حقوق بشر؟ تا این شرایط پا برجاست، امیدی ندارم

reza amiri

 

 توافق بر سر مساله هسته‌ای بین ایران وسران کشورهای پنج بعلاوه یک اگرچه بسیاری از سیاستمداران و سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی را خوشحال کرد اما کم نیستند کسانی که این توافق را به عهدنامه گلستان و ترکمانچای تشبیه می‌کنند و بسیاری نیز نگران آن هستند که نقض حقوق بشر در کشور به ورطه فراموشی سپرده شود اگرچه تعدادی از زندانیان سیاسی هم‌چون مسعود باستانی و مریم شفیع‌پور درست در همین زمان آزاد شدند.

حماد شیبانی

با این همه بیم آن می‌رود که آزادی زندانیانی مانند نرگس محمدی‌، ناهید گرجی، امیر امیر قلی، اسدالله‌هادی، ندا مستقیم، سعید زینالی و آنهایی که خبر زندانی‌ شدن آنها اصلا منتشر نمی‌شود، به  فراموشی سپرده شود.

در این زمینه  نسترن یوسفی همکار کیهان لندن با حماد شیبانی کنشگر سیاسی و فعال حقوق بشرگفت و گویی انجام داده است.

-آقای شیبانی، با توافق هسته‌ای بیم این میرود که  مساله نقض حقوق بشر در ایران از نظر افکار عمومیجهان کمرنگ شود. نظر شما چیست؟

ـ «افکار عمومی جهان» را باید به دو دسته تقسیم کرد؛ بخشی مانند «مردم همیشه در صحنۀ» کشور خود ما که از اتخاذ سیاست‌های حاکمانشان هیجان‌زده می‌شوند و پشتوانۀ سیاست‌های بوش، بلر و  همپایان اروپائی آن قرار می‌گیرند تا خاک عراق، افغانستان و لیبی یا سوریه به توبره کشیده شود. این دسته حتی بعد از روشن شدن هدف‌های واقعی پشت سیاست‌ها، و گاه اعترافات آن رهبران به فریب آگاهانۀ مردمان، اراده‌ای برای مؤاخدۀ سیاستمداران فریبکار، از خود بروز نمی‌دهند.

بخش دیگر، افکار عمومی مردم آگاه و بشردوست این جوامع است که بر اساس معیارهای روشن مدنیت وهمبستگی انسانی حرکت می‌کنند و تا تاریکترین زوایای نقض حقوق بشر را تعقیب می‌کنند حتی مثلاً در گوانتانامو  و ابوغریب.

حال صرف نظر از خصلت ماجراجویانۀ سیاست اتمی ایران و شعارهای توهم‌زا و عوام‌فریبانۀ رژیم حاکم بر ایران، غرب، آمریکا و به ویژه اسرائیل، با آگاهی از نقاط واقعی قوت و ضعف جمهوری اسلامی آرام آرام به این رژیم اجازه دادند تا شبح  خوفناکی از برنامۀ اتمی خود را بر سر آن «افکار عمومی» به پرواز درآورند؛ جشن کیک زرد بگیرند، مرزهای حصول به ظرفیت ساخت بمب اتمی را درنوردند و مدعی شوند که می‌توانند اسرائیل را از نقشۀ جهان محو کنند، و نیروهای نظامی ناتو را تهدید به حمله کنند و… توجه داشته باشیم که نیروهای ناتو درست به دنبال همین رجزخوانی‌ها، در همسایگی ایران‌ـ از شمال تا جنوب‌ـ مستقر شده‌اند.

پس همان طورکه به  سرعت مساله اتمی ایران به عنوان «بزرگترین بحران بین‌المللی» عنوان شد تا چشم‌انداز رسیدن به حل آن به عنوان دستاوردی تاریخی رقم بخورد  مسائل حقوق بشر در ایران کم کم به محاق فرستاده می‌شود، بالارفتن شمار اعدام‌ها و دستگیری‌ها و تنگ کردن حلقۀ خفقان و سانسور و اعمال خشونت بر زنان و امنیتی کردن بیشتر فضای جامعه نادیده گرفته می‌شود.

حالا که عهدنامۀ وین بر حاکمان ایران  تحمیل شده است و در فضایی که  غول داعش سنی سر برآورده و داعش شیعی به امید اول «مستکبران و شیاطین» تبدیل شده است، در ذهن  بخشی از افکار عمومی نیز توجه به مسایل حقوق بشر در ایران کمتر شده است. البته از نظر نباید دورداشت که توهم پراکنی بخش قابل توجهی از تازه اپوزیسون شدگان ساکن اروپا و آمریکا، که صاحب و یا مهمان همیشگی رسانه‌های بزرگ فارسی‌زبان هستند نیز به این وضع کمک می‌کند. منظور دامن زدن به این توهم است که توافق هسته‌ای سرآغاز گشایش و بهبود در زمینه‌های مسایل و مشکلات داخلی است.

-حالا به نظر شما با مذاکره بر سر مساله هسته‌ای چهرۀ نظام در جهان بهتر شده؟  آیا این موضوع سبب می‌شود که فشارهای جهانی بر ایران بر سر نقض  مساله حقوق بشر کاهش پیدا کند؟

ـ دشوارترین کار برای رژیم همین است. البته به نظر می‌رسد که فعلاً نیاز چندانی هم به آن ندارد. هنوز یک هفته از اعلام توافقنامه که من مایلم آن‌را «عهدنامه» بنامم، نگذشته است که خامنه‌ای می‌گوید: «مواضع ایران در مقابل آمریکا و همسایگان تغییر نخواهد کرد». می‌دانیم که او هم سکاندار «نرمش قهرمانه» است و هم فرمانروای دشمن‌تراش حکومت. در مقابل نیز: «آقای اوباما به نخست‌ وزیر اسرائیل گفته است که این توافق نگرانی آمریکا از «حمایت ایران از تروریسم و تهدید علیه اسرائیل» را برطرف نمی‌کند» (بی بی سی فارسی). ضمنا نمی‌دانم از کدام فشار جهانی بر سر مسایل حقوق بشر صحبت می‌کنید که حالا کمتر بشود.

-حتی رسانه‌ها نیز بر روی توافق هسته‌ای  تمرکزکرده‌اند و برخی آن را یک پیروزی تاریخی برای ایران می‌دانند. آیا فکر می‌کنید در این زمینه وظیفۀ فعالان و مدافعان حقوق بشر سخت تر نمی‌شود؟

ـدر بارۀ یاوه بودن اصطلاح موسوم  به «پیروزی تاریخی» همین بس که به جدول زیر یک نگاهی بیندازید، در رابطه با قفل و بندهایی که بر اساس این عهدنامه بر دست و پای صنعت اتمی رژیم زده شده و در سایت وزارت خارجۀ آمریکا آمده  هم دقت شود. واقعیت آن است که علاوه بر فنا شدن میلیاردها دلار ثروت ملی در یک ماجراجویی ویرانگر، باید به هزینه‌های پافشاری در نگهداری بقایای این کابوس ملی و پروژۀ زیانبار در حق مردم و خطراتی که گسترش صنایع اتمی برای محیط زیست ایران در بر دارد توجه کرد .اما در پاسخ به سئوال شما در مورد وظیفۀ خطیر فعالان و نهادهای حقوق بشر به ویژه کنشگران مستقل، با شما هم‌نظرم که شرایط سخت‌تر خواهد شد. فراموش نکنیم که هنگام سر کشیدن جام زهرِ پایان جنگ با عراق، هراس خمینی و نظام جمهوری اسلامی از امکان بالا گرفتن جنبش‌های توده‌ای در نبود بهانۀ شرایط جنگی، چگونه آنان را به قتل عام هزاران زندانی سیاسی و بسته‌تر کردن فضای امنیتی کشور کشاند. البته شرایط این روزهای جامعۀ ایران با آن زمان متفاوت است و همین منفذهای بسیاری برای رو در روئی با رژیم و مؤاخذۀ برباددهندگان ثروت‌های ملی را در اختیار کنشگران مدنی و نیروهای اپوزیسیون می‌گشاید که باید هشیارانه و حول مطالبات ملموس توده‌ها در زمینه‌های اقتصادی و سیاسی و مدنی به کار گرفته شود.

تعهدات هسته‌ای

-اما اکنون زمانی است که همه فراموش کرده‌اند که زندان‌های ایران پر از زندانیان سیاسی و اجتماعی است و آمار اعدام‌ها در دوران روحانی افزایش یافته، آیا افقی تازه پیش‌بینی می‌کنید برای رساندن صدای نقض حقوق بشر در ایران به اندازه صدای توافق؟

ـ آیا منظورتان از «همه» دولت‌های مذاکره کننده است که بنا به مصلحت، چه به لحاظ مالی و چه به لحاظ تبلیغاتی، تا کنون هزینۀ برخی نهادهای به اصطلاح حقوق بشری را چاشنی داد و ستد خود با رژیم می‌کردند؟  به نظرم چه بسا تا زمانی نسبتاً طولانی و به دلیل تداوم فضای عدم اعتماد میان طرفین مذاکره، این نهادهای حاشیه‌ای به حیات خود ادامه خواهند داد. بودجه‌هایشان کم خواهد شد اما قطع نخواهد شد. مگر نمی‌بینیم که چه دست و دل بازی‌هائی مثلا برای تهیۀ گزارش‌های نقض حقوق بشر در رابطه با جنگ غزه و جنایات ارتش آمریکا و انگلیس و نیز نقض فاحش حقوق بشر در عربستان و قطر و بحرین و سوریه صورت می‌گیرد در حالی که حاکمان و مجریان این سیاست‌ها در عرصۀ دیپلماسی جهانی نه تنها تعقیب نمی‌شوند بلکه با همین قدرت‌ها، اردوی مشترکی را تشکیل می‌دهند؟ حاصل سیاست‌های آنها تصویر هولناکی است که از خاورمیانۀ امروز جلوی چشم داریم. کنار آمدن با حکومت جمهوری اسلامی از جمله می‌تواند بخشی از تقسیم مجدد مراکز نفوذ در نقشۀ جدید خاورمیانه باشد. به نظر من  صدای توافق در پی یک دورۀ طولانی و ماراتنی مذاکرات پایانی اگر چه یکی دو روزی بلند بود اما با  روشن شدن روز به روز تفاوت تفسیرها، به همان سیاق که در جریان توافق ژنو دیدیم ، به سرعت فروکش کرد.

در این مورد من بیشتر مایلم به فضای جامعۀ ایران برگردم. برعکس هیاهوی تبلیغاتی پیش از توافق که رسیدن به آن را آغاز گشایش در همۀ زمینه‌ها جار می‌زد، حال بالاترین مقامات حکومتی و نیز بخش قابل توجهی از اصلاح طلبان حامی روحانی سعی می‌کنند به مردم بفهمانند که نباید توقع داشته باشند یک‌شبه وضع‌شان بهبود یابد. هشدار می‌دهند که مبادا سطح مطالبات را افزایش دهند و باعث شوند شرایط خاتمی برای روحانی پیش بیاید. راستش من خطری را که شما به آن اشاره می‌کنید بیشتر از اردوی داخلی می‌بینم و از جانب تشنگان بازیابی سهم‌های از کف داده در اریکۀ قدرت.  رساندن صدای مردم و باز تاباندن نور کافی بر تاریکی وضعیت حقوق بشر، پیش از همه با شستن مداوم چشمان مردمی که فریبکاران در آن خاک می‌پاشند باید شروع شود. این تلاش‌های آگاهی‌بخش باید زمینۀ گسترش اعتراضات حق طلبانۀ مردم شود. اینها باید پایه‌های واقعی بالا بردن سطح مطالبات زحمتکشان و محرومان بشود. همۀ اینها زمینۀ پیدایش آلترناتیوی خواهد شد که آن سکوت رنج‌آور مورد نظر شما را بشکند. راه دیگری نیست.

-آیا فکر می‌کنید آزاد کردن تعدادی از زندانیان سیاسی در این موقعیت به نوعی فریب مردم و فعالان حقوق بشر است یا امیدوارید که در این راستا نیز تحولاتی صورت بگیرد؟ 

ـ من نمی‌خواهم و نمی‌توانم آزادی پیش از موعد برخی از زندانیان را که اغلب در وضعیت جسمانی بدی هم رها شده‌اند را به حساب حرکات حقوق بشری رژیم بگذارم. حتی اگر همین الان بانوی استواری مانند نرگس محمدی را از زندان اوین به خارج آن منتقل کنند که جز حصر و محدودیت نصیبش نخواهد بود، آن را مانور حقوق بشری نمی‌دانم . ملاک من برای تداوم نقض آشکار حقوق بشر توسط رژیم این است که جنازۀ یک زن هموطن بهائی حتی در سنندج اجازۀ دفن نمی‌یابد. در بوکان در شب جشن موهوم هسته‌ای  برچهرۀ زنان اسید می‌پاشند. در یکی از روستاهای کشورمان طی دو هفته چند تن خود را حلق‌آویز می‌کنند. دختر هنرمندی که یاور کودکان خیابانی است به خاطر کاریکاتوری که از مجلس‌نشینان کشیده است به هفت سال زندان محکوم می‌شود. ده‌ها امیرانتظام و محمد ملکی  در فراغ عزیزانشان در کشور خود پا به زنجیر و محروم از حق سفرند. زیدآبادی به محض رهائی از زندان به تبعید برده می‌شود. و هنوز بعد از بیست و شش سال هزاران فرزند شریف این مرز و بوم در خاوران‌های بی‌شمار وطن شناسائی نشده‌اند و خانواده‌هایشان هم‌چنان از برگزاری سوگ و وداع با آنان محرومند… نه، تا این شرایط پا برجاست من هیچ امیدی ندارم. و البته دست هر کنشگر مستقلی را برای شرکت در افشای نقض حقوق بشر در ایران می‌فشارم.

[از مجموعه گفتگوهای هسته‌ای درباره «توافق وین» با کارشناسان و فعالان سیاسی و مدنی ایران]

معلمان بازداشت شده آزاد شدند

معلمان بازداشت شده آزاد شدند

         رادیو پارس – بیش از صد و سی تن از معلمانی که در جریان تجمع سکوت معلمان در مقابل مجلس بازداشت شده بودند، لحظاتی پیش آزاد شدند.

رادیو پارس   _، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، در جریان تجمع سکوت معلمان در سی و یکم تیرماه با ایجاد فضای امنیتی بیش از صد وسی معلم بازداشت شدند که پس از ساعاتی همگی آزاد شدند.

یکی از معلمان بازداشت شده با اعلام این خبر به هرانا گفت: “صد و سی نفر از معلمان که به بازداشتگاه پلیس امنیت در وزرا منتقل شده بودند همگی آزاد شدند و در بقیه نقاط هم ظاهرا همه پس از ساعاتی آزاد شده اند و طبق اخباری که ما داریم از تجمع امروز کسی در بازداشت نمانده است.”

به گفته این معلم بازداشت شدگان علاوه بر رد کردن و امتناع از خوردن ناهار در بازداشتگاه در مقابل جدا کردن چند تن از معلمان برای بازجویی یا انتقال به مکانی دیگر مقاومت کرده اند.

تجمع سکوت معلمان، امروز در اعتراض به بازداشت و زندانی کردن فعالان صنفی معلمان تحت تدابیر شدید امنیتی در مقابل مجلس شورای اسلامی برگزار شد به طوری که بازداشت و برخورد ها قبل از شکل گیری تجمع آغاز شد و بیش از ۱۳۰ تن از معلمان برای ساعاتی در بازداشتگاه ماندند.

برخی از نمایندگان مجلس از جمله علی مطهری و ابوترابی فرد به نحوه برخورد با این تجمع و بازداشت گسترده معلمان به شکل های مختلف اعتراض کردند.

eterazat moaleman

١ تيرماه، تجمع سكوت معلمان در اعتراض به وضعيتشان در ايران و به خصوص معلمان زنداني ، از ساعت ده صبح مقابل مجلس آغاز شد ،بازهم سركوب و دستگيري هاي گسترده

 

 

١ تيرماه، تجمع سكوت معلمان در اعتراض به وضعيتشان در ايران و به خصوص معلمان زنداني ، از ساعت ده صبح مقابل مجلس آغاز شد ،بازهم سركوب و دستگيري هاي گسترده
باز هم خفقان

آخرین لیست بازداشتی ها
👇👇👇👇
👇 اصلاحیه /
تعداد افرادی که هنوز در بازداشت به سر می برند حدود380نفر گفته شده.( 130 نفر در یک سالن 250 نفر در جایی دیگر).
لیست بازداشتی ها را تکمیل کنید :
لطفا دقت کنید تکراری نباشد.
۱-لطفی نیا مشهد
۲-گراوند پاکدشت
۳- پیروز کرج
۴-حسین سلامی مازندران
۵-سلطانی مازندران
۶-همایون بهرام نژاد مازندران
۷-طیبی مازندران
۸- رفاهیت همدان
۹-محمودی همدان
۱۰-نجفی؟
۱۱- صادقی ؟
۱۲- سعادتی؟
۱۳- عقیل نظیری ( کرج)
۱۴- ملاعباسی
۱۵- فیروز خلیلی شهر کرد
۱۶- حکیم الهی خراسان
۱۷ یعقوب یزدانی ؟
۱۸-هاشم خواستار مشهد
۱۹- پوره مرکزی
۲۰ – مرتضی اقابیگی مرکزی
۲۱-خانم فیروزی مرکزی
۲۲- احمد درخشان؟
۲۳- علیرضا عظیمی؟
24 _ خانم عرفانیان مشهد البته ممکنه آزاد شده باشن ، ساعت 10 گرفتنشون
۲۵- کامبیز رمضانی کرمانشاه
۲۶- احمد مرادی کرمانشاه
۲۷_ ضیایی از یزد
۲۸_ فهیمی از یزد
29 محمدی مریوان
30 سیدی پور کهگیلویه
31_رئوف فتحی سنندج
32-عابدینی کرج
34_سنجابی دلفان
35_صحرایی دلفان
36- بهنام زارع فارس
37- آقای سلطانی فارس
38- آقای کمالی فارس
39_حسین عزیزی دلفان لرستان
40 _ حیدری از خمین
41 _مهدی طاهرخانی کرج
۴۲-بهزاد قوامی سنندج
۴۳-غیاث نعمتی سنندج
44 جلیلوند قزوین
45 -ناهید کوه شکاف تهران
46.اکبر زارعین ریزی اصفهان
47.حسین رشیدی کرمان
48.مستعلی زاده کرمان
49.سپهر فرهمند اصفها
50 _آقای اسعد لک
51_ حمید رحمتی شهرضا
52 _علیرضا امیری تهران
53_مهدی زاده از انزلی
54_محمدرصا رمضان زاده
55_محمود صفدری
56_ملوندی از سبزوار
57_مصلحی از قزوین
58_مردانی از قزوین
59_گرده فروشانی از اصفهان
60_ حسن ارتند از رباط کریم
61_ محمدرضا عباسی از ؟

Parastoo Fatemis Foto.

Parastoo Fatemis Foto.
Parastoo Fatemis Foto.
Parastoo Fatemis Foto.

دومین سال دولت روحانی؛ اهل سنت همچنان در تهران مسجدی ندارند

reza amiri

        رادیو پارس  ـ در آستانه دومین سال فعالیت دولت یازدهم، برخی از اصلی‌ترین چهره‌های اهل‌سنت ایران مانند مولوی عبدالحمید از ادامه “تندروی‌ها” در مناطق محل سکونت این اقلیت مذهبی انتقاد کرده و گفته‌اند دولت روحانی آنطور که انتظار می‌رفت به وعده‌های خود عمل نکرده است.

رادیو پارس  _به نقل از روز، حسن امینی، از شخصیت‌های اهل سنت کردستان هم در مصاحبه با روز از بی‌توجهی دولت به وعده‌ها و حقوق اقلیت‌ها در ایران انتقاد می‌کند و می‌گوید با گذشت دو سال از عمر دولت، تغییری در وضعیت آنها حاصل نشده است.

این چکیده نظرات فعالان اهل سنت در دو استان سیستان و بلوچستان و کردستان است؛ استان‌هایی که حسن روحانی در انتخابات خرداد ماه سال ۹۲ نسبت به سایر نقاط ایران بیشترین رای را در آنها به دست آورده بود.

روحانی قبل از انتخابات با صدور بیانیه‌ای ویژه “اقوام، ادیان و مذاهب”، وعده‌هایی داد که بیشتر آنها با گذشت دو سال همچنان جزو وعده‌های بر زمین مانده دولت یازدهم به حساب می‌آیند. جمعیت میلیونی اهل سنت در پایتخت کماکان از داشتن مسجدی در تهران محروم است و مساله برگزاری همزمان عید فطر و قربان با مسلمانان اهل سنت جهان نیز همچنان یکی از محدودیت‌های آنها در ایران به شمار می‌رود.

امسال مطابق تقویم، روز شنبه، ۲۷ تیرماه به عنوان روز عید فطر اعلام شد.

در کردستان بر خلاف این مناسبت تقویمی، مردم به پیروی از روحانیون اهل‌سنت و به رغم تهدیدها، روز جمعه، ۲۶ تیرماه را، مصادف با روز عید فطر در کشورهای اهل سنت، برگزار کردند.

حسن امینی، از چهره‌های اهل‌سنت کردستان و رهبر یکی از شاخه‌های گروه “مکتب قرآن” به روز می‌گوید: “چند روز قبل از عید، روحانیون اهل‌سنت احضار و تهدید شده‌ بودند که نباید روز جمعه را به عنوان روز عید اعلام کنند. با این حال ما در سنندج و بسیاری از شهرهای کردستان روز جمعه را به عنوان عید اعلام کردیم اما در شهرهایی مانند بوکان در آذربایجان غربی، فشارها آنقدر بالا بود که مردم با وجود اینکه روزه نبودند از برگزاری عید خودداری کردند”.

پیش از عید فطر، مولوی محمد حسین گرگیج، امام جمعه اهل سنت آزاد شهر نیز از محدودیت‌های این اقلیت مذهبی برای برگزاری نماز عید انتقاد کرده و خطاب به دولت روحانی هشدار داده که در صورت ممانعت از برگزاری این نماز “هیچ بهانه ای پذیرفته نیست.” به گفته او “دو رکعت نماز مساله امنیتی نیست که به بهانه امنیتی از آن جلوگیری شود”.

مولوی عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت زاهدان و از اصلی‌ترین چهره‌های سنی ایران در خطبه‌های نماز عید فطر امسال باردیگر خواستار برگزاری بدون دغدغه نماز عید اهل سنت در کلان شهرها شد. او در همین خطبه‌ها از عدم تحقق وعده‌های روحانی انتقاد کرد.

او “مخالفت با برگزاری نمازهای جمعه و عیدین اهل‌سنت در کلان‌شهرها” را نمونه‌ای از “افراط‌گرایی”ها در استان سیستان و بلوچستان دانست و گفت: “متاسفانه در اثر همین تندروی‌ها، دولت جناب آقای روحانی هنوز آن‌طور که انتظار می‌رفت نتوانسته‌ به وعده‌هایی که به اقوام و مذاهب و به‌کارگیری شایستگان اقوام و مذاهب داده بود جامۀ عمل بپوشاند”.

امام جمعه زاهدان البته افزود: “تلاش‌هایی در برخی استان‌ها انجام شده است، ولی اهل‌سنت هنوز انتظار دارند که از شایستگان آنها در هیات دولت، در وزارت‌خانه‌ها و معاونین و مدیریت‌هایی که در داخل وزارت‌خانه‌های کشوری است استفاده شود.”

این سخنان در صفحه فیس‌بوک سایت سنی‌آنلاین منتشر شده است. سایت سنی‌آنلاین، پایگاه رسمی اهل سنت ایران و سایت شخصی مولوی عبدالحمید از چندماه پیش که مورد حمله انترنتی قرار گرفت مسدودست.

اقلیت‌ها؛ وعده‌های روحانی بعد از دوسال

روحانی با انتساب علی‌اوسط هاشمی، چهره میانه‌رو متمایل به اصلاح‌طلبان در سمت استانداری سیستان و بلوچستان در صدد ایجاد تغییراتی در این استان برآمد. گرچه او موفق شد برای نخستین‌بار اهل سنت را در برخی سمت‌ها مانند فرمانداری و معاونت استانداری بگمارد و از این طریق برخی از طرفداران دولت را راضی نگه دارد اما با وجود رضایت برخی از اصلاح‌طلبان استان، شخصیتی مانند مولوی عبدالحمید رضایت ندارد و می‌گوید دولت باید در “تامین آزادی‌های مذهبی اهل‌سنت و به‌کارگیری اهل‌سنت در اداره کشور نیز” با قاطعیتی مشابه “قاطعیت مذاکرات هسته‌ای” عمل کند.

حسن امینی هم به روز می‌گوید استفاده از اهل‌سنت در استان کردستان به علت اینکه اکثریت مردم سنی هستند از گذشته وجود داشته و در دوسال اخیر نیز تغییراتی در این زمینه حاصل نشده است.

آقای امینی چند ماه بعد از انتخاب حسن روحانی به روز گفته بود “باید منتظر گذر زمان ماند و دید که دولت به وعده‌های خود عمل می‌کند یا خیر”، او اما اینک می‌گوید: “ابتدا ما حتی قصد تبرئه روحانی را داشتیم و می‌گفتیم نباید زود قضاوت کرد، چون روحانی مخالفان زیادی دارد باید منتظر ماند، اما اکنون که دوسال از فعالیت این دولت می‌گذرد می بینیم که هیچ اقدامی در این زمینه صورت نگرفته است”.

حسن روحانی قرار است به زودی در جریان سفرهای استانی خود به کردستان سفر کند. انتظار می‌رفت در این سفر او با نمایندگان اهل‌سنت و فعالان سیاسی به صورت جداگانه دیدار کند اما حسن امینی به عنوان یکی از اصلی‌ترین چهره‌های مذهبی و معتدل استان می‌گوید تا کنون هیچ برنامه ای برای ملاقات با روحانی به وی ابلاغ نشده است.

این شخصیت اهل سنت می‌ افزاید: “هر چند اگر دعوت هم بکنند ما نمی‌رویم جایی که برایمان حرف بزنند و ما تنها گوش بدهیم. ما به عنوان شخصیت‌های مذهبی و ملی باید اجازه داشته باشیم نظر بدهیم و با مقامات تبادل نظر کنیم. با اینحال به نظر نمی‌رسد دولت تمایلی برای حرف زدن با شخصیت‌های اهل سنت داشته باشد”.

سفر رئیس دولت یازدهم به کردستان، بیستمین سفر او به استان‌های کشور خواهد بود. در آستانه این سفر که قرار است هفته آینده صورت گیرد، نمایندگان مجلس با اشاره به رای بالای روحانی از تاخیر او در سفر به این استانانتقاد کرده و گفته‌اند: “انتظار داریم در شرایط فعلی رئیس‌جمهور مشکلات کردستان را به صورت ویژه بررسی کند”.

برخی از چهره‌های سیاسی اصلاح‌طلب استان کردستان نیز به روز گفته‌اند که از عملکرد دولت در دو سال گذشته رضایت ندارند و آن را متناسب با وعده‌های انتخاباتی ارزیابی نمی‌کنند اما منتظر پاسخ روحانی در سفر پیش رو به کردستان خواهند ماند.

روحانی بر خلاف آنچه در بیانیه “اقوام،ادیان و مذاهب” گفته بود، نه معاون بلکه “دستیاری ویژه” برای رسیدگی به وعده‌هایش در خصوص اقلیت‌ها انتصاب کرد. علی یونسی، وزیر سابق اطلاعات که به این سمت گماشته شد با اینکه چندین‌بار بر ضرورت توجه به حقوق اقلیت‌ها و اجرای برنامه‌های دولت در این زمینه تاکید کرد، اما بعد از اظهارات جنجالی غیر مرتبط با مسئولیت خود مورد انتقاد شدید اصولگرایان قرار گرفت و از چند‌ماه پیش سکوت اختیار کرده و در رسانه‌ها حضور فعالی ندارد. فعالان سیستان و بلوچستان و کردستان هم می‌گویند او در پشت پرده نیز فعالیتی برای پیشبرد اهداف روحانی در مورد اقلیت‌ها انجام نداده است.

rohani

اسماعیل عبدی؛ اولین قربانی تبصره ماده ۴۸ آیین دادرسی کیفری

reza amiri

رادیو پارس  _مسئولین دادستانی با استناد به تبصره ماده ۴۸ قانون مجازات از پذیرش وکیل قانونی اسماعیل عبدی امتناع کردند و اعلام کرده اند که طبق قانون جدید باید وکیل خود را از وکلای مورد تأیید قوه قضائیه انتخاب کند.روز سه شنبه سی ام تیرماه پس از مراجعه پیمان حاج عطار وکیل قانونی اسماعیل عبدی و درخواست دیدار با بازپرس، مسئولین از ورود وی ممانعت کرده و اعلام کرده اند که طبق قانون جدید وی در این مرحله وکیل قانونی محسوب نمی شود.مطابق تبصره ماده ۴۸ آیین دادرسی کیفری جدید، متهمین امنیتی و سیاسی در مرحله تحقیقات مقدماتی باید وکیل خود را از لیست وکلای مورد تایید قوه قضائیه انتخاب کنند.
دبیر کل زندانی کانون صنفی معلمان همجنین طی گفتگوی تلفنی که با همسرش داشته است گفته که امروز قرار بازپرسی داشته اما به دلیل دندان درد و خالی کردن دندان در زندان، دیدار با بازپرس و بررسی پرونده به یکشنبه موکول شده است.
اسماعیل عبدی که بیست و پنجمین روز بازداشتش را می گذراند گویا به اتهام شرکت در تجمع غیر قانونی و برگزاری آن، بازداشت شده و پرونده اش از مرحله بازجویی گذشته و تحویل بازپرس شده است.
او هم اکنون در بند عمومی در زندان بازداشتگاه اوین بسر می برد و منتظر رفتن به بازپرسی است.

“نامه مبینا عبدی دختر دبیرکل کانون صنفی معلمان”

با سلام و احترام
من مبینا عبدی، دختر اسماعیل عبدی هستم که از ششم تیر در بازداشت شعبه شماست. دختری شانزده ساله ام و شاید نتوانم خوب و ادبی منظورم را به شما برسانم. زیرا احتمالا زبان ادبی من و شما باهم فرق دارد. من دختری وابسته به پدرم، مانند خیلی از دخترهای هم سن و سالم. از همان کودکی هایم دریافتم که پدرم قهرمان خانواده ی کوچکمان است. همان زمان که بابا گویان به دنبال عشق پدر بودم و تازه می آموختم که کلمات را بر زبان آورم.
از همان کودکی رازهایم را با پدرم درمیان می گذاشتم و درذهنم نمی گنجید که زمانی بابا کنارم نباشد! من مبینای عبدی، من مبینای پدر و من مبینای شانزده ساله، اگر موفق هستم بی شک، بودن در کنار پدر و مادر تلاشگر و مهربانم بوده است. تابه این سن، پدرم بهترین راهنما برای من بوده است و می دانم که زندگی من بدون پدر ازهم می پاشد.
پدرم دبیرکل کانون صنفی معلمان است. او برای احقاق حقوق معلمان سخت کوشیده است و می کوشد. من می دانم که، پدر سپیده دم از خواب بیدار شده و برای تدریس به مدرسه می رفت. او دو شیفت صبح و عصر کارمی کرد و شب و دیر وقت که به خانه باز می گشت فعالیت های صنفی اش را باز هم ادامه می داد. او علاوه بر این که از خود گذشته بود، بسیاری از وقت هایی که می توانست برای من و مادر و برادرم امیر حسین ۸ ساله و خواهرکوچکم ماندانا ۹ ماهه بگذارد، اختصاص به فعالیت های کانون و تلاش برای رسیدن به حق و حقوق مسلم خودش و معلمان می کرد.
پدرم بیش از ۲۱ روز است که در زندان اوین بازداشت است. من و امیر حسین و ماندانا دلتنگ پدر هستیم. خلاء او در همه جای زندگی مان حس می شود. من پدرم را می خواهم، من یار و پشتیبان و همراه و مشگل گشایم را می خواهم. من از شما می خواهم در رای و نظرتان درمورد پدرم رضای خدا و خواسته های من و برادر و خواهرم را در نظرگرفته و تلاش ایشان برای احقاق حقوق معلمان را به دید مثبت بنگرید.
امیدوارم طوری درمورد پرونده ی پدرم نظر بدهید که ایشان هرچه زودتر به کانون خانواده بازگردد و گرمی حضور ایشان را در بین خانواده مانند سابق حس کنیم.

Mohammad Zolfagharis Foto.

 

کتک خوردن مفصل وزیر اقتصاد آلمان از سوی رسانه های این کشور بخاطر سفر به ایران

reza amiri

رادیو پارس_

گاهی وفتها دیر آمدن احمقانه هست، زود پرواز کردن بسیار احمقانه تر

کتک خوردن مفصل وزیر اقتصاد آلمان از سوی رسانه های این کشور بخاطر سفر به ایران

پرتیراژترین رسانه آلمانی، BILD بازتاب سفر وزیر اقتصاد آلمان به ایران را گردآوری کرد: روزنامه «زوددویچه» سفر زیگمار گابریل را شرم آور توصیف کرده و مینویسد: (این سفر) همه دستاوردهای برلین برای کسب جایگاه و آبرو در جهان – بعنوان میانجی گری که تنها به منافع اقتصادی فکر نمیکند- را به خطر انداخت. قرار است که توافق اتمی با حکومت ایران از دستیابی آن به بمب اتمی پیشگیری کرده و از ره خطرهای که متوجه اسراییل است را کاهش دهد. اکنون این پیام فرستاده شد که آلمان تنها در پی منافع مادی خود است. گاهی وفتها دیر آمدن احمقانه هست، زود پرواز کردن بسیار احمقانه تر. روزنامه «تاگس شپیگل» از برلین مینویسد: بسیاری از جوانان ایران بیکار اند، سرمایه گذاریهای تازه میتوانند افق اقتصادی به آنان دهند. پایان تحریمها، روابط اقتصادی با غرب و امید به بهبود وضعیت اقتصادی ولی به جیب حکومت ایران واریز خواهد شد. رژیمی که از حرفهای ضداسراییلی خود کوتاه نمیاید. اگر هم زیگمار گابریل شدیدا از حق موجودیت اسراییل دفاع و فرض را بر اصلاحات در آن کشور نهد، گوش شنوایی (آنجا) یافت نمیشود. سریع بودن گاهی اوقات به ضرر است. روزنامه «فرانکفورتر آلگماینه» با تیتر: عجله گابریل نیز به انتقاد از سفر پرداخته و مینویسد: سفر پرشتاب، اگر نگوییم با عجله زیاد وزیر اقتصاد به ایران، شاید به صنایع آلمان یاری رساند تا که پس از سالیان دراز تحریمها دوباره جای پایی در آنجا بیابد. در سیاست این پیامی دوگونه است. سفر زودهنگام گابریل احتمالا این پیام را به رهبری حکومت ایران میدهد که اروپایی های بخاطر منافع بازرگانی، چالشهای زیاد منطقه ایی را که پس از این توافق هم همچنان پابرجاست نمی بینند.