هستید در کلیه شرکتهای تابعه سایپا وجود دارد.
بنا بر این گزارش، این اعتصاب از آنجا که یک اعتصاب هشداری از سوی کارگران بود ساعت ده صبح دیروز پس از وعده های یکی از مدیران شرکت خاتمه پیدا کرد و کارگران با اعلام اینکه مصرانه خواهان تحقق خواست هایشان هستند بر سر کارهای خود بازگشتند.

Saied Ohadys Foto.

بازداشت شش تن از فعالان مدنی طی روزهای گذشته

reza amiri

       رادیو پارس _  گزارش ها از بازداشت شش تن از فعالین مدنی طی روزهای اخیر خبر می دهد، این در حالی است که امسال نیز ماموران امنیتی از برگزاری مراسم سالانه قلعه بابک در استان آذربایجان شرقی جلوگیری کرده اند.

رادیو پارس _ارگان خبری فعالان حقوق بشر در ایران، ظهر روز چهارشنبه هفتم مرداد ماه ۹۴، ماموران امنیتی با مراجعه به چاپخانه آقای بایرام قراچه لو در شهریار، وی و چند تن دیگر از فعالان مدنی به نام های بهنام عبدالمحمدی، اصغر بیدل و مهران بمبئی را بازداشت کردند.

ماموران لباس شخصی مسلح به سلاح کمری و بیسیم، ضمن بازداشت آقایان عبدالمحمدی، بیدل، بمبئی و قراچه لو، برخی از اسناد و مدارک و همچنین جزوات منتشره در آن چاپخانه را نیز ضبط کردند و به استناد گفته های شاهدان، یکی از بازداشت شدگان شدیدا مورد ضرب و شتم ماموران قرار گرفت.

فعلا از علت بازداشت و همچنین محل نگهداری آنان خبری منتشر نشده و مراجعه خانواده ها به مراکز قضایی و انتظامی، تنها خبر از بازداشت آنها توسط سپاه پاسداران داده است.

همچنین دو تن دیگر به نام های عباس شادمند و اکبر ابولزاده نیز روز جمعه ۲۶ تیر توسط ماموران امنیتی در اطراف شهر کلیبر  دستگیر شده اند، هر دو این افراد طی سال های اخیر بارها مورد احضار و بازداشت قرار گرفته بودند و از دلیل دستگیری جدید آنها خبری منتشر نشده است.

گفتنی است؛ مراسم قلعه بابک یا قلعه جمهور، که بعنوان نماد آزادی خواهی همه ساله اواسط تیر ماه در شهرستان کلیبر آذربایجان شرقی گرامی داشته می شود، غالبا با محدودیت یا ممنوعیت های خاصی از سوی حکومت روبرو بوده و این تجمع مدنی همانند تجمعاتی چون روز جهانی زبان مادری، با ارعاب و بازداشت و تهدید فعالان مدنی منطقه توسط نهادهای امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی مواجه می باشد.

bazdasht30

مقدسات چهارگانه اصلاح طلبان اعلام شد: آیت‌الله خمینی، آیت‌الله خامنه‌ای، قانون اساسی و ولایت فقیه

reza amiri

رادیو پارس _ صادق خرازی، از بستگان محمد خاتمی و برادر همسر مسعود خامنه اى می‌گوید: “برای حزب ندای ایرانیان مرامنامه و اساسنامه نوشتیم و به بزرگان نشان دادیم و اصلی را به نام اربعه داریم که چهار عنصر اصلی را به عنوان یقین محکمات و مسلمات، معیار خودمان قرار دادیم. اربعه یعنی وجود مقدس امام خمینی (ره)، رهبری، قانون اساسی و ولایت فقیه. هر کسی، هر چیز دیگری باشد قابل نقد است. اما درباره این چهار اصل، نه اهل مذاکره و نه اهل معامله هستیم و این را با صدای بلند می‌گوییم و این تابلوی ماست.”

همانطور که در تصویر می‌بینید صادق خرازی با مصباح یزدی و قسم سلیمانی نیز روابط حسنه‌ای دارد.

طبرزدى: مبارزه حقوق بشرى مبناى “انقلاب دموكراتيك” است (١)

reza amiri

رادیو پارس    _حشمت اله طبرزدى از مخالفان مشهور جمهورى اسلامى معتقد است كه مبارزه مسالمت آميز و حقوق بشرى ، مبناى انقلاب دموكراتيك است.
طبرزدى كه اخيرا از زندان آزاد شده، تاكيد كرده كه اصلاح طلب نيست و بدنبال انقلاب دموكراتيك در ايران است.
او كه طى ١٦ سال گذشته زندان هاى مختلف جمهورى اسلامى را تجربه كرده ، به تبيين راههاى تحقق انقلاب دموكراتيك پرداخته و خاطرنشان مى كند كه مجموعه جنبش هاى اجتماعى جديد، از جمله جنبش هاى دانشجويي، كارگرى، معلمان، زنان، روزنامه نگاران و فعالان حقوق بشر، همگى يك مبارزه دموكراتيك نو را به راه انداخته اند.
طبرزدى با يادآورى دوران زندان مى گويد: بعد از وقايع ١٨ تير و كوى دانشگاه كه بازداشت و زندانى شدم، در زندان نيز به فعاليت خود ادامه داده و به همراه ديگر دانشجويان زندانى وزندانيان سياسي بيانيه ها و نامه هايي را امضا و منتشر مى كرديم و در مقابل، تعدادى از زندانيان دهه ٦٠ مخالف اينگونه كارها بودند و معتقد بودند كه تنها راه مبارزه، مبارزه مسلحانه است و روش بيانيه و اعتصاب و…. را قبول نداشتند و مى گفتند كه اينها سرگرمى است؛ البته همينها بعدا به ما و حركت هاى اعتراضى پيوستند و بيانيه ها را امضا مى كردند.
مدير مسوول “پيام دانشجو” كه در دوران زندان به همراه سيدمحمد سيف زاده و عبدالفتاح سلطانى و ٢٠ نفر ديگر از زندانيان سياسي و عقيدتى ، بزرگترين كمپين حقوق بشرى را پايه گذارى كرده است، تصريح مى كند: جنبش اجتماعى جديد، دموكراسى خواه و حقوق بشرى است و مبناى مبارزه دموكراتيك خود را اعلاميه جهانى حقوق بشر قرار داده است.
گفتنى است بزرگترين كمپين حقوق بشرى كه سال گذشته همزمان با روز جهانى حقوق بشر كليد زده شد، تا كنون با استقبال گسترده ايرانيان در داخل و خارج كشور مواجه شده است و چهره هايي چون نرگس محمدى، نسرين ستوده، محمد ملكى، عباس اميرانتظام، شيرين عبادى و مهرانگيز كار به اين كمپين پيوسته اند.
ادامه دارد…..

Javad Khoramis Foto.

انتقاد مولانا عبدالحمید از تخریب نمازخانه پونک تهران

 رادیو پارس _

نوشته شده توسط  فعال بلوچپنج شنبه, 08 مرداد 1394 10:52

مولانا عبدالحمید امام جمعه اهل سنت زاهدان با ارسال نامه‌هایی جداگانه به رهبر و رئیس جمهور ایران، ضمن انتقاد از تخریب نمازخانه اهل‌سنت، واقع در منطقه پونک تهران، خواستار «رسیدگی عاجل» به این موضوع شدند.

به گزارش کمپین فعالین بلوچ به نقل از سنی آن‌لاین، مولانا عبدالحمید در این نامه‌ها به «عدم برخورداری شهروندان اهل‌سنت تهران از مسجد» اشاره کردند و تخریب نمازخانه اهل‌سنت تهران و اقداماتی از این قبیل را «به‌دور از انتظار جامعه اهل‌سنت ایران» دانستند.

در بخشی از نامۀ امام جمعه اهل‌سنت زاهدان به رهبر ایران آمده است: «در شرایطی که افراط‌گرایی، تکفیر، تفرقه و خشونت در دنیا موج می‌زند و جهان اسلام نیازمند آرامش و سعه‌صدر است، برادران و خواهران اهل‌سنت چنین انتظاری نداشتند. این نوع برخوردها به دشمنان اسلام، عوامل خشونت‌طلب و افراط‌گرا فرصت می‌دهد تا به اختلافات دامن بزنند و مردم شریف و همیشه در صحنه اهل‌سنت را مأیوس کنند.»

مدیر دارالعلوم زاهدان همچنین در نامه‌ای که به دکتر حسن روحانی نوشته‌اند، به اوضاع بحرانی عصر حاضر اشاره کردند و گسترش افراط‌گرایی در جهان را معلول علت‌هایی همچون “عدم تحمل”، “عدم توجه به خواسته‌های برحق مردم” و “ندیدن واقعیت‌های موجود” دانستند.

در بخشی از این نامه، تخریب نمازخانه اهل‌سنت تهران «موجب جریحه‌‌دار شدن احساسات مسلمانان اهل‌سنت» عنوان شده و آمده است: «عدم تحمل یک نمازخانه معمولی و تخریب آن، در شهری‌که اجازۀ ساخت مسجد به شهروندان اهل‌سنت داده نمی‌شود و مطالبۀ سی‌وهفت سالۀ آنها پس از پیروزی انقلاب اسلامی ناکام مانده است، تنها جریحه‌‌دار نمودن احساسات جامعه اهل‌سنت ایران نیست، بلکه احساسات مسلمانان جهان را نیز جریحه‌دار می‌نماید.»

مولانا عبدالحمید تخریب نمازخانه اهل‌سنت تهران را اقدامی در راستای «خشنودی افراد تنگ‌نظر، کوتاه‌بین و افراطی» دانستند که در آن «رضایت پروردگار، منافع نظام جمهوری اسلامی، منافع ملی و وحدت امت اسلامی» در نظر گرفته نشده است.

لازم به ذکر است صبح امروز چهارشنبه 7 مرداد 1394 نمازخانه اهل‌سنت تهران واقع در منطقه پونک، توسط نیروهای شهرداری، با پشتیبانی نیروهای انتظامی و امنیتی تخریب شد.

انتقاد مولانا عبدالحمید از تخریب نمازخانه پونک تهران

 

نامه هاشم خواستار به لوران فابیوس: از حاکمان ایران بخواهید معلمان زندانی را آزاد کنند

reza amiri

 

    رادیو پارس  :‌ هاشم خواستار، از اعضای شناخته‌شده‌ی “کانون صنفی معلمان ایران” و زندانی سیاسی پیشین، در نامه‌ای به وزیر امور خارجه فرانسه از وی خواسته تا در جریان سفرش به ایران «تنها به فکر منافع تجاری ملت خود نباشد و از حاکمان ایران بخواهد که معلمان زندانی را آزاد کنند». لوران فابیوس قرار است روز چهارشنبه (۲۹ جولای-۷ مرداد) به همراه یک هیات سیاسی-تجاری وارد تهران شود.

آقای خواستار در بخشی از این نامه به برخورد ماموران امنیتی و لباس‌شخصی‌ها با صدها معلمی که روز چهارشنبه گذشته قصد برگزاری تجمعی در مقابل مجلس شورای اسلامی را داشتند، اشاره کرده و نوشته است: «همین چهارشنبه گذشته (۳۱ تیر ۹۴) معلمان می‌خواستند در مقابل مجلس در اعتراض به زندانی کردن همکاران‌شان تجمع سکوت برگزار کنند. اما ماموران نیروی انتظامی و لباس‌شخصی‌ها -که در قانون هیچ جایگاهی ندارند و نوجوانان کم سن و سالی در بین آن‌ها بودند که این هم خاص حکومت اسلامی ایران است- چنان ورودی‌های پارلمان اسلامی را امنیتی کردند که هر جنبنده‌ای که حدس می‌زدند معلم است گرفته با ضرب وشتم و توهین به داخل ماشین‌های نیروی انتظامی می‌انداختند. اگر حمایت معلمان نبود یقینا ما را که بیش از ۲۰۰ نفر بودیم آزاد نمی‌کردند و حبس‌های طویل‌المدت به ما می‌دادند.»

او هم‌چنین با بیان این‌که «ملت فرانسه در حدود ۲۳۰ سال قبل انقلاب کردند و اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر را به جهانیان ارائه دادند»، خطاب به آقای فابیوس می‌نویسد: «شما پا به کشوری می‌گذارید که حاکمانش به نام حقوق بشر اسلامی حاضر به رعایت ابتدایی‌ترین حقوق انسانی ملت ایران از جمله معلمان نیستند. شما پا به کشوری می‌گذارید که در آن، قانون هیچ جایگاهی ندارد و ملت و به خصوص معلمان باید دستورات آنی و شفاهی حاکمان را اجرا کنند.»

هاشم خواستار در ادامه‌ی نامه‌ی خود از وزیر خارجه فرانسه خواسته تا از سران جمهوری اسلامی بپرسد که «چرا در دنیا فقط ایران معلم زندانی آن هم به خاطر عقیده و فعالیت صنفی دارد؟»

وی سپس مواردی از احکام قضایی برای معلمان ایران را این‌گونه برشمرده است: «معلم کرد، فرزاد کمانگر را اعدام کردند و هنوز بعد از ۵ سال قبرش را به خانواده‌اش نشان نداده‌اند در حالی که افکار عمومی معلمان، قانع نشده که محاکمه‌اش عادلانه بوده است. رسول بداقی که ۲ دختر دوقلوی کوچک و یک دختر بزرگ دارد، ۶ سال است که در زندان به سر می‌برد و حتی یک روز مرخصی به خاطر مرگ مادرش به او نداده‌اند.»

آقای خواستار در پایان این نامه می‌نویسد: «آقای وزیر! قبل از آمدن‌تان به ایران، تاریخ اشغال فرانسه توسط آلمان نازی را ورق زده و اندکی اندیشیده به خود بیایید که ما اکنون در همان شرایط قرار داریم. آقای وزیر! ما شما را نماینده‌ی آن انقلاب بزرگ ملت فرانسه می‌دانیم. امیدواریم تنها به فکر منافع تجاری ملت خود نباشید و از حاکمان ایران بخواهید که معلمان زندانی: رسول بداقی، محمود باقری، علیرضا هاشمی، علی‌اکبر باغانی، اسماعیل عبدی، مهدی فراحی شاندیز، عبدالرضا قنبری، ارژنگ داوودی، محمدامین آگوشی را که اکثرا بین ۵ تا ۱۰ سال است که زندانی هستند، آزاد کنند. جهت اطلاع سه نوبت تاکنون به خاطر فعالیت‌های صنفی، حکم زندان گرفته‌ام و یک نوبت، توسط هیأت تخلفات اداری به کسر یک‌هشتم حقوق محکوم شده‌ام.»

Hashem-Khastar

کجا دنبال ترکمانچای بگردیم؟

reza amiri

رحیمی بازداشت شد، بقایی بازداشت شد، سعیدلو از کشور خارج شد، مشایی در حال بازجویی است و یا بازداشت شده است؛ خود احمدی‌نژاد نیز به صورت پنهانی از در پشتی یکی از شعبات دادگاه وارد می‌شود و تحت بازجویی است و…

ماه‌هاست که خبرها و شنیده های متعددی از پرونده‌های فساد اقتصادی دولت سابق به گوش می‌رسد…

اخیرا اما خبرهای زیاد و آمارهای متعارضی از اموال بلوکه شده ایران در دوران تحریم‌ها در خارج از کشور به گوش می‌رسد. از ۲۵ تا ۱۷۵ میلیارد دلار.

مجید حریری نایب رئیس اتاق بازرگاني ايران و چين در خصوص پول‌هاي رسوب كرده در چين گفت: حساب پول‌هاي ما را دو منبع كاملا دارند. يكي خزانه‌داري ايران و يكي خزانه‌داري آمريكا چراكه آمريكايي‌ها درآمدها و معاملات ما را رصد مي‌كردند تا بتوانند از ورود آن به ايران جلوگيري كنند و خزانه‌داري ايران نيز طبق وظيفه‌اش از ميزان دارايي‌ها مطلع است. وي با تاكيد بر اينكه خزانه‌داري آمريكا رقم پول‌هاي بلوكه شده را ۱۲۰ ميليارد دلار و باراك اوباما اين رقم را ۱۵۰ ميليارد دلار اعلام كرده است، گفت: آنچه محرز است اينكه پول‌هاي بلوكه شده ايران نمي‌تواند از ۱۲۰ ميليارد دلار كمتر باشد.

علی طیب‌نیا وزیر اقتصاد و دارایی می‌گوید رقم قابل استفاده از دلارهای بلوکه شده کمتر از ۳۰ میلیارد دلار است. ولی‌الله سیف این رقم را ۲۹ میلیارد دلار اعلام می‌کند که ۲۳ میلیارد دلار آن از منابع ارزی بانک مرکزی و حدود ۶ میلیارد دلار آن منابع ارزی متعلق به دولت است. وی افزوده است: ۵/۲۲ میلیارد دلار از منابع ارزی بانک مرکزی نیز نزد شرکت نیکو سپرده‌گذاری شده، هم چنین ۵/۲۲ میلیارد دلار نیز در چین به عنوان وثیقه تأمین منابع مالی پروژه‌ها وجود دارد که درباره آن نیز ایرادهای فراوانی وجود دارد.

شایان ذکر است در دوران تحریم‌ها چهار خریدار عمده نفت ایران؛ چین، هند، کره جنوبی و ژاپن بوده‌اند. برخی منابع خبری اقتصادی در ایران پول‌های نفتی مسدود شده ایران در این کشورها را به این ترتیب اعلام کرده‌اند: چین 22 میلیارد دلار، کره جنوبی ۹/۵ میلیارد دلار، هند ۳/۵ میلیارد دلار و ژاپن ۷/۴ میلیارد دلار. البته برخی منابع ارقام بالاتری را نیز مطرح کرده اند.

از سوی دیگر از زمان توافقات اولیه در مذاکرات هسته‌ای بخشی از دارایی‌های بلوکه شده ایران در اقساط مختلف آزاد شده و به حساب بانک مرکزی واریز شده است. بر این اساس در دوره نخست مبلغ ۲/۴ میلیارد دلار، در دور دوم ۸/۲ میلیارد دلار و هم چنین طبق توافق سوئیس ماهانه ۷۰۰ میلیون دلار از این منابع آزادشده که تاکنون رقمی حدود ۲/۸ میلیارد دلار شده است.

هم چنین ۱۳ تن طلا هم که اخیرا آزاد و به ایران منتقل شد نیز جزء دارایی‌های بلوکه شده ایران محسوب می‌شود که ارزش دلاری آن بالغ به یک میلیارد دلار است.

برخی کارشناسان اقتصادی تفاوت بین آمارهای مربوط به دارایی های بلوکه شده ایران را ناشی از تفاوت تعریف بین “ذخایر ارزی” و “دارایی‌های ارزی” می‌دانند. به این معنا که بخشی از اموال بلوکه شده حاصل فروش نفت است که در خارج از کشور بلوکه شده اما دولت معادل ریالی آن را در داخل از بانک مرکزی دریافت و هزینه کرده است. بنابراین اینک که آن اموال بلوکه شده آزاد می‌شود جزء ذخایر ارزی بانک مرکزی است که مجددا قابل هزینه کردن نیست و صرفا جزء ذخایر ارزی بانک مرکزی محسوب می‌شود که پشتوانه پولی کشور است و گاه می‌تواند به عنوان پشتوانه برخی مبادلات خارجی به حساب آید. گفته می‌شود حدود ۱۰۰ میلیارد دلار از دارایی‌های ارزی آزادشده در طی تحریم‌ها از این دست محسوب می‌شود. بدین ترتیب اگر این صد میلیارد دلار را از آمار اعلام شده توسط اوباما خارج کنیم، اعداد و ارقام منابع مختلف به یکدیگر نزدیک می‌شوند.

درباره “نحوه به کارگیری” دارایی‌های ارزی آزادشده کشور در ماه‌ها و سال‌های پیش رو نیز مباحث جدی مختلفی در بین کارشناسان اقتصادی در جریان است. کارشناسان دولت وعده داده‌اند که از تزریق ناگهانی دارایی‌های آزادشده به بدن نحیف اقتصاد کشور بخصوص در امر واردات پرهیز و جلوگیری خواهند کرد وگرنه سونامی حاصل از این شوک اقتصادی می‌تواند نرخ نسبتا کنترل شده تورم در دوسال اخیر را باز به شدت صعودی کند. البته در این باره نظرات دیگری نیز مطرح است که خارج از موضوع این نوشتار است.

شاید آینده بیشتر روشن کند که آیا می‌توان روند اقتصادی کشور در دهه‌های اخیر را به قبل و بعد از توافقنامه هسته ای تقسیم کرد یا خیر. در هر حال رفع تدریجی تحریم‌ها سرفصل مهمی در جریان امور اقتصادی کشور است. اگر در رابطه با پیامدهای سیاست داخلی و نیز سیاست خارجی منطقه‌ای ایران پس از توافق هسته‌ای تردیدهای جدی وجود داشته باشد اما تأثیرگذاری این توافق در امور اقتصادی در حد یک سرفصل مهم (و شاید حتی سرفصلی تاریخی) کمتر تردید وجود دارد.

در این امتداد اگر پرونده‌های فساد دوران گذشته تحت پوشش دور زدن تحریم‌ها و… و نحوه برخورد کنونی با آن را در یک سو قرار دهیم، شفاف‌سازی درباره میزان و نحوه بهره‌گیری دولت سابق از اموال و دارایی‌های بلوکه ‌شده کشور در طی سالیان گذشته در نقاط مختلف جهان و بخصوص شیوه های بازنگری کنونی در قراردادهای بسته شده توسط دولت سابق سویه مهم دیگر ماجرا را تشکیل می‌دهد.

در همین ارتباط است که در ماه‌های آخر عمر دولت احمدی‌نژاد که دیگر از هر سو، تحت فشار و حمله و انتقاد قرار گرفته بود سایت بازتاب دست به افشاگری درباره آنچه قرارداد ترکمانچای ارزی بین ایران و چین می‌نامید، زد. برخی کارشناسان نیز این مناسبات را “بدتراز بلوکه شدن” پول های ایران توسط غرب نامیده اند.

طبق آنچه در آن هنگام گفته شد و به تدریج مورد تأیید قرار گرفت و در دولت جدید نیز بر صحت خبر تصریح شد، دولت وقت در اوج تحریم ها، قراردادی بلاهت‌آمیز، اگر نگوییم خیانت‌آمیز؛ با چین بسته است:

به گزارش بازتاب؛ “مطابق با یک قرار داد عجیب، دولت ایران درآمد حاصل از فروش نفت را نزد دولت چین در اختیار این کشور می‌گذارد تا به عنوان پشتوانه ال سی‌های خرید کالای چینی برای ایران استفاده گردد. بنا بر این قرارداد، دولت چین علاوه بر آن که پول خرید نفت ایران را نزد خود نگه می‌دارد، مدیریت این پول را نیز به عهده دارد و خود می تواند این پول را به ارزهای مختلف تبدیل کند.

یکی از نکات جالب و البته تأسف‌بار در این قرارداد، این بوده است که دولت چین، هیچ گونه تعهدی نسبت به نتیجه اقدام خود ندارد و اگر به خاطر اشتباه سهوی یا عمدی دولت چین، بخشی از سود یا اصل پول ایران با نوسانات نرخ‌های ارز از بین برود، مسئولیت آن بر عهده ایران است.

اما ترکمانچای بودن این قرارداد به اینجا ختم نشده و سایر مفاد قرارداد عجیب‌تر است؛ از جمله این که دولت چین برای افتتاح ال سی یا فروش نسیه کالا به ایران، در حالی که پول نقد ایران به عنوان پشتوانه در اختیار شان است، اقدام به دریافت بیمه از ایران می‌کند که امری عجیب و کم‌سابقه در بانکداری جهان است. این موضوع به این معناست که فروشنده در حالی که مبلغی بسیار بیشتر از پول کالا به صورت نقد در اختیار دارد، اقدام به کشیدن درصد قابل توجهی بر روی مبلغ کالا به عنوان حق بیمه یا هزینه ریسک کرده که این مبلغ در سال‌های قبل ۴ درصد بوده و احتمالاً در شرایط فعلی به دو برابر این رقم افزایش یافته است که در مقیاس کلی میلیاردها دلار می‌شود.

محور سوم این قرارداد ترکمانچای، عدم استفاده کامل ایران از انبوه سرمایه کشور است که نزد چین سرمایه‌گذاری شده است و گفته می‌شود این رقم در حال حاضر از مرز ۲۵ میلیارد دلار گذشته است. به بیان دیگر، ۲۵ میلیارد دلار از سرمایه کشور طبق این قرارداد در اختیار دولت چین می‌باشد، اما چین به جای پرداخت سود به ایران، از ایران مبالغ سنگینی به عنوان بیمه و ریسک دریافت می‌ کند! برای مشخص شدن ابعاد زیان کشور از محل این قرارداد، تنها به ذکر این نکته بسنده می‌کنیم که اگر این مبلغ هنگفت به جای سپرده‌گذاری نزد برادران چینی به خرید طلا اختصاص یافته بود، طی این مدت ارزش آن چندین برابر شده بود و علاوه بر آنکه اصل ۲۵ میلیارد دلار موجود بود، حدود ۵۰ میلیارد دلار دیگر که یارانه دو سال مردم است، سود عاید ایران شده بود.”

اخیرا نیز جسته و گریخته خبرها و شنیده‌هایی به گوش می‌رسد که دولت هند نیز در مسیر بازگشت دارایی‌های ارزی کشور سنگ‌اندازی می‌کند. هنوز خبر رسمی از قراردادی که با هند بسته شده منتشر نشده است اما در محافل رسانه‌ای تهران گفته می‌شود هندی‌ها اولا نمی‌پذیرند که ملاک محاسبه این دارایی‌ها دلار باشد، بلکه معتقدند باید بر اساس روپیه محاسبه شود. گفته می‌شود در هنگام بلوکه شدن دارایی‌های ایران تاکنون ارزش روپیه به میزان شدیدی (تا یک سوم) کاهش یافته است. و ثانیا معتقدند این اموال توسط طرف هندی در امور تولیدی سرمایه‌گذاری شده و به صورت نقدینگی وجود ندارد که به ایران مسترد شود. بنابراین هندی ها تنها می‌توانند به ایران کالا تحویل دهند.

بدین ترتیب روی دوم سکه فساد و غارت اموال مردم توسط نزدیکان به قدرت در دولت گذشته تحت عنوان فروش نفت، دور زدن تحریم‌ها و…؛ در نحوه قراردادهای ظالمانه و بلاهت‌آمیزی که به ناچار و یا به علت کاردان نبودن افراد دست اندر کار (اگر نگوییم احتمالا در مواردی آلوده به رشوه و فساد) با دول خریدار عمده نفت ایران منعقد شده؛ به تدریج آشکار می‌شود.

هم چنین نباید غفلت کرد که گهگاه شنیده‌های جدی به گوش می‌رسد که بخش‌هایی از اموال و دارایی‌های ایران در خارج از کشور خارج از مسیرها و قراردادهای حقوقی رسمی بلکه به اسم افراد حقیقی است!! یعنی همان کاری که صدام حسین در سال‌های آخر حکومتش انجام داده بود. شناسایی این بخش از اموال و دارایی‌های ملت ایران نیز خود حکایت دیگری دارد.

این‌ مجموعه تابلویی ساده و خلاصه و کلی از سرنوشت اموال و دارایی‌های ملت ایران در دوره‌ای است که قیمت نفت به شدت بالا رفته بود. اما مردم ایران به خاطر نابخردی‌های سیاسی و اقتصادی حاکمان شان و نیز روابط ظالمانه‌ای که در سطح جهان وجود دارد و هم چنین فساد ساختاری و سقوط اخلاقی شدید دست اندرکاران حکومت؛ در فقر و سختی گذران زندگی می‌کرد. اینک اگر عدالتی در جریان بود می‌بایست تصمیم‌گیرندگان سیاست‌های خیانت‌بار هسته‌ای و مدیران برنامه‌ریز اقتصاد کشور؛ هم ردیف دزدان بیت‌المال و اختلاس‌کنندگان و رشوه‌گیران با ارقام نجومی در پردرآمدترین دوران پس از انقلاب پشت میز محاکمه قرار می‌گرفتند. آن ها عاملان اصلی فقر دهک‌های بزرگی از مردم ایران‌اند. آنها عامل بسیاری از آسیب‌های غم‌بار اجتماعی از بیکاری، اعتیاد، فساد، طلاق، سرقت، خشونت، قاچاق انسان، فرار مغزها و… هستند. آن ها…

اما مبنای سیاست و جامعه، دنیای “حقیقت” نیست. دنیای واقعیت و تناسب قواست؛ بنابراین اکنون اگر از جهان ارزش‌های اصیل و اخلاقی و ایدئولوژیک به دنیای واقعیت‌ها و برنامه‌های استراتژیک گام نهیم می‌توان نیم نگاهی به وظایف دولت، رسانه‌ها و جامعه مدنی ایران در این ارتباط داشت.

دولت هم برای منافع ملی و هم برای منافع جناحی خودش جهت اداره کشور و بهبود وضعیت مردم بر اساس وعده‌های انتخاباتی؛ در هر دو عرصه برخورد با فساد اقتصادی و نیز تلاش برای اصلاح مبادلات اقتصادی ظالمانه خارجی برای استیفای حقوق مردم مظلوم ایران مسئول اولی و اصلی است. همان طور که برنامه‌ریزی مسئولانه و آینده‌نگر در شرایط نوین اقتصادی کشور نیز بر عهده دولت است. (بگذریم از این تجربه طلایی و بنیادی که “توسعه اقتصادی” در یک کشور نفتی در خاورمیانه به جز همراه با “توسعه سیاسی” بخصوص آزادی رسانه‌ها و آزادی بیان حداقل برای جلوگیری از رشد فساد- در همراهی و همسویی با یک قوه قضائیه سالم- میسر نیست. بسیاری آمارها نشان از نسبت معکوس بین آزادی بیان و رشد فساد در این کشورها دارد).

جامعه مدنی ایران و بخصوص اهالی رسانه نیز جدا از هر سیاست و عملکردی که دولت در پیش خواهد گرفت، این مسئولیت تاریخی را بر عهده دارند که تا سر حد امکان در راه شفاف‌سازی مبادلات اقتصادی داخلی و خارجی کشور حساس باشند. شاید پیگیری این امور در برخی موارد امکان‌پذیرتر از پیگیری مسائل مربوط به حقوق بشر باشد و البته گهگاه نیز خطرخیزتر از آن! پیگیری مستمر نقاط تاریک و مبهم در امور اقتصادی کشور و دنبال کردن مداوم پرونده‌های فساد و مورد پرسش دائمی قرار دادن مسولین قضایی جهت جلوگیری از رو به فراموشی رفتن آن پرونده ها کمترین کاری است که می توان کرد.

در امتداد و استمرار مذاکرات هسته‌ای همان قدر که دولت موظف است از باز ممنوعه شدن و در خط سرخ قرار گرفتن گفت و گوی مبتنی بر منافع ملی با آمریکا توسط محافل و نهادهای قدرتمند در ایران، جلوگیری کند؛ همان قدر که مسئول است به تشنج‌زدایی از روابط خارجی کشور بخصوص با عربستان بپردازد و دست محافل غیرمسئول قدرتمند را به تدریج از روابط خارجی منطقه‌ای کشور دور کند؛ به همان اندازه و شاید بیشتر مسئول است مبادلات و قراردادها و روابط اقتصادی کشور در دوران تحریم‌ها را در مرحله پساتحریم مورد بازنگری و اصلاح قرار دهد و از تضییع هر چه بیشتر حقوق ملت ایران ممانعت کند.

نظارت و دیده‌بانی جامعه مدنی بر سه حوزه یادشده می‌تواند هم به دولت انگیزه و یاری رساند و هم با نقد صریح و بی‌مماشات خود مانع از هر گونه اهمال و به ویژه سازش با محافل قدرتمند فاسد و نالایق شود. حکایت آزادی‌ها و حقوق بشر و مطالبه مستمر آن، خود حکایت جانکاه دیگری است..

 

بر پایه آخرین گزارش پزشکی قانونی ایران، در سه ماه نخست سال جاری تعداد ۶۶۶ نفر به علت سوءمصرف استفاده از مواد مخدر جان خود را از دست داده‌اند.

reza amiri

رادیو پارس _   _و به نقل از روابط عمومی پزشکی قانونی، در بین این تعداد، ۳۴۷ مورد مسمومیت حاد، ۲۲۰ مورد عوارض طولانی‌مدت و ۹۹ مورد مرگ ناشی از مصرف مواد روان‌گردان گزارش شده است.

بنا بر این گزارش،‌ در سه ماهه نخست سال ۹۳ آمار تلفات سوءمصرف مواد مخدر در کشور با رشد ۵.۴ درصدی مواجه بوده است در حالی که آمار تلفات در مدت مشابه سال قبل ۶۳۲ نفر بوده است.

همچنین در سه ماهه نخست سال جاری از کل تلفات سوءمصرف مواد ۵۹۶ نفر مرد و ۷۰ نفر زن بوده‌اند. در این مدت استان‌های تهران با ۱۸۶، خراسان رضوی با ۹۰ و اصفهان با ۴۸ فوتی به ترتیب بیشترین آمار تلفات سوءمصرف مواد را داشته‌اند.

در خرداد ماه امسال نیز ۲۱۴ مرد و ۲۳ زن بر اثر سوءمصرف مواد مخدر در ایران جان خود را از دست داده‌اند.

طبق گزارش پزشکی قانونی،‌ آمار مرگ‌های ناشی از سوءمصرف مواد در کشور از سال ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۲ با روندی نزولی روبه‌رو بوده است.

اما از سال گذشته این آمار سیری افزایشی در پیش گرفته به نحوی که آمار کلی تلفات اعتیاد در سال ۱۳۹۳ نسبت به سال قبل از آن، رشد یک درصدی و آمار تلفات اعتیاد در زنان با رشد ۲۸.۳ درصدی مواجه شده است.

بر اساس این گزارش،‌ در سال ۹۴ نیز این آمار همچنان روند افزایشی به خود گرفته است.

سال گذشته در گزارشی آمده بود که رشد اعتیاد بین نوجوانان زیر ۱۸ سال در ایران، در ده سال گذشته دوبرابر شده است.

حمید صَرّامی، مدیرکل تحقیقات و آموزش در ستاد مبارزه با مواد مخدر ایران، آذر ماه سال گذشته با اشاره به نتایج مطالعات «شیوع‌شناسی اعتیاد» در سال‌های ۱۳۸۱ تا ۱۳۹۰ گفته بود که طبق نتایجِ این مطالعه، شیوع اعتیاد بین نوجوانانِ زیر ۱۸ سال ۱۰۰ درصد بوده است. به گفته این مقام مسئول، سه درصد از معتادان ایران بین ۱۵ تا ۱۹ سال سن دارند.

همچنین وزیر کشور ایران نیز سال گذشته در جلسه غیرعلنی مجلس با اشاره به وجود صد هزار «معتاد خیابانی» در کشور هشدار داده بود که یک میلیون و ۴۰۰ هزار کودک در خطر اعتیاد به مواد مخدر قرار دارند.

به گفته عبدالرضا رحمانی فضلی، مصرف شیشه، یک ماده مخدر شیمیایی خطرناک، در ایران تنها در عرض دو سال از زیر چهار درصد به ۲۲ درصد رسیده است.

آقای رحمانی فضلی با اشاره به اینکه یک درصد دانش‌آموزان یا معتاد هستند یا مواد مخدر را تجربه کرده‌اند، گفته بود که در سال ۱۳۹۲ دو هزار و ۸۲۶ باند مواد مخدر و ۳۹۵ آشپزخانه تولید شیشه که عمدتاً در تهران و کرج فعال بوده‌اند منهدم شده است.